به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگ و هنر پایگاه اطلاع رسانی فقه حکومتی وسائل، خانم فریبا علاسوند، عضو هیئت علمی مرکز مطالعات زنان در نشست تخصصی «زن و خانواده» با عنوان فمنیست اسلامی که در مدرسه اسلام شناسی حضرت زهرا(س) برگزار شد، گفت: به نظر می رسد که ترکیب فمنیست اسلامی یک ترکیب متناض است و کسانی که خودشان را فمنیست اسلامی قلمداد می کند این تفکر را ندارند.
وی درادامه درباره تبیین این دیدگاه از سوی خودشان گفت: آنها معتقدند که اسلام و فمنیست با یکدیگر ضدیت ندارند که مجبور شویم یکی را به نفع دیگری کنار بگذاریم به طوری که اگر فمنیست شدیم دیگر مسلمان نباشیم و اگر مسلمان شدیم دیگر فمنیست نباشیم.
عضو شورای فرهنگی اجتماعی زنان با بیان اینکه البته فمنیست های اسلامی حرف سومی را هم منطقی نمی دانند و آن را قبول ندارند، اظهار کرد: این حرف سوم اینست که هرکس هر جای دنیا در دفاع از حقوق زن صحبت کند یک فمنیست است و این موضوع پیش فرض آنان است.
علاسوند با بیان اینکه اگر مسلمان از حقوق زنان دفاع کند فمنیست مسلمان می شود، اظهار کرد: تعبیر دیگری هم وجود دارد که کسانی که فمنیست اسلامی هستند و یا گروه های دیگر که فمنیست مضاف به حساب می آیند مانند فمنیست های طرفدار محیط زیست و یا فمنیست های سیاه و همه کسانی که یک پسوندی برای فمنیست دارند همه آنها معتقدند که ما یک قرائت و خوانش یک دستی از فمنیسم ارائه بدهیم که اگر کسی خودش را با آن هماهنگ نکرد نتواند بگوید که فمنیست هستم و مجبور بشود که بگوید فمنیست نیستم.
وی با بیان اینکه قرائت مطلقی ازفمنیست داشته باشیم به دهه 70 قبل ازمیلاد برمی گردد و قبل از آن حرف فمنیستها این است که می توان فمنیست های متعدی داشت که از آن جمله فمنیست اسلامی است، تصریح کرد: در واقع آنان یکپارچه انگاری سنت فمنیست را مخالفند چرا که به آنها این امکان را می دهد که فمنیست خودشان را داشته باشند.
دین یک بر ساخت پدرسالانه است
علاسوند درادامه با بیان اینکه آنان با مقوله اینکه دین یک بر ساخت پدرسالانه است مخالفند، اظهارکرد: بسیاری از فمنیست ها و مارکسیست ها این را می گویند و اکثر طیف آنها این موضوع را باور دارند و آنها می گویند شما از هر طرف که به دین نگاه کنید پدرسالاری در نهاد آن است.
وی افزود: شاید فمنیست های مسیحی حق داشته باشند وقتی که از تخصیص پدر و پسر در آنجا صحبت می کنند و مادری در آنجا جایی ندارد و ممکن است شما بگویید که ما در اسلام هم خدای مادر نداریم اما خدای پدر هم نداریم.
این استاد حوزه و دانشگاه تصریح کرد:اینها از همان ابتدا با آموزش درباره پدر و پسر صحبت می کنند و با این مخالفت می کنند و فمنیست های اسلامی با این موضوع که دین الزاما یک بر ساخت پدرسالانه است مخالفت می کنند.
وی افزود: بسیاری از الهیات دانهای فمنیست رد پدرسالاری را به عنوان پیش نیاز آزادی زنان از اشکال متنوع می بینند یعنی اگرکسی بخواهد ظلم علیه زنان را نقد کند ابتدا باید پدر سالاری را نقد کند چرا که منشا ظلم به زنان را همین پدرسالاری می دانند.
