vasael.ir

کد خبر: ۵۸۴۱
تاریخ انتشار: ۱۰ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۳:۱۲ - 01 August 2017
خارج فقه جهاد/ آیت الله کعبی/ جلسه 30

قدرت طلبی های ظالمانه مصداق نهی ائمه از قیام پیش از ظهور است

پایگاه اطلاع رسانی وسائل - قیام های مذکور در روایات مبتنی بر وضعیت زمان امام(ع) است. در آن زمان قیام هایی رخ می داده که امام از خود طرد می کردند ولی در برخی موارد می فرمایند اگر قیام صحیحی باشد، من نفقه عیالشان را می دهم. اما قیام خارجی من ال محمد، قیام حقیقی نیست و هرگز توسط ائمه تایید نمی شد.

به گزارش سرویس مکتب دفاعی پایگاه اطلاع رسانی وسائل؛ آیت الله عباس کعبی، صبح شنبه ، سیزدهم آذر ماه 1395 در جلسه سی ام درس خارج فقه جهاد در موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) ، در ادامه بررسی روایات دال بر منع ملازمه بین اقامه دولت و ریاست دولت و سعی در اقامه حکم اسلامی روایات دوازدهم و سیزدهم در این باب پرداخت.

روایت دوازدهم:            

«مُحَمَّدُ بْنُ إِدْرِیسَ فِی آخِرِ السَّرَائِرِ نَقْلًا مِنْ کِتَابِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ السَّیَّارِیِّ عَنْ رَجُلٍ قَالَ ذُکِرَ بَیْنَ یَدَیْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع مَنْ خَرَجَ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ ص فَقَالَ لَا أَزَالُ أَنَا وَ شِیعَتِی بِخَیْرٍ مَا خَرَجَ الْخَارِجِیُّ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ وَ لَوَدِدْتُ أَنَّ الْخَارِجِیَّ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ خَرَجَ وَ عَلَیَّ نَفَقَةُ عِیَالِهِ»

استاد عالی حوزه علمیه قم در تبیین این روایت گفت: اولا این روایت سند ناصحیحی دارد. ثانیا ناظر به قضیه خارجی است. امام قیام های زمان خود را تایید نکرده البته نه به نحو مطلق. چون امام می فرماید اگر قیام واقعی اتفاق بیفتد و منسوب به ما باشد، هزینه عیالشان را می دهم. یعنی قیام های حقیقی را نفی نفرمودند.

 

روایت سیزدهم:

«الْحَسَنَ بْنُ مُحَمَّدٍ الطُّوسِیُّ فِی مَجَالِسِهِ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الْمُفِیدِ عَنِ ابْنِ قُولَوَیْهِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ عَمِّهِ یَعْقُوبَ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْعُبَیْدِیِّ عَنِ الصَّادِقِ ع قَالَ مَا کَانَ عَبْدٌ لِیَحْبِسَ نَفْسَهُ عَلَى اللَّهِ إِلَّا أَدْخَلَهُ اللَّهُ الْجَنَّةَ»

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه ابتدا بخشی از مفردات مورد نیاز این روایت را تبیین نمود و ادامه بحث این روایت را به جلسه بعد موکول نمود.

مشروح این جلسه درس خارج فقه آیت الله کعبی را می توانید در ذیل ملاحظه بفرمایید

بسم الله الرحمن الرحیم

 

مایحصل به التکمین: الثالث: السعی لاقامه حکم الله

بررسی ادله منع ملازمه بین اقامه دولت و ریاست دولت و سعی در اقامه حکم اسلامی

بحث درباره «الجهاد التمکین لاقامه الدین» بود. یعنی جهاد کسب قدرت برای حاکمیت دین. ماهیت این بحث عمدتا به قبل از تشکیل دولت بر می گردد. به این موضوع ادله مانعین رسیدیم. کسانی که می گفتند چنین جهادی از ما برداشته شده است که به مجموعه روایات «حکم الخروج بالسیف قبل القیام القائم» استناد می کنند که بررسی شد و رسیدیم به روایت یازدهم..

روایت دوازدهم:            

«مُحَمَّدُ بْنُ إِدْرِیسَ فِی آخِرِ السَّرَائِرِ نَقْلًا مِنْ کِتَابِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ السَّیَّارِیِّ عَنْ رَجُلٍ قَالَ ذُکِرَ بَیْنَ یَدَیْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع مَنْ خَرَجَ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ ص فَقَالَ لَا أَزَالُ أَنَا وَ شِیعَتِی بِخَیْرٍ مَا خَرَجَ الْخَارِجِیُّ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ وَ لَوَدِدْتُ أَنَّ الْخَارِجِیَّ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ خَرَجَ وَ عَلَیَّ نَفَقَةُ عِیَالِهِ»[1]

اولا سند این روایت که «عن رجل» است ضعیف است. ثانیا عبد الله سیاری هم ضعیف است: فاسد المذهب مجهول الروایه کثیر المراثی. ابن غضائری هم او را تضعیف کرده و گفته: «انه ضعیف متهالک غال منحرف».

