vasael.ir

کد خبر: ۴۶۹۶
تاریخ انتشار: ۲۳ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۱:۵۵ - 13 March 2017
فقه عدالت/ استاد واعظی/ جلسه2

وجه هنجاری عدالت مبنا و معیار توزیع خیرات اجتماعی است

پایگاه اطلاع رسانی وسائل ـ استاد حوزه علمیه قم با اشاره به ارزش بودن عدالت در عرصه‌های مختلف گفت: چگونه و به واسطه چه اموری عدالت محقق می‌شود؟ مثلا اگر بپذیریم که عدالت در همه امور ارزش است و هرجا سخن از توزیع امکانات و مواهب باشد، عدالت ارزش است، چه معیارها و اصولی باید محقق و ساماندهی شود که بگوییم عدالت محقق شده است.

به گزارش سرویس جامعه و تمدن پایگاه اطلاع رسانی وسائل، حجت‌الاسلام احمد واعظی در دومین جلسه از درس خارج فقه، فقه‌العداله در مدرسه علمیه معصومیه خواهران قم با اشاره به وجوه مختلف عدالت، مبحث عدالت و جایگاه عدالت را در فلسفه اخلاق و علوم مختلف تبیین کرد.

 

تقریر درس

وجه هنجاری بحث عدالت

عدالت به معنای موسع شامل عرصه‌های مختلفی می شود؛ یعنی اگر بپذیریم که عدالت یک هنجار و ارزش عام است و ارزش بودن آن هم اختصاص به یک جنبه از جنبه‌های آن ندارد و در همه ابعاد عدالت یک ارزش است آنگاه این بحث پیش می آید که چگونه و به واسطه چه اموری عدالت محقق می شود؛ مثلا اگر بپذیریم که عدالت در همه امور ارزش است و هرجا سخن از توزیع امکانات و مواهب باشد عدالت یک ارزش است و این امکانات گاهی به معنای ثروت و مال است که چگونه باشد عدالت است و یا در مورد پست و مقام که به چه شکل توزیع شود  که از آن به عادلانه بودن قلمداد شود.

مثلا در مبحث آموزش، بهداشت و اقتصاد چه معیارها و اصولی باید محقق و ساماندهی شود که بگوییم عدالت محقق شده است و به عبارت دیگر هرجا سخن از توزیع خیرات است، خیرات به معنای حسن مثلا در حوزه مناسب اجتماعی با نگاه مادی بیان کنیم قدرت و پست اجتماعی چگونه توزیع شود تا عادلانه باشد یا با نگاه دینی فرصت خدمت(یعنی مناصب اجتماعی) باید چگونه توزیع شود که عادلانه تلقی شود.

بحث از اصول عدالت، بحث اینجانب هنجاری عدالت یعنی بحث از اصول و معیارهایی که مبنای توزیع خیرات اجتماعی در هر حوزه ای قرار می گیرد یعنی ما بها یحتقق العداله.

بعضی از افراد معتقد هستند که اصول و معیارهای عدالت عام است و فرق نمی کند که این خیرات در چه حوزه ای باشد که اگر این معیارهای عام رعایت شود عدالت محقق می شود.

 

تفاوت اصول و معیارهای عدالت بر حسب نوع خیرات و عدالت اجتماعی

در مقابل این دیدگاه نیز عده ای معتقد هستند که حسب هر نوع خیرات و عدالت اجتماعی، اصول و معیارهای آن نیز متفاوت است؛ از آنجایی که عدالت یک هنجار و ارزش عام است این موضوع در اینجا مطرح می شود که مثلا باید چه اصول و معیارهایی محقق شود تا عدالت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی محقق شود و اصولا در رشته‌های مختلف جنبه هنجاری عدالت از منظر متفکران و متخصصان رشته های مختلف مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد.

 

عدالت اجتماعی یک حقیقت یا فریب واژگانی

تمامی این مباحث زمانی محقق می شود که عدالت به عنوان یک هنجار و ارزش عام پذیرفته شود؛ اما اگر این پذیرش صورت نگیرد هیچ کدام از این فرض ها محقق نخواهد شد؛ همانطور که در میان نئولیبرالیست ها  که معتقد به اختیار بوده در مقابل سایر لیبرالیست ها برای فرار از هجمه های مارکسیسم و سایر مکاتب به نظریه رفاه اجتماعی و رفاه عمومی و مساوات گرایی روی آورده اند و دولت رفاه گستره بعد از جنگ جهانی دوم در کشورهای اروپایی بود که این در حالی است که همانطور که بیان شد نئولیبرالیست ها نوعی بازگشت به لیبرالیسم کلاسیک را دنبال می کنند که دولت تاچر و مونالد ریگان سنبل این لیبرالیسم جدید هستند و این گروه چیزی به نام عدالت اجتماعی را نمی پذیرند و بیان می کنند که عدالت اجتماعی یک فریب واژگانی است و کسانی که می خواهند مال مشروع اغنیا را از آنها گرفته و به دیگران بدهند این مبحث یعنی عدالت اجتماعی را دنبال می کنند و بیان می کنند.

