به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی وسائل بیهیچ مجامله و تردید جامعه ایران اسلامی نیازمند نهضت و جنبشی به وسعت نیازها و مشکلات دارد که مستقیم و غیر مستقیم ریشه در مسائل اقتصادی دارد. از آنجا که یکی از نیازهای اقتصاددانان آشنایی با مرزهای دانش و ادبیات غیر ایرانی بویژه عامه است، کتاب مباحثی در مرزهای دانش اقتصاد اسلامی منتشر گردید. این کتاب که دکتر عادل پیغامی _ از اساتید دانشگاهی که فعالیتهای او در اقتصاد بویژه اقتصاد مقاومتی زبانزد است_گردآوری آن را بر عهده داشته است؛ در واقع برگرفته از محتوای آموزشی دومین دوره پیشرفته بین المللی از راه دور میباشد که در آن اساتید شش کشور به ارائه مقالات و مطالب خویش در زمینهی" مباحث بنیادین در اقتصاد اسلامی" پرداختهاند.
فصل اول این کتاب در پی پاسخگویی به سوال مهم درباره ضرورت اقتصاد اسلامی است، در ابتدای این فصل چنین گفته شده" اقتصادی به نقطه بهینه کارایی رسیده است که توانایی استخدام همه منابع بالقوه موجود انسانی و مادی را در طریقی که منجر به تولید حداکثر خدمات و کالای مورد نیاز شود داشته و در بلند مدت نرخ پایداری در رشد و درجه معقولی از ثبات اقتصادی را فراهم آورد".[1]
چشم انداز عنوان مبحث بعدی این کتاب 460صفحهای است که در آن نوشته شده" مصرف منابع در جهت کمک به جامعه در راه رسیدن به چشم انداز آن صورت پذیرد. چشم اندازی که در بر گیرنده وضعیت آتی آن جامعه خواهد بود. در واقع چنین چشم اندازی سبب کانالیزه شدن تلاش جامعه و انرژی نهفته در آن در راستای حصول به اهداف خود میباشد".[2]
در ادامهی این فصل مباحثی چون ساز و کارها، نقش جهان بینی، مناسبت اقتصاد اسلامی و جنبه تاریخی آن بیان میگردد که در مورد جنبه تاریخی چنین نوشته شده" علم در جهان اسلام از میانه های قرن هشتم تا دوازدهم میلادی رشدی سریع به خود دید و اقتصاد هم خارج از این موضوع نبود. در حالی که اقتصاد مرسوم بعد از انتشار کتاب اصول علم اقتصاد توسط مارشال در سال 1890م. بعنوان رشته علمی در غرب گسترده گردید و تا کنون نیز به تکامل خود ادامه داده است".[3]
ارزیابی انتقادی اقتصاد اسلامی عنوان فصل دوم کتاب است. ارزیابی انتقادی اقتصاد اسلامی و کنترل نفس و کارکرد یک اقتصاد اسلامی مباحث این فصل کتاب را که انتشارات دانشگاه امام صادق(علیه السلام) چاپ اول آن را بر عهده داشته است، شامل میشود.
عنوان فصل سوم کتاب فوق، مطالعه تطبیقی نظام اقتصاد اسلامی و سرمایه داری است که در ابتدای آن چنین بیان شده" جایگاه خدا در اقتصاد سرمایهداری جایگاهی نامناسب بوده و اغلب توسط اقتصاددانان سرمایه داری مورد مناقشه واقع میشود. سرمایه داری، مصنوع بشر است و لذا بازتاب دهنده نواقص، عیوب و اهمیت به خویشتن وی، میباشد".[4] پس از بیان این مطلب مهمترین تفاوت این دو نظام اینگونه بیان میگردد" ماهیت منع بهره در اقتصاد اسلامی و ضرورت وجود آن در اقتصاد سرمایه داری بزرگترین وجه اختلاف ما بین دو سیستم اقتصاد سرمایه داری و اسلامی است."[5]
واجبات و محرمات اصلی تاثیرگذار بر رفتار اقتصادی عنوان فصل بعدی است. در اسلام واجبات و محرمات تاثیر گذار فراوانی بر رفتار اقتصادی وجود دارد که در این قسمت به پنج مورد آن، من جمله زکات، حمایت از بستگان فقیر، اعتدال و درباره محرمات راجع به ربا و غرر اشاره شده است. در مورد غرر در این قسمت چنین بیان گردیده" اگر قراردادی مطلوبیت و رفاه متنابهی ایجاد میکند ولی توام با غرر باشد، این غرر از جانب شریعت قابل تحمل میباشد. یک مثال آشکار از این استثنا عقد جعاله میباشد. قراردادی که مثلا برای پیدا کردن شی گم شده فرد ممکن است مدتها تلاش کند اما به نتیجه مطلوب نرسد و یا بر عکس در مدتی کوتاه به نتیجه دسترسی پیدا کند".[6]
فصل ششم به برخی حدود و محرمات اقتصاد اسلامی پرداخته شده است. ممنوعیت هایی چون بهره، قمار و ربا ابتدا توضیح داده شده و سپس به مسئلهی زکات از دیدگاه شیعه نگاهی انداخته و در نهایت با مبحث زکات در پولهای رایج این زمان به پایان میرسد که در آن چنین گفته شده" بنظر میآید که مورد وجود زکات هر چیزی است که دارای این فایده، یعنی فایده پول بودن و این منفعت باشد. از این بیان روشن میشود که بین وجوب زکات در موارد خاص منصوص و بین وجوب زکات در پولهای رایج غیر طلا و نقره هیچ منافاتی وجود ندارد".[7] بخش دوم این اثر نیز پس از نقد و نظر به پایان میرسد.
