به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی وسائل کتاب آینده علم اقتصاد کتابی است که دکتر عمر چپرا با اجتناب از توسل جویی به متغیر صرفا اقتصادی سعی داشته تا برداشت و تحلیلی متقاعد کننده بر اساس رهیافت ابن خلدون، اندیشمند بزرگ قرن هفتم پیرامون پویایی های اجتماعی- اقتصادی و علل افول و انحطاط جوامع اسلامی ارائه دهد. دکتر چپرا که از او کتاب تمدن مسلمانان نیز منتشر گردیده در این اثر تلاش خویش را نموده تا برداشتی کل نگر و سیستمی از تحولات تاریخی و اجتماعی- اقتصادی که در آن حوزه اقتصاد متاثر از سایر حوزههای اجتماعی- سیاسی شناخته شده و به نحوی متقابل بر آنها تاثیر میگذارد، ارایه دهد.
اقتصاد مرسوم عنوان فصل اول این اثر است که در ابتدای آن دربارهی دوران اوج آن چنین گفته شده" بدون تردید، علم اقتصاد مرسوم به ویژه پس از جنگ جهانی دوم پیشرفت عظیمی داشته است. چنانچه بخواهیم علم اقتصاد را بر اساس کوششی که در جهت کسب پیشرفتگی و پیچیدگی علمی مبذول داشته، ارزیابی نماییم، شاید بتوان گفت این علم نمره کاملی از این جهت میگیرد".[1]
در ادامه مولف به بیان تعارض میان جهان بینی و اهداف این علم پرداخته و بیان میکند" شاید علت این ناهماهنگی( بین اهداف و ساز و کارها) آن باشد که هر یک از آنها از جهان بینی متفاوتی به دست آمده اند".[2] انسان عقلایی اقتصادی، پوزیتیویسم، عدم دخالت دولت و اجماع کینزی و فروپاشی آن عناوین مباحث بعدی این فصل است. در ادامهی این فصل با بیان مشکلات اقتصاد مرسوم چون فروپاشی خانواده و وفاق اجتماعی پرداخته و سپس با بیان این نکته " آنچه گفته شد، ما را به بحث درباره پارادیم، اهداف و روش اقتصاد اسلامی میکشاند. البته این نباید در هیچ کس این احساس را پدید آورد که در پی نفی کارهای ارزشمندی هستیم که اقتصاد مرسوم در طی بیش از یکصد سال گذشته انجام داده است"[3] به پایان میرسد.
عنوان فصل دوم کتاب حاضر که دکتر شعبانی مترجم کتاب" اقتصاد پول، بانکداری و بازارهای مالی" آن را به فارسی برگردانده، پارادیم اسلامی در خلال تاریخ است. در ابتدای این فصل ابتدا مولف به تبیین مبانی اقتصاد اسلامی پرداخته و مبانی این علم را چنین بیان میکند" نیازهای مادی و معنوی پیوند نزدیکی با یکدیگر دارند، از اینرو، اسلام هیچ تمایز محکمی میان آنها قایل نشده است. نیازهای معنوی، صرفا با عبادت کردن برآورده نمیشوند. بلکه همه تلاشهای انسان صرفنظر از اینکه در جهت اهداف مادی، اجتماعی و یا علمی باشد، مادام که در انطباق با نظام ارزشی اسلامی در جهت کمک به رفاه واقعی باشد، ماهیتا معنوی به شمار میآید".[4]100پس از بیان این مطلب راجع به پارادیم اسلامی در خلال تاریخ چنین گفته میشود" جهان اسلام معمولا نتوانسته است توفیقی در برآوردن خواستههای پارادیم اسلامی بدست آورد. عدالت برای همه و رفاه همگانی معمولا فراهم نشدهاند. اگرچه موفقیتهایی نیز حاصل شده است".[5]
در ادامه نیز انسان عقلایی اقتصادی، پوزیتیویسم و عدم مداخله دولت در اقتصاد اسلامی بررسی میگردد. در نهایت فصل دوم با مبحث تنگنای ایده آل و واقعیت به پایان میرسد که در آن چنین بیان شده" تلاش برای تاسیس جامعههای عدل مدار در جوامع مسلمین آنگونه که اسلام تصویر کرده است، تکلیف بسیار شاقی است.بدین جهت، ترکیب دموکراسی و شریعت برای تضمین استفاده صحیح و کارآمد از منابع عمومی گریز ناپذیر مینماید".[6]
