به گزارش سرویس فرهنگ و هنر پایگاه وسائل کتاب جنگ نرم -قدرت برتر- نوشته حجت الاسلام و المسلمین کامل خیرخواه توسط انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی به چاپ رسید. در این کتاب مباحثی چون سابقه تاریخی جنگ نرم بین مسلمانان و کفار، وضعیت فعلی جنگ نرم در قبال مسلمانان و جمهوری اسلامی و راهکارهای مقابله در جنگ نرم به رشته تحریر درآمده است.
چگیده کتاب
آیا گستره‌ی جنگ سخت، وسیع‌تر و دامنه‌ی تخریب آن بیشتر و عمیق‌تر است یا جنگ نرم؟ به تصور برخی جنگ سخت، شدیدتر و آثار خرابی‌های آن وحشتناک تر است، اما اگر عمق جنگ نرم، زیان‌های ویرانگر، وسعت و قدرت تخریب آن در حوزه‌هایی چون متلاشی شدن هویت فردی، اجتماعی، وحدت ملی، آسیب‌های عمیق اعتقادی و سست شدن بنیان‌های فرهنگی در ابعاد مختلف آن مورد مداقه قرار گیرد بی‌گمان میزان زیان جنگ نرم بسیار بیشتر و جبران آن غیرممکن است، در حالیکه خرابی‌های جنگ سخت، به‌هر حال در درازمدت قابل جبران می‌باشد.
جنگ نرم یک پدیده نوظهور و ابداع تازه‌ای نیست. این جنگ از آغاز پیدایش انسان با او بود و در تمام مراحل مختلف زندگی‌اش از آن بهره برده است.
ستیزه‌جویی دو جبهه الحاد و استکبار با اسلام یا (درگیری حق با باطل) مانند همه غرایز و خصایل بشر با اولین نسل آدم و حوا همراه و همواره با آشنایی از آن دو گونه جنگ با یکدیگر در ستیزه‌گری بودند. جنگ نرم، ما را از آمادگی برای جنگ سخت بی‌نیاز نمی‌کند. نظام اسلامی باید پیوسته در حال آمادگی و تقویت بنیه نظامی خود باشد گرچه از دشمن آثار و اقدامی برای تجاوز به کشور به‌چشم نخورد.
ائتلاف استکبار در جریان مبارزات رهبر کبیر انقلاب و نیز در تداوم هدایت‌های رهبر معظم انقلاب اسلامی فریب خورد وگرنه ممکن بود برای مردم در انقلاب اسلامی نشئت گرفته از آموزه‌های آسمانی قرآن ، مشکلات جدی به‌وجود می‌آورد تا حدی که (شاید انقلاب اسلامی به پیروزی نرسد.) افزایش فشارهای ناشی از جنگ نرم بر ضد ج.ا. ایران در زمان کنونی را می‌توان به‌خاطر گسترش حس تنفر و انزجار از آمریکا در جهان دانست که آمریکا در این خصوص، ایران را مرکز گسترش این تنفر قلمداد می‌کند.
گرچه جمهوری اسلامی از لحاظ قدرت سخت، نسبت به آمریکا در مرتبه‌ای بسیار پایین‌تر قرار دارد. اما شواهد عینی نشان می‌دهد که موقعیت معنوی و فرهنگی و به‌اصطلاح قدرت نرم آن تدریجاً رو به فزونی نهاده و در حال تبدیل شدن به یک قطب قدرت فرهنگی مؤثر در منطقه و جهان است.
بررسی فرهنگ غرب و اسلام، اختلافات اساسی را میان این دو فرهنگ نشان می‌دهد که حاکی از دو جهان‌بینی مختلف می‌باشد. اصالت خدا در فرهنگ اسلامی، در مقابل فردگرایی غربی است و تمام مکاتب غربی در کاستن از قید و بندها تا سرحد امکان با یکدیگر مشترک هستند. در فرهنگ اسلامی، آفریدگار هستی مبدأ همه‌ی ارزش‌ها، زیبایی‌ها، سعادت‌ها و کمال‌ها است و هیچ موضوعی نیست که از دائره ارزش‌های دینی خارج باشد. اما در مقابل آن سکولاریسم غربی دین را حاشیه‌ای می‌داند.
منابع قدرت نرم اسلام نسبت به امکانات تأثیرگذار در استکبار بیشتر و مؤثرتر است. مثلاً اعتقادات دینی، آزادی‌های مشروع و منطقی، قانون سرچشمه گرفته از وحی و اخلاق از مسایل بسیار مهم و اثرگذار است که در غرب چنین نیست.
