به گزارش سرویس مکتب دفاعی پایگاه اطلاع رسانی وسائل؛ در ادامه بررسی جایگاه محیط زیست و آموزه های زیست محیطی در آیین و کتب یهودیت تغییرات شکل گرفته در برخورد با طبیعت در دوره کتاب مقدس مورد بررسی قرار گرفت. در این بخش از بازخوانی مقاله حاضر ضمن تبیین ادوار دیگر این بحث به بررسی راهکارهای حفاظت از محیط زیست در آیین یهودیت نیز خواهیم پرداخت.
دوره ربانیک: در دوره ربانی تمایلات نظرپردازانه نسبت به طبیعت وجود ندارد. آنها به جای نظرپردازیهای مادّی در مورد عظمت آسمانها یا موجودات بیشمار آن، بر روی زمین تفکر و تأمل میکنند. ز سوی دیگر، تقریرات صرفاً زیباییشناسانه از طبیعت، در مقایسه با ارزشهای محوری مذهبی، در این دوره کماهمیتتر است، نزدیکترین مباحث مفهومی در مورد طبیعت در ملاحظات ربّانی در مورد پیدایش عالم و معجزات است؛ در این اندیشه که خداوند به تورات نگاه کرد و با استفاده از آن به عنوان یک طرح کلی، جهان طبیعی را خلق کرد و یا معجزاتی که در این نظم طبیعی در خلقت رخ دادهاند. در ادبیات ربّانی میتوان از وجود طرح در طبیعت، البته در شکل فلسفی ساده و بیتکلف، به وجود یک طراح پی برد.
دوره میشنا و تلمود: دراین دوره، اگرچه بیشتر یهودیان شهرنشین شدند، اما شهرنشینی بهصورت کامل نبود. درصد زیادی از حکمای میشنایی کشاورز بودند. به طور مثال ربی ناتان میگوید: «کسی که از مغازه گندم میخرد هم چون کودکی است که شیر مادرش خشک شده است و کسی که خود گندم میکارد، هم چون کودکی است که از مادر خود شیر میخورد. » در این دوره، دعاهایی رواج یافت که بیانگر تعامل میان انسان و طبیعت است. این دعاها مربوط به چشیدن غذا، بو کردن گلها، دیدن کوهها، شنیدن صدای تندر و . . . است. حکمای تلمودی چنین دعاهایی را در هنگام دیدن ماه نو هم اضافه کردند. این دعاها (براحا) در یهودیت به منزله کسب اجازه و سپاسگزاری از خداوند برای داشتن قدرت زندگی در آفرینش و استفاده از آن است. بهویژه آب از آنجا که منبع پاکیزگی است مورد تقدیس قرار میگیرد. مخازن آب و چاهها، بخش حیاتی مایم حیم یا آبهای جاری آفرینش هستند، و از این رو است که ربّیها تأکید دارند که هر کس بدون گفتن تقدیس مناسب شکرگزاری برای آب آن را بنوشد، شبیه سارقی است که از خالق آن را میدزدد. چنین تقدیسها و دعاهایی حاکمیت خداوند را بر جهان عجایب خلقت نشان میداد.
ربّیها معتقد بودند که هدف اصلی بسیاری از میصواها )فرمانها، اعمال دینی) نظیر سال سبّتی، تصدیق دوباره مالکیت خداوند بر زمین است.
دوره هلنی و قرون وسطی: در این دوره این تفکر رواج یافت که جهان تحت حکومت قوانین تغییرناپذیر است و همه اشیا از چهار عنصر اساسی شکل گرفتهاند: خاک، هوا، آتش و آب. آسمان نیز متشکل از عنصر پنجمی است. موجودات جهان به بیجان، گیاه جاندار و عاقل تقسیم شدند. این دیدگاه فلسفی مشکلاتی را برای دیدگاه سنّتی در کتاب مقدّس و تلمود ایجاد کرد. از نظر یهودیت سنتّی قوانین تغییرناپذیر بر جهان حاکم نیست، بلکه تنظیم کار جهان به طور مستقیم زیرنظر خداوند است. پس فیلسوفان قرون وسطی درصدد برآمدند تا این دیدگاههای کتاب مقدّس را با نظریههای فلسفی آشتی دهند. از نظر برخی از آنان ساختار طبیعت شاهدی بر وجود خالق است. فیلون معتقد بود جهان توسط قوانینی که خدا در زمان خلقت وضع کرد، اداره میشود. او معتقد بود جهان از چهار عنصر درست شده و بالهای سرافیم، آنگونه که در باب ششم «اشعیا» آمده است، اشاره به این چهار عنصر دارد.
