vasael.ir

کد خبر: ۴۸۴۴
تاریخ انتشار: ۲۱ فروردين ۱۳۹۶ - ۱۰:۴۶ - 10 April 2017
خارج فقه جهاد/ آیت الله کعبی/ جلسه7

بررسی اعتبارات مختلف در تقسیم بندی جهاد در اسلام

پایگاه اطلاع رسانی وسائل - قسم دوم جهاد، نامش جهاد فتح الاسلام است. نگفتیم جهاد ابتدایی؛ چون ممکن است تصور شود هر هجوم ابتدایی، جهاد ابتدایی است در حالی که اینطور نیست. بسیاری از هجوم های ابتدایی، ممکن است ماهیت دفاعی داشته باشد. مثلا در جایی که سرزمین اسلام غصب شود، مانند فلسطین، اگر بخواهیم آغازگر جنگ باشیم جهاد ما دفاعی خواهد بود نه ابتدایی چون دفاع از اسلام و سرزمین اسلام محسوب می شود.

به گزارش سرویس مکتب دفاعی پایگاه اطلاع رسانی وسائل؛ آیت الله عباس کعبی، صبح چهارشنبه ، ششم مهرماه 1395 در جلسه هفتم درس خارج فقه جهاد در موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) ، ادامه بحث اقسام جهاد در اسلام را مطرح نمود.

استاد عالب حوزه علمیه قم در این جلسه از درس خارج جهاد تقسیم بندی دیگری از جهاد در اسلام را مورد اشاره قرار داد. در این بخش آیت الله کعبی جهاد را به جهاد دفاعی و ابتدایی تقسیم کرد و اضافه نمود تقسیم بندی نه گانه که در جاسه قبل مورد اشاره قرار گرفته بود در درون این تقسیم بندی قابل تفکیک است و هر کدام از اقسام نه گانه در یکی از این دو قسن جهاد قرار می گیرد.

یک - جهاد دفاعی

عضو جامعه مدرسین در تبیین جهاد دفاعی دو قسم را برای این جهاد بر شمرد:

الف: جهاد التاسیس

ب: حفظ دولت اسلامی

عضو مجلس خبرگان رهبری عنوان قسیم جهاد ابتدایی را به جای عنوان مرسوم جهاد ابتدایی از واژه جهاد فتح الاسلام استفاده کرد تا برخی مشکلات موجود در عنوان جهاد ابتدایی را رفع نماید.

دو: جهاد الفتح الاسلام

استاد عالی حوزه علمیه در ادامه اعتبارات نه گانه ای را برای تقسیم جهاد بر شمردند که شامل این موارد می شود:

یک: به اعتبار الات الجهاد

دو: به اعتبار نوع العدو

سه: به اعتبار سبیل الله

چهار: جهاد الحرمات العامه.

پنج: جهاد العزه و الکرامه.

شش: به اعتبار دولت.

هفت: به اعتبار الامام

هشت: به اعتبار کیفیه القتال

نه: به اعتبار صناعه القوه و استخدامها

 

 

مشروح این جلسه درس خارج فقه آیت الله کعبی را می توانید در ذیل ملاحظه بفرمایید

بسم الله الرحمن الرحیم

خلاصه بحث گذشته

بحث ما در اقسام جهاد بود. متناسب با تعریف جهاد، اقسامی ذکر شد. اگر به خاطر باشد، چهار عنصر در تعریف جهاد اخذ شد: جهد و جهد، سبیل الله، اعلاء کلمه الله، مقابله با دشمن. بر اساس این چهار عنصر، هشت فرع فقهی بیان شد و تعریف جامعی برای جهاد ارایه دادیم.

بحث تقسیم جهاد، صرفا دسته بندی صناعی نیست. بلکه در بحث واجب کفایی و عینی، خواهیم گفت که ادله وجوب جهاد، همه این موارد را در بر می گیرد. لذا آنچه به عنوان جهاد مطرح می شود، یا عینی یا کفایی است. چون ادله وجوب را قبلا بیان کردیم.

جهاد دفاعی و ابتدایی

در دسته بندی ارایه شده، نُه قسم را بیان کردیم که به دو دسته ای که فقها تقسیم کرده بودند، جای می گیرد. یعنی جهاد ابتدایی و دفاعی.