نئولیبرالیست ها بیان می کنند که زندگی یک میدان مسابقه و بازار رقابت آزاد است که در آن همه افراد با هم برابر هستند و از یک جا شروع می کنند؛ بنابراین کسانی که قهرمان شده و در میدان این مسابقه برنده شده و سهم بیشتری دارند به خاطر زحمت و تلاش های خود آنها است بنابراین سخن گفتن در اینجا و مطرح کردن مبحث عدالت و رفاه اجتماعی در جایی که بی عدالتی صورت نگرفته و ظلمی اتفاق نیفتاده که ما بخواهیم به اسم عدالت اجتماعی و عدالت توزیعی اقدام به برقراری عدالت و رفع بی عدالتی کنیم.

 

جایگاه عدالت در علم حقوق

همچنین در عرصه نظام حقوقی و قوانین حقوق اگر ما اخلاق یا عدالت را هنجار عام بدانیم امور اخلاقی مهیمن و حاکم بر حقوق می شود این بحث پیش می آید که ما نظام های حقوقی را چگونه تنظیم کنیم که مبتنی بر عدالت باشد و به عبارت دیگر کسی می تواند نظام های حقوقی را مورد داوری قرار دهد که عدالت را به عنوان یک ارزش و هنجار عام پذیرفته باشد که در اینجا باید دقت کرد که پوزیتویست ها که به حقوق عرفی و قوانین وضعی معتقد هستند.

در واقع پوزیتویست ها هم عدالت را در رویه قضایی قضات و دادگاه های هم عرض می دانند و بیان می کنند که عدالت همان چیزی که رویه حقوقی قضات دادگاه ها هم عرض بیان کرده؛ مگر این که یک دادگاه بالاتر حکم و رویه دیگری را ارائه کند و این ها یک هنجار عام، بیرونی و مستقل از قوانین موضوع را نمی پذیرند و این عده قوانین موضوعه و یا عرف قضایی مستقر را مبنای قوانین قرار داده و هیچ گاه عدالت و اخلاق و یک موضوع بیرونی را مجوز قوانین و صدور حکم قرار دهند و این گروه هیچ گاه از عدالت حقوقی به معنای اینکه معیارهای بیرون از حقوق موضوعه را محور تحقق عدالت حقوقی عنوان کنند دوری می کنند.

 

وجه چهارم عدالت پژوهی مربوط به ادراک عدالت و احساس عدالت و بی عدالتی است

اینکه واقعا ارزشی به نام عدالت و رفتاری به اسم رفتار عادلانه چیست یک بحث است و اینکه یک جامعه ای یا محیطی یا گروهی احساس بی عدالتی داشته باشند یک امر دیگری است؛ ممکن است حقیقتا جایی روابط، روابط ناعادلانه باشد و افرادی که تحت آن روابط قرار گرفته اند احساس بی عدالتی نکنند و ممکن است این رابطه بالعکس نیز باشد مثلا در نظام کاستی و طبقاتی؛ تولد و اینکه شخص در کدام طبقه اجتماعی متولد شده، مبنای بهره مندی و ناکامی ها است.

این نظام از نظر ما بسیار ظالمانه است، اما ممکن است کسانی که در همان جامعه کاستی زندگی می کنند آن وضع را کاملا عادلانه بدانند مخصوصا کسانی که به چرخه تناسخ معتقد هستند؛ بنابراین خیلی آرام هستند.

 

باور داشت ها و فرهنگ محور ادارک و حس بی عدالتی یا عدالتمندی است

 اداراک عدالت و بی عدالتی و احساس عدالت و بی عدالتی به جهات ذهنی، فرهنگی و باور داشت های افراد هر جامعه ای و تمدنی بر می گردد؛ بنابراین بحث در مورد عدالت و بی عدالتی و ادارک عدالت و بی عدالت دو بحث جداگانه است و عدالت سازمانی و موارد از این قبیل در زمره ادارک عدالت و بی عدالتی مربوط می شود.

 

تقسیم بندی مطالعات عدالت و بی عدالتی

مبحث مطالعاتی ادراک و احساس عدالت خود شامل سه بخش مطالعات توصیفی یعنی وضعیت احساس و ادارک عدالت و بی عدالتی، مطالعات تبیینی هست که در مطالعات تبیینی که به دنبال علل و عوامل هستیم که منشا و خاستگاه و علل عوامل چنین احساسی مورد بررسی قرار می گیرد و دسته سوم مطالعات توصیه ای هست که در آن توصیه هایی برای ایجاد عدالت سازمانی و یا تقویت احساس عدالت سازمانی صورت می گیرد.

 

عدالت و علم اخلاق

وجه ششم مطالعه عدالت وجه اخلاقی عدالت یا عدالت در علم اخلاق است که اخلاق به عنوان یک فضیلت فردی مطرح می شود عمدتا به عنوان یک ملکه راسخه در فرد به آن نگاه می شود و طریق تحسین و صیانت از این ملکه بحث می شود.