بخش سوم این کتاب که از دو فصل تشکیل شده، به اقتصاد مالی اسلامی میپردازد. از بخشهای دیگر این کتاب میتوان اقتصاد بازار اسلامی، اقتصاد بیمه اسلامی، اقتصاد اسلامی و توسعه پایدار را نام برد. فصل نهم کتاب از فصول مهم است که به رابطهی اقتصاد و مذهب پرداخته و فصل 24و 25کتاب را شامل میشود.
نقش دین در عملکرد اقتصادی عنوان فصل 24است که در ابتدای آن چنین گفته شده" باید گفت که در دیواری که میان دین و اقتصاد جدایی میافکند هم اکنون رخنه ایجاد شده است. در 5 تا 20سال گذشته، تعداد بیشتر و بیشتری از نخبگان از روشهای اقتصاد متداول استفاده کردهاند تا طرقی که دین با جامعه و به طور اخص با اقتصاد ارتباط پیدا کند را شناسایی کنند".[8]
پس از بیان این مطلب رویکرد نظری رابطه میان دین و اقتصاد پرداخته شده و در این رویکرد نظرات آدام اسمیت، ماکس وبر، رابرت بارو و آرتور لوئیس بیان میشود که عقیده آرتور لوئیس درباره اقتصاد و مذهب چنین بیان شده" وی نقش چندانی برای دین در عملکرد اقتصادی قائل نبود. به عکس وی قائل به جهت از دیگر سو بود؛ این اقتصاد است که دین را تحت تاثیر خود جهت میدهد. بر خلاف عقاید مذهب و دانشمندان مذهبی در باب این که دین است که به لحاظ نمایی مقدم است لوئیس معتقد بود که تغییرات در شرایط اقتصادی است که پذیرههای الهیاتی را سو میدهند."[9]
سیاستهای مالی و پولی در اقتصاد اسلامی موضوع بخش آخر این کتاب است که ابتدا سیاستهای مالی و پولی را از منظر اسلام بررسی نموده و سپس به تبیین نقش سیاست مالی در کنترل تورم در چارچوب اقتصاد اسلامی پرداخته و در نهایت کتاب با توضیح سیاستهای پولی و مالی در اسلام به پایان میرسد که در آن چنین گفته شده" در هر نظام اقتصادی، سیاستهایی که جهت رسیدن به اهداف آن نظام صورت میگیرد به طور معمول بر اساس اصولی است که در آن نظام پذیرفته شده است. در نظام اقتصادی اسلام نیز ترسیم و اجرای سیاستهای مالی، پولی و درآمدی برای رسیدن به اهداف مورد نظر آن به هر طریق امکان پذیر نیست بلکه محدود به اصولی است که شرع مقدس آنها را تعیین کرده است".[10]
کتاب «مباحثی در مرزهای دانش اقتصاد اسلامی» با قیمت 13800 روانه بازار کتاب شده است.
پینوشت
[1] مباحثی در مرزهای دانش اقتصاد اسلامی، دکتر عادل پیغامی،ص 22
[2] همان، ص23
[3] همان، ص37
[4] همان، ص49
[5] همان، ص50
[6] همان، ص77
[7] همان، ص93
[8] همان، ص396
[9] همان، ص400
[10] همان، ص442
323/601/ع