vasael.ir

کد خبر: ۴۷۲۵
تاریخ انتشار: ۲۲ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۶:۴۵ - 12 March 2017
درس خارج فقه رسانه استاد رفعتی / جلسه 42

بررسی فقهی غنای محرم در رسانه ها

پایگاه اطلاع رسانی وسائل ـ حجت الاسلام والمسلمین رفعتی نائینی در چهل و دومین جلسه درس خارج فقه رسانه گفت: صِرف خواندن همراه با صوت زیبا و ترجیع، غنای محرم محسوب نمی شود زیرا برخی از اهل بیت علیهم السلام قرآن را با همین ویژگی ها تلاوت فرموده اند.

به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی وسائل، حجت الاسلام والمسلمین عباس رفعتی، در جلسه چهل و دوم درس خارج فقه رسانه در موسسه فقهی ائمه اطهار علیهم السلام برگزار گردید، به بررسی فقهی غنای محرم پرداخت و گفت: در روایات می بینیم که امام مجتبی علیه السلام قرآن را با صدای بلند و زیبا می خواندند و افرادی که در کوچه عبور می کردند متوقف می شدند تا صدای زیبای تلاوت قرآن را بشنوند که از مسلمات تاریخ است و عین همین مساله در سیره امام سجاد علیه السلام نیز وجود دارد.
ایشان در ادامه گفت: یکی از باب هایی که بیشترین روایت را دارد همین بحث غناست و برخی از فقها مانند مقام معظم رهبری که بحث غنا را مطرح کرده اند می فرمایند بیشترین روایت در این باب است اما بیشترین اختلاف نیز در همین مساله است و هر یک از فقها به گونه ای معنا کرده اند.
ایشان در پایان به بررسی فقهی نظر مرحوم آیت الله خویی و حضرت امام (ره) در زمینه غنای محرم پرداخت و گفت: اگر رسانه تبدیل به رسانه موسیقی و آوا شد دو حالت دارد یا جزء قسم حلال است که رسانه مجاز محسوب می شود و گرنه جزء رسانه های حرام محسوب خواهد شد و در این مساله بین رسانه موسیقی و معارف فرقی نیست یعنی رسانه معارف نیز نمی تواند برای زمینه و پخش معارف الهی از موسیقی حرام استفاده کند.


