vasael.ir

کد خبر: ۴۹۹۷
تاریخ انتشار: ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۳:۱۶ - 03 May 2017
در نشست تخصصی «زن و خانواده» با عنوان فمنیست اسلامی از سوی عضو هیئت علمی مرکز مطالعات زنان مطرح شد؛

پایگاه نظری فمنیست ایرانی معلوم نیست

پایگاه سائل ـ عضو هیئت علمی مرکز مطالعات زنان گفت: فمنیست ایرانی التقاطی است یعنی اینکه معلوم نیست از کدام تئوری حمایت می کند و این صدمه می زند واین درحالی است که در غرب کسی با نماد حجاب کاری ندارد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی فقه حکومتی وسائل، فریبا علاسوند، عضو هیئت علمی مرکز مطالعات زنان در نشست تخصصی «زن و خانواده» با عنوان فمنیست اسلامی که در مدرسه اسلام شناسی حضرت زهرا(س) برگزار شد، گفت: فمنیست اسلامی دو دسته اند گروه اول که می گویند ما هستیم و می خواهیم با اتکای به آموزه های اسلامی یک قرائت زمانه ای ارائه کنیم و در عین حال حواسمان است که کسانی که ما را به عنوان مسلمان بررسی می کنند قرائت و فهم آنها عادلانه نیست و ما هم آنها را نقد می کنیم.

وی ادامه داد:  گروه دوم می گویند ما فمنیست اسلامی را قبول نداریم چرا که این ترکیب تناقض دارد و می خواهیم فهم خودمان را به عنوان یک زن از اسلام ارائه کنیم که نشان بدهد اسلام در درون خودش آنقدر غنی است که برابری و عدالت را برای زنان فراهم کند و درباره چگونگی روش آنها جای بحث است.

این استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه فمنیست اسلامی را، خیلی محتمل است که بتوانیم این واژه را جایگزین کنیم و این دو واژه را خرد کنیم و از دل دغدغه مندان بزرگ فمنیست اسلامی، اسامی جدید برای آنها بیاوریم، اظهارکرد: به عنوان نمونه بگوییم چشم انداز زنانه از اسلام یا نگوییم فمنیست اسلامی چرا که  در بین همین افراد کسانی هستند که با شعار فمنیست اسلامی هیچ آثاری از اسلام در آنها نیست  به طوری که نه نماز می خوانند و نه حجاب دارند و به دستورالعمل ها ی اسلامی مقید نیستند.

 وی ادامه داد: بهتر است بگوییم فمنیست مسلمان که بار تئوریک ندارد چرا که وقتی می گوییم فمنیست اسلامی مثل فمنیست مارکسیستی یعنی حرفهای تئوری، نظری و اندیشه ای دارد اما وقتی می گوییم فمنیست مسلمان در واقع این آدم همان فمنیست آمریکایی است و اندیشه ها را دارد فقط مسلمان است و واقع گرایانه تر است و می توان جایگزین های محتوایی برای فمنیست اسلامی آورد که این تفکر را به صورت کامل توضیح بدهد.

عضو هیئت علمی مرکز مطالعات زنان  ادامه داد: و  یا حتی می توان فمنیست نگوییم و در این صورت شامل حال ما هم می شود که می خواهیم فهم خودمان از اسلام را داشته باشیم و بگوییم اسلام پدرسالارانه نیست  چرا که برخی برداشت نادرستی از اسلام داشتند که به خورد دیگران دادند.

 وی با بیان اینکه ما یک جریان میانه رو هستیم و رادیکال نیستیم و نمی گوییم که فقه یعنی مردانه بودن و مردانه فکر کردن و از طرفی آنقدر خوشبین نیستیم که هر کس برداشتی از اسلام داشته خودش یک مشکلی داشته است، تصریح کرد: خیلی از عناوین و تفسیرها باعت دستاویزی برای دیگران شده است.  

این استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه ما قرائت سنتی را از اسلام نداریم و از طرفی قرائت غربی هم نداریم، اظهار کرد: طبق سخنان رهبری باید یک الگوی سوم داشته باشیم که لازم است برایش اسم گذاشته شود.