وی درباره نظام پدرسالاری گفت: پدرسالاری نظامی است پیدا و پنهان و رسوخ کرده در هر نظامی که براساس آن هر مردی به خودش حق می دهد که قیم زن باشد چه پدر، برادر و یا همسرش باشد و آن رفتار قیم مأبانانه هر مردی نسبت به زن را پدرسالارانه می گویند و می گویند هر چیزی که در خانواده ساخته می شود و نهادینه می شود به همه نظامات اجتماعی تسریع پیدا می کند.
به اسم دین و سنت پدرسالاری نهادینه، عمومی و فراگیر شده است
وی افزود: اینها می گویند آن ردپای پدرسالاری که ظلم را شروع می کند از خانواده شروع می شود و ربطی به بحث پدر ندارد و این حالت قیم مأبانانه را نسبت به پسرش و دیگران هم دارد و می گویند این منشا ستم و ظلم است و در نظامات دینی زنان به نام دین گرفتار ساختار پدرسالانه هستند و الهیات دانهای مسیحی می گویند که به اسم دین و سنت پدرسالاری نهادینه، عمومی و فراگیر شده است و آنها می گویند که پدرسالاری با دین همزاد هستند.
این استاد حوزه و دانشگاه افزود: بنابراین رد یکی از اینها به معنای رد دیگر یاست که اگر دین منکر شود پدرسالاری رد می شود و اگر پدرسالاری منکر شود، دین رد است و از طرفی اگرفمنیست پدرسالاری را انکار می کند دیگر نمی تواند با دین یکی باشد چرا که رد هر یک از اینها به معنای نپذیرفتن دیگری است.
فمنیست های اسلامی معتقدند که پدرسالاری زاییده اسلام نیست
وی افزود: اما فمنیست های اسلامی معتقدند که پدرسالاری زاییده اسلام نیست و قرآن تجسمی ازپدرسالاری ارائه نمی کند و اسلام می تواند با فمنیست جمع بشود و در نتیجه فمنیست اسلامی پیدا شود.
عضو شورای فرهنگی اجتماعی زنان تصریح کرد: بنابراین کسانی که از موضع دفاع از فمنیست اسلامی صحبت می کنند بر این اعتقادند که بین این دو تناقض نیست،اما ما می گوییم اگر اسلام را طوری تفسیر کنیم که پدر سالاری در آن نبود و آن را به فمنیست نزدیک کردیم اما خود فمنیست هم ارکانی دارد البته پدرسالاری جزو ارکان اسلام نیست اما فمنیست در ارکان خودش یک قرائت ثابت دارد که آن قرائت از برابری، آزادی جزو ذات فمنیست است و اینها را چطور شما می خواهید اسلامی کنید.
نظام خانواده به عنوان یک نظام عمودی و سلسله مراتب است
وی ادامه داد: اگر پدر سالاری هم به معنای نظام عمودی در خانواده باشد این را در دین داریم نه پدرسالاری به عنوان ظلم بلکه اینکه نظام خانواده به عنوان یک نظام عمودی و سلسله مراتب است و در اسلام تحت هیچ عنوانی نمی توان آن را تغییر داد که در مرحله اول برای پدر و مادر نسبت به فرزندان و برای همسر نسبت به زن است و هر طور که این موضوع را نرم کنیم باز هم این موضوع وجود دارد و این نظام عرضی نیست و عمودی است.
عضو هیئت علمی مرکز مطالعات زنان ادامه داد: برخی وقتی که می خواهند بگویند فمنیست اسلامی چیست این تعبیر را به کارمی برند که اصطلاح فمنیست اسلامی به معنای باورمندی به مکتبی اعتقادی در مقابل دین نیست و فمنیست اسلامی به معنای یک روش و یا روش شناسی است و این حرف بسیار مهم است.
علاسوند افزود: شما وقتی می خواهید یک موضوع را بفهمید یکی از روشهای فهم، روش فمنیستی است که در این روشها چند تا موضوع اصل و ابزار است مثل مفهوم جنسیتی و شما می خواهید اسلام را بشناسید باید حواست باشد که کلید واژه جنسیت را بشناسید و یکی مفهوم قدرت است که چگونه توزیع می شود و دیگری واژه مادری است و فمنیست یک روش تحلیل است.
