vasael.ir

کد خبر: ۴۹۵۱
تاریخ انتشار: ۲۷ فروردين ۱۳۹۶ - ۱۱:۴۶ - 16 April 2017
در نشست بررسی اندیشه اجتماعی عرفاء مطرح شد؛

لزوم پیوست مطالعات اجتماعی در مباحث عرفانی

پایگاه اطلاع رسانی وسائل ـ حجت‌الاسلام امینی نژاد در نشست بررسی اندیشه اجتماعی عرفاء گفت: ما باید به تمام مباحث عرفانی پیوست مطالعات اجتماعی بزنیم؛ باید زاویه دید اجتماعی پیدا شود؛ مثلاً در همین بحث‌های فقهی ما، اگر کسی زاویه دید نداشته باشد، از دیات، حدود و خمس آن هم حکومت نمی‌فهمد؛ چنان که امام خمینی(ره) در کتاب ولایت فقیه می‌فرماید: من برای اثبات حکومت، نیاز به آیه و روایت خاص ندارم، بلکه اگر کتاب‌ها و مؤلفه‌های فقهی را کنار هم بگذاریم یعنی حکومت.

به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی وسائل، چندی پیش نشست بررسی اندیشه اجتماعی عرفاء با نقد آراء منتقدین، به همت انجمن مطالعات اجتماعی حوزه و با حضور حجت الاسلام امینی نژاد از اساتید فلسفه و عرفان حوزه علمیه قم در محل انجمن علمی حوزه علمیه برگزار شد که گزارشی از آن تقدیم خوانندگان می‌شود.

در ابتدای نشست حجت الإسلام سهیلی، دبیرعلمی جلسه با بیان اینکه عرفان درحوزه مسائل اجتماعی و سیاسی، تأثیرات گسترده‌­ای داشته است، اظهار کرد: همین رویکرد عرفانی باعث شده است که رویکردهای مختلفی در رابطه با جریان‌های عرفانی و برخاسته از حوزه عرفان شکل بگیرد.

 

جریاناتی که در مقام دفاع و توجیه از عملکرد عرفاء در طول تاریخ بوده و این ظرفیت را برای اندیشه اجتماعی عرفان اسلامی قائل بودند که توان سازمان دهی اجتماعی و تمدن سازی را دارد.

و در مقابل کسانی که تا امروز هم هستند و با نگاه های مختلف صحبت می کنند و طرح ادعاء می کنند که عرفان و جریان اندیشه عرفانی به نوعی جریانی است که بازتولید ظلم و جهل می کند؛ به همین خاطر نه تنها تمدن ساز نیست، بلکه تمدن سوز هم هست.

به نوعی عرفان را در مقابل عقلانیت قرار می دهند و معتقدند که زندگی مبتنی بر عقلانیت است و عرفان، از آنجایی که عقلانیت ندارد،توانایی ایجاد یک زندگی مطلوب برای انسان را ندارد.

در ادامه، سخنران جلسه، حجت الإسلام علی امینی نژاد، قبل از بیان تعریف عرفان اجتماعی، خاطرنشان کرد: در این حوزه واقعاً کار شایان توجه صورت نگرفته است؛ از یک طرف با یک رشته ی بکر در عرفان اسلامی روبرو هستیم با دغدغه ها و سؤالات جدید برای شکل گیری یک دانش مستقل.

استاد فلسفه و عرفان حوزه علمیه قم با اشاره به رشته مستقل بودن هریک از عرفان نظری و عملی در عرفان اسلامی و اینکه عرفان ادبی نیز تا حدود زیادی شاکله اش را پیداکرده است، افزود: برخی از ابعاد عرفان اسلامی به تدریج دارد خودش را نشان می دهد.

یکی از آنها بعد اجتماعی عرفان اسلامی است که کاملاً ظرفیت یک رشته علمی شدن را دارد و باید بگوییم بین رشته ای و محتویات آن، وابسته به چند دانش است.

وی ضمن بیان اینکه در مباحث فلسفی، ما حکمت عملی تقریباً به نحو بالفعل شده داریم، گفت: گرچه دوره خوبی داشت و بعد از آن مدت مدیدی به تدریج رو به ضعف رفت و تقریباً حذف شد، اما حالا باز هم کم کم زمزمه احیائ حکمت عملی مطرح است.