  برخی با تفکر امام راحل درباره مشارکت اجتماعی زنان مخالف هستند

عضو شورای فرهنگی اجتماعی زنان تصریح کرد: برخی با تفکر امام راحل درباره مشارکت اجتماعی زنان مخالف هستند و بسیاری از علما این الگو را قبول ندارند اما شخصی که به موقع ازدواج کرده و درس خوانده و فرزند دارد و در عین حال در جامعه هم موثر است باید به عنوان یک هویت و الگو در جامعه مطرح شود البته برخی ها در این زمینه کار می کنند اما هنوز فراگیر نشده است.

وی با بیان اینکه ما در این فضاهای کار نمی کنیم که در سطح بین المللی حضور داشته باشیم و تلاش کنیم که مقام مشورتی در سطح سازمان بین الملل بگیریم، تصریح کرد: مقام مشورتی جایگاهی است که تشکیلات زنان در سطح بین الملل راجع به بحث آنان باید با اینها مشورت کند و در اجلاس ها موثر هستند و اینها سیستم دارند.

 وی افزود: باید تلاش کرد که از لحاظ بین الملل  به مقام مشورتی  دست یابیم و برای رسیدن به این هدف باید یک NGO فعال داشته باشید چرا که اینها  در ادبیات سازمان ملل نمی توانند ما را حذف کند و  فقط می توانند از ابزار خودش ما را حذف کنند  چرا که وقتی این بحث را باز کرده است هرکس که فعالیت کند می توانند به مقام مشورتی برسد ما ابزارش را به دست نمی گیریم، کار نمی کنیم و تشکیلات نداریم و درعین حال الگوی سوم هنوز نامفهوم است و نیاز به اسم دارد و باید این فعالیتها گسترده تر انجام شود.  

علاسوند افزود: ما دو عرصه داریم که برخی در عرصه نظری کار می کنند و برخی باید اینها را تبدیل به کنشهای اجتماعی کنند ما در بحث کنش های اجتماعی لنگ هستیم در دولت قبل حدود 500 تا 600 « NGO » مجوز فعالیت گرفتند اما بسیاری از آنها ظاهری بودند و دربین آنها طلبه ها و دانشجویان متدین اندک شمار بودند و فقط در تهران برخی از آنها به صورت فعال کار می کنند.

فمنیست اسلامی فقط با رنگ و لعاب اسلامی است 

عضو هیئت علمی مرکز مطالعات زنان با بیان اینکه در بحث فمنیست اسلامی یک گروه هستند که فمنیست اسلامی را طرح کردند وآن را دنبال کردند و به عنوان یک استرتژی و به مثابه یک تاکتیک به فمنیست اسلامی نگاه می کنند و نفوذشان در کشورهای اسلامی با ابزارها و اندیشه ها و آرای فمنیست غربی ممکن نیست، اظهارکرد: این گروه با رنگ و لعاب اسلامی این کار را انجام می دهند مثل زیبا میر حسینی که تعلق خاطری به اسلام ندارند و با این ادبیات کار می کنند.

وی ادامه داد: گروه دوم در واقع کسانی هستند که می گویند اسلام ظرفیت دارد که فمنیست بشود و نیازی به فمنیست غربی نیست اما برای اینکه فمنیست اسلامی داشته باشند باید در فهم خودشان از اسلام تغییراتی بدهند و گرنه نمی توانند فمنیست اسلامی داشته باشند.

علاسوند افزود:اینها از مباحثی مانندکنار گذاشتن قرآن و سنت محوری و امثال آن استفاده کنند ومی گویند با این اسلامی که ما در پیش داریم نمی توان فمنیست شد و باید تغییر داد و همین گروه  از واژه اجتهاد خیلی استفاده می کنند و خانم ملاوردی در سالهای قبل و در حال حاضر فقط از اجتهاد پویا و مقتضیات زمان و مکان صحبت می کند.

 عضو هیئت علمی مرکز مطالعات زنان  افزود: یک عده ای هم تقسیم بندی می شوند در فمنیست اسلامی که خودشان را فمنیست اسلامی نمی دانند و می گویند حرف ما اسلام است و چشم انداز زنانه می گویند و از لحاظ  قلبی به اسلام تعلق خاطر دارند. 

پایگاه نظری فمنیست ایرانی معلوم نیست

ویادامه داد: فمنیست در ایران معلوم نیست کنش گر است که پایگاه نظری آن مشخص نیست و برخی رادیکالی صحبت می کنند و پایگاه نظری فمنیست ایرانی معلوم نیست.   

علاسوند درادامه با طرح این پرسشها که فمنیست های مسلمان چطور تقسیم بندی می شوند؟به لحاظ مبانی آنها چه می گویند و فمنیست دنبال چیست و چه کسانی فمنیست اسلامی هستند، اظهارکرد: در این دسته بندی کسانی هستند که اندیشه ساز و تئورسین و فعالیت معرفتی دارند و می نویسند و تدوین می کنند و اندیشه فمنیستی را در چارچوب اسلامی بسط می کنند و گروه دیگر فعالین اجتماعی هستند و تأثیرات آنها بیشتر است.

شبکه سازی گروه های فمنیستی

وی با بیان اینکه این فعالین اجتماعی به طرف مقابل نمی گویند که این حرف فمنیستی است چرا که می خواهند تأثیر توده ای داشته باشند و شبکه سازی می کنند، تصریح کرد: مثلا برای فارسی زبانان گروه فمنیستی می سازند و آنان به سمت شبکه سازی ها رفتند و هویت و ملیت را هضم می کنند  

این استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه سیاست پست مدرنیسم اینست که مرزهای جغرافیایی را از بین ببرد، اظهارکرد: به همین دلیل فمنیست شرقی، هند و چینی بارها جلسه گذاشته   و در شبکه سازی هویت خودشان را بسط می دهند و به عبارتی خواهری را توسعه می دهند.

وی با بیان اینکه کسی که سناریو را می نویسد اگر خودش آدم متفکری باشد اندیشه می سازد و در این میان  تهمینه میلانی وسط است و خودش مصرف کننده نیست و تئوریسین و اندیشه ساز است و در عین حال در  کنش گری هم تقسیم بندی نمی شود، اظهارکرد: شادی صدر کنش گر است و نوشین احمدی خراسانی تحلیل گر است و شیرین عبادی معلوم نیست که کیست و خالی تر از اینها است.

نگرش های نو استعماری یا قرائت های از بیرون نسبت به مسلمانان

علاسوند با بیان اینکه گاهی مواقع استعمارگران که خودشان هزار مشکل دارند یک پتکی می سازند که ما به سر خودمان بسازیم و این فمنیست است، تصریح کرد: آنان  با فمنیست مسلمانان را سرکوب کردند و با شاخص های فمنیستی سنجیدند و گفتند شما عقب هستید و ما بازی می خوریم .

وی با بیان اینکه به عنوان نمونه  به ما گفتند در سیاست گذاری جنسی ما رتبه 146 داریم، تصریح کرد: در این سیاستگذاریها یکی از شاخص ها اشتغال است و از آنجایی که در ایران  مردان نان آور هستند به همین دلیل اشتغال مردان و زنان 50 به 50 نیست.

 این استاد حوزه و دانشگاه  با اشاره به دیدگاه «لیلا احمد» گفت: نظم ویکتوریایی در واخر قرن هجدهم که معتقد بودند زنها باید خانم باشند و در را برایشان باز کنند در واقع این همان دورانی است که دوره عقب نگه داشتن زن در قالب شیک و کادو پیچیده بود و آنها نگفتند که زنان طبقه کارگر این ویژگی ها را دارند.

 وی ادامه داد: فمنیست ها خودشان منتقد این دوره هستند چرا که «لیلا احمد» می گوید در   دوره ویکتوریایی، ایده سرکوب زنان توسط مردان را ریشخند می کردند اماذ در عین حال در همین زمان زبان فمنیست را برای اهداف استعماری به کار گرفت و استعمار علیه فمنیست در کشور خودش مبارزه می کرد.

