به گزارش سرویس فرهنگی پایگاه اطلاع رسانی وسائل؛ کتاب «سلامت جنسی در جامعه اسلامی با تاکید بر نقش رسانه ملی» به قلم ابراهیم شفیعی سروستانی، در سال 1395، توسط انتشارات اداره کل پژوهش های اسلامی صداوسیما منتشر گردیده است. در این کتاب مجموعه گفتوگوهای انجامشده با کارشناسان به تفکیک 9 حوزه تخصصی ارائهشده است.
در شرایط کنونی جامعه ما که روابط و رفتارهای ناهنجار جنسی، روز به روز گسترش و عمق بیشتری پیدا میکند، رسانه ملی چارهای جز وارد شدن به حوزه مباحث سلامت جنسی و انجام دادن مسئولیتهای مهم خود در این زمینه به ویژه آگاهیبخشی به جوانان و نوجوانان، در زمینه آسیبهای روابط و رفتارهای ناهنجار جنسی و راههای در امان ماندن از این آسیبها ندارد.
از آنجا که ورود به این حوزه بدون در نظر داشتن آموزههای فقهی و اخلاقی اسلام و بدون داشتن راهبردها و سیاستهای دقیق و مشخص میتواند موجب دامن زدن به آسیبها و ناهنجاریهای بیشتری در این زمینه شود، ضروری است که در نخستین گام برای ورود به این حوزه، با بهرهگیری از دیدگاههای صاحبنظران و کارشناسان حوزههای گوناگون، راهبردها و سیاستهای رسانه ملی در این زمینه تدوین شود .برای تحقق هدف یادشده، در قالب طرح پژوهشی «راهبردها و سیاستهای رسانه ملی در حوزه سلامت جنسی»، مجموعه گفتوگوهایی با صاحبنظران و کارشناسان متخصص و متعهد حوزههای گوناگون مرتبط با موضوع سلامت جنسی، انجام و در هر یک از این گفتوگوها، یکی از وجوه موضوع سلامت جنسی و آسیبها و چالشهای موجود در این حوزه، با نگاه تخصصی بررسی شد. آنچه در پی خواهد آمد، حاصل بیست گفتوگو با صاحبنظران و کارشناسان حوزههای فقه و حقوق، اخلاق جنسی، زن و خانواده، روانشناسی، جامعهشناسی، روانشناسی اجتماعی، مطالعات جنسی )سکسولوژی)، مطالعات راهبردی و رسانه و ارتباطات است.
نگارنده در ابتدا و پیش از پرداختن به متن گفتوگوهای یادشده، مروری بر مهمترین پرسشهای مطرح شده در این مجموعه گفتوگوها داشته و توضیحات لازم را می دهد و سپس وارد بحث می شود.
پرسشها و مباحث کتاب در زمینه های زیر می باشد:
1. حوزه فقه و حقوق
2. حوزه اخلاق جنسی
3. حوزه زن و خانواده
4. حوزه روان شناسی
5. حوزه جامعه شناسی
6. حوزه روان شناسی اجتماعی
7. حوزه پزشکی و مطالعات جنسی (سکسولوژی)
8. حوزه مطالعات فرهنگی و راهبردی
9. حوزه رسانه و ارتباطات
1.حوزه فقه و حقوق
در این قسمت گفتگوهایی با حجت الاسلام والمسلمین دکتر رحیم نوبهار و دکتر محمد روشن انجام پذیرفته است.
خلاصه گفتگو با حجت الاسلام دکتر رحیم نوبهار:
تعریفی که سازمان جهانی بهداشت برای سلامت جنسی ارائه داده است، با آموزههای فقهی و حقوقی اسلام و قوانین موضوعه نظام جمهوری اسلامی چه مغایرتها و تعارضهایی دارد؟
ـ مسئله قابل توجه در این تعریف آن است که برخی مسایل که ذیل این تعریف آمده است، در صدر آن هم مندرج بوده است، ولی برای تأکید و به دلیل معضلات اجتماعی که اکنون در گوشه گوشه دنیا با آن روبهرو هستیم، تکرار شده است. از جمله این موارد، نبود اجبار، تبعیض و خشونت است که این موارد، به نوعی در عنصر جسمی، عاطفی، ذهنی و اجتماعی مندرج است. میدانیم که در تبعیض خشونتآمیز، سلامت عاطفی یا روانی وجود ندارد و این هم گوشه چشمی است به واقعیتها و مشکلات عملی. برای نمونه، مسئله ازدواج اجباری هنوز در برخی مناطق کشور وجود دارد و متأسفانه بعضی افراد برای این پدیده، فتوای فقهی هم دست و پا میکنند. برای این واقعیت تلخ باید فکری کرد .
