vasael.ir

کد خبر: ۵۷۴۰
تاریخ انتشار: ۲۸ تير ۱۳۹۶ - ۱۸:۴۰ - 19 July 2017
گزارش مقاله؛

استقلال قوا و نهادهای فراقوه ای در نظام جمهوری اسلامی ایران

پایگاه اطلاع رسانی وسائل- میلاد قطبی؛ دکترای حقوق عمومی با اشاره به موانع و مشکلات تأسیس نهادهای فراقوه ای آورده است: اگر هماهنگی بیشتر در انجام امور مد نظر است، سازوکار سیاسی و تشکیل جلسات غیر رسمی با حضور هر عضوی از نهادها و قوای حکومتی در این زمینه راهکار مناسبی می باشد که طی آن مسئولین امر می¬توانند با یکدیگر به توافق رسیده و هماهنگی¬های لازم را انجام دهند.

به گزارش سرویس حقوق پایگاه اطلاع رسانی وسائل، تفکیک مطلق قوا به لحاظ عملی دور از دسترس است و نظام­های حقوقی مدعی این نوع از تفکیک نیز، مصادیقی از تداخل صلاحیت­ها را قبول  کرده­اند؛ به هرحال، در تفکیک قوا اصل بر جداسازی و انفکاک وظایف قوای حکومتی است، هرچند ارتباط میان قوا نیز به میزان پررنگ­تری وجود دارد، میلاد قطبی؛ دکتری حقوق عمومی در مقاله ای با محوریت «استقلال قوا و نهادهای فراقوه­ای در نظام جمهوری اسلامی ایران» به بررسی و تحلیل بحث اعتبار نهادهای فراقوه ای با توجه به پذیرش اصل استقلال قوا و ملاک های تعیین صلاحیت قوا پرداخته است که در ادامه گزارشی از آن تقدیم می­گردد.

نویسنده در مقدمه نوشتار خویش با اشاره به این نکته که: «مداخله قوه­ای در سایر قوا، خارج از موارد پذیرفته شده  و خروج از صلاحیت و تداخل در وظایف آن قوه تلقی می­شود.

وی در ادامه مقصود از نهاد­های فرا­قوه­ای را این­گونه بیان می­کند: «مقصود ما از نهادهای فراقوه ای، شوراهای عالی و نهادهایی هستند که اعضای آن­ها مشترکاً از چند قوه بوده و منشأ قانون اساسی و یا فرمان رهبری نیز نداشته باشند آنچه که در نوشتار حاضر موضوع بحث قرار خواهد گرفت، برخی نهادهای متشکل از اعضای قواست که با مصوبه مجلس شورای اسلامی تشکیل شده اند و بعضاً به انجام امور تقنینی و اجرایی پرداخته و به جهت ترکیب اعضا از اعضای چند قوه تشکیل می­شوند؛ به عنوان نمونه برخی شورا­های اجرایی وابسته به وزارت­خانه­ها و سازمان­های دولتی وجود دارند که متشکل از اعضای قوه مجریه بوده و وظایف اجرایی دارند.

 نویسنده هدف پژوهش خویش را ارائه تحلیلی از جایگاه نهادهای فراقوه ای با توجه به اصل 57 و استقلال قوا بیان­ کرده و می­گوید: «در این نوشتار در پی پاسخ به این پرسش هستیم که آیا این نهادهای فراقوه ای در نظام حقوقی ایران با استقلال قوا تداخل دارند؟ اصولاً برداشت صحیح از استقلال قوا و صلاحیت­های قوای سه گانه کدام است؟ موضع شورای نگهبان در قبال این شوراها چیست و آیا این موضع قابل دفاع می باشد؟».

