به گزارش خبرنگار سرویس سیاست پایگاه اطلاع رسانی وسائل- امنیت و هویت تأثیر و تأثر متقابل دارند. از همین رو کتاب « هویت و امنیتملی در اسلام» به همت محمد علیبخش نهاوندی برای نشان دادن ارتباط قوی و نامحسوس میان این دو موضوع نگاشته شده است. نگارنده در این کتاب سعی نموده تا مسائلی مانند جایگاه و ارزش امنیت و هویت، چگونگی تصحیل و حفظ و تقویت آنها و تبیین عوامل ناسزگار با آنها از دیدگاه اسلام را بررسی نماید. این کتاب مشتمل بر چهار فصل و یک مقدمه و نتیجهگیری میباشد.
در این فصل نویسنده مباحث مقدماتی و توضیح برخی مفاهیم اصلی پژوهش را ارائه نموده است. ابتدا از ارزش و جایگاه امنیت و سپس ارزش و جایگاه هویت سخن گفته است. امتیازهای هویتی خاص انسان برشمرده شده و بعد به ضرورت بحث از امنیت و هویت اشاره شده است. سپس تاریخچهای از بحث امنیت ارائه شده است و پس از توضیح روش تحقیق، به طور خاص به مفهوم امنیت و ابعاد آن و سپس مفهوم هویت و نظریههای مختلف در این زمینه وارد شده است.
به نظر نویسنده برای روشن ساختن جایگاه امنیت، ابتدا باید ارزش آن روشن گردد. در اسلام امنیت به عنوان یک نیاز فطری و همچنین نخستین شرط تحقق یک اجتماع سالم در نظر گرفته شده است. اهمیت این مسئله آن قدر در اسلام زیاد است که خداوند در قرآن (سوره قریش، آیات 3 و 4) از امنیت در کنار اطعام به عنوان دو نعمتی که به سبب آنها، او را شایسته پرستش مینماید یاد میکند. بر اساس آیات قرآن میتوان گفت که اساساً بندگی خداوند در سایه امنیت قابل تحقق است. به دلیل اهمیت و ضرورت این مسئله است که بر همزنندگان و تهدیدکنندگان این نعمت، مستوجب مجازات دانسته شدهاند. به همین دلیل از ناسپاسان نیز این نعمت سلب شده و آنها به عذاب دچار میشوند.(نحل، 112).
از سویی دیگر، هویت نیز دارای چنان ارزش و جایگاهی است که خداوند بنا به خلقت آن، خود را مستوجب تحسین میداند.(مؤمنون،14) در مورد هیچ هویتی خداوند اینگونه تعبیرو تحسینی نکرده است. اما همین هویت ممکن است در اثر آلوده شدن به گناه و هوا و هوس به مرتبهای از سقوط و انحطاط برسد که حتی مقامی پایینتر از حیوانان پیدا کرده و در معرض نابودی قرار گیرد. مشکل آن است که انسان، نمیتواند خودش را که اعجوبهای در خلقت است، بشناسد.
انسان امتیازهای هویتی خاصی دارد که او را از سایرین متمایز مینماید. داشتن بیان و گفتار، خوداگاهی و بصیرت به خود، قدرت یادگیری و آموختن علم، متفکر بودن، انبعاث پیامبر از میان انسانها، سجده کردن ملائکه بر انسان، خلیفه و نماینده خداوند بودن بر روی زمین، خلقت زمین برای بهرهوری انسان، حق انتخاب انسان در میان خیر و شر از جمله امتیازات و ویژگیهای خاص هویت انسانی است که هیچ موجود دیگری در خلقت همپای او در مجموع این ویژگیها نمیباشد.