نوافلاطونیان یهودی میخواستند که نظریه صدور را با مفاهیم کتاب مقدّسی تلفیق کنند، اسحاق اسرائیلی بر آن بود که عقل در بالاترین مرتبه در کنار خداوند خلق شد و همه اشیای دیگر از عقل صادر شدهاند. یهودا هالوی از جمله کسانی است که فلسفه ارسطویی را مورد انتقاد قرار میدهد، اما ابراهیم بن داوود جزء اولین یهودیان پیرو ارسطو است، ولی او نمیتوانست مسئله ابدیّت مادّه را که با کتاب مقدّس تضاد داشت بپذیرد، پس او مادّه بیشکل را در اولین مرحله خلقت فرض کرد. ابن میمون، اگرچه کاملاً فلسفه ارسطویی را پذیرفت اما مخالف ابدیت جهان بود و معتقد بود که معجزات از زمان خلقت مشخص شده بودند، و معجزه فسخ یا ابطال قانون طبیعی نیست بلکه یک نیروی فراتر از آن است.
قرون وسطی و رنسانس: در این دوران بسیاری از یهودیان به دلایل گوناگون شهرنشین شدند اما هنوز عده ای از آنها به کشاورزی اشتغال داشتند. از شروع این دوره تعدادی از متون یهودی با حساسیتهای زیست محیطی نوشته شد. یوسف کیمخی در تفسیر «سفر پیدایش»، «ما» در «بیایید تا ما انسانها را بسازیم» را اشاره به کار مشترک خداوند با طبیعت و زمین میدانست که منجر به گسترش شعر و عرفان و آثار فراوانی در ارتباط با محیط زیست شد. یوسف کارو درباره مسئولیت جوامع در ارتباط با درختان سبز نوشت و ربی اسحاق بن ششت ، در آغاز قرن 14، از موضوعاتی نظیر آلودگی شهری و تأثیرات آن بر ساکنان شهرها سخن گفت. اما برخی از حکمای این دوره زیبایی دنیای مخلوق را در گستره وسیعتری مدّ نظر قرار دادند، از جمله ابن میمون و پسرش که دنیا را راهی برای عشق ورزیدن و تأمل درباره خداوند میدانستند.
دوران مدرن: آ. آی کوک ، که هوگربرگمن آراء فلسفیاش را خلاصه کرده است، به همه خدایی عرفانی باور دارد و معتقد است که همه واقعیات تجلّی خداوند هستند که شکلهای بیشمار دیده میشوند و هر یک از آنها بدون وجود خدا حقیقتی ندارند. کوک بر این باور است که تکثر جهان طبیعی در خداوند وحدت مییابد و، با اقتباس از عرفان قبالا، اظهار میدارد که بارقههای مقدّس در هر جایی از طبیعت وجود دارد. در نوشتههای مارتین بوبر به ویژه «من – تو» پژواک این عقیده که بارقههای مقدّس در همه چیز است، وجود دارد.