اما «المستطرف»، تلاش کرده که بگوید این به خاطر روایات زیادی که از کلینی آورده، قابل قبول است.

صاحب وسائل، این خبر را بلاوجه در این باب ذکر کرده است. چون خبر، از ادله منع خروج نیست؛ بلکه خبر از ادله جواز خروج است. می گوید کسی قیام کند، من نفقه اش را می دهم. و البته مفادش، تایید هر اقدام و خروجی نیست. بله اقدام ها و خروج هایی که باعث دفع خطر از شیعه می شود منظور است. یعنی قیام بر دو قسم است: قیامی باعث براندازی حکومت می شود و حکومت جدیدی تشکیل می شود. قیامی هم هست که حکومت را مشغول می کند و دیگر باعث اذیت و ازار شیعه نشود. در این روایت، امام از قیام دوم صحبت می کنند: « لَا أَزَالُ أَنَا وَ شِیعَتِی بِخَیْرٍ مَا خَرَجَ الْخَارِجِیُّ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ». یعنی اگر آنها قیام کنند، شیعه را مشغول می کنند و اوضاع ما بهتر می شود. نوعی مدح برای این نوع قیام هاست. پس این دال بر نهی از خروج و قیام نیست. تایید ضمنی این نوع قیام هاست.

اما به نظر می رسد این روایت «خرج الخارجی» چون نزد امام به قیام های رخ داده صحبت به میان آمده، می گوییم دو نوع قیام اتفاق افتاده: یکی قیام محمد بن عبد الله که سردسته علویین بود. و قیام دوم ابراهیم بن عبد الله. عبد الله هم آمد نزد امام که با عنوان مهدویت بیعت بگیرد امام امام بیعت نکرد و نهی کرد. آنها هم جبهه بندی کرده بود. در واقع علویون دو جناح بودند: طرفداران امام صادق(ع) و طرفداران محمد بن عبد الله که قیام کرده بود. امام نسبت به قیام محمد بن عبد الله، از نظر شرعی تایید نمی کرد. از نظر ایجاد آرامش نیز تلاش می کردند ایجاد آرامش کنند. در مواردی به نحو قضیه شرطیه بیان می فرمود که اگر این محمد بن عبد الله واقعا برای خدا قیام می کرد، ما هم همراهش می شدیم. یعنی این قیامش برای خدا نیست.

این روایت، از همین سنخ است. زمانی که نام این قیام ها را نزد حضرت آوردند، ایشان اعراض می کند و می فرماید وضعیت من و شیعیان به خیر است تا زمانی که اینها حکومت رات مشغول خود کنند و ما به قیام متهم نمی شویم. یعنی ما وظیفه مان قیام نیست. به نحو قضیه خارجیه است نه به نحو قضیه حقیقیه. هم مذمت قیام محمد بن عبد الله است و هم تاکید می کند که وظیفه ما وظیفه قیام نیست و از این منظر این روایت در مذمت قیام های حق نیست. از این نظر مناسب باب سیزده وسایل است. اما جوابش همین است که ناظر به قضیه خارجی است.

مگر اینکه گفته شود: قیام ها در هر عصر و زمانی باعث می شود که شیعه در امنیت قرار بگیرد. و در واقع کسی متعرض آنان نشود. بنابراین در هر زمانی قیام کردن مطلوب نیست. تا دفع بلا از شیعه کنند.

جواب: خیر؛ قبل از نقل روایت آورده«ذُکِرَ بَیْنَ یَدَیْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع مَنْ خَرَجَ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ»؛ نزد امام از قیام ها صحبت شده است. و به نظر می آید روایت در صدد بیان این نکته خاص در زمان امام صادق(ع) است نه در هر زمانی. قیام خارجی که امام در مقابلش صحبت می کند، قیام محمد بن عبد الله و ابراهیم بن عبد الله است.

در حدی که این قیام ها باعث می شود که حکومت متوجه ما نشود، خوب است. بلکه چنین افرادی پیدا شوند که حکومت را از ما منع کنند، نفقه عیالشان را هم می دهیم. یعنی هدف این قیامها براندازی نیست چون نمی توانند. فقط حکومت را مشغول می کنند.

خارجی من آل محمد، یعنی منسوب به علویین است؛ اما شیعه نیست، چون پیرو امام صادق نیست و از سوی امام طرد شده اند و باعث اذیت امام صادق نمی شوند.

