vasael.ir

کد خبر: ۴۶۰۹
تاریخ انتشار: ۱۰ اسفند ۱۳۹۵ - ۲۱:۱۷ - 28 February 2017
حجت الاسلام دکتر احمدعلی یوسفی عضو هیات علمی گروه اقتصاد اسلامی:

در اسلام بهره‌مندی از حق بدون تکلیف وجود ندارد

پایگاه اطلاع رسانی فقه حکومتی وسائل_ اقتصاد اسلامی به عنوان هم آوردی نو در برابر اقتصاد سرمایه داری ولیبرالیسم است. حجت الاسلام دکتر احمدی علی یوسفی به تبیین مبانی این موضوع پرداخته است.


به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی فقه حکومتی وسائل حجت الاسلام دکتر احمد علی یوسفی در گفتگوی دو بخشی زیر به تبیین مبانی اقتصاد اسلامی و نظام مربوط به آن پرداخته است. وی خواهان تعریفی جدید از نظام اقتصادی با مبانی اسلامی است. در ادامه این گفتگو را پی میگیرم.


درباره ی نظام اقتصادی اسلام صحبت بفرمائید؟
بحث اقتصاد اسلامی و نظام اقتصاد اسلامی و بحث مبانی فلسفی، فقهی و اخلاقی در اقتصاد اسلامی و نظام اقتصادی اسلامی بحثی است که هر نحله و مکتبی که ادعای حکومت بر جامعه را داشته باشد قطعا با آنها مواجه خواهد شد. در حقیقت باید‌ها و نبایدهای کلی در حوزه اقتصاد که مبتنی بر نوع ایدئولوژی است و هر مکتبی آن را ارائه می‌دهد. مبحث هست‌ها در واقع به فلسفه اقتصاد اشاره دارد و  به تعبیر دیگر مباحث هستی‌شناختی نظام اقتصادی اسلام و نوع نگاهی که یک اندیشمند اقتصاد اسلامی نسبت به مقوله‌های اساسی هستی مثل نوع نگاه به خدای متعال و رابطه خدای متعال با جهان هستی و انسان، نوع نگاهی که نسبت به جهان ماسوای الهی انسان و اندیشمند اقتصاد اسلامی دارد و همچنین نوع نگاهی که یک اندیشمند اقتصاد اسلامی به انسان، جامعه و سنت‌های الهی دارد که تأثیر اساسی روی نظام اقتصادی و سایر نظامات اجتماعی و طراحی و اجرای آن دارد.
بنابراین وقتی که مبانی هستی‌شناختی نظام اقتصادی اسلام را با مبانی هستی شناختی نظام سرمایه‌داری و نظام کمونیستی مقایسه می‌کنیم به این نتیجه می‌رسیم که صد درصد با هم تفاوت دارند و طبیعتاَ ساختار اقتصاد، نظام اقتصادی و سایر ابعاد اقتصادی که اسلام ارائه می‌دهد کاملاً متمایز و متفاوت باید باشد.

ارزیابی شما از نظام اقتصاد فعلی کشورمان چیست؟ آیا تفاوت بنیانی و به قول حضرتعالی صد در صدی با نظام اقتصاد سرمایه داری دارد؟
این که الان هست یا نیست امر دیگری است. ما در مورد وضعیت مطلوب نظام اقتصادی اسلام که مبتنی بر فلسفه اسلامی و مبانی هستی‌ شناختی است صحبت می‌کنیم. عمدتاً در بحث خداشناسی، بحث توحید افعالی و توحید عملی اندیشمند اقتصاد اسلامی اثرگذار است. یک اندیشمند اقتصاد اسلامی براساس نوع نگاهی که به مبانی هستی‌شناختی اسلامی دارد هدف‌گذاری می‌کند؛ اهداف فعالان اقتصاد اسلامی از درون مبانی هستی شناختی که هست‌های مکتب اسلام است استخراج می‌شود.
 هر ساختار اقتصادی از سه عنصر اصلی تشکیل می‌شود که شامل هدف فعالیت اقتصادی، نوع مالکیت و  نوع اصل رفتاری است. در واقع برای استخراج عنصر اول یعنی اهداف باید از مبانی استخراج می‌شوند مبتنی بر مبانی و اهداف نوع مالکیت و اصل رفتاری استخراج می‌گردد.