به گمانم، این تعریف، انسانی و جامع است. مسایل انسانی و ابعاد مختلف سلامت جنسی در آن در نظر گرفته شده است. البته این سخن هرگز به معنای آن نیست که این تعریف نقصی ندارد و سلامت جنسی را بهتر از این نمیتوان تعریف کرد .دو نکته قابل توجه در این تعریف است. یکی اینکه در این تعریف، به قید مشروعیت روابط جنسی اشارهای نشده است و صرفاً یک رابطه جنسی ناشی از رضایت را کافی میدانند. دوم اینکه عبارتهای «اجبار، تبعیض و خشونت»، مفاهیمی هستند لغزان و ژله مانند و در فرهنگهای مختلف، معانی مختلف برایشان تعریف میشود، همچنان که تعریف خشونت جنسی در حقوق جزای اسلامی با مفهوم خشونت در غرب متفاوت است. حال چگونه در چارچوب ادبیات حقوقی خودمان باید به این موضوع بپردازیم و به جای این واژهها چه چیزهای دیگری مطرح کنیم که با نظام هنجاری و حقوقی ما متناسب باشد؟
همانطور که اشاره شد، آنها وقتی «سلامت» را به عنوان یک معیار جهانی تعریف میکنند، به ارزشهای یک فرهنگ و تمدن خاص نظر ندارند. بنابراین، در تعریفی که بنا به فرض جهانی است، نمیتوانند قیود یک فرهنگ خاص را وارد کنند. با این حال، واژهها در هر کشوری، متناسب با فرهنگ همان کشور تفسیر و تعبیر میشود. در ذیل مسایلی مانند: تبعیض، برابری، اجبار، خشونت یا حتی خود مفهوم اجتماعی، فرهنگها و تمدنهای مختلف میتوانند بود و نمود خودشان را اظهار کنند؛ یعنی بگویند از چشمانداز ما این تفسیر خاص درست است. مهم این است که برابر این تعریف، سلامت جنسی دارای یک وجه اجتماعی است. به محض اینکه چیزی وجه اجتماعی پیدا میکند، وجه فرهنگی نیز پیدا میکند؛ زیرا دین و ارزشهای دینی هم بخشی از فرهنگ است. در واقع، با آوردن قید اجتماعی خواستهاند به این جنبه اشاره کنند که اگر سلامت اجتماعی در رابطهای تأمین نشد، از نظر این تعریف، آن رابطه جنسی، سالم نیست. مثلاً در فقه سنتی، ازدواج با محارم در میان اهل زرتشت تجویز شده است؛ چون زرتشتیان آن را سالم میدانند. از نظر آنها، رابطه جنسی مبتنی بر نکاح با محارم چون از سلامت اجتماعی برخوردار است، رابطه سالمی است؛ هر چند به نظر مسلمانان این رابطه، سالم نیست. باید توجه داشته باشیم که مجموعهای از ارزشها و مفاهیم مبنایی و بنیادین در سطح کلی مورد اختلاف نیست؛ هرچند تفسیرها از این مفاهیم و مبانی ممکن است متفاوت باشد. مثل اینکه مواردی را در غرب اجبار جنسی میشمارند، ولی ممکن است در فرهنگ و تمدن دیگری از مصادیق اجبار جنسی تلقی نشود. بر اساس مبانی فقهی، شوهر این حق را دارد که بر خلاف میل همسرش، او را به رابطه جنسی وادار کند .این یک فتواست و از بدیهیات دین ما نیست. مطمئناً این فتوا مخالف هم دارد.
2.حوزه اخلاق جنسی
در این قسمت گفتگوهایی با حجت الاسلام والمسلمین دکتر محمدتقی سبحانی نیا و حجت الاسلام والمسلمین دکتر علی نقی فقیهی و حجت الاسلام والمسلمین دکتر احمد دیلمی انجام پذیرفته است. خلاصه گفتگو با حجت الاسلام دکتر علی نقی فقیهی به شرح زیر است:
خلاصه گفتوگو با حجتالاسلام دکتر علینقی فقیهی
در آموزههای اسلامی، چه راهکارهایی برای مهار غریزه جنسی و پاسخگویی به آن اندیشیده شده است؟
ـ بر اساس آموزههای دینی همان طوری که بقیه امیال فطری رشد میکنند، غریزه جنسی هم باید رشد کند و به هیچ وجه سرکوب نشود. اسلام نمیگوید از اول، جلوی این غریزه را بگیریم و مهارش کنیم، بلکه نظر اسلام این است که غریزه جنسی را همانند دیگر توانمندیها در جهت اهداف متعالی پرورش داد و در هر مرحله از رشد از سنین کودکی تا بزرگسالی به تربیت جنسی پرداخت. با تربیت صحیح جنسی و هماهنگ با تربیت ابعاد دیگر، افراد به صورت متعادل رشد میکنند و قانونمند میشوند. زن و شوهر از غریزه جنسی و توانمندیهای دیگرشان بهرهمندی صحیح و متکاملی خواهند داشت و نه افراط میکنند و نه تفریط.
