vasael.ir

کد خبر: ۵۵۵۲
تاریخ انتشار: ۳۰ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۶:۰۷ - 21 September 2017
قواعد فقه حکومتی؛ آیت الله خاتمی مطرح کرد/ جلسه 33

بررسی ولایت تشریعی کلی برای معصوم و ولیّ فقیه

وسائل ـ آیت الله خاتمی به اشکالی که به نظریه حضرت امام(ره) شده بود که پیامبر خدا ولایت کلی تشریعی ندارد، پاسخ داد و گفت: پیامبر خدا همانگونه که دارای علم غیب و ولایت تکوینی به اذن الهی است، دارای «ولایت تشریعی کلی» نیز است.

به گزارش خبرنگار پایگاه تخصصی فقه حکومتی وسائل، آیت الله سید احمد خاتمی، عضو شورای عالی حوزه های علمیه کشور و استاد درس خارج حوزه علمیه قم، 19 آبان ماه 1395 در جلسه سی و سوم درس خارج حکومتی فقه، به اشکالی که به نظریه امام(ره) شده بود که پیامبر خدا ولایت کلی تشریعی ندارد، پاسخ داد و گفت: پیامبر خدا همانگونه که دارای علم غیب و ولایت تکوینی به اذن الهی است دارای ولایت تشریعی کلی نیز است.
 

تقریر درس
قَالَ أَبَا جَعْفَرٍ علیه السلام‏ لَمَجْلِسٌ‏ أَجْلِسُهُ إِلَى مَنْ أَثِقُ بِهِ أَوْثَقُ فِی نَفْسِی مِنْ عَمَلِ سَنَةٍ.[1] امام باقر علیه السلام فرمود: مجلسی که با شخص مطمئن بنشینم ارزشمندتر است برای من از عمل یک سال که راه زندگی را پیدا کنم.

 

مقدمه
نظریه امام(ره) پنجمین نظریه بود که واژه « لا » را ناهیه و نهی را نهی مولوی سلطانی در نظر گرفتند. مبنای کلام امام(ره) و نیز بناء کلام امام(ره) مورد بحث قرار گرفت.
در مبنای کلام امام(ره) گفتیم به چه دلیل ما دست از نافیه بودن « لا » برداریم؟ حتی در مواردی که واژه « لا » را ناهیه گرفته اید؛ به نافیه معنا کردن اشکالی ندارد. مثلا واژه لا در آیه «... فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لاجِدالَ فِی اَلْحَجّ» مانند آن است که زن و شوهر در ابتدای زندگی می گویند: «لاکذب و لاخیانه فی البیت» معنای نفی در این موارد ابلغ است از معنای نهی؛ یعنی اساسا ما حضور کذب و خیانت را در خانه تصور نمی کنیم؛ چرا ما دست از بلاغت برداریم. ما بیش از بیست مورد شاهد آوردیم که خود امام(ره) واژه «لا» را نافیه دیدند. بنابراین نهی در این موارد، نهی سلطانی نیست.

 

نقد و بررسی اشکال به کلام امام(ره)
اشکال:

پیامبر و امام در این موارد حاکم هستند لکن حوزه حکومت معصوم در حوزه جزئیات است نه کلیات؛ در تشریعات کلی، پیامبر و امام ولایت ندارند. معصوم حاکم است که قاضی نصب و عزل کند؛ حق عزل و نصب مسئولِ خراج را دارند؛ اینکه با فلان قبیله ارتباط برقرار کنند یا نکنند در اختیار پیامبر و امام است؛ اما حاکم به تشریع قوانین کلی نیستند.
بررسی و پاسخ اشکال
این نظریه درست است یا خیر؟ اگر ما جواب اشکال را نیز بدهیم نهی در موارد مذکور سلطانی نمی شود. چون قرینه و دلیلی برای حمل «لا» از معنای نافیه به معنای ناهیه نیست.
اما این اشکال صحیح نیست به دلیل اینکه:
اولا: علم غیب مخصوص خداست. اما آیا ذات مقدس ربوبی این علم غیب را به دیگران می دهد یا خیر؟ « عالِمُ اَلْغَیْبِ فَلا یُظْهِرُ عَلى غَیْبِهِ أَحَداً إِلاّ مَنِ اِرْتَضى مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ یَسْلُکُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَداً(جن آیه 26و27)؛ [او] دانای غیب است و هیچ کس را بر غیب خود آگاه نمی کند؛ مگر پیامبرانی را که[برای آگاه شدن از غیب] برگزیده است، پس نگهبانانی [برای محافظت از آنان] از پیش رو و پشت سرشان می گمارد.» پس طبق این آیه خدای سبحان علم غیب را هر مقدار بخواهد به هر کسی که اراده کند؛ عنایت می‌کند. از نصوص استفاده می شود زمان برپائی قیامت به کسی داده نشده است. هر اندازه بخواهد می دهد.
ثانیا: ولایت تکوینی(تصرف در جهان تکوین) نیز اختصاص به خدای سبحان دارد؛ اما اگر خداوند اراده کند می تواند این تصرف را به ولییّ از اولیائش بدهد. پیامبر خدا که سهل است در خطبه قاصعه گفتند یا رسول الله به تو ایمان نمی آوریم مگر اینکه این درخت به وحدانیت خدا و رسالت شما شهادت دهد؛ پیامبر خدا به اذن الهی این کار را انجام دادند. آنان بعد از دیدن این معجزه تکبر کرده و به حضرت عرض کردند اگر راست می گوئی به درخت دستور بدهید که بخشی از آن بماند و بخشی دیگر برود؛ پیامبر خدا این کار را نیز به اذن الهی انجام شد.[2]
در نقلی به امام رضا علیه السلام گفتند اینها چشم بندی است اگر واقعا شما راست می گوئید این نقاشی شیر که موجود است را به شیر واقعی تبدیل کنید؛ امام رضا نپذیرفت آن شخص اصرار کرد و امام به اذن الهی شیر نقاشی را تبدیل به شیر درنده کردند و شیر آن مرد هتاک را درید؛ خلیفه بنی العباس مامون با دیدن این صحنه جا خورد، وقتی آن شیر به طرف مامون آمد از امام خواهش کرد که این شیر را مهار کند؛ امام شیر را مهار کردند.[3]
پس الولایه التکوینیه یختص بالله تبارک و تعالی استقلالا؛ اما اگر خدا اراده کند در اختیار اولیاء خودش نیز  قرار می دهد.
ثالثا: ولایت تشریعی نیز به خدای سبحان اختصاص دارد به دلیل اینکه: ان الحکمُ الا لله: حکم اختصاص به ذات مقدس ربوبی دارد.  
« ... إِنِ اَلْحُکْمُ إِلاّ لِلّهِ یَقُصُّ اَلْحَقَّ وَ هُوَ خَیْرُ اَلْفاصِلِینَ  ﴿الأنعام‏، 57﴾؛ ... فرمان و حکم فقط به دست خداست، همواره حق را بیان می  کند و او بهترین داوران و جداکنندگان[حق از باطل] است.»
« ...وَ مَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِما أَنْزَلَ اَللّهُ فَأُولئِکَ هُمُ اَلْکافِرُونَ﴿المائدة، 44﴾؛ ... و کسانی که بر طبق آنچه خدا نازل کرده داوری نکنند، هم اینانند که کافرند.»
آیا خدائی که ولایت تشریعی در اختیار او است، نمی تواند بخشی از ولایت تشریعی را به پیامبر اعطا کند _کلی یا جزئی_؟ شما که اعطاء ولایت جزئی را پذیرفته اید؛ می گوئیم کلی نیز همین گونه است.
در ابواب صلاة فقه داریم عبارت «ما سنة الله» که فرض گفته می شود و عبارت «ما سنة النبی» که سنت گفته می شود. التشهد سنت رسول الله. پس ولایت الرسول را محدود به امور جزئی نکنیم.
اگر خداوند قاعده «لاضرر و لاضرار» را نفرموده بود چه اشکالی دارد که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله آن را بگوید. این شرک نیست؛ شرک آن است که ولایت تشریع مستقلا به پیامبر خدا واگذار شود.
« یا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اَللّهَ وَ أَطِیعُوا اَلرَّسُولَ وَ أُولِی اَلْأَمْرِ مِنْکُمْ... ﴿النساء، 59﴾؛ ای اهل ایمان! از خدا اطاعت کنید و [نیز] از پیامبر و صاحبان امر خودتان [که امامان از اهل بیت اند و چون پیامبر دارای مقام عصمت می  باشند] اطاعت کنید... »
بنابراین به همان ملاکی که التشهد سنت است لذا تشهد تا قیام قیامت در نماز واجب است. چنین تشریع ولایت، تشریعی کلی است. پیامبر خدا به اذن الهی صاحب ولایت تشریعی به نحو کلی یا جزئی است. به عبارت دیگر ولایت تشریعی اصالتا و استقلالا برای خداست اما همانگونه که ولایت تکوینی(تصرّف تکوینی) را به اولیاء داده است در ولایت تشریعی هم داده است.

جمع بندی:
بنابراین ما ولایت معصوم را محدود به امور جزئی ندانسته و قائل به ولایت تشریعی به اندازه‌ای که خدای سبحان بخواهد(جزئی یا کلی) هستیم. در بحث ولایت کلی و جزئی معصوم، از حضرت امام(ره) دفاع می کنیم اما معتقدیم واژه « لا » به معنای نهی نیست بلکه نفی است.
ولایت تشریعی ولی فقیه
آیا این ولایت تشریعی برای ولی فقیه است؟
اولا: ولایت ولی فقیه در عرض ولایت معصوم نیست ابداً.
ثانیا: آنچنان که علم غیب و ولایت تکوینی معصوم به ولی فقیه داده نشده است؛ ولایت تشریعی نیز به صورت احکام کلی به ولی فقیه داده نشده است.
طرفدار ولایت مطلقه ولی فقیه به این معنای هستیم که اختیارات حکومتی معصوم را در زمان غیبت ولی فقیه دارد. ولی فقیه حق تشریع ندارد؛ فراتر از این اختیارات غُلوّ است. آری بر اساس اختیارت ولایتی که ولی فقیه دارد به جهت ضروره مثلا می تواند حج را تعطیل کند برای مدت زمانی کوتاه اشکال ندارد کما اینکه امام(ره) این کار را کردند.
ثالثا: قضاوت در جامعه اسلامی امری ضروری است اما اگر مجتهد در جامعه کم بود مقلد می تواند به اندازه رفع ضرورت قضاوت کند اما با پرورش مجتهدین، قضاوت مقلد جایز نیست.
دو نظریه نقد شد اما نظریه شیخ انصاری که مرحوم نائینی نیز همین نظر را دارد، ماند.

منابع مطالعه فردا:
1.    آخر منیة الطالب؛ شیخ موسی خوانساری
2.    رسائل شیخ انصاری ج 2 ص 460
3.    رساله لاضرر مجموعه آثار «الرسائل الفقهیه» ج 23 ص 113 تا 115
4.    «قواعد الفقیه» مرحوم بجنوردی ج 1 ص دویست و هجده تا دویست و بیست؛

/239/902/ر
 

پاورقی:
[1] . الکافی؛ کلینی (ط - الإسلامیة) ؛ ج‏1 ؛ ص39 ؛ ح 5.
[2] . نهج البلاغه؛ خطبه غاصئه ؛ ... قَالُوا تَدْعُو لَنَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ حَتَّى تَنْقَلِعَ بِعُرُوقِهَا وَ تَقِفَ بَیْنَ یَدَیْکَ ... ثُمَّ قَالَ (صلی الله علیه وآله) یَا أَیَّتُهَا الشَّجَرَةُ إِنْ کُنْتِ تُؤْمِنِینَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ تَعْلَمِینَ أَنِّی رَسُولُ اللَّهِ فَانْقَلِعِی بِعُرُوقِکِ حَتَّى تَقِفِی بَیْنَ یَدَیَّ بِإِذْنِ اللَّهِ [وَ الَّذِی‏] فَوَالَّذِی بَعَثَهُ بِالْحَقِّ لَانْقَلَعَتْ‏ بِعُرُوقِهَا وَ جَاءَتْ وَ لَهَا دَوِیٌّ شَدِیدٌ وَ قَصْفٌ کَقَصْفِ أَجْنِحَةِ الطَّیْرِ حَتَّى وَقَفَتْ بَیْنَ یَدَیْ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) مُرَفْرِفَةً وَ أَلْقَتْ بِغُصْنِهَا الْأَعْلَى عَلَى رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) وَ بِبَعْضِ أَغْصَانِهَا عَلَى مَنْکِبِی وَ کُنْتُ عَنْ یَمِینِهِ (صلی الله علیه وآله) ...
[3] . عیون أخبار الرضا علیه السلام؛ ابن بابویه؛ باب چهلم ج‏2؛ ص171 و 172؛ فَإِنْ کُنْتَ صَادِقاً فِیمَا تَوَهَّمُ فَأَحْیِ هَذَیْنِ وَ سَلِّطْهُمَا عَلَیَّ فَإِنَّ ذَلِکَ یَکُونُ حِینَئِذٍ آیَةً مُعْجِزَةً... ؛ بحارالانوار، ج 49، ص 183.
مقرر: حسن حسینعلی

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۰۹ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۴۶:۲۳
طلوع افتاب
۰۶:۱۸:۴۸
اذان ظهر
۱۳:۰۴:۲۵
غروب آفتاب
۱۹:۴۹:۲۲
اذان مغرب
۲۰:۰۷:۱۷