vasael.ir

کد خبر: ۴۷۴۳
تاریخ انتشار: ۲۳ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۰:۰۰ - 13 March 2017
اثری از غلامرضا ضابط پور؛

همبستگی دین و سیاست در اندیشه سید جمال یک اصل شناخته شده است

پایگاه اطلاع رسانی وسائل- غلامرضا ضابط پور با اشاره به اندیشه سیاسی سید جمال آورده است: سید جمال معتقد بود تفکیک دین از سیاست و تبدیل خلافت به سلطنت از مهمترین انحراف های اعتقادی و سیاسی در سطح رهبران و مردم است و تنها راهی که می تواند در مسلمانان جنبش و حرکتی ایجاد کند، راهی است که به آنها بفهماند که سیاست و دین از یکدیگر جدا نیستند.

به گزارش سرویس مبانی پایگاه اطلاع رسانی وسائل، سیدجمال شخصیتی بود که روحش با سیاست عجین شده بود. در دوره ای که وی زندگی می کرد، در هر رخداد سیاسی، پای سید را می بینیم که در براندازی، میانجی گری و یا بنیان سازی حکومت های زمان خود نقشی چشمگیر داشت. در همین زمینه غلامرضا ضابط پور در مقاله ای به اندیشه سیاسی سید جمال الدین اسد آبادی پرداخته است. این مقاله در گفتار پنجم کتاب «اندیشه سیاسی متفکران اسلامی» که به اهتمام حجت الاسلام مهاجرنیا گردآوری شده به رشته تحریر درآمده است. گزارشی از این مقاله تقدیم خوانندگان محترم می گردد.

 

دین و سیاست

مکتب اسلام هم به بُعد مادی و هم به بُعد معنوی زندگی بشر توجه دارد. به تعبیر سید جمال سعادت دارَین و برقراری قسط و عدالت اجتماعی، جزء برنامه های این دین است و کسانی که سیاست را از دیانت جدا می دانند، یا اسلام را نمی شناسند و یا با آن دشمنی دارند. مخالفان می خواهند مسلمانان فعالیت سیاسی، تشکیلاتی، قدرت و نیرو نداشته باشند تا منزوی گردند و سرانجام اسلام و قوانین آن کنار گذاشته شود. سید جمال تفکیک دین از سیاست و تبدیل خلافت به سلطنت را از مهمترین انحراف های اعتقادی و سیاسی در سطح رهبران و مردم می دانست.

سید احساس می کرد تنها راهی که می تواند در مسلمانان جنبش و حرکتی ایجاد کند، راهی است که به آنها بفهماند که سیاست و دین از یکدیگر جدا نیستند.

از نظر سید جمال سیاست در اسلام عین دیانت است. به همین دلیل وی این مسأله را به شدت در میان مسلمین مطرح کرد و در مقابل، استعمارگران نیز در کشورهای مسلمانان سعی می کردند تا رابطه دین و سیاست را قطع کنند. به همین دلیل نظریه جدایی دین از طرف آنان مطرح می شد.

از دیدگاه سید جمال شکل صحیح همبستگی دین و سیاست این است که توده مسلمان دخالت در سرنوشت سیاسی خود را یک وظیفه و مسئولیت مهم دینی تلقی کنند. وی معتقد بود همبستگی دین و سیاست به معنای وابستگی دین به سیاست نیست، بلکه به معنای وابستگی سیاست به دین است.

در زمانی که استعمارگران نظریه جدایی دین از سیاست را در شرق ترویج می کردند، سید با این نظریه به مخالفت برخواست و در مقابل، نظریه همبستگی دین و سیاست را به مسلمانان تفهیم می کرد.

سید جمال معتقد بود برای اینکه مردم در برابر استبداد داخلی و خارجی – که منشأ مهم ترین و مزمن ترین دردهای جامعه اسلامی هستند – بایستند و تا رسیدن به هدف از پای ننشینند، باید ضمن آگاه کردن آنها نسبت به حقوق پایمال شده شان به آنها تفهیم کرد که دین از سیاست جدا نیست.

سید جمال همبستگی دین و سیاست را هم در جبهه داخلی و در برابر استبداد حاکم، و هم در جبهه خارجی و در برابر استعمارگران، لازم می دانست تا از این راه سرنوشت سیاسی کشور خودشان و جامعه اسلامی را به دست گیرند. پس در اندیشه سید جمال، همبستگی دین و سیاست یک اصل شناخته شده بود.