بر اساس این توضیحات، حال میتوان ضرورت بحث از هویت را آشکار کرد. اینکه تا انسان خودش را نشناسد، نمیتواند هدفمند زندگی کرده و مسیری درست را انتخاب نماید و بالتبع رستگار نیز نخواهد شد. شناخت هدف و برنامهریزی برای رسیدن به آن نیازمند محاسبهگری انسان در مورد اعمال و رفتار و گفتارش میباشد تا او را در مسیر هدف و رسیدن به کمال و هدایت پیش برد. حال که هویت چنین اهمیت و ضرورتی دارد، باید دانست که این مهم جز در سایه امنیت امکان تحقق ندارد. امنیت امری است که در جوامع بشری باید تأمین گردد و در این میان نظام اسلامی برای تأمین امنیت و فراهم کردن زمینه تعالی هویت مسلمانان وظیفهای بزرگ بر عهده دارد. هویت و امنیت تأثیر متقابل بر هم دارند. استمرار امنیت، نیازمند آن است که از هویت دینی کمک بگیرد. چرا که برای تأثیرگذاری بر جامعه، شناخت خوب از آن لازم است. آموزههای دینی بیشترین تأثیرگذاری را بر جامعه دارند و از این طریق بهتر میتوان جامعه را ساخت و هدایت نمود و در نتیجه امنیت بهتری تأمین نمود. در واقع اعتقاد عمومی است که هویت اجتماعی را شکل میدهد و اگر جامعه هویت دینی داشته باشد و جامعه دینی باشد، ساماندهی آن آسانتر و مطلوبتر خواهد بود.
بعد از این مباحث، نویسنده به تارخچه بحث امنیت در میان علمای اسلام اشاره کرده و آنگاه مفهوم مامنیت را از منظر لغوی تعریف میکند. وی سپس به این نکته اشاره میکند که این مفهوم دارای ابهامی ذاتی است. تعریف آن سهل و ممتنع است. دلیل این مطلب وسعت و پیچیدگی این مفهوم است. اما درباره هدف از امنیت نیز دو دیدگاه مطرح شده است. برخی آن را فی نفسه مطلوب دانسته و هدف اصلی را خود امنیت و غایت مطلوب میدانند؛ در حالی که برخی دیگر آن را بالعرض و مقدمهای برای تحقق عدالت مطلوب میدانند.
در این فصل نگاهی هم به مفهوم هویت شده است. هویت از یک منظر به هویت فردی و اجتماعی تقسیم میشود. از منظر فردی هویت از سه محور طبیعت انسان، علل نابسامانی در انسان و راههای اصلاح این نابسامانیها مورد توجه اندیشمندان مختلفی در طول تاریخ بودهاند که نظریات مهمی هم ارائه دادهاند. نویسنده برای نمونه به نظریه افلاطون، نظریه دین مسیحیت، نظریه مارکسیسم و در نهایت نظر اسلام اشاره میکند. از منظر اسلام، هویت هم عواملی ثابت دارد و هم متغیر. ثابتات همانهایی هستند که به فطریات تعبیر میشوند. فطرت انسان حقیقت جو، کمالطلب و خداگرا میباشد. عوامل متغیر نیز ناظر بر جهانبینیها و تربیت عملی است که در اثر فرهنگها به وجود میآید.
پس از توضیح مفاهیم اصلی این پژوهش یعنی امنیت و هویت و بررسی برخی نظریات در این باره، نویسنده در فصل دوم وارد تعریف و توضیح جایگاه این مفاهیم از نگاه دین اسلام شده است. تعریف امنیت، هدف از آن، تقسیمات مختلف آن، راهها و ابزارهای ایجاد امنیت، تهدیدکنندگان امنیت و چگونگی برخورد با آنها در حکومت اسلامی و ریشههای تهدیدات امنیتی از جمله مسائلی است که در این فصل بررسی شدهاند.
در تعریف امنیت، نویسنده به اصولی اشاره میکند که خداوند در قرآن کریم آنها را از لوازم امنیت بر شمرده است. این اصول عبارتند از حاکمیت خداوند متعال؛ یعنی امنیت باید در راستای حاکمیت اسلام باشد. دوم ضرورت استقلال حکومت اسلامی و مسلمانان است که شامل استقلال فرهنگی، نظامی، اقتصادی و سرزمینی و رفع هر گونه وابستگی میشود. اصل سوم تأمین امنیت، اتحاد امت و سرزمین اسلامی است. این وحدت میبایست در سایه حاکمیت خداوند ایجاد شود. بر اساس این اصول تعریف امنیت در اسلام میتواند این گونه باشد: «امنیت، حالت و وضعیتی است که انسان بتواند با داشتن اعتقادی درست و پایبندی عملی به آن برای رسیدن به کمال مطلوبش عمل کند.»