وی ادامه داد: در واقع شما وقتی که می خواهید تحقیقی انجام بدهید، فمنیست برای مسلمان یک روش تحقیق است و مکتب من اسلام است و فمنیست روش من است و اگر بخواهیم تحقیق کنیم باید برای این کار از شاخص های جنسیتی استفاده شود.
عضو هیئت علمی مرکز مطالعات زنان با بیان اینکه فمنیست به شما روش تحقیق می دهد که قرار است از ابزار تحلیلی و روش و مفهوم پردازی و زبان اصطلاحی آن استفاده شود، همچنان که درباره دیگر مکتب های روش شناختی این اتفاق می افتد، اظهارکرد: برخی از نویسندگان خود را فمنیست اسلامی می پذیرند و برخی نمی پذیرند ولی آنان باز هم از زبان فمنیستی واز همان ادبیات استفاده می کنند.
وی افزود:«شیخ» فمنیست آفریقایی می گوید مسلمانانی که دل مشغول آرمانهای عدالت جنسیتی در دین خودشان هستند و تعهد فمنیستی دارند باید ضمن نقادی از تفاسیر پدرسالانه دین، گفتمان های نو استعماری درباره اسلام را هم نقادی کنند و این موضوع مهم است.
این استاد حوزه و دانشگاه تصریح کرد:در واقع کسانی که فمنیست اسلامی را می پذیرند حرفشان اینست که فمنیست و اسلام را پذیرفته اند و وقتی اسلام را در کنار این فمنیست پذیرفته بدین معنا است که همه فمنیست را قبول ندارد چرا که به آن قید زده است و وقتی اسلام را پذیرفته درواقع می خواهد بگوید که من قرائت متفاوتی از اسلام دارم.
وی با بیان اینکه «شیخ » به آن اصرار دارد از آنجا که فمنیست اسلامی نه به صورت مطلق فمنیست را قبول کرده است و نه آن قرائت های دیگری که مردان از اسلام دارند و یک تعهد دیگر نسبت به اسلام دارد و می خواهد بگوید که اسلام یک دین عدالت جو است و هرکس غیر از این را بگوید در واقع اسلام را نفهمیده است، اظهارکرد: در واقع این تعریف را کسانی دارند که نگرش شرق شناسی را انکار می کند.
علاسوند افزود: کسانی که اسلام را در ردیف مسیحیت و یهودیت می گذارند و آن را به عنوان یک برنامه قدیمی و کهنه و کنار گذاشته، بررسی می کنند آنها هم اسلام را خوب نفهمیدند.
فمنیست اسلامی یکی از فعالترین پاسخ های قرآن در روزگار ما به برقراری عدالت است
وی با بیان اینکه فمنیست اسلامی همانطور که همه فمنیست های دیگر را نمی پذیرد و باید تحلیل های نو استعماری را درباره فمنیست نقد کند چرا که نو استعماری، استعمار اندیشه ای است و دیگر جنگ نظامی در کار نیست، اظهارکرد:نو استعمار بر روی مغزها اثر می کند و بیشتر شرق شناسی ها در بستر نو استعماری انجام شده است و در واقع «شیخ» معتقد است فمنیست اسلامی یکی از فعالترین پاسخ های قرآن در روزگار ما به برقراری عدالت است و در واقع می رسیم به این نتیجه که آنها قرائت نزدیکی به ما یعنی زن انقلابی نسبت به زن دارند ولی خودشان الگو نداشتند.
عضو شورای فرهنگی اجتماعی زنان ادامه داد: به خاطر همین است که از شخصیت هایی که بسیار ستایش می شود بانو سکینه است بانویی که 80 سال عمر کرده است و برایش تاریخ نوشته اند که چه برنامه هایی داشته و تأثیراتی داشته و حضرت زینب(س) را هم معرفی می کنند و حتی عایشه را، یعنی حرکت عایشه برضد امیرالمومنین(ع) یک حرکت سیاسی اجتماعی و ساختار شکنی است وبرخی معتقدند که عایشه یک زن قدرتمند است که برخلاف ساختار قدرت توانسته است حرکت کند.
