vasael.ir

کد خبر: ۴۸۴۶
تاریخ انتشار: ۲۸ فروردين ۱۳۹۶ - ۰۱:۳۰ - 17 April 2017
خارج فقه جهاد/ آیت الله کعبی/ جلسه9

بررسی مفهوم کفایت در وجوب جهاد

پایگاه اطلاع رسانی وسائل - ماهیت وجوب در جهاد، با نماز و روزه و حج و زکات و خمس تفاوت دارد لذا قبل از بحث ادله قرآنی و روایی و اجماع و سیره نبوی، درباره وجوب کفایی در همه مراتب، باید به طبیعت جهاد توجه کنیم. اگر ماهیت جهاد را خوب تحلیلی کنیم، بدون نگاه به سایر ادله، متوجه خواهیم شد که بنفسه به نحو واجب کفایی است نه عینی.

به گزارش سرویس مکتب دفاعی پایگاه اطلاع رسانی وسائل؛ آیت الله عباس کعبی، صبح شنبه ، بیست و چهارم مهر ماه 1395 در جلسه نهم درس خارج فقه جهاد در موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) ، س از بررسی فضیلت و اقسام جهاد در اسلام به بررسی عنوان واجب کفایی در وجوب جهاد پرداخت.

استاد عالی حوزه علمیه قم برای بررسی این بحث در ابتدا به بررسی دلیل صاحب جواهر در این زمینه پرداخت

سخن صاحب جواهر(ره) در کفایی بودن جهاد ابتدایی

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه برای تبیین دقیق سخن صاحب جواهر در این زمینه چهار امر مقدماتی را تبیین کرد

امورات چهارگانه در توضیح فرمایش صاحب جواهر(ره)

امر اول: عمومیت جهاد

امر دوم: چگونگی وجوب کفایی جهاد

امر سوم: جهاد تعطیل بردار نیست مگر...

امر چهارم: عمومیت جهاد بر افراد حقیقی و حقوقی

پس از تبیین سخن صاحب جواهر آیت الله کعبی بر اساس تقسیم بندی نه گانه در باب جهاد به بررسی معنای کفایت در هر کدام از این اقسام پرداختند تا بیان جدیدی در این زمینه ارائه کند که بر اساس تفکیک گذاری میان کفایت در امور واجبی مانند نماز میت و...... و جهاد شکل می گیرد. ایشان در این زمینه کفایت را مبتنی بر تحقق هدف تعریف می کنند و بر این اساس عنوان می کند تا زمانی که پیروزی حاصل نشده معنای کفایت شکل نگرفته و وجوب بر همه افراد وجود دارد.

مشروح این جلسه درس خارج فقه آیت الله کعبی را می توانید در ذیل ملاحظه بفرمایید

بسم الله الرحمن الرحیم

خلاصه بحث گذشته

بعد از تقسیم بندی جهاد به نُه دسته و حیثیت مختلف، آنها را به دو بخش بنیادی جهاد دفاعی و جهاد فتح اسلامی(یا ابتدایی) تقسیم کردیم. جهاد دفاعی نیز دو مرحله دارد: یک: جهاد تاسیس دولت و تولید قدرت برای اسلام که شامل چهار مرحله از آن مراحل نُه گانه می شود. دو: جهاد ساخت و حمایت و پیشرفت دولت اسلامی، به منظور تحقق اهداف عالیه اسلام.

اما جهاد فتح اسلامی (یا ابتدایی) همان جهاد آزادی بخش کشورهای غیر اسلامی یا طاغوتی و بازسازی امت اسلامی و ساخت تمدن اسلامی است.

بحثی نیز به عنوان تقدم جهاد ابتدایی و دفاعی داشتیم و به این جمع بندی رسیدیم که جهاد دفاعی، افضل و مقدم است؛ خلافا للمرحوم صاحب جواهر(ره) و تاییدا للمرحوم کاشف الغطاء(ره). سپس تعلیقه ای بر نهضت امام حسین(ع) داشتیم که آیا از چه نوع جهاد است؟ ابتدایی یا دفاعی که گفتیم از بهترین نوع جهاد های دفاعی بود.

