vasael.ir

کد خبر: ۵۱۲۹
تاریخ انتشار: ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۵:۰۰ - 08 May 2017
خارج فقه جهاد/ آیت الله کعبی/ جلسه13

عینی شدن وجوب جهاد در دفاع از اسلام و مسلمین

پایگاه اطلاع رسانی وسائل - یکی از مواردی که جهاد کفایی بر شخص تعین پیدا می کند، صورتی است که برای اسلام یا مسلمان، خودش یا دیگری و اموال و آبروی مسلمانان، خطری باشد. البته به سه شرط این دفاع، متعین می شود: یکی آنکه در صحنه حاضر باشد. دوم اینکه قدرت داشته باشد و سوم اینکه کسانی برای کمک باشند.

به گزارش سرویس مکتب دفاعی پایگاه اطلاع رسانی وسائل؛ آیت الله عباس کعبی، صبح چهارشنبه ، بیست و هشتم مهرماه 1395 در جلسه سیزدهم درس خارج فقه جهاد در موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) ، به بررسی موارد عینی شدن وجوب جهاد پرداختند.

سوم: دفاع از اسلام و مسلمین

 

استاد عالی حوزه علمیه قم در ادامه این بحث به بررسی مورد سوم از وجوب تعینی جهاد که زمان دفاع از اسلام و مسلمین است پرداخت. ایشان در این زمینه با بیان ادله قرآنی مانند آیه یکم سوره فتح و هفتاد و دوم سوره انفال و استناد به روایات مختلف امکان وجوب عینی را اثبات نمودند.

عضو برجسته جامعع مدرسین پس از اتمام بررسی مورد سوم بررسی امکان وجوب عینی جهاد در صورت تعلق نذر، عهد و قسم پرداخت.

چهار: نذر و عهد و قسم

مورد چهارمی که جهاد کفایی، بر شخص واجب می شود آنجاست که خود شخص بر خودش به واسطه نذر و عهد و قسم واجب کرده است. مثلا بگوید «لله علی نذر ان قضی الله لی الحاجه فلانیا اجاهد فی سبیل الله».

نماینده مردم خوزستان در مجلس خبرگان روایت علی ابن مهزیار را به عنوان اولین دلیل در این موضوع مورد بررسی قرار داد.

روایت مورد استدلال این است: عَلِیُّ بْنُ مَهْزِیَارَ قَالَ کَتَبَ رَجُلٌ مِنْ بَنِی هَاشِمٍ إِلَى أَبِی جَعْفَرٍ الثَّانِی ع إِنِّی کُنْتُ نَذَرْتُ نَذْراً مُنْذُ سَنَتَیْنِ أَنْ أَخْرُجَ إِلَى سَاحِلٍ مِنْ سَوَاحِلِ الْبَحْرِ إِلَى نَاحِیَتِنَا مِمَّا یُرَابِطُ فِیهِ الْمُتَطَوِّعَةُ نَحْوَ مَرَابِطِهِمْ بِجُدَّةَ وَ غَیْرِهَا مِنْ سَوَاحِلِ الْبَحْرِ أَ فَتَرَى جُعِلْتُ فِدَاکَ أَنَّهُ یَلْزَمُنِی الْوَفَاءُ بِهِ أَوْ لَا یَلْزَمُنِی أَوْ أَفْتَدِی الْخُرُوجَ إِلَى ذَلِکَ الْمَوْضِعِ بِشَیْ‏ءٍ مِنْ أَبْوَابِ الْبِرِّ لِأَصِیرَ إِلَیْهِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى فَکَتَبَ إِلَیْهِ بِخَطِّهِ وَ قَرَأْتُهُ إِنْ کَانَ سَمِعَ مِنْکَ نَذْرَکَ أَحَدٌ مِنَ الْمُخَالِفِینَ فَالْوَفَاءُ بِهِ إِنْ کُنْتَ تَخَافُ شُنْعَتَهُ وَ إِلَّا فَاصْرِفْ مَا نَوَیْتَ مِنْ ذَلِکَ فِی أَبْوَابِ الْبِرِّ وَفَّقَنَا اللَّهُ وَ إِیَّاکَ لِمَا یُحِبُّ وَ یَرْضَى».

