به گزارش سرویس فرهنگی پایگاه اطلاع رسانی وسائل؛ کتاب «رسانه ملی و کتاب خوانی» به قلم عیسی زارعی در سال 1392، توسط مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما منتشر گردیده است. در فرهنگ و تمدن اسلامی، کتاب همواره جایگاه ویژه¬ای داشته و عنایت خاصی به آن شده است. اسلام، تنها دینی است که معجزه¬اش کتاب و نخستین پیام آن، امر به خواندن است و دانش¬اندوزی و کتابخوانی در اسلام، از جایگاه ارزشمند و بالایی برخوردار است. روایت¬های گوناگونی از پیامبر خدا و ائمه معصومین علیهم-السلام، موجود است که پیروان دین مبین اسلام را به دانش¬ورزی و کتابخوانی توصیه و سفارش فرموده-اند. پیشوایان دینی، همچنین مسلمانان را به حفظ و نگهداری کتاب¬ها توصیه فرموده و از این رهگذر، اهمیت فرهنگ مکتوب را به مردم یادآور شده¬اند. از طرفی بررسی وضعیت تاریخی، اجتماعی و فرهنگی کشورمان نشان میدهد که کتاب از دیر زمان حافظ و احیاکننده تفکر و اندیشههای متعالی سرزمین اسلامی ما و منبع عظیمی جهت سیراب نمودن عطش طالبان علم و اندیشه و حقیقت بوده است.
نقش محوری مطالعه و کتابخوانی و ارزش ذاتی فرهنگ مکتوب و تاثیر انس و الفت جامعه با کتاب و لوازم مربوط به آن در پیشرفت و توسعه جامعه بر کسی پوشیده نیست. به راستی با ترویج و گسترش کتاب و کتابخوانی است که می¬توان علاوه بر دستیابی به دستاوردهای نوین بشری در زمینه دانش و فرهنگ و پیشینه انـدیشههـا، عقـایـد و تجلیـات فکـــری و خـلاق بزرگان فکر و اندیشه، به سفارشات و توصیه¬های دینی و اسلامی که در آن کتاب و کتابخوانی جایگاهی بس ارجمند و متعالی دارد، عمل نمود. این است که آراسته شدن به فضـایـل اخـلاقی، مقابله با خـرافات و انحرافات فکــری و جلوگیری از خـودبـاختگی در بـــرابـــر بیگانگان در سطح جامعه در گرو افزایش آگاهی و دانش یکایک افراد جامعه است که این مهم نیز ارتباط تنگاتنگی با درک ارزش و جایگاه کتاب و اهتمام به مطالعه آن دارد. در اساسنامه یونسکو آمده است: «از آنجا که جنگ در ذهن انسانها زاده می¬شود، دفاع از صلح نیز باید ملکه ذهن انسانها شود» کتاب به علت نقش مهمی که در ایجاد محیط فکری مناسب برای دوستی و تفاهم ایفا می¬کند، یکی از مهمترین وسایل دفاع از صلح و تفاهم بین¬المللی است. همچنین مقام معظم رهبری، درباره نقش برجسته و سازنده کتاب در پویش¬های تکامل آفرین فردی و اجتماعی می¬فرمایند: «در اهمیت عنصر کتاب برای تکامل جامعه انسانی، همین بس که تمامی ادیان آسمانی و رجال بزرگ تاریخ بشریت، از طریق کتاب جاودانه مانده¬اند و روابط فرهنگی جامعه بشری نیز از پویش کتاب و مبادلات فرهنگی تقویت شده¬اند»
از طرف دیگر رسانه¬های گروهی به خصوص رسانه ملی که فرهنگ¬سازی و گسترش آگاهی و رشد جامعه از رسالتهای آن محسوب می گردد، وظایف خطیری در ترویج کتاب و فرهنگ مطالعه بر عهده دارند.