مراحل جهاد دفاعی

جهاد دفاعی البته دارای دو مرحله است:

یک: جهاد التاسیس دوله الاسلامی

مرحله جهاد تاسیس دولت اسلامی و تولید قدرت برای اسلام،که شامل چهار نوع اول جهاد است یعنی: جهاد تبیین، جهاد صبر، جهاد دفاع از دعوت اسلامی و جهاد تمکین و تاسیس دولت که بر اساس سیره نبوی، بر یکدیگر مترتب است. از اتبدای بعثت تا تشکیل دولت در مکه جهاد کردند. جهاد تبیینی البته اولین مرحله تاسیس دولت اسلامی است و البته از حیثی نیز می تواند اعم باشد.

و مرحله دوم، جهاد بعد از تاسیس است. یعنی حفظ دولت اسلامی. محتوای دولت اسلامی باید به گونه ای باشد که بتواند به وظایفش عمل کند و اهدافش محقق شود. همه از قبیل جهاد است. به گونه ای که اگر حفظ نشود و در مسیر اهداف اصلی اش نباشد، اصلا اهداف جهاد نیز محقق نمی شود. همه اینها باز عنوان دفاع از اسلام و دفاع از توحید است. که نوع پنجم جهاد است که حفظ نظام اسلامی بود.

یکی از ادله وجوب حفظ نظام اسلام، عنوان جهاد است. در حالی که اگر جهاد را تعریف نمی کردیم و تقسیمات را نمی گفتیم، نمی توان گفت اطلاقات جهاد دال بر وجوب حفظ اسلامی است. ولی الان به خوبی روشن است که حفظ نظام اسلامی واجب است به دلیل جهاد. ایجاد تحول در نهادها و ساختار و منابع انسانی و سیاست های دولت اسلامی به گونه ای که استحکام داخلی پیدا کند، از مراتب جهاد است.

بنابراین جهاد دفاعی، دو مرحله دارد: تاسیس دولت و حفظ دولت. شاید فرمایش امیرالمومنین(ع) به مالک اشتر که می فرماید: «جِهَادَ عَدُوِّهَا وَ اسْتِصْلَاحَ أَهْلِهَا وَ عِمَارَةَ بِلَادِهَا»[1] دال بر این قسم باشد: جهاد با دشمن داخلی و دشمن خارجی.

دو: جهاد الفتح الاسلام

اما قسم دوم جهاد، نامش جهاد فتح الاسلام است. نگفتیم جهاد ابتدایی؛ چون ممکن است تصور شود هر هجوم ابتدایی، جهاد ابتدایی است در حجالی که اینطور نیست. بسیاری از هجوم های ابتدایی، ممکن است ماهیت دفاعی داشته باشد. مثلا در جایی که سرزمین اسلام غصب شود، مانند فلسطین، اگر خود بخواهیم آغازگر جنگ بر علیه رژیم اشغالگر قدس باشیم، و قدرت آن را داشته باشیم، جهاد ما دفاعی خواهد بود نه ابتدایی! چون دفاع از اسلام و سرزمین اسلام محسوب می شود. کارهای امروز ما مانند راهپیمایی روز قدس، این نیز یکی از مراتب دفاع است: دفاع لسانی، گروهی و امادگی و...

بنابراین جهاد فتح اسلامی، غیر از عنوان ابتدایی است. یعنی جهادی که باعث می شود قلمرو اسلام گسترش یابد. چرا گفتیم فتح اسلامی؟ اشاره به آیه شریفه است: «إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ»[2] همچنین «إِنَّا فَتَحْنا لَکَ فَتْحاً مُبیناً»[3]. منظور از فتح، آزاد کردن ملتهای غیر مسلمان یا ملتهایی که تحت ظلم طاغوت اند و اضافه کردن آنها به جهان اسلام. نامش جهاد فتح اسلامی یا آزادی بخش است.

بازسازی امت اسلامی و ساخت تمدن اسلامی بعد از توسعه، همان جهاد فتح اسلامی یا جهاد ابتدایی است. این نوع جهاد، شامل سه قسمت است: جهاد دفاع از مستضعفین و مظلومین، جهاد نشر دعوت اسلامی از طریق سازمانهای دولت اسلامی، و جهاد فتح اسلامی.