وی با بیان اینکه همین استعمار در آن زمان درباره زنان معتقد بود که کار و اشتغال حقوق زنان را تأمین نمی کند و زنها اگر در خانه باشند بهتر است، اظهارکرد: در کشورهای اسلامی هم همین فمنیست به کار گرفته شود و خودشان قبول نداشتند مثل الان که آنها قبول ندارند وبه همین دلیل فمنیست استعماری را متوجه دیگر فرهنگ ها کردند و مطابق با آن ابزار فمنیستی می ساخت چرا که نیازهای کشورهای آفریقایی و آسیایی متفاوت بود.

علاسوند ادامه داد: از آنجا که در ایران نیاز به تغییر فرهنگ است فمنیستی که به ایران آمد فمنیست فساد بود و آنجا در کشورهای غربی خودشان معترض بودند که چرا زن باید اینهمه عریان در جامعه حاضر باشد و اینهمه آرایش دارد و استعمار متعهد به مردسالاری، در ایران مردسالاری را سرکوب می کند.

فمنیست در کشور ما درست زاییده نشد

وی با بیان اینکه آنان با ترویج این تفکر که اسلام اساسا زن را سرکوب می کند و مرد سالار است وارد ایران شدند، اظهارکرد: 20 تا 30 سال قبل از انقلاب آنان از شرایط معمولی خودشان عبور کرده بودند در حالیکه در ایران این نگرش منجر به برپایی رقاصه خانه و بی حجابی شد  چرا که فمنیست در کشور ما درست زاییده نشد و یکی از جهاتش اینست که خواسته های فمنیست غربی خواست همه زنان غربی است که به عنوان مثال می توان به خواست همجنس گرایانه فمنیست غربی اشاره کرد.

 علاسوند درباره افت گرایش فمنیستی در کشورهای غربی در زمانی که این گرایش در ایران جدید بود، گفت: یکی از علتها اینست که آنان بخش زیادی از اهداف خودشان رسیده اند و و قتی نهضتی به هدفش می رسد بحث ها افت پیدا می کند وگاردن گزارش می دهد که 70 درصد زنان کانادایی اصلا فمنیست را نمی شناسند و فمنیست دغدغه و مسئله ذهنی آنها نیست وبه عنوان دغدغه اصلی آنها مطرح نمی شود.

تلقین ضد زن بودن اسلام توسط مبلغین مسیحی زن در قالب آموزش های خیاطی و گلدوزی

وی افزود: یک گروهی از مبلغین مسیحی یکی از کارهایی که در کشورهای اسلامی انجام دادند اینست که اسلام زنان را تحقیر کرد که اسناد طرح ها و پروژه های آنان در این زمینه وجود دارد و فعالیت آنها به این روش بود که برخی از مبلغین زن بودند و کسی نمی دانست که اینها زن هستند و در قالب آموزش های خیاطی و گلدوزی، تعالیم خودشان را آموزش می دادند و این جریان ضد زن بودن اسلام را  به زنان تلقین می کردند.

فهم اروپایی از حجاب

 علاسوند تصریح کرد: در برخی از تعالیم آنها گفته می شد که زنان مسلمان جوان فهم اروپایی از حجاب پیدا کنند و خادمان رسمی استعمار و مسیونرها و فمنیست های اروپایی می گفتند که فرهنگ های شما زشت و ناروا هستند و جامعه غربی، متمدن هستند و خودشان در جامعه خودشان در حال جنگ بودند و هنوز هم کلیساها در این جوامع به عنوان نماد عقب ماندگی معرفی می شوند و اینکه زنان در کلیساها حق برخی مقام ها را  ندارند اما در عین حال اصرار داشتند که دستگاه اسلامی را یک دستگاه ضد زن معرفی کنند.

فمنیست در ایران

عضو هیئت علمی مرکز مطالعات زنان با بیان اینکه فمنیست در ایران چند مرحله داشته است که شامل دوران مشروطه، پهلوی و دوران بعد از انقلاب است، تصریح کرد: دو دوره ای که مربوط به قبل از انقلاب است تفاوت های جدی با هم دارند.

