به گزارش خبرنگار سرویس اقتصاد پایگاه اطلاع رسانی فقه حکومتی وسائل در بخش اول مصاحبه با حجت الاسلام دکتر احمدعلی یوسفی به چهارساختار اساسی نظام اقتصادی اشاره شد. وی در این بخش مبنای این چهار ساختار را توحید دانست و در ادامه به تبیین اقتصاد مردم محور پرداخت.
درباره مبانی هستی شناختی این چهار ساختار صحبت بفرمائید
این چهار مبانی هستی شناختی گفته شده در واقع همگی به یک مبنای اساسی باز میگردد که مسالهی خداشناسی است. چرا نظام سرمایهداری تبدیل به یک بخش خصوصی سرمایه سالاری شد؟ بخشهای دولتی و اینها همه در خدمت آن بخش سرمایه سالاری هستند. این که میگویند بخش دولتی اینها بیخود است. الان هم همین جوری است. یعنی بخشهای دولتی در خدمت سرمایهداران هستند. چرا نظام سرمایهداری به این جا رسید که در کشور ما هم متأسفانه همان شد. دولت در خدمت بخش خصوصی است نه بخش مردمی.
در اینجا یک تفاوت اساسی بر اساس فرمایش امام و رهبری وجود دارد و آن اتکا به مردم است، نه بخش خصوصی. دولتها معمولاً میآیند تفسیر میکنند بخش خصوصی را در واقع به سرمایهداری. میگویند مردم باید پای کار بیایند، مردمی که آمدند پای جنگ.... بخش خصوصی سرمایهداری آمدند پای جنگ؟یا مردم آمدند کار را تمام کردند. در این جنگ تمام عیار اقتصادی اگر مردم پای کار باشند و مدلی از حضور مردم ارائه شود روند اقتصادی درست شکل میگیرد. هر روز صبح صدها هزار بیکار دور میدانها هستند و کار پیدا نمیکنند. این اسلامی نیست. اگر نظام اقتصاد اسلامی به عنوان ظرف اقتصاد مقاومتی درست طراحی بشود آن وقت میبینید که همه مردم همان جوری که در جنگ یک پیرزن هم نقش داشت در این جا هم میتواند نقش داشته باشد.
نظام سرمایهداری حالا براساس آن اتفاقات تاریخی که افتاد آمد بعد از دوران رنسانس و انقلاب صنعتی.... رنسانس آمد اراده الهی را به عنوان خاستگاه کشف و طراحی نظام اقتصادی منتفی کرد. یک خداشناسی آنها ارائه دادند تحت عنوان خداشناسی دئیسم یعنی خداشناسی طبیعتگرایی.
خب گفتند خدای اقتصادی خدای بازنشسته است. خدایی است که جهان را خلق کرد. اصلاً سکولاریسم از این جا ایجاد شد. کاری به امور اجتماعی سیاسی اقتصادی ندارد.
حالا اگر ما بخواهیم یک نظام اقتصادی را کشف و طراحی بکنیم چه نوع خاستگاهی باید داشته باشد؟ بالاخره هر ساختار اقتصادی، هر نظام اقتصادی یک خاستگاهی باید داشته باشد. چه کار بکنیم؟ اراده الهی به عنوان خاستگاه کشف و طراحی نظامات اجتماعی و اقتصادی وقتی منتفی شد نظام اجتماعی مبتنی بر چه خاستگاهی باید کشف و طراحی بشود. آنها این خاستگاه را در اومانیسم و انسان محوری تعریف کردند. اقتصاد جزو علوم انسانی شد و انسان محور اقتصاد. براین اساس خواست و اراده انسان شد به عنوان خاستگاه کشف و طراحی نظام اقتصادی.
در نظام سرمایهداری؟
ج: بله در نظام سرمایه داری.گفتند خب برویم ببینیم کدام انسان؟ انسان بریده از خدا، انسان بریده از عالم آخرت، انسان بریده از عالم اعلی. رفتار این انسان مادی محض را تحلیل کردند. گفتند این انسان در عرصه اقتصادی به دنبال منفعت مادی شخصی است. چون میدانید اهداف تعیین کننده سعادت انسان است. هر چه آن هدف بیشتر تأمین بشود، میشود سعادتمندتر. براین مبنا گفتند هر چی انسان به مالکیت اموال دنیایی بیشتر دسترسی پیدا بکند آن انسان سعادتمندتر میشود. لذا کینز آمد گفت بد خوب است، خوب بد است. پس شما به دیگری کمک بکنید احمقانه است. من دارم از سعادت خودم کم میکنم.
بنابراین مالکیت فردی اصل شد. با توجه به محدودیت امکانات اقتصادی و عدم امکان دسترس همگانی رفتار رقابتی پیش میآید. رقابت یعنی تزاحم منافع. تزاحم منافع پیش میآید و رقابت اتفاق میافتد. میافتند به جان هم. انحصار غیر طبیعی و از درون همین رفتار رقابت بیرون میآید.