مولف در فصل سوم این کتاب 527صفحهای درصدد پاسخ به سوال، آیا علم میتواند بر بنیادهای الگوی دینی بنا شود؟ است. مباحث فصل سوم شامل جنبش خردگرایی در جهان اسلام، دلایل افول عقل گرایان، مقایسه با جنبش روشنگری غرب و آینده عقل گرایی در جهان اسلام است. این فصل نیز با مبحث اقتصاد و فقه به پایان میرسد که در آن چنین گفته شده" احیاء گام به گام اجتهاد منجر به پدید آمدن پیوند مستحکمتری بین اقتصاد اسلامی و فقه خواهد گردید- پیوندی که با خشکی و تعصب فقه و استیلاء اقتصاد متعارف در جوامع اسلامی تضعیف شده بود."[7]
عنوان فصل چهارم این اثر که چاپ اول آن را انتشارات دانشگاه امام صادق(علیه السلام) در 1000نسخه بر عهده داشته؛ اقتصاد اسلامی، چه باید باشد، است. بهینه اسلامی عنوان مبحث بعدی است که در آن است که در آن مولف چنین بیان میکند" یک اقتصاد انگاه به حد بهینه برابری رسیده است که کالاها و خدمات تولید شده به گونه ای توزیع گردند که نیازهای همه آحاد را به درستی تامین کند و توزیع برابری نیز در درآمد و ثروت برقرار سازد بدون آنکه چنین توزیعی تاثیر عکس بر انگیزههای کار، پس انداز، سرمایه گذاری و بنگاه داری بر جای بگذارد."[8]
در مبحث بعدی نقش ایمان در اقتصاد بررسی شده که در این قسمت خواننده چنین میخواند" هر قدر که آزادی بیان و توفیق رسانههای خبری، پارلمان، و دادگاهها در فاش کردن نابرابریها و به کیفر رساندن فساد بیشتری باشد، حکومت اسلامی بیشتر و بیشتر در انجام تکالیف و تعهداتش کارآمدی خواهد داشت."[9]
پویایی اقتصاد- اجتماعی، علل افول مسلمین کاربرد تحلیل ابن خلدون در تاریخ مسلمین و تجدید حیات اخیر، یک بررسی از دیگر فصول کتاب حاضر است.
مسیر حرکت آینده عنوان فصل هشتم و آخر کتاب حاضر است که در ابتدای آن به سوال از کجا باید شروع کنیم؟ چنین پاسخ گفته شده" اگر هدف تنها حداکثر سازی رشد اقتصادی، ثروت و مصرف نباشد بلکه در عوض ایجاد جامعهای باشد که در آن سعادت مادی با اعتلای روحی، برادری انسانی، سازگاری خانواده و اجتماع، عدالت اقتصادی- اجتماعی و سعادت و رفاه همگانی نیز تحقق میپذیرد در این صورت بهترین نقطه برای شروع، جایی خواهد بود که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) خود از آنجا آغاز کرد یعنی اصلاح بشریت."[10]
مولف سپس به موضوع نیاز به اصلاحات سیاسی میپردازد و در آن میگوید" اگر نظام سیاسی نیز حامی اصلاح باشد، اصلاحات و اعتلای اقتصادی- اجتماعی بشریت نیز به نسبت آسانتر خواهد شد. عدم مشروعیت سیاسی که امروز در جهان اسلام رواج دارد خود یک سد و مانع است."[11]آقای چپرا در ادامه به سوالات آیا نزاع صلح آمیز میتواند موفق شود؟ آیا تجدید حیات اسلامی میتواند چاره ساز باشد؟ آیا اقتصاد اسلامی در مسیر صحیح قرار دارد، و چند سوال دیگر پاسخ گفته و در نهایت اثر خویش را با مبحث وظیفهای خطیرتر از اقتصاد مرسوم به پایان میرساند" وظیفه اقتصاد اسلامی بسیار گسترده تر و مشکل تر از اقتصاد رایج است. ماهیت پارادیم حاکم بر اقتصاد اسلامی این اجازه را به خود نمیدهد که تنها به بحث از آنچه هست محدود شود."[12]
پینوشت
[1]آینده علم اقتصاد، دکتر عمر چپرا،ص45
[2] همان،ص47
[3] همان،ص89
[4] همان،ص100
[5] همان،ص104
[6] همان،ص126
[7] همان،ص173
[8] همان،ص184
[9] همان،ص192
[10] همان،ص500
[11] همان،ص500
[12] همان،ص521
323/601/ع