توصیف کتاب:
کتاب مذکور از شش فصل تشکیل شده است که به ترتیب عبارتند از:
1. مفاهیم کتاب و کتابخوانی
2. کتاب و کتابخوانی در فرهنگ اسلامی
3. سیمای کتاب و کتابخوانی در نگاه بزرگان
4. کتابخوانی و کودکان و نوجوانان
5. وضعیت مطالعه در ایران
پژوهش حاضر تلاش نموده است ضمن بررسی مفاهیم کتابخوانی و انواع و روشهای مطالعه و خواندن، جایگاه کتاب و کتابخوانی در فرهنگ اسلامی را با نگاهی اجمالی بررسی نماید. پس از آن، تبیین این کالای ارزشمند از نگاه بزرگان و عالمان که در طول عمر خویش همواره با کتاب و کتابخوانی سر بر بالین گذاشته¬اند، مد نظر بوده و سپس جایگاه ترویج فرهنگ کتابخوانی در میان کودکان و نوجوانان بحث و بررسی شده است. وضعیت مطالعه در ایران و راهکارهای رسانه¬ای ترویج کتاب و کتابخوانی دو بخش پایانی کتاب هستند که در آن وضعیت فعلی و چشم¬اندازهای آینده کتابخوانی در کشور، تاثیرات و کارکردهای رسانه¬های تصویری، چگونگی ترویج فرهنگ مطالعه از طریق رسانه و فعالیت¬ها و اقدامات رسانه ملی در خصوص ترویج کتاب و کتابخوانی تبیین شده و همچنین در پایان توصیه¬ها و پیشنهاداتی در جهت بهینه¬سازی اقدامات صورت گرفته، ارائه شده است.
فصل اول: مفاهیم کتاب و کتابخوانی
فصل نخست از کتاب حاضر دارای مباحث زیر می باشد:
1. کتاب چیست؟
2. کتاب کالای فرهنگی
3. آینده کتاب
4. ویژگی های کتاب خوب
5. مطالعه چیست؟
6. اهداف مطالعه و خواندن
7. روش های مطالعه و خواندن
8. فواید مطالعه و کتابخوانی
9. کتابخانه، نهادی اثرگذار
10. جایگاه بی بدیل کتابداران
در قسمتی از این فصل آمده است: وقتی کتاب، حاصلاندیشه و تجربه اهلاندیشه و معرفت باشد، کتابخانه نیز کانون همایش صاحب¬نظران و جایگاه پرطراوت و شاداب دانشمندان و صاحبان معارف خواهد بود. همان¬گونه که در باغ و بوستان، خاطر انسان نشاط می¬یابد، سیر در بوستان کتاب نیز مشام جان را شاداب و معطر میسازد. بی¬مناسبت نیست که در روایات ما، از کتاب با عنوان «بوستان دانشمندان» یاد شده و همدم و سخن¬گویی شایسته بهشمار آمده است. کسی که قدم در کتابخانه می-گذارد، به گلگشت دل¬انگیز و مجمع دانشمندان و دانایان قدم نهاده است. طبیعی است در چنین محیطی، انسان احساس نشاط می¬کند و روحش بالنده می¬شود. کتاب، یکی از راههای رسیدن به دانایی و توانایی است که به آدمی در فهم و درک درست، مدد می¬رساند. کلید گذر از محدودیت¬ها و جهالت¬ها و ورود به دنیایی گسترده و ژرف، بهره¬وری از کتاب است. کتابخانه¬ها را میتوان نهادهایی دیرینه و اثرگذار دانست که در فرآیندهای آموزشی و پژوهشی، ایجاد شده و در توسعه عادت به مطالعه، پایدارسازی همبستگیهای اجتماعی، حفظ ارزشها، احیای تفکر دینی، ایجاد اعتماد به نفس و استقلال فردی و اجتماعی، و حتی در فرآیندهای اقتصادی، نقش مهم و اثرگذاری دارند. کتابخانه¬ها، حافظان میراث¬های فرهنگی و مالکیتهای فکری، مکانهایی امن برای غنی¬سازی اوقات فراغت و ابزاری برای ایجاد تعادل و گسترش عدالت بهشمار می¬روند، در این میان، نقش کتابخانه¬های عمومی از نظر دسترسی عمومی و پذیرش عضو از همه اقشار جامعه، از انواع کتابخانه¬های دیگر مهمتر است. براساس بیانیه یونسکو در سال 1972، کتابخانه عمومی نهادی است که باید امکان خودآموزی و آموزش مداوم را برای همگان فراهم آورد. دستنامه کتابخانه¬های عمومی، اهداف آن را چنین برمیشمارد: «ایجاد فرهنگ، آموزش، اطلاعات، سرگرمی، فرصتهای تحقیقاتی و ایجاد ارتباط بین مردم و سازمانها و نهادهای جامعه».
