vasael.ir

کد خبر: ۴۵۰۶
تاریخ انتشار: ۰۳ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۷:۳۷ - 21 February 2017
قواعد فقه حکومتی؛ آیت الله خاتمی مطرح کرد/ جلسه 21

بیان تفاوتهای ماده ضرر و ضرار در قاعده لاضرر

پایگاه اطلاع رسانی وسائل ـ آیت الله خاتمی در بررسی مفردات قاعده لاضرر گفت: بین ماده «ضرر» و «ضرار» چند نکته و تفاوت گفته شده: 1.ضرر، فعل واحد است ولی ضرار یک فعل دو طرفی است، 2.ضرر ابتداء الفعل است اما ضرار جزاء الفعل است، 3.ماده ضرر در جائی است که با آسیب زدن به دیگران، ضرر زننده بهره می برد؛ اما ماده ضرار شامل جائی است که ضرر زننده نفع نمی برد. 4.هر دو به یک معنا و تاکید دیگری باشد.

به گزارش سرویس مبانی پایگاه اطلاع رسانی وسائل، آیت الله سید احمد خاتمی، عضو شورای عالی حوزه های علمیه و استاد درس خارج حوزه، اول آبان ماه 1395 در جلسه بیستم و یکم درس خارج فقه حکومتی در ادامه بررسی قواعد فقه حکومتی، به بررسی الفاظ قاعده لاضرر پرداخت.

 

خلاصه درس گذشته

آیت الله خاتمی در این جلسه به اثبات وجود قید «علی السلام» در روایات پرداخت و گفت: دو راه برای اثبات آن وجود دارد اول اینکه با توجه به فضای حدود 90 روایت، معلوم می شود که روایت به دنبال این است که بگوید در شریعت اسلام چنین حکمی نیست، همانطور که حکم حَرَجی در اسلام نیست حکم ضرری هم در اسلام وجود ندارد.

وی در ادامه به راه دوم اشاره کرد و تصریح کرد: با استناد به کثرت روایات و اینکه روح قاعده لاضرر همان روح قاعده لاحرج است وجود قید علی السلام امری لازم می نماید.

عضو شورای عالی حوزه پس از طرح شش طائفه از روایاتِ لاضرار گفت: با توجه به این چند طایفه از روایات ادعای فخر المحققین در ایضاح القواعد بر تواتر معنوی، درست است.

وی در توضیح تواتر معنوی گفت: تواتر معنوی این است که یک معنا به صورت متواتر نقل شده است یعنی در موضوعی روایات زیادی است که نمی شود بگوئیم همه اینها دروغ است. به هر حال کثرت روایات ما را از بررسