vasael.ir

کد خبر: ۴۷۹۷
تاریخ انتشار: ۰۵ فروردين ۱۳۹۶ - ۱۷:۰۱ - 25 March 2017
فقه نکاح استاد حق پناه/ جلسه 7

حب النساء ؛ ممدوح یا مذموم؟

پایگاه وسائل _ حجت الاسلام حق پناه: بین این دو دسته از روایات اینگونه می شود جمع کرد که مراد از روایات ناهیه ای حب نساء نهی از افراط در حب النساء است نه از اصل محبت چون در برخی از روایات از افراط نهی شده است.

 

به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی وسائل، حجت الاسلام والمسلمین حق پناه در جلسه هفتم از درس فقه زنان (خارج نکاح) که در مرکز تخصصی زن و خانواده برگزار گردید به بررسی و رفع تنازع بین دو دسته از روایات پرداخت

از یکسو ورایات بسیاری در باب حب النساء وارد شده و از سویی دیگر در روایات بابی به نام  باب کراهة الافراط فی حب النساء و تحریم حب النساء المحرمات وجود دارد .

وی در مقام رفع تنازع گفت: بین این دو دسته از روایات اینگونه می شود جمع کرد که مراد از روایات ناهیه  حب نساء  نهی از افراط در حب النساء است نه از اصل محبت چون در برخی از روایات از افراط نهی شده است.

استاد سطوح عالی حوزه در ادامه گفت: در اسلام می خواهیم بگوییم که کرامت و لزوم احترام به زن به عنوان یکی از دو جنس بشر مورد تاکید قرار گرفته و از اخلاق انبیاء دانسته شده است لذا مراد از نساء در روایات، مذمت حب نساء زن های بیگانه است نه همسران و همچنین منافاتی با حب نساء یا حب زوجه ندارد.

اهم مباحث استاد حق پناه به شرح زیر می باشد:

برخی از روایات، درباره حب النساء مطالبی را فرمودند و اینها  با روایاتی که می گوید حب النساء یا مکروه است یا مذمت شده است چگونه قابل جمع است؟

مرحوم صاحب عروه فرموده اند:

یستفاد من جملة من الاخبار استحباب حب النساء ففی الخبر عن الصادق علیه السلام: «من أخلاق الأنبیاء حبّ النساء»

این که حب النساء جزء اخلاق انبیاء است معلوم می شود که یک کار پسندیده و ممدوحی است، مذموم نیست و الا انبیاء کارهای مکروه و ناپسند را جزء اخلاقیاتشان قرار نمی دادند، اخلاق غیر از صفت، حال و فعل لحظه ای است و انبیاء در طول عمرشان اینگونه بوده اند.

و فی آخر عنه علیه السلام: «ما أظنّ رجلًا یزداد فی هذا الأمر خیراً إلّا ازداد حبّاً للنساء»

در وسائل الشیعه باب سوم هم در مقدمات نکاح آمده است، باب استحباب حب النساء المحللات و اخبارهن و اختیارهن علی سائر اللذّات، ایشان از پیش خودش یک قیدی زده است. در مراجعه به وسائل گاهی برداشت صاحب وسائل با روایاتی که در ذیل آن باب آمده است متفاوت است.

ایشان غیر از دو روایت بالا یازده روایت دیگر هم آورده اند که برای مثال چند نمونه را بیان می کنیم:

عن الصادق علیه السلام: «من أخلاق الأنبیاء حبّ النساء»

قال رسول الله (صلى الله علیه وآله) :  در یک جا دارد «ما أصیب» و در یک جا دارد «ما أحبّ من دنیاکم إلا النّساء والطّیب»

در خصال هم همین روایت اینگونه نقل شده است:

«قال: حبّب إلیّ من الدنیا: النساء و الطیب، و قرّة عینی فی الصلاة»

قال رسول الله (صلى الله علیه وآله) : جُعل قرّة عینى فى الصلاة و لذتى فى النساء

عن بعضِ أصحابِنا: (این می شود مرسل) سألَنا أبو عبدِ اللّهِ علیه السلام: أیُّ شَیءٍ ألذُّ؟ قالَ: فقُلْنا: غَیرُ شَیءٍ ، فقالَ هُو : ألذُّ الأشْیاءِ مُباضَعَةُ النِّساءِ

 

عن أبی عبد اللّه (علیه السلام) قال قال رسول اللّه (صلّى اللّه علیه و آله) جعل قرة عینی فی الصلاة و لذتی فی الدنیا النساء و ریحانتی الحسن و الحسین.

عن جمیل بن دراج قال قال أبو عبد الله (علیه‌السلام) ما تلذذ الناس فی الدنیا والآخرة بلذة أکثر لهم من لذة النساء و هو قول الله عز وجل : « زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ وَالْبَنِینَ » إلى آخر الآیة ثم قال وإن أهل الجنة ما یتلذذون بشیء من الجنة أشهى عندهم من النکاح لا طعام ولا شراب.

که اینجا لذت های جسمی و مربوط به طبیعت بدن را این چند شمرده است و الا رضوان من الله اکبر که در بهشت هست و از همه اینها بالاتر است.

عن أبی عبد الله (علیه السلام) قال: قال رسول الله (صلى الله علیه وآله): قول الرجل للمرأة: إنی أحبک لا یذهب من قلبها أبدا.

عن أبی العباس قال سمعت الصادق (علیه السلام) یقول العبد کلما ازداد للنساء حبا ازداد فی الإیمان فضلا.

و نیز فرمودند که: عنه قال (علیه السلام) أکثروا الخیر بالنساء.

این تاکید بر حب النّساء است که می خواستند آن رسم بد جاهلی را از بین ببرند، متأسفانه این رسوم جاهلی همچنان دست به دست گشته و نسل به نسل منتقل شده تا زمان ما و کارهایی که در زمان جاهلی انجام می شد الآن هم به شکلی رواج دارد.

یک سؤالی که مطرح شده جمع بین این روایات است، روایت فوق می گفت حب النساء مستحب، در این باب که آمده بود المحللات اگر توجه نموده باشید در هیچکدام از روایات محللات نیامده است و نساء را به طور مطلق بیان نموده است و صاحب وسائل از خودش یک تصرفی کرده است.

باب کراهة الافراط فی حب النساء و تحریم حب النساء المحرمات

اما باب چهارم چنین دارد باب کراهة الافراط فی حب النساء و تحریم حب النساء المحرمات.

افراط در حب نساء زنهایی که بر او حلال هستند، اگر افراط بورزد این کراهت دارد اما زنهای نامحرم را که بر او حرام هستند را دوست بدارد از ریشه حرام است.

عن أبی عبد الله علیه السلام قال: قال رسول الله صلى الله علیه وآله: ما رأیت من ضعیفات الدین وناقصات العقول أسلب لذی لب منکن

عن عقبة بن خالد قال: أتیت أبا عبد الله علیه السلام فخرج إلى ثم قال: یا عقبة شغلنا عنک هؤلاء النساء.

محمد بن علی بن الحسین قال: مر رسول الله صلى الله علیه وآله على نسوة فوقف علیهن ثم قال: یا معشر النساء ما رأیت نواقص عقول ودین أذهب بعقول ذوی الألباب منکن إنی قد رأیت إنکن أکثر أهل النار عذابا فتقربن إلى الله ما استطعتن، فقالت امرأة منهن: یا رسول الله ما نقصان دیننا وعقولنا؟ فقال أما نقصان دینکن فالحیض الذی یصیبکن فتمکث إحداکن ما شاء الله لا تصلی ولا تصوم، وأما نقصان عقولکن فشهادتکن إنما شهادة المرأة نصف شهادة الرجل.

عن أبی عبد الله علیه السلام قال: أغلب الأعداء للمؤمن زوجة السوء.

به این کلمه زوجة السوء دقت کنید که در وقت جمع بندی این ها بدرد بحث ما خواهد خورد

قال أمیر المؤمنین علیه السلام: الفتن ثلاثة: سه چیز باعث فتنه و یا آزمایش و موجب دردسر هست یکی حب النساء وهو سیف الشیطان، و شرب الخمر و هو فخ الشیطان، وحب الدینار والدرهم وهو سهم الشیطان، فمن أحب النساء لم ینتفع بعیشه، ومن أحب الأشربة حرمت علیه الجنة، ومن أحب الدینار والدرهم فهو عبد الدنیا

و همین طور روایات دیگری که در اینجا دارد، در نهج البلاغه هم که این جمله که دقیق تر از همه است از  کلام رسول الله هم که نقل شده شاید تکمیلی هم داشته باشد که بعد از اینکه جنگ جمل به پایان رسید امیرالمومنین این جمله را فرمودند که این در خطبه 80 نهج البلاغه است:

مَعَاشِرَ النّاسِ، إِنَّ النِّساءَ نَواقِصُ الایمانِ، نَواقِصُ الْحُظُوظِ، نَواقِصُ الْعُقُولِ، فَاَمّا نُقْصانُ اِیمانِهِنَّ فَقُعُودُهُنَّ عَنِ الصَّلوةِ وَالصِّیامِ فِی اَیّامِ حَیْضِهِنَّ، وَاَمّا نُقْصَانُ عُقُولِهِنَّ فَشَهَادَةُ امْرَأَتَیْنِ کَشَهَادَةِ الرَّجُلِ الْوَاحِدِ، وَأَمَّا نُقْصَانُ حُظُوظِهِنَّ فَمَوارِیثُهُنَّ عَلى الاَنْصَافِ مِنْ مَوَارِیثِ الرِّجَالِ فَاتَّقُوا شِرَارَ النِّسَاءِ، وَکُونُوا مِنْ خِیَارِهِنَّ عَلَى حَذَر، وَلاَ تُطِیعُوهُنَّ فِی الْمَعْرُوفِ حَتَّى لاَ یَطْمَعْنَ فِی الْمُنْکَرِ.

شروحی برای این جمله امیرالمؤمنین وجود دارد که ما وارد شرحش در اینجا نمی شویم. برای توضیح این خطبه مراجعه شود به پیام حضرت امام، حضرت آیت الله مکارم شیرازی جلد 3 ص285

خانم فاطمه علایی رحمانی با همان تعصب زنانه از دید انصاف که سال 1383 خواندم در مجله پژوهش های نهج البلاغه بهار 1383 شماره 9 و 10 یک مقاله تحقیقی، بسیار عالمانه و مفصل از نظر سندی این خطبه و کیفیت بیانش و اینکه آیا قضیهٌ فی واقعه است؟ اشاره داشته است به آن مورد و فرد خاص یا اینکه این یک قضیه حقیقیه است برای همه زن ها در طول تاریخ امیرالمومنین علی (علیه السلام) بیان می فرمایند، با تمام تقریبا تا زمان خودشان آن نکاتی که در مورد لزوم بوده ایشان آورده است و عنوان آن هست «تحلیلی بر خطبه 80 نهج البلاغه شبهه نقصان عقل زنان، خانم فاطمه علایی رحمانی، مجله پژوهش های نهج البلاغه، بهار 1383 ، شماره 9 و 10»

بین این دو دسته از روایات اینگونه می شود جمع کرد که مراد از روایات ناهیه ای حب نساء دسته دوم هستند که نهی از افراط در حب النساء است نه از اصل محبت چون در برخی از روایات از افراط نهی شده.

عن امیرالمومنین (علیه السلام) أنه قال: الاستهتار بالنساء شیمة النوکى

استهتار را معنا کردند و وله یعنی حرص شدید به یک شیء و افراط در یک شیء (حَتَّى کأَنه أُهْتِرَ أَی خَرِفَ) به قدری وله و افراط در این راه پیدا کردند که گویا دیگر ذهنش از دست رفته و خَرِف شده است، (الاستهتار بالنساء) حب و افراط شدید در این کار (شیمة) و روش انسان های ضعیف است (و قال (علیه السلام) : إیّاک و کثرة الولع بالنّساء) بپرهیز از زیادی وله، خب این وله نسبت به هر شیء غیر الهی باشد و انسان را از چیزهای دیگر باز بدارد همین مشکل است چون زن هم نسبت به مرد این وله را داشته باشد او را از وظائف خود و وظائف الهی باز می دارد، همین کثرت محبت ممکن است باعث بشود که خیلی خانومش را دوست بدارد و گاهی حرف های کفر آمیزی بگوید، حرف های عامیانه و جاهلی بزند، اینکه ائمه می گفتند محبت، منظور محبت در حد عاقلانه باشد، وله (استهتار بالنساء) را نهی فرمودند (و الإغترار بلذّات الدّنیا فإنّ الوله بالنّساء ممتحن و الغریّ باللّذات ممتهن) وله به نساء، دوست داشتن خیلی شدید زن ها ممتحن است (یعنی پستی و خواری)، شخصی که گول بخورد به لذات این چنینی آدم پستی است.