وی افزود: می‌دانیم که اگر می خواهیم علوم انسانی اسلامی را جدی بگیریم، به نظر می رسد از جاهای حساسی که مجدداً به نحو بسیار عالی باید احیاء شود، بحث حکمت عملی است؛ یکی از سؤالات جدی این است که حکمت عملی به تراز فضاهای عرفانی چه خواهد شد؟

سخنران این نشست با مطرح کردن این سؤال که مقوله های متعددی که ما در فضای مطالعات اجتماعی داریم، بر اساس مبانی، اصول و مسائل عرفان اسلامی به چه شکل در می آید؟ ادامه داد: حتی می شود به نحو ادوار تاریخی ای که در عرفان گذشته هم این موضوع را پی گیری کرد، که در هر دوره از این منظر چه تحولاتی رخ داده است.

این استاد حوزه علمیه قم در تعریف عرفان اجتماعی گفت: یک دانش نظری در حوزه عرفان اسلامی است که درباره پیامدهای مبانی و مسائل عرفان نظری و عملی اسلامی در حوزه حقیقت و مسائل مربوط به اجتماع بحث می کند.

در ادامه در مورد چگونگی شکل گیری عرفان اجتماعی افزود: اگر به چگونگی شکل گیری عرفان نظری از عرفان عملی توجه داشته باشیم تا قرن هفتم ما عرفان نظری نداشتیم و بعد حوزه عرفان ادبی وبعد عرفان و شریعت، تعامل‌های وسیعی که اینها با هم پیدا کردند.

مجموعه این فضا را که توجه می‌کنیم، مسائل آن آبستن شکل دادن به یک فضای خاص است که ما نام آن را عرفان اجتماعی می گذاریم؛ فقط کافی است که این مطالبه با دغدغه های مطالعات اجتماعی از فضای عرفانی صورت بگیرد و یک سازمانی به خود بدهد.

حجم وسیعی از مباحث عرفانی در جاهایی که تعامل های دو سویه  بین عرفان با شریعت وجود داشته، شکل گرفته است؛ مثلاَ در شرح احادیث در شرح آموزه‌های دینی، در بیان اسرار آموزه های دینی در تفسیر آیات شریفه قرآن.

وی خاطرنشان کرد: هیچ فضای اندیشه‌ای نیست که با مباحث اجتماعی کار نداشته باشد، بالاخره در تصادم است؛ اما می خواهیم ببینیم یک نگاه مثبت جامعه ساز و تمدّن آفرین در دل آموزه­های عرفانی است یا نه، یک نگاهی در فضای منفی دارد، تمدّن سوز،جامعه ستیز و اجتماع ستیز است.

استاد سطح عالی حوزه علمیه گفت: ما باید ببینیم که آیا در بنیاد مباحث عرفانی در آن نقطه هایی که به عنوان کلمات محقّقینش به حساب می آید، چنین برداشت هایی وجود دارد که عرفان جامعه ستیز وتمدن سوز است یا نه؛ آن اشکالاتی که شده است بیشتر از روی عدم فهم در آن مباحث و جوانب آن قضیه بوده است.

وی با بیان اینکه همان طورکه دین با مراتب متعدد استعداد انسانها برخوردهای مختلف کرده است که خیلی جالب است و باید در مقوله دین شناسی توجه شود عرفان نیز استعدادهای افراد و شراط مختلف و امکانات را لحاظ می کند و لذا مدل های متکثّری از سیر و سلوک الی اللّه عرضه می دارد.

استاد حوزه علمیه قم در پاسخ به این اشکال که انسان کامل عرفانی در آسمان است، گفت: انسان کاملی که عرفان تبیین می کند انسان کاملی است که در همه ی مراتب باید حضور داشته باشد.

یعنی برخوردش با همه طبقات اجتماعی به دلیل نوع شناخت عمیقی که باید از آن طبقه اجتماعی داشته باشد؛ باید متناسب با آن باشد؛ لذا تعریف رسمی عرفاء از انسان کامل این است که انسان کامل در تمام مراتب و نشئات باید حاضر باشد و آگاه به همه مراتب و استعدادها باشد.

وی ابراز کرد: بسیاری از افراد شأنیت حضور اجتماعی حادّ را ندارند؛ با توجه به تبلور تقریباً کاملی که حضرت امام (ره) از عرفان اسلامی عرضه کرده است، انتظار دارند هر کسی که در این فضا است این طور باشد.

چقدر خوب است که بسیاری از این افراد وارد حوزه مباحث اجتماعی و سیاسی و امثال اینها نشدند؛ این طور نیست که هر فقیهی بتواند؛ این بحث، در مباحث فقهی نیز هست؛ هرچند بحث های فقهی ذاتاً به گونه ای است که مباحث اجتماعی را باز می کند.

اما معنایش این نیست که هر فقیهی بتواند وارد این مباحث شود؛ در عرفان هم همین طور است؛ ما باید بررسی کنیم که خود عرفان به لحاظ جوهره دانشی چه دارد.