دوره مدرن، دوره ساختارگرایی است
وی درادامه در بخش دیگری از سخنان خود درباره الزامات دوران مدرن گفت: دوره مدرن، دوره ساختارگرایی است و شما می گویید نظام سازی که همان نظم دادن به حیات اجتماعی و سیاسی و نظم دادن به تئوریهایی است که در آن تئوریها فضای اجتماعی سیاسی منضبط و ساخته می شود و تمدنها براساس ساختارها شکل می گیرد.
علاسوند با بیان اینکه گروه دیگر معتقدند که وقتی انسانها قرار است درساختارها زندگی کنند خلاقیت و نوآوری آوری آنها تحت الشعاع قرار می گیرد و رشد نمی کنند، تصریح کرد: اینها مخالف ساختارها هستند که شامل ساخت در روش هنری تا ساخت در نت موسیقی و ساخت قدرت و اقتصاد هستند که اینها گروه های پساساختار هستند که به شالوده ها و ساختارها معتقد نیستند.
وی با بیان اینکه شرق شناسی دو مرحله دارد یک مرحله شرق شناسی قبل از «ادوارد سعید» است که شرق شناسی سنتی است و یکسری افرادی که بغض از اسلام و مسلمانان داشتند براساس سفرهای خودشان و دیده هایشان تعریف و حکایتی از شرق می کردند که در شرق یکی ازمباحث مهم دین است و در بین دینها، دین اسلام در شرق متمرکز است، تصریح کرد: در این وضعیت به مطالعه اسلام هم می رسند و ازکتاب های شرق شناسی توقعشان اینست که تصویری از اسلام، زن مسلمان و علما اسلامی و وضعیت های اجتماعی سیاسی شرق تحویل بدهد و گاه این تصویرها سیاه است که برداشت ها و قضاوت های شخصی را در مباحث شرق شناسی دخالت داده اند و اسلام را از زبان شرق شناسان غربی ها می خوانند و می فهمند مثل اسلامی که در افغانستان و پاکستان وجود دارد و اینها به عنوان نماد اسلام معرفی می شوند و همچنین اسلامی که در بسیاری از کشورهای اهل سنت بود.
جریان نو استعماری از اسلام یک قرائت نادرست داد
وی ادامه داد: به دنبال ارتباطاتی که پیدا شد ودانشمندان اسلامی که کتاب های آنها ترجمه شد و با پیدا شدن نسل جدید تری در بین دانشمندان روشنفکر غربی جریان نوشرق شناسی شکل گرفت و گفتند به جای اینکه ما از قول غربیها شرق را بشناسیم باید از زبان خود شرق آن را شناخت وافراد اجازه بدهند که خودشان حرف بزنند و گفتگو کنند و یکی از کسانی که تحقیق کرده است ادوارد سعید است و در بحث نوشرق شناسی می گویند که ما باید جریان نو استعماری را که از اسلام یک قرائت نادرست دادند و اسلام را با پدرسالاری و دیگر موارد یکی کردند نقد کنیم چرا که ما خودمان می دانیم که اسلام اینگونه نیست.
عضو شورای فرهنگی اجتماعی زنان با بیان اینکه ما فمنیست های مضاف به عنوان نمونه فمنیست رادیکال، لیبرال، چپ و روانکاوانه، چند فرهنگی، یهودی، مسیحی سیاه، همجنس گراها، الهادی و حرف خیلی داریم، اظهارکرد: در واقع آنها می گویند وجود این فمنیست های مضاف ممکن است وجه عمل گرایانه داشته باشد.
وی افزود: برخی کلید واژه های فمنیست را درباره محیط زیست تحلیل کردند که اگر آلودگی محیط زیست برای زنان باردار پیش بیاید دو نفر آسیب می بینند ولی درباره مردان همیشه یک نفر است و در واقع کسانی که خواستند در یک محیط محدودتر و معینی مشغول به کار کنند خودشان را به یک فمنیست خاص محدود کردند.
علاسوند ادامه داد: عده ای خواستند با تعلقات یهودی درباره فمنیست بحث کنند و به نتایج معینی برسند و تحولی در یهود ایجاد کنند و این ترکیب اضافی را درست کردند واگر کسی بگوید که فمنیست اسلامی است در واقع می خواهد با اهداف معین و مشخص در مکان خاصی کارکند و این فرق می کند با کسی که بگوید من فمنیست هستم چرا که معلوم نیست می خواهد کجا کارکند.
