vasael.ir

کد خبر: ۴۵۶۶
تاریخ انتشار: ۰۷ اسفند ۱۳۹۵ - ۲۳:۰۶ - 25 February 2017
اثری از عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی؛

نهاد های حکومتی در اندیشه خواجه نصیرالدین طوسی در ذیل رهبری تعریف می شوند

پایگاه اطلاع رسانی وسائل- مرتضی یوسفی راد با اشاره به اندیشه سیاسی خواجه نصیرالدین طوسی آورده است: به اعتقاد خواجه طوسی ساختار صوری حکومت، ترکیبی از نهادهایی است که استواری نظام سیاسی به آنها بستگی دارد و این نهادها یک رابطه طولی با رهبری و یک رابطه عرضی با پیکره نظام دارند.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی وسائل، خواجه نصیرالدین طوسی یکی از متفکرین بزرگ اسلامی است که علاوه بر آثار کلامی و فلسفی، در زمینه مسائل حکومتی نیز اندیشه سیاسی دارد و به این مباحث هم ورود پیدا کرده است. یکی از مباحثی که مرحوم خواجه به آن پرداخته، ساختار حکومتهاست که در مقاله ای از مرتضی یوسفی راد، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با عنوان اندیشه سیاسی خواجه نصیرالدین طوسی به آن اشاره شده است. این مقاله در گفتار سوم کتاب «اندیشه سیاسی متفکران اسلامی» که به اهتمام حجت الاسلام مهاجرنیا گردآوری شده به رشته تحریر درآمده است. گزارشی از این مقاله تقدیم خوانندگان محترم می گردد.

 

فصل اول: دستگاه فلسفی اندیشه سیاسی خواجه نصیرالدین طوسی

بنیادهای معرفت شناسی سیاسی خواجه نصیر الدین طوسی

خواجه نصیر منابع متعددی برای شناخت و معرفت قائل است که هر یک معرّف بخشی از شناخت نظام هستی و سلسله مراتب شناخت شناسی عمومی و سیاسی است.

وی اول مرتبه شناخت را ادراکات حسی و تجربی می داند و آن را به عنوان کلید دستیابی به علوم و معارف کلی و جزئی معرفی می کند.

مرتبه دیگر معرفتی، معرفت عقلی است و منبع آن قوه ناطقه انسان یعنی عقل است که کلیات را ادراک می کند مثل اینکه بدون لحاظ سیاست دولت های خارجی، کلی سیاست را درک کند. و به اعتبار تقسیم عقل به نظری و عملی تعقلات هم به نظری که ادراک نفس نسبت به عالم هستی و تعقلات عملی که انسان با عمل به آن دسته از ادراکات که اصول اعمال فاضله است به ملکات فاضله متخلق می شود، تقسیم می شود.

معرفت دیگر تفسیرکننده از هستی و حقایق عالم، معرفت از وحی الهی است که نصیب پیامبر می شود.

معارف سیاسی خالی از چنین مراتب معرفتی نمی باشند و اگرچه همه افراد و گروه های اجتماعی استعداد دریافت چنین معارفی را ندارند بلکه آنان به میزان برخورداری از استعدادهای ادراکی و توانایی به کارگیری آنها از این معارف بهره می برند، بایستی که رئیس حکومت یعنی امام و حاکم و حکیم از اعلی مرتبه معرفتی برخوردار باشد.

 

بنیادهای وجودشناسی (هستی شناسی) اندیشه سیاسی خواجه نصیرالدین طوسی

از اساسی ترین اموری که به بنیادهای نظری او جامعه عمل می پوشاند اعتقاد به اصل وجود و اعتقاد به مبدأ المبادی آنها یعنی خداوند به عنوان علت العلل تمام پدیده های معقول و محسوس، مجرد، مادی، سیاسی و غیر سیاسی و وجود یک رابطه مستقیم بین هست و نیست ها و باید و نباید ها بوده است.