اکنون بحث جدید داریم با این عنوان که آیا جهاد و اقسام نُه گانه یا دو نوع آن، واجب کفایی است یا عینی؟ و اصلا معنای واجب کفایی و عینی در مساله جهاد چیست؟

سخن صاحب جواهر(ره) در کفایی بودن جهاد ابتدایی

عبارت مرحوم صاحب جواهر(ره) چنین است. البته ایشان در بیان فرمایش محقق حلی(ره) در مساله جهاد ابتدایی که می فرماید «فرضه علی الکفایه» یعنی جهاد ابتدایی، واجب کفایی است، بیاناتی دارند. می فرمایند: «نعم فرضه على الکفایة بلا خلاف أجده فیه بیننا بل و لا بین غیرنا»[1] یعنی در میان شیعیان، مخالفی وجود ندارد که جهاد ابتدایی واجب کفایی است. بلکه عامه نیز در این زمینه مخالفتی ندارند و آنها هم واجب کفایی می دانند.

البته گذشت که در میان عامه، همانطور که از جصاص نقل کردیم، برخی می گویند اصلا مستحب است. برخی معتقدند واجب کفایی است. برخی فقط آن را بر صحابه واجب می دانند. برخی می گویند بر مهاجرین و انصار در مدینه واجب است و اقوال مختلفی دارند. البته سعید بن مصیب می گوید :«واجب عینی» است. این اختلافات بین آنهاست.

مرحوم صاحب جواهر (ره) می فرماید: «بل کاد یکون من الضروری فضلا عن کونه مجمعا علیه، مضافا إلى المعلوم من سیرة النبی صلى اللّه علیه و آله و أصحابه»[2] یعنی جهاد ابتدایی جزو ضروریات است و ما قبلا در ادله جهاد بالاجمال و بالجمله (نه فی الجمله) بحث کردیم. اجمع نیز هست که واجب کفایی است.

ایشان سپس به سیره پیامبر اکرم(ص) و یارانشان استدلال می فرمایند و معتقدند که سیره آن حضرت دلالت بر وجوب کفایی است؛ وگرنه باید همه شهر را خالی می کردند و وارد میدان جهاد می شدند. البته بحث درباره جهاد ابتدایی است نه همه اقسام جهاد. مرحوم صاحب جواهر(ره) آیاتی را نیز به عنوان استدلال می آوردند. از جمله: «لا یَسْتَوِی الْقاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنینَ غَیْرُ أُولِی الضَّرَرِ وَ الْمُجاهِدُونَ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدینَ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ عَلَى الْقاعِدینَ دَرَجَةً وَ کُلاًّ وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنى‏»[3] این عبارت « کُلاًّ وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنى‏» یعنی کسی جهاد نرود و عذر داشته باشد یا مریض و نابینا و پیر باشد، باز هم «کُلاًّ وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنى‏».

مرحوم صاحب جواهر(ره) استدلال دیگر بر عدم وجوب عینی جهاد ابتدایی می آوردند و آن قاعده الحرج است. یعنی اگر جهاد ابتدایی مانند نماز و روزه واجب عینی می شد، مسلمانان به حرج می افتادند. و قرآن می فرماید: «وَ جاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ هُوَ اجْتَباکُمْ وَ ما جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَج‏»[4] که در مورد جهاد نازل شده است. البته این آیه لسانش ، لسان آیات مکی است؛ یعنی منظور از جهاد، جهاد اعم از قتال است. یعنی حتی در جهاد غیر قتالی نیز خداوند حَرَج نخواسته است.