 

مشروح این جلسه درس خارج فقه آیت الله کعبی را می توانید در ذیل ملاحظه بفرمایید

بسم الله الرحمن الرحیم

در باره موارد تعین جهاد صحبت می کردیم که در چه مواردی جهاد که یک واجب کفایی است وجوب تعینی می یابد. سه مورد را بیان کردیم. یکی در مورد درخواست ولی امر جهاد است. دوم: هنگام درگیری و سوم در مورد دفاع از اسلام و مسلمین است که به آن اشاره ای شد. اکنون قدری توضیح می دهیم.

سوم: دفاع از اسلام و مسلمین

یکی از مواردی که جهاد کفایی بر شخص تعین پیدا می کند، در صورتی است که برای اسلام یا مسلمان، خودش یا دیگری و اموال و آبروی مسلمانان، خطری باشد. البته به سه شرط این دفاع، متعین می شود: یکی آنکه در صحنه حاضر باشد. دوم اینکه قدرت داشته باشد و سوم اینکه کسانی برای کمک باشند. ادله این مورد، به طور خلاصه برخی آیات شریفه است.

ادله قرآنی

از جمله: «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُ».[1] از مصادیق رحمت بین مسلمانان این است که از مسلمانان رفع گرفتاری و یاری دهد. در برخی روایات نیز به این نکته و برداشت اشاره شده است که خواهیم گفت.

آیه دوم: «إِنِ اسْتَنْصَرُوکُمْ فِی الدِّینِ فَعَلَیْکُمُ النَّصْرُ إِلاَّ عَلى‏ قَوْمٍ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُمْ میثاقٌ»[2] اگر کسی درخواست یاری  کرد، بر شما واجب است که یاری دهید. الان مسلمانان در سوریه گرفتارند و فریادشان بلند است. تا رفع گرفتاری نشود، همه مسئولیند، اما نه به یک میزان بلکه الاقرب فالاقرب. یعنی کسی که توانمندی بیشتری دارد، مسئولیتش هم بیشتر است.

ادله روایی

روایت اول: از جمله ادله نیز روایات است: «وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى بْنِ عُبَیْدٍ عَنْ أَبِی جَمِیلَةَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع کَانَ فِی وَصِیَّةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ لِأَصْحَابِهِ إِذَا حَضَرَتْ بَلِیَّةٌ فَاجْعَلُوا أَمْوَالَکُمْ دُونَ أَنْفُسِکُمْ وَ إِذَا نَزَلَتْ نَازِلَةٌ فَاجْعَلُوا أَنْفُسَکُمْ دُونَ دِینِکُمْ وَ اعْلَمُوا أَنَّ الْهَالِکَ مَنْ هَلَکَ دِینُهُ وَ الْحَرِیبَ مَنْ حُرِبَ دِینُهُ أَلَا وَ إِنَّهُ لَا فَقْرَ بَعْدَ الْجَنَّةِ أَلَا وَ إِنَّهُ لَا غِنَى بَعْدَ النَّارِ لَا یُفَکُّ أَسِیرُهَا وَ لَا یَبْرَأُ ضَرِیرُهَا».[3].

حضرت امیر قاعده ای بیان می فرمایند که اگر تزاحم بین اموال و حظ جان شد، مال را بدهید برای حفظ جانتان. و اگر اتفاقی پیش آمد که بخواهد دین از بین برود، جانتان را در راه حفظ دین بدهید. و بدانید کسی هلاک شده که دینش نابود شود. آدم جنگ زده کسی است که با دینش می جنگند و کاری از او بر نمی آید. و بدانید بعد از بهشت، فقر و فلاکتی نیست. یعنی انسان فداکاری کند ولو جانش در معرض خطر باشد و شهید شود و بهشت رود. همچنین بعد از دوزخ بی نیازی نیست. به خاطر دنیا آتش دوزخ را تحمل کند! و کسی که اسیر آتش جهنم شود دیگر خلاصی ندارد. و بیمار کسی است که بینایی اش را از دست و دیگر بینایی اش بر نمی گردد.

اشاره به تشویق مسلمانان دارد که دین و اموال و آبرویشان را حفظ کنند. این روایات اطلاق دارد، یکی از آن موارد جایی که علیه اسلام و اموال و اعراض و نفوس مسلمین جنگ صورت بگیرد، و دفاع واجب می شود.