مالکیت و اصل رفتاری در واقع تأثیرپذیر از هدف هستند؟
ج: هدف، نوع مالکیت و اصل رفتاری یک ساختار اقتصادی را تشکیل می‌دهد. وقتی ما مبانی نظام اقتصادی اسلام را نگاه می‌کنیم که همان جوری که نعمت‌های دنیایی برای انسان آفریده شده نعمت‌های اخروی هم برای انسان آفریده شده است. خدای متعال می‌فرماید «خلق لکم ما فی الارض جمیعاً» در مورد نمادهای دنیایی. در مورد آخرت و نمادهای آخرتی هم به خاطر انسان آفریده شده است.
نظام سرمایه‌داری می‌گوید هر فعال اقتصادی در فعالیت‌های اقتصادی خودش تنها به دنبال منفعت و حداکثر کردن منفعت مادی دنیایی باشد. در صدد حداکثر کردن این باید باشد. اگر هر فعال اقتصادی غیر از این رفتار را داشته باشد می‌شود رفتار غیرعقلایی. در حالی که از دیدگاه اسلام اگر فعال اقتصادی به دنبال هم منفعت دنیایی باشد، هم منفعت آخرتی باشد، یا تنها به دنبال منفعت آخرتی باشد، یا تنها به دنبال منفعت دنیایی در چهارچوب ضوابط شرعی باشد هر چهار نوع رفتار می‌شود رفتار عقلایی. چرا؟ چون در آیه قرآن است که «من جاء بالحسنة فله عشر امثالها» اگر کسی یک کار نیک انجام بدهد خداوند ده برابر به او می‌دهد. اما نظام سرمایه‌داری می‌گوید چی؟ نظام سرمایه‌داری می‌گوید اصلاً به دنبال منفعت آخرتی رفتن رفتار غیرعقلایی است، احمقانه است، منافعت را داری از دست می‌دهی. و لذا کینز به عنوان یکی از نظریه‌پردازان نظام اقتصادی سرمایه‌داری یکی از بزرگترین نظریه‌پردازان، می‌گوید ما باید به مردم بفهمانیم که بد خوب است، خوب بد است. تصریح دارد، من در کتاب نظام اقتصاد علوی این را آوردم. چرا؟ چون معتقد است که در رفتارهای اقتصادی به دنبال منافع معنوی بودن و به دنبال تأمین منافع دیگری بودن یک رفتار احمقانه است، یک رفتار غیرعقلایی است. براساس مبانی خودش درست دارد می‌گوید. چون آن‌ها در مبانی‌اش خدا و نعمت‌های آخرتی را گذاشتند کنار.
پس بنابر نظام سرمایه‌داری فقط براساس مبانی‌اش یک هدف می‌تواند برای فعالان اقتصادی تعریف بکند آن هم حداکثر کردن منفعت مادی شخصی دنیایی. لذا می‌آید یک نوع مالکیت؛ مالکیت فردی مطلق، و یک اصل رفتاری؛ اصل رفتاری رقابت را استخراج می‌کند. مبتنی بر هدف، مالکیت فردی مطلق، اصل رفتاری رقابت می‌آید یک بخش خصوصی سرمایه‌ سالاری اقتصادی را طراحی کرده. و مبتنی بر آن بانک، بازار بورس، بیمه و نهادهای بازار و کار و این‌ها را طراحی کرده.
اما وقتی ما می‌آییم مبانی را در نظر می‌گیریم می‌گوییم همان جوری که به دنبال منفعت مادی شخصی در چهارچوب ضوابط شرعی رفتن، رفتار عقلایی است به همین نحو دنبال منفعت معنوی و اخروی رفتن رفتار عقلایی است، همین جور به دنبال منفعت مادی خود و دیگران بودن رفتار عقلایی است. همه این‌ها رفتار عقلایی هستند. به دنبال منافع عموم مردم رفتن که دولت این وظیفه‌اش هست این هم رفتار عقلایی است.
مبتنی بر هر نوع هدف یک مالکیتی باید تعریف بشود. مبتنی بر دنبال منفعت مادی شخصی در چهارچوب ضوابط شرعی رفتن مالکیتش می‌شود فردی و شبه فردی. اصل رفتاری آن هم می‌شود اصل رفتاری رقابت مسؤولانه. رقابت اگر یک حق است برای فعال اقتصادی هر کسی در بهره‌مندی از حق خودش مواجه با تکالیف و مسؤولیت‌هایی هست. در اسلام ما بهره‌مندی از حق بدون تکلیف نداریم و بدون مسؤولیت نداریم. تصریح بیان امیرالمؤمنین است تلازم بین حق و تکلیف و مسؤولیت. پس هدف شد منفعت مادی شخصی در چهارچوب ضوابط شرعی. مالکیت شد فردی و شبه فردی و اصل رفتاری شد رقابت مسؤولانه. یک ساختار اقتصادی این جا استخراج می‌شود؛ بخش خصوصی اسلامی.
دوم؛ پیگیری منفعت مادی خود و سایرین. خب اگر این هدف در یک فعالیت اقتصادی بخواهد نهادینه بشود مالکیت آن می‌شود مالکیت مشاعی و اصل رفتاری آن هم ضرورتاً باید بشود اصل رفتاری تعاون.
خب ساختاری که از این هدف؛ پیگیری منفعت خود و سایرین در درون نهاد، در درون بنگاه اقتصادی، مالکیت آن هم مشاعی، اصل رفتاری هم رقابت. البته من رقابت... اصل رفتاری تعاون رقابت. یعنی تعاون در درون ساختار و مدل و رقابت با بیرون ساختار و مدل. این بخش، این ساختار می‌شود ساختار تعاون. این که در قانون اساسی هم داریم.
پس ساختار تعاونی؛ هدف خاص، مالکیت خاص، اصل رفتاری خاص دارد. ساختار به گونه‌ای است که نمی‌توانند به دنبال منفعت مادی شخصی خودشان باشند. چرا؟ به خاطر نوع مالکیت و اصل رفتاری که در آن جا طراحی می‌شود. این ساختار می‌شود مبتنی بر ساختار تعاونی یا بخش تعاون.