وی افزود: در دوره مشروطه به خاطر اتفاقاتی که در فضای کشور می افتد متفاوت است و همین اتفاق در غرب هم افتاد و از آنجایی که فضای فرهنگی اجتماعی تغییر می کند و زنان به سراغ خواسته های خودشان می روند.

 این استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه در دوران مشروطه هم همین اتفاق می افتد و فضای سیاسی باز می شود و جلسات و گفتگوها بساط می شود و برخی زنان  با این جریان ها همراه شدند ، تصریح کرد: در این زمان آنان و دو دسته مطالبه داشتند یک دسته مطالبات آنها مثل بقیه مردان بود و با مردان مشارکت داشتند که چرا روزنامه نداریم و برخی مطالبات هم جنسیتی بود.

تحولات فمنیستی در دوران مشروطه و پهلوی

وی با بیان اینکه البته این مطالبات خیلی پیشرفته نبود و در این فضا اتفاقاتی افتاد که تشکل ها و انجمن هایی تأسیس شد و این موضوع خیلی کمک کرد و در اینجا فعالیت های جنبشی تمرین شد و حتی روزنامه زنان درست کردند، تصریح کرد: این کار به هویت آنها برای کار جنبشی کردن کمک کرد و تمرین فضاهایی بود که تا به امروز برای آنها سابقه نداشت و زمینه ساز خیلی از تحولات در موضوعات زنان شد.

وی ادامه داد:انجمنهای زنانه دوران مشروطه با توجه به اهداف و خواسته هایشان دو دسته بودند انجمن هایی که فقط اهداف جنسیتی داشتند و انجمن هایی که اهداف غیر جنسیتی هم داشتند مثل اتحادیه مخفی «نسوان» که مخفی کار می کردند و انجمن آزادی زنان هم در هین دوران شکل می گیرد و در این دوران مشروطه و در فضای جدید که خواست زنان است و در عین حال برای آنان امن است تحولات جدید روی می دهد.

عضو شورای فرهنگی اجتماعی زنان  با بیان اینکه برخی از آنها جلسه ای و مسلمان بودند و این مدل جدید را تجربه نکرده بودند، اظهارکرد: در این دوران  ساختارهای محدودی می شکند تا حدی که با زنان متجدد و تحصیلکره غربی آشنا می شوند و فعالیت های جنبشی را تمرین  می کنند واین فعالیت ها در همین حد باقی می ماند.

وی ادامه داد: در آن زمان حق تحصیل برای زنان مهم بود چرا که برای زنان وجود نداشت و به قوانین طلاق هم ایراد می گرفتند و در آن زمان ازدواج های تحمیلی بسیار بود و درباره حقوق برابر زن و مرد فقط تعداد انگشت شماری صحبت می کردند و این اعتراض شایع و پراکنده بود و از طرفی آنان به  وضعیت اندرونی زنان اعتراض می کردند و در مجلات خودشان می نوشتند.

 این استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد:  وقتی که فضاها بازتر می شود و باسواد می شوند ملی گرایانی که مقابل شیخ فضل الله هستند می خواهند تفکر جدید را  نشر بدهند  اما در عین حال حرفشان از تهران بیشتر شنیده نمی شود.

فمنیست دولتی در دوران پهلوی

وی درادامه با اشاره به تحولات فمنیستی در دوران محمد رضا پهلوی گفت: در پهلوی فمنیست دولتی می شود و این درحالی است که در غرب فمنیست خاص طبقه متوسط و مردمی است و دولتی نیست اما در ایران فمنیستی که پیدا می شود دولتی است و همان چیزی است که فمنیست استعماری آن را دنبال می کند که از طریق دولت ضد مذهب است و بحث آن کشف حجاب است.