پس از آنکه تعریف امنیت در اسلام مشخص شد، نویسنده این سؤال را مطرح میکند که هدف از آن چیست؟ به نظر وی اگر امنیت را به عنوان یک هدف و غایت فی نفسه در نظر بگیریم؛ طرح این سؤال اشتباه است. همانطور که بسیاری از علمای اهل سنت امنیت را فی نفسه مطلوب دانستهاند. اما به نظر نویسنده شیعه امنیت را مقدمهای برای تأمین هدف عدالت میداند. هدف از امنیت، ایجاد زمینه مناسب برای عمل بر اساس عدالت است. لذاست که کسی حق ندارد برای رسیدن به امنیت از راههای غیر عادلانه استفاده کند. نمیتوان به بهانه تأمین امنیت، ظلم روا داشت.
تقسیمات امنیت بحث دیگر این فصل است. امنیت اقتصادی، سیاسی ـ اجتماعی، فرهنگی، قضایی، امنیت مرزی و جغرافیایی، امنیت معنوی، امنیت سخت و امنیت نرم از جمله اقسام امنیت برشمرده شدهاند و هر کدام از منظر اسلام ایضاح شدهاند.
بعد از تقسیمات امنیت، نوبت به بررسی راههایی است که میتوان امنیت را تأمین کرد. به طور کلی نویسنده این راهها را به دو قسم راهها و ابزارهای معنوی و مادی تقسیم میکند. ابزارهای معنوی شامل ایمان و دینداری، وحدت در جامعه، رهبری دینی و کارآمد میشود. راههای مادی نیز مشتمل بر تشکیل و تربیت نیروی نظامی و انتظامی و تشکیل حکومت است که مقدمهای برای راههای دیگر میباشد.
همیشه کسانی هستند که بر هم زنندگان امنیت و تهدید کننده آن در جامعه میباشند. در فقه اسلامی این گروه را به اقسام مختلفی بخش بندی کرده و حکم هر کدام مشخص شده است. از جمله بغات، محاربین، مرتدین و کسانی که اخلاق عمومی را تهدید میکنند. ریشههای تهدیدات امنیتی نیز در مواردی چون خلأ قدرت مرکزی در جامعه، غفلت از دشمن، بالا رفتن انتظارات غیر معقول و سوء مدیریت و رهبری در جامعه باید جستجو شود.
پس از تحلیل و بررسی مفصل مفهوم امنیت از نظر آموزههای دینی و احکام اسلامی، نویسنده به طور مفصل به بررسی و تحلیل مفهوم هویت از منظر اسلام میپردازد. در این فصل نیز پس از اثبات هویت از منظر اسلامی، اقسام آن توضیح داده شده و رابطه میان این اقسام با یکدیگر بیان شده است. سپس به تقسیمات جزئیتری از هویت اجتماعی پرداخته و اقسامی چون هویت فرهنگی، هویت دینی، هویت سیاسی، هویت اقتصادی از هم متمایز شده و مسائل بسیاری تحت هر کدام مورد بررسی قرار گرفته است. بعد از توضیح اقسام هویت بحران هیت و سطوح مختلف هویت و راههای احیای هویت مد نظر قرار گرفته است.
به نظر نویسنده هویت فردی از جمله مسائلی است که نیازمند استدلال و اقامه برهان نیست. همین که انسان به وجود خود متوجه میشود نشان از وجود هویت برای انسان است. هویت فردی در اسلام دارای عناصری است که شامل فطرت، جهانبینی و ایدئولوژی، وراثت، محیط و هویت اجتماعی است. اما در شکلدهی به هویت اجتماعی مسائل بسیاری دخالت دارد. باورها و اعتقادات جمعی، اعمال عبادی یا مناسک اجتماعی از مهمترین آنها میباشد.