توجه داشته باشیم که در تربیت صحیح جنسی، عوامل مختلف اثرگذارند. مثلاً نگرش والدین نسبت به جنسیت خود و فرزندان مهم است. آیا زن از جنسیت خودش راضی است؟ مرد نیز احساس رضایت میکند؟ روش برخورد مناسب والدین با جنسیت فرزندان نیز اهمیت دارد؛ اینکه مثلاً با دختر بیشتر رابطه برقرار میکنند و با پسر کمتر یا برعکس. چگونگی پاسخ به سؤالات جنسی کودکان و نوجوانان و رفتارهایی که والدین در خانواده با یکدیگر دارند، نگرش آنها به ازدواج، آموزش حیا و تقوا و فضایل اخلاقی، همگی در نوع رشد و تربیت جنسی فرزند اثر دارد.
نکته دیگر در تربیت صحیح جنسی فرزندان این است که هنجارها و نابهنجاریهای جنسی را بشناسد. بچهها در هر مرحله از رشد باید بدانند چه چیزی هنجار است و چه چیزی، ناهنجار و انحراف. آگاه کردن فرزندان نسبت به بیماریهای مقاربتی مانند ایدز، آموزش احکام شرعی در مورد مسایل جنسی، بلوغ و ازدواج، آگاه کردن فرزندان از تغییرات بلوغ و آماده کردن نوجوانان و جوانان برای ازدواج، تا هنگام ازدواج رشد جسمی، جنسی، عقلی، عاطفی و اجتماعی نیز داشته باشند. آگاه کردن کودکان و نوجوانان به طبیعی بودن نیاز جنسی و تمایل جنسی مهم است تا بدانند که باید با هم زندگی کنند و نگرش مثبتی به هم داشته باشند؛ چرا که به هم نیاز دارند. حالا اگر زمینههایی برای افراطکاری پیدا شود، باید غریزه را مهار کرد. در عصر حاضر، با این همه تبلیغاتی که از طریق ماهواره و اینترنت درباره مسایل جنسی میشود و افراد را به سمت خودشان میکشانند، پیشگیری خیلی مهم و مناسب است و از آن طرف، فرهنگ افراد را درباره مسایل جنسی و سلامت جنسی باید بالا ببریم تا افراد بدانند توجه به مسایل جنسی در حدّ متعادل و قانونمند ارزش قدسی دارد و عبادت است.
3. حوزه زن و خانواده
در این قسمت گفتگوهایی با حجت الاسلام والمسلمین محمدرضا زیبایی نژاد و حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسین بستان انجام پذیرفته است.
خلاصه گفتوگو با حجتالاسلام دکتر حسین بستان
«سلامت جنسی» از نظر آموزه¬های اسلامی چه تعریفی دارد و این تعریف تا چه اندازه با تعریف «سازمان جهانی بهداشت» هماهنگ است؟
دو نکته در بحث تعریف هست: یکی اینکه آیا ما تعریفی با این عنوان در متون دینی و آموزههای دینی داریم یا نداریم؟ گمان نمیکنم بتوانیم چیزی با عنوان سلامت جنسی یا معادلش در آموزههای دینی پیدا کنیم. در عین حال، این مفهوم دارای شاخصها و مؤلفههایی است که میتوانیم آنها را در متون دینی پیدا کنیم. نکته دوم این است که ببینیم سلامت جنسی در تعریف سازمان جهانی بهداشت، ناظر به چه چیزی است و چه مدلولی دارد؟ طرح تحقیق ارائه شده در این زمینه مبتنی بر برداشت موسعی از تعریف سازمان جهانی بهداشت است؛ یعنی درست است که آنها از سلامت جنسی، معنای خاص و محدودی در نظر ندارند و فقط جنبههای جسمی و بهداشت جسمی در آن نیامده و معنایش اوسع است و جنبههای فرهنگی و اجتماعی نیز در آن دخالت دارد. با این حال، فکر میکنم توسعه مورد نظر آنها در تحقیق شما خیلی فراتر رفته است؛ یعنی معنایی که شما از تعریف آنها فرض کردهاید و توسعه خیلی زیادی که میدهید، مورد نظر آنها نیست. اگر آنها از ابعاد فرهنگی میگویند، منظورشان، ابعاد فرهنگی است که در جهت همان سلامت به معنای خاصش باشد؛ یعنی سلامت به همان معنای health، سلامت جسمی و روحی. درست است که میگویند ابعاد فرهنگی باید منظور شود، ولی در همین محدوده خاص. اینکه از اساس بگوییم این اصطلاح باید معنای وسیعی داشته باشد و شامل رفع همه آسیبهای اخلاقی و اجتماعی در حوزه مسایل جنسی بشود و همه چیزهایی را دربر بگیرد که در این حوزه از منظر دینی، منفی تلقی میشود، خلاف سلامتِ جنسی است. گمان نمیکنم اصطلاح آنها متضمن چنین توسعهای باشد.