روایت دوم: همچنین مجموعه روایاتی که در «وسایل الشیعه» در مورد اهتمام به امور مسلمین و نصرت و دفاع از مسلمانان است. مانند «مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْقَاسِمِ الْهَاشِمِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَنْ لَمْ یَهْتَمَّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِینَ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ».[4]  از مصادیق اهتمام به امور مسلمین دفاع از آنان است هنگام سختی و هجوم دشمنان.

روایت سوم: همچنین روایاتی با عنوان «تفریج کرب» یعنی رفع گرفتاری و نیز «اغاثه الملغوث» فریادرسی انسان درمانده. «خدمه الملسمین» و امثال این دسته از روایات «عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَى عَنْ سَلَمَةَ بْنِ الْخَطَّابِ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ سَمَاعَةَ عَنْ عُمَرَ بْنِ عَاصِمٍ الْکُوفِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّ النَّبِیَّ ص قَالَ مَنْ أَصْبَحَ لَا یَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِینَ فَلَیْسَ مِنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلًا یُنَادِی یَا لَلْمُسْلِمِینَ فَلَمْ یُجِبْهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ».[5]  که واضح است.

روایت چهارم: غیر از این روایات، این روایت مهم است. از ابواب فعل معروف، باب تحریم «ترک معونه المومن عند ضرورته». روایت اول، موثقه سماعه معروف است. «مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَى عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع قُلْتُ قَوْمٌ عِنْدَهُمْ فُضُولٌ وَ بِإِخْوَانِهِمْ حَاجَةٌ شَدِیدَةٌ وَ لَیْسَ تَسَعُهُمُ الزَّکَاةُ أَ یَسَعُهُمْ أَنْ یَشْبَعُوا وَ یَجُوعَ إِخْوَانُهُمْ فَإِنَّ الزَّمَانَ شَدِیدٌ فَقَالَ ع الْمُسْلِمُ أَخُو الْمُسْلِمِ لَا یَظْلِمُهُ وَ لَا یَخْذُلُهُ وَ لَا یَحْرِمُهُ فَیَحِقُّ عَلَى الْمُسْلِمِینَ الِاجْتِهَادُ فِیهِ وَ التَّوَاصُلُ وَ التَّعَاوُنُ عَلَیْهِ وَ الْمُوَاسَاةُ لِأَهْلِ الْحَاجَةِ وَ الْعَطْفُ مِنْکُمْ تَکُونُونَ عَلَى مَا أَمَرَ اللَّهُ فِیهِمْ رُحَمَاءَ بَیْنَکُمْ مُتَرَاحِمِینَ»[6]

سوال می کند از امام صادق که خداوندبیش از نیاز به جماعتی روزی داده است. اما برادران دینی شان نیازمندی شدیدی دارند و زکات هم کفایت نمی کند. آیا می شود کسانی که زیاد دارند، - فرض این است که زکاتشان هم داده اند – ، برادرانشان گرسنه بمانند؟ حضرت پاسخ اعمی می دهند که شامل این مورد و موارد دیگر می شود. می فرماید «المسلم اخ المسلم» اولا به کسی ظلم نمی کند. اینکه سیر باشد و برادرش گرسنه، ظلم است. دیگر اینکه او را رها نمی کند. یعنی وقتی نیاز به کمک دارد او را تنها نگذارد. به خصوص زمانی که دشمن هجوم کرده و جان و مالش در معرض خطر است. همچنین او را محروم نمی کند و شریکش می کند. یعنی علاوه بر زکات باید کمک کند. پس زیبنده است برای مسلمانان که تلاش کند در این بخش. یعنی رهایش نکنند، محرومش نکنند و ارتباط کمکی داشته باشند و همکاری کنند و همدردی داشته باشند نسبت به کسانی که نیاز دارند. اگر همه این کارها را انجام دهید، شما جزو رحماء هستید که آیه اش را خواندیم.

ملاحظه می کنید که این روایت در مورد نیازمندان مسلمان صحبت می کند، اما پاسخ امام مطلق و عام است. می فرماید خذلان مومن جایز نیست از جمله هنگام هجوم دشمن و مسلمان دیگر بگوید من کاری ندارم! از این روایت استفاده وجوب می شود.