 

وجه الهیاتی عدالت

محور هفتم یا وجه هفتم عدالت وجه الهیاتی بحث از عدالت است که این همان، مبحث عدال الهی است و حسن عدالت شرعی است یا عقلی و با فهم عقل خود می توان سراغ افعال الهی رفت و افعال الهی را محصور و محدود به درک عقلی خود از عدل کنیم یعنی بیان کنیم که آیا ما می توانیم حسن و قبح عقلی را محور درک حکم شرعی قرار داده و بیان کنیم که چون عقل ما می گوید پس این موضوع را شرع نیز تأیید می کند و بیان می کنیم که چون عقل ما تأیید می کند.

بنابراین شرع هم تأیید می کند که در این زمینه عده ای بیان می کنند که چیزی نمی تواند خداوند را محدود کند و با این نظر که هر آنچه که عقل بیان می کند شرع هم همان را بیان می کند مخالف هستند و بیان می کنند که عقل مستقل از شرع نمی تواند حکم به حسن و قبح دهد؛ زیرا حسن آن چیزی است که خداوند می فرماید و قبیح آن چیزی است که خداوند از آن منع می‌کند و به عبارت دیگر مبحث شناخت الهیاتی که بیان می کند، حسن عدال عقلی یا شرعی بوده و قبح ظلم عقلی است یا شرعی مورد بررسی قرار می گیرد.

 

فقه العداله

محور هشتم بحث عدالت، محور فقهی عدالت است که در فقه امامیه که بحث از عدالت زوایای مختلفی است و مهم ترین مبحث این محور این است که آیا ما با توجه به کتاب و سنت می توانیم قاعده و چیزی را به نام عدالت به عنوان یک قاعده عام استنباط کنیم مانند قاعده لاضرر که عام است و در جاهای مختلف تطبیق پیدا می کند و بتوانیم به کمک این قاعده، شمول موضوع را بررسی کنیم و اصلی ترین مبحث در فقه همین است.

براساس آنچه که تاکنون بیان شد؛ یعنی ذیل هشت محوری که نام بردیم نمی‌توانیم بگوییم که کدام محور سلطان بحث ها بوده و مابقی حاشیه در کنار بحث هستند و نمی‌توان در اینجا اصلی و فرعی را مشخص کرد و زوایه بحث متفاوت می شود و باید دقت کرد که این هشت محور تبع هم نیستند و پرسش ها در هر کدام از محورها متفاوت است و در کلان عدالت پژوهی نمی توان میان بحث ها رابطه تبعی ایجاد کرد و نکته دوم اینکه اگر ما به گونه خاصی از مطالعات حوزه عدالت تمرکز کنیم و از نظر تقدم و تأخر مباحث را مورد بررسی قرار دهیم می توانیم به تقدم و تأخر بعضی از مباحث برسیم.

همچنین در بعضی از نوشتارها نویسندگان معتقد هستند که جایگاه اصلی بحث از عدالت، فلسفه اخلاق است و در سایر رشته ها مانند فلسفه حقوق و اقتصاد چیزی بر مبحث نیفزوده و تنها دامنه بحث را گسترده می کنند.

 

آیا جایگاه اصلی بحث از عدالت فلسفه اخلاق است

باید دقت کرد که شاید مباحث ابتدائی مطالعات عدالت، فلسفه اخلاق بوده و از جنس فلسفه اخلاق است اما اینکه سایر علوم در مطالعات عدلت اثر نداشته باشند سخن درستی نیست و باید دقت کرد که مباحث فلسفه اخلاق رتبه تقدمی دارند اما بعد از عبور از مباحث فلفسی، پرسش هایی مطرح می شود که پاسخ آنها از فلسفه اخلاق بیرون است.

مبحث مفهوم شناسی و معنا شناسی نیز از بحث هایی است که در حوزه مطالعات عدالت برای فقیه به وجود می آید همانطور که برای فیلسوف به این شکل بود و به عبارت دیگر فیلسوف به صورت انتزاعی مباحث را مورد بررسی قرار می دهد در حالی که فقیه به دنبال شناخت مفهوم عدالت متون روایی و مستندان دینی را جست و جو می کند و به دنبال بررسی انتزاعات ذهنی نیست.

 

نسبت فقه العداله با نظریه جامع اسلامی چیست

در خصوص عدالت نظریه پردازی های زیادی شده است که  اینکه آیا در خصوص عدالت در اسلام نطریه جامعی وجود دارد و یا مبحث فقه العداله مبحث دیگری است بحث های زیادی صورت گرفته است./902/968/م

فاطمه قاسمی

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۲۹ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۲۱:۵۱
طلوع افتاب
۰۶:۰۱:۰۶
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۲۹
غروب آفتاب
۲۰:۰۵:۰۴
اذان مغرب
۲۰:۲۳:۵۳