vasael.ir

کد خبر: ۵۲۶۷
تاریخ انتشار: ۰۳ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۲:۱۸ - 24 May 2017
درس خارج فقه رسانه استاد رفعتی / جلسه 55

بررسی فقهی حرمت رسانه ای کردن اتهامات به اشخاص

پایگاه اطلاع رسانی وسائل ـ حجت الاسلام والمسلمین رفعتی نائینی در پنجاه و چهارمین جلسه درس خارج فقه رسانه گفت: دومین قرین حرام در پیام رسانه، هتک حرمت مومن در برنامه های رسانه است که ممکن است برنامه دینی، اجتماعی و سیاسی همراه با پیام های درست اما مقترن با هتک حرمت مومن باشد.

 به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی وسائل، حجت الاسلام والمسلمین عباس رفعتی، در جلسه پنجاه و پنجم درس خارج فقه رسانه که در روز دوشنبه مورخه 28 فروردین سال 96 در موسسه فقهی ائمه اطهار علیهم السلام برگزار گردید، به بررسی یکی دیگر از مقترنات حرام پیام رسانه پرداخت و گفت: ما در بحث هتک حرمت مومن در سه مقوله حرمت هتک حرمت مومنان، مسئولیت مدنی و حقوقی این عمل و بحث کیفری در حقوق جزا سخن خواهیم گفت که امروزه از مباحث ضروری فقهی در رسانه است و در ایام انتخابات با برگزاری مناظره ها و برنامه های تبلیغاتی نامزدها شاهد ناهنجاری هایی از این قبیل هستیم که برای ضربه به کاندیدای رقیب سیل تهمت ها و افترائات در جامعه به راه می افتد و آسیب هایی به بدنه نظام مقدس اسلامی نیز به همراه دارد.
این استاد حوزه در ادامه گفت: طبق ادله اربعه می توان حرمت هتک مومن را بررسی کرد که برای نمونه سه آیه در این بحث مطرح می شود و خداوند به صراحت هتک حرمت مومنان را مورد نکوهش قرار داده است و حرمت این عمل را از آیات می توان استنباط کرد.
ایشان در پایان گفت: طبق روایت معتبری که از امام کاظم علیه السلام بیان می کنیم فرقی بین گناهان کوچک و بزرگ و بین تهمت و غیبت نیست و هر هتکی که از مومن صورت گیرد قطعاً حرام است و عذاب اخروی به دنبال خواهد داشت و در این دنیا نیز وظیفه حاکم شرع است که تعزیر و حدود لازم را اجرا نماید.


تقریر کامل درس
خلاصه ای از درس گذشته
حال که موسیقی حلال و حرام را شناختیم و دانستیم غنا چیست، مساله اول این است که استفاده از غنای حرام در رسانه دینی و رسانه ملی حرمت بیشتری نسبت به استفاده افراد خاص از غنای محرم دارد. دلیل مساله این است که زمانی که رسانه ملی و دینی، غنای حرام را پخش کند، استماع غنای محرم برای افراد که مشتبه هستند و تصور می کنند چون رسانه قابلیت دینی دارد و این موسیقی را پخش می کند پس حرام نیست. زمانی که می گوییم  غنا حرام است شامل خواندن، نوازندگی و استماع می شود و برخی از روایات تاکید بر سماع دارد.
اگر رسانه اسماع کند یعنی برای شنوندگان پخش کند تا بشنوند اینجا چون افراد نمی دانند چه غنایی است، تصورشان این است که حلال است زیرا از رسانه دینی و حکومت اسلامی پخش می شود، این سبب می شود که دیگران را بدون توجه به شنیدن غنای محرم بیندازد. شنیدن خودشان در مجالس غنای محرم اختیاراً حرام بود، اما این افراد ناخواسته و به علت پخش رسانه می شنوند. این مساله حرمت شدیدتری دارد زیرا هم تغنی کرده است و هم دیگران را ناخواسته وادار به شنیدن صدای حرام کرده است.
این سخن که حرمت بیشتری دارد درست نیست. حرام است آوازه خوان آواز محرم بخواند و نوازنده موسیقی طرب انگیز بنوازد و پخش این موارد نیز برای رسانه حرام است. من شنونده نیز که اطلاع از حرمت این موارد دارم نباید بشنوم. اما کسی که نمی داند حرام است یا حرام نیست، زمانی که از رسانه پخش می شود و او می شنود و به تصور این که رسانه دینی و رسانه حکومت اسلامی است و صداهای حرام را پخش نمی کند و به تصور حلال می شنود برای چنین شخصی حرام نیست.
زمانی که شنیدن این موارد برای او حرام نشد، رساندن غیر اختیاری به گوش چنین شخصی نیز حرمت نخواهد داشت. تصور شخص این نیست که حرام است. او تصور می کند که حلال است و چیزی که تصور می کنیم حلال است و علم به حرمت آن نداریم، برای ما حلال است و لازم نیست رسانه ملی به شنوندگان بگوید ما بنا داریم ترانه حرامی را پخش کنیم و افرادی که نمی خواهند استماع نکنند و ولوم گیرنده را قطع کنند.
در مساله نیز همین طور است وشما می گویید افراد نمی دانند و به تصور این که رسانه حاکمیت اسلامی است و آن چه را پخش می کند حلال است گوش می کنند. غالب مردم از برنامه های رسانه ملی استفاده می کنند و تصورشان این است که برنامه های آن حلال است. در این اشکال همین مطلب را بررسی کردیم که شدت حرمتی برای رسانه نیست و الان درصدد تقویت این «إن قلت» هستیم.