جهاد چهارمی نیز هست که بازسازی امت اسلامی است. ممکن است مرزهای ملی برداشته شود. یعنی به جای تجزیه ملتهای اسلامی، آنان را به هم مرتبط کنیم. تمدن اسلامی را بسازیم و امت اسلامی به عنوان یک بلوک بتواند در تصمیمات بین المللی شرکت فعال داشته باشد.

بررسی عبارت صاحب جواهر(ره)

این دسته بندی هایی که انجام دادیم، به نحوی به همان دسته بندی سنتی ابتدایی و دفاعی برگردانده شد. البته  نقدی بر این دسته بندی داریم که ابتدا فرمایش مرحوم صاحب جواهر(ره) را بررسی می کنیم.

اشکال اول:

مرحوم صاحب جواهر(ره) می فرماید: «و لکن لا ریب فی أن الأصلی منه قتال الکفار ابتداء على الإسلام»[4] یعنی آن جهاد اصلی، که آیات و روایات درباره آن است، قتال است. در حالی که ما گفتیم جهاد آیات و روایات، اعم از قتال است. نکته دیگر این کلام است «ابتداء علی الاسلام». یعنی جهاد اصلی، ابتدایی است. از دیدگاه مرحوم صاحب جواهر(ره) و فقهای ما در کتابهای مختلف، آن جهادی را جهاد می گویند که بعد از فتح مکه در سیره نبوی اتفاق افتاده است. تا فتح مکه، همه دفاع بود. بعد از فتح مکه، جهاد در مقابل سقیف و طائف و هوازن و بعد از آن غزوه تبوک، موته و... اینها جهاد اصلی است.

سوال ما این است: پس اینهمه آیات و روایت که در مورد جهاد آمده واقعا جهاد نیست؟ البته فقها می گویند جهاد است، اما نه از سنخ جهاد ابتدایی است. نمی توان گفت جهاد اصلی نیست، و تنها جهاد فتح اسلامی جهاد است. چرا می گویید اصلی؟ به نظر در مقابل دفاعی است. چون اصولا اینکه در مورد اینکه دفاع جهاد است یا نه، برخی فقهاء تشکیک کرده اند. و گفته اند الدفاع لیس بجهاد! در حالی که با این توضیحات و ادله ای که تاکنون گفتیم، عمومات آیات و روایات، شامل دفاع هم می شود و کسی که در دفاع از اسلام شهید می شود، لایغسل و لا یکفن؛ البته اگر در معرکه باشد. چون روایات لایکفن در مورد شهید معرکه است.

اشکال دوم:

نکته بعدی این است که صاحب جواهر می فرماید: «على الإسلام و هو الذی نزل فیه کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتالُ وَ هُوَ کُرْهٌ لَکُمْ»[5] خیلی عجیب است. استناد ایشان به این آیه، که در مورد وجوب جهاد ابتدایی است، به نظر ما تمام نیست. هم ایشان و هم فقهایی که آیات الاحکام نوشته اند مانند فاضل مقداد در آیات الاحکام یا قلائد الدرر جزائری و... استدلال تمام نیست. چون این آیه در مورد غزوه بدر نازل شده، و شکی نداریم که غزوه بدر دفاعی بود.

ممکن است برخی بگویند غزوه بدر ابتدایی است؛ چون اخراج مومنین بود: «کَما أَخْرَجَکَ رَبُّکَ مِنْ بَیْتِکَ بِالْحَقِّ وَ إِنَّ فَریقاً مِنَ الْمُؤْمِنینَ لَکارِهُونَ».[6] یعنی خود مسلمانان به قریش متعرض شدند. پس ابتدایی است. در حالی که ما گفتیم هر هجوم ابتدایی، جهاد ابتدایی محسوب نمی شود. بلکه خصوص غزوه بدر جهاد دفاعی است به صریاحت قرآن کریم که می فرماید: «أُذِنَ لِلَّذینَ یُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلى‏ نَصْرِهِمْ لَقَدیرٌ الَّذینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ إِلاَّ أَنْ یَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِیَعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ یُذْکَرُ فیهَا اسْمُ اللَّهِ کَثیراً وَ لَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزیزٌ»[7] یعنی غزوه بدر برای بازگشت مسلمان به مکه بود و ابتدایی است نه دفاعی. آیه که تشریع شد: «کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتالُ وَ هُوَ کُرْهٌ لَکُمْ»[8]، واژه «کره» ممکن است به دلیل یا از کَره است به معنای مشقت، یا به معنای صعوبت جنگ است یا اینکه آماده نبودند و ممکن بود شهید و زخمی بدهند . بنابراین نوعی تمهید بود. آیاتی هم دال است که این آیه مربوط به غزوه بدر است. آنجا که می فرماید: ««کَما أَخْرَجَکَ رَبُّکَ مِنْ بَیْتِکَ بِالْحَقِّ وَ إِنَّ فَریقاً مِنَ الْمُؤْمِنینَ لَکارِهُونَ».[9] و مومنین را دو دسته می کند: مومنین فدا شونده در راه خدا، مومنین دنبال غنیمت.