فمنیست اسلامی می خواهد تحولی در قرائت از اسلام برای خودش ایجاد کند
عضو هیئت علمی مرکز مطالعات زنان تصریح کرد: وقتی کسی گفت که فمنیست اسلامی است در واقع متوجه می شویم که او می خواهد تحولی در قرائت از اسلام برای خودش ایجاد کند و برای ارتقای وضعیت زنان مسلمان کار کند و این کار عمل گرایانه تر است .
وی درادامه درباره دیدگاه «بارلاس» درباره فمنیست اسلامی گفت: «بارلاس» معتقد است فمنیست اسلامی از برابری جنسیتی دفاع می کند و او به لحاظ سیاسی اینگونه فمنیست ها را لازم می داند چرا که برای فعالیت سیاسی برند نیازاست.
این استاد حوزه و دانشگاه تصریح کرد: فمنیست ها می گویند وقتی کسی بخواهد از برابری جنسیتی صحبت کند فقط باید از ادبیات فمنیستی استفاده کند و در نتیجه هر کس بخواهد از حقوق زنان دفاع کند به او برچسب فمنیستی می زنند و «بارلاس» می گوید من با این موضوع مشکل دارم که چرا فمنیستها این را قبضه کرده اند و برای خودشان نگه داشته اند.
فمنیستها اجازه نمی دهند کسی بدون انتصاب به فمنیست از آزادی و برابری زنان حرف بزند
وی ادامه داد: اگر کسی بخواهد یک تحلیل جنسیتی ارائه بدهد به او برچسب فمنیستی می گویند و این نشانه آن است که آنان به دیگران اجازه نمی دهند که کسی بدون انتصاب به فمنیست از آزادی و برابری زنان حرف بزند حالا از هر زبانی که بخواهند استفاده کند حتی اگر زبان، زبان دین باشد.
این استاد حوزه و دانشگاه در ادامه با طرح این پرسش که آزادی و برابری به چه معناست، گفت: وقتی که قرار است از برابری مطلق سخن گفته شود این حرف فمنیستی است و مربوط به ما نیست و تمامیت های فمنیستی وجود دارد و وقتی که می گوییم فمنیست اسلامی در واقع امکان این موضوع که به نحو دیگری دیده شود را سلب می کنیم و این آن چیزی است که« بارلاس» با آن مشکل دارد که وقتی کلمه فمنیست آورده می شود باید از ادبیات آنها استفاده کرد.
تلاش فمنیست اینست که می خواهد یک فرا روایات با موضوع برابری را در دامن خودش جای دهد
وی ادامه داد: تلاش فمنیست اینست که می خواهد یک فرا روایات، روایت مسلط و گفتار مسلط هر گفتگویی با موضوع برابری را در دامن خودش جای دهد و برخی می گویند قدمت فمنیست به اندازه تاریخ است و اولین کسی که در تاریخ اعتراض کرد که چرا مردان با زنان برابر نیستند یک فمنیست است وآنان این گونه تاریخ را به تصرف در می آورند که البته این موضوع امپراطور طلبانه و تقلیل گرایانه است.
عضو شورای فرهنگی اجتماعی زنان درادامه بیان دیدگاه های «بارلاس» گفت: یکی از دلایل اصرار بارلاس به این امر که فمنیست اسلامی خوانده شود اینست را خودش اینگونه عنوان می کند که زنها و مردها به طور برابر انسان هستند ما با این مشکلی نداریم و این حرف فمنیست نیست و دو تا موضوع است به خاطر ابرروایت فمنیست که خود را اینگونه مطرح کرده است که فمنیستی کشفی است که فقط مربوط به آنان است.
اولین جایی که درباره حقوق زنان در آن دین صحبت می شود اسلام است
وی با بیان اینکه اولین جایی که بحث برابری انسانها به چالش کشیده می شود و درباره حقوق زنان در آن دین صحبت می شود اسلام است، تصریح کرد: می توان این کلیشه آنان را شکست و این موضوع امکانپذیر است وبرای آنها عجیب است که اسلام در برهه ای به زنها میدان پیشرفت و علم آموزی داده است.