حجت الإسلام امینی نژاد گفت: اگر نوع نگاه عرفانی در وحدت شخصی وجود درست جا بیفتد، می‌بینید که مبانی ویژه ای برای شکل گیری مسأله ای به نام جامعه و مباحث پیرامونی آن  مانند سیاست و حکومت وامثال اینها شکل می گیرد.

استاد فلسفه و عرفان حوزه علمیه قم در مورد نقدی که درباره بحث عزلت به عرفان می شود، تصریح کرد: بحثی که آقایان در عرفان راجع به عزلت دارند همان بحثی است که در روایات راجع به عزلت داریم.

اعتقاد عرفاء این است که عزلت برای حضور اجتماعیِ بهتر است؛ لذا دیدگاهشان موقت است؛ رهبانیت مسیحی به دنبال عزلت دائمی بود؛ ما  فکر می کنیم که دائماً باید در فضاهای شلوغ اجتماعی باشیم،خیر.

قطعاً انسان دربرهه‌هایی به توحّد، تمرکز و عزلت نیاز دارد تا به آرامش برسد؛ در روایات ما هست که " ما من نبیٍّ إلّا و له عزلة فی اول أمر أو آخره" ؛ یعنی این مسأله جدی است؛اینها را باید مواظب باشیم.

گاهی از اوقات مسائل اجتماعی اش حادّ می شود و بحث‌های تربیتی تحت الشعاع قرار می گیرد و گاهی آنها را می کوبیم؛ یک زمان هایی آنها جدی بود و بحث های اجتماعی را جدی نمی گرفتند؛ اسلام این گونه نیست؛ خود حضرت رسول صلی الله علیه وآله و سلّم  غارنشینی داشت؛ بله اینها برای دریافت حقیقت بود.

رسول اکرم صلی الله علیه وآله و سلّم حتی آن وقتی که در اوج مسائلشان بودند، اعتکاف‌های در حد بیست روزه داشتند؛ وقتی به احکام اعتکاف توجه می‌کنیم، می‌بینیم که اعتکاف در مسجد است؛ جالب است که اسلام عزلت را در دل اجتماع معنا می‌کند؛ نکات خیلی زیبایی وجود دارد؛حرف از دنیا زدن در اعتکاف کراهت دارد.

وی یادآور شد: چقدر عجیب است که تمام عرفای اسلام چه قدیم و چه جدید از شیعه و سنّی، برترین الگوی عرفانیشان را امیر المؤمنین علیه السلام معرفی می‌کنند و عثمان بن مظعون را که یک شخصیت معنویت گرای حادّ در صدر اسلام و محبوب رسول خدا و امیرمؤمنین علیهما السلام نیزاست.

امیرالمؤمنین علیه السلام در جایی دارد که " لی اخٌ فی الله " که بعضی می گویند منظور، عثمان بن مظعون است؛ به عنوان شخصیت محوری مطرح نکرده اند.

این استاد حوزه در ادامه با بیان نقلی از ابو سعید ابوالخیر – یکی ازبزرگان عرفاء- گفت: کسی پیش ابو سعید ابوالخیر آمد وگفت فلانی روی آب راه می رود. ایشان گفتند که چیز مهمی نیست؛ این سهل است؛ وزغی و صعوه‌ای هم روی آب راه می روند؛ یکی گفت روی هوا می پرد؛ گفت : زغنی و مگسی هم روی هوا می تواند بپرد؛ بعد گفتند فلانی در یک لحظه از شهری به شهر دیگر می رود.

نه اینکه اینها ارزش نباشد بلکه نوع نگاهی که ایشان می خواهد بگوید مهم است – گفت شیطان هم در یک نفس از مشرق به مغرب می رود؛ بعد این جمله را دارد: این چنین چیزها را بس قیمتی نیست؛ مرد آن بُوَد که در میان خلق نشیند و داد وستد کند و زن خواهد و با خلق در آمیزد و یک لحظه از خدای خود غافل نباشد. " رجالٌ لا تُلهیهم تجارةٌ ولا بیعٌ عن ذکر الله " نور- آیه ی 37

وی در مورد تأثیرات اجتماعی عرفان در طول تاریخ  افزود: چند حرکت بسیار حادّ اجتماعی در حد انقلاب های بزرگ که در جامعه شیعی ما صورت گرفته است، همه پایگاه های عرفانی داشته اند.

نهضت صفویه که منجر به استقرار تشیّع در ایران شد؛ همه آنها فضای عرفانی داشته؛ در فضای سربداران، سردمداران اصلی آنها شیوخ معنوی بودند و بعد ارتباط هایی که مثل شهید اول با آنها پیدا می کند که به نظرم خیلی جای تحقیق بیشتری دارد.