اینها همه قرائنی است مبنی بر اینکه این آیات درباره غزوه بدر است و آن غزوه دفاعی است نه ابتدایی تا مورد استناد مرحوم صاحب جواهر و امثال ایشان باشد. در حالی که جهاد در اصل برای دفاعی تشریع شده نه ابتدایی و بعدها جهاد ابتدایی به آن ملحق شده است. در حالی که ایشان معتقدند اصل بر ابتدایی بودن است.

ادامه فرمایش مرحوم صاحب جواهر(ره) این است که : «و یلحق به قتال من دهم المسلمین منهم»[10] آن کسانی که مسلمانان را مشغول می کنند و زمینشان را می گیرند و جان و مالشان را متعرض می شوند، به آن ملحق می شود.

بنابراین اینکه جهاد ابتدایی اصلی است، محل تامل است. و آیات و روایات برای جهاد دفاعی تشریع شده است و بعدا جهاد ابتدایی به آن ملحق شده است. چون جهاد ابتدایی در حال ترک و مسالمت و در مقابل الحاد است، چگونه وضع شده است؟

توسعه دعوت همان جهاد ابتدایی است. نشر دعوت بعد از اعلان و تثبیت دعوت و دفاع از دعوت است. دفاع از دعوت هم جهاد است. چرا فقط نشر دعوت جهاد اصلی باشد؟ جهاد برای صرف مقصد نهایی تشریع نشده بلکه برای کل مقاصد تشریع شده است. چون کلمه جهاد اطلاق دارد و نمی توان گفت کدام اصلی و کدام غیر اصلی است. بحث ما این است.

وقتی آیات زیادی در جهاد دفاعی نازل شده، چگونه می توان گفت که جهاد دفاعی ملحق به جهاد ابتدایی است و جهاد ابتدایی اصلی است؟ فقها بر اساس جعل اصطلاح خود جهاد را مساوی قتال گرفته اند، و قتال را در هجوم دشمن در نشر اسلام گرفته اند و این قابل قبول نیست.

اشکال سوم:

اما ادامه فرمایش صاحب جواهر(ره): «و قتال الباغین ابتداء فضلا عن دفاعهم على الرجوع إلى الحق»[11]  یعنی علاوه بر اینکه جهاد دفاعی ملحق به جهاد اصلی نیست، قتال البغات هم بر دو قسم است. یا ابتدایی است یا دفاعی.

جهاد بغات هم جهاد اصلی است مانند زمان امیرالمومنین(ع) نه اینکه جهاد ملحق باشد. چه اینکه ابتدائا به بغات هجوم کنیم چه در مقام دفاع باشیم. مانند مقابله با منافقین خلق در عملیات، جهاد اصلی است نه جهااد فرعی و ملحق. کسی که در عملیات مرصاد کشته شود، شهید معرکه است نه ملحق. جهاد بغات است. جنگ با عراق هم جنگ بغات است حتی اگر آنان هجوم کرده باشند. حتی اگر ما هم هجوم می کردیم، باز جهاد بغات بود. که بحثش را در آینده خواهیم گفت.

این سنخ از جهاد، یعنی جهاد بغات، در حقیقت جهاد، حمایت از دولت اسلامی و تامین امنیت آن است. لذا فقها فصلی را با عنوان جهاد بغات ایجاد کرده اند. اگر این نگاه داشته باشیم، جهاد بغات می شود اصلی، جهاد حفظ امنیت دولت اسلامی می شود اصلی. فایده اش این است که حقیقت بغی آیا خروج بر امام معصوم است فقط؟ یا منظور خروج بر دولت شرعی اسلامی و مسلمین است؟ ما می گوییم دومی درست است. خروج علی الامام به عنوان شخصیت حقوقی و زعامت دولت اسلامی منظور است.

