vasael.ir

کد خبر: ۵۱۹۷
تاریخ انتشار: ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۱:۴۴ - 16 May 2017
گزارشی از مقاله؛

مناسبات فقه و سیاست در مکتب اصفهان

پایگاه اطلاع رسانی وسائل- مرور تاریخ دولت‌های اسلامی زمانی که به دوره ظهور دولت صفویه در ایران می‌رسد، با تحولی شگرف نمایان می‌شود. دولت صفویه در ایران با رسمیت بخشیدن به مذهب تشیع، شکاف بزرگی در یکپارچگی خلافت اسلامی سنی ایجاد نمود که از آن زمان تا کنون این شکاف آثار و تبعات بسیاری را برای کشورهای اسلامی حتی پس از تجربه دگرگونی به سمت دولت‌های مدرن داشته است.

به گزارش خبرنگار سرویس سیاست پایگاه اطلاع رسانی وسائل؛ مقاله «مناسب فقه و سیاست در مکتب اصفهان» که به همت ابوالقاسم علیدوست و احمد رهدار نوشته شده است، درصدد است تا وضعیت فقه شیعه را در دولت صفویه با تأکید بر مکتب فقهی اصفهان بررسی نماید. به اعتقاد نویسندگان این مقاله، مکتب اصفهان بر خلاف مکاتب بغداد، حله و جبل عامل بر محوریت علمای همان شهر تکوین نیافته است. بلکه مانند مکاتب فقهی نجف و قم، عمدتاً علمایی که از دیگر بلاد به آن شهرها مهاجرت کردند، محوریت علمی و دانش فقه شهر را شکل داده‌اند. از همین رو در مکتب اصفهان عالمان خطه جبل عامل بسیار پررنگ حضور دارند؛ همان طور که در مکتب نجف، ایرانیان و در مکتب قم عالمان غیر قمی بسیار فعال هستند.

تلاش عالمان مکتب اصفهان را می‌توان از سده دهم و یازدهم قمری پیگیری نمود و تا نخستین دهه‌های سده سیزدهم آن را دنبال کرد. در نتیجه تلاش این عالمان تفکر شیعه به صدر آمده و نخستین تجربه‌های همکاری میان عالمان برجسته شیعه با دستگاه سیاسی در شرایطی عالمان سنی غایب هستند، فراهم آمد. این همکاری در پذیرش مناصبی چون شیخ الاسلام، صدر، ملا باشی و... قابل رهگیری است. در نتیجه این حضور، عالمان شیعه به صورت «نظارت فائقه» با حکومت رابطه برقرار کرده و توانستند نظریات سیاسی دینی خود را به صورت مشاوره به حکومت ارائه نمایند؛ گرچه این رابطه بر حاکمان تا حد کمتری نمایان گردیده اما به هر حال دستاوردهای بزرگی به همراه داشته است.

نویسندگان مقاله در ابتدا گرایش‌های فقهی موجود در مکتب اصفهان را معرفی می‌کنند. به نظر ایشان، گرایش اصولی از زمان مکتب بغداد به بعد گرایش غالب بود که در اصفهان نیز نمایان شده است. بر اساس این گرایش فقهی، روش اجتهادی بر مبنای اولویت مراجعه به روایات شیعه (صحیح، موثق، حسن، ضعیف و...) و بر اساس منطق روشی تعادل و تراجیح میان روایات هم طراز و غیر هم طراز و با رعایت مصالح جامعه اسلامی در شرایط زمانی گوناگون، روش غالب بوده است که امکان فراوری از ظاهر روایات را برای مجتهدین فراهم می‌کرده است. در برابر این گرایش، اخباری‌ها قرار داشتند که با تمسک به ظاهر روایات و عدم دخالت دادن عقل در روش فهم و اجتهاد، متفاوت با مکتب اصولی می‌باشند. به نظر نویسندگان مقاله این دو گرایش گرچه در طول تاریخ دانش فقه اسلامی حضور داشتند، اما شکل‌گیری دوگانه اصولی ـ اخباری در زمان صفویه بسیار برجسته و پررنگ می‌باشد.

