vasael.ir

کد خبر: ۴۸۴۳
تاریخ انتشار: ۱۹ فروردين ۱۳۹۶ - ۱۳:۱۰ - 08 April 2017
خارج فقه جهاد/ آیت الله کعبی/ جلسه6

جهاد رهایی بخش اسلامی متفاوت از توسعه طلبی نظامی است

پایگاه اطلاع رسانی وسائل - تبیین لسانی، تولید قدرت در مقابل دشمن، حفظ نظام، مدیریت نظام اسلامی، تشویق جامعه برای حضور در جبهه و بسیج نیرو، کمک در ساختار و سازمان نیروهای مسلح، تلاش برای امنیت جامعه و مقابله با نفوذ دشمن و..... بنابر تعریفی که ارائه دادیم مصداقی از جهاد محسوب می شود و این متفاوت از تعریف مرسوم فقها در باب جهاد است.

به گزارش سرویس مکتب دفاعی پایگاه اطلاع رسانی وسائل؛ آیت الله عباس کعبی، صبح دوشنبه ، پنجم مهرماه 1395 در جلسه ششم درس خارج فقه جهاد در موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) ، به بررسی دلیل پنجم وجوب جهاد پرداخت و سپس اقسام جهاد در اسلام را مورد بررسی قرار داد.

استاد عالی حوزه علمیه قم در بحث اطلاق آیات و روایات ضمن تبیین این مطلب که جهاد در این بحث اعم از قتال مرسوم در کلام فقها مورد نظر است به بررسی برخی اشکالات ناشی از این توسعه مفهوم جهاد پرداخت.

اقسام جهاد

آیت الله کعبی در پس از اتمام بررسی اجمالی ادله جهاد به تبیین اقسام جهاد پرداخت و موارد زیر را به عنوان اقسام جهاد در دین اسلام برشمرد:

یک: جهاد تبیینی

دو: جهاد صبر

سه: جهاد دفاع

چهار: جهاد تاسیس دولت اسلامی

پنج: جهاد حفاظت از دولت اسلامی

شش: جهاد دفاع از مستضعفین عالم

هفتم: جهاد نشر دعوت اسلامی

هشتم: جهاد توسعه دولت اسلامی

نه: جهاد تمدن سازی

در پایان این جلسه از درس خارج جهاد عضو برجسته جامعه مدرسین تقسیم دیگری در باب جهاد مطرح کردند و بر این اساس جهاد را به دو قسم 1- جهاد در چارچوب دولت حق و 2-جهاد در چارچوب دولت باطل تفکیک نمودند

 

مشروح این جلسه درس خارج فقه آیت الله کعبی را می توانید در ذیل ملاحظه بفرمایید

بسم الله الرحمن الرحیم

 

در ادامه ادله جهاد، بعد از دلیل سیره نبوی، به دلیل اطلاق آیات و روایات می رسیم. در این باره در ضمن بیان سیره، آیات به قدر کافی بیان شد. روایات نیز اعم از جهاد به معنای قتال نیز فراوان و معلوم است.

دلیل پنجم: اطلاق آیات و روایات

بررسی چند اشکال

اما ممکن است به روش بحث و ادله جهاد، اشکالاتی وارد شود.

اشکال اول: ممکن است گفته شود آنچه ذکر کردید، اعم از جهاد قتالی است، در حالی که محل نزاع فقها، جهاد به معنای قتال فی سبیل الله است و ادله ای که ذکر شد، اعم از محل نزاع است.

پاسخ: اگر خاطرتان باشد، در ابتدای بحث اصرار داشتیم که جهاد در معنای لغوی، با جهاد در معنای اصطلاحی تفاوت دارد. جهاد اصطلاحی، که در آیات و روایات هست، مساوی قتال نیست. جهاد در اصطلاح فقها مساوی قتال است، اما آنچه ما بحث می کنیم جهاد در اصطلاح آیات و روایات است نه جهاد در اصطلاح فقهاء.

بنابراین ما در محل نزاع صحبت می کنیم. همه ادله ای که ذکر شد، درمورد تعریف است. یا به نحو مقدمات یا به نحو مسلزمات. از نظر ما این موارد نیز جهاد است:

 تبیین لسانی، تولید قدرت در مقابل دشمن، حفظ نظام،  مدیریت نظام اسلامی، تشویق جامعه برای حضور در جبهه و بسیج نیرو، کمک در ساختار و سازمان نیروهای مسلح، تلاش برای امنیت جامعه و مقابله با نفوذ دشمن و مانند اینها، همه جهاد محسوب می شود. البته بنابر تعریفی که ما ارایه دادیم.