مانند امنیت، هویت نیز دشمنان و اخلالگرانی دارد. به طور مثال تفرقه و اختلاف مخل به هویت اجتماعی است. کسانی که آگاهانه و یا ناآگاهانه موجب اختلاف و تفرقه میان مسلمانان میشوند، بر هم زننده هویت اجتماعی شکل گرفته جامعه میباشند. رواج خرافهها که موجب انحراف از اعتقادات صحیح دینی میشود، از دیگر عوامل مخل هویت اجتماعی است. حاکمیت دولت ـ ملت که بر خلاف اصل حاکمیت الهی است و همچنین تفکر ملیگرایی که بر خلاف اصل وحدت امت اسلامی است، نیز از جمله مسائل تهدید کننده هویت مشترک اجتماعی مسلمانان میباشد. برای اصلاح هویت باید اسلام در اندیشه محوریت داشته باشد و انسانها بر اساس حقوق و تکالیفی که از سوی شریعت اسلامی برایشان در نظر گرفته شده عمل نمایند. از همین رو میتوان گفت زمانی که هویت دینی جامعه اسلامی دچار خدشه و بحران میشود، دولت اسلامی وظایف مهمی برای احیای آن بر عهده دارد. مانند اقامه نماز، ترویج فرهنگ زکات، نهادینه کردن امر به معروف و نهی از منکر.
در فصلهای دوم و سوم به صورت جداگانه دو مفهوم اصلی پژوهش به طور مفصل گشوده شد و از ابعاد مختلف مورد ایضاح قرار گرفت. حال نوبت به آن است که در فصل چهارم ارتباط این دو مفهوم از منظر اسلام مورد بررسی قرار گیرد. در فصل چهارم مسائلی چون تأثیر هویت بر امنیت و به صورت متقابل تأثیر امنیت بر هویتسازی مورد پژوهش قرار گرفته است.
بر اساس آنچه در تعاریف هویت و امنیت گفته شد، باید دانست که اساساً ریشه شکلگیری امنیت و ناامنی در وجود خود انسان نهفته است؛ چرا که عمل انسان بر اساس اعتقاد او است و هویت نیز منتج شده از فکر و عمل است. پس آنچه هویت را تهدید میکند، اعتقادات عمومی یک جامعه است. پس در بحث رابطه امنیت و هویت باید به تأثیر افکار عمومی بر این مسئله توجه کرد. به ویژه در دنیای امروزی که جنگ روانی گستردهتر شده و بسیاری از ابعاد آن در اثر پیشرفتهای صنعتی و تکنولوژیکی و گسترش ارتباطات اجتماعی به وجود آمده است. جنگ روانی که با افکار عمومی سروکار دارد همان استفاده برنامهریزی شده از تبلیغات و سایراعمال است با هدف تحت تأثیر قرار دادن افکار و احساسات و مواضع و رفتارها.
نویسنده توضیح میدهد که به دلیل ارتباط متقابل این مسئله با یکدیگر، دشمن با ایجاد بحران هویت به ایجاد ناامنیهای اجتماعی میپردازد و این دور خود به تشدید بحرانها کمک میکند. این تأثیرگذاریها از طریق پروژه جنگ نرم، ترس و ارعاب، اختلافافکنی در وحدت مردم، ایجاد یأس و نومیدی، کاهش روحیه کارایی رزمی، ایجاد اختلاف در سیستم کنترلی و ارتباطی کشور و تبلیغات منفی و... دنبال میشود.
از سوی دیگر همان طور که هویت متعالی، زمینهساز تعالی انسان و رشد و پیشرفت فردی و اجتماعی میگردد، بستری مناسب را میطلبد تا مقدمات و زمینههای لازم برای شکلگیری هویت متعالی فراهم شود. امنیت نقش تعیینکننده و اولی در تأمین این بستر را بر عهده دارد. امنیت نباشد تحصیل علم که در رشد فکری شرط اولی است، محقق نمیشود. بدون امنیت، تحصیل ایمان مشکل و چه بسا ناممکن میشود. امنیت است که عدالت اجتماعی را فراهم میکند. و در سایه امنیت است که تلاشهای اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی ـ سیاسی به ثمر نشسته و موجبات عمران و آبادانی فراهم میگردد.
کتاب «هویت و امنیت ملی در اسلام» نوشته محمد علی بخش نهاوندی است که در سال 1392 توسط انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در 270 صفحه انتشار یافته است.
601/ 822/ جم