به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی وسائل استاندارد به مفهوم وسیع آن علاوه بر محصولات و فرآیندهای تولیدی، امروزه در حوزه رفتار، گفتار، ارتباطات و به تعبیری سبک زندگی بشر نیز مطرح شده است. حال سوال این است که آیا استاندارد و استاندارد سازی از منظر اسلام قابل مطالعه است؟ آیا مفهومی با عنوان استاندارد اسلامی قابل تعریف است؟ پاسخ این قبیل سوالات را جمعی از پژوهشگران حوزه مدیریت اسلامی در کتاب «تاملاتی در باب استاندارد از منظر اسلام» گفته اند. این کتاب در واقع مجموع مقالاتی است که نویسندگان آن همت خود را صرف کردهاند تا الگویی کلی در جهت مطالعات اسلامی کاربردی در حوزهی استاندارد تالیف نمایند و همچنین گامی اولیه در طی مسیر طولانی اما پرثمر علوم اسلامی بردارند.
فصل آغازین کتاب با تعریف این واژه وتاریخچه ی آن شروع میشود. در باب تاریخچه چنین نوشته شده" همگام با گسترش تولیدات صنعتی و انبوه سازی رعایت نکات ایمنی نیز مطرح گردید، به ویژه پس از اختراع ماشین بخار و کاربرد گسترده آن در سیستم های حمل و نقل که خسارات فراوانی را به وجود آورده بود."[1] مباحث دیگر این فصل شامل : اهداف کلی استانداردسازی، اصول استاندارد و گام های استقرار استاندارد و معایب ناشی از استاندارد سازی است. نویسندگان پس از بیان این مطالب به چارچوب های استاندارد متوسل به قرآن و سپس روایات میپردازند. در باب قرآن چنین نوشته شده است" مساله استاندارد در بازار معاملات مشخصا در داستات حضرت شعیب(علیه السلام) پر رنگ است، موضوعی که میتوان آن را با تدبر داستان محور پیش برد."[2]
فصل دوم این اثر نگاهی به گسترهی مفهوم استاندارد در اسلام دارد. در این فصل ابتدا تحلیل اجمالی بر رویکرد غرب صورت می پذیرد و سپس نگاه غرب بر مسئله ی استاندارد نقد گردیده و بیان میشود که" به عبارت دیگر استانداردهای تدوین شده چه در حوزه فنی، اقتصادی و چه در حوزه جامعه، اخلاق و... در خدمت عقلانیت اقتصادی بوده و به دنبال افزایش کارایی به عنوان هدف و غایت نهایی میباشند. از نگاه دیگر میتوان گفت که این عقلانیت سبب گشته است که نوعی همگون سازی افراطی و نوعی استاندارد زدگی در جوامع غربی به وجود بیاید."[3] پس از بیان این بخش، الگوی جوامع غربی برای طبقه بندی استاندارد که همان طبقه بندی بولدینگ میباشد را توضیح میدهند. در نهایت این مبحث با تحلیل مبانی و گستره استاندارد در اسلام به اتمام میرسد.
در فصل سوم کتاب حاضر پس از بیان تاریخچهی جامع و کامل استاندارد در جهان، پیشینه استاندارد در کشورهای مسلمانی چون مالزی، ترکیه و ایران بازگو میشود. خواننده در پیشینه ایران چنین میخواند" تاریخچه استاندارد در ایران به سال 1304 هجری شمسی و با تصویب قانون اوزان و مقیاسها بازمیگردد. این مساله تا سال 1311 به نام اداره اوزان و مقادیر در وزارت فلاحت، تجارت و فواید عامه قرار داشت.[3]
در ادامه نویسندگان با استناد به آیات قرآن بیان میکنند که استاندارد یعنی تصرف همراه بهره وری ولی دو سوال برای خواننده پیش میآید که آیا این تصرف عملی به مقتضای تسخیر است؟ یا عملی است که فاعل یعنی انسان بدون اراده و علم و اختیار و برخلاف مقتضای طبیعتش آن را انجام میدهد؟ که جواب این سوالات نیز توسط خود نویسندگان به طور مفصل بیان گردیده است و همچنین در ادامه حدود تسخیر نیز بیان شده است. این فصل با آیاتی که تصرف انسان و حدود حلال آن را بیان میکند و به پایان میرسد.
فصل چهارم این اثر 236 صفحهای حول محور استاندارد و فقه است. رابطهای که این دو با یکدیگر دارند از اهمیت زیادی برقرار است و این فصل به این رابطه پرداخته شده است. ابتدای فصل با اهمیت مقادیر و اندازهها در اسلام شروع میشود و پس از آن به کیفیت مطلوب مورد اشاره در اسلام میرسد. خواننده در این قسمت چنین میخواند" کالای تحویل داده شده، باید از حد متوسطی در کیفیت برخوردار باشد. لازم نیست آن کالا بهترین نمونه و با کیفیت ترین باشد، اما نمیتواند این کالا بیکیفیت باشد، بلکه باید متوسط باشد، به این معنا که تمامی شرایط کیفیت را داشته باشد، لذا گفته میشود کالا باید اجود یعنی خوب باشد، هرچند لازم نیست عالی باشد."[4]
عنوان فصل پایانی کتاب استاندارد سازی گامی در جهت تحقق عدالت اجتماعی است. این بخش درصدد است استاندارد اسلامی را به مصرف کننده شناسانده تا با تعیین معیارهایی سره از ناسره تشخیص داده شده و در راستای عدالت اجتماعی گامی موثر برداشته شود. انتشارات دانشگاه امام صادق(علیه السلام) چاپ اول این کتاب را در سال 1392 برعهده داشته است.
پینوشت
[1] تاملاتی در باب استاندارد از منظر اسلام،ص36
[2]همان،ص55
[3]همان،ص114
[4]همان،ص161
323/601/ع