درباره این واژه، تعریف مشخصی در آموزههای دینی نداریم، هرچند ممکن است در مؤلفههایش نکاتی به دست بیاوریم. نکته دوم این است که تعریفی که آنها از سلامت جنسی ارائه دادهاند، این قدر گنجایش ندارد که توسعه معنایی مورد نظر شما را پوشش دهد و در حوزه رسانه ملی، همه مسایلی را که به سلامت جنسی مربوط میشود، ساماندهی کند .بحث ما با آنها بر سر مؤلفههاست؛ چون تعریفی که آنها از مؤلفهها دارند، با تعریفی که ما داریم، متفاوت است. مثلاً درباره خشونت هر دو بر آنیم که در رابطه جنسی نباید خشونت باشد. تعریفی که آنها از خشونت دارند، با تعریفی که ما از خشونت داریم، فرق دارد. مثلاً آنها به هرگونه رابطه جنسی حتی رابطه بین زوجین که بدون رضایت انجام شود، خشونت جنسی میگویند. حال تعریف ما از این مؤلفهها چیست؟ بله، اینها محل بحث و اختلاف است، ولی اینکه رابطهای مشروع نباشد، اما با رضایت طرفین انجام شود، از نظر آنها مصداق سلامت جنسی است.
«مشروعیت روابط جنسی» یکی از قیودی است که به نظر ما باید در تعریف سلامت جنسی در جامعه دینی بیاید و غربیان کمتر به آن توجه کردهاند. دیگر قیودی که ما میتوانیم به این تعریف بزنیم، چیست؟
وقتی میخواهیم چنین قیدی را لحاظ کنیم، دو حالت میتواند داشته باشد. یک حالتش این است که با این قید، مفهوم را حفظ میکنیم؛ یعنی «سلامت جنسی» با این قید که مشروع باشد. از طرف دیگر، وقتی قید مشروعیت را وارد بحث میکنید، یک مفهوم جایگزین میتوانید ارائه دهید و خودتان را به مفهوم سلامت مقید نکنید. حالا باید دید آیا مفهوم دیگری میتوان جایگزین آن کرد یا نه؟ مثلاً مفهوم «صیانت جنسی»، مفهوم جایگزین دیگری است که این محدودیتها را ندارد. پس چرا خودمان را درگیر این مشکلات مفهومی کنیم و بعد ندانیم آنها را چه طور حل کنیم؟ هر تعریف جدیدی که وضع کنیم، مؤلفههایی را به دنبال دارد. مؤلفههای «صیانت جنسی» چیست؟ شاید بعضی این تعریف را قبول نداشته باشند و ادعا کنند وقتی گفته میشود «سلامت»، ذهن به health منتقل میشود. پس اگر بخواهیم این مفهوم را به این شکل توسعه دهیم دستانداز مفهومی دارد، ولی اگر مفهومی را از ابتدا مطرح کنیم و بگوییم این تعریف ماست و این هم مؤلفههایش، خیلی خودمان را درگیر مشکلات مفهومی نکردهایم.
4. حوزه روان شناسی
در این قسمت گفتگوهایی با دکتر فرید براتی و دکتر منصوره کریم زاده انجام پذیرفته است.
خلاصه گفتوگو با دکتر منصوره کریمزاده
ارضای درست و به موقع نیاز جنسی در سلامت جسمی و روحی و رشد شخصیت انسان چه اثری دارد؟
ـ تحقیقات حوزه روانشناسی نشان میدهد که رابطه جنسی پایدار بین زوجین در تحکیم خانواده خیلی نقش دارد. آمارها نشان میدهد که یکی از دلایل اصلی متارکهها حتی در کشور ما، مشکلات جنسی و عدم رضایت از ارتباط جنسی سالم و مناسب است و شاید 30 تا 40 درصد زوجین اختلال جنسی را تجربه کرده باشند. در ازدواج سه هدف عمده داریم. یکی اینکه به آرامش برسیم و اولین هدف در دین ما هم رسیدن به آرامش است. دومین هدف، ارضای غرایز جنسی و سومین هدف، تولید نسل است. اینها هیچ کدام بیارتباط با یکدیگر نیستند، یعنی اگر هدف اول که رسیدن به آرامش است، فراهم نشود، قطعا غرایز جنسی هم خیلی کارآمد نیست. بنابراین، این دو کاملا ارتباط تنگاتنگی با هم دارند. در تحقیقی که در ایران انجام شد، تقریبا 66% درخواست مردان برای طلاق و 68% درخواست زنان، به دلیل نارضایتی جنسی است. با این حساب میتوانیم بگوییم که این ناکامیها اثرهایی دارند. از طرف دیگر، پیآمدهای مناسب که نتیجه رابطه جنسی صحیح است، در روح و روان انسان تأثیر زیادی دارد. برای مثال، وقتی زن و شوهر از رضایت جنسی مطلوبی برخوردار باشند، از کنار خیلی مشکلات به راحتی میگذرند و رابطه جنسی مناسب از دامن زدن به مشکلات جلوگیری میکند. زن و شوهری که رابطه جنسی مطلوبی دارند، آرامش و اعتماد به نفس بهتری دارند و احساس کامروایی میکنند و سرزنده و شادابند. تنشهای زندگیشان هم کمتر است و صمیمیت خیلی بهتری دارند. همه اینها در تحکیم رابطه خانوادگی مؤثر است. خیلی مواقع، وقتی زوجین به دلیل اختلالهای جنسیشان مراجعه میکنند، به صورت تک بعدی با آنها برخورد میشود و فکر میکنند که فقط اختلال فیزیولوژیک است و سعی میکنند این مشکل را از طریق دارو درمانی حل کنند، حقیقت این است که اختلال جنسی فقط یک ریشه ارگانیک و عضوی ندارد. شاید یکی از علل عمده آن، علتهای روان شناختی است. بنابراین پیشنهاد میکنم وقتی مشکلی از این دست وجود دارد و زوجین برای این اختلال مراجعه میکنند گروهی داشته باشیم که بتواند مسایل ارگانیک و عضوی، روان شناختی، روان پزشکی و اورولوژی را با هم بررسی کنند.