علاسوند با ابراز تأسف نسبت به نبود منابع تاریخی درباره پیشرفت و علم آموزی زنان در برهه ای خاص از تاریخ اسلام گفت: این جریانات دردین اسلام باقی نماند و می توان گفت که حتی ما هیچ آماری نداریم که زنان در پناه علمای دینی به رشد و تعالی دینی رسیدند چرا که یک جریان سرکوب گری همواره وجود داشته است.
وی با بیان اینکه انقلاب اسلامی تشیع ناب را مطرح می کند و رهبران دینی فضای آن را فراهم می کنند ، تصریح کرد: «بارلاس» می گوید چنین تشخیصی که من دارم این موضوع را در سالها پیش از فمنیستی از خود قرآن گرفتم و بنابراین متون فمنیستها به من ایده ندادند و مفاهیمی که خود بارلاس هم استفاده می کند مفاهیمی هستند که در واقع فمنیست هم به کار برده است و از این لحاظ حرفی ندارد که فمنیست استفاده کرده و در واقع بارلاس انحصار این تفکر آزادی و برابری را قبول ندارد.
فمنیست ایده آزادی را سکولاریز کرده است
این استاد حوزه و دانشگاه افزود: نکته دوم اینکه فمنیست ایده آزادی را به گونه ای سکولاریز کرده است که فمنیستها اغلب مفروض می دارند که اگر کسی مومن باشد در بند زنجیره هایی از آگاهی غلط است که جلوی آزادی را می گیرد یعنی ایمان و اعتقاد محدودیت هایی برای افراد می آورد.
وی ادامه داد: بدین معنا که شما هرجایی از کشورهای اروپایی که بروید آنها فکر می کنند که حجاب اجباری از طرف همسرانشان است و آنها خودشان اختیاری در این موضوع ندارند و همیشه فکر می کنند حجاب اجباری است و باور نمی کنند که زن مسلمان در خانه خودش اجباری به حجاب ندارد.
عضو شورای فرهنگی اجتماعی زنان تصریح کرد: طرفداران این دیدگاه آزادی را به گونه ای سکولاریز کرده اند که حتی قید و بندهای شخصی که خود افراد برای خودشان قائل هستند را هم نمی پذیرند و آنها معتقدند که انسانها آزادند مگراینکه آزادی آنها سبب محدودیت آزادی دیگران بشود و آنجایی که امنیت و آزادی دیگران سلب می شود باید این آزادی محدود شود.
تفکر غربی اخلاق معنوی را در چارچوب زندگی مادی می فهمد
وی با بیان اینکه ما از اخلاق مفهوم حداکثری داریم و از عرفان مفهوم های دیگری داریم که آنها ندارند ، اظهار کرد: از آنجا که آنها این مفهوم ها را ندارند بخشی از زندگی آنها فقط زندگی مادی است و حتی اخلاق معنوی را در چارچوب زندگی مادی می فهمند بدین معنا که اخلاق باید به اندازه ای باشد که مورد نیاز است.
عضو شورای فرهنگی اجتماعی زنان با بیان اینکه در جامعه ما حجاب رعایت می شود و در عین حال دروغ به وفور گفته می شود و آنها حجاب ندارند اما دروغ نمی گویند، تصریح کرد: آنها دروغ نمی گویند چرا که دروغ مضر به حیات اجتماعی است و به آن چیزی که اعتقاد دارند برای آن تمرین کردند ودر عین حال تقلب هم ندارند چرا که مضر به حیات اقتصادی آنها است.
وی درادامه با انتقاد از اینکه ما اسلام را به صورت اجرایی بیان نکردیم، گفت: اما آنها اخلاق و معنویت را آنقدر نیاز دارند که به زندگی مادیشان ضرر نرساند و به قواعد جمع و جمع گرایی تا آنجایی اهمیت می دهند که آزادی یکدیگر را مخدوش نکنند و به این آزادی که به دیگران کاری نداشته باشد، کاری ندارد و این همان فردگرایی است وآنان برداشت های عرفانی و معنوی و حداکثری ما را ندارند.