عضو شورای فرهنگی اجتماعی زنان  افزود: از آنجایی که حجاب زن مسلمان اولین سنگری است که آنان به دنبال فسخ آن هستند و به وسیله رضاخان انجام می شود یعنی به وسیله همان روشنفکرانی که در ابتدا در کنار علما و مراجع بودند و سپس در مقابل آنها ایستادند و در دولت رضاخان وارد شدند و ابزار دست رضاخان برای این اصلاحات شدند که اولین این اصلاحات با حجاب شروع می شود که اگر فتح شود فتح الفتوح برای آنان است.

گسترش جریان غربی زنان از طریق کانون بانوان در دوران پهلوی

وی افزود: کانون بانوان به عنوان یک نهاد از سوی پهلوی تاسیس می شود تا جریان غربی مربوط به زنان را از طریق این کانون گسترش دهد و تشکلها و حرکت های سیاسی زنان را مهار کنند چرا که زنان مراجع و بزرگان دینی و کسانی که تعلق خاطر به دین هم دارند در این کانون هستند و آنها نمی خواستند فضا را برای مطالبه جنسیتی فراهم کنند و دیگر نهادها ملغی می شوند و فقط کانون بانوان و نهاد مدنی با این اهداف باقی می ماند.

این استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه آنها نفوذ اینچنینی می کنند به این شکل که مدل لباس را تغییر می دهند  و با مدل لباس چیزهای دیگر هم عوض می شود و بعد آرام ارام چیزی را درست کردند که خودشان می خواستند، تصریح کرد: در 1320 دوباره کانون بانوان ملغی می شود و سازمان دیگری جایگزین آن می شود و سازمان ملی زنان به ریاست اسد تأسیس می شود.

وی با بیان اینکه کشف حجاب را رضاخان برای زنان قرار داد، تصریح کرد: با این نقشه، آنان کانون بانوان را در مقابل طیف بسیار گسترده ای از زنان قرار دادند و بسیاری از زنان در این دوره و برهه با اصلاحات درباره زنان مخالف بودند وفقط تعداد اندکی از وابستگان به دولت و دربار با این موضوع موافق بودند و از آنجایی که کانون بانوان نتوانست این موضوع را مدیریت کند، ملغی شد.

عضو شورای اجتماعی فرهنگی زنان تصریح کرد: در زمان محمد رضا پهلوی سازمان ملی زنان تاسیس می شود و با توجه به اینکه کمونیستها هم در این دوران قدرت می گیرند شاه نه به این خاطر که به سمت خداگرایی می رود بلکه از آنجایی که کمونیسم به معنای نفوذ روسیه است و شاه تمایلی به آن نداشت و شاه گرایشش به انگلیس و آمریکا است و مخالفت با کمونیسم و توده به خاطر اهداف سرمایه داری است و به همین دلیل در بحث زنان سازمان هایی که رویکرد کمونیستی و توده ای دارند ملغی می شوند.

 تغییر فرهنگی از زن عفیف به زن بی بند و بار توسط سازمان ملی زنان در دوران پهلوی

 وی با بیان اینکه آنان این سازمانها را غیر قانونی اعلام می کند و سازمان ملی زنان را اشرف تاسیس می کند که الگویش را از سازمان ملی زنان آمریکا گرفته است که ابتدا شورا بود و سپس سازمان شد، اظهارکرد:این سازمان در آمریکا در دوره جنگ های جهانی ساخته می شود و در ایران در اواخر جنگ های جهانی تاسیس شد وتغییر فرهنگی از زن عفیف به زن بی بند و بار بیشترین کاری بود که این سازمانها انجام می دادند.

 علاسوند ادامه داد: اما این موضوعات را آنان مطرح نمی کردند و هدف خودشان را در قالب تلاش برای حق رأی زنان مطرح می کردند و آمریکا اعلام کرد که که ما نگران حقوق بشر در ایران هستیم و آنها با این شعارها می خواستند از زنان ابزار بسازند چرا که  زنان تعدادشان زیاد بود و زنان هم خوششان  می آمد که برای اولین بار رأی می داند.

وی درادامه درباره دیگر فعالیت های پهلوی درباره اصلاحات قوانین مربوط به زنان گفت: تغییر در قوانین خانواده که لایحه حمایت از خانواده را داشت که مخالفت جدی علما را به دنبال داشت چرا که مخالف قوانین اسلام بود و الگوسازی می کردند و این الگوها فسق و فجور بود از جمله دیگر فعالیتها در این راستا است.