آیات و روایات و سیره را نیز به این معنا گرفته ایم. به عنوان نمونه، در سیره امیرالمومنین(ع) در جهاد به معنای اعم از قتال، آمده است که امام وقتی می خواست به سمت صفین حرکت کند، مالک بن حبیب که از فرماندهان نیروهای امنیتی حضرت و از شرطه الخمیس و فداییان حضرت بود، جلو آمد و ناقه امام را چسبید و گفت مرا هم به جهاد ببرید. حضرت به او گفته بود شما باید بمانید و بسیج نیرو کنید. «قَالَ مَالِکُ بْنُ حَبِیبٍ وَ هُوَ آخِذٌ بِعِنَانِ دَابَّتِهِ ع یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ أَ تَخْرُجُ بِالْمُسْلِمِینَ فَیُصِیبُوا أَجْرَ الْجِهَادِ وَ الْقِتَالِ وَ تُخَلِّفُنِی فِی حَشْرِ الرِّجَالِ فَقَالَ لَهُ عَلِیٌّ ع إِنَّهُمْ لَنْ یُصِیبُوا مِنَ الْأَجْرِ شَیْئاً إِلَّا کُنْتَ شَرِیکَهُمْ فِیهِ وَ أَنْتَ هَاهُنَا أَعْظَمُ غَنَاءً مِنْکَ عَنْهُمْ لَوْ کُنْتَ مَعَهُمْ قَالَ سَمْعاً وَ طَاعَةً یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ».[1] پاسخ حضرت مهم است که فرمود شما در کارهای آنان شریکی و کارش ما مهمتر است از اینکه به قتال بیایی. مالک هم اطاعت کرد و پذیرفت.

از منظر مولا، مالک بن حبیب هم مجاهد است. چون در مسیر تحقق اهداف حرکت می کند. در مقابل با دشمن است؛ چون تولید قدرت، حفظ امنیت و بسیج نیرو می کند. او متخلف نیست. اتفاقا آیات زیادی نیز در مورد متخلفین از قتال و معذرون نازل شده است و کسانی که نه متخلف اند و نه معذورند، بلکه به خاطر وظیفه دیگری جهاد نمی روند، آنها نیز در سوره توبه، به عنوان مجاهد مدح شده اند. این روایت در واقع مصداقی از همان آیه است. البته منظور کسانی نیست که در خانه نشسته باشند. بلکه حضرت فرمود ماندن شما برای انجام وظایف، جهادی است. نوعی تقسیم کار است و همه عناصر چهارگانه جهاد را در کسی که پشت جبهه فعالیت می کند نیز وجود دارد.

اشکال دوم: اینکه مرزبانی، از منظر فقها جهاد نیست و اعم از قتال است. مرابطه تولید قدرت می کند، و باید از مصادیق مجاهد باشد. اما چرا رباط از عنوان جهاد خارج است؟

پاسخ: در مورد رباط گفته اند، اگر از سه تا چهل روز باشد، از چهل روز به بعد جهاد است. ثانیا، آن رباطی که فقها گفته اند جهاد نیست، رباطی است که تحت پرچم امام جائر باشد. یعنی مرزبانی از بلاد اسلامی است، اما برای دولت جائر، خارج از تعریف جهاد ماست. تعریف زیر نظر رهبر شرعی بود.

نقش امیرالمومنین(ع) در روایت معروفی که حضرت رسول اکرم(ص) دستور به ماندن ایشان در مدینه داد، همین بود. در آن ایام منافقین دست به خرابکاری و دست اندازی زدند. پیامبر دستور داد حضرت امیر با معذورین بمانند. حضرت امیر نیز اسلحه به دست گرفت و نزد پیامبر(ص) آمد که من هم دوست دارم در غزوه تبوک شرکت کنم. حضرت رسول(ص) فرمودند: «أَ لَا تَرْضَى أَنْ تَکُونَ مِنِّی کَهَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِیَّ مِنْ بَعْدِی»[2] نفرمود شما مخلفون هستید. بلکه حضور شما به دستور من، خودش جهاد است.

به هر حال اگر آن اصطلاحاتی که در مورد جهاد به کار بردیم، لحظا شود، از نظر ما جهاد محقق است. یعنی عناصر چهارگانه: صناعه القوه، استخدام القوه، تحقق مصلحت اسلام و مسلمین، مقابله با دشمنان، زیر چتر امام و حاکم شرعی بودن.