در مقابل اسلام می گوید اینطور نیست. به نظر بنده بهترین تفسیر و تحلیل را بین همه اندیشمندان اسلامی تا آن جایی که من اطلاع دارم، مقام معظم رهبری دارد. از توحید، و از خداشناسی. و تأثیر توحید یک کتابی هست؛ نفی عبودیت غیر خدا و توحید و ملتزم به توحید به عنوان مهمترین عنصر طراحی نظامات اجتماعی سیاسی اقتصادی. بهترین تعبیر را رهبری دارد از خداشناسی و تأثیر آن در طراحی نظامات اجتماعی. خب ما میگوییم چی؟ نخیر خدا محوری اصل است. یعنی چی؟ یعنی اراده الهی، اراده تکوینی و تشریعی خدای متعال باید خاستگاه کشف و طراحی نظامات اجتماعی و سیاسی و اقتصادی باید قرار بگیرد. اساساً انسانشناسی، جهانشناسی و جامعه شناسی که مقولههای اساسی هستی هستند ذیل خداشناسی معنای خاص پیدا میکنند. یعنی اراده الهی خاستگاه کشف و طراحی نظام اقتصادی است برای اساس همان مبانی هستی شناختی که برای شما عرض کردم.
خدای متعال جهان و آخرت را برای انسان خلق کرده است.در جهان شناسی به دو گونه نعمت توجه میبابیم یکی نعمتهای جهان و دیگری نعمتهای آخرتی. این دو در انسان شناسی مطرح می شود. انسان خلیفه الهی است «و لقد کرّمنا بنی آدم» و بعد این انسان مورد تکریم شد خلیفه الهی. باید همه نعمتهای دنیا برای همه انسانها باشد. در حالی که شما در بازار بورس سرمایههای بازار بورس را در نظر بگیرید. پولهای درون بانکها را در نظر بگیرید. من آمار دقیق ندارم ولی حتماً به شما عرض میکنم نود و پنج درصد سرمایههای بازار بورس و بانک برای کمتر از پنج درصد مردم است. و بخش عظیمی از مردم ما هم چنان توی فقر و تنگدستی هستند. بخش اندکی از مردم ما سرمایهها و پولهای کشور را در صندوقها و گاو صندوقهای خودشان توی بورس و بانک جمع کردند. این «خلق لکم ما فی الارض» تمام نعمتهای الهی برای تمام مردم، پس ساختار اقتصادی ما نتوانست اسلامی و توحیدی باشد.
این آیه تازه بخشی از آن مبانی ما است؟؟
ج: بخشی از آن مبانی ما است. و در بحث جامعهشناسی هم همین جوری است. ما نه اصالت فردی هستیم که بگوییم فرد تنها، نه اصالت جمعی هستیم که مثل کمونیستها بگوییم که دولت. ما در جامعهشناسی میگوییم اصالت فرد و جامعه، هر دو. یعنی همان جور که انگیزههای فردی اشخاص مورد احترام است، منافع عموم مردم مورد توجه جدی است. نمیشود بعد از سی و هفت سال هنوز در تاسوعا و عاشورا تلویزیون نشان میداد، در همین جنوب تهران، خانوادههای فراوانی بگویند آقا ما فقط در این تاسوعا و عاشورا غذای سیر میخوریم. بعد آن جا بیایند به عنوان کنترل بازار 1700 تن سیبزمینی را زیر خاک بکنند. در حالی که سیب زمینیای که به ازای هر کیلوی آن شاید هزار تومان هزینه برای ما برداشت، چهارصد تومان هم دادیم خریدیم کردیم زیر خاک در حالی که اگر اعلام میکردیم آهای پولدارهای کشور ما صدها هزار نفر انسان گرسنه در این کشور داریم، بیایید سیبزمینی مجانی از ما، شما زحمت بکشید این را برسانید دست فقراء و نیازمندان و خانوادههای فقیر و نیازمند که در طول سال حداقل بتوانند با سیبزمینی شکم خود و افراد واجب النفقه خودشان را سیر بکنند. این چه تفکری است، این از کجا آمد؟ و بعد شما میبینید حقوقهای نجومی، بعد میبینید که خود وزیر اقتصاد میآید رسماً در رسانه رسمی میگوید که آقا فساد مدیران دولتی از صدر تا ذیل نفس ما را برید. چرا این آقایان که الان حقوقهای نجومی دارند میگیرند میگویند ما اگر بخش خصوصی بودیم بیشتر میگرفتیم. بعد خود اینها نمیگذارند، همان بنگاه اقتصادی را دولت واگذار بکند به بخش خصوصی. وزیر اقتصاد میگوید ما همه کارهای قانونی را انجام دادیم، پول هم طرف واریز کرده ولی این وزیر و این مدیر دولتی نمیگذارد همین که این آقا آن جا مدیرکل و وزیر هست و حقوقهای نجومی دارد میگیرد نمیگذارد این واگذار بشود به بخش خصوصی. اگر تو هنر داری بگذار واگذار بشود برو آن جا دویست میلیون، سیصد میلیون پاداش و حقوق بگیر. چرا نمیگذاری واگذار بشود، چرا این جوری بختکوار آمدند روی بیتالمال این جور دارند غارت میکنند؟ این نتیجه این ساختار نظام سرمایه سالاری است که حاکم شده در کشور. کشور ما با این چیزها اصلاحشدنی نیست. ما در کشور نیازمند به یک انقلاب اقتصادی هستیم. بدون انقلاب اقتصادی این اصلاحات و تعدیلات شدنی نیست. رهبری هم دارد گام به گام میآید جلو، و اگر ببیند که ساختارهای مدیریتی کشور اجازه چنین کاری را نمیدهند. بالاخره این گذرگاه شکست و پیروزی انقلاب است. من معتقدم ما مردم سالاری سیاسی داریم، مردم سالاری دفاعی داریم، مردم سالاری فرهنگی هم داریم. و صلی الله علی محمد و آله.
323/401/ع