قبل از ورود به بخش اصلی مقاله، نویسنده به بیان فرضیه­اش در این­باره پرداخته و می­گوید اگرچه استقلال قوا و همکاری آنها قابل جمع هستند و برای تأسیس نهادهای فراقوه ای دلایلی کارکردی وجود دارد، اما به هر حال مستند به اصول متعدد قانون اساسی، تداخل وظایف قوای حکومتی را صرفا در مواردی که در قانون اساسی تصریح شده می توان به رسمیت شناخت؛ ضمناً با  پذیرش ملاک «ماهوی» تفکیک صلاحیت­های قوا، تشکیل نهادهای فراقوه ای مخل استقلال قوا خواهند بود و شاخص ساختاری نیز از اساس مورد پذیرش نظام حقوقی ما نیست و رویه شورای نگهبان نیز این مسئله را ثابت می کند. در ادامه نویسنده وارد بررسی و تحلیل موضوع مقاله مورد بحث می­شود که مطالب وی طبق چینش ذیل ارائه گردیده است:

 

1.تفکیک قوا و ارتباط قوای حکومتی

امروزه تحقق هماهنگی میان قوای حکومتی با حفظ استقلال آنها یکی از مهمترین رویکرد­های حکومت­ها است؛ به این معنا که هیچ یک از قوای سه­گانه بر دیگری برتری نداشته باشند و استقلال آن ها حفظ شود و از طرف دیگر هماهنگی­های لازم در راستای افزایش کارایی نظام­ها محقق شود. نظام حقوقی ایران نیز از این مسئله مستثنا نیست و علی­رغم پذیرش استقلال قوا، راهکارهایی را برای ایجاد هماهنگی بیشتر پذیرفته است و قوای سه­گانه تعامل و البته تداخل وظایفی با یکدیگر در چارچوب قانون اساسی دارند.

 

2. استقلال قوا در نظام جمهوری اسلامی ایران

برای تبیین دقیق اصل استقلال قوا به بررسی دکترین حقوق اساسی، مشروح مذاکرات مجلس بررسی نهایی و شورای بازنگری قانون اساسی می پردازیم:

 

2-1. استقلال قوا در مشروح مذاکرات قانون اساسی

 مقصود قانون­گذار اساسی از استقلال قوا به هیچ وجه تفکیک مطلق قوا نبوده و اعضای جلسات مشروح مذاکرات قانون اساسی با دقت به موضوع، از لفظ« تفکیک قوا» استفاده نکرده­اند چرا که این مفهوم بار معنایی خاصی دارد؛ گرایش غالب در مشروح مذاکرات اولاً تأکید بر استقلال قوا است به نحوی که قوای حکومتی در وظایف تخصصی یکدیگر دخالت نکنند و ثانیاً لزوم وجود ارتباط میان قوا، هرچند برخی مصادیق تداخل وظایف در قانون اساسی، توسط اعضا پذیرفته شده است.

 

2-2. استقلال قوا و دکترین حقوق اساسی

قانون اساسی جمهوری اسلامی در اصل 57 استقلال قوای حکومتی را زیر نظر ولی فقیه به رسمیت شناخته است؛ لذا مستند به اصل مذکور قوای سه­گانه باید صرفاً در حیطه صلاحیت­های تقنینی، اجرایی و قضائی خود و با حفظ استقلال، با یکدیگر تعامل کنند. قابل ذکر است که اصطلاح «تفکیک قوا» در قانون جمهوری اسلامی ایران به کار نرفته است و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران از عبارت « اسقلال قوا» استفاده کرده است.

 

3. ملاک های تفکیک صلاحیت های قوا

برای تعیین و تفکیک صلاحیت­های قوای حکومتی دو شاخص« تفکیک ساختاری» و «تفکیک ماهوی» بیان شده است:

1-3.   شاخص ساختاری

بر اساس این شاخص جهت تفکیک صلاحیت­ها به مرجعی رجوع می­شود که عمل یا تصمیم از آن­ها صادر شده است و اینکه موضوع عمل یا تصمیم چه بوده و ماهیت آن چیست، تأثیری در آن نخواهد داشت؛ بنابراین هر عملی که از قوه مجریه و نهاد­های وابسته به آن صادر شود امری اجرایی، هر تصمیمی که از قوه مقننه صادر شود امری تقنینی و هر آن­چه مرجع صدور آن قوه قضائیه باشد عملی قضایی تلقی می شود.

