vasael.ir

کد خبر: ۵۲۴۴
تاریخ انتشار: ۱۷ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۷:۳۳ - 07 June 2017
نظام سیاسی اسلام/ آیت الله اراکی/ جلسه 23

نگاه سکولاریستی به دین نتیجه اعتقاد به خدای بدون طاعت است

پایگاه اطلاع رسانی وسائل ـ استاد درس خارج فقه نظام سیاسی اسلام به مقام فرمانروایی سیاسی ائمه اطهار(ع) اشاره کرد و گفت: نگاه سکولاریستی به دین نگاهی است که در آن خدای متعال جایگاهی محترم دارد اما حقی به عنوان حق طاعت برای او مورد پذیرش نیست؛ برخلاف نگاه دینی که خدای متعال را فرمانروای اصلی و واجب الاطاعة می داند و انبیاء و ائمه اطهار علیهم السلام را خلفاء و منصوبین الهی و دارای مقام وجوب طاعت می داند.

به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی وسائل، آیت الله محسن اراکی در بیست و سومین جلسه سال تحصیلی 96-95 در درس خارج فقه سیاسی اسلام که روز دوشنبه بیست و دوم آذرماه 1395 در مدرسه دارالشفاء برگزار شد

1. بنا به ادلّه روایی و بر اساس معتقدات شیعه زمین هیچگاه از منصوب الهی خالی نبوده است.

2. مقام فرمانروایی سیاسی ائمه اطهار علیهم‌السلام براساس روایات کثیره آنچنان مبرهن می‌نماید که تشکیک در آن مغایر با مسلّمات دینی است.

3. از جمله روایات دالّ بر مقام فرمانروایی سیاسی ائمه اطهار علیهم السلام روایتی است که امیرالمؤمنین علیه السلام را امام، خلیفه و ولی امر معرفی می کند. هر یک از این الفاظ به تنهایی دالّ بر مدعاست.

4. نگاه سکولاریستی به دین نگاهی است که در آن خدای متعال جایگاهی محترم دارد اما حقی به عنوان حق طاعت برای او مورد پذیرش نیست؛ برخلاف نگاه دینی که خدای متعال را فرمانروای اصلی و واجب الاطاعة می داند و انبیاء و ائمه اطهار علیهم السلام را خلفاء و منصوبین الهی و دارای مقام وجوب طاعت می داند.

تقریر بیست و سومین جلسه درس خارج نظام سیاسی اسلام آیت الله اراکی تقدیم می‌شود.

 

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین و الصلاة علی سیدنا محمد و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین

مقدمه

(بحث درباره ادلّـه روایی دالّ بر مقام فـرمانروایی سیاسی ائمه اطهار علیهـم السـلام بود. تاکنون هجده روایت مـورد بحـث قرار گرفت. در جلسه حاضر به روایـات دیگری در این باره می پردازیم.)

 

روایت نوزدهم

این روایت حدیث مفصلی است که مرحوم صدوق به سند صحیح از امام باقر علیه السلام نقل می کند.

در این حدیث امام باقر علیه السلام جریان منصوبین خدای متعال برای فرمانروایی را در طول تاریخ از آغاز خلقت تا پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله  بیان می فرماید و پیوستگی سلسسله ولایت امر و فرمانروایی از سوی خدا را به تفصیل تبیین می فرماید.

حدیث مفصل است و قریب به هفت صفحه را شامل است، فقره محل بحث این است:

«... فَلَمَّا قَضَى مُحَمَّدٌ ص نُبُوَّتَهُ وَ اسْتُکْمِلَتْ أَیَّامُهُ أَوْحَى اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى إِلَیْهِ أن یَا مُحَمَّدُ قَدْ قَضَیْتَ نُبُوَّتَکَ وَ اسْتَکْمَلْتَ أَیَّامَکَ فَاجْعَلِ الْعِلْمَ الَّذِی عِنْدَکَ وَ الْإِیمَانَ وَ الِاسْمَ الْأَکْبَرَ وَ مِیرَاثَ الْعِلْمِ وَ آثَارَ عِلْمِ النُّبُوَّةِ عِنْدَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع فَإِنِّی لَمْ أَقْطَعِ الْعِلْمَ وَ الْإِیمَانَ وَ الِاسْمَ الْأَکْبَرَ وَ مِیرَاثَ الْعِلْمِ وَ آثَارَ عِلْمِ النُّبُوَّةِ مِنَ الْعَقِبِ مِنْ ذُرِّیَّتِکَ کَمَا لَمْ أَقْطَعْهَا مِنْ بُیُوتَاتِ الْأَنْبِیَاءِ الَّذِینَ کَانُوا بَیْنَکَ وَ بَیْنَ أَبِیکَ آدَمَ... فَذَلِکَ قَوْلُهُ جَلَّ وَ عَزَّ فَقَدْ آتَیْنا آلَ إِبْراهِیمَ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ آتَیْناهُمْ مُلْکاً عَظِیماً فَأَمَّا الْکِتَابُ فَهُوَ النُّبُوَّةُ وَ أَمَّا الْحِکْمَةُ فَهُمُ الْحُکَمَاءُ مِنَ الْأَنْبِیَاءِ و الاصفیاء ِمنَ الصَّفْوَةِ وَ کُلُّ هَؤُلَاءِ الذُّرِّیَّةِ الَّتِی بَعْضُهَا مِنْ بَعْضٍ فهم الْعُلَمَاءُ وَ وُلَاة الْأَمْرِ و اهل اسْتِنْبَاطُ الْعِلْمِ وَ الْهُدَاةِ فهَذَا بیان الْفُضَّلِ فی الرُّسُلِ وَ الْأَنْبِیَاءِ وَ الْحُکَمَاءِ وَ أَئِمَّةِ الْهُدَى وَ الْخُلَفَاءِ الَّذِینَ هُمْ وُلَاةُ أَمْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ اهل اسْتِنْبَاطِ عِلْمِ اللَّهِ ... وَ جَعَلْتُ أَهْلَ بَیْتِکَ بَعْدَکَ عَلَماً علی أمتک وَ وُلَاةً مِنْ بَعْدِک»‏. اکمال الدین، جلد 1، صحفه 212 – 204.

