vasael.ir

کد خبر: ۴۷۰۵
تاریخ انتشار: ۱۹ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۷:۵۱ - 09 March 2017
موضوع جلسه سی و هفتم وسی و هشتم درس گفتار فقه بیمه حجت الاسلام ملکی ابرده :

بررسی رجالی و دلالی روایات هبه

پایگاه اطلاع رسانی وسائل _ حجت الاسلام ملکی ابرده در جلسه 37 و 38 درس گفتار فقه در ادامه مباحث بیمه عمر ضمن بررسی وثاقت ابان ابن تغلب پرداخت.

 به گزارش سرویس اقتصاد پایگاه اطلاع رسانی فقه حکومتی وسائل حجت الاسلام محسن ملکی ابرده در جلسه 37 و 38 درس گفتار فقه بیمه که در تاریخ 27و28دیماه 1395برگزار شد در ادامه بررسی رجالی روایات باب هبه به شرح حال ابان ابن تغلب پرداخت وگفت: ابان بن تغلب ثقه است ولی شاهدی داریم که نمی تواند ابان در سند ابان بن تغلب باشد چون در سند آمده ابان عمن اخبره و حال آن که در اکثر روایات ابان بن تغلب از امام معصوم علیه السلام روایت نقل می کند پس بین ابان بن تغلب و امام نباید راوی دیگری وجود داشته باشد.
وی در ادامه در پاسخ به اشکالی افزود: اگر تمام روایاتی که ابان بن تغلب ذکر می کرد از امام معصوم علیه السلام باشد این استدلال برای رد ابان بن تغلب درست است ولی این طور نیست چون در مواردی وجود دارد که ابان بن تغلب از راوی دیگری ذکر می کند.
این مدرس حوزه علمیه مشهد سپس به بررسی دلالی روایت ابان پرداخت و گفت: ظاهر روایت دلالت دارد بر تحقق هبه و نحل و عدم قبض متهب دارد که که صاحب هبه هم متهب باشد و هبه میراث متهب لحاظ شود نه میراث واهب.


در ادامه تقریر این درس آمده است:
تعیین ابان:
برای تعیین ابان باید گفت: ابان بن تغلب ثقه است ولی شاهدی داریم که نمی تواند ابان در سند ابان بن تغلب باشد چون در سند آمده ابان عمن اخبره و حال آن که در اکثر روایات ابان بن تغلب از امام معصوم علیه السلام روایت نقل می کند پس بین ابان بن تغلب و امام نباید راوی دیگری وجود داشته باشد.
اشکال:
اگر تمام روایاتی که ابان بن تغلب ذکر می کرد از امام معصوم علیه السلام باشد این استدلال برای رد ابان بن تغلب درست است ولی این طور نیست چون در مواردی وجود دارد که ابان بن تغلب از راوی دیگری ذکر می کند مانند سند زیر که شیخ حر در وسائل ذکر می کند.
وَ عَنْ أَبِیهِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ وَ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَى جَمِیعاً عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ أَبِی الْخَطَّابِ عَنْ مُوسَى بْنِ یَسَارٍ الْعَطَّارِ عَنِ الْمَسْعُودِیِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الزُّبَیْرِ عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ عَنِ الرَّبِیعِ بْنِ سُلَیْمَانَ وَ أَبَانِ بْنِ أَرْقَمَ وَ غَیْرِهِمْ...1

