vasael.ir

کد خبر: ۴۵۷۲
تاریخ انتشار: ۰۷ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۹:۰۳ - 25 February 2017
در سی‌امین جلسه درس خارج آیت‌الله نوری‌همدانی مطرح شد :

دلایل قرآنی بر معنا و مصداق ولد

پایگاه اطلاع رسانی وسائل-حضرت آیت‌الله نوری همدانی در جلسه سی‌ام درس خارج فقه خود، در ادامه بحث از شروط صحت عقد، به بحث از وقف برای اولاد و اولاد اولاد پرداخت .

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی وسائل، حضرت آیت‌الله حسین نوری‌همدانی در جلسه سی‌ام درس خارج فقه خود که در تاریخ 21 آذر 95 برگزار شد، به بحث از وقف برای اولاد و اولاد اولاد پرداخت و با محور قرار دادن نظر علامه طباطبایی در تفسیر المیزان معنای اولاد و ذریه را بیان کرد.

وی با اشاره به نظر امامیه درباره وقف برای اولاد خاطر نشان کرد: اگر کسی بر اولاد خودش و بر اولاد اولادش وقف کرد در این صورت فقهاء ما فرمودند هم اولاد پسر و هم اولاد دختر مشمول این عبارت هستند.
این استاد درس خارج حوزه علمیه قم با اشاره به نظر علامه طباطبایی در ذیل تفسیر آیه 85 سوره انعام گفت: آیت الله طباطبائی می فرمایند باید توجه داشته باشیم که تنها این یک بحث لغوی نیست بلکه یک بحث شرعی است و ما می خواهیم ببینیم که قران و احادیث اولاد دختر را اولاد شخص محسوب کرده اند یا نه.
آیت‌الله نوری‌همدانی در ادامه با ذکر چند آیه و روایت در همین رابطه افزود: آیت الله طباطبائی می فرماید این آیات در مقام بیان سلسله هدایت می باشند و همان طور که می بینید در این آیات شریفه حضرت عیسی را از ذریه نوح و ابراهیم حساب کرده و حال آنکه از طرف مادرش منسوب به آنها می باشد.