عضو شورای فرهنگی اجتماعی زنان با اشاره به دورانی که اسلام در کشور رعایت شده است، تصریح کرد: در کشور خودمان در اوایل انقلاب و در دوران جنگ اسلام را رعایت می کردیم اما در حال حاضر اسلامی نیستیم چرا که فساد و فقر و فحشا در ایران کم نیست، بلکه زیرپوستی است.
وی درادامه به مقایسه و بررسی وضعیت زنان در ایران و کشورهای آمریکایی و اروپایی پرداخت و گفت:در ایران با وجود همه مسائل زنها امنیت دارند و در عین حال ممکن است مواردی هم تجاوز وجود داشته باشد اما موردی است و نمی توان گفت که امنیت نیست و در کشورهای آمریکایی و اروپایی هم امنیت فوق العاده عالی وجود دارد یعنی اگر کسی به زنی نگاه اشتباهی داشته باشد زنها می توانند شکایت کنند و این امنیت وجود دارد.
این استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: در این کشورها امنیت زنان را قانون کردند و به همین دلیل زیرساخت های آن را هم ایجاد کردند اما در عین حال خیلی گل و بلبل هم نیست و خشونت پنهان و خانگی دارند چرا که الکل وجود دارد.
علاسوند درادامه با نقدی بر فرهنگ نادرست آمریکا درباره دختران و زنان گفت: اگر در فرهنگ آمریکایی یک دختر 17 تا 18 ساله هم خوابگی را یکبار تجربه نکرده باشد خانواده اش او را به دکتر می برند چرا که متأسفانه مسئله آزادی جنسی آنقدر نرمال است که اگر کسی خویشتن داری کند به شدت تحت فشارفرهنگی و روانی جامعه است.
عضو شورای فرهنگی اجتماعی زنان ادامه داد: چرا که مقوله آزادی و جدایی دختران از خانواده یک فرهنگ طبیعی است و آنجا این مسئله جا افتاده است و در همین جوامع مخالفین سقط جنین و روابط جنسی هستند که آنان تحت فشار فرهنگی هستند.
وی ادامه داد: درآمریکا میلیاردها دلار صرف آموزش های جنسیتی می شود و از طرفی برنامه های خویشتن داری هم دارند و این اقلیت است و در ذات فرهنگ آنها برای آزادی برنامه ریزی کرده اند و مفهوم آزادی مقدس ترین مفهوم در آمریکا است اما اروپائیان به این موضوع اصرار ندارند.
در کشورهای امریکایی و اروپایی مخالفت با مباحث فمنیستی و آزادی به راحتی بیان نمی شود
وی افزود: تحقیقات در این کشورها مداوم انجام می شود که چقدر سقط جنین بر روی جسم زنان ضرر دارد اما چهره غالب آمریکا،فرهنگ این روابط است و درعین حال جامعه آنها چند فرهنگی است و در این کشورها مخالفت با مباحث فمنیستی و آزادی به راحتی بیان نمی شود و سیستم قدرتی آنها اینگونه است.
عضو شورای فرهنگی اجتماعی زنان تصریح کرد: آنها می خواهند سطح خشونت را پایین بیاورند درحالی که مبادی خشونت را نگهداشته اند و تا وقتی که الکل است خشونت هم هست وبه همین دلیل به سمت ارضای روش های جنسی از طریق غیر انسان رفتند که دیگر خشونت علیه انسان انجام نشود و حتی آنها خوابگاه مختلط دارند در حالی که خوابگاه مختلط در همه دنیا غیر قانونی است.
استعمار نو، عجیب و غریب و پیچیده است چرا که رو بازی نمی کنند
وی با بیان اینکه استعمار اینها عجیب و غریب است و به راحتی نمی شود آن را درک کرد و پیچیده است چرا که رو بازی نمی کنند، اظهارکرد: آنان یک سیستم عجیبی دارند که ظلم آشکاررا به راحتی متوجه نمی شوید و به همین دلیل مردم آنها دچار رخوت هستند و اعتراض نمی کنند و انقلاب به پا نمی دارند چرا که آنها به روشهایی راضی نگه داشته می شوند./934/ص
تهیه و تنظیم: فاطمه ترزفان