5. حوزه جامعه شناسی
در این قسمت گفتگویی با دکتر سید حسین شرف الدین انجام پذیرفته است.
خلاصه گفتوگو با دکتر سید حسین شرفالدین:
مهمترین مصادیق آسیبها و ناهنجاریهای جنسی موجود در کشور ما کدامند؟
ـ به دلیل نبود آمار در برخی مصادیق و نقصان آمارهای موجود در برخی دیگر و محدودیت مطالعات میدانی روشمند و روزآمد در آسیبهای اجتماعی به طور عمومی و آسیبهای این حوزه به ویژه در مقیاس ملی با قطعیت و اطمینان نمیتوان در مورد آسیبها و ناهنجاریهای جنسی به صورت مصداقی و برآوردهای کمّی و کیفی از آنها سخن گفت که قاعدتاً در مباحثات علمی، اهمیت و ضرورت اجتنابناپذیر دارد. آسیبهای مورد ادعا، عمدتاً مصادیقی است که از طریق رسانههای جمعی و گزارشهای میدانی آنها در افکار عمومی بازتابیافته یا به تجربههای مشاهدتی و شهودی افراد متکی است. گزارشهای برخی مراکز رسمی از وضعیت آسیبهای جاری نیز میتواند به عنوان سومین منبع احصای این مصادیق به شمار آید. در پاسخ به سؤال شما میتوان به این نمونهها اشاره کرد:
بالا رفتن میزان مصرف و تبادل محصولات فرهنگی متضمن سوژهها، اطلاعات و پیامهای جنسی، کاهش روزافزون حیای عمومی و رقیق شدن حریمهای اخلاقی در تعاملات اجتماعی به ویژه در میان قشر نوجوان و جوان، ضعف خویشتنداری در مقابل تکانهها و تحریکات جنسی، کاهش حساسیت نسبت به قبح برخی رفتارها، شیوع نظربازی و چشمچرانی، پرسهزنی و مزاحمتهای خیابانی، تبرج و خودآرایی (به ویژه زنان)، رفتارهای تحریک آمیزجنسی (همچون حرکتها و ژستهای فیزیکی، تبادل سخنان عشوهآلود، پوشش نامناسب، استفاده از نمادها و نشانههای جذاب)، روابط ناسالم به ویژه با میانجی وسایل ارتباطی همچون موبایل، مراودههای جنسی یا شبه جنسی شایع در فضای مجازی، سوء استفاده و آزار جنسی در محیط کار (به ویژه در قالب بهرهکشی جنس مذکر از مونث)، خیانت همسر (زن یا شوهر)، همجنسگرایی، ازدواج موقت بدون رعایت حدود شرعی و قانونی، روسپیگری، خشونت و تجاوز به عنف، رواج رفتارهای پرخطر جنسی (ارتباط جنسی فرد با کسی که از سلامت او مطمئن نیست) و در نتیجه، گسترش میزان ابتلا به ایدز، شیوع ابتلا به بیماریهای آمیزشی و مقاربتی، خودارضایی، گسترش بدحجابی و بیعفتی، رواج تدریجی ازدواج سفید (زندگی مشترک بدون انعقاد پیمان شرعی) و رابطه جنسی بدون تعهد و مسئولیت، غلبه جنبه تفریحی و تفننی ارتباطات جنسی به ویژه در میان قشر جوان (لذتجویی و کامجویی متنوع لحظهای یا به عبارتی، مصرف کردن و دور انداختن)، شیوع طلاق و ازدواجهای مکرر، تعدّد زوجات، بارداریهای ناخواسته، سقط جنین غیر قانونی و آسیبزا و برخی اعمال نامنتظره مثل آرایش زنانه مردان، آرایش مرد یا زن به دست جنس مخالف، تمایل به شرکت در محافل مختلط همچون پارتی، باشگاه، اردو، ورزشگاهها، استفاده شایع از پوشاک نامتعارف و شبیه آن.