فصل دوم: کتاب و کتابخوانی در فرهنگ اسلامی
این فصل از کتاب که به بررسی ارزش کتاب و اهمیت کتابخوانی در فرهنگ اسلامی می پردازد دارای دو قسمت می باشد که عبارتند از:
1. جایگاه کتاب در اسلام
2. کتابخوانی، توصیه دینی
تمدن گرانسنگ اسلامی، آغازگر حرکتی پویا در زمینه کتاب، کتابت و کتابخانه بود. تأکید و توصیه اسلام بر «خواندن»، موضوع ارزشمند سوگندش، «قلم و آنچه با آن مینویسند» و وسیله آزادی اسیرانش، «سوادآموزی» بود. این توجه در سدههای میانه، بالندگی و شکوفایی فرهنگی را در جهان اسلام به ارمغان آورد. در زمانی که کتابهای معدود موجود در کلیسا از ترس ربوده شدن با زنجیر بسته میشد، کتابخانه خصوصی مسلمانی، بیش از همه کتابهای کتابخانههای اروپا، کتاب داشت. جایگاه دانش در اسلام پس از ایمان است. در قرآن کریم چنین آمده است: «خداوند کسانی را که ایمان آوردهاند، بالا میبرد و آنانی را که دانشمند هستند، درجات بیشتری میدهد». این آیه مطلق است و همه دانشها را دربردارد. رسول خدا صلی الله علیه و آله درباره جایگاه دانشمندان چنین میفرماید: عالمان وارثان پیامبراناند؛ اهل آسمان ایشان را دوست میدارند و هرگاه بمیرند، ماهیان دریا تا روز رستاخیز برایشان آمرزش میطلبند. بدین لحاظ دینی که منزلت دانش و دانشمندان را ارج مینهد، طبیعی است جستوجوی دانش را بر جامعه واجب کند تا معرفت و آگاهی گسترش یابد و میراث اسلامی با شیوه و ابزار ممکن حفظ شود.
فصل سوم: سیمای کتاب و کتابخوانی در نگاه بزرگان
نگارنده معتقد است: توجه اسلام به حفظ و گسترش میراث علمی، جایگاه والای دانش و کتاب را از دیدگاه این دین مبین نشان می¬دهد. ازاینرو، عالمان و اندیشمندان اسلامی به فرهنگ مکتوب توجه ویژه¬ای داشتند. نقل شده است صاحب کتاب جواهر الکلام، فرزند ارشد و دانشمندش را از دست داد. پس از پایان مراسم غسل و کفن، قرار شد فردا فرزندش را تشییع کند و به خاک بسپرد. این نویسنده سخت¬کوش، با اینکه داغدار فرزندش بود، مطالعه و نوشتن را ترک نکرد و در کمال بردباری، پس از خواندن آیه¬هایی از قرآن مجید در کنار پیکر فرزندش، به نگارش ادامه کتاب خویش پرداخت. مرجع فقید جهان تشیع، حضرت آیتاللهالعظمی بروجردی می¬فرماید: یک شب درباره یکی از مسائل علم اصول فکر می¬کردم و می¬نوشتم. چنان سرگرم مطالعه و فکر و نوشتن بودم که رنج بی¬خوابی را ملتفت نبودم. یک مرتبه صدای مؤذن به گوشم رسید. متوجه شدم که از آغاز تا پایان شب سرگرم کار بوده¬ام.