ساختار اول چه بود ؟
بخش خصوصی. مبانی ما از مساله ی خداشناسی، انسان‌شناسی، جامعه‌شناسی به ما می‌گوید هیچ فقیری در جامعه نباید باقی بماند. «خلق لکم ما فی الارض جمعیاً» یعنی خدای متعال تمام نعمت‌های دنیایی را برای همه مردم آفریده است. حالا اگر یک کسی علیل مادرزاد به دنیا بیاید، یک کسی پیر و فرتوت است، بچه است، کسی هم سرپرست ندارد که امکانات مادی را برای او تأمین بکند، در حد کفاف اسلامی، این‌ها باید چه کار بکنند؟ گوشه خیابان بیفتند بمیرند؟ نخیر. این جا یک بخش فعالیت اقتصادی به هدف تأمین رفاه عموم مردم است. رسالت و وظیفه‌ کیست؟ در حد ضروریات وظیفه عموم و دولت است ولی در حد تأمین کفاف تکلیف حاکمیت اسلامی و دولت اسلامی است.
مالکیت آن نیز مالکیت امام یا مالکیت دولتی و عمومی است. اصل رفتاری متناسب با آن نیز این است که دولت وقتی یک کاری می‌کند همه ابزارهای قانونی را در اختیار می‌گیرد و همه مبانی را با قدرت حاکمیتی از بین می‌برد. پس رفتاری اقتصادی می‌شود اصل رفتاری انحصار. پس انحصار هم در یک جاهایی خوب است، چرا؟ دولت وقتی که می‌گوید فلان کار را باید کمیته امداد انجام بدهد، قانون وضع می‌کند به نفع آن. اگر کسی در مسیر حرکت رفتار کمیته امداد بخواهد خللی ایجاد بکند قوه قاهره نیروی انتظامی و دادگاه و زندان را می‌آورند به دنبال او. این می‌شود انحصار. یعنی کسی رادع و مانعی برای او وجود نداشته باشد.
پس بخش دولتی، بخش حاکمیتی و بخش حمایتی اقتصاد است. هدف آن چیست؟ تأمین رفاه عمومی. تمام رفتارها و فعالیت اقتصادی دولت در این چهارچوب‌ها باید تعریف بشود. اصل مالکیت نیز مالکیت دولتی امام و مالکیت عمومی است. اصلی رفتاری آن انحصار است. این بایدها از آن هست‌ها دارد استخراج می‌شود. پس مبانی اهداف می‌سازند.
بر اساس مبانی نظام اقتصادی اسلام یک نظام چهار بخشی است در ادامه بهترین تبیین و تعریف‌ها در این زمینه‌ها ارائه خواهد شد.
در مورد چهارم درباره‌ی فعال اقتصادی تنها به دنبال تأمین منافع مادی سایرین هست و به دنبال تأمین منافع اخروی خودش. اموری از جمله صدقه، زکات، خمس و انفاقات یک فعالیت اقتصادی هستند یا خیر؟ چنانکه وقف یک فعالیت اقتصادی هست. بی تردید فعالان اقتصادی این بخش‌ها به دنبال منافع مادی نیستند. بلکه دنبال تامین منافع مادی سایر مردم هستند. بنابر آیه شریفه ی «من جاء بالحسنة فله عشر امثالها» به دنبال منفعت اخروی هستند. این رفتار کاملاً رفتار عقلایی است. یک هدف فعالیت اقتصادی است.
بر مبنای این هدف که دقیقاً براساس مبانی اسلامی است. حیات انسانی علاوه بر حیات دنیایی‌ است، پس ناپایدار است و شامل حیات اخروی جاویدان و ابدی است. همان طور که در این جا نیازمند به توشه و رزق و روزی است، در آن جا نیز نیاز به توشه و رزق و روزی وجود دارد. دنیا در واقع ممر برای آخرت است. بخشی از رزق این حیات ابدی در تأمین منافع مادی دیگران است. مالکیت در اینجا مالکیت خصوصی عام است. مالکیت خصوصی انواعی دارد، این نوع نگاه در ادبیات اقتصادی نیست ولی براساس مبانی اسلامی انواع مالکیت خصوصی وجود دارد. هم مالکیت خصوصی فردی است، هم مالکیت خصوصی شبه فردی است، هم مالکیت خصوصی مشاعی فراگیر است، هم مالکیت خصوصی مشاعی غیرفراگیر است. این‌ها انواع مالکیت‌های خصوصی هستند.
در این جا هر چهار نوع مالکیت می‌تواند نقش داشته باشد. اصل رفتاری در این جا که در آن ساختار اقتصادی رفتار یاری‌گری می شود.