این روایت یک روایت جامع، مفصل و مهم است. کسانی که مایل به بحث درباره امامت و فرمانروایی سیاسی هستند می بایست به چنین روایاتی مراجعه کرده و در معانی و مبانی آن تأمل کنند.

 

دلالت روایت

روایت می فرماید همانطور که سلسله وارثان علم و ایمان پیش از این وجود داشت و قطع نشد در آینده نیز تداوم خواهد داشت. در روایت شریفه عبارات «فهم الْعُلَمَاءُ وَ وُلَاة الْأَمْرِ» و «أَئِمَّةِ الْهُدَى وَ الْخُلَفَاءِ الَّذِینَ هُمْ وُلَاةُ أَمْرِ اللَّهِ» و «جَعَلْتُ أَهْلَ بَیْتِکَ بَعْدَکَ عَلَماً علی أمتک وَ وُلَاةً مِنْ بَعْدِک»‏ صریح در ولایت امر به معنای فرمانروایی است و از چنین عباراتی در زبان عرب معنایی جز فرمانروایی سیاسی فهم نمی شود.

روایت، اثبات کننده مقامات علمی و معنوی ائمه هدی علیهم السلام نیز می باشد اما علاوه بر این مقامات، بیان کننده مقام ولایت امری آنهاست؛ اینکه آن حضرات خلیفگان رسول خدا صلی الله علیه و آله بر امت بوده و پس از آن حضرت ولاة امر هستند. بنابراین روایت شریفه مشتمل بر عبارات صریحی است دالّ بر اینکه ائمه اطهار علیهم السلام فرمانروایان و والیان امر بوده اند.

 

جامعه بشری؛ عدم تخلّی از منصوبین الهی

فرمانروایی الهی در طول تاریخ بطور پیوسته وجود داشته است چنانکه امیرالمؤمنین علیه السلام در ضمن روایت مشهوری می فرماید: «إما ظاهراً مشهوراً أو خائفاً مغموراً». همواره در جامعه بشری و روی زمین فردی که از سوی خدای متعال برای امر فرمانروایی منصوب باشد وجود داشته است و این امر از مسلّمات نگاه شیعی به جریان تاریخ و جامعه است.

 

تشکیک در فرمانروایی؛ مغایر مسلّمات دینی

با عنایت به نکته بیان شده جای تعجب است اگر عالم شیعی در مقام فرمانروایی ائمه اطهار علیهم السلام تشکیک کند؛ اینکه آیا آن حضرات دارای چنین مقامی بوده اند یا خیر؟ و آیا اصلاً ائمه اطهار علیهم السلام در سیاست می بایست دخالت کنند یا خیر؟ چنین تشکیکی با مسلّماتی که در منابع دینی ما و حتی در منابع دینی اهل سنّت بیان شده است مغایر است.

 

کثرت ادلّه روایی دالّ بر فرمانروایی

روایاتی که صراحتاً مقام اهل بیت را به عنوان مقام ولایت امر و مقام فرمانروای سیاسی معرفی می کند چنان کثرت دارد که بحث از همه آنها چند سال زمان می برد. (پیش از طرح آخرین روایت از مجموعه روایات مورد بحث لازم است متذکر شویم) بنای ما بر استیعاب روایات باب و استقصاء تمام منابع نبوده است بلکه قصد داشتیم مجموعه ای از روایات مربوطه را بیان کنیم تا اجمالاً معلوم شود که مقام ائمه اطهار علیهم السلام در منابع روایی به عنوان مقام فرمانروایی سیاسی بیان شده است و نه صرفاً یک مقام معنوی.