گرایش اصولی را می‌توان به دو زیر شاخه گرایش فقهی در تعامل با حکومت با محوریت شخصیت محقق کرکی و گرایش فقهی غیر همکار با حکومت با مرکزیت محقق اردبیلی تقسیم نمود. به نظر نویسندگان، این گونه نبوده که ظهور دولت صفویه، یکپارچه حمایت همه علمای شیعه را که بعد از زمان غیبت امام زمان(عج) از حکومت شیعی محروم بودند، به همراه آورد؛ چه بسا برخی دولت صفویه را دولت مستعجل دانسته و برخی نیز بر اساس بینش متفاوت اجتهادی خود از همکاری با آن سرباز می‌زدند.

رویکرد فقهی محقق کرکی، نوآورانه و جدید بود؛ آن سان که باعث شکل‌گیری نگاه جدیدی به فقه در علمای پس از مکتب اصفهان گردید. تفاوت فقه کرکی با پیشینیانش از دو منظر قابل توضیح است: یکی آنکه مکتب فقهی او مبتنی بر استدلالات قوی و مستحکم شکل گرفته بود. قوت نقد استدلالات دیگران و استحکام استدلال‌های فقهی خودش مشخصه عمده فقهی محقق کرکی است. وجه تمایز دیگر رویکرد فقهی محقق کرکی با توجه به مسائلی که در نتیجه تغییر سیستم حکومتی و به قدرت رسیدن شیعه در ایران به دنبال داشته است قابل فهم است. محقق کرکی مسائلی چون حدود اختیارات فقیه، نماز جمعه، خراج و مقاسمه و نظائر اینها را که تا پیش از آن جایگاه خاصی در فقه نداشتند، برجسته ساخته و در آثار فقهی خود مانند جامع الماقصد، تعلیق الارشاد، فوائد الشرائع و... به تفصیل مورد بحث قرار داده و حتی برای برخی موضوعات رسائل مستقلی نوشته است. تعامل محقق کرکی با حاکمان صفوی موجب تغییر روش‌های خلاف شرع صوفیانه آنها نیز گردید. مانند آنکه عبارت «اشههد ان علیاً ولی الله» و «حی علی خیر العمل» در اذان گنجانده شد. وی همچنین به حکام ولایات مختلف فرامین مختلفی در جهت چگونگی تعامل با مردم، اخذ مالیات و مقدار آن، چگونگی اقامه نماز جماعت و... صادر می‌کرد و فقه سیاسی را به صورت مصداقی در آن زمان اجرا می‌نمود.

روش و منهج مستحکم فقهی محقق کرکی عالمان بعدی او را بسیار تحت تاثیر قرار داد و افرادی چون حسین بن عبدالصمد عاملی پدر شیخ بهایی، عبدالعالی بن علی عبدالعالی کرکی مؤلف کتاب «شرح ارشاد»، بهاء الدین محمد بن حسین عاملی معروف به شیخ بهائی، محمد باقر بن شمس الدین محمد استرآبادی معروف به میرداماد و... از وی متأثر شده‌اند.

رویکرد همکاری و تعامل با دستگاه سیاست از سوی محقق کرکی از سوی شاگردان وی نیز دنبال شد و افرادی چون شیخ بهائی، میرداماد، محقق خوانساری و... در دولت صفوی به مناصب سیاسی دینی عالی رسیدند.

رویکرد محقق اردبیلی در مقابل رویکرد محقق کرکی قرار داشت. وی گرچه در تحولی در فقه را ایجاد نکرد، اما روش خاص وی در فقه موجب شکل‌گیری مکتب منحصر به فرد او گردید. روش اجتهادی محقق اردبیلی آن گونه بود که با صرف نظر از آرا و نظرات گذشتگان، با تکیه صرف بر ادله و اصول اجتهادی مسائل بررسی می‌شد. یعنی فقیه خود را آزاد از شهرت‌های فتوایی، اجماع‌ها و حتی استدلال‌های پیشینیان و هر آنچه که ممکن بود راه خلاقیت در تأمل فقهی را ببندد، می‌دانست. در روش محقق اردبیلی، روایات نیز دارای محکم و متشابه بودند و از این رو وی توجه خاصی به درایت فقهی رجالی و عرضه سنت بر قرآن داشت. این روش موجب می‌شد که محقق اردبیلی گاهی در ضمن طرح حدیثی فقهی، به اصول و قواعد فقهی دیگر و حتی مباحث کلامی و اخلاقی نیز اشاره نماید. از میان علمای مشهور عصر صفوی که در زمره پیروان این مکتب قرار می‌گیرند می‌توان به محمد بن علی موسوی عاملی مؤلف کتاب «مدارک الاحکام و هدایه الطالبین»، ابو منصور حسین بن زین الدین عاملی، عبد الله بن حسین شوشتری، محمد باقر بن محمد مؤمن معروف به محقق سبزواری، ملا محسن فیض کاشانی، محمد باقر بن محمد تقی معروف به علامه مجلسی و ... اشاره کرد. با توجه به این که محقق اردبیلی قائل به عدم همکاری با حکومت بود، برخی شاگردان او نیز همین روش را در پیش گرفتند.