امورات چهارگانه در توضیح فرمایش صاحب جواهر(ره)

این تمام کلام مرحوم صاحب جواهر(ره) درمورد وجوب جهاد ابتدایی بود. اما برای توضیح و تمهید ذکر ادله جهاد، که آیا واجب کفایی و ماهیت آن واجب چگونه است، امورات چهارگانه را ابتدا ذکر می کنیم.

امر اول: عمومیت جهاد

همانگونه که عرض شد، فرمایش ایشان در مورد جهاد ابتدایی است. در حالی که محل نزاع ما، جهاد اعم از قتال است. خود مرحوم صاحب جواهر(ره) در جای دیگر درباره جهاد دفاعی می فرماید: «و هذا واجب على الحر و العبد و الذکر‌ و الأنثى و السلیم و المریض و الأعمى و الأعرج و غیرهم إن احتیج إلیهم، و لا یتوقف على حضور الإمام علیه السلام و لا إذنه، و لا یختص بمن قصدوه من المسلمین، بل یجب على من علم بالحال النهوض إذا لم یعلم قدرة المقصودین على المقاومة، و یتأکد الوجوب على الأقربین فالأقربین».[5]

یعنی در جهاد دفاعی، شرطی نیست. همگانی است حتی بر نابینا و اعرج(شَل)، مریض و مرد و زن، اگر نیاز باشد، برخلاف جهاد ابتدایی. همچنین نیاز به حضور و حتی اذن امام معصوم(ع) ندارد برخلاف جهاد ابتدایی. همچنین اذن نایب خاص یا عام را هم نمی خواهد که ایشان ذکر نفرموده است. همچنین جهاد دفاعی مربوط به کسانی که مورد هجوم واقع شدند، نیست؛ بلکه هر کس مطلع شد دشمن بر مسلمانان هجوم آورده و می تواند آنان را کمک کند، جهاد دفاعی بر آنها واجب است. مگر آنکه اطلاع نداشته باشند که آنان می توانند از خود دفاع کنند. مثلا در ایران، اگر بدانیم رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان حمله کرده است، این وجوب دفاع ما را هم شامل می شود مگر آنکه بدانیم اهالی لبنان می توانند از خود دفاع کنند. سایط مناطق جهان از مسلمانان نیز چنین است. البته این وجوب، بر کسانی که نزدیک ترند، موکد است نه اینکه منحصر در آنها باشد.

امر دوم: چگونگی وجوب کفایی جهاد

این فرمایش صاحب جواهر(ره) اگر کسی بدون تامل بنگرد، گمان می کند جهاد ابتدایی واجب کفایی است، ولی جهاد دفاعی واجب عینی است. چون شروط جهاد ابتدایی، در دفاعی برداشته شده است. اما اگر در عبارت تامل شود، هم در عبارت اول هم در عبارت دوم، تحلیل و جمع بندی این است که: جهاد چه ابتدایی و چه دفاعی، هر دو واجب کفایی است نه واجب عینی و تنها تفاوتشان در شروط آنهاست. در جهاد ابتدایی شرایطی است که در دفاعی نیست. برداشته شدن شرایط خاص جهاد  ابتدایی، به معنای عینی شدن جهاد دفاعی نیست.

حال چند قرینه است که جهاد دفاعی نیز در عبارت صاحب جواهر(ره) واجب کفایی است. یک قرینه آنجایی که می فرماید: « إن احتیج إلیهم» یعنی اگر به معذورین هم احتیاج باشد. یعنی اگر نیاز نباشد، جهاد بر آنها واجب نیست و این یعنی کفایی بودن جهاد دفاعی.

قرینه بعدی، این قید است: «إذا لم یعلم قدرة المقصودین على المقاومة». یعنی اذا علم قدرت المقصودین علی المقاومه، من به الکفایه هستند و دیگر شامل آنان نمی شود.

قرینه سوم، «یتأکد الوجوب على الأقربین فالأقربین» است.

مجموع قراین یعنی: از دیدگاه ایشان، چه جهاد ابتدایی باشد، چه دفاعی، واجب کفایی است. اما شرایط این دو جهاد با یکدیگر متفاوت است.