فصل چهارم: کتابخوانی و کودکان و نوجوانان
این فصل مطالب زیر را مورد بحث قرار داده است:
1. نیاز عاطفی
2. نیاز شناختی
3. نیاز شخصیتی
4. خانواده و کتابخوانی
5. نقش آموزش و پرورش
6. نقش اثرگذار کتابخانه ها
7. چگونگی گزینش کتاب مناسب
8. ایجاد عادت به مطالعه
در قسمتی از این فصل آمده است: مطالعه به منزله مهارتی اجتماعی، نردبان ترقی و تکامل هر ملت است. برخی والدین و مربیان تصور میکنند عادت به مطالعه، ذاتی و وراثتی است که فقط برخی به آن رو میآورند و دیگران نمیتوانند اهل مطالعه باشند. شاید به همین دلیل، برای ایجاد عادت به مطالعه در فرزندان خود هیچگونه تلاشی نمیکنند. پژوهشهای اخیر در زمینه تعلیم و تربیت ثابت کرده عادت به مطالعه، اکتسابی است؛ یعنی همانطور که کودکی، خواندن و نوشتن را یاد میگیرد، میتواند مطالعه را هم بیاموزد. پس باید روش مطالعه را به او آموخت و او را به خواندن عادت داد. چنانکه پیشتر اشاره شد، امروزه توجه به کتاب و کتابخوانی، نشاندهنده رشد فرهنگی و ملی هر کشور است و شمار کتابها و نشریههای منتشر شده هر کشور در یک سال، تعداد کتابخانهها، کتابخوانها، نویسندگان، مترجمان و ناشران، معیار اساسی توسعه¬یافتگی بهشمار میآید. بنابراین، گسترش فرهنگ مطالعه و کتابخوانی، توسعه کتابخانهها، چاپ و انتشار کتاب و شیوه بهرهگیری از این ابزار بیرقیب فرهنگی، ضرورت رشد و تعالی جامعه است. در این میان، ایجاد رغبت و عادت به مطالعه و کتابخوانی در کودکان و نوجوانان از اهمیت ویژهای برخوردار است. شناخت ویژگیها، تواناییها، نیازها و علایق کودکان و نوجوانان، این مسئولیت را متوجه مربیان، والدین، کتابداران، نویسندگان، تصویرگران و هنرمندان میکند تا بکوشند شرایط مساعدی را فراهم آورند که فرآیند رشد کودکان و نوجوانان را تسهیل کنند. تردیدی نیست که یکی از مهمترین این شرایط، ایجاد عادت¬هایی است که کودک و نوجوان را به سمت شناخت و آگاهی هدایت کند و او را برای رویارویی با مسائل شخصی و محیطی خود مجهز کند. ایجاد عادت به مطالعه، بهویژه خواندن منابع غیردرسی، یکی از این عادت¬های پسندیده است. ازاینرو، تلاش برای ایجاد عادت به مطالعه باید از اولویت¬های مهم کارگزاران فرهنگی باشد که با کودکان و نوجوانان سروکار دارند. اگر همه رسانه¬ها، اعم از چاپی، صوتی و تصویری در یک هماهنگی کامل عمل کنند، می¬توانند مطالعه را ترویج کنند و سبب ارتقای کیفیت آن شوند. اگر کتابخوانی در خانه و مدرسه و محیط¬های فرهنگی بهدرستی و به صورتی زنده و پرشور تبلیغ و ترویج شود، سه نیاز بنیادی کودکان را برآورده میسازد.