 

انسان و جامعه

به اعتقاد سید جمال قوام ملل و پایداری هیأت اجتماعیه و اساس محکم مدنیت بر سه خصلت استوار است:

۱ـ اولین خصلت، اعتقاد است به اینکه انسان فرشته ای زمینی و اشرف مخلوقات است.

۲ـ یقین به اینکه در میان امت ها، امت او اشرف امت ها است.

۳ـ جزم به اینکه انسان به این عالم آمده تا اینکه تحصیل کمال بکند و بعد به عالمی دیگر که افضل از این عالم است(آخرت) منتقل می شود.

وی در ادامه حیا، صداقت و امانت را نیز از خصلتهای لازم برای مدینه فاضله برشمرد و معتقد است اگر انسان این خصلتهای شش گانه را دارا باشد، تحرک و پویای در جامعه حکمفرما می شود و اساس مدنیت جامعه شکل می گیرد.

 

منشأ و غایت حکومت

در اندیشه سیاسی سید جمال، حاکمیت مطلق از آن خداوند بوده و منشأ حکومت و حاکمیت سیاسی و حتی مبنای مشروعیت حکومت در اسلام، از آن خداوند است. اما حکومت اسلامی، مانند حاکمیت های قرون وسطایی کلیسا نیست که افراد به نام خدا و از طرف او به طور مطلق حاکمیت و سلطنت داشته باشند، بلکه در حکومت اسلامی، حاکم اسلامی باید طبق قانون دین عمل کند و در واقع به نحوی حاکمیت قانون خدا و قواعد الهی را در چارچوب یک قانون اساسی برقرار کند.

وی غایت تشکیل حکومت دینی را ۱ـ عدالت، ۲ـ آزادی، ۳ـ امنیت، و ۴ـ قدرت می داند.

به طور کلی در اندیشه سیاسی سید جمال اصول و مفاهیمی چون مبارزه با ظلم و بی عدالتی، آزادی های سیاسی و مدنی، عدالت، قانون، مساوات و برابری، قدرت و امنیت به صورت جدی مطرح و مورد تاکید بوده است و مدینه فاضله در سایه همین اصول و مفاهیم به وجود می آید.

 

جایگاه مردم در نظام سیاسی

سید جمال در عالم اسلام نخستین کسی بود که با نگرشی عمیق به حقوق مردم در حاکمیت و ضرورت دخالت ایشان در مصالح عامه خود، نگریست.

وی حکومتی را قبول داشت و آن را ترویج می کرد که قدرت خود را از مردم گرفته باشد و با رأی و اراده ملت حکومت کند.

 

انواع حکومت

به طور کلی می توان سه نوع حکومت را در اندیشه سید جمال ملاحظه کرد:

۱ـ حکومت مطلقه فردی یا همان حکومت سلطان و یا پادشاهی

۲ـ حکومت مشروطه یا مقیده

۳ـ حکومت جمهوری و یا حکومت مردم بر مردم

سید جمال حکومت های مطلقه (فردی) و خودکامه را از علل و عوامل اساسی و بنیانی انحطاط مسلمان و از جمله موانع رشد و توسعه جوامع می دانست و لذا در ابتدای حرکت سیاسی خود، با این گونه حکومت ها ارتباط برقرار کرده بود و می خواست اصلاحات لازم را از طریق آنها در کشورهای اسلامی انجام دهد.

پس سید جمال مخالف حکومت مطلقه فردی بود و برای حکومت های مشرق زمین در دوره خود حکومت مشروطه را تجویز می نمود. یعنی حکومت مطلوب در عصر خود را حکومت مشروطه و یا به عبارت دیگر مقیده و محدود می دانست و در مقاطع مختلف از نظام سلطنتی مشروطه و پارلمان و حکومت قانون، حمایت و در بعضی از مواقع موضع می گرفت ولی اصالتا وی متوجه نظام سیاسی آرمانی خود در راستای امامت، فراتر از مبانی لیبرالیسم و نظام سلطنتی و در قالب جهموری بر مبنای تفکر دینی بود./602/229/ر

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۲۹ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۲۱:۵۱
طلوع افتاب
۰۶:۰۱:۰۶
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۲۹
غروب آفتاب
۲۰:۰۵:۰۴
اذان مغرب
۲۰:۲۳:۵۳