vasael.ir

کد خبر: ۴۶۹۳
تاریخ انتشار: ۲۱ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۵:۰۵ - 11 March 2017
فقه رسانه استاد مبلغی/ جلسه 1

آیا تکنولوژی مبحثی کلامی است؟

پایگاه وسائل ـ رییس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه انتزاع نظریه کارآمد در عرصه فقه رسانه بدون استفاده از علم و دانش معادل ممکن نیست، گفت: ما وقتی فقه رسانه را مطرح می کنیم نمی توانیم به دانش معادل آن یعنی دانش ارتباطات و رسانه بی تفاوت باشیم.

به گزارش سرویس فرهنگ و هنر پایگاه اطلاع رسانی وسائل، حجت الاسلام والمسلمین احمد مبلغی، رییس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس شورای اسلامی در اولین درس خارج فقه رسانه به تبیین ابعاد مختلف نظریه کلامی پرداخت و کلامی بودن یا مجعول بودن رسانه را با استناد به آیات قرآن کریم تبیین کرد.

تقریر درس

بررسی پدید های پیچیده براساس نظریه کلامی

هر موضوعی که اجتماعی است و پیچیدگی های اجتماعی دارد باید در ابتدا از حیث کلامی مورد بررسی قرار گیرد و منظور از حیث کلامی این است که یک موضوع را از حیث کیفی و کمی مورد واکاوی قرار داده و ببینیم که آیا در دایره مجعولات الهی است یانه، یعنی اینکه آیا خداوند آن را خلق یا جعل  کرده است و می توان این بحث را به لازمه جعل و خلق توسعه داده زیرا لازمه جعل و خلق الهی نیز در دایره آن مجعول قرار می گیرد.

مثالی که در این زمینه وجود دارد این است که که اگر مبنای کلام انگاری یک موضوع این باشد که خداوند آن را جعل کرده است خود فطرت انسان نیز در این دایره قرار می گیرد؛ زیرا این خداوند است که فطرت انسان را جعل کرده است

بنابراین هر گاه از فطریات اولیه بحث می کنیم منظور  فطریات دست نخورده است نه اوضاعی که این فطرت وقتی که انسان در جامعه زندگی می کند به مرور زمان لایه لایه، پدیده های اجتماعی شکل می گیرد و فطرت انسان را تحت شعاع قرار می دهد؛ زیرا این فطرت دست خوش تغییر شده و نمی توان آن را یک فطرت اولیه و بحث کلامی نامید.

آیا تکنولوژی مبحثی کلامی است

با وجود این که تکنولوژی ناشی از قدرتی است که در وجود انسان است ولی نمی توان آن را یک مبحث کلامی نامید ولی اگر از خود فطریات اولیه یعنی برای نمونه از عقل عملی انسان و آن رکائز  موجود در فطرت که حتی انسان ماقبل تاریخ  نیز واجد آن بوده است سخن بگوییم مبحث کلامی و فطری است چون این ها بخشی از فطرت است و فطرت مخلوق الهی است پس خلق در حقیقت فعل الهی است و نوع و چگونگی مخلوق و آن داده های و داشته های اولیه مخلوق در زمره مباحث کلامی قرار می گیرد؛ البته اگر از ناحیه نگاه دین بوده و با منابع دینی باشد و جعل هم همین طور است.

برای مثال در آیه 13 سوره حجرات خداوند می فرماید«یا أَیُّهَا النّاسُ إِنّا خَلَقناکُم مِن ذَکَرٍ وَأُنثى وَجَعَلناکُم شُعوبًا وَقَبائِلَ لِتَعارَفوا» یعنی خداوند شما را شعب شعب و قبیله قبیله آفرید که در این جا از کلمه جعل استفاده شده است و در اینجا واژه جعل اختصاص یافته است که ممکن است کسی در تحلیل این آیه بیان کند که انسان به گونه ای آفریده شده که از نظر موقعیت جغرافیایی و امکان مکانی به قوم ها و نژادها مختلف تقسیم بندی می شود و ممکن است که تفسیر دیگری در این زمینه ارائه شود که خداوند از همان ابتدا انسان ها را جعل جعل و قبیله قبیله آفریده است و فرای این دو تحلیل در اینجا از واژه حعل استفاده شده و جعل فعل الهی است بنابراین با نگاه درون دینی می توان این مباحث را یک مبحث کلامی نامید.