نگویید که تعریف شما به صورتی است که هر کس هر کاری کرد، نیتش درست باشد، مجاهد است. خیر ما این را نمی گوییم. بلکه باید به گونه ای عمل کند که کارهای او باعث ضربه زدن به دشمن شود؛ وگرنه مطلق فعالیت، مجاهد محسوب نمی شود. اما کسی که کتاب می نویسد و مورد اذیت دشمن واقع می شود و دشمن دوست دارد حذف و مقابله کند، یک مجاهد است. یا دانشمندی که دشمن را آزار می دهد و به ترور و حذف فیزیکی رو می آورد، مجاهد است. یا حتی در ادبیات و شعر، فیلمسازی، اگر متعرض دشمن شود، نیز میدان جهاد خواهد بود.

البته بعدها درباره جهاد که کفایی است یا عینی، مفصل صحبت می کنیم. فعلا ادله وجوب جهاد فی الجمله را بررسی می کنیم نه بالجمله.

اقسام جهاد

بحث بعد از ادله وجوب جهاد، اقسام جهاد است. آنچه در کتابهای فقهی ذکر شده، جهاد به دو دسته ابتدایی و دفاعی تقسیم شده است. اما با توجه به بحثی که درباره سیره صورت دادیم، به نظرمان این تقسیم بندی، جامع نیست. اهل سنت جهاد ابتدایی را جهاد طلب می دانند و جهاد دفاعی را جهاد العدو السئال(دشمنی که هجوم می کند) تعریف می کنند.

ما بنابر سیره رسول اکرم(ص) و مراحل و هدف از دعوت، جهاد را به اقسامی می توان تقسیم کرد. مقسم ما دعوت الی الله است. چراکه می گوییم : «جهاد الدعوه الی الله تعالی و نشر الدین». این دعوت، گاه در سرزمین هایی است که اصلا نامی از اسلام نشنیده اند. گاه نیز در مناطقی است که با اسلام آشنایند اما عناد و لجاج دارند یا سهل انگارند. در جایی که نام اسلام را نشنیده اند، منطق اقتضا می کند، دعوت به ارسال مبلغ، ساخت مسجد، مراکز اسلامی بشود اما به حکمت و موعظه حسنه. از طریق هدایت و خدمت و حمایت مردم در مقابل دشمنان اسلام شود.

اما در جامعه ای که حجت در آن تمام شده و شریعت نیز بیان شده، اما در عمل مشکل دارند یعنی در آن جوامع ظالم ها مسلط شده اند. جهاد در اینجا، به صورت امر به معروف و نهی از منکر است. یعنی جهاد ما در مقابل ظالمین و طواغیت است. اسلام رسیده، اما جامعه به مقید نیست. باید مبانی را مستحکم کرد، شبهات را پاسخ داد، فقه را بیان کرد، اصلاحات اجتماعی کرد، و... اگر هیچ کدام فایده نداشته باشد، و فقط مقابله مسلحانه با ظالمین بماند، باید مبارزه مسلحانه کرد و حکومتشان را برچید و دولت اسلامی تشکیل داد. این تشکیل دولت از طریق بسیج نیرو، تشکیل حزب و سازمان، سازو کارهای مناسب برای مقابله با دشمن و ... همه لازم و واجب می شود. این حکومت ها چه به صورت کفر و جور باشد، باید مقابله کرد.

به هر حال، مقسم ما دعوت الی الله است و محور سیره رسول گرامی اسلام(ص) است. بنابراین جهاد اینگونه تقسیم می شود:

یک: جهاد تبیینی

یعنی فقط با زبان و لسان. که البته ممکن است با مخاطره همراه باشد. همانطور که در دعغوت علنی، پیامبر(ص) بیان می کرد، اما شکنجه و زندان و تبعید دچار می شدند. جهاد تبیینی، ساده نیست. برخی طلاب فکر می کنند تبلیغ یعنی منبر و روضه و پاکت و احترامات متقابل! این که تبلیغ انبیاء نبود. « الَّذینَ یُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللَّهِ وَ یَخْشَوْنَهُ وَ لا یَخْشَوْنَ أَحَداً إِلاَّ اللَّهَ وَ کَفى‏ بِاللَّهِ حَسیباً»[3] این جهاد محسوب می شود.

دو: جهاد صبر

جهاد دوم: جهاد الصبر و المقاومه فی مواجهه الظلم و الطغیان. این نو.ع جهاد، مقابله با باطل است. شکنجه و آزار می شود، و او به خاطر اسلام تحمل می کند.

سه: جهاد دفاع

جهاد سوم: جهاد دفاع در مقابل کسانی است که صد عن سبیل الله می کنند. مقابله با اینان نیز جهاد است.