دومین نکته برای این که ابان در متن ابان بن تغلب نیست این می باشد که در سند فضاله بن ایوب آمده و حال آن که ایشان نمی تواند از ابان بن تغلب روایت نقل کند چون این دو در دو طبقه متفاوت هستند؛ زیرا ابان بن تغلب در طبقه امام سجاد و امام باقر و امام صادق علیهم اسلام است ولی فضاله در طبقه امام کاظم و امام رضا علیهما السلام می باشد.
اشکال:
اولا ابان فقط مشترک بین سه نفر نمی باشد چون آقای خویی موارد مختلفی را جدای از این سه نفر به اسم ابان ذکر می کند.
ثانیا: در این سند مقصود از ابان فقط ابان بن عثمان است زیرا فقط فضاله از ابان بن عثمان روایت نقل می کند نه دیگر کسانی که به اسم ابان هستند.
جواب:
اولا این روایت از جهت سندی ضعیف است چون ابان مردد است بین چند نفر که یکی از آنها ابان بن عثمان است که مجهول می باشد و چون نتیجه تابع اخس مقدمات است لذا روایت از جهت سندی ضعیف می باشد.
ثانیا به خاطر این که مشهور به این روایت عمل کرده است لذا عمل مشهور جابر ضعف سند می باشد.
اشکال:
گفته شد که در اینجا مقصود از ابان شخص ابان بن عثمان است ولی چون کشی ایشان را به عنوان اصحاب اجماع ذکر کرده است2 و نسبت به اصحاب اجماع گفته اند که راوی های قبل از این ها معتبر می باشند لذا می توان گفت "عمن ذکره" که در روایت آمده هر کس که باشد معتبر می باشد.
تحقیق در رابطه با سند این روایت سه مقام را می طلبد.
 مقام اول: منقول عنهم بالنسبه با حسین بن سعید
مقام دوم: ناقلین از حسین بن سعید تا شیخ طوسی
مقام سوم: بررسی حالات رجال دو مقامی که ذکر شد.
اما نسبت به مقام اول سابقا گفته شد که افرادی هستند که با واسطه برادر حسین بن سعید که نامش حسن است روایت نقل می شود.
 ولی در مقام دوم که از حسین بن سعید تا شیخ طوسی است سند زیر است.
قد اخبرنی به شیخ ابوعبدالله محمد بن نعمان و حسین بن عبید الله و احمد بن عبدون کلهم عن احمد بن محمد بن حسن بن الولید عن ابیه محمد بن حسین بن الولید
در رابطه با مقام سوم:
حسین بن سعید دو شخصیت ایشان را توثیق کرده اند یکی شیخ طوسی و علامه حلی ایشان پنج هزار روایت نقل کرده است در نتیجه گفته شد که به خاطر عمل مشهور به روایت می توان عمل کرد.
بحث دلالی
اصل روایت از این قرار بود.
عَنْهُ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَیُّوبَ عَنْ أَبَانٍ عَمَّنْ أَخْبَرَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: النُّحْلُ وَ الْهِبَةُ مَا لَمْ تُقْبَضْ حَتَّى یَمُوتَ صَاحِبُهَا قَالَ هِیَ بِمَنْزِلَةِ الْمِیرَاثِ وَ إِنْ کَانَ الصَّبِیُّ فِی حَجْرِهِ فَهُوَ جَائِزٌ قَالَ وَ سَأَلْتُهُ هَلْ لِأَحَدٍ أَنْ یَرْجِعَ فِی هِبَتِهِ وَ صَدَقَتِهِ قَالَ إِذَا تَصَدَّقَ لِلَّهِ فَلَا وَ أَمَّا النُّحْلُ وَ الْهِبَةُ فَیَرْجِعُ فِیهَا حَازَهَا أَوْ لَمْ یَحُزْهَا وَ إِنْ کَانَتْ لِذِی قَرَابَةٍ.3
در رابطه با دلالت تحقیق در این مقام این است که ظاهر این روایت با مذهب مشهور متاخرین همخوانی ندارد و ذلک لوجوه :
وجه اول: ظاهر روایت دلالت دارد بر تحقق هبه و نحل و عدم قبض متهب و احتمال دارد که که صاحب هبه هم متهب باشد و هبه میراث متهب لحاظ شود نه میراث واهب.
دوم: تعبیر امام برای این که گفتند هبه بمنزله میراث است با انتقال به متهب تناسب دارد یعنی حکایت از صحت هبه می کند به جهت این که این تعبیر با حق بودن هبه سازگار است لذا امام فرمود بمنزله المیراث و کلمه منزله بیان کننده حق بودن است یعنی ورثه واهب حق دارند اقباض کنند یا اقباض نکنند.

پی نوشت:
1-وسائل الشیعة، ج‏4، ص: 180.
2- رجال‏الکشی ص :  375.  
3-تهذیب الأحکام (تحقیق خرسان)، ج‏9، ص: 155.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۲۸ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۲۲:۵۲
طلوع افتاب
۰۶:۰۱:۴۷
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۲۶
غروب آفتاب
۲۰:۰۴:۱۹
اذان مغرب
۲۰:۲۳:۰۶