با ظهور دوران جدید، حسیدیسم در سراسر دهکدههای اروپای شرقی به ظهور رسید. از شروع قرن 18 تا سرتاسر قرن 19، ربیّان اغلب در حالت جذبه، راجع به اهمیت ارتباط نزدیک با طبیعت صحبت میکردند. بعل شم طوو موسس حسیدیسم میگفت که انسان خود را باید یک کرم درنظر بگیرد یا هر موجود کوچک دیگری که در همراهی او در این دنیاست. در قرن نوزدهم فرصتهای تحصیلاتی و امکانات زیادی برای یهودیان به وجود آمد و همین امر باعث شد که تعداد یهودیان افزایش چشمگیری در شهرهای مختلف اروپا داشته باشد. اما هم چنان تعدادی از یهودیان مشغول به کارهای کشاورزی بودند و تعدادی نیز به آمریکا مهاجرت کردند. در اروپا نهضت هسکلاه (روشنگری، تنویر) تأسیس هزاران مزرعه را در طول قرن نوزدهم، در مرکز و جنوب روسیه تشویق کرد. هسکلاه میخواست معنویت یهودی را تجدید حیات بخشد و بسیاری از نویسندگانش معتقد بودند که هیچ راهی بهتر از بازگشت به طبیعت وجود ندارد.
راهکارهای شرع یهود در ارتباط با بحران محیط زیست
طبیعت و محیط زیست در آیین یهود، نماد تجدید بیعت یا اتمام حجت خدا و مظهر مهر و قهر است. اگر فرمانهای خداوند اجرا و سبّت مراعات شود، هوای تمیز، باران بسیار، گاوان گوشتین و چرمین، خاک بارور و. . . برای انسان خواهد بود؛ و اگر دستورهای خداوند اجرا نشود، زلزله، ناباروری، آفات نباتی، ریزش سقف، سیلاب، طوفان، قحطی و . . . خواهد بود. یهودیت، چه در دوران کتاب مقدّس و چه بعد از آن، بر ارتباط میان مردم و طبیعت تأکید دارد، کامیابی مردم به اطاعت آنها از خداوند بستگی دارد و کامیابی زمین به عدالت اجتماعی و صداقت اخلاقی مردم آن سرزمین دارد.
هر چه انسان برای سلطه بر زمین بیشتر میکوشید، بر محدودیّتهای خود بیشتر آگاه میشد و اینکه خداوند پادشاه زمین است از این رو در هر سال سبّتی و دیگر جشنها او را سپاس میگفتند و به او پناه میجستند. آنها فهمیدند که مجبورند با زمین خوب رفتار کنند، نه تنها به آن استراحت بدهند بلکه به آن احترام گذارند، منابع آب را تمیز نگه دارند، مناطق سبزی نزدیک مناطق شهری ایجاد کنند، دفع فاضلاب و زباله را تنظیم کنند و از آزار به حیوانات جلوگیری نمایند.
قوانین مربوط به سبّت مهمترین قوانینی است که در کتاب مقدّس بدان تأکید میشود. یعنی باید نسبت به زمینی که از آن استفاده میشود، نگرشی توام با عشق و مراقبت داشت و با زمین نیز به عدالت رفتار کرد و نباید آن را مورد استثمار قرار داد و بعد از شش روز اسارت آن را رها کرد. «خداوند روز هفتم را برکت داد و آن را مقدّس نمود، زیرا در آن روز خداوند از تمام کارش که برای ساختن آفریده بود دست برداشت.»
آموزه ربّانی بال تشحیت (ویران مکن) بر حفاظت هر آن چه که خلق شده تأکید دارد. بر اساس این قانون، تخریب چیزهایی که میتواند برای انسان مفید واقع شود، ممنوع است. این ممنوعیت زندگی حیوانی ونباتی را هم دربرمیگیرد و بر منع اسراف تأکید دارد.
قانون صعربعلی حیم آسیب رساندن به حیوانات را ممنوع میکند. این قانونی ربّانی نشانه علاقه هلاخایی به رفاه حیوانات است و قانون ربّانی بابلی میگوید که فرد یهودی باید قبل از انجام دادن کار خود، غذای حیوانش را بدهد. تورات به گیاهخواری سفارش نکرده، اگرچه آدم و حوا گیاهخوار بودند و شاید محدودیتهای گوشتخواری توسط یهودیت، نشانه این تقیّد باشد و بعدها اسحاق ابرابانل تعلیم داد که وقتی مسیحا بیاید ما به وضع آرمانی گیاهخواری بازخواهیم گشت.