از طرف دیگر وی با تقسیم عالم به عالم معقولات و قوای فعال آسمانی و رابطین امور فعاله و عالم محسوسات و امور منفعله معتقد است که عالم معقولات در یک رابطه علت و معلولی به عنوان سلسله علل و مسببات و رابطه تاثیر و تاثری به علت العلل که خالق هستی است متصل بوده و وجود و هستی خود را از او می گیرند که چنین عالمی از نظم و انتظام خاصی برخوردار است.

دو اصل محوری سیاسی خواجه، یکی اصل عدالت و دیگری اصل لطف است. عدالت اصل محوری در سیاست و قانونمندی و  قانونمداری است تا زمینه رشد و تعالی افراد جامعه را فراهم کند. اصل لطف آن است که جریان الطاف خداوند بر بندگانش به خصوص هدایتش بر محور نبوت و امامت به بشر منتقل شود.

 

انسان شناسی

انسان و جامعه

به اعتقاد خواجه نوع انسان بالطبع به اجتماع محتاج است؛ بنابراین انسان مدنی بالطبع می باشد و اجتماعی را که در آن افراد با صناعتی که دارند و با آن به رفع نیازمندی های یکدیگر بر می آیند، تمدن گویند.

نوع گرایی + همزیستی --» همکاری و همیاری --» زندگی جمعی --» انسان اجتماعی

جا و مکانی را که چنین همکاری ها و معاونت هایی صورت می گیرد و نمادهایی به تناسب صناعت مختلف مردم پیدا می شود جامعه (مدینه) گویند.

پس:         زندگی جمعی --» انسان اجتماعی

               تمدن --» جامعه (مدینه)

 

انسان و سیاست

راه پیش گیری از تجاوزها و بی نظمی ها و ادامه تعاون افراد در تامین نیازهای ضروری و فراتر از ضروری یکدیگر، تدبیری است که باید صورت گیرد تا هر کس در جایگاهی که مستحق آن است قرار دهد؛ چنین تدبیری را سیاست گویند که رهآورد آن از طبع انسان ناشی می شود.

 

سیاست در اندیشه سیاسی خواجه نصیرالدین طوسی

جایگاه سیاست

خواجه طوسی سیاست را به راهبری انسان و جامعه انسانی از هبوط تا صعود و از مبدأ تا معاد معنای عامی در محدوده حیات انسانی – نه صرفا در محدوده دولت که امروزه معنی می شود – می داند که تمام دستگاه فلسفی سیاسی وی را شامل می شود. لذا در دستگاه فلسفی خود، فلسفه سیاسی دارد تا از آن طریق و با پی ریختن زمینه های بروز استعدادها و رفع و دفع موانع، نوع انسان را به کمال ها و سعادت حقیقی برساند.

 

رابطه دین و سیاست

نزد محقق طوسی دین هم منشأ برای سیاست و هم قانونگذار برای آن است؛ امام نیز سیاستگذار و تنظیم کننده حدود روابط جمعی دنیایی بر اساس مصالح دینی و دنیوی آنها و بالاخره تامین کننده سعادت حقیقی مردم است. به عبارت دیگر اجرای دین در پرتوی سیاست، صورت می گیرد، و سیاست نیز با دین مشروعیت به خود می گیرد و قابلیت جریان و گسترش و استمرار پیدا کردن، دارد.

دین قاعده و سیاست ارکان آن است که دین بدون سیاست فایده خود را از دست می دهد و سیاست مشروعیت خویش را از دین می گیرد.

 

حکومت در اندیشه سیاسی خواجه نصیرالدین طوسی

انواع حکومت ها

در فلسفه سیاسی خواجه نصیر حکومت ها به جهت اغراض و هدف هایی که سیاست حاکم بر یک جامعه سیاسی تعقیب می کند و بسته به اینکه ماهیت چنین سیاستی، فاضله و مبتنی بر معارف حقیقی و رسیدن به فضائل است و یا غیر فاضله، به دو نوع کلی حکومت فاضله مطلوب و غیر فاضله نامطلوب تقسیم می گردند.