در برابر گرایش اصولی، گرایش اخباری در قرن یازدهم با هدف حفظ تراث روایی شیعه و نقش روش اجتهاد عقلی اصولیون ظهور کردند. ملامحمد امین استرآبادی عالم مشهور این مکتب است که نسبت به حجیت عقل در کشف حقایق و تفکر تعقلی تحلیلی در فقه شیعی تردید داشته و آن را محکوم می‌کند. از همین منظر وی سخت به مجتهدان اصولی شیعه می‌تازد و روش آنها را مخالف اجتهاد علمای قدیم شیعه می‌داند. برای استخراج محکم از متشابه و ناسخ و منسوخ قرآن، مراجعه به روایات ضروری است. اما چون اجتهاد بر چایه ظن و شبهه استوار است، باطل و مردود می‌باشد. اما اخبار مأثور از ائمه(ع) به عنوان دلیل قطعی در مقابل ظنیات قرار می‌گیرند.

جریان اخباری ابتدا از نجف شروع شده و سپس در ایران و بحرین نفوذ می‌کند. عالمان این مکتب از نیمه دوم قرن یازدهم تا پایان قرن دوازدهم فعالیت گسترده‌ای دارند و علمایی چون ملامحسن فیض کاشانی، یوسف بن احمد بحرانی، محمد بن الحسن الحر العاملی در میان ایشان بسیار برجسته می‌باشند.

آیت الله سبحانی برخی ادعاهای اخباریون را اینگونه بیان می‌کند: عدم حجیت ظواهر قرآن مگر بعد از وارد شدن تفسیر از ناحیه ائمه معصومین؛ نفی حجتی حکم عقل در مسائل اصولی و عدم ملازمه میان حکم عقل و شرع؛ نفی حجیت اجماع؛ قطعی بودن همه روایاتی که در کتب اربعه ذکر شده است؛ لزوم توقف و احتیاط از صدور حکم در موضوعاتی که حکم آن در معصویمن وارد نشده باش مانند دخانیات.

نویسندگان این مقاله، سپس به این مطلب اشاره می‌کنند که چون هم از علمای اصولی و هم علمای اخباری با حکومت وقت، همکاری داشتند، می‌توان گفت که هر دو جریان از منظر مبانی سیاسی با یکدیگر اشتراک داشتند اما اختلاف آنها تنها از ناحیه تطبیق مبنا بر شرایط عینی است. یعنی عمده اختلافات ایشان از باب قضیه شخصیه است نه قضیه حقیقیه.

مناسبات فقه و سیاست در مکتب اصفهان

نویسندگان مقاله بعد از معرفی اجمالی رویکردهای فقهی اصفهان و بیان تفاوت‌های روش‌شناختی آنها، به بررسی بازتاب سیاسی فقه شیعه در عصر صفوی حول سه محور پیامدهای سیاسی ناشی از تحولات درونی فقه شیعه در این دوره؛ پیامدهای سیاسی ناشی از مواجهه فقه مذکر با غیریت تسنن در نهایت پیامدهای سیاسی ناشی از مواجهه فقه مذکر با غیریت غرب در این زمان می‌پردازند.

غیریت سنی (دولت عثمانی)