اهم مباحث استاد رفعتی به شرح ذیل می باشد:
خلاصه ای از درس گذشته
در نبایدها، بحث به رسانه دینی اختصاص ندارد و هر رسانه ای اگر بخواهد بر اساس فقه شیعه عمل کند، باید به نبایدهای بحث عمل کند و این موارد برای تمامی رسانه ها وجود دارد ولو این که رسانه صرفاً برای سرگرمی و وقت گذرانی باشد. ما به سبک و روش مرحوم شیخ انصاری (ره) که در مباحث مکاسب قبل از بحث بیع به مکاسب محرمه پرداخته اند و آن را در 5 نوع بیان کرده اند ما نیز محرمات رسانه را در قالب سه نوع بحث می کنیم:
1- پیامی که همراه با فعل و عمل حرام باشد، مثلاً همراه با موسیقی محرم، تهمت، غیبت و کذب باشد.
2- پیام هایی که هنجارشکنی می کند وترک واجبات و انجام محرمات را ترویج می کند.
3- پیامی که ترویج افراطی امور لهوی را در بردارد.
ممکن است مقداری از امور لهوی جایز باشد اما اگر در این مساله افراط شد پیامد محرمه دارد زیرا اتلاف عمر و وقت را در بردارد. اتلاف وقت و عمر در کتب فقهی نیز بیان شده است و در مباحث دیگر نیز مطرح شده است و روش فقها این است که همان آیه و روایت را در بحث فقهی مطرح می کنند. در مواردی که روایت و عنوان نداریم از عناوین روز استفاده می کنیم.
بحث غنا و موسیقی را در بحث خارج غنا به صورت مفصل بیان کرده ام که برای دوستان قابل دسترسی است و سعی دارم در حدود هفت جلسه به صورت خلاصه بیان کنم تا مشخص شود که موسیقی در فیلم به دو صورت حلال و حرام وجود دارد و قابل تفکیک هستند؟ موسیقی که به عنوان زمینه فیلم و سریال یا برنامه قرار داده ایم به چه صورت می باشد؟ بنابراین بحث را به صورت خلاصه بیان خواهم کرد و نظر فقها و خودمان را بیان می کنیم و جمع بندی خواهیم داشت. در بحث می گوییم اگر نوع حلال بود استفاده اشکالی ندارد و اگر از نوع حرام بود فقها تصریح بر حرمت دارند.
اگر در این بحث غنا به فرهنگ لغت مراجعه کنید مشکلاتی درست می شود زیرا هر آواز بلندی غنا محسوب می شود، پس نمی توانیم بر اساس معنای لغوی در این قضیه سخن بگوییم.در عرف نیز به همین صورت است و دامنه گسترده تری دارد اما سخن ما نه در لغت و نه در عرف است بلکه می خواهیم به صورت فقهی سخن بگوییم. اولین و مهم ترین قید غنا، طرب انگیز بودن است و باید با این قید سخن بگوییم. شارع برای موضوع حکم قیودی در نظر گرفته است و باید با همین قیود بدان بپردازیم که همان معنای اصطلاحی غنا است. ما باید درموضوع غنا از روایات استفاده کنیم و نمی توانیم از خودمان چیزی بگوییم.
این بحث بسیار کاربرد است و حتی در مدح خوانی و شبکه های قرآن نیز شاهد موسیقی پس زمینه هستیم که باید مورد بررسی قرار گیرد و اثبات حلیت آن را داشته باشیم تا موسیقی و غنا خلط نشود. در این بحث دو مقدمه را عرض کنیم: 1- موسیقی آن صدایی است که از دستگاه خارج می شود ولی غنا صدایی است که از حنجره انسان خارج می شود. 2-  صدای خوش طبیعت، پرندگان و حیوانات شامل بحث غنا و موسیقی نمی شود.
در کتاب لغت که به کلمه غنا مراجعه می کنیم به معنای «الصوت الحسن» یعنی صدای زیبا آمده است. در برخی کتب صدای بلند را نیز غنا گفته اند. تعبیر «الصوت المطرب» نیز در برخی فرهنگ لغت ها آمده است. صدای همراه با ترجیع و چهچهه نیز به همین معنا آمده است. برخی نیز «رفع الصوت مع الترجیع»گفته اند. برخی لغوین  «مدالصوت مع الترجیع» و برخی « تحسین الصوت و مده و موالاته» را بیان کرده اند. در کتب قاموس، لسان العرب و غیره این معانی بیان شده است.
موسیقی از ابزار خارج می شود منتهی در گذشته ابزارهای امروزی وجود نداشته است. در بحث می خواهیم بگوییم فرق است بین موسیقی که لغت و عرف اهل فن نیز بدان موسیقی می گویند با غنا که مربوط به حنجره است. این تعاریف شامل همه موارد می شود و صدایی که با حرکت و سکون باشد به صورت عام و وسیع است. در برخی از تعاریف بلند کردن مطرح شده بود. در برخی از تعاریف نیز از غنا به «صوت الموزون» تعبیر کرده اند و اهل فن و عرف نیز همین را می فهمند و به صدایی که کشش داشته باشد و یا ریتم خاصی داشته باشد غنا می گویند.