6. حوزه روان شناسی اجتماعی
در این قسمت گفتگویی با حجت الاسلام والمسلمین دکتر مسعود آذربایجانی انجام پذیرفته است.
خلاصه گفتوگو با حجتالاسلام دکتر مسعود آذربایجانی
در حال حاضر، چه نگرشها و رفتارهای نادرستی در حوزه مباحث جنسی در جامعه ما وجود دارد؟
ـ نگرشها را میتوانیم در دو دسته یا دو طیف در نظر بگیریم. یک طیف، افراط است و یک طیف، تفریط. در طیف افراط، برخی با هر گونه محدودیت یا مرز گذاشتن در رابطه جنسی و مدیریتِ مسایل جنسی، مخالف هستند. میگویند همانگونه که در جوامع غربی، این نوع رابطهها قبل از ازدواج آزاد است، باید بگذاریم این رابطهها آزاد باشد که مبنای این بحث را از نظر علمی در سخنان راسل ـ فیلسوف غربی ـ و فروید ـ روانشناس غربی ـ به صورت برجسته میبینیم که خیلی جدّی از رابطه آزاد دفاع میکنند. فروید معتقد است؛ ما دو غریزه بسیار مهم در وجودمان داریم؛ غریزه پرخاشگری و غریزه جنسی. اگر جلوی غریزه جنسی را بگیریم، پرخاشگری زیاد میشود و برای اینکه بتوانیم پرخاشگری را کنترل کنیم، باید غریزه جنسی را آزاد بگذاریم. بیان دیگر فروید این است که اگر غریزه جنسی را سرکوب کنیم، این امر به ناهشیار ما میرود و منشأ اضطراب و اختلالهای روانی میشود. راسل میگوید باید از دوره کودکی هیچ محدودیتی برای فرزندان قائل نشویم، حتی در مورد پدر و مادر و رابطه شان با فرزند تا اینگونه روابط برای کودک عادی شود. کودک همانگونه که دیگر اندامها و اعضای بدن مادر را میبیند، باید اعضای جنسی آنها را هم ببیند تا برایش عادی باشد و تابویی نباشد که در حقیقت، همیشه احساس ترس کند.
طیف تفریط هم که در برخی از نگاههای متدینان وجود دارد، واقعیتهای فیزیولوژیک و روانشناختی افراد را نادیده میگیرند. دیدگاههایی مثل مکاتب هندی و بودایی به ویژه «جینینیسم» که به طور کلی، نیازهای جنسی انسان را منع میکنند. مُهاورا که بنیانگذار مکتب «جینینیسم» است، بعد از دوازده سال ریاضت، آخرین مرحله ریاضتش این بود که تمایلات و تمتعهای جنسی همسرش را درک کند و این را به عنوان الگو در نظر میگیرند و مکتب ما این را قبول ندارد. به نظر میآید اینکه الگوی واحدی را برای تمتعهای جنسی همه مردان و همه افراد در نظر بگیریم، قابل قبول نباشد؛ یعنی در عین حال که ما مرزها و مدیریت را قبول داریم، نظر آن کسانی که قایل هستند برای همه افراد باید یک الگو بگذاریم یا بیش از حد محدودش کنیم، قابل تأمل است. میتوانیم یک طیف حدّ وسطی را در نظر بگیریم که با توجه به تفاوتهای فردی افراد، تفاوتهای فیزیولوژیکی، روانشناختی و آب و هوایی که وجود دارد، تفاوتهایی را نیز از نظر جنسی قائل باشیم. پس سلامت جنسی در عین حال که محدودهای دارد، ولی در نگاه واحد نباید باشد و باید در یک طیف برای افراد مختلف تعریف شود که این به نگاه دقیقتری نیاز دارد.
7. حوزه پزشکی و مطالعات جنسی (سکسولوژی)
در این قسمت گفتگوهایی با دکترسیدکاظم فروتن، دکتر عفت السادات مرقاتی خویی، دکتر محمد آرش رمضانی، دکتر روح الله بای و دکتر شهین علیائی زند انجام پذیرفته است.
خلاصه گفتوگو با دکتر روحالله بای:
آیا برای رسانه در پرداختن به این سرفصلها محدودیتهایی وجود دارد؟
ـ در مورد کارهای رسانه در گستره مسایل جنسی نمیتوان یک شبه تغییر فرهنگی ایجاد کرد. صحبت از تغییر فرهنگی، کار یک روز نیست. باید از مدتها پیش آغاز میشد تا اکنون بتوانیم با صراحت، برنامههایی درباره مسایل جنسی و آموزشهای آن تولید کنیم. البته اکنون هم خیلی دیر نیست. اگر اکنون هم صبر کنیم تا دهها سال دیگر، باز به نتیجهای نخواهیم رسید.