مانند در زمان ما در نیجریه. شیخ ابراهیم زکزاکی حرکتی به نام اسلامی نیجزیه انجام داده است. این حرکت، دو حرکت دیگر شیعی نیز وجود دارد. یکی بنام ثقلین و دیگری به نام الرسول الاکرم(ص). این دو کارهای فرهنگی می کنند . مجوز حکومتی هم دارند از مراجع معظم نیز وکالت دارند و بیشتر کارهای فرهنگی می کنند نه سیاسی. لذا حکومت نیز متعرض آنها نمی شود. باید حرکت اسلامی وابسته به شیخ ابراهیم زکزاکی، حرکتی است که مجموعه منظمی به اندازه 250 هزار نفر دارد. حکومت گمان کرده این حرکت اسلامی شیخ زکزاکی حرکت سیاسی است و قصد براندازی دارند و دنبال حکومت اند. ارتش حکومت 500 هزار نفر است، شما نصف ما نیروی سازمان یافته دارید و این خطرناک است. تعداد شیعیان آنجا حدود بیست میلیون اند. برخی پانزده میلیون و حداقل دوازده میلیون هم نقل کرده اند. درگیری های با شیخ ابراهیم، باعث شده دیگر شیعیان نیز در امان باشند و حکومت تفکیک کند. ما البته تلاش کردیم که بین سه جریان شیعی، وحدت ایجاد شود و شیخ از مظلومیت بیرون بیاید. الحمد لله خبر آمده که در آینده نزدیک ایشان را ازاد می کنند. دو اتفاق مبارک در حال رخ دادن است. اولا نیروهای شیخ مجوز بگیرند ثانیا جا بیندازند که فعالیت سیاسی ما به قصد براندازی حکومت نیجریه نیست. این دو اتفاق در حال وقع است و انشاء الله وضعیت نیجریه بهتر می شود.

وضعیت در زمان امام صادق(ع) نیز چنین بوده است. قیام هایی رخ می داده که امام از خود طرد می کردند و می فرمایند اگر قیام صحیحی باشد، من نفقه عیالشان را می دهم. خارجی من ال محمد، قیام حقیقی نیست و تایید نمی فرمایند و منتظر قیام نیستیم.

بنابراین این روایت صند ناصحیحی دارد. ثانیا ناظر به قضیه خارجی است. امام قیام های زمان خود را تایید نکرده البته نه به نحو مطلق. چون امام می فرماید اگجر قیام واقعی اتفاق بیفتد و منسوب به ما باشد، هزینه عیالشان را می دهم. یعنی قیام های حقیقی را نفی نفرمودند.

روایت سیزدهم:

«الْحَسَنَ بْنُ مُحَمَّدٍ الطُّوسِیُّ فِی مَجَالِسِهِ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الْمُفِیدِ عَنِ ابْنِ قُولَوَیْهِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ عَمِّهِ یَعْقُوبَ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْعُبَیْدِیِّ عَنِ الصَّادِقِ ع قَالَ مَا کَانَ عَبْدٌ لِیَحْبِسَ نَفْسَهُ عَلَى اللَّهِ إِلَّا أَدْخَلَهُ اللَّهُ الْجَنَّةَ».[2]

این حبس نفس علی الله، یعنی وقفه فی سبیل الله. واژه حبس، یعنی استقامت، تحمل، صبر، و... که بیشتر با جهاد می خواند نه عدم جهاد. البته اگر به معنای وقف نگیریم. ما درباره وقف، چه تعریفی داریم: «تحبیس الاصل و تسبیل المنفعه». اینجا هم که حبس نفس علی الله است یعنی خود را وقف کارهای الهی کند تا وارد بهشت شود. این مساله هم ارتباطی به قیام ها ندارد. مگر اینکه منظور صاحب وسایل از آوردن این حدیث در این باب، انفاق و عبادت و تعلیم و تعلم باشد، نه جهاد.

در حالی که قیام فی سبیل الله هم اگر مشروع باشد، وقف النفس فی سبیل الله است و این روایت در مقام بیان این مطلب نیست که آیا جهاد در عصر غیبت یا غیر آن جایز است یا خیر؟

حبس ظاهری در منزل هم نمی تواند منظور باشد. واژه بیت نیاورده است. نمی توان قرینه درآورد. حبس نفس علی الله، هم موضوع مشخصی دارد. نهایتا کنترل خود و احساسات در راه خدا است. و وجه آن را متوجه نمی شویم که چه ارتباطی به قیام در زمان غیبت یا حضور امام دارد.

 

پایان جلسه سی ام

***

 


[1] . وسائل‏الشیعة، ج15 ، ص54.

[2]. وسائل‏الشیعة، ج 15، ص 54.

 

120/904/د

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۰۱ / ۰۳ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۱۸:۵۸
طلوع افتاب
۰۵:۵۹:۱۵
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۴۰
غروب آفتاب
۲۰:۰۷:۱۶
اذان مغرب
۲۰:۲۶:۱۳