منظور از غیر سنی، مواجهه با دولت عثمانی است. ظهور دولت صفویه موجب شد تا اختلافات کلامی میان تشیعه و اهل سنت به صورت مهندسی شده از جانب حکومت‌ها اوج گیرد. مهم‌ترین این اختلافات را می‌توان اینگونه بیان کرد: مسئله لعن خلفا که منجر به شکل‌گیری گروه تبرائی و تولایی شد. این گروه در کوی و برزن راه افتاده و نسبت به محبت اهل بیت تولا می‌جستند و از دشمنان آنها اعلام تبری می‌کردند. این رسم تا اواخر عهد قاجار پابرجا ماند و در زیارت‌نامه‌های مأثور در مجالس روضه و مراسم عید فطر و آیین تعرزیه و عاشورا و مراسم عمرکشان شدت بیشتری می‌یافت. از دیگر پیامدهای لعن خلفا، مرسوم شدن مراسم فیروزنامه خوانی بود که در مدح ماجرای قتل خلیفه دوم توسط ابو لؤلؤ کتابهایی از برخی علما نوشته شد و دست‌مایه عوام گردید. مسئله دیگر پررنگ شدن پایگاه معنوی شیعه بود. این امر از طریق احیای مقابر امامان معصوم، امام‌زادگان و علمای برجسته شیعه دنبال گردید. مسئله دیگر برجسته شدن آداب و رسوم شیعی بود. آدابی مانند عزاداری محرم و جشن‌های نیمه شعبان و روز غدیر بسیار توسعه یافتند. این کار به نوعی خودآگاهی هویت سیاسی شیعی کمک می‌رساند.

غیر غربی (یهود و مسیحیت)

مواجهه هویتی با غیر سنی عثمانی، سبب وحدت سیاسی استراتژیک صفوی‌های شیعه با اروپایی‌های مسیحی گردید. این تعامل که بر اساس شرایط برد برد مورد تأیید علما نیز بود، سبب تثبیت دولت نوپای صفویه در برابر غیر عثمانی گردید. مهم‌ترین کار علما و فقیهان شیعه در مواجهه با مسیحیان عهد صفوی، فعال کردن کلام سیاسی اسلامی علیه کلام سیاسی مسیحی بود. پاسخ به شبهات کلامی مسیحیان و نقد مبانی کلامی فقهی آنان در حضور شاهان از مهم‌ترین تلاش‌های قابل ذکر است.

هویت دینی (تحول درونی فقه)

اما مهمترین کار علمای شیعه در این زمان، آن بود که چون برای نخستین بار پس از غیبت فقه شیعه اجازه دخالت مستقیم در قدرت را یافته بود، امکان طراحی یک نظام سیاسی و مشارکت در ساخت قدرت سیاسی برای علمای شیعه فراهم گردید. در اثر این شرایط میان فقه و سیاست تعاملی گسترده فراهم شد که مهم‌ترین آنها از این قرار است:

1ـ فراهم شدن شرایط آزادی عمل سیاسی و عبور از اصل تقیه و امکان تئوری‌پردازی سیاسی در باب ولایت فقیه به ویژه در دوران شاه طهماسب صفوی.

2ـ از آنجا که محقق کرکی پیشنهاد شاه طهماسب مبتنی بر پذیرش عملی اداره جامعه ایران را رد کرد، گفتمان قدرت موازی «حکومت شاه شیعه ولایت فقیه عادل» شکل گرفت. نتیجه این گفتمان تفکیک قدرت عرفی و قدرت شرعی بود.

3ـ علی رغم آنکه شرایط عبور از تقیه فراهم شده بود، اما دستگاه فقه شیعه همچنان گرفتار آن بود و در حوزه نظارت و کنترل، «شاه‌محوری» موجب شد تا سطح نقد شاه را استنثا نمایند.

4ـ غلبه تئوری محقق کرکی مبنی بر اولویت حق ذاتی فقیه بر شاه در اداره کشور، زمینه مشارکت علمای بسیاری را در توزیع و ساخت قدرت فراهم کرد.

5ـ در نتیجه این تحولات، حوزه علمیه اصفهان شکل گرفت که خود محملی برای تربیت طلاب بسیاری با تفکر جدید گردید و زمینه لازم برای ظهور یک نوع اندیشه جدید با پشتوانه بیشتر عالمان را فراهم ساخت.

6ـ انتقال مرکز دانش به اصفهان به شکل‌گیری گرایش‌های گوناگون در آن انجامید و زمینه رقابت‌های علمی گسترده‌ای را فراهم سازد و نشاط علمی را به دنبال آورد.

 

مقاله «مناسب فقه و سیاست در مکتب اصفهان» به همت ابوالقاسم علیدوست و احمد رهدار نوشته شده و در مجله راهبرد فرهنگ، شماره سی و ششم در زمستان سال 1395 انتشار یافته است.

205/ 822 جم

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۱۷ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۳۵:۳۷
طلوع افتاب
۰۶:۱۰:۴۳
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۳۵
غروب آفتاب
۱۹:۵۵:۴۶
اذان مغرب
۲۰:۱۴:۰۲