vasael.ir

کد خبر: ۵۷۲۰
تاریخ انتشار: ۲۷ تير ۱۳۹۶ - ۱۳:۲۲ - 18 July 2017
خارج فقه جهاد/ آیت الله کعبی/ جلسه 28

تایید برخی قیام ها پیش از ظهور در روایات دلیل بطلان منع از قیام برای حق است

پایگاه اطلاع رسانی وسائل - روایت ابی بصیر از عمومیت خارج است چرا که قیام و پرچم یمانی در روایات از آن روی که به حضرت حجت دعوت می کند تایید شده است، پس قیام هایی که به حضرت حجت و راه حق و راه مستقیم دعوت کند، مشمول روایت «کل رایه» نمی شود. و منظور از «کل رایه: قیام ها و پرچم های باطل است.

به گزارش سرویس مکتب دفاعی پایگاه اطلاع رسانی وسائل؛ آیت الله عباس کعبی، صبح یکشنبه ، بیست و سوم آبان ماه 1395 در جلسه بیست و هشتم درس خارج فقه جهاد در موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) ، بررسی روایات مورد بحث را ادامه داد

استاد عالی حوزه علمیه قم در ادامه بررسی روایات دال بر عدم ملازمه میان اقامه دولت و سعی در اقامه احکام اسلامی روایت ابی بصیر را مورد بررسی قرار داد

صحیحه ابی بصیر : «کُلُّ رَایَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ یُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»

مخالفین لزوم قیام پیش از ظهور این گونه اشکال می کنند که :هر پرچمی قبل از قیام قائم، صاحبش طاغوت است، چون در طاغوت منیت و خودپرستی نهفته است، یعنی آن پرچم های قدرت طلبانه شخصی و دعوت به خود طاغوتی است. و این بسیار روشن است. پرچم هایی که ماهیت طاغوتی دارند. خودخواهانه و خودپرستانه و مستکبرانه هستند. بنابراین هر قیامی ممنوع و حرام است

نماینده مردم خوزستان در مجلس خبرگان در پاسخ به این اشکال گفت:

1- این روایت از قیام های حق انصراف دارد. قیام های حق تخصصا خارج است نه تخصیصا.

2- عموم این روایت نقض شده است با قیام هایی که به عنوان قیام مشروع شناخته شده است مانند قیام خراسانی، قیام سید یمانی، پرچم های سیاه و..

عضو جامعه مدرسین حوزه با برشمردن هفت روایت که عمومات صحیحه ابی بصیر را نقض نموده اند نتیجه گیری نمود این روایت شامل قیام هایی با ماهیت حق طلبی نمی شود و نمی تواند به عنوان دلیل بر منع از قیام پیش از ظهور مورد استناد قرار گیرد.

 

مشروح این جلسه درس خارج فقه آیت الله کعبی را می توانید در ذیل ملاحظه بفرمایید

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

بررسی ادله منع ملازمه بین اقامه دولت و ریاست دولت و سعی در اقامه حکم اسلامی

ادامه بررسی روایت ششم:

بحث درباره صحیحه ابی بصیر بود: «کُلُّ رَایَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ یُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»[1]

درباره طاغوت بحث می کردیم. طاغوت، متضمن نوعی صنمیت و بت بودن است. اینکه هر پرچمی قبل از قیام قائم، صاحبش طاغوت است، چون در طاغوت منیت و خودپرستی نهفته است، یعنی آن پرچم های قدرت طلبانه شخصی و دعوت به خود طاغوتی است. و این بسیار روشن است. پرچم هایی که ماهیت طاغوتی دارند. خودخواهانه و خودپرستانه و مستکبرانه هستند.

اشکال و جواب:

ممکن است اشکال شود که ظاهر روایت ارایه ملاک برای قیام باطل در همه زمانهاست و ضابطه کلی می دهند و قاعده سازی می کنند.  به این معنی که هر پرچم و نهضت و انقلابی، طاغوتی است. بلکه نباید حرکت کنید. فرازمان و فرامکان است. قیام ممنوع است. و این یک قاعده کلی به نحو عام استغراقی است چه در عصر غیبت، چه در عصر غیر غیبت. هر کس هم در راس قیام باشد طاغوت است. خوب یا بد مهم نیست. هر هدفی که داشته باشد ولو مقدس باشد.

پاسخ اول: با توجه به جلسه قبل، این روایت از قیام های حق انصراف دارد. قیام های حق تخصصا خارج است نه تخصیصا. اصلا این روایت در مقام بیان قیام های حق نیست. مانند قیام زید بن علی، قیام حسن شهید فخ، و... نیست که ائمه تایید کرده اند. قیام هایی که برای دفاع صورت می گیرد، روایت های زیادی وجود دارد که تایید فرموده اند. از جمله روایت یونس که فرمود:«یُقَاتِلُ عَنْ بَیْضَةِ الْإِسْلَامِ فَإِنَّ فِی ذَهَابِ بَیْضَةِ الْإِسْلَامِ دُرُوسَ ذِکْرِ مُحَمَّدٍ ص»[2] یعنی اگر از بیضه اسلام دفاع نشود، اسلام از بین می رود. پس دفاع هم تخصصا از این روایت خارج است.

این «کل رایه»، منظور پرچم هجومی و فتوحات است. چه بسا جهاد ابتدایی(که آنهم محل بحث است) منطور است اما قیام های حق که برای دفاع از اسلام و مسلمین و جان و مال و آبرو باشد، از این روایت تخصصا خارج است. همین باعث می شود که شک کنیم چنین عمومیتی وجود داشته باشد. بلکه باید گفت این روایت مربوط به قیام های مهدوی و محمد بن عبد الله نفس زکیه و ابراهیم بن عبد الله(دو برادر) که قیام کرده بودند و چقدر منصور و دیگران تلاش کردند پای امام را وسط بکشند و حضرت خودداری می کرد و حضرت به زبان عموم می فرمود: پرچم قبل از ظهور قائم(ع)، طاغوت است و جایز نیست. و حکومت بگوید خیال ما از امام راحت باشد که قیام نمی کند. لسان، تقیه است و ماهیت خارجی و مصداقی دارد.

این صحیحه با صحیحه عیص بن قاسم مقدم معارض است و صحیحه عیص مقدم است به دلیل ادله ای که بیان شد.

پاسخ دوم: علاوه بر اینها، عموم این روایت نقض شده است با قیام هایی که به عنوان قیام مشروع شناخته شده است مانند قیام خراسانی، قیام سید یمانی، پرچم های سیاه و.. که چند روایت را تقدیم می کنیم.

اولین روایت معارض:

 در غیبت نعمانی آمده است: «لَیْسَ فِی الرَّایَاتِ أَهْدَى مِنْ رَایَةِ الْیَمَانِیِّ هِیَ رَایَةُ هُدًى لِأَنَّهُ یَدْعُو إِلَى صَاحِبِکُمْ فَإِذَا خَرَجَ الْیَمَانِیُّ حَرَّمَ بَیْعَ السِّلَاحِ عَلَى النَّاسِ وَ کُلِّ مُسْلِمٍ وَ إِذَا خَرَجَ الْیَمَانِیُّ فَانْهَضْ إِلَیْهِ فَإِنَّ رَایَتَهُ رَایَةُ هُدًى وَ لَا یَحِلُّ لِمُسْلِمٍ أَنْ یَلْتَوِیَ عَلَیْهِ فَمَنْ فَعَلَ فَهُوَ مِنْ أَهْلِ النَّارِ لِأَنَّهُ یَدْعُو إِلَى الْحَقِّ وَ إِلى‏ طَرِیقٍ مُسْتَقِیم‏»[3]

 پرچمی بهتر و هدایتگر از پرچم یمانی نیست. چون او به صاحب شما(حضرت حجت) دعوت می کند و اگر یمانی خروج کند، فروش سلاح بر مردم و مسلمان حرام می شود و به سمت یمانی قیام کن و به او ملحق شو. پرچم او حق است و جایز نیست که مسلمان تردید کند وگرنه اهل آتش است چون او به حق و به راه مستقیم دعوت می کند.

بنابراین قیامی قبل از ظهور حضرت است که مورد تایید است. پس روایت« کل رایه» از عمومیت خارج شد. چرا پرچم یمانی تایید شد، چون به حضرت حجت دعوت می کند.  پس اگر قیامهایی که به حضرت حجت و راه حق و راه مستقیم دعوت کند، مشمول روایت «کل رایه» نمی شود. و منظور از «کل رایه: قیام ها و پرچم های باطل است.

بحثی درباره سید یمانی

علاماتی قبل از ظهور حضرت حجت است، از جمله قیام یمانی. همانطور که در روایت فوق آمد، او به حق و صاحب زمان و راه مستقیم دعوت می کند. آقایی که اخیرا در این زمانه ادعای یمانی بودن می کند، و متاسفانه برخی فریبش را خورده اند و در خیلی از کشورها با او بیعت کرده اند، به چند دلیل یمانی مورد روایت نیست و فرد موهومی است. در زمان ما «احمد بن الحسن» چنین ادعایی کرده است.

اولا این آدم اهل یمن نیست و اهل بصره است. اصل و نسب او شناخته شده است و ارتباطی با سید بودن و یمانی بودن ندارد و دروغگو و دجال است.

ثانیا این فرد الان خودش هم غایب است و پنهان است. آخرین بار در امارات متحده دیده شد و بعدا غایب شد. فقط عده ای مبلغ دارد و ارتباط با وهابی ها و استعمار هم داشته و در آغاز عده ای بعثی با او بودند.

ثالثا سیدیمانی، دعوت به حق و صاحب الزمان دعوت می کند نه دعوت به خود. در حالی که این آقا یکبار می گوید من نایب خاص امام زمانم. یک بار می گوید خود امام زمانم! یکبار می گوید فرزند امام زمانم! یکبار هم می گوید امام زمان آمده و رفته و ما مهدویون هستیم!! بنابراین لایدعو الی صاحبکم!

رابعا این یمانی مدعی، دعوت متوقف بر معرفت است ولی این یمانی، قرآن هم نمی داند و اشتباه می خواند. صرف و نحو نمی داند و دو کلمه نمی تواند حرف بزند. بر معارف هم تسلط ندارد و جاهل است.

من عرض دیگری دارم. شاید اتفاقاتی که در یمن می افتد و مقاومتی که در مقابل ال سعود انجام می گیرد، بعید نیست که مقدمه همان سید یمانی حقیقی باشد که دولت حق در یمن مستقر می شود و ال سعود زائل می شود. اگرچه تطبیق علامات سخت است و ما در صدد آن نیستیم و کسی را به این روش دعوت نمی کنیم. فقط آنچه مناسب بحث ماست اینکه از پرچم یمانی استفاده می شود که بخشی از قیام ها در عصر غیبت حق است.

دومین روایت معارض:

از جمله دیگر قیام های حق، در غیبت نعمانی چنین آمده است: «عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَلَیْهِ السَّلَامُ أَنَّهُ قَالَ کَأَنِّی بِقَوْمٍ قَدْ خَرَجُوا بِالْمَشْرِقِ یَطْلُبُونَ الْحَقَّ فَلَا یُعْطَوْنَهُ ثُمَّ یَطْلُبُونَهُ فَلَا یُعْطَوْنَهُ فَإِذَا رَأَوْا ذَلِکَ وَضَعُوا سُیُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِمْ فَیُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوا فَلَا یَقْبَلُونَهُ حَتَّى یَقُومُوا وَ لَا یَدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَى صَاحِبِکُمْ قَتْلَاهُمْ شُهَدَاءُ أَمَا إِنِّی لَوْ أَدْرَکْتُ ذَلِکَ لَأَبْقَیْتُ نَفْسِی لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ»[4]. یعنی: قومی از مشرق خروج می کنند وحق را می طلبند و به آنها داده نمی شوند. دوباره مطالبه می کنند، باز به ایشان نمی دهند. بعد از آن به نبرد مسلحانه اقدام می کنند. آن زمان حق را به ایشان می دهند ولی نمی پذیرند و نهضت می کنند و قیام فراگیری انجام می دهد و آنها پرچم را به کسی نمی دهند مگر به صاحبتان(ع). کشته شده هایشان شهیدند، اگر من آن زمان را درک کنم، خودم را برای صاحب امر آماده می کردم.

حالا اینان چه کسانی اند؟ چگونه اند؟ آیا بر انقلاب اسلامی منطبق است یا خیر، نمی دانیم! اما قدر متیقن این است که قیام ها و انقلاباتی هست که قبل از ظهور حضرت بقیه الله که اینان حق اند. پس این هم آن روایت «کل رایه» را از عمومیت خارج می کند.

سومین روایت معارض:

روایت سوم که ناقض روایت «کل رایه» است، در منابع اهل سنت «سنن ابن ماجه» از پیامبر اکرم(ص) آمده است:  «إِنَّا أَهْلُ بَیْتٍ اخْتَارَ اللَّهُ لَنَا الْآخِرَةَ عَلَى الدُّنْیَا وَ إِنَّ أَهْلَ بَیْتِی سَیَلْقَوْنَ بَعْدِی بَلَاءً وَ تَشْرِیداً وَ تَطْرِیداً حَتَّى یَأْتِیَ قَوْمٌ مِنْ قِبَلِ الْمَشْرِقِ وَ مَعَهُمْ رَایَاتٌ سُودٌ فَیَسْأَلُونَ الْحَقَّ فَلَا یُعْطَوْنَهُ فَیُقَاتِلُونَ وَ یُنْصَرُونَ فَیُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوا فَلَا یَقْبَلُونَ حَتَّى یَدْفَعُوهُ إِلَى رَجُلٍ مِنْ أَهْلِ بَیْتِی فَیَمْلَؤُهَا قِسْطاً کَمَا مَلَئُوهَا جَوْراً فَمَنْ أَدْرَکَ ذَلِکَ مِنْکُمْ فَلْیَأْتِهِمْ وَ لَوْ حَبْواً عَلَى الثَّلْجِ »[5] یعنی ما اهل بیتی هستیم که بعد از ما رانده می شوند تا اینکه قومی از سوی مشرق با پرچم های سیاه می آیند. حق را می طلبند کسی نمی دهند. پس جنگ می کنند و یاری داده می شوند و پیروز می شوند و به آنها داده می شود آنچه را خواسته بودند. اما اینان قبول نمی کنند تا اینکه این پرچم را به مردی از اهل بیت من می دهند. پس زمین را از پر از عدل و داد می کنند. پس کسی از شما آن زمان را درک کند، به سوی اینان حرکت کند ولو سینه خیز روی یخ برود.

معلوم می شود قیام هایی هست به نام صاحبان پرچم های سیاه.

چهارمین روایت معارض:

روایت چهارم معارض با روایت «کل رایه» که حضرت روسل اکرم(ص) فرمودند: «یخرج ناس من المشرق فیوطئون للمهدی یعنی سلطانه‏»[6]. مردمی از مشرق می آیند که زمینه ساز ظهور حضرت بقیه الله(ع) می شوند.

این چهار روایت، بعید نیست بر انقلاب اسلامی منطبق شود. اما ما احتمال می دهیم و قاطعانه مطرح نمی کنیم. .و شاید منظور از آن جنگی که کشته گانش شهدا باشند، همان دفاع مقدس و مقاومت اسلامی و همه این داستان هایی باشد که اتفاق افتاده است. الله اعلم.

پنجمین روایت معارض:

روایت پنجم معارض در بحارالانوار نقل شده است از امام موسی کاظم(ع): «عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْأَوَّلِ ع قَالَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَّ یَدْعُو النَّاسَ إِلَى الْحَقِّ یَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ کَزُبَرِ الْحَدِیدِ لَا تُزِلُّهُمُ الرِّیَاحُ الْعَوَاصِفُ وَ لَا یَمَلُّونَ مِنَ الْحَرَبِ وَ لَا یَجْبُنُونَ وَ عَلَى اللَّهِ یَتَوَکَّلُونَ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ‏»[7]

مردی از اهل قم مردم را به حق دعوت می کند و قومی با او جمع می شوند که مانند آهن های مستحکم اند. بادها و طوفان ها آنها را از جا نمی کند و از جنگ خسته نمی شوند و هیچ گاه نمی ترسند و بر خدا توکل می کنند و عاقبت از آن متقین است.

این روایت در زمان راهپیمایی ها قبل از انقلاب مردم این روایت را می زدند و عکس حضرت امام(ره) را می زدند و این آیه را زیرش می نوشتند: «وَ جاءَ مِنْ أَقْصَا الْمَدینَةِ رَجُلٌ یَسْعى‏ قالَ یا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلینَ اتَّبِعُوا مَنْ لا یَسْئَلُکُمْ أَجْراً وَ هُمْ مُهْتَدُونَ»[8]

این روایات نیز که چه انطباق بر انقلاب داشته باشد یا نه، معلوم می شود در زمان غیبت امام زمان()ع) قیام های حقی صورت می گیرد و این قیام ها، روایت «کل رایه» را از عمنومیت می اندازد.

ششمین روایت معارض:

روایت ششم معارض، «کُنْتُ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع جَالِساً إِذْ قَرَأَ هَذِهِ الْآیَةَ "فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما بَعَثْنا عَلَیْکُمْ عِباداً لَنا أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّیارِ وَ کانَ وَعْداً مَفْعُولًا" فَقُلْنَا جُعِلْنَا فِدَاکَ مَنْ هَؤُلَاءِ فَقَالَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ هُمْ وَ اللَّهِ أَهْلُ قُمَّ»[9] اگر وعده خدا برسد، بندگانی می فرستد که قاطعند و فساد را از بین می برند. این قسمت دوم آیه به عصر غیبت اشاره دارد. می پرسند اینان چه کسانی اند؟ سه مرتبه فرمود: اهل قم.

منظور از اهل قم نه اینکه متولد قم باشد، یا ریشه اجدادی اش در قم است. بلکه یعنی حوزه های قم. یعنی شرایطی صورت می گیرد که اهل قم اهل آن هستند و ضد فسادند و قبل از ظهور حضرت حجت است.

هفتمین روایت معارض:

روایت هفتم، در صحیح مسلم است : «عن جابر بن عبد الله یقول سمعت رسول الله ص یقول لا تزال طائفه من امتی یقاتلون علی الحق ظاهرین الی یوم القیامه». یعنی همیشه در هر زمانی پرچم حق را عده ای بلند می کند. این نیست که زمین خالی از قیام های حق طلبانه باشد. در هر زمانی باید دید این پرچم حق با کیست و از او تبعیت کرد. معلوم می شود در هر زمانی هم قیام حق است و هم قیام باطل. اینکه امام صادق(ع) می فرماید: «کُلُّ رَایَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ یُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ »[10] درمورد مذمت قیام های باطل است.

هشتمین روایت معارض:

هشتمین روایت معارض، «عن النبی ص قال لی لن یبرح هذا الدین قائما یقاتل علیه عصابة من المسلمین حتى تقوم الساعة»[11] یعنی این دین اسلام، در هر زمانی برای دفاع از اسلام هستند که اقتضای قتال می کند.

جمع بندی صحیحه ابی بصیر:

بنابراین اولا همه قیام ها مذمت نشده است. بلکه قیام های باطل مذمت شده است. قیام هایی که بنام اهل بیت و برعلیه اهل بیت است، محکوم است که در روایت به «طاغوت» تعبیر شده است.

ثانیا علاوه بر روایات و ادله، پاسخ مبنایی و حلی هم داده بودیم و آن آیات و روایت مربوط به جهاد و امر به معروف و نهی از منکر و... است که مختص زمان خاصی نیست. همچنین مختص به قوم خاصی نیست.

ثالثا برداشت ما از روایت این است که یک مومن باید احساساتی نباشد. اصل بر قیام ها، قیام های حق طلبانه حساب نکند. درباره هدف قیام و رهبرانش و نیز روش قیام تحقیق کند. هر کس هر شعاری داد دنباله روی نکند؛ بلکه بصیرت داشته باشد. همانطور که در روایت است: «الْعَالِمُ بِزَمَانِهِ لَا تَهْجُمُ عَلَیْهِ اللَّوَابِسُ»[12]. نباید انسان فریب بخورد. این روایت «کل رایه» در واقع جلوی فریب را می گیرد چون در آن زمان به نام علویون عده ای قیام می کردند. هم به نام مهدویت هم به نام های دیگر.

این تمام کلام در روایت ششم که همان صحیحه ابی بصیر باشد که امام صادق(ع) می فرماید: «کُلُّ رَایَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ یُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»[13].

تتمه:

به مضمون صحیحه ابی بصیر در نهی از قیام قبل از ظهور، روایت دیگری هم نقل شده است. در غیبه نعمانی نیز آمده است: «کل رایة ترفع قبل قیام القائم ع صاحبها طاغوت»[14] دیگر ادامه ندارد که «یعبد من دون الله»  یا روایت دیگر به همین مضمون که «کل رایة ترفع أو قال تخرج قبل قیام القائم ع صاحبها طاغوت»[15]. هر دو روایت به قوت روایت ششم و صحیحه ابی بصیر نیستند. اما به هر حال، علاوه بر ضعف سند، تعبیر به طاغوت نیز باید مورد توجه باشد. طاغوتیت هم معنا دارد. می توان گفت به عنوان یک قضیه گفت که «المومن لیس بطاغوت». بالاتر از مومن، اگر کسی متقی باشد، آیا طاغوت است؟ آیا مجاهدفی سبیل الله طاغوت است؟ فقیه و نائب عام امام زمان(ع) آیا طاغوت است؟ طاغوت کسی است که ایمان و تقوا و جهاد و فقاهت را نداشته باشد. تابعیت از ائمه(ع) را نداشته باشد. این روایت در مورد اوست.

حتی اگر از همه آن روایات بگذریم، با آیات جهاد و امر به معروف و نهی از منکر معارض است. همچنین آیات و روایاتی که قیام بر علیه طاغوت را واجب می داند: « الَّذینَ آمَنُوا یُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ الَّذینَ کَفَرُوا یُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِ الطَّاغُوتِ»[16] قتال طواغیت واجب است و شامل هر عصر و زمانی می شود. از جمله عصر غیبت که یکی از جهادها، جهاد طواغیت است. بنابراین امثال این روایات هفتم و هشتم، با وجوب جهاد طواغیت معارضه دارد و ساقط است.

پایان جلسه بیست و هشتم

***

 


[1]. الکافی، ج8، ص295.

[2] . وسائل‏الشیعة، ج15، ص32.

[3] . الغیبةللنعمانی، ص256.

[4] . الغیبةللنعمانی، ص273.

[5] . بحارالأنوار، ج51 ، ص82.

[6] . کشف‏الغمة، ج2 ، ص477.

[7] . بحارالأنوار، ج57 ، ص216.

[8] . یس/ 20 و 21.

[9] . بحارالأنوار، ج57 ، ص216.

[10] . الکافی، ج8، ص295.

[11] . العمدة، ص421.

[12] . الکافی، ج 1 ، ص26.

[13] . الکافی، ج8، ص295.

[14] . الغیبةللنعمانی، ص 115.

[15] . الغیبةللنعمانی، ص 115.

[16] . نساء/ 76.

 

120/904/د

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۲۱ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۳۰:۴۰
طلوع افتاب
۰۶:۰۷:۰۹
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۲۴
غروب آفتاب
۱۹:۵۸:۵۵
اذان مغرب
۲۰:۱۷:۲۳