سال سبّتی یا سال آیش به طور واضحی ایده حفاظت از طبیعت را نشان میدهد و ابن میمون دلیل سال آیش را افزایش بازدهی زمین و تجدید حیات آن میداند: «شش سال زمینهای زراعتی خود را بکارید، درختان انگورتان را هرس نمایید و محصولات خود را جمع کنید ولی در طول سال هفتم زمین را وقف خداوند کنید و چیزی در آن نکارید. در تمام طول آن سال بذری نکارید و درختان انگورتان را هرس نکنید، حتی نباتات خودرو را برای خود درو نکنید و انگورها را برای خود نچینید، زیرا آن سال برای زمین، سال استراحت است.»
ممنوعیت قطع کردن درختان در کتاب مقدّس اینگونه مطرح شده است: «زمانی که شهری را برای مدت طولانی محاصره میکنید، درختان میوه را از بین نبرید، از میوه آنها بخورید ولی درختان را قطع نکنید. درختان دشمنان شما نیستند. »و در تفسیر هلاخا، این آموزه را به موضوع آبیاری درختان نیز تعمیم دادهاند. در ضمن دستور است که هر یهودی، درخت یا گلدانی بکارد. عیدی هم ویژه درختکاری وجود دارد که ایلانوت نام دارد، بین دی و بهمن ماه ایرانی، و برای بزرگداشت و تقدیس درختان و بیداری دوباره طبیعت برگزار میشود. رسم بوده که با تولد هر نوزاد، درختی را میکاشتند و خود کودک را بعدها وا میداشتند که آن را آبیاری کند تا پس از سالها در مراسم ازدواجش از آن بهره گیرد. ربان یوحانان بن زکای از علمای یهودی میگوید: «اگر نهالی برای کاشتن در دست داری و خبر آمدن ماشیح (منجی موعود) را شنیدی، ابتدا نهال را بکار و سپس به استقبال او برو.»
در شولحان عاروخ (رساله احکام یهود) دستور داده شده است که «انسانی که به درختی آسیب برساند، زندگیاش را در معرض خطر قرار میدهد.» چنین ارتباط مقدّسی در تقویم یهودی نیز از اهمیّت خاصی برخوردار بود، این تقویم ریشه در طبیعت و در بزرگداشت چرخههای طبیعت و دورههای فصلی آن دارد: به نیایشهای تکریم طبیعت در روش هشانا و یوم کیپور توجّه خاصی میشود چرا که در سوکوت، در هنگام زندگی در چادرهای موقت برای هفت روز، مورد استفاده قرار میگیرند.
این گونه زندگی، روشی برای تجربه کردن و شادمانی در طبیعت (مقدّس) به روشی مستقیمتر و نیز به یادآورنده تجربه صحراست و یادآور میشود که انسانها سرگردان و مخلوقات گذرای آفرینش هستند. جشن دیگری که در رابطه با طبیعت اهمیّت خاصی دارد،
طوبی شواط یا جشن سال نو است که به هنگام شکوفایی درختان برگزار میشود، و در آن درخت حیات محترم شمرده شده و به درختان به عنوان نمونهای از تقدیس خداوند، توجّه خاصی میشود. در همین راستا کاشروت، یا قانون کوشر (غذای حلال)، تولید و مصرف را محدود میسازد و قوانین طهارت و پاکیزگی غذا (برای نمونه، خوردن گوشت فقط از حیوانات غیرشکارچی، سلاخی شده به روش بدون درد و مخلوط نشده با شیر جایز است) بر توازن ارتباط مقدّس میان انسان و طبیعت اصرار دارند. قوانین زیست محیطی خاصی نیز وجود دارد و در سنّت هلاخایی چند نوع آلودگی زیست محیطی مورد توجه قرار گرفته است از جمله:
دفع فاضلاب و زباله: بر اساس «تثنیه» بر دفع فاضلاب و زباله تأکید میشود و تلمود آن را به ممنوعیت ریختن زباله در جایی که محیط زیست یا محل چیدن محصول است، بسط میدهد.