تعاون چه فرقی با این دارد؟
ج: تعاون دو نفر با هم تصمیم می گیرند براساس اصل رفتاری تعاون همکاری کنند که سود دنیایی خود را به حداکثر برسانند. هر دو براساس رفتاری تعاون به دنبال سود مادی هستند.
اما براساس اصل رفتاری یاری‌گری در تعاون یاری‌گری دوجانبه دنیایی است. اصل یاری‌گری تنها برای دیگران خدمت کردن، تنها منفعت رسانی یک جانبه است. پس این یک هدف شد. هدف تأمین منافع مادی دیگران و اخروی خود. مالکیت می‌شود خصوصی عام، اصل رفتاری می‌شود یاری‌گری، ساختار اقتصادی که از درون این در می‌آید بخش خیرخواهانه نظام اقتصاد اسلامی می‌شود. تمام رفتارها در این جا براساس اصل یاری‌گری خیرخواهان در حق دیگران است. پس براساس مبانی فلسفی چهار نوع هدف، چهار نوع مالکیت، چهار نوع اصل رفتاری، چهار ساختار اقتصادی استخراج کردیم. نظام اقتصادی اسلام براساس هست‌ها می‌شود. یک نظام اقتصادی چهار بخشی خصوصی، تعاونی، دولتی و خیرخواهانه.