 

روایت بیستم

این روایت همان روایت معروفی است که حضرت عبدالعظیم حسنی ره دین خود را به امام هادی علیه السلام عرضه می کند. مرحوم صدوق از حضرت عبدالعظیم حسنی ره روایت می کند. فقره ای از حدیث چنین است:

«أقول إن الإمام و الخلیفة و ولی الأمر من بعده أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب ثم الحسن ثم الحسین ثم علی بن الحسین ثم محمد بن علی ثم جعفر بن محمد ثم موسى بن جعفر ثم علی بن موسى ثم محمد بن علی ثم أنت یا مولای فقال ع و من بعدی الحسن ابنی فکیف للناس بالخلف من بعده قال فقلت و کیف ذاک یا مولای قال لأنه لا یرى شخصه ...  فقلت أقررت و أقول إن ولیهم ولی الله و عدوهم عدو الله و طاعتهم طاعة الله و معصیتهم معصیة الله ...  فقال علی بن محمد ع یا أبا القاسم هذا و الله دین الله الذی ارتضاه لعباده فاثبت علیه ثبتک الله بالقول الثابت فی‏ الحیاة الدنیا و فی الاخرة». اکمال الدین، جلد 2، صفحه 354-353.

 

تبیین برخی فقرات

«إن الإمام و الخلیفة و ولی الأمر من بعده أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب»؛

«من بعده» یعنی بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله. در عبارت فوق هم واژه امام، هم واژه خلیفه و هم لفظ ولی امر به کار رفته است تا به این شکل هرگونه شبهه و تردید را در مورد مقام فرمانروایی سیاسی ائمه اطهار منتفی کند.

«ثم الحسن ثم الحسین ثم علی بن الحسین ثم محمد بن علی ثم جعفر بن محمد ثم موسى بن جعفر ثم علی بن موسى ثم محمد بن علی ثم أنت یا مولای»؛ عبدالعظیم حسنی ره ائمه واجب الاطاعة پس از امیرالمؤمنین علیه السلام را تا امام هادی علیه السلام یک به یک نام می برد.

 

دلالت روایت

در این روایت حضرت عبدالعظیم ره به دین خود اقرار کرده است؛ دینی که مبتنی بر اعتقاد و ایمان به ولایت امر ائمه اطهار علیهم السلام است نه اینکه منحصر به احترام آن حضرات باشد.

 

دید سکولار به دیانت؛ احترام بدون طاعت

دیدگاهی وجود دارد که بر اساس آن خدا و دین می بایست احترام شده و محترم داشته شود ولی جایگاهی فراتر از این احترام برای دین قائل نیست؛ چنین نگاهی به دین نگاه سکولاریستی است. احترام ملحوظ در این دیدگاه یک احترام شبیه احترام به آثار باستانی است(!) و یا شبیه احترام به بزرگان قبیله و عشیره است که در مقابل آنها دستی به سینه گذاشته شود و کرنشی شود بدون اینکه حق فرمان و اطاعت داشته باشند.

این دیدگاه نقیض آن دیدگاهی است که در همه منابع دینی آمده است و انکار ضروری دین است. همه ادیان جایگاه خدای متعال را جایگاه فرمانروایی و مُلک می دانند. پس از خدای متعال نیز انبیاء الهی و سپس ائمه اطهار علیهم السلام دارای جایگاه فرمانروایی هستند.

 

دلالت روایات و ملخص کلام؛ خلافت الهی، بی انقطاع و مدام

چنانکه در استدلال به روایات متعدد گفتیم و بنا به روایات فراوان دیگر، جریان فرمانروایی خدای متعال از طریق جانشینان و منصوبان برای فرمانروایی، جریانی پیوسته و غیر منقطع بوده است (یعنی در همه ادوار تاریخی تداوم داشته است و زمین هیچگاه از خلیفه منصوب الهی خالی نبوده است).

 

سخن پایانی؛ توصیه ای تحقیقی

یکی از موضوعاتی که سزاوار است کار تحقیقی و پژوهشی در مورد آن انجام شود جایگاه ولایت امر و جایگاه فرمانروایی سیاسی ائمه معصومین علیهم السلام و بطور کلی فرمانروایی سیاسی خلیفگان خدای متعال در روی زمین از آغاز خلقت تاکنون است.

بزرگان ما در قدیم به این مباحث پرداخته اند؛ مرحوم صدوق ره در کتاب اکمال الدین در پی اثبات این موضوع است که فرمانروایی سیاسی و ولایت امر در تاریخ بشر از آغاز تا پایان به نحو پیوسته وجود داشته است، البته هدف وی در این کتاب اثبات امامت امام دوازدهم علیه السلام و غیبت آن حضرت و قوانین حاکم بر آن است اما در ضمن آن به موضوع مذکور نیز پرداخته است؛ از همین رو یکی از منابع خوب برای تحقیق این بحث کتاب اکمال الدین مرحوم صدوق است.

تقریر: جلال الدین زنگنه /223/907/م

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۲۴ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۲۷:۱۱
طلوع افتاب
۰۶:۰۴:۴۳
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۲۲
غروب آفتاب
۲۰:۰۱:۱۶
اذان مغرب
۲۰:۱۹:۵۲