ربیها در ارتباط با موضوع دفع فاضلاب بین مکانهای عمومی که در مناطق بد آب و هوا ساخته شدهاند و فصول تابستان و زمستان تمایز قائل شدهاند و هر کدام قوانین خاص خود را دارد؛ مثلاً «هیچ کس حق ندارد فاضلاب خود را در فصل تابستان به بیرون رها کند که میتوان از این قانون در مورد فاضلابهای صنعتی نیز استفاده کرد.
آلودگی آب: چندین قانون ربّانی در مورد ممنوعیت آلودگی آبهای جاری وجود دارد و حتی قانون تلمودی، نوشیدن آبی را که مدت زیادی درپوش نداشته ممنوع میسازد؛ چرا که ممکن است حشرات یا دیگر موارد آن را آلوده کرده باشند. تلمود بر پاکیزگی و نظافت نیز تأکید بسیار دارد و حتی شستن دست را پیش از غذا خوردن یا انجام بعضی کارها لازم میداند. در یهودیت سنتی، فردی که نظافت، بهداشت و این قوانین را رعایت نمیکرد، تحریم و طرد میشد. در تلمود آمده است: «پاکی جامه و اعضای بدن از مقدّسات است، ناپاکی جامهها جنون میآورد.» یهودیت بر حفظ سلامت فردی تأکید دارد و این مستلزم برطرف کردن فقر است چون جوامع غنی میتوانند برای برقراری پاکیزگی مناسب، استطاعت داشته باشند.
آلودگی هوا: در مورد بوهایی که آزار دهندهاند نیز قوانینی وجود دارد؛ مثلاً تأکید میشود مکانی که لاشه حیوانات را در آن میاندازند یا گورستان و دباغخانه باید دور از شهر باشد که مردم از بوی بد آن در امان باشند. میشنا قرار دادن دستگاه خرمنکوب را تا 50 ذراع فاصله با شهر ممنوع کرده تا ایجاد ضرر و یا سوزش چشم نکند.
سر و صدا: سر و صدا یک معضل شهرنشینی است و بر اساس تلمود، سنگ آسیاب که ایجاد سر و صدا میکند باید با حفظ فاصلهای از شهر نصب شود.
زیبایی شهر و بنا: بر ایجاد بناهای محکم، سالم و بهداشتی بسیار تأکید میشود. طرحریزی شهر یهودی شامل دو کمربند سبز در دورشهر است: یک کمربند سبز هزار زراعی و کمربندی دو هزار زراعی برای مدرسه و تاکستان؛ در بخش سوم چراگاهها قرار میگیرند. راشی توضیح میدهد که این آرایش نه تنها برای استفاده، بلکه برای زیبایی شهر است.
نتیجه
از آن جایی که ادیان الهی با فطرت انسانی در هماهنگی کامل هستند، دستورات آنها نیز در راستای زندگی سالم انسانی در محیط زیست پاک و نیالوده است. محیطی که انسانها بتوانند در صلح با انسانهای دیگر، گیاهان، حیوانات و تمام اجزای حیات زندگی کنند. انسانی که در چهارچوب شریعت دینی زندگی میکند، خداوند را مالک حقیقی خود و جهان میداند؛ پس او نمیتواند بیمحابا به تخریب و آلودهسازی طبیعت، که آفریده خداوند است دست بزند چرا که خود را هم جزیی از آن میداند. دستورات دینی و شرعی یهودیت نیز در همین راستا در جهت هماهنگسازی انسان با طبیعت اطراف اوست تا بتواند هم زندگی آرام و راحتی داشته باشد و هم اینکه به زندگی دیگر انسانها و یا موجودات صدمهای نزند، از این رو در ارتباط با طبیعت، که مظهر قدرت الهی است، در کتب مقدس یهودی سفارش به احترام شده است.
120/204/د