8. حوزه مطالعات فرهنگی و راهبردی
در این قسمت گفتگوهایی با استاد اسماعیل شفیعی سروستانی و دکتر حسن عباسی انجام پذیرفته است.
خلاصه گفتوگو با دکتر حسن عباسی
«سلامت جنسی» از نظر شما چه تعریفی دارد و تا چه اندازه با تعریف «سازمان جهانی بهداشت» موافقید؟
ـ برای روشن شدن مطلب، چند مسئله را متذکر میشوم:
مسئله اول: اختلاف نظر ما با سازمان جهانی بهداشت و با مجموعه دیدگاههای غربی و دیدگاههای مدرن در زمینه غریزه و نیاز جنسی انسان این است که تقسیمبندی متداول در میان روانشناسان و پزشکان غربی را که گروهی در تحلیل فعالیت جنسی انسان، اصالت را به مغز (ذهن) او میدهند و گروهی اصالت را به هورمون جنسی میدهند، قبول نداریم. ما در اسلام هم هورمون جنسی و هم مغز را در فعالیت جنسی انسان مؤثر میدانیم و معتقدیم چیزی را نباید مُضاف بر ظرفیت بدن بر آن تحمیل کرد که این نوعی ظلم به بدن است و نیازهای جنسی در تخیل جنسی باید منطبق باشد بر ظرفیت هورمونی. در شعائر دینی ما، هم در روایات و هم در قرآن، تخیل جنسی نسبت به کسان دیگر اشکال دارد؛ یعنی به صراحت، در آیهای، شیطان به محضر خدا میآید و تأکید میکند که من چه میکنم و خط و نشانهایی میکشد، خدا هم میگوید که برو و در اولاد و اموالشان شریک شو. این مشارکت در اولاد ماهیتی دارد که ماهیت آن، ذهنی است و فیزیکی و عینی نیست. پس زمانی که کسی در معرض تخیلات جنسی نسبت به کس دیگری قرار میگیرد، اگر شریک جنسی داشته باشد و بعداً از او بچهدار شود، نتیجه و پیآمدش، مشارکت شیطان در آن فرزند میشود.
دومین مسئلهای که در باب سلامت جنسی مورد نظر است، سه متغیری است که اسلام بر آنها تأکید کرده است. اولین متغیر، «غَضِّ بَصَرْ» است. نباید مرد و زن مسلمان و مؤمن، تصویر و خود نامحرم را ببینند. باید غض بصر کنند. متغیر دوم؛ «عدم تَبرُّج» است. به تَبرُّج در تفکر مدرن، فشن و مد میگویند. سازوکاری که برای فشن و مد میآید، همان وجه بسط یافته سازوکارهای مربوط به تَبرُّج است. دانش و هنری است که زیباییهای بدن انسان را بیشتر نشان میدهد و ضعفها و نقصانهای بدن را میپوشاند. این دقیقاً 180 درجه مخالف بحث عدم تَبرُّج است. چون آن بخشی از بدن انسان که دارای زیبایی است، نباید خیلی در معرض دید قرار بگیرد بهخصوص در خانمها. البته به خانمها محدود نمیشود و آقایان را هم دربرمیگیرد. موضوع سوم؛ سِتْرِ زینت است. این سه متغیر وقتی دیده نشود، به طور طبیعی، فضای اجتماعی را به فضای ملتهب جنسی تبدیل میکند؛ یعنی به تعبیر غربیها در جامعه تقاضا برای سکس فانتزی یا زنای ذهنی بسیار زیاد میشود؛ چه از طرف رسانه و چه از طریق عرصه عمومی .در واقع، مفهوم حجاب از این جهت تئوریزه و مفهومش روشن میشود، اما وقتی قرار باشد که تعریف سازمان جهانی بهداشت جهانی در سلامت جنسی شامل این بخش نشود و برهنگی زنان و مردان و برهنگی تحریکآمیز و توأم با سازوکار فشن و مد و مضاف بر آن، برهنگی مُهَیِّجِ با سازوکارهای جنسی و تحریککننده را مبنا قرار دهد، با مبانی فرهنگ و اعتقادات ما مغایرت دارد.