در آینده خواهیم خواند که عبادت از واجبات توسلی است، ازدواج قصد قربت در آن لازم نیست اما می تواند یک نوع عبادتی باشد این که سنت انبیاء را رعایت کرده است و شاید مراد از روایات هم همین باشد اینکه مثلا محبت نساء به معنای این است که در حد عبادت خوب است نه وله شدید که او را از همه چیز باز بدارد و لذا ابن فهد حلی هم در مهذب البارع فرموده است: آیا عزلت برای عبادت بهتر است یا ازدواج؟ گفتند که ازدواج از جهاتی بهتر از عزلت برای عبادت است از جمله (اشتراک کلّ من التزویج و التخلی للعبادة، فی کون کل منهما طاعة للّه سبحانه) ببینید هم عزلت برای عبادت خوب است و هم ازدواج کردن هر دو در یک چیز شریک هستند، همان عبدی که عبادت می کند و زن و مردی که ازدواج می کنند در یک جهت شریک اند، و خلاص المزوّج من خطر قوله علیه السّلام: أراذل موتاکم العزّاب و قوله علیه السّلام: شرار موتاکم العزاب و فی حدیث أخر عنه علیه السّلام: لو رجع العزّاب من أمواتکم إلى الدنیا لتزوجوا و وقوع المتعبد فی هذا الخطر، یعنی اگر کسی ازدواج نکن و مشغول عبادت بشود او در خطر این شرار الموتی و ارذل الموتی، قرار دارد، عابد ممکن است باشد، ازدواج نکند ولی این دو روایت ممکن است شامل حالش بشود بنابر این ازدواج خودش یک نوع طاعت و عبادت است، فوز المتزوّج بمضاعفة الرکعة بسبعین من صلاة الأعزب، این خیلی باید مقامش بالا باشد که یک رکعت نمازی که شخص متأهل می خواند بهتر است از هفتاد رکعتی که شخص عزب می خواند، فوز المتزوّج بفضیلة القیام على العیال، کسی که ازدواج کرده زحمت می کشد برای خانواده اش و زندگی خود، برای آنها خرجی فراهم می کند، در روایت داریم که: مَن آل بیتاً من المسلمینَ فله الجَنّه، کسی که زحمت بکشد و سرپرستی خانواده ای از مسلمین را بر عهده بگیرد فله الجنّه، اینها کار کمی نیست بنابر اینکه گفت شده، حبّ النّساء از یک طرف و کراهه النساء از طرف دیگر یکی از راه های جمعش این است:

1-      آن چیزی که مذمت شده حب افراطی است و آن چیزی که تشویق شده حب در حد متعارف و معمول است.

2-       مراد به این حب النساء که از اخلاق انبیاء حب النساء باشد حب هر زنی نیست که در کوچه و بازار است، مراد حب زوجه خودش است، روایاتی که حب النساء را نهی فرموده مراد غیر زوجه است و روایات مشوقه به حب نساء، روایات مربوط به حب زن خودش است، حبّ الرّجال لا حبّ الازواج یعنی از حب نساء بیگانه نهی فرموده نه از حب همسران، در عصر جاهلی جنس زن مورد تحقیر و ظلم قرار می گرفت حتی کسانی که همسر خودشان بودند یا مادرشان بودند.

در اسلام می خواهیم بگوییم که کرامت و لزوم احترام به زن به عنوان یکی از دو جنس بشر مورد تاکید قرار گرفته و از اخلاق انبیاء دانسته شده، لذا مراد از نساء در روایات مذمت حب نساء زن های بیگانه است نه همسران و منافاتی با حب نساء یا حب زوجه ندارد.

علاوه بر اینها در بعضی از روایات تعبیر زوجه سوء داشتیم ، بپرهیزید از زوجه سوء، خب این صفت در هرکس که باشد، چه زن و چه مرد ناتمام است، یک روایت در بالا داشتیم که زوجه السوء داشت (عن أبی عبد الله علیه السلام قال: أغلب الأعداء للمؤمن زوجة السوء) آن چیزی که غلبه می کند از اعداء و شخص مومن زوجه سوء است و او را مورد اذیت و آذار قرار می دهد.

 

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۲۸ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۲۲:۵۲
طلوع افتاب
۰۶:۰۱:۴۷
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۲۶
غروب آفتاب
۲۰:۰۴:۱۹
اذان مغرب
۲۰:۲۳:۰۶