جریان فمنیستی در ایران پس از انقلاب

عضو هیئت علمی مرکز مطالعات زنان  درادامه به بررسی جریان فمنیستی در ایران پس از انقلاب پرداخت و گفت: دهه 60 که دهه اول انقلاب بود بحثی از مباحث فمنیستی و زنان وجود ندارد البته یک دلیل آن جنگ است.

وی با بیان اینکه زنان فمنیست که تعلق خاطر به برنامه های شاه داشتند افت نکردند و وقتی فرمان امام در سال 60 برای حجاب آمد اینها در مقابل مجلس شورش کردندف تصریح کرد: اما در همین شرایط  آنقدر زنهای محجبه در مقابل آنها ایستادند و تعدادشان زیاد بود که نیروی انتظامی موظف می شود از زنان شورشی در مقابل زنان محجبه حفاظت کند.

این استاد حوزه و داشنگاه با بیان اینکه در این دوره جریان زن انقلابی متدین خانواده دار به عنوان یک جریان اصلی شد و در عین حال جریان ساز هستند، تصریح کرد: این زنان  در پشت جبهه  فعالیت می کنند و معلم هستند و آنان الگوی جدید مد نظر رهبر معظم انقلاب را ارتقاء می دهند.

وی ادامه داد: از دهه 70  به بعد وضعیت متفاوت می شود و کسانی که در گوشه و کنار و در محفل های کوچک سعی می کردند هویت ضد اسلامی خودشان را نگه دارند از این به بعد از محفل های خانگی خودشان خارج می شوند و جریان اجتماعی می شوند و اولین کار خودشان را با مطبوعات شروع کردند.

علاسوند تصریح کرد: در سال 72فائزه هاشمی این روزنامه را چاپ کرد و نوشین احمدی خراسانی( از فمنیست های ابرقدرت ایرانی و مهمترین فرد در حلقه مترجمین فمنیست در ایران) می گوید که درسالهای ریاست جمهوری خاتمی زنان جنبشی در روزنامه ها رسوخ کردند و ستون زنان را ایجاد کردند و گفتمان دفاع از حقوق مشروع زنان را به رویداد مدنی مملکت رساندند و در عین حال آنان چادری بودند و فضا را باز کردند وحتی به سیستم وصل بودند و در همین زمان فشارهای بین المللی هم داشتیم.

جریان فقها در ایران با جریان فقها در کشورهای عربی خیلی متفاوت بود

عضو شورای اجتماعی فرهنگی زنان اظهارکرد: بحث هایی که اینها دنبال می کردند با توجه به اینکه جریان مذهبی این گروه ها در سرکار بودند و می گفتند ما مواد حقوقی که داریم اسلامی نیست و ظرفیت اسلام بیشتر است و یا برخی قوانین ناکارآمد است و با این ادبیات و اجتهاد پویا و زمان و مکان خواسته هایشان را مطرح می کردند و حواسشان بود که با جریان فقها مقابله نکنند چرا که جریان فقها در ایران با جریان فقها در کشورهای عربی خیلی متفاوت بود.

دوران طلایی فمنیستها در اواخر دهه 70 و اوایل دهه 80

 وی با بیان اینکه در ایران فقها حرکت ساز بودند و اسلام تمدن ساز ارائه کرند و فقهای شیعه دستشان را بر روی دست حاکمان نمی گذاشتند ، اظهارکرد: در همین شرایط حجاب در ایران عامل پیشرفت شد و در غرب عامل عقب ماندگی بود و به همین دلیل به سراغ خلأها رفتند و اواخر دهه 70 و اوایل دهه80 دوران طلایی این فمنیستها بود و بسیار در دانشگاهها جلسه می گذاشتند .

این استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه اگر بتوان از اسلام دفاع کرد هرقدر که این اندیشه ها تخلیه بشود و به رو بیاید بهتر است، تصریح کرد: چرا که وقتی حرکتها زیر زمینی می شود متوجه نمی شویم اینها تا کجا پیشرفت کرده اند و چه چیزی می خواهند چرا که آزادی در فسق و فجور را هیچکس تأیید نمی کند اما آزادی در اندیشه ها قابل قبول است و اگر حتی اگر طرف کمونیست است حرفش را بگوید و جواب بگیرد بهتر است تا اینکه در گوش دیگران بگوید و نشر پیدا کند.

وی ادامه داد: دهه 80 وقتی که دولت عوض می شود و به آن می گفتند اصولگرا و این دولت با اصول سرخود به سرکار آمد و ناگفته نماند که فضا برای فعالیت بچه های مذهبی بیشتر شد وفی الواقع فضا فراهم تر شد و آنها نمی خواستند حرفهای غربی ها را بزنند و این گروه فمنیستها به قول خودشان به آفتاب نشینی رفتند.

 علاسوند ادامه داد:اما درآفتاب نشینی آنان درس خواندند و دکتری گرفتند و در حال حاضر در دانشگاهها به فرزندان ما تدریس می کنند و کمپین های متعدد راه می انداختند و چالشی علیه احکام اسلام درست کردند اما با توجه به اینکه بسیاری از بانوان اینترنتی نبودند به دنبال کارچهره به چهره رفتند و درب منازل می کوبیدند و می گفتند شما می خواهید ارثتان با برادرنتان یکی شود اما در عین حال امضاها زیاد نشد و این کمپین زمین خورد و بعد از آن کمپین سنگسار را درست کردند و تلاش های زیادی در این زمینه انجام دادند.

تفاوت فمنیست در ایران با غربی ها

عضو هیئت علمی مرکز مطالعات زنان  اظهار کرد: در حال حاضر جریان فمنیست در ایران جریانی است که با غرب تفاوت دارد اول اینکه فمنیست در ایران و خیلی از کشورهای اسلامی الگو برداری از فمنیست غربی است و اصیل نیست اما فمنیست غربی متعلق به خودشان است.

 وی با بیان اینکه فمنیست ایرانی یک فمنیست گرته برداری ناقص است که در ایران جلو نمی رود، تصریح کرد:در عین حال همین زنان بدحجاب ایرانی فمنیست نیستند و فقط بدحجابند و تئوری واندیشه فمنیستی ندارند و حتی ترانه علیدوستی که می گوید من فمنیستم، اوهم فمنیست نیست.

فمنیست ایرانی التقاطی است و معلوم نیست از کدام تئوری حمایت می کنند

وی درادامه بیان شاخص های فمنیست ایرانی گفت: فمنیست ایرانی التقاطی است یعنی اینکه معلوم نیست از کدام تئوری حمایت می کند و خودشان فمنیست التقاطی هستند و این صدمه می زند و علتش اینست که فمنیست به عنوان یک جریان ضد اسلام خواست حرف بزند و این ضد اسلامها گاه لیبرال و سوسیالیسم هستند واین درحالی است که در غرب کسی با نماد حجاب کاری ندارد.

 مبارزه فمنیست های ایرانی سیاسی است نه فکری و ایدئولوژی

این استاد حوزه و دانشگاه تصریح کرد: فمنیست ایرانی بر تکثر گفتمان فمنیستی اصرار می کند و تا آنجا پیش می رود که واژه فمنیست بر هیچ واژه مشخصی دلالت نمی کند و آنها تا اینجا می خواهند مرز بکشند و مجبورند موافقت همه را داشته باشند  به طوری که دیدگاه آنان را خانم چادری و کمونیستی هم قبول داشته باشند و دیگر نمی توانند کنش گری کنند وبه همین دیل نتوانستند منشور زنان بنویسند اما غربیها الزامات تفکر فمنیستی را می شناسند.

تهیه و تنظیم: فاطمه ترزفان

 

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۲۱ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۳۰:۴۰
طلوع افتاب
۰۶:۰۷:۰۹
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۲۴
غروب آفتاب
۱۹:۵۸:۵۵
اذان مغرب
۲۰:۱۷:۲۳