البته استکبار نیز نقاط قوت بسیار در اختیار دارد که در واقع از عوامل آسیب‌پذیری ایران محسوب است که در متن کتاب به آنها اشاره شده است.
گراهام مولر می‌گوید: تصور بر این است که ایرانی‌ها درباره نقش بیگانگان در فرهنگ و سیاست خود حساسیت دارند، این نگاه به قدرت بیگانه به نوعی بدبینی به ماهیت قدرت منجر می‌گردد. در نتیجه در چنین شرایطی ممکن است اشغال ایران کار ساده‌ای باشد!!! اما علاوه بر هزینه فوق‌العاده سنگین، آرام‌سازی و ایجاد ثبات در آن، و پایان دادن به جنگ غیرممکن یا بسیار دشوار باشد
مراکز تصمیم‌سازی در غرب می‌گویند: باید تلاش بر ایران‌هراسی، و تهدیدات متنوع متمرکز گردد، رژیم صهیونیستی بر جنگ با ایران تأکید دارد، اما محققان و صاحب‌نظران دیگری نیز در غرب هستند که رویکرد جنگ سخت علیه ایران را بی‌ثمر دانسته و برای آن علل مختلفی بیان می‌کنند.
نقلاب اسلامی و قدرت نرم ذاتی ـ رویکرد جهانی در بعد اسلامی انقلاب اسلامی ـ رهبری فرهمند و هوشمندانه ـ اعتقادات دینی و باورهای مذهبی ـ موقعیت ویژه‌ی جغرافیایی ایران ـ حوزه تمدنی ـ ویژگی‌های فرهنگی ـ هویت ملی، وحدت و اعتماد ملی ـ توسعه مبتنی بر دانایی ـ ارتقای بیداری اسلامی ـ احیای هویت جهان اسلام ـ‌محوریت ثبات منطقه‌ای ـ جهانی کردن مبارزه با صهیونیسم ـ قدرت بسیج‌گری: این‌ها ازعوامل پیروزی و قدرت جنگ نرم ایران است.
البته قبول داریم که استکبار به سرکردگی آمریکا با کارشکنی‌های ناجوانمردانه و شکننده خود آسیب‌های بسیار بر ایران سربلند و پرافتخار وارد کرد، و اگر اغواگری و عناد غرب در این رابطه نبود، این کشور در توسعه همه‌جانبه فرهنگی، عمرانی و سازندگی به‌ویژه پیشرفت‌های فناوری‌های مختلف، در جایگاهی بسیار بلندتر از موقعیت فعلی قرار می‌گرفت. غرب تحلیل کند و پاسخ گوید که چرا با همه‌ی ابزارهای علمی، سیاسی، نظامی و امپراطوری رسانه‌ای خود، نتوانسته از پیشتازی ایران اسلامی در فناوری هسته‌ای، نانو و دیگر تکنولوژی‌های برتر چونان که ایران در این باره بیشتر از یازده برابر متوسط جهان رشد داشته است جلوگیری کند؟ چگونه آمریکا نتوانسته با دشمنی‌های خود در برابر نفوذ ایران و در بسیاری از زمینه‌ها سدی بسازد که عبور از آن برای این کشور ناممکن گردد؟
آیا تأثیرگذاری ایران در منطقه (با آن که کشورهای حاشیه خلیج فارس در حیات سیاسی، حکومت سلطنتی و ثروت‌های سرشار بادآورده خود نه تنها مدیون، که اصل وجودشان مولود قدرت استکبار و صد در صد وابسته با آن هستند) قابل انکار است؟
چرا جبهه کفر و استکبار (که با تمام قوا به جنگ نظام اسلامی آمده بود و این جنگ همچنان ادامه دارد) تاکنون نتوانسته نفوذ ایران را در منطقه و فرامنطقه‌ای مانند آمریکای لاتین (حیاط خلوت ایالات متحده و غرب) مهار کند!!
آمریکا ابرقدرتی خسته و آسیب دیده است ـ تحلیل درست کدام است؟ ـ ناتوانی غرب در فهم درست مسأله ـ استکبار و انسداد اندیشه ـ استکبار سرانجام ابتر و ناپایدار است؟! ـ اسلام در جنگ نرم نیز پیروز است؟! ـ یک پرسش اساسی؟! ـ پس چرا و چگونه ما پیروز شدیم ؟! /924/ص
منبع: پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی
http://cissi.ir/index.jsp?fkeyid=&siteid=634&pageid=71727&newsview=507684
پاسخ این پرسش‌ها تقریباً بیش از پنجاه صفحه است که با بیان علل و تحلیل‌های منطقی و مستدل در متن کتاب خواهید خواند.