 

۱ـ حکومت فاضله مطلوب

چنین حکومتی بر مردمی حکم می راند که سعی و تلاش آنها رسیدن به فضایل نفسانی و معارف حقیقی است. در میان این مردم دسته ای هستند که از حکما و فضلا محسوب می شوند و شأن آنان است که در رأس حکومت قرار گیرند و سیاست های مبتنی بر حکومت و تعقل ترسیم کرده و برآن اساس به پی ریزی یک نظام سیاسی مطلوب، مدیریت و طبابت آن بپردازند.

 

ساختار حکومت

به اعتقاد خواجه طوسی ساختار صوری حکومت ترکیبی از نهادهایی است که استواری نظام سیاسی به آنها بستگی دارد. این نهادها یک رابطه طولی با رهبری و یک رابطه عرضی با پیکره نظام دارند.

الف- نهاد رهبری

این نهاد متکفل تدبیر جامعه است و افراد آن از فضلا و حکما تشکیل می شوند. اینان از قوت تعقل و رأی و نظر قوی در امور و سیاست های کلان برخوردارند و در آن از دیگران ممتازند.

مراتب رهبری

به دو صورت ریاست عظمی و غیر عظمی تقسیم می شود.

مراتب ریاست عظمی

۱ـ ریاست ملک علی الاطلاق

علامت آن وجود چهار خصلت است:

۱ـ حکمت که غایت همه غایات است.

۲ـ تعقل تام که رساننده به غایت است.

۳ـ جودت اقناع و تخیل. توانایی دارد که از راه خطابه و شعر به اقناع و تخیل مردم بپردازد.

۴ـ توانایی دفع دشمنان خارجی را دارد.

 

۲ـ ریاست شورایی

این نوع ریاست زمانی روی می دهد که آن چهار خصلت در یک نفر جمع نشود بلکه در چهار نفر جمع شده باشد. آنان در مشارکت مثل نفس واحده که به تدبیر بدن مشغول است به تدبیر جامعه می پردازند و دائم در یک توافق و هماهنگی و وحدت به سر می برند.

 

۳ـ ریاست سنت

با نبود دو نوع گذشته، نوبت با ریاست فوق است که باید به سنن رؤسای گذشته آشنا باشد و از قدرت استنباط برخوردار باشد.

 

۴ـ ریاست اصحاب سنت

 

ریاست غیر عظمی

چنین ریاستی شامل ریاسات نهادها و ارگان هایی است که تحت ریاست عظمی قرار دارند.

 

ب ـ نهاد فرهنگ و ارشاد (ذوی الالسنه)

فرهنگیان و مبلغان، جماعتی هستند که با تأسیس نهادهای فرهنگی و علمی متکفل رشد فرهنگی و دینی مردم می شوند.

 

ج ـ نهاد محاسبات اداری و حکومتی (مقدران)

اینان حافظ قوانین عدالت در میان اهل مدینه هستند که بر اساس مصالح نظام از مردم مالیات اخذ می کنند یا بر مردم براساس مصلحت چیزی اعطا می کنند.

 

د ـ نظامیان (مجاهدان)

این دسته متکفل حفظ حریم و حمایت از اصل و اساس افراد، جامعه و نظام سیاسی هستند.

 

ه ـ اقتصادیون (مالیان)

اینان متکفل تأمین نیازهای مالی و غذایی دیگر اصناف هستند و با مدیریت و برنامه ریزی لازم و کافی باید نیازهای اقتصادی حکومت و نظام سیاسی را تأمین نمایند.

 

جایگاه مردم در نظام سیاسی

به اعتقاد خواجه نصیر مردم به لحاظ برخورداری از میزان معارف و معقولات که کمک به تشخیص حق و باطل و مصالح و مفاسد می کند، به پنج طایفه تقسیم می شوند: ۱ـ افاضل حکما، ۲ـ اهل ایمان (مؤمنان)، ۳ـ اهل تسلیم، ۴ـ مستضعفان، ۵ـ نمودگرایان.

602/229/ر

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۲۳ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۲۸:۱۹
طلوع افتاب
۰۶:۰۵:۳۰
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۲۲
غروب آفتاب
۲۰:۰۰:۲۹
اذان مغرب
۲۰:۱۹:۰۲