بررسی غنای محرم
غنای محرم تمام مواردی نیست که صرفاً همراه با صوت و ترجیع است. اگر بخواهیم این موارد را غنای محرم قرار دهیم در روایات می بینیم که امام مجتبی علیه السلام قرآن را با صدای بلند و زیبا می خواندند و افرادی که در کوچه عبور می کردند متوقف می شدند تا صدای زیبای تلاوت قرآن را بشنوند و از مسلمات در تاریخ است
در رابطه با امام سجاد علیه السلام باز به همین صورت بوده که آمده است:
«کان علی بن الحسین علیه السلام أحسن الناس صوتاً بالقرآن»
امام سجاد علیه السلام در عصر خویش بهترین تلاوت قرآن با صدای زیبا را داشتند.
در رابطه با خود امام سجاد علیه السلام نیز داریم که آمده است: «کان یقرأ القرآن فربما مرّ به المار فصعق من حسن صوته»
حضرت با صدای بلند قرآن تلاوت می کردند و شخصی رد شد و آن قدر در حس و حال تلاوت قرآن ایشان غرق شد که بیهوش شد.
یا در بعضی از روایات داریم که تقریب کرده اند در تلاوت قرآن ترجیع داشته باشیم در حالی که در معانی لغوی غنا ترجیع نیز بیان شده بود.
در روایت آمده است: « و رجعّ بالقران صوتک، إن الله تعالی یحب الصوت الحسن یرجّع به ترجیعاً»؛ صدای خویش را در هنگام تلاوت قرآن ترجیع بده یعنی بالا و پایین ببر و خدای این صدای زیبای همراه با ترجیع را دوست دارد.
اگر معنای لغوی غنا را به عنوان موضوع بحث غنا قرار دهیم این مرثیه ها و مداحی هایی که در سیره متشرعین بوده است که در ایام حزن و شادی اهل بیت علیهم السلام مورد استفاده قرار می گرفته است داخل در موضوع غنای حرام است.
پس اگر به دنبال تعریف لغوی و عرفی غنا باشیم و آن را موضوع حرمت قرار دهیم شامل تمام این موارد خواهد شد. دو راه داریم:
1- راه اول این است که بگوییم این موارد غنا است و ادله حرمت غنا در این موارد تخصیص خورده است.
اگر بخواهیم تخصیص بزنیم، باید بعد از تثبیت حکم حرمت دلیلی بیاید تا حرمت از این موارد برداشته شود و بعید است بتوانیم برای تک تک این موارد ادله ای پیدا کنیم و در صورت یافتن ادله و تخصیص موارد کثیر مشکل درست می شود و معلوم می شود که حکم حرمت بر تمام موارد نرفته است.
2- راه دیگر این است که در غنا موضوع شناسی کنیم و معنای لغوی و عرفی غنا را کنار بگذاریم و غنایی که موضوع حرمت در فقه است را استخراج کنیم و نام معنای اصطلاحی یا حقیقت متشرعه بر آن قرار دهیم.
تعبیری که قبل از بحث دوستان داشتند این بود که از معنای لغوی به این معنا منقول شده است اما کلمه منقول بیشتر در مورد معنای عرفی به کار می رود و بهتر است از حقیقت متشرعه استفاده کنیم که در معنای جدیدی به کار رفته است.
یکی از باب هایی که بیشترین روایت را دارد همین بحث غناست و برخی از فقهایی که بحث غنا را مطرح کرده اند از جمله مقام معظم رهبری می فرمایند بیشترین روایت در این باب است اما بیشترین اختلاف نیز در همین مساله است و هر یک از فقها به گونه ای معنا کرده اند. یکی از علل نیز همین است که در روایات غنا را معنا نکرده اند و اکثر روایات بر حرمت غنا مطرح شده است زیرا برای مخاطب تعریف غنا مشخص بوده است.
این مساله سیاسی شده بود و یکی از راههای مبارزه ائمه علیهم السلام با دستگاه خلافت بنی امیه و بنی عباس، بحث حرمت غناست زیرا دربار بنی امیه و بنی عباس به غنا آلوده بود و ائمه سلام الله علیهم اجمعین این مساله را در حد کفر به خدا می دانستند. یعنی دستگاه سیاسی بنی امیه و بنی عباس را تکفیر می کردند و کافر می دانستند زیرا دربار پر از مراسم غنا است و هر مجلسی که می گیرند آوازه خوان دعوت می کنند. این از همان مواردی است که تقیه نیز وجود نداشته است و حکم خدا را بیان کرده اند و به نوعی مبارزه سیاسی بوده است.
علی رغم این همه روایات اختلاف در بین کلمات فقها بسیار زیاد است. برخی نیز از همین عرف اتخاذ کرده اند و قیودی را براساس روایات افزوده اند. در حرمت این مساله هیچ یک از فقهای شیعه تردید نکرده است و فقط به دو نفر از فقها غیر از این فتوا را نسبت داده اند که مرحوم فیض و مرحوم سبزواری هستند که توضیح می دهیم. البته مرحوم فیض غنای بنی عباس و بنی امیه را که همراه با حاشیه رقص و غیره نیز بوده است.