امر سوم: جهاد تعطیل بردار نیست مگر...

ما جهاد را به صورت دیگری نیز دسته بندی کردیم که با مشهور فقهاء متفاوت است.  در این دسته بندی، ما جهاد را قبل و بعد از تاسیس دولت تقسیم کردیم. و یکی از واجبات جهاد را، حمایت از دولت و گسترش شعاع دولت دانستیم.

نکته مهم این است که وجوب جهاد، در مراتب نُه گانه آن، چه قبل از تاسیس دولت(مانند مبارزه با طاغوت) و چه بعد از آن برای حفظ دولت و نظام، و چه در سیاست منطقه ای دولت اسلام، به نحوی است که «لایسقط الجهاد بحال من الاحوال الا بعد التحقیق الغرض و المطلوب فی کل مرتبه لکل صنف و مجموعه حسب المُکنَه». یعنی جهاد تعطیل بردار نیست، مگر بعد از تحقق اهداف در هر مرتبه ای؛ مثلا در آفریقا می خواهیم اسلام را معرفی کنیم، اما معرفی و تبلیغ اسلام توام با مخاطرات است. آنجا مشرکین و کفار یا دشمنان اسلام و امت اسلامی، در مقابل تبلیغ و معرفی اسلام به مستضعفین ایستادگی می کنند. این جهاد، طبق شرایطی که خواهیم گفت، وجوبش برداشته نمی شود و من به الکفایه هم باید وجود داشته باشد تا هدف محقق شود ولو آنکه توام با مخاطرات باشد و کسی هم شهید یا شکنجه و زندان شود. مانند دوران صدر اسلام در سه سال اول و بعد از اعلام دعوت علنی. تا در مرتبه دوم، جهاد الصبر علی الاذی. تا مرحله هجرت، تا مرحله مبارزه با طاغوت و تشکیل دولت. این مراتب نُه گانه، تا حمایت و دفاع از دولت اسلامی، به هر اندازه که نیرو نیاز دارد، افراد باید عضو شوند. نیروی نظامی، امنیتی، فرهنگی و تبلیغی، و ...

بنابراین جهاد در هیچ شرایطی ساقط نمی شود مگر بعد از تحقق اهداف مورد نظر. هر صنف و مجموعه و گروهی نیز مشمول جهادند تا وظیفه شان را انجام دهند؛ و اگر من به الکفایه نیست، باید عده ای بروند کار کنند.

چون واجب کفایی متوقف بر تحقیق غرض و مطلوب و رفع حاجت است، اگر حاجت هنوز موجود باشد، بر آحاد مسلمین متعین است. اصلا چرا می گویند واجب کفایی؟ چون همه مخاطب این واجب هستند. اگر از اول همه مخطاب نبودند که مستحب بود نه واجب. بنابراین «فالجمیع مخاطبون بالواجب و ذمتهم مشغوله بادائه». واجب کفایی متقوم به غرض و هدف است و تا هدف محقق نشود، ذمه همه مشغول است. اگر بگوییم تجهیز میت واجب کفایی است، یعنی ذمه همه مشغول به تجهیز میت است: تغسیل، تکفین و صلاه و تدفین میت. حال اگر بر آن قیام کردند، ار عهده دیگران ساقط است. کفایی بودن جهاد نیز به همین معناست. اما چون جهاد مراتب متعددی دارد و به هر هدفی برسیم، هدفی بالاتر وجود دارد تا جایی که اسلام عالم گیر شود و مصلح کل ظاهر شود، آن موقع این جهاد کفایی، ساقط است. اما چون این اهداف محقق نشده، همیشه گردن گیر است. نه اینکه در یک مرحله غرض محقق شد، دیگر تمام شده است! ماهیت جهاد، کفایی است. اما کفاییت به نحجو تحقق غرض و مطلوب است. لذا ما گفتیم: «فالجمیع مخاطبون بالواجب و ذمتهم مشغوله بادائه».