چهار: جهاد تاسیس دولت اسلامی

جهاد چهارم: جهاد تاسیس دولت اسلامی است. اینهم برگرفته از سیره رسول اکرم(ص) است. نه اینکه بیان کنیم و تحمیل آزار کنیم. بلکه برای تشکیل دولت تلاش کنیم. به این جهاد، جهاد التمکین می گوییم. ولو با فرهنگ سازی و آگاهی سازی و بسیج نیرو و تشکیل سازمان و تاسیس موسسات و مراکز فرهنگی و سیاسی و تحریک مردم به انقلاب و قیام برای تاسیس دولت اسلامی، این ها نیز جهاد است.

پنج: جهاد حفاظت از دولت اسلامی

جهاد پنجم: جهاد بعد از تاسیس دولت است. نام این جهاد، حفاظت و حمایت از دولت اسلامی در مقابل دشمنان است. مانند روایت امیرالمومنین(ع) به مالک اشتر: «وَ جِهَادَ عَدُوِّهَا وَ اسْتِصْلَاحَ أَهْلِهَا وَ عِمَارَةَ بِلَادِهَا»[4] جهاد عدوها، یعنی مجاهده با اعداء دولت اسلامی. کسانی که می خواهند دولت را از بین ببرند. نام این جهاد، جهادِ حفظ نظام اسلامی استتا نظام به اهداف و وظایفش برسد.

این جهاد حفظ و ایجاد تحول در نظام اسلامی، امروز مقام معظم رهبری به «مدیریت جهادی» تعبیر کردند تا نظام اسلامی در مقابل دشمنان حفظ شود.

شش: جهاد دفاع از مستضعفین عالم

جهاد ششم:  جهاد دفاع از مستضعفین و مظلومین و آزادی آنان از سلطه مسکتبرین است. این جهاد دولت اسلامی در سیاست خارجی است. دولت اسلامی اهداف ملی فقط ندارد، بلکه اهداف اسلامی و فی سبیل اللهی است. لذا اگر مستضعفی در گوشه ای از جهان باشد و دولت اسلامی بتواند از او حمیات کند، حمایت واجب است ولو اینکه نیرو بفرستد و درگیری مسلحانه داشته باشد. مانند تیروی قدس در جمهوری اسلامی که هدفش حمایت از محرومین و مستضعفین است.

هفتم: جهاد نشر دعوت اسلامی

جهاد هفتم: جهاد نشر دعوت اسلامی از راه موسسات اسلامی است. مستضعف وجود ندارد، اما یکی از مهمترین وظایف دولت اسلامی، دعوت اسلامی است. سازمانهایی تشکیل دهد برای معرفی دین به جهان. این با جهاد اولی که تبیین بود، تفاوت دارد. شاید دولتی تشکیل نشده باشد و مکمن است در چارچوب یک دولت جائر باشد.

هشتم: جهاد توسعه دولت اسلامی

جهاد هشتم: جهاد فتح اسلامی است و جهاد آزادی ملتهای غیر مسلمان از حاکمیت طاغوت است. از بین بردن نظام های طاغوت و مشرکین و جباران است تا دولت اسلامی را گسترش دهیم نه از باب سلطه طلبی، بلکه از باب توسعه اسلام در سراسر گیتی است.

نه: جهاد تمدن سازی

جهاد نهم: جهاد بازسازی امت اسلامی و ساخت تمدن اسلامی است. شرکت فعال در تصمیمات بین المللی نیز در قابل همین جهاد است که با هدف حاکمیت اسلام در عرصه بین الملل است.

تقسیمی دیگر

آنچه گفتیم می تواند دو دسته کلی شود: جهاد در چارچوب دولت حق، جهاد در چارچوب دولت باطل.

یعنی مقسم در اینجا، دولت است نه دعوت. یعنی ما یا در چارچوب دولت حق هستیم، یا در چارچوب دولت باطل. هر کدام اقتضائاتی دارد. و این با تقسیم بندی سنتی ابتدایی و دفاعی متفاوت است.

 

پایان جلسه ششم

 


[1] . بحارالأنوار، ج32، ص422.

[2] . بحارالأنوار، ج37 ، ص255.

[3] . احزاب/ 39.

[4] . نهج البلاغه، نامه /53.

 

 

مقرر: هادی قطبی

120/901/د

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۱۹ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۳۳:۰۶
طلوع افتاب
۰۶:۰۸:۵۳
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۲۹
غروب آفتاب
۱۹:۵۷:۲۱
اذان مغرب
۲۰:۱۵:۴۳