بنابر این وقتی می خواهیم نظریه کلامی را راجع به نوع اجتماع انسانی و قالب اجتماعی انسانی به عمل آورده و در مورد آن نظریه پردازی کنیم انسان با تکیه بر مبانی دین شعب شعب، قوم قوم و نژاد،نژاد آفزیده شده است و این نگاه دینی است و این نظریه یک نظریه کلامی است

تقسیم بندی افعال الهی/ فواید نظریه کلامی

افعال الهی را به چند دسته می توان تقسیم بندی کرد که یک فعل، فعل اولیه خداوند است مثل خلق، رزق و جعل و مواردی از این قبیل، یک فعل، افعالی است که براساس رابطه انسان با خدا شکل می گیرد که این افعال از آن جهت که به خدا نسبت داده می شود، مبحثی کلامی است مثلا «و ما رمیت إذ رمیت و لکنّ الله رمی» که در اینجا این رمی کردن فعل انسان است از این جهت کلامی نیست اما اگر از رمی به معنی رابطه انسان با خدا و رابطه طولی افعال به خداوند بحث شود، مبحث کلامی می شود.

ولی ما یک افعالی داریم که افعال پایه ای است که از ابتدای خلقت بشر تا کنون موجود است مانند خلقت آسمان و زمین یا جعل فطرت برای انسان یا انسان را اجتماعی آفریدن اگر براساس فعل اولیه باشد که آیه جعلناکم قبائل نیز به همین خلقت اجتماعی انسان از ابتدا اشاره دارد در اینجا جعل مبحثی کلامی می شود.

در اینجا ما از آن فعل های پایه ای و انحصاری صحبت می کنیم آن فعل های که مستقیما به خداوند نسبت داده می شود، صحبت کردن از آنها کلامی است و آن فعل هایی که ینسق الی الله و الینا یعنی افعالی که از انسان صادر می شود ولی به حول و قوه الهی است که صبحت کردن در مورد این گونه فعل ها از آن جهت که به انسان نسبت داده می شود کلامی نیست ولی از آن جهت که به خدا نسبت داده می شود کلامی است.

معیارهای کلامی بودن  مباحث مختلف/ مبحث رسانه کلامی است یا نه

ما برای کلامی بودن معیار داریم یعنی آنچه که منحصرا از خداوند صادر می شود، کلامی بوده؛ بنابراین هر موضوعی که پیش می آید حق است برای مثال براساس آنچه که بیان شد برای انسان این حق سوال ایجاد می شود که آیا این رسانه به مثابه مجعول من الله یعنی از اول «عندما خلقه الانسان خلقه بشکل کان له» این حس رسانه، اعلام کردن و خواستن کلامی است یا نه.

از آنجایی که رسانه یک جوهر اصلی دارد، لازم نیست که از ابتدا فرض کنید انسان ماهواره ای آفریده شده است بلکه در ابتدا باید ماهیت و جوهر رسانه را بکاوید و اگر در این زمینه به توافق رسیدید و از حیث علمی  قبول کردید که این اساس رسانه است در آن صورت باید ببیند که آیا این اساس رسانه جز دایره مجعولات الهی است ممکن است برای مثال کسی بگوید که ای جعل خداوند است زیرا خداوند در آیه 78 سوره نحل می فرماید« وَاللَّهُ أَخْرَجَکُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَیْئًا وَجَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ» یعنی خدا شما را از شکم مادرانتان در حالى که چیزى نمى‏ دانستید بیرون آورد و براى شما گوش و چشمها و دلها قرار داد باشد که سپاسگزارى کنید که در اینجا از واژه جعل استفاده شده است.

وقتی می گویم در اینجا سخن از جعل به میان می آمده منظور از جعل، جعل الهی است و چون در اینجا جعل لکم مسبوق است به لاتعلمون شیئا بیان می کند که این ها به شما آگاهی می دهند و منظور از آگاهی دادن، آگاهی دادن با همان دایره وسیع است و ممکن است فردی بر اساس این آیه رسانه را بخشی از آگاهی ها و آگاهی دادن ها قرار داده و آن وقت بعد رسانه ای جز مجعولات الهی قرار می گیرد زیرا خدا انسان را به گونه ای آفریده است که از آن تعبیر می شود به رسانه.