البته ما در تعریف جهاد گفتیم، زیر پرچم رهبر با کفایت مشروع، که به نظر ما ولی فقیه یا نائب عام حضرت ولی عصر(ع) نیز کافی است. در همه مراتب نُه گانه جهاد، رهبری شرط است. نمی توان خودسرانه کار کرد. چون جهاد نسبت به جان و مال و نفوس و اعراض مسلمین، موثر است و نیازمند سازماندهی است.

امر چهارم: عمومیت جهاد بر افراد حقیقی و حقوقی

فقها در عینیت و کفاییت وجوب، چه کسی را مخاطب قرار داده اند؟ نسبت به چه کسانی واجب کفایی یا عینی است؟ معلوم است که مخاطب اینان مکلفین از مردم اند. علاوه بر اینها، جهاد قتالی نیز منظور است. یعنی جهاد با اسلحه در میدان مبارزه. در حالی که طبق نظری که داشتیم، جهاد اشمل و اعم از جهاد قتالی است.

اولا: بر اساس همان مراتب نُه گانه. و این بحث کفایی و عینی، نه فقط شامل جهاد قتالی که شامل همه آنها می شود. بنابراین کفایی و عینی بودن جهاد، اعم از قتالی و آنچه مد نظر فقهاست. دوم اینکه، مخاطب فقهاء، مکلفین است اما مخاطب ما، اعم از مکلفین است. یعنی دولت و رهبر و نهادهای حقوقی. یعنی آیا چه زمانی بر دولت واجب می شود؟ حتی طراحی و آرایش نیروهای مسلح و برنامه ریزی و... برای نیروهای مسلح. بنابراین اینکه جهاد عینی است یا کفایی، هم شامل افراد حقیقی می شود هم افراد حقوقی. در حالی که فقهاء فقط درباره افراد حقیقی بحث کرده اند.

بیان جدید در ادله واجب کفایی جهاد

با توجه به این امور چهارگانه، وارد ادله وجوب کفایی جهاد برای مراتب نُه گانه می شویم. یعنی نگاه جدیدی به ادله وجوب جهاد در مراتب نه گانه داریم که کفایی در آنها به چه معناست.

دلیل اول که هیچ فقیهی بر آن متعرض نشده، این است که ماهیت وجوب در جهاد، با نماز و روزه و حج و زکات و خمس تفاوت دارد. لذا قبل از بجث ادله قرآنی و روایی و اجماع و سیره نبوی، درباره وجوب کفایی در همه مراتب، باید به طبیعت جهاد توجه کنیم. اگر ماهیت جهاد را خوب تحلیلی کنیم، بدون نگاه به سایر ادله، متوجه خواهیم شد که بنفسه به نحو واجب کفایی است نه عینی. چون همانطور که قبلا ماهیت آن را بررسی کردیم، جهاد با چند عنصر مرتبط است:

 عنصر اول، تولید و بکار گیری قدرت است. عنصر دوم، لزوم مقابله با دشمن است تا جایی که بینی اش به خاک مالیده شود و شکست بخورد. از توطئه دست بردارد و فتنه نداشته باشد: «وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَکُونَ فِتْنَة»[6]. صد عن سبیل الله و عن دعوه الاسلامیه نکند.

بنابراین تولید قدرت با وضعیت مسلمانان و دشمنان مرتبط است. چون جهاد دو حیثیت دارد: جبهه حق و جبهه باطل.  هدف نیز پیروزی جبهه حق بر باطل است. تا زمانی که این پیروزی محقق نشود، جهاد بر قرار است و کفایت محقق نشده است. به همین دلیل می گوییم: «والحقیقه ان الجهاد لا یسقط بحال و ان کان کفائیا». لذا همیشه باید جبهه حق در حال پیشرفت باشد. از طرفی دشمنی هم پایان ندارد. درست است که جهاد کفایی است، اما این کفایت و حاجت، چون هم دشمن وجود دارد و هم مامور به تقویت اسلام هستیم، محقق نمی شود. لذا حق داریم بگوییم که طبیعت جهاد، اقتضاد دارد واجب کفایی شود.