فصل پنجم: وضعیت مطالعه در ایران
این فصل دارای مباحث زیر می باشد:
1. نامهربانی با یار مهربان
2. موانع گرایش به مطالعه
3. راهکارهای تحقق فرهنگ کتابخوانی
نگارنده در بخشی از این فصل می نویسد: کتاب از دیرباز تاکنون، سرنوشت پرفرازونشیبی در ایران داشته است. ایرانیان باستان، نوشتههای خود را روی سنگ، کنده¬کاری می¬کردند یا روی الواح گِلی زرین و سیمین می¬نوشتند و گاه از پوست دباغیشده گاو استفاده میکردند. از نخستین قرن اسلامی، صنعت کاغذسازی که ماده اصلی کتاب بود، در بسیاری از شهرهای ایران رواج یافت. در دوره صفوی، کتابخانههای ارزشمند و باشکوهی پدید آمد و دوره قاجار نیز با ورود صنعت چاپ به ایران و رواج کتابهای چاپ سنگی در کشور همزمان بود، اما در دوره پیشامدرن، کتاب، ابزار یا رسانه انتقال معانی در گستره¬ای بسیار محدود بود. در این دوران، نخبگان کتاب مینوشتند و مخاطبان یا خوانندگان کتاب نیز، نخبگان جامعه بهشمار میآمدند. در این دوره، شمار باسوادان اندک بود. در نتیجه، مطالعه کتاب به گروههای اجتماعی محدودی مانند نخبگان سیاسی، درباریان، روحانیان و ثروتمندان محدود میشد. در چنین وضعیتی، طبیعتاً مباحث و موضوعاتی که در دنیای کتاب ارائه می¬شد، متناسب با نیازها و علاقهمندی نخبگان بود.
اساساً توده¬های مردم از کتاب به عنوان ابزاری برای تولید و انتقال فرهنگ استفاده نمی¬کردند. به همین دلیل، برای توده¬ها، آیین¬ها و مناسک، شاید عمده¬ترین رسانه تولید و انتقال فرهنگ به جای کتاب بود. همینطور افزون بر محدود بودن قلمرو موضوعی کتابها، در دوران پیشامدرن کتاب بیشتر دارای معنای قدسی و متافیزیکی بود. ابن¬ندیم در کتاب الفهرست یاد می¬کند پس از اینکه اسکندر بر فارس و کاخ داریوش دست یافت، فرمان داد گنجینه¬های دانش آن را که به زبان پهلوی بر سنگها و لوح¬ها نوشته شده بود، به زبانهای قبطی و یونانی برگردانند و آنها را به مصر فرستاد تا در کتابخانه اسکندریه نگهداری شود، گرچه بسیاری از کتابها را سوزاند و نابود کرد. به باور اندیشمندان، توسعه فرهنگی، اصلاح و تحول وضعیت موجود و تجلی توانایی¬ها و استعدادهای نهفته در جهت هموار کردن و تسریع فرآیند پیشرفت جامعه در جنبههای گوناگون است. در زمینه تعالی این نوع توسعه، شاخصهای متعددی نقش ایفا می¬کنند که کتاب در این میان بیش از هر عاملی اهمیت دارد. در این میان، ترویج فرهنگ کتابخوانی از جایگاه ویژهای برخوردار است.
بی¬تردید مطالعه و کتابخوانی، ابزار اصلی افزایش سطح آگاهی و دانش همگان است. مطالعه کتابهای مفید و مناسب به افراد امکان می¬دهد تا با تأمل در مطالب و محتوا، حقیقت زندگیشان را در آن بیابند، ظرفیت¬ها و مهارتهای شناختی وجودیشان را ارتقا بخشند و در همان حال، از لذتی واقعی و کمیاب بهره گیرند، اما با وجود تولید انبوه کتاب، دسترسی زیاد و نرخ بالای سواد، کتابخوانی جایگاه والایی در فرهنگ فراغتی ایرانیان ندارد. بر اساس اطلاعات موجود در سال 1320، در سراسر ایران، شمار 328 عنوان کتاب، چاپ شده است. این تعداد تا سال 1342 تا 800 عنوان در نوسان بوده است. اگر بخواهیم متوسطی از این آمار ارائه دهیم، در فاصله سالهای ۱۳۴۳ تا 1357، متوسط تولید کتاب 2500 عنوان کتاب در سال است. کمتر از سه دهه بعد، این رقم به ۵۲ هزار و ۷۹۸ عنوان در سال 1385 رسید. این ارقام، ۱۹ هزار درصد رشد را نشان می¬دهد. در چند سال گذشته نیز آمار نشر کتاب افزایش یافته و به 70 هزار عنوان تا پایان 1389 رسیده است. این رشد همراه با رشد شمار مراکز نشر، صنعت چاپ، توزیع و فروش کتاب بوده است. براساس این آمار، تا پیش از انقلاب اسلامی، شمار ناشران ایران در تهران و شهرستانها، به بیش از 200 مؤسسه و این رقم در سه دهه اخیر، به 5000 در سال 1389 رسیده است. همچنین 4249 کتابفروشی و 2000 کتابخانه عمومی تا سال 1389 در کشور فعال بوده است.