و در تعریف رسانه بیان شده رسانه یعنی وسیله انتقال و دریافت

ممکن است کسی براساس تعریف رسانه که در این آیه نهفته است به استناد این آیه و آیات دیگر رسانه را مبحثی کلامی عنوان کند؛ زیرا جوهر و اساس نخستین رسانه که حالا تطور یافته است و به اینجا رسیده است که اگر این ها نبود به اینجا نمی رسید را کلامی بداند، زیرا اگر این ها یعنی مجعولات الهی از چشم و گوش زبان گرفته برای انسان نبود انسان مانند حیوانات به رسانه نمی رسید؛ زیرا حیوانات که این ها را ندارند به رسانه نرسیده اند پس در اینجا طبق این نظریه رسانه مبحث کلامی می شود.

 پس نظریه کلامی به اموری اختصاص می یابد که سمت سوی ما یکون لله و مایجعل لله دارد؛ بنابراین اگر ما بخواهیم دین را وارد مسائل پیچیده بکنیم بدون یک رویت کلامی، محکم، قاطع، پایه ای، مبنایی، بستر ساز و اساسی که بتوانیم این اندیشه را روی آن بنا کینم و جلو بریم امکان پذیر نیست.

 در گذشته مطرح شد که رسانه بعد کلامی است و در آنجا معیار کلامی بودن نظریه توضیح داده نشد زیرا نظریه کلامی یک نظریه ای است که در آن مفاهیمی جمع شده و بیان می کنیم که براساس دیدگاه دین انسان این است و هنوز این مباحث توضیح داده نشده است.

روش ورود به نظریه کلامی و فواید آن/ فواید علم معادل برای ارائه نظریه فقهی کلامی

ما در ابتدا باید موضوع شناسی کنیم و موضوع شناسی نباید براساس سلیقه باشد بلکه باید از علم معادل استفاده کنیم و اصطلاح علم معادل را می توانیم برای ورود به مباحث تخصصی فقهی استفاده کنیم هر فقه تخصصی که ایجاد می شود مطابق با یک علم و تخصص بشری و دانش بشری است که دارای یک سری افعال است و باید در برابر این افعال متعهد باشیم تا علم مفید فایده شود.

برای مثال وقتی مطرح می کنیم فقه پزشکی، دانش معادل آن پزشکی است و وقتی بیان می کنیم فقه اقتصاد، دانش معادل آن اقتصاد است زیرا هیچ علمی بدون پایه و دانش معادل شکل نمی گیرد و نمی تواند شکل بگیرد.

بنابراین ما وقتی فقه رسانه را مطرح می کنیم نمی توانیم به دانش معادل آن یعنی دانش ارتباطات و رسانه بی تفاوت باشیم و ایجاد این دانش و علم معادل سه فایده بسیار مهم دارد که باید به این سه فایده پایبند بود؛ زیرا عدم پایبندی آن را یک مفروض بی فایده می کند بنابراین در ابتدا باید موضوع را یعنی آنچه به عنوان موضوع فقهی انتخاب می شود از طریق علم معادل شناخته شود و اگر فقیه به تنهایی نسبت به مسائل دانش معادل آگاه نیست باید به کارشناسان آن دانش رجوع کرده تا بتواند به خوبی موضوع شناسی کند و به عبارت دیگر یک فایده دانش معادل شناخت موضوع و موضوع شناسی است.

دومین فایده استفاده از دانش معادل این است که کسانی که می خواهند نظریه فقهی و کلامی تخصصی را مطرح کنند می توانند به خوبی عناصر فعال و مفاهیم اصلی و کلیدی را از دانش معادل به دست آورده و به سراغ منابع و متون دینی رفته تا آن نظریه کلامی را کشف کنند و یا اعتبار شارع را کشف کنکد که می شود نظریه فقهی و چون در فقه رسانه ما به سراغ افعال معادل نمی رویم در نتیجه مجبور به استفاده از افعال بدیهی بوده و یا اینکه خود باید یک سری از افعال را بسازیم و این افعال ممکن افعال فقه رسانه باشد ولی با ذات رسانه در ارتباط نباشد در نتیجه نمی توان در عرصه فقه رسانه نظریه کاربردی ارائه کرد به عبارت دیگر ما اگر دانش معادل را بررسی کنیم و براساس دانش معادل افعال مناسب و فعال در انتزع نظریه را به دست می آوریم می توانیم یک نظریه کارآمد ارائه کنیم؛ بنابراین به وسیل دانش معادل امکان انتزاع افعال فراهم می شود./501/904/ص

فاطمه قاسمی

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۲۴ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۲۷:۱۱
طلوع افتاب
۰۶:۰۴:۴۳
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۲۲
غروب آفتاب
۲۰:۰۱:۱۶
اذان مغرب
۲۰:۱۹:۵۲