ان قلت: با این توضیح جهاد واجب عینی است نه کفایی؟

پاسخ: خیر؛ جهاد مستقیما به عهده همه نمی آید. چون هدف جهاد، تحقق غرض است. و چون هیچ موقع حاصل نمی شود، این حاجت از بین نمی رود. لذا همه آن دسته از احکامی که متقوم به غرضند، و متقوم به وجود رهبر برای دولت اسلام هستند(یعنی احکام حکومت در اداره کشور نه عبادات)، اینها ماهیت کفایی دارند. لذا نام واجبات کفایی را «الواجبات النظامیه» گذاشته اند. یعنی واجباتی که به وسیله آنها نظم در جامعه اسلامی حاکم می شود. این تعبیر، در مکاسب ذیل بحث «اخذ الاجره علی الواجبات»، آمده است. از عبارت مرحوم صاحب جواهر(ره) نیز همین استفاده می شود.

البته اگر معنای واجب کفایی در مقام نظر این باشد که اگر کفایت حاصل شود، از دیگران ساقط می شود وگرنه گردن گیر همه است، همان معنایی است که در نظر همه است و با نظر به افراد تعریف شده است. اما چون ماهیت جهاد متقوم به غرض است و این حاجت همیشگی است، در عمل ساقط نمی شود.

در این مورد مرحوم صاحب جواهر(ره) نیز می فرماید: «م إن الکفایة بحسب الحاجة بکثرة المشرکین و قلتهم و ضعفهم و قوتهم»[7] یعنی این کفایت حسب حاجت است که دشمن قوی باشد ضعیف باشد و...

ادامه در جلسه آینده انشاء الله.

پایان جلسه نهم

 


[1] . جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام؛ ج‌21، ص: 9.

[2] . جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام؛ ج‌21، ص: 9.

[3] . نساء/ 95.

[4] . حج/78.

[5] . جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام؛ ج‌21، ص: 18.  متن کامل عبارت: و کیف کان فقد تلخص مما ذکرنا أن الجهاد على أقسام: أحدها أن یکون ابتداء من المسلمین للدعاء إلى الإسلام. و هذا هو المشروط بالشروط المزبورة. و الذی وجوبه کفائی. و الثانی أن یدهم المسلمین عدو من الکفار یخشى منه على البیضة. أو یرید الاستیلاء على بلادهم و أسرهم و سبیهم و أخذ أموالهم. و هذا واجب على الحر و العبد و الذکر‌ و الأنثى و السلیم و المریض و الأعمى و الأعرج و غیرهم إن احتیج إلیهم، و لا یتوقف على حضور الإمام علیه السلام و لا إذنه، و لا یختص بمن قصدوه من المسلمین، بل یجب على من علم بالحال النهوض إذا لم یعلم قدرة المقصودین على المقاومة، و یتأکد الوجوب على الأقربین فالأقربین، الثالث أن یکون بین المشرکین مقیما أو أسیرا أو بأمان و یغشاهم عدو و یخشى المسلم على نفسه فیدفع عن نفسه بحسب الإمکان، و هذا غیر مشروط بالشروط السابقة أیضا. و کیف کان فلا خلاف نقلا و تحصیلا فی أنه یسقط فرض الجهاد الخ.....

[6] . بقره/ 193 - انفال/ 39.

[7] . جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام؛ ج‌21، ص: 10.

 

 

مقرر: هادی قطبی

120/901/د

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۳۰ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۲۰:۵۲
طلوع افتاب
۰۶:۰۰:۲۸
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۳۲
غروب آفتاب
۲۰:۰۵:۴۸
اذان مغرب
۲۰:۲۴:۴۰