پس جهاد بغات، می شود جهاد حمایت از دولت اسلامی. در دسته بندی ما، تمام جهاد بغات، چه ابتدایی باشد چه دفاعی، در واقع جهاد اصلی و دفاعی است.

اشکال چهارم:

اشکال دیگر به این دسته بندی مرحوم صاحب جواهر(ره)، این است که  از دیدگاه ایشان دولتی که اول هجوم می کند، می شود ابتدایی. در حالی که این اول کلام است. معلوم شد که ماهیت به هجوم بر نمی گردد و ما این ملاک تقسیم را درست نمی دانیم.

ناگفته نماند: مقابله با ظلم و ظالمین و کسانی که علیه دولت اسلامی هجوم می برند، جهاد با اینان دفاعی است. درباره آندلس اسپانیا باید گفت: دار الاسلام دو دسته است: اصلی و منثلمه یا جدا شده. این تجزیه، گاه از نظر ماهیت عوض شده و امت جدید شده اند مثل اندلس امروز که دیگر عنوان جهاد دفاعی به آن اطلاق نمی شود. گاه تجزیه و انثلام، به صورت تغییر ماهیت نیست. مانند داستان فلسطین. اگرچه شصت سال گذشته، اما جهاد با آنان هنوز دفاعی است.

این درباره دسته بندی صاحب جواهر(ره). حالا تحقیق کنید که آیا دفاع جهاد است یا نه؟ مرحوم صاحب جواهر(ره) در چند صفحه بحث کرده و در نهایت می پذیرد که دفاع، جهاد است و به فقهایی که می گویند دفاع جهاد نیست با تمسک به عمومات آیات و روایات، پاسخ می دهند.

البته به نظرم این بحث هنوز مهم است و باید در جای خودش پرداخته شود تا بتوانیم بگوییم جهاد به تمام اقاسمی که گفتیم و خواهیم گفت، واجب است. لذا بنده مایلم این بحث دسته بندی را قدری جدی تر و عمیق تر نگاه کنیم.

تقسیمات جهاد به اعتبارات مختلف

جهاد ابتدایی و دفاعی

این جهادی که اعم از قتال است، می خواستیم دسته بندی سنتی فقها را حفظ کنیم، اما مراتبی را از جهاد نیز بیان کنیم. همان جهاد دفاعی و ابتدایی و فتح اسلامی و ساخت تمدن اسلامی را بیان کردیم.

الان جهاد به اعتبارات مختلف، دسته بندی های مختلف کنیم. چون اینها همه نسبی است. یکبار به اعتبار دعوت الی الله تقسیم می کنیم که به جهاد دفاع از دعوت اسلامی و جهاد نشر دعوت اسلامی تقسیم می شود. سوال: این ادله، به کدام دوران باز می گردد؟ به جهاد مکی. جهاد قسمت دوم که نشر دعوت اسلامی باشد، بعد از فتح مکه شروع می شود. چون معتقدیم جهادهای مدنی نیز برای حمایت و تثبیت و استحکام دولت در مقابل دشمنان خراجی، آن هم جهاد دفاعی است. جهاد نشر دعوت بعد از فتح مکه شروع می شود.

ارسال مبلغ دفاعی محسوب می شود چون ارسال مبلغ برای دشمنان درجه چندمی بود که در اطراف مکه و همپیمان با مشرکین اصلی بودند. یعنی تا زمانی که جریزه العرب صد در صد اسلامی شود، همه اینها جهاد دفاعی است. در جهاد ابتدایی هم که جهاد نشر دعوت اسلامی و بعد از فتح مکه باشد، بحثی است: که آیا جهادهای پیامبر(ص) واقعا دفاع بود یا آنهایی که متارک هستند و کاری به دولت اسلامی ندارند، پیامبر هم متعرض آنها می شد. برخی محققین تاریخ معتقدند همه جنگ های پیامبر(ص) بدون استثنا، جهاد دفاعی و ماهیت دفاعی داشته است.  از جمله سید جعفر مرتضی عاملی در کتاب «الصحیح فی سیره النبی الاعظم» می آورد. حقیر در این سفر لبنان با ایشان دیدار داشتم. بحثی هم در این باره کردیم. ایشان مصر است که همه جنگها دفاعی است. برخی دیگر نیز این نظر را معتقدند.