فصل ششم: راهکارهای رسانه ای ترویج کتاب و کتابخوانی
مباحث این فصل عبارتند از:
1. اهمیت و جایگاه تلویزیون
2. تلویزیون و فرهنگ مطالعه
3. ترویج کتابخوانی در رسانه ملی
4. گزارشی از فعالیت های رسانه ملی
5. راهکارهای پیشنهادی
6. آموزش شیوه و بهداشت مطالعه
نویسنده در قسمتی از این فصل نوشته است: رسانه یا رسانه¬های ارتباط جمعی، به معنای وسیع کلمه، شامل وسایل ارتباطی است که در سطحی گسترده به انتشار اطلاعات، اخبار، عقاید و نظریات گوناگون میپردازد. رسانههای گروهی در جامعه مدرن نقشی بنیادی برعهده گرفتهاند. مقصود از رسانههای گروهی، آن دسته از وسایل ارتباطی مانند روزنامه، تلویزیون، رادیو و سینماست که به دست انبوه مخاطبان میرسند و بر زندگی ما تأثیر عمیقی دارند. این رسانهها نه تنها موجب تفریح و سرگرمی ما میشوند، بلکه بیشتر اطلاعاتی را که بر مبنای آنها در زندگی روزانه خود عمل میکنیم، فراهم میآورند و به آنها شکل میدهند. در وسایل ارتباط جمعی، اندیشه¬ها، افکار، خواسته¬ها و تمایلات گروهی برای جوامع فرستاده می¬شود و به طور کلی، در یک زمان، انتقال ارتباط در حیطه گستردهای از افراد، انجام و پیام منتقل میشود. بدین لحاظ، رسانه¬های گروهی در جوامع امروزی کارکردهای مختلفی دارند. برخی از این کارکردها عبارتند از:
1. کارکرد خبری و اطلاع¬رسانی: از عمده وظایف وسایل ارتباط جمعی، پخش اطلاعات و اخبار در سطح جامعه است. روح کنجکاو بشر و همچنین نقشهای مختلفی که شخص در جامعه امروز بر عهده دارد، او را وادار میکند که پیوسته از اخبار و رویدادها آگاه باشد.
2. کارکرد یکپارچه¬سازی و تعامل اجتماعی: داشتن بینش درباره اوضاع و احوال دیگران، همدلی اجتماعی، همذاتپنداری با دیگران و کسب احساس تعلق، یافتن مبنایی برای گفتوگو و تعامل اجتماعی، کمک به اجرای نقشهای اجتماعی، در راستای این کارکرد قرار می¬گیرند.
3. کارکرد راهنمایی و راهبری: وسایل ارتباط جمعی، جامعه را در جهت اهداف خاص، هدایت و آنها را با مسئولیتهای شخصی و اجتماعیشان، آشنا و حقوق آنها را بیان میکند و از این طریق، سبب حرکت و مسئولیتپذیری مردم میشود تا در برابر شرایط اجتماعی جامعهشان، واکنش مناسب را نشان دهند. در این باره میتوان به نقش مطبوعات در تقویت افکار مردم در تاریخ گذشته جهان ، در دفاع از حقوق اجتماعی و در مبارزات آزادیبخش اشاره کرد. موضوع مهم درباره وظیفه راهنماییکننده وسایل ارتباط جمعی، مسئله توسعه اقتصادی در کشورهای جهان سوم است که با کمک رسانههای گروهی میتوان با دادن آموزشهای لازم، به تحریک، تشویق و هدایت مردم در جهت اهداف اقتصادی و اجتماعی، همت گماشت.