فقه کجای این نظام اقتصادی قرار دارد؟
ج: برای این که پاسخ به این سؤال باید کارکرد فقه مشخص شود؟ اگر کارکرد فقه درست تبیین شود جایگاه فقه در نظام اقتصادی مشخص خواهد شد. کارکرد فقه تعیین حکم تکلیفی و وضعی رفتارهای و روابط اقتصادی است. هر رفتاری در هر عرصه‌ای در زندگی به حسب حکم تکلیفی یا واجب است، یا حرام است، یا مستحب است، یا مکروه یا مباحث دیگر. عملکرد اقتصادی نیزذیل یکی از این پنج حکم است. حکم وضعی هم هست. یک معامله انجام می‌دهید این معامله صحیح است یا باطل است.
در عرصه اقتصادی این رفتارها و روابط از کجاها استخراج می‌شوند. این نکته بسیار مهم و اساسی است آیا فقه و اخلاق برای ما رفتار و روابط می‌سازند یا مبانی و اهداف برای ما رفتار و روابط می‌سازند؟
ما براساس مبانی و اهداف انواع رفتارها و روابط را استخراج می‌کنیم. فقه احکام تکلیفی و وضعی تمام رفتارها و روابطی که براساس مبانی و اهداف فعالان اقتصادی در عرصه اقتصادی در عرصه تولید، توزیع و مصرف را تعیین می‌کند. این رفتارها و روابط می‌شوند رفتارها و روابط هدفمند در عرصه اقتصادی در حوزه تولید، توزیع و مصرف.
نکته مهم دیگری هم این است که نهادهای پولی مثل بانک، نهاد سرمایه مثل بورس، نهاد پوشش ریسک مثل بیمه، نهاد کار مثل بازار کار، نهاد کالا مثل بازار کالا از کجا در می‌آید؟
در درون این ساختار متناسب به این رفتارهای هدفمند در سه عرصه تولید، توزیع و مصرف چه نوع نهاد پولی نیاز است، چه نوع نهاد سرمایه نیاز داریم. بازار سرمایه بورس نهاد بازار سرمایه است. بانک نهاد بازار پول است، چه نوع نهاد کالا، و چه نوع نهاد پوشش ریسک و الی آخر نیاز داریم. ممکن است نهادهای پولی نظام اقتصادی اسلام، نهادهای سرمایه، نهادهای کار، کالا، پوشش ریسک و امثال این‌ها اصلاً تفاوت‌های اساسی با نظام سرمایه‌داری و آن چیزی که داریم داشته باشیم. چرا؟ چون آن مبانی، اهداف، مالکیت، اصول رفتاری، ساختار اقتصادی، رفتارها و روابط هدفمند، ضوابط فقهی و اخلاقی اساساً ممکن است تفاوت دارد. در نتیجه نهاد پولی ما ممکن است اصلاً بانک نباشد. ممکن است در یک ساختاری بانک باشد، در ساختار دیگر نهاد پولی فقط صندوق‌های سرمایه‌گذاری باشند، در یک ساختار دیگه تنها نهاد پولی ما قرض‌الحسنه باشد.
پس این که ما بگوییم در نظام اقتصادی اسلام بانک وجود دارد و لاغیر این اول کلام است. اگر این سیری که من عرض کردم درست دنبال بکنیم تازه می‌آییم این جا باید ببینیم که نهادی پولی و سرمایه‌ای ما چیست؟ نهاد کار ما چگونه است، نهاد کالای ما چگونه است، نهاد پوشش ریسک ما چگونه است. این‌ها ممکن است اصلاً کاملاً با هم متفاوت باشند. آن چیزی که وجود دارد ما نمی‌توانیم بگوییم یک نظام اقتصادی اسلامی جامع هست. نهایتاً می‌‌توان گفت یک نظام اقتصادی اسلامی بسیار ناقص است که در جامعه ما هست. چون ناقص است این همه مشکلات در کشور  وجود دارد.
 اگر ما درست برویم دنبال طراحی نظام اقتصادی اسلام آن گاه آن نهادها را هم کشف و طراحی و اجرا بکنیم ما می‌رسیم به نظام اقتصادی اسلام در درون... چون می‌دانید رهبری فرمودند اقتصادی مقاومتی الگویی الهام‌بخش از نظام اقتصادی اسلام است. پس نظام اقتصادی اسلامی جامع ظرف اقتصاد مقاومتی است. حالا این همه تلاش‌ها دارد می‌شود دیگه از سال 89 که اقتصاد مقاومتی را رهبری فرمودند و هیچ اتفاقی هم نیفتاد. تازه رسیدیم به حقوق‌های نجومی. تازه توی اقتصاد مقاومتی رسیدیم به حقوق‌های نجومی. چرا؟ چون ساختاری که ما در جمهوری اسلامی داریم ساختار بیمار علیل نظام سرمایه‌داری نهادینه شده در جمهوری اسلامی ایران است.
ما باید آن ظرف براساس آن حرکت از مبانی تا نهادهایی که برای شما عرض کردم. باید درست کشف کنیم، در جامعه این ظرف را محقق کنیم بعد سیاست‌های اقتصادی مقاومتی را در درون این ظرف اجرایی بکنیم تا به اهداف خودمان برسیم. در آن صورت هست که در جنگ تمام عیار اقتصادی علیه دشمنان ما می‌توانیم پیروز بشویم. ما نمی‌توانیم با فرمول‌های دشمن در زمین دشمن علیه دشمن بخواهیم اقدام بکنیم. ما الان توی زمین دشمن داریم بازی می‌کنیم. ما چطور در هشت سال دفاع آمدیم با روش‌ها و ابزارها و مدل‌های متخذ از اسلام هشت سال دفاع براساس روش‌های خودمان، مردم سالاری دفاعی دینی را ما طراحی کردیم و آن جا موفق شدیم. ما تا نیاییم در ساختار نظام اقتصادی اسلام یک ساختار مردم سالاری اقتصادی دین است. آن چیزی که ما الان داریم متأسفانه در آن مثل چاه ویل داریم غرق می‌شویم این ساختار سرمایه سالاری نظام سرمایه‌داری است که با روش عدم مغایرت که الان متأسفانه ما در جمهوری اسلامی البته آن روش عدم مغایرت گیری ندارد، آن چیزی که ما در این ساختار حقوقی می‌ریزیم اسلامی نیست. از نظام سرمایه‌داری می‌گیریم می‌ریزیم توی این یک جوری با یک سری قواعد عمومی می‌آییم اسلامیزه‌اش می‌کنیم و اجرا می‌کنیم. تا الان اسلامیزه بوده که روز به روز با این مشکلات و این‌ها مواجه شدیم.