یک: به اعتبار الات الجهاد

دسته بندی دوم نیز به اعتبار آلات جهاد است.  اینکه جهاد با چیست؟ دو دسته می شود: جهاد القتالی و غیر القتالی. ابزار مسلحانه چه سیف باشد، چه سلاح معاصر امروزی باشد، مانند کلاش و ژسه و هواپیما و توپخانه و... این جهاد قتالی است.  جهاد غیر قتالی، مانند جهاد لسانی و بیانی و سایر مراحل جهاد است.

دو: به اعتبار نوع العدو

دسته بندی سوم، به اعتبار دشمن است. تا دشمن  چه دشمنی باشد؟ جهاد بر این اساس چند دسته است:

یک: جهاد با دشمنان دین. کسانی که اسلام ستیزند و آن را بر نمی تابند. مقابله با اینان می شود جهاد دفاعی.

دو: جهاد اعداء المسلمین. با اسلام به عنوان اعتقاد، کار ندارند، اما امت اسلامی را بر نمی تابند و متعرض جان و مال و آبرویشان می شوند و نمی خواهند در کشورهایشان باشند؛ ولو به عنوان اقلیت. اقلیت های مسلمان در جهان معاصر، در اروپا و امریکا و... تهدید می شوند. این هم نوعی دشمنی است. مقابله با اینان می شود جهاد دفاعی.

 سه: جهاد اعداء الدول الاسلامیه و امام المسلمین. دسته ای که ممکن است نه دشمن اسلام باشند و نه دشمن مسلمان. اما دشمن دولت اسلامی هستند. نمی خواهند مسلمانان دولت داشته باشند. مقابله با اینان می شود جهاد بغات.

ممکن است جهاد ابتدایی داخل در جهاد اعداء الدین باشد.

سه: به اعتبار سبیل الله

گفتیم که جهاد باید فی سبیل الله باشد. که خود چند دسته است:

یک:  جهادا التوحید فی مواجهه الالحاد و الضلال. جهادی که هدفش لا اله الا الله باشد. «ٍفَإِنَّمَا أُمِرْتُ أَنْ أُقَاتِلَ النَّاسَ حَتَّى یَقُولُوا لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ فَإِذَا قَالُوهَا عَصَمُوا مِنِّی دِمَاءَهُمْ وَ أَمْوَالَهُمْ إِلَى یَوْمِ یَلْقَوْنَ رَبَّهُمْ»[12] این همان جهاد توحیدی است . همان تعریفی که علامه طباطبایی(ره) در المیزان داشت و فرمود قتال برای تحقق توحید.

دو: جهاد العدل. برای تحقق عدل و قیام به قسط: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُونُوا قَوَّامینَ لِلَّهِ شُهَداءَ بِالْقِسْطِ«[13] یا فرموده است: « لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَ أَنْزَلْنَا الْحَدیدَ فیهِ بَأْسٌ شَدیدٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ لِیَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ وَ رُسُلَهُ بِالْغَیْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزیزٌ»[14]

سه: جهاد الارض. برای آزادی سرزمین جهاد شود. فتح سرزمین و دفاع از آب و خاک، می تواند عنوان سبیل الله داشته باشد. چراکه در قرآن شریف فرموده است: «إِنَّما یَنْهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذینَ قاتَلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ أَخْرَجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ»[15]بنابراین دفاع از سرزمین اسلامی نیز عنوان سبیل الله دارد. مکه خانه امن الهی است که ابراهیم ساخته است، اما خانه و کاشانه اینان بود. روایاتی است که چقدر این سرزمین را دوست داشتند. امروز هم اگر سرزمینی غصب شود و ملتی دفاع کنند، این همان جهاد فی سبیل الله است. سبیل الله به معنای قرب ذاتی نیست. مصلحه اسلام و مسلمین منظور است.

چهار: جهاد الحرمات العامه.

یعنی دفاع از نفس، عِرض، مال، شعائر اسلامی، و امثال اینها.