نمونه هایی که در عصر خودمان داریم؛ تأثیراتی که  فضاهای حکمی و عرفانی حضرت امام(ره) در کل نهضت داشته است و می دانید اگر یک فضای فقهی خالص بود قطعاً مسائل به گونه ای دیگر رقم می خورد.

وی بحث اسفار اربعه را یکی از بحث های جدی عرفاء دانست که دقیقاً می‌توان نظریه سیاسی و نحوه حضور اجتماعی آنها را استخراج کرد.

وی در مورد اهمیت بحث خلافت بالسیف تصریح کرد: یکی از بحث های حساسی که اینها دارند، بحث خلافت بالسیف است که در ارتباط با حضرت داوود علیه السلام مطرح است و خلافت ایشان با خلافت حضرت آدم علیه السلام فرق می کند.

اینها بحثی دارند که ولیّ در چه شرایطی باید حضور قاهرانه اجتماعی داشته باشد، اگر کسی موضوع خلافت بالسیف را دنبال کند، اصلاً این فکر که عرفان یعنی افول و رکود، از ذهنش می رود.

حجت الإسلام امینی نژاد ضمن اشاره به اهمیت مقام ایثار در عرفان افزود: انفاق در جایی است که شما دارید و به دیگران هم اهدا می‌کنید، اما ایثار در جایی است که خودت احتیاج داری و به دیگران هدیه می‌دهی.

بحث حضور اجتماعی و سیاستی که از دل مقام ایثار در می آید، این همان بخشی بود که می خواستم بگویم بقاء بعد از فناء آن را تعقیب می کند.

وی گفت: یک نوع حضور اجتماعی این است که حذف دیگران برای تثبیت خود و نوع دیگر، حذف خود برای دیگران است که روح سلوک همین است؛ روح سلوک یعنی پا گذاشتن روی خود؛ بستر برای اینکه عرفان بیاید سلوکش را در دل اجتماع مطرح کند؛ زن و ازدواج، خوردن، خوابیدن، آسودن، صحبت، عزلت، سیاحت، کار، کسب، خدمت به مردم، امر به معروف و نهی از منکر، جهاد، سیاست، حکومت، همه اینها در راستای سلوک الی الله است.

این استاد حوزه یادآور شد: ما باید برگردیم و به تمام مباحث عرفانی یک پیوست مطالعات اجتماعی بزنیم؛ باید زاویه دید اجتماعی پیدا شود؛ مثلاً در همین بحث‌های فقهی ما، اگر کسی زاویه دید نداشته باشد، از دیات ، حدود و خمس آن هم حکومت نمی‌فهمد؛ چنان که امام خمینی(ره) در کتاب ولایت فقیه می فرماید: من برای اثبات حکومت، نیاز به آیه و روایت خاص ندارم، بلکه اگر کتاب‌ها و مؤلفه‌های فقهی را کنار هم بگذاریم یعنی حکومت.

وی در ادامه گفت: کتاب فصوص، بررسی مشارب انبیاء علیهم السلام است؛ مثلاً فصّ موسوی، مشرب حضرت موسی علیه السلام را بررسی کرده است؛ شما در هریک از این فضاها به یک بُعد از مباحث علوم انسانی، اجتماعی، بعد انسانی، بعضی جاها به نحو فردی، بعضی جاها به نحو اجتماعی، در مجموع یک تابلوی بزرگی را درست می کند که انسان احساس می کند که به همه ابعاد توجه شده است.

وی در مورد نگاه عرفانی در بخش های مختلف جامعه تأکید کرد: اگر نگاه عرفانی را به بحث بهداشت و درمان و امثال اینها تزریق کنیم متحول خواهند شد؛ شما اگر نگاه بیمار را نسبت به بیماری عوض کنید که این نگاه عرفانی است، بزرگترین تحوّل را در صحنه درمانی ایجاد کرده اید.

نگاهی را که یک طبیب درمانگر به مقوله درمان و بیمار پیدا می کند، رنج عظیمی که از این حوزه می بریم بیشتر به نگاه های عرفانی بر می گردد؛ در فضاهای دینی هم همین بحث را داریم که تزریق نمی شود.

در بحث اقتصاد مؤلفه هایی در عرفان وجود دارد که مبنای اساسی مباحث اقتصادی است و می‌تواند اقتصاد را پایه‌ریزی کند؛ بنابراین ذهن باید دقیق و عمیق باشد./825/503/م

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۲۸ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۲۲:۵۲
طلوع افتاب
۰۶:۰۱:۴۷
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۲۶
غروب آفتاب
۲۰:۰۴:۱۹
اذان مغرب
۲۰:۲۳:۰۶