یعنی ما تا به امروز هم چنان که هم چنان است اقتصاد اسلامی با یک ساختار واقعی نداریم؟؟
ج: نداریم. متأسفانه و متأسفانه در صدد این هم نیستیم. یعنی نه دولت، نه مجلس، نه اندیشمندان دانشگاهی. حالا در حوزه یک فعالیت‌هایی دارد صورت می‌گیرد. یعنی اصلاً این نگاه وجود ندارد. من گاهی شاید در ده‌ها و صدها نشست‌های اقتصاد مقاومتی در چهار پنج سال اخیر شرکت کردم این‌ها راه‌حل می‌دهند، من یک سؤال از این‌ها می‌کنم می‌گویم اگر رهبری اقتصاد مقاومتی را نمی‌گفت شما چی می‌گفتید، غیر از این حرف حرف دیگری داشتید؟ پس چرا رهبری آمد اقتصاد مقاومتی و سیاست‌های اقتصادی مقاومتی را گفت. سیاست‌های اقتصاد مقاومتی امکان موفقیت آن نیست مگر در ظرف نظام اقتصاد اسلامی به این معنا که خدمت شما عرض کردم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین.
323/401/ع

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۲۱ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۳۰:۴۰
طلوع افتاب
۰۶:۰۷:۰۹
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۲۴
غروب آفتاب
۱۹:۵۸:۵۵
اذان مغرب
۲۰:۱۷:۲۳