پنج: جهاد العزه و الکرامه.

خدا می فرماید: «لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنینَ وَ لکِنَّ الْمُنافِقینَ لا یَعْلَمُونَ»[16] کفار می خواهند جامعه اسلامی و امت اسلامی تحقیر شوند و ذلیل باشند و تابع آنان باشند. وگرنه نه متعرض اسلام اند نه مسلمین.

شش: به اعتبار دولت.

 یعنی جهاد به اعتبار دولت باطل است که علیه آن جهاد کنیم و براندازیم. یا جهاد دولت حق است. یعنی در چارچوب دولت برای حمایت از دولت حق.

هفت: به اعتبار الامام

امامی که می خواهیم همراه او جهاد کنیم، یا مع الامام العادل است که احکام خاصی دارد. یا جهاد تحت پرچم امام جائر است. ما با تعریفی که ارایه کردیم، جهاد تحت پرچم امام جائر را جهاد نمی دانیم. مشروع نمی دانیم. البته ائمه(ع) مشروع نمی دانند و در جای خود بحث خواهیم کرد.

هشت: به اعتبار کیفیه القتال

به اعتبار نوع جنگ، هم دسته بندی های مختلفی دارد. مثل جنگ پارتیزانی، جنگ دولتها و سازمانهای نظامی، جنگ فرسایشی ، جنگ فدایی و استشهادی، جنگ نفوذی است. این هم انواع این قتال به حیث کیفیت.

نه: به اعتبار صناعه القوه و استخدامها

ساخت قدرت و به کارگیری آن، نیز می تواند چند نوع باشد. بر اساس آیه شریفه: « وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّة»[17] این قوه و قدرت در مقابل دشمن، جهاد محسوب می شود. این جهاد همه ساحت های زندگی را در بر می گیرد و اینگونه تقسیم می شود:

جهاد فرهنگی، و ساخت جامعه بر مدار ایمان و تقوا و فضایل اخلاق اسلامی، جهاد محسوب می شود. مقابله با تهاجم فرهنگی.

جهاد اقتصادی، دو بعد دارد: سلبی و ایجابی. بعد سلبی، تحریم مثلا اقتصاد دشمنان است. به جای اینکه آنها ما را تحریم کنند، ما آنها را تحریم کنیم. جنبه ایجابی نیز تولید و مقاومت درونی است. مانند تولید داخل و...

جهاد سیاسی، جهاد اجتماعی، جهاد امنیتی، جهاد محیط زیست، جهاد سلامت و بهداشت، جهاد خانوادگی، جهادسایبری، جهاد علمی و امثال آن که تا صدها مورد می توان نام برد تا قدرت اسلامی شکل بگیرد.

این نوع دسته بندی ها به حیثیت و اعبتراات مختلف، فروعی را برای جهاد باز می کند که براساس اطلاقات و عمومات آیات جهاد، ضرورت عقلی، سیره نبوی و اجماع مسلمین ، اگر منطبق بر تعریف جهاد ما باشد، واجب می شود.

ماهیت وجوب جهاد

ماهیت واجب یا عینی است و کفایی. همین واجب کفایی در چه شرایطی به واجب عینی تبدیل می شود انشاء الله در آینده خواهیم گفت.

پایان جلسه هفتم

 


[1] . نهج البلاغه، نامه53.

[2] . نصر/ 1.

[3] . فتح/ 1.

[4] . جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام؛ ج‌21، ص: 4.

[5] . جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام؛ ج‌21، ص: 4.

[6] . انفال/ 5.

[7] . حج/ 39 و40.

[8] . بقره/ 216.

[9] . انفال/ 5.

[10] . جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام؛ ج‌21، ص: 4.

[11] . جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام؛ ج‌21، ص: 4.

[12] . مستدرک‏الوسائل، ج18، ص 206.

[13] . مائده/ 8.

[14] . حدید/ 25.

[15] . ممتحنه/ 9.

[16] . منافقون/ 8.

[17] . انفال/ 10.

مقرر: هادی قطبی

120/901/د

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۲۴ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۲۷:۱۱
طلوع افتاب
۰۶:۰۴:۴۳
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۲۲
غروب آفتاب
۲۰:۰۱:۱۶
اذان مغرب
۲۰:۱۹:۵۲