روایت پنجم: در این مورد روایت نبوی نیز از طرق عامه ذکر شده است و مطلب اضافه ای هم دارد. «المسلم اخ المسلم لا یظلمه و لا یسلمه و لایخذله». مسلمان برادر مسلمان است، نه ظلم می کند نه او را تسلیم می کند نه رهایش می کند. از جمله هنگام هجوم دشمن. «الخذلان عدم النصره عند الشده». بخاری در کتاب «مظالم» و مسلم در «بر وصله» و دیگران نیز نقل کرده اند. از امیر المومنین(ع) هم نقل شده است: «انصر اخاک ظالما او مظلوما» اگر ظالم است از ظلم باز بدارید اگر مظلوم است کمکش کنید. باز نبوی است: «انصر اخاک» که بخاری آمده است.

روایت ششم: دو روایت نیز هست که قاعده فقهی از آن به دست می آید و در آینده بحث خواهیم کرد. «خَطَبَ رَسُولُ اللَّهِ ص بِمِنًى إِلَى أَنْ قَالَ الْمُسْلِمُونَ إِخْوَةٌ تَتَکَافَأُ دِمَاؤُهُمْ وَ یَسْعَى بِذِمَّتِهِمْ أَدْنَاهُمْ هُمْ یَدٌ عَلَى مَنْ سِوَاهُمْ»[7] یعنی مسلمانان خونشان برابر است و کمترین مسلمانان می توانند به دشمن امان بدهند (چون بعضکم من بعض در قاعده امان خواهد آمد) چون یک خانواده اند و هویت واحدی دارند.

بنابراین اگر به قوم و جماعتی هجوم شود همه مسئول اند که دفاع کنند. کسی نمی تواند بگوید به من چه. هر کس هر کاری بر می آید اگر قدرت داشته باشد باید انجام دهد. اگر در میدان هم حاضر باشد که واجب است.

روایت هفتم: همچنین روایتی که «مثل المؤمنین فیما بینهم کمثل البنیان یمسک بعضه بعضا و یشد بعضه بعضا»[8] مومن برای مومن مانند یک ساختمان می ماند که بخشی از آن بخش دیگری را محکم می کند. محکم کردن مکومنی یعنی چه؟ یعنی اگر نیاز به پشتیبانی دارد، باید از او پشتیبانی شود به خصوص در دفاع از جان و مالش.

روایت هشتم: روایت دیگری نیز در همین باب تحریم ترک معونه المومن خیلی جالب است. «وَ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلًّى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ مَنْ قَصَدَ إِلَیْهِ رَجُلٌ مِنْ إِخْوَانِهِ مُسْتَجِیراً بِهِ فِی بَعْضِ أَحْوَالِهِ فَلَمْ یُجِرْهُ بَعْدَ أَنْ یَقْدِرَ عَلَیْهِ فَقَدْ قَطَعَ وَلَایَةَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ».[9]

اگر مومنی نزد مومنی بیاید و درخواست پناه بخواهد، و او پناه ندهد ولایت خدا را از خود قطع کرده است. یعنی اگر توانمند باشد، جایز نیست تنهایش بگذارد.

جمله از مرحوم همدانی(ره)

آخرین جمله در این زمینه از مرحوم آیت الله رضا همدانی(ره) در «رساله جهادیه» است که نوشته اند: «الواجب ان لا یحمل کل واحد العمل المسند الیه و لا دقیقه واحده فلکل عمله فان لم یکن یحمل السیف او یقاتل فیجب علی البعض الاهتمام بتامین اسباب القتال فالعالم عالم الاسباب و کل مسبب منوط بسببه و مربوط بشرطه و اذا فقد السبب و الشرط فقد المسبب و المشروط ولیعلم انه کل ما کان امر االجهاد مضبوطا و منتظما کل ما تعززت اقامه امر الشریعه»[10]

یعنی: واجب است هر کسی کاری که به او واگذار شده، در دفاع از مسلمین، اهمال و سستی نکند حتی یک دقیقه. هر کس کاری در دفاع بر عهده دارد اگر اهل رزم نیست یا در میدان جنگ نیست، می تواند ادوات جنگی فراهم کند. عالم، عالم اسباب است. (کسی نگوید کاری از من بر نمی آید. هر کسی باید فکر کند که چه کاری می تواند انجام دهد، همان را انجام دهد. متعین از این جهت است) هر چه بتوانیم در کار جهاد نظم و انضباط ایجاد کنیم، اقامه امر دین و شریعت هم راحت می شود.»