4. کارکرد تفریحی: در جهان امروز کارکرد مهم وسایل ارتباط جمعی، تفریحی است. مردم در بسیاری از مواقع، بیش از آنکه تقاضای تنوع در برنامه¬های علمی و اجتماعی از رادیو و تلویزیون داشته باشند، دنبال تنوع و افزایش برنامههای تفریحی فیلم و سریال هستند. گریز یا انحراف توجه از مشکلات، آسودن، به دست آوردن لذت درونی فرهنگی و زیبایی¬شناختی، پرکردن اوقات فراغت و تخلیه عواطف، همه نشانه نیاز به تفریح است.
5. کارکرد آموزشی: همواره مردم از رسانه¬ها اثر می¬پذیرند. رسانه¬ها چه برای آموزش طراحی شده یا نشده باشند، برنامه¬هایشان چه با هدف آموزشی باشد یا نباشد، همواره آموزش¬دهنده هستند؛ زیرا دانشمندان بر این باورند که: «رسانه¬ها فراهم¬آورنده دانش و شکل¬دهنده ارزشهایند». از سوی دیگر، وسایل ارتباط جمعی، مولود و محصول اندیشه¬های انسانند. به طور معمول، این رسانه¬ها، با زمان فراغت انسانها برخورد میکنند. اگر بهدرستی از این ابزارها بهره گرفته شود، همچون مدرسه¬ای بزرگ بر حیات انسان پرتو میافکند. حتی به هنگام فراغت و آنگاه که این وسایل برای سرگرمی به کار می¬آیند، باز هم خواه ناخواه نکتههایی را به انسان می¬آموزند. البته همه رسانه¬ها دارای توان آموزشی هستند و از آنها می¬توان در تبادل اندیشه و اطلاعات، ایجاد انگیزه، راهنمایی و سرگرمی بهره گرفت، اما باید گفت، توانایی همه آنها به یک اندازه نیست. هر اندازه رسانه¬ای بتواند حسهای بیشتری از مخاطب را در اختیار بگیرد، در انتقال پیام موفق¬تر است. برای نمونه، رادیو فقط حس شنوایی مخاطب را در اختیار میگیرد، ولی تلویزیون، هم حس شنوایی و هم حس بینایی او را در اختیار دارد. بنابراین، با توجه به اینکه بهخاطر سپردن چیزهایی که دیده می¬شوند، سه برابر بیشتر از اطلاعات شفاهی و شنیداری است، پس توان آموزشی رسانه دیداری مانند تلویزیون، سه برابر رادیو است، اما این نکته را نباید فراموش کرد که شرایط استفاده از رادیو، آسان¬تر از تلویزیون است. ازاینرو، در بسیاری از موارد، رادیو کاربرد بیشتری دارد، اما نکته قابل توجه در امر استفاده از رسانه و آموزش این است که برخی رسانه¬ها برای انتشار اطلاعات، مناسب¬تر و برخی برای آموزش و تشویق مردم اثرگذارترند. در نتیجه، در مواردی که رسانه¬ای خاص برای آموزش و اطلاع¬رسانی ضعیف است، باید آن رسانه را با دیگر رسانه¬ها تلفیق کرد. نکته¬ای که درباره کارکردهای گوناگون رسانه¬ها باید به آن اشاره کنیم، این است که برخورد افراد گوناگون با وسایل ارتباط جمعی، با توجه به پایگاه اجتماعی، سطح سواد، شرایط سنی و عوامل دیگر متفاوت است. از این نظر، ممکن است استفاده از رسانه در هر لحظه یکی از فواید یاد شده را داشته باشد.
لازم به ذکر است، چاپ نخست کتاب «رسانه ملی و فرهنگ کتابخوانی» به قلم عیسی زارعی در 192 صفحه با شمارگان یکهزار و دویست نسخه و بهای پنج هزار و هشتصد تومان از سوی مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما منتشر شده است./601/ص