مسئله سوم که در فلسفه ذهن و فلسفه معرفت بسیار اهمیت دارد، این است که این حرفها را در چه دورهای میزنیم. در این زمینه هم باید به این مطلب توجه کرد. که ما در دورهای زیست میکنیم که شش ـ هفت هزار سال در تاریخ بشر، اصالت با تصور بوده است و حال جای خودش را به اصالت تصویر داده است؛ یعنی conceptualism دارد جای خودش را به Image میدهد. این موضوع به سلامت جنسی چه ربطی دارد؟ ربطش این است که در عصرِ اصالت تصویر، وقتی افراد بیشتر از طریق دیدن تصویر، ارضای جنسی میشوند تا از طریق خود عمل واقعی جنسی، یکی از مهمترین بیماریها و اختلالات روانتنی شکل میگیرد؛ یعنی یکی از عوامل اصلی بالا رفتن سن ازدواج و عدم احساس نیاز به ازدواج و طلاق بعد از ازدواج این است که افراد احساس میکنند آنچه میتواند آنها را از نظر جنسی ارضا کند، مسایل تصویری و از طریق دیدهپردازی و نظربازی تحریک شدن و اِطفای شهوت کردن است و دیگر نیازی ندارند که خود عمل جنسی را انجام دهند.
9. حوزه رسانه و ارتباطات
در این قسمت گفتگوهایی با دکتر حمید صاحب و دکتر مهدی منتظر قائم انجام پذیرفته است. خلاصه
خلاصه گفتوگو با دکتر مهدی منتظر قائم
سلامت جنسی از نظر شما چه تعریفی دارد و تا چه اندازه با تعریف «سازمان جهانی بهداشت» موافقید؟
ـ دست¬یابی به تعریف کاملی از جنس و فعالیت جنسی و در مجموع، سلامت جنسی، نیازمند بحث گفتمانی گسترده ای است .رابطه آمیزشی بین دو جنس مخالف که هم بر مبنای تولید مثل صورت می¬گیرد و هم بر مبنای التذاذ و تمتع خارج از هدف تولید مثل، صرفاً یک فعالیت فیزیکی نیست، بلکه به اشکال مختلف با تمام لایه¬های وجود جسمانی و معنوی انسان رابطه دارد. از این¬رو فلسفه امر و نهی-های دین مبین اسلام در خصوص مسایل جنسی، به حفظ فضای اخلاقی جامعه محدود نشده، گستره وسیع¬تری را شامل می¬شود .در بحث سلامت جنسی، مباحث برآمده از نظام ارزشی غرب با نگاه مبتنی بر شرع اسلام در این زمینه، اختلافات مبنایی دارد. از دیگر سو با مقوله¬ای به نام عرف سر و کار داریم که معیار و موازینی متفاوت از علم و شرع دارد. لذا با سه فضای مفهومی مجزا از یکدیگر مواجه هستیم: شرع، علم و عرف. گاهی بین این سه فضا تعارضاتی مشاهده می¬شود. به عنوان مثال در زمینه ازدواج موقت، تضاد آشکاری را بین شرع و عرف شاهد هستیم. این در حالی است که جامعه ما تاثیرپذیری بسیار بالایی از عرف دارد؛ از این¬رو مسایل جنسی در جامعه ما، فاقد یک نظام علمی و شرعی بوده و بیشتر تابع رویکردهای تاریخی جامعه به این مسئله و تأثیرپذیری آن از سنت های غربی در عصر پهلوی می¬باشد.
برای بحث پیرامون سلامت جنسی لازم است از مفهوم عمیق «انسان» شروع کنیم و سپس انسان را در فضای مفهومی عام¬تر و مقید به جنسیت(مذکر و مونث) و نیز در تعاملات اجتماعی و ارزش¬ها و قیود حاکم بر این تعاملات، مورد بررسی قرار دهیم. البته این به آن معنا نیست که بر اساس دیدگاه¬های اومانیستی و ناسیونالیستی غرب مدرن به نظریه¬پردازی در زمینه سلامت جنسی بپردازیم؛ بلکه با آمیختن عرفان و فلسفه اسلامی به تعاریف ارائه شده از انسان، می¬توان این تعاریف را تا حد زیادی به حکمت و الهیات نزدیک کرد. در نظام جمهوری اسلامی به دلیل تلاشی که برای گنجاندن تمام شرع در قالب قانون و دستورات اجتماعی صورت گرفته، بخشی از احکام شرعی مورد غفلت قرار گرفته و به طور کلی شرع اسلام از حکمت و الهیات فاصله زیادی پیدا کرده و به فقه تبدیل شده است. این در حالی است که شرع اسلام صرفاً فقه نیست، بلکه فقه فقط بعد سطحی دانش و معرفت دین اسلام است. شرع یعنی سبیل، صراط و دانش دینی، نه صرفاً دستورهایی برای حاکمیت نظم اجتماعی. لذا همه آنها قابلیت تبدیل شدن به احکام فقه و قانون را ندارد و اینجاست که بحث آزادی های فردی و مبانی معرفتی مطرح می شود.
لازم به ذکر است که کتاب «سلامت جنسی در جامعه اسلامی با تاکید بر نقش رسانه ملی» به قلم ابراهیم شفیعی سروستانی، در سال 1395، توسط انتشارات اداره کل پژوهش های اسلامی صداوسیما منتشر گردیده است./924/ص