دو تعبیر از مرحوم آیت الله خویی و حضرت امام در این مساله نقل می کنیم.
تعریف آیت الله خویی از غنا
مرحوم آیت الله خویی (ره) می فرمایند: «والتحقیق أن المستفاد من مجموع الروایات مع ذم بعضها الی بعضٍ أن الغنا المحرم عبارة عن الصوت المرجع فیه علی سبیل اللهو و الباطل و الاضلال سواء تحقق فی کلام الباطل ام فی کلام الحق»
عبارت ایشان شبیه مرحوم شیخ انصاری است. این صدای ریتم دار مخصوص را به سه قید آورده است و فرقی بین شعر باطل و کلام حق قائل نیست. این آهنگ مربوط به مجالس گناه و فسق است.
در ادامه می فرماید: «ثم إن الضابطه المذکوره انما تتحقق باحد امرین علی سبیل منع الخلو؛ أن تکون الاصوات متصفه بصفة الغناء مقترنة بکلام لا یعد عند العقلاء الا باطلا لعدم اشتماله علی معنی الصحیحه...»
یعنی یکی از این دو مورد نیز اگر باشد کافی است و نمی شود هیچ یک نباشد و با بودن یکی از آنها غنا محقق است.
1- محتوا باطل باشد؛ زیرا مشتمل بر معنای صحیحی نیست.
ما همان جا نیز این بحث را مطرح کردیم که نمی توان گفت نزد عقلا باطل باشد و باید بگوییم نزد شرع، زیرا عقلا بسیاری از موارد را باطل نمی دانند که شرع آن را باطل می داند. عقلا اشعار مهیج شهوت را باطل نمی دانند و این شرع مقدس است که آن را باطل می داند و ایشان نیز به همین مورد مثال می زنند. محتوا بسیار مهم است و اگر باطل شد غنا محسوب می شود. ایشان در ادامه نیز دلائلی دیگر ذکر می کند اما ما اصل ضابطه ایشان را بیان می کنیم.
در صفحه بعد ایشان در ادامه می فرماید:
« الثانی: أن یکون الصوت بنفسه مصداقاً للغنا و قول الزور و اللهو المحرم کالحان اهل الفسوق و الکبائر التی لا تصلح الا الرقص و الطرب»
2- ریتم صدا، ریتم قول زور،  لهوی و اهل فسوق و گناهان است.
اصل ریتم مخصوص مجالس گناه باشد ولو اشعار مربوط به فردوسی، حافظ و سعدی باشد. گاهی نیز شعر ندارد و فقط صداست. اگر این گونه قرآن نیز خوانده شود حرام است.
پس مرحوم آیت الله خویی (ره) از کلام فقها و شیخ چنین استفاده می کند و  بدین صورت جمع بندی می کند و نظرشان را مطرح می کنند.
غالب یا اکثر رسانه های دیداری و شنیداری القای پیامشان همراه با موسیقی است. در مکاسب که تورق می کنید مثلاً از غش و تدلیس بحث می کنند، پس برخی باید بگویند که خود این مورد مساله مستقلی است و باید جداگانه مطرح شود اما فقها می گویند اگر درآمد شما به وسیله غش، غیبت و چنین مسائل حرامی باشد، کار حرامی صورت گرفته و درآمد شما نیز از راه حرام است. ممکن است گفته شود که من دو کار اینجا انجام داده ام یعنی یک معامله انجام داده ام و در کنار آن نیز دروغی بیان کرده ام که هریک مستقل است. گفته می شود که این دروغ بر معامله اثر گذاشته است و معامله را نیز حرام کرده است. پس باید در مساله دقت کرد.
گاهی معامله ای از اساس و ریشه باطل است مانند مشروب فروشی که در همه مراحل امر حرامی است اما گاهی ابزار قمار می فروشد و باید بحث شود که حرام یا حلال است. در مساله ما نحن فیه نیز همین طور است و باید بحث را مشخص کنیم تا این شبهه پیش نیاید.
ما می خواهیم سراغ افعال مکلفین مانند کارگردان و تهیه کننده برویم و این احکام مربوط به آنان می شود اما گاهی فعل مختص به کارگردانی است که در بحث بعدی مطرح خواهیم کرد مثلاً می گوییم آقای کارگردان باید این کارها را انجام دهید و این موارد را انجام ندهید. اما برخی مسائل مربوط به خود پیام است که شخص می خواهد معارف الهیه را در قالب شعر بیان کند ولی زمینه آن غنا است که باید این حکم مشخص شود. ما در این مساله هر دو جهت غنا را بحث می کنیم چه همراه با پیام باشد و چه با پیام نباشد. آنچه که حرام است در هر صورت حرام و آنچه حلال است در هر صورت حلال است.
اگر رسانه تبدیل به رسانه موسیقی و آوا شد دو حالت دارد یا در قسم حلال است که رسانه مجاز محسوب می شود و گرنه جزء رسانه های حرام محسوب خواهد شد.
گاهی کارکرد رادیو معارف است اما همراه با معارفش موسیقی نیز پخش می کند که ممکن است از دو قسم مذکور باشد.
این که در جلسه دیروز و امروز تعبیرمان «المسالة الاولی» بود به همین جهت است که موارد دیگری نیز دارد.
شما به ابتدای مکاسب محرمه برگردید که این مدل تقسیم بندی  مشاهده شود. در برخی انواع چند مساله و در برخی دو نوع مساله وجود دارد.