مشکل عمده اتخاذ ملاک ساختاری، تداخل در وظایف وصلاحیت­های قواست و اساساً موجب نقض استقلال قوا خواهد شد. طبق این شاخص، در موارد مشترک و مواردی که ابهام وجود دارد صلاحیت قوای حکومتی به این نحو متمایز شده که در واقع هر قوه­ای زودتر از سایرین دست به کاری زد او صالح خواهد بود. قابل ذکر است که این شاخص به دلیل ایراد عمده آن، یعنی مشخص نبودن صلاحیت­های واقعی هر قوه مورد انتقاد می­باشد.

3-2.  شاخص ماهوی

این شاخص دقیقاً نقطه مقابل تفکیک ساختاری صلاحیت هاست. در این­جا ماهیت و موضوع عمل یا تصمیم صادر شده، مهم است و مرجع صادر کننده آن تأثیری در تعیین این صلاحیت ندارد؛ لذا اگر عملی، در زمره امور تقنینی باشد در صلاحیت قوه مقننه خواهد بود و اگر عملی صرفاً اجرایی باشد در صلاحیت قوه مجریه ارزیابی می شود. همچنین امور قضائی نیز ماهیتاً در صلاحیت قوه قضائیه می­باشد؛ بنابراین باید به ضابطه­های اعمال تقنینی، اجرایی و قضائی توجه کرد.

نویسنده در ادامه نتیجه می­گیرد که تعیین صلاحیت­ها در نظام حقوقی ایران اولاً ناظر به موارد مصرح در قانون اساسی برای هر قوه­ای است و ثانیاً با توجه به نظرات شورای نگهبان؛ شورای نگهبان درنظرات تفسیری و تطبیقی (بررسی مصوبات مجلس) خود، شاخص تفکیک ماهوی را اتخاذ کرده و به ماهیت تقنینی یا اجرایی موضوع توجه داشته است.

 

4. اعتبار حقوقی نهادهای فراقوه ای در نظام حقوقی ایران

نویسنده در این بخش معتقد است که جایگاه و اعتبار نهاد فراقوه ای که از طریق مصوبات مجلس ایجاد می­شوند از جهت نقض استقلال قوا و با توجه به رویکرد شورای نگهبان محل اشکال است، چرا که با توجه به عدم ایجاد به موجب قانون اساسی، درتغایر با استقلال قوا و انجام تقنین و اجرا و قضا توسط قوه مربوطه است.

رویه­ای که هم اکنون از قوانین مصوب و طرح­­های مطرح در مجلس برداشت می­شود نیز خلاف استقلال قواست و شبهه تمایل قوه قانون­گذاری به مداخله در امور سایر قوا به صورتی فراتر از قانون اساسی را در بردارد؛ همان­طور که در حالت عادی هم، قوه مقننه در نظام حقوقی ایران سلطه بیشتری بر دو قوه دیگر داشته و اختیارات قابل توجهی دارد؛ لذا این­که قوه مقننه با تصویب قوانین، قصد افزایش این سلطه را داشته باشد، قابل قبول نیست و با توجیه ایجاد هماهنگی بیشتر، چنین مجوزی برای قوه قانون­گذار رسمیت نخواهد داشت.

البته باید گفت این مسئله علاوه بر مغایرت با استقلال قوا موجب گریز از مسئولیت پذیری یک قوه خاص نیز می شود.

نویسنده در ادامه سه مصداق از این نهاد­ها را به ترتیب ذیل مطرح کرده و به بیان نظر شورای نگهبان در مورد آن­ها می­پردازد:

الف)عضویت نمایندگان ناظر در شوراهای اجرایی

اول. شورای نگهبان اصل حضور نمایندگان ناظر در شوراهای ذکر شده را در صورتی می پذیرد که نمایندگان در آن شوراها حق رأی نداشته باشند. شورای نگهبان عدم رعایت قید مذکور را خلاف اصل 60قانون اساسی می داند؛ زیرا مستنبط از اصل مذکور، انجام امور اجرایی کشور صرفاً در صلاحیت اعضای قوه مجریه است؛

دوم. شورای نگهبان وجود نمایندگان ناظر را صرفاً در شوراهایی پذیرفته است که توسط مجلس شورای اسلامی ایجاد شده باشد و نه در مواردی مانند ستاد حوادث و سوانح غیر­ مرتقبه کشور که توسط هیأت وزیران تشکیل شده است. حضور نمایندگان مجلس در شوراهای اخیر مغایر اصول 57، 60 و 138دانسته شده است. مجلس نیز در مقام رفع ایراد، این موارد و موارد مشابه را حذف کرده است؛سوم. شورای نگهبان نظارت بر دستگاه­های اجرایی کشور توسط «معاونت نظارت مجلس شورای اسلامی»و الزام دستگاه­ها به ارائه گزارش به این معاونت را از آن­جا که در قانون اساسی نیامده است، مغایر اصل 57و استقلال قوا دانسته است که در اصلاحیه مجلس این مورد نیز حذف شده است.

4-2.  صندوق توسعه ملی با ترکیب اعضای سه قوه

شورای نگهبان با توجه به برداشتی که از استقلال قوا دارد به تشکیل این صندوق و ترکیب اعضایش ایراد گرفته که نظر شورا اینچنین تحلیل می شود: اول. با توجه به آنکه ماهیت صندوق توسعه ملی و وظایف تعیین شده برای آن در این ماده و بند22 سیاست­های کلی برنامه پنجم توسعه، ماهیتی «اجرایی» است و با عنایت به این که مطابق اصل 60 قانون اساسی، اعمال قوه مجریه و امور اجرایی، از طریق رئیس جمهور و وزرا می باشد،  بنابراین، ترکیب پیش بینی شده برای هیأت امنای این صندوق که شامل افرادی غیر از رئیس جمهور و وزرا می باشد، مغایر با اصل 60 قانون اساسی است؛ دوم. پیش بینی عضویت دو نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در ترکیب هیأت امنای صندوق توسعه ملی، که مستلزم حق رأی آن­ها و مشارکت در تصمیم گیری راجع به وظایف این صندوق می باشد، مغایر با اصول57و 58 قانون اساسی می باشد؛ زیرا مطابق اصل58  قانون اساسی، وظیفه نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعمال قوة مقننه و قانون گذاری است؛ بنابراین تصمیم گیری راجع به امور اجرایی در صلاحیت نمایندگان مجلس نمی باشد. از سوی دیگر، دخالت نمایندگان مجلس در امور اجرایی، با اصل 57 قانون اساسی مبنی بر استقلال قوای سه­گانه مجریه، مقننه و قضائیه از یکدیگر در تغایر است.

4-3.  شورای عالی نظارت با ترکیب اعضای سه قوه

استدلال شورای نگهبان برای مخالفت با این شورا عبارت است از: اول. حکم به تشکیل شورای دستگاه­های نظارتی کشور، متشکل از مسئولیت نظارتی هر سه قوه در این ماده، مقید به «حفظ استقلال دستگاه های نظارتی در حدود مقرر در قانون اساسی» شده است؛ لیکن در نهایت، عملاً باعث خدشه دار شدن استقلال قوا و وظایف و اختیارات نهادهای نظارتی آنها خواهد شد. دیگر اینکه کیفیت کار این شورا مبهم است؛ ضمناً چنان­چه شورای مذکور در حدود مقرر در قانون اساسی اقدام کند و مشمول تداخل وظایف نشود، وظیفه پیگیری محوله به این شورا قطعاً امری اجرایی است، و موجب خدشه به استقلال قوا شده و لذا واجد ایراد اصل 57و 60 خواهد بود.

دوم . هر یک از دستگاه­های نظارتی مستقر در هر قوه )همچون دیوان محاسبات،کمیسیون اصل 90 و... در قوه مقننه، سازمان بازرسی کل کشور، دیوان عالی کشور و دیوان عدالت اداری در قوه قضائیه(، بر اساس اصول قانون اساسی و قوانین عادی ناظر بر آن، وظایف، اختیارات و حیطه عملکردی مخصوص به خود دارد که بر اساس آن عمل می­کند؛ بدین لحاظ، امکان توافق، پیگیری و تصمیم­گیری شورای مذکور در این ماده نسبت به دستگاه­های نظارتی هر قوه وجود ندارد؛ زیرا هر گونه تصمیم­گیری، توافق و پیگیری این شورا، مستلزم دخالت در صلاحیت­های خاص هر نهاد نظارتی و مغایر با اصول ناظر بر هر نهاد در قانون اساسی از جمله اصول 54، 55، 76، 90، 161، 173، 174 و بند 3 اصل 156 می­باشد.

 

نتیجه ­گیری

نویسنده در بخش پایانی نوشتار خویش ضمن بیان نتیجه بحث به ارائه پیشنهادی درباره این موضوع می­پردازد و معتقد است که نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران دارای مدلی خاص و منحصر به فرد از ارتباط میان قوای حکومتی است؛ البته در تمام نظام­های حقوقی عملاً شیوه ای خاص بر ارتباطات میان قوا حاکم است؛ اما به هر ترتیب اصل «استقلال قوا» در اصل 57 قانون اساسی پذیرفته شده است. این اصطلاح با دقت نظر قانونگذار به جای اصطلاح «تفکیک قوا» انتخاب گردیده است، چرا که مفهوم استقلال قوا با نوعی از همکاری و تعامل میان قوا همراه است و از یک طرف در نظام حقوقی ایران عملاً تعامل میان قوا وجود دارد و موارد آن را قانون اساسی تصریح کرده است و از طرف دیگر، قوای سه­گانه نهایتاً ذیل نهاد رهبری تعریف خواهند شد؛ اما باید گفت علی­رغم این که در نظام استقلال قوا همان­طور که گذشت همکاری و تعامل قوا نیز مطرح است، لکن ملاکی که از آراء شورای نگهبان استنباط می­شود شاخص ماهوی تفکیک صلاحیت­هاست و در واقع باید دید که اعمال صادره در کدام دسته قرار می گیرد و لذا چنان­چه قوه­ای غیر قوه صالح آن را بر عهده بگیرد، خلاف استقلال قواست و از صلاحیت خود تجاوز کرده است.

با توجه با مشکلات و موانعی که بر سر راه تشکیل نهادهای فراقوه ای با اوصاف مذکور وجود دارد، می­توان ساز و کار سیاسی را به عنوان جایگزینی برای ساز و کارهای حقوقی پیشنهاد کرد، البته راهکار حقوقی و تشکیل رسمی نهادهای فراقوه ای دارای سازوکار قانونی و منظم است و کارها طبق روال خاصی انجام می شود؛ ولی با توجه به موانعی که ذکر شد به نظر می­رسد اگر هماهنگی بیشتر در انجام امور مد نظر است، سازوکار سیاسی و تشکیل جلسات غیر رسمی با حضور هر عضوی از نهادها و قوای حکومتی در این زمینه راهکار مناسبی باشد که طی آن مسئولین امر می­توانند با یکدیگر به توافق رسیده و هماهنگی­های لازم را انجام دهند.

قابل ذکر است که رویه کنونی شورای نگهبان نیز قابل دفاع است و چنان­چه قرار باشد شورای نگهبان ملاک صلاحیت ساختاری را بپذیرد و یا این که با توجیه ایجاد هماهنگی مجوز تأسیس نهادهایی فراقوه ای را صادر کند اساساً کارکرد اصول قانون اساسی و تقید قوای حاکم به حرکت در مسیر قانون اساسی تضعیف می شود و دیگر اینکه با توجه به شرایط سیاسی و حزبی در فضای سیاسی جمهوری اسلامی ایران اگر دو قوه به دلایل

حزبی و یا هر اختلافی دیگر هماهنگی لازم و کافی را نداشته باشند تشکیل نهاد های فراقوه ای نه تنها تسریع در امور را به دنبال نخواهد داشت بلکه به نام تداخل در وظایف و ... منشأ اختلاف، حاشیه سازی و کاهش سرعت کار قوا خواهند بود.

مقاله «استقلال قوا و نهادهای فراقوه ای در نظام جمهوری اسلامی ایران» نوشته میلاد قطبی است که در مجله پژوهشکده شورای نگهبان، دفتر مطالعات ساختارها و نهادهای اساسی، به شماره مسلسل: 13930034، در تابستان 93 انتشار یافته است./205/ف

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۲۱ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۳۰:۴۰
طلوع افتاب
۰۶:۰۷:۰۹
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۲۴
غروب آفتاب
۱۹:۵۸:۵۵
اذان مغرب
۲۰:۱۷:۲۳