بنابراین تعین جهاد کفایی، بر اشخاص و موسسات به نحوی است که هر کسی هر کاری می تواند باید انجام دهد والا از مصادیق خذلان و انقطاع ولایت مومنین می شود.

حکایتی از مرحوم گلپایگانی(ره)

از مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی(ره) نقل می شود که ایشان هنگامی که طلبه بود (فاضل هم بود)، مرحوم آیت الله شیخ عبدالکریم حائری(ره) شهریه نمی داد فکر می کرد که ایشان مستغنی است و ابوالزوجه به او می رساند. در حالی که ابوالزوجه چیزی نمی داد به حساب اینکه شیخ عبدالکریم کمک می کند. ایشان می فرماید به جایی رسیدم که قرضم بالا کرفت تا اینکه آن روز یک تومان آن روز، به دست آوردم، همینطور که می رود برای ادای قرض، گرفتاری نزد او آمد و گفت: چند روز است گرسنه می خوابم و پولی ندارم! مرحوم آیت الله گلپایگانی می گوید: فکر کردم این یک تومان را قرض بدهم یا به این شخص کمک کنم؟ حساب کردم که من و همسر و زندگی ام، صورتی دارد که شبها سیر می خوابیم اما این شخص گرسنه است و روا نیست بروم قرض هایم را بدهم و به او کمک نکنم و آن یک تومان را به او دادم و بر اثر همین یک تومان، در رحمت الهی بر من باز شد. و دیگر توضیح نمی دهند چگونه.

این ریزه کاری ها مهم است. اوج آن، ایثار با جان است. اگر میدان دفاعی ببیند، واقعا دریغ نکند و در میدان دفاع حاضر شود.

پس یکی از مصادیق اینکه جهاد دفاعی به اشخاص متعین می شود، دفاع با این توضیحات بود.

چهار: نذر و عهد و قسم

مورد چهارمی که جهاد کفایی، بر شخص واجب می شود آنجاست که خود شخص بر خودش به واسطه نذر و عهد و قسم واجب کرده است. مثلا بگوید «لله علی نذر ان قضی الله لی الحاجه فلانیا اجاهد فی سبیل الله».

به چه دلیل با نذر متعین می شود؟ چون جهاد طاعه لله است یجعله علی نفسه. نذر هم در مورد اطاعت است و کار راجحی است. و واجب است وفاء به نذر کند. مانند هر نذر و عهد و قسمی.  اینجا البته نکته لطیفی است. اگر کسی بگوید جهاد ابتدایی در عصر غیبت جایز نیست، آن موقع نذر کردن برای جهاد ابتدایی آنهم تحت لوای حاکم جائر، قطعا باطل است. چون نذر باید در طاعت بشود اما نذر در بقیه موارد جهاد، مانند جهاد دفاعی و بقیه موارد، درست خواهد بود چون طاعت محسوب می شود و آن جهاد کفایی تبدیل به جهاد متعین می شود.

اما درمورد مرابطه که در آینده خواهیم گفت، فقها تصریح کردند نذر کردن برای چند روز مرزبانی، وفای به نذر واجب است. چه  در زمان حکومت جور چه در زمان حکومت عدل. چه در زمان وجود امام(ع) یا غیبت امام(ع). چه بسط ید باشد یه فقد ید. پس یکی از مصادیق نذر مرابطه است. و ادعای اجماع هم شده است. البته شیخ طوسی در نهایه می گوید اگر دولت جائر باشد، نمی شود برای کمک به مرزبانان نذر کند بلکه باید در موارد وجوب صرف کند. و تمسک می کنند به روایتی که اصحاب به آن عمل نکرده اند.  