مشروح تقریرات این درس در ادامه آمده است؛
وقف بر اولاد و اولاد اولاد
بحث در این بود که اگر کسی بر اولاد خودش و بر اولاد اولادش وقف کرد در این صورت فقهاء ما فرمودند هم اولاد پسر و هم اولاد دختر مشمول این عبارت هستند، اما وقتی که با عامه مواجه می شویم می بینیم که مسئله فرق می کند و از اینجا معلوم می شود که سیاست در فقه تاثیر دارد لذا اگر سیاست های هر زمانی سیاست عادلانه و بر اساس فقه اهل بیت باشد و یا در مقابل خصمانه و ظالمانه باشد همین سیاست در فقه آنها نیز اثر می گذارد مثلا قبلاً عرض کردیم که در کتب فقهی ما سه نوع جهاد قائلند ولی از کلام امام رضوان الله علیه هشت نوع جهاد استفاده می شود مثلا در کتب فقهی ما جهاد برای نجات مستضعفین از سلطه مستکبرین و یا جهاد برای رفع فتنه و فساد و یا جهاد برای رفع ظلم و برقراری عدالت نبوده اما تمام این موارد در کلام امام رضوان الله علیه بیان شده است پس سیاست در فقه اثر گذار است علی أیِّ حال در زمان بنی امیه و بنی عباس سیاستی حاکم بود که بین اولادی که از پسر بوجود می آید و اولادی که از دختر بوجود می آید فرق گذاشتند.
خب واما برای نمونه که بدانید حکومت ها و سیاست چقدر در فقه اثر گذارند کلامی از حضرت امیر علیه السلام در نهج البلاغه را می خوانیم، حضرت در ضمن نامه 53 که به مالک اشتر نوشته اند اینطور می فرمایند:﴿فَإِنَّ هذَا الدِّینَ قَدْ کَانَ أَسِیراً فِی أَیْدِی الاشْرَارِ، یُعْمَلُ فِیهِ بِالْهَوَى، وَتُطْلَبُ بِهِ الدُّنْیَا﴾[1] ، در آن 25 سال که سیاست از دست اهل بیت خارج شد دین اسیر بود در دست اشرار و به هوی و هوس عمل می کردند و دین را ابزاری برای به دست آوردن دنیا قرار داده بودند بنابراین برای ما مسلَّم است که سیاست های زمان در فقه اثر گذار است.
این بحث در کتب مختصر فقهی ذکر نشده اما در کتب مفصل مثل خلاف و تذکره مبسوطا بحث شده است، این بحث یک بحث فقهی، قرانی، حدیثی، تاریخی می باشد که آیا اولاد دختر نیز جزء اولاد انسان محسوب می شوند یا نه؟.
آیت الله طباطبائی در تفسیر المیزان در تفسیر آیه 85 از سوره انعام و همینطور در تفسیر برهان در تفسیر همین آیه مطالبی در این رابطه ذکر کرده اند و همچنین در جلد 43 بحار الانوار در بخشی که مربوط به فاطمه زهراء سلام الله علیها است همین بحث را مطرح کرده زیرا آنها می گفتند حسن و حسین علیهما السلام از طرف مادر با پیغمبر مرتبط می شوند و اولاد دختر اولاد محسوب نمی شوند لذا اینها اولاد پیغمبر نیستند و همین خودش یک تکیه گاه بزرگی برای آنها در سیاست بود چراکه می گفتند ما اسلام و پیغمبر را قبول داریم ولی اینها به پیغمبر مربوط نیستند و این یک حربه ای بود در دست آنها برای کنار زدن اهل بیت علیهم السلام و جایگاه و موقعیت آنها.
دیروز عبارت خلاف را خواندیم که شیخ فرمودند: :«مسألة 15: إذا وقف على أولاده وأولاد أولاده، دخل أولاد البنات فیه، ویشترکون فیه مع أولاد البنین، الذکر والأنثى فیه سواء کلهم...الی آخر کلامه»[2] .
همان طور که عرض کردیم آیت الله طباطبائی در تفسیر المیزان در ضمن تفسیر آیه 85 از سوره انعام مفصل در این رابطه بحث کرده و اقوال عامه را نیز مطرح کرده، بالاخره الفاظ اولاد و ذریه و انتساب مطرح هستند و ما باید ببینیم کدامش مراد هست، آیت الله طباطبائی می فرمایند باید توجه داشته باشیم که تنها این یک بحث لغوی نیست بلکه یک بحث شرعی است و ما می خواهیم ببینیم که قران و احادیث اولاد دختر را اولاد شخص محسوب کرده اند یا نه، ایشان می فرمایند اهل بیت علیهم السلام با استناد به این آیه 85 از سوره انعام و آیه تحریم و آیه مباهله فرزندان خود پیغمبر محسوب می شوند و اما یکی از روایاتی که ایشان به آن استدلال کرده اند این خبر است که از حضرت باقر علیه السلام نقل شده است که حضرت به ابی الجارود احتجاج می کند و می فرماید:﴿عن أبی الجارود عن أبی جعفر علیهما السلام قال : قال لی أبوجعفر : یا أبا الجارود ما یقولون فی الحسن والحسین علیهما السلام؟ قلت : ینکرون علینا أنهما ابنا رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم قال : فبأی شئ احتججتم علیهم؟ قلت : بقول الله عزوجل فی عیسى بن مریم «ومن ذریته داود وسلیمان ـ إلى قوله ـ وکذلک نجزی المحسنین » وجعل عیسى من ذریة إبراهیم ، قال : فأی شئ قالوا لکم؟ قلت : قالوا : قد یکون ولد الابنة من الولد ولا یکون من الصلب قال : فبأی شئ احتججتم علیهم؟ قال : قلت : احتججنا علیهم بقول الله تعالى « قل تعالوا ندع أبناءنا وأبناءکم ونساءنا ونساءکم» الایة قال : فأی شئ قالوا لکم؟ قلت : قالوا : قد یکون فی کلام العرب ابنی رجل واحد فیقول أبناءنا وإنما هما ابن واحد قال : فقال أبوجعفر علیهما السلام : والله یا أبا الجارود لاعطینکها من کتاب الله تسمی لصلب رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم لایردها إلا کافر قال : قلت : جعلت فداک وأین؟ قال : حیث قال الله « حرمت علیکم امهاتکم وبناتکم ـ إلى أن ینتهى إلى قوله ـ وحلائل أبنائکم الذین من أصلابکم » فسلهم یا أبا الجارود هل حل لرسول الله صلی الله علیه و آله و سلم نکاح حلیلتهما ، فإن قالوا : نعم فکذبوا والله وفجروا وإن قالوا : لا ، فهما والله ابناه لصلبه وما حرمتا علیه إلا للصلب﴾[3] .
این یک جوابی است که حضرت باقر علیه السلام به ابی الجارود یاد داد تا در مقابل آنها بحث کند بنابراین معلوم می شود فرزندان دختر نیز ولو با چندین واسطه و هر تعدادی که باشند فرزند خود شخص هستند و حتی فرزند صلبی محسوب می شوند.
و اما بالاخره آیت الله طباطبائی می فرمایند مسئله لفظی نیست که فقط به لغت مراجعه کنیم بلکه اسلام نظر دارد به قرابت و مرئة مثلا اسلام می گوید پسر خوانده پسر نیست ولی اعراب آن را پسر می دانستند بنابراین ما در اینجا تابع قران و روایات هستیم.
آدرس: تفسیر برهان جلد 3. تفسیر المیزان در ضمن آیه 85 از سوره انعام. بحار الانوار جلد 43.
و اما آیه 85 از سوره انعام که محل استشهاد است این آیه می باشد:﴿وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ کُلاًّ هَدَیْنا وَ نُوحاً هَدَیْنا مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ داوُدَ وَ سُلَیْمانَ وَ أَیُّوبَ وَ یُوسُفَ وَ مُوسی‌ وَ هارُونَ وَ کَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنینَ(84) وَ زَکَرِیَّا وَ یَحْیی‌ وَ عیسی‌ وَ إِلْیاسَ کُلٌّ مِنَ الصَّالِحینَ(85) وَ إِسْماعیلَ وَ الْیَسَعَ وَ یُونُسَ وَ لُوطاً وَ کلاًّ فَضَّلْنا عَلَی الْعالَمینَ(86)﴾.
آیت الله طباطبائی می فرماید این آیات در مقام بیان سلسله هدایت می باشند و همان طور که می بینید در این آیات شریفه حضرت عیسی را از ذریه نوح و ابراهیم حساب کرده و حال آنکه از طرف مادرش منسوب به آنها می باشد.
بقیه بحث بماند برای فردا إن شاء الله تعالی... .

پی‌نوشت
[1] نهج البلاغه، تنظیم مرحوم دشتی، نامه 53.
[2] الخلاف، شیخ طوسی، ج3، ص546، مسئله 15.
[3] بحارالانوار، علامه مجلسی، ج43، ص233، حدیث 9، ط دارالإحیاء التراث.
326/907/ع

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۳۱ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۱۹:۵۴
طلوع افتاب
۰۵:۵۹:۵۰
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۳۶
غروب آفتاب
۲۰:۰۶:۳۲
اذان مغرب
۲۰:۲۵:۲۷