تعریف مرحوم امام
تعریف حضرت امام با تعریف مرحوم آیت الله خویی تفاوت بسیاری دارد که نیاز به دقت علمی در مساله هست.
ایشان ابتدا تعاریف را ذکر می کنند و می فرمایند که به هم ریخته هستند و بعد می فرماید بهترین حرف را علامه محمد رضا اصفهانی بین کرده است ولی در عین حال در بعض کلمات ایشان مناقشه داریم و سپس می فرمایند:
«فالاولی تعریف الغنا بأنه صوت الانسان الذی له رقة و حسن ذاتی و لو فی الجملة و له شانیة ایجاد الطرب بتناسبه لمتعارف الناس»
رقت، نرمش، لطافت و حسن ذاتی دارد و این مساله به صورت کلی نیست اما شانیت ایجاد طرب را دارد و این مساله برای متعارف مردم قابلیت تحریک دارد.
در این تعریف قیودی به کار رفته است که باید مکاسب محرمه حضرت امام (ره) را مشاهده کنید که ان شاء الله در جلسه آتی بحث خواهیم کرد./926/902/ص
تقریر: محسن جوادی صدر

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۲۵ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۲۶:۰۴
طلوع افتاب
۰۶:۰۳:۵۶
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۲۲
غروب آفتاب
۲۰:۰۲:۰۲
اذان مغرب
۲۰:۲۰:۴۱