روایت مورد استدلال این است: عَلِیُّ بْنُ مَهْزِیَارَ قَالَ کَتَبَ رَجُلٌ مِنْ بَنِی هَاشِمٍ إِلَى أَبِی جَعْفَرٍ الثَّانِی ع إِنِّی کُنْتُ نَذَرْتُ نَذْراً مُنْذُ سَنَتَیْنِ أَنْ أَخْرُجَ إِلَى سَاحِلٍ مِنْ سَوَاحِلِ الْبَحْرِ إِلَى نَاحِیَتِنَا مِمَّا یُرَابِطُ فِیهِ الْمُتَطَوِّعَةُ نَحْوَ مَرَابِطِهِمْ بِجُدَّةَ وَ غَیْرِهَا مِنْ سَوَاحِلِ الْبَحْرِ أَ فَتَرَى جُعِلْتُ فِدَاکَ أَنَّهُ یَلْزَمُنِی الْوَفَاءُ بِهِ أَوْ لَا یَلْزَمُنِی أَوْ أَفْتَدِی الْخُرُوجَ إِلَى ذَلِکَ الْمَوْضِعِ بِشَیْ‏ءٍ مِنْ أَبْوَابِ الْبِرِّ لِأَصِیرَ إِلَیْهِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى فَکَتَبَ إِلَیْهِ بِخَطِّهِ وَ قَرَأْتُهُ إِنْ کَانَ سَمِعَ مِنْکَ نَذْرَکَ أَحَدٌ مِنَ الْمُخَالِفِینَ فَالْوَفَاءُ بِهِ إِنْ کُنْتَ تَخَافُ شُنْعَتَهُ وَ إِلَّا فَاصْرِفْ مَا نَوَیْتَ مِنْ ذَلِکَ فِی أَبْوَابِ الْبِرِّ وَفَّقَنَا اللَّهُ وَ إِیَّاکَ لِمَا یُحِبُّ وَ یَرْضَى».[11]

یعنی: مردی از بنی هاشم به ای جعفر می نویسد: من نذر کردم دو سال به مرزبانی بروم و من با کسانی که داوطلبند بروم مانند اینکه به جده می روند. آیا وفای به این نذر لازم است یا نه؟ یا اینکه پولهایم را در راه نیک دیگر صرف کنم؟ حضرت با خط خودشان نوشتند و من برایش خواندم: اگر کسی از مخالفان نذرت را شنیده، باید ادا کنی(برای حفظ آبرو) وگرنه در راه خیر صرف کن.

این خبر را اکثر به آن عمل نکرده اند، بلکه بر خلاف آن ادعای اجماع شده است. آنطور که صاحب جواهر آورده است. وجه اعراض هم این است که امام نمی خواهد به تقویت دولت جائر کمک شود، و صرف امولا برای مرابطین دولت جائر نوعی پشتیبانی و تقویت سلطان جائر است، اگر پشتیبانی از رزمندگان شود که باعث تقویت دولت جائر نشود، این اشکالی ندارد و ممکن است خصوصیت خاصی بوده که امام منع کرده است. اصل مرابطه و مرزبانی به قدری مهم است که در چارچوب دولت جائر برای دفاع از بیضه اسلام، که اصل اسلام و جامعه اسلامی باشد، این استحباب مرابطه و در مواردی وجوب آن ساقط نمی شود.

نه تنها نذر مرابطه، بلکه نذر کند به رزمندگان و مرزبانان کمک مالی کند، واجب است ادا کند. این قدر مرزبانی مهم است و کسی در آن اختلافی ندارد.

 


[1] (فتح/29)

[2] (انفال/72)

[3] (وسائل‏الشیعة، ج16، ص192)

[4] (وسائل‏الشیعة، ج16 ، ص336)

[5] (وسائل‏الشیعة، ج16، ص336 )

[6](وسائل‏الشیعة، ج16 ، ص385)

[7] (وسائل‏الشیعة، ج29 ، ص75)

[8] (عوالی‏اللآلی، ج1 ، ص377)

[9] (وسائل‏الشیعة، ج16 ، ص386)

[10] (مجله فقه اهل بیت، شماره 32 ، ص 249 )

[11] (تهذیب‏الأحکام، ج6 ، ص126)

 

120/901/د

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۲۴ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۲۷:۱۱
طلوع افتاب
۰۶:۰۴:۴۳
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۲۲
غروب آفتاب
۲۰:۰۱:۱۶
اذان مغرب
۲۰:۱۹:۵۲