پاسخ این است اولاً باب طهارت و نجاست با باب اسماع متفاوت است. ما در باب الطهاره، اصاله الطهاره داریم که به نظر قاطع فقها برای ما طهارت ظاهریه درست می کند؛ یعنی به ما می گوید شما مکلف به طهارت واقعیه نیستی زیرا اگر قائل به طهارت واقعیه باشی عسر و حرج می شود. طهارت ظاهریه حتی در نماز و وضو برای ما کافی است. اما در ما نحن فیه چنین چیزی نیست که بگوییم غنای حرام واقعی از ما برداشته می شود و امر حلالی درست می شود. در واقع اینجا اصالة الحلیه نداریم مانند این که بگوییم از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش می شود.
ثانیاً در خود طهارت و نجاست، خوراندن با خوردن حکم متفاوتی دارد. مثال هایی که در این قول زدیم خوراندن نبود و خوردن بود که گفتیم اشکال ندارد و پاک است، مثلاً اگر انسان ببیند غذایی که پخته است نجس شده است حق ندارد جلوی مهمان بگذارد. زمانی که میزبان به نجاست غذا علم پیدا کرد حق ندارد آن را در سفره برای مهمانان قرار دهد زیرا خوراندن می شود و مشهور فقها فرموده اند که حق چنین کاری ندارد؛ زیرا اعتماد مهمان به میزبان مومن و مسلمان است که متشرع و متدین می باشد و می داند غذایی که جلوی او قرار می دهد متجنس نیست. مانند اعتمادی که بیننده و شنونده رسانه ملی به جمهوری اسلامی دارند.
بحث ما در این است که آوازه خوانی و شنیدن غنا حرام است. اما پخش آن از رسانه دینی و ملی حرمت شدیدتری دارد زیرا اسماع صدای حرام به افرادی است که نمی دانند. اسماع مانند خوراندن شی حرام است و نمی توان گفت چون طرف نمی داند پس خوراندن برای ایشان حلال است. ممکن است خوردن در صورت جهل حلال باشد اما خوراندن جایز نیست و غیر از خوردن است.
رسانه دینی که فقه رسانه را فهمید این مساله قطعا برای او بالاتفاق حرام است. کسانی که غنای لغوی را حرام می دانستند به این مساله قائل نیستند. غنایی که متناسب با مجالس اهل فسق و فجور بود و طرب انگیز باشد قائل به حلیت ندارد و زمانی که رسانه دینی پخش می کند حرمت اشد می شود.
در بحث معاملات بحث می شود و شاید به نحوی با فقه رسانه نیز ارتباط داشته باشد، زیرا بحث اداره فقه رسانه نیز از مباحث فقه رسانه است. مساله این است که پول کلانی که برای خوانندگی رد و بدل می شود، اگر غنای حرامی خوانده شود، پول دادن و پول گرفتن در این رابطه نیز حرام است. تا کنون در مورد حرمت و عقاب اخروی این مساله سخن گفتیم. در این مطلب دوم به حرمت وضعی مساله اشاره داریم. زمانی که این غنا حرام شد ثمنی که بابت این غنا می گیرد حرام است. گرفتن پول برای ایاب و ذهاب و مقدمات کار برای عمل واجب عینی است. مثلاً شخص بابت نماز خواندن نمی تواند پول بگیرد اما بابت ایاب و ذهاب می تواند پول بگیرد اما این کار حرام است و مقدماتی ندارد و پول آن نیز سحت است.


رسانه ای کردن اتهامات در رسانه و مناظره
بحث ما در فقه رسانه به اقترانات محرم پیام رسید. پیامی که مقرون به محرمات است. در اولین مورد غنا و موسیقی محرم در رسانه را بحث کردیم و دیروز با تنبیهات آن تمام شد.
دومین قرین حرام در پیام رسانه، هتک حرمت مومن در برنامه های رسانه است. ممکن است برنامه دینی، اجتماعی و سیاسی باشد و همراه با پیام های درست و خوبی که در رسانه است مقترن با هتک حرمت مومن باشد.
هتک حرمت مومن اگر رسانه ای باشد شدیدتر است مانند بحث غنا که اگر از رسانه دینی پخش می شد حرمت شدیدتری داشت زیرا مردم به رسانه دینی اعتماد می کنند و به همین علت حرمت مضاعفی دارد. شنواندن غنای محرم به مستمع مانند خوراندن مال حرام به دیگری است.
اگر هتک حرمت مومن حرام است که با ادله اربعه این مساله ثابت می شود، اگر رسانه ای شود حرمت شدیدتری دارد زیرا در مناظره انتخاباتی که مثلاً  میلیون ها تماشاگر دارد و بعد نیز به صورت کلیپ بین مردم می چرخد و به دست همه می رسد امکان جمع کردن و خنثای آن وجود ندارد.
ما در این بحث هتک حرمت در سه مقوله و مقام بحث می کنیم:
1- حرمت هتک حرمت مومنان
2- مسئولیت مدنی و حقوقی این عمل؛ آثار زیانباری که به علت بهتان بر افراد گذاشته می شود. به صرف شایع شدن تهمت ممکن است صلاحیت فرد برای شورای نگهبان تایید نشود و مسئولیت مدنی این کار به عهده چه کسی است؟
3- بحث کیفری؛ در حقوق جزا و بحث مجازات اسلامی، چه جزائی برای این شخص که بهتان زده است در نظر گرفته می شود؟
امروزه هر جوانی که گوشی موبایل اندروید داشته باشد، یک رسانه و پیام رسان است و شایعه ای که شنیده است کپی می کند و برای هزاران نفر ارسال می کند. امروزه بر علیه کاندیداها مواردی پخش می شود که مستندی وجود ندارد.
بنابراین بحث هتک حرمت و هجو مومن از مباحث روز است و در فقه رسانه باید بدان پرداخته شود. این مبحث صرفا اخلاقی نیست بلکه فقهی است و جایگاه آن فقه رسانه است زیرا در این باره پولهایی رد و بدل می شود که برنامه هایی ساخته شود و حکم وضعی آن پول سحت و حرام است. در این باره بحث حقوقی و مساله مدنی و جزائی نیز وجود دارد که می توان از چند زاویه بدان نگاه کرد.
شخصی می گفت برای گزینش در هیات علمی اقدام کردم و برای این کار از نهادهای متفاوت بررسی و تحقیق می کنند. چندین سال برای این امر گذشت و سن ایشان از سن قانونی برای جذب در هیات علمی گذشت و بعد از تحقیق متوجه شدند که سخنانی که در مورد او بوده است دروغ و بهتان است ولی دیگر نتوانست از این فرصت استفاده کند. مسئولیت مدنی این قضیه به عهده کیست؟
بحث این است که مسئولیت مدنی اتهام زنی به عهده کیست؟ آیا فقط شخصی که این اتهام را درست کرده است مسئول است یا دیگرانی که این تهمت ها را پخش می کنند نیز مسئول هستند؟ آیا شخصی که در این مساله اعمال نظر می کند نیز مسئولیت دارد؟
بحث ما در فقه رسانه در مواردی است که این تهمت ها را پخش می کنند.
حرمت ترور شخصیت افراد به ادله اربعه اثبات می شود: کتاب، سنت، عقل و اجماع
هتک حرمت مومن به وسیله تهمت زدن، فحش دادن، غیبت کردن و مسخره کردن انجام می پذیرد. بحث ما بیشتر روی تهمت به افراد است زیرا در بحث غیبت ممکن است کاندیدای ریاست جمهوری خود را در معرض غیبت دیگران قرار دهد.
اگر شخص چنین عیبی را ندارد و صرفا برای این که کاندیدای ما مورد اقبال مردم قرار گیرد، شخص را ترور شخصیت کنیم؛ یعنی فقط مصداق آن غیبت نیست.
اگر کسی نظر ما را قبول نداشته باشد و بگوید از موارد استثنای در غیبت این نیست و متجاهر در فسق و بدعت گزار از غیبت استثنا شده است و کسی که خودش را در منصبی قرار داده است از موارد استثنای در غیبت نیست باز همان مورد نیز ترور شخصیت است و غیبت از مصادیق آن است.
با بیان این مقدمه متوجه می شویم که بحث در حول و مقرون چه پیامی است. حال به سراغ ادله می رویم.


ادله قرآنی بحث
سه آیه در این بحث مد نظر ماست که بدان اشاره می کنیم.
(لا یُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاَّ مَنْ ظُلِمَ وَ کانَ اللَّهُ سَمیعاً عَلیما) سوره نساء آیه 148
در بحث تظلم خواهی این بحث را مطرح کردیم. در اینجا از مستثنی منه آیه استفاده می کنیم.
خداوند دوست ندارد که سخن زشت رسانه ای شود و این آیات مربوط به فقه رسانه است. واژه «سوء» عام است و هر چه با زبان صورت می گیرد که خلاصه آن همان هتک حرمت است.
از این آیه حرمت جهر بالسوء استفاده می شود.
آیه دوم
(إِنَّ الَّذینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشیعَ الْفاحِشَةُ فِی الَّذینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ) سوره مبارکه نور آیه 19
کسانی که دوست دارند فاحشه رسانه ای و پخش شود.
فاحشه به افعال و رفتاری گفته می شود که قباحت و زشتی آن بزرگ است.
در آیه 37 سوره شورا نیز همین بیان را فرموده است:
(وَ الَّذینَ یَجْتَنِبُونَ کَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ وَ إِذا ما غَضِبُوا هُمْ یَغْفِرُونَ)
کسانی که دوست دارند گناهان بزرگ پخش شود. تهمت نیز یکی از گناهان کبیره است و رسانه ای که دوست دارد این پخش شود از گناهان کبیره است.
در مقام سوم نیز از این آیه استفاده خواهیم کرد. (لهم عذاب الیم فی الدنیا و فی الآخره)
در دینا باید شلاق بخورد و تعزیر شود که همان مجازات کیفری است و وظیفه حاکم اسلامی است که شلاق بزند.
علت این که در فقه بدین مسائل پرداخته نمی شود برای من جای سوال است و فقط در مباحث اخلاقی بحث می شود! این مسائل بار حقوقی دارد و باید در جزا و جرم شناسی بدان پرداخته شود.
بنابراین زمانی که فاحشه به معنای گناه کبیره شد مفهوم وسیعی برای آن درنظر گرفته می شود و عیب جویی و تهمت نیز شامل آن خواهد شد.
اشکال
اگر کسی بگوید این آیه رسانه ای کردن عیوب موجود در مومنین را شامل می شود و شامل تهمت نمی شود. یعنی باید فاحشه ای باشد که شخص مرتکب شده است و ما می خواهیم این مساله را افشا کنیم. شما می خواهید بگویید که تهمت زدن در پخش مسائل انتخاباتی و پخش این موارد را نیز شامل می شود.
پاسخ: اگر بگوییم که مورد این آیه پخش و رسانه ای کردن عیوب موجود است و این مورد را حرام می داند و شلاق و عقاب اخروی دارد پس به طریق اولی فاحشه ای که صورت نگرفته است و تهمت می زنیم که فلانی العیاذ بالله زنا کرده یا اختلاس انجام داده، حرام است.
اگر مانند انتخاباتی که در آمریکا انجام شد کاندیداهای ما بخواهند همدیگر را متهم کنند چه واقعیت داشته باشد یا نداشته باشد، آسیبی که به خود نظام وارد می شود از آسیب به افراد بدتر است و حفظ نظام از اوجب واجبات است و ممکن است این کار سبب بی اعتمادی به نظام مقدس جمهوری اسلامی باشد.
زمانی که فاحشه ای صورت گرفته است برملا کردن آن حرام است پس به طریق اولی زمانی که فاحشه ای صورت نگرفته است بخواهیم رسانه ای کنیم و تهمت بزنیم حرام است.
اشکال
از این آیه حرمت ذکر و تهمت فحشا و قبائح بزرگ را می فهمیم.
پاسخ: اگر افشا کنیم و یا در برنامه های مناظراتی گناهان بزرگ را مطرح کنیم مورد رضایت شارع نیست چگونه می توان گناهان کوچک را پخش کرد و این مساله به طریق اولی حرام است.
روایتی در ذیل این آیه است و پاسخ ما به این اشکال تقویت می شود.
روایت از امام کاظم علیه السلام نقل شده است:
سَهْلُ بْنُ زِیَادٍ عَنْ یَحْیَى بْنِ الْمُبَارَکِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَبَلَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَیْلِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْأَوَّلِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ الرَّجُلُ مِنْ إِخْوَانِی یَبْلُغُنِی عَنْهُ الشَّیْ‏ءُ الَّذِی أَکْرَهُهُ فَأَسْأَلُهُ عَنْ ذَلِکَ فَیُنْکِرُ ذَلِکَ وَ قَدْ أَخْبَرَنِی عَنْهُ قَوْمٌ ثِقَاتٌ فَقَالَ لِی یَا مُحَمَّدُ کَذِّبْ‏ سَمْعَکَ‏ وَ بَصَرَکَ‏ عَنْ أَخِیکَ فَإِنْ شَهِدَ عِنْدَکَ خَمْسُونَ قَسَامَةً وَ قَالَ لَکَ قَوْلًا فَصَدِّقْهُ وَ کَذِّبْهُمْ لَا تُذِیعَنَّ عَلَیْهِ شَیْئاً تَشِینُهُ بِهِ وَ تَهْدِمُ بِهِ مُرُوءَتَهُ- فَتَکُونَ مِنَ الَّذِینَ قَالَ اللَّهُ فِی کِتَابِهِ- إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ‏ أَنْ تَشِیعَ الْفاحِشَةُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ‏.
مردی خدمت آن حضرت شرفیاب شد و عرض کرد آقاجان فدایت شوم. در مورد یکی از برادران دینی عملی را برای ما نقل کردند که خوب نیست و برای ما ناخوشایند است. از خود فرد پرسیدم تو چنین کاری کردی؟ آن شخص انکار کرد. (این مساله تهمت است و غیبت نیست) در حالی که جمعی از افراد موثق این مطلب را برای من از او نقل کردند.
امام کاظم علیه السلام فرمودند: «کذّب سمعک و بصرک عن اخیک»؛ گوش و چشمت را در مورد برادرت تکذیب کن. اگر خودن نیز شنیدی احتمال بده که درست نشنیدی و یا اگر خودت دیدی احتمال بده که به اشتباه دیده ای. اگر پنجاه نفر نزد تو آمدند و گفتند فلانی این کار را انجام داده و خودش گفت انجام نداده ام آن پنجاه نفر را تکذیب کن. نباید این مساله را رسانه ای کنی! چیزی که ننگ اوست و شخص را بی آبرو می کند بیان نکنی زیرا ترور شخصیت می شود.
ما می گوییم این روایت مربوط به تهمت است زیرا فراز آخر تهمت را در بر دارد. پس آیه شامل تهمت نیز می شود.
پس حضرت مورد آیه را درباره تهمت پیاده فرمودند.
نکته: این مساله در مورد قضاوت نیست بلکه بحث ما در مورد رسانه ای شدن اتهامات است./926/

         تقریر: محسن جوادی صدر

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۲۱ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۳۰:۴۰
طلوع افتاب
۰۶:۰۷:۰۹
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۲۴
غروب آفتاب
۱۹:۵۸:۵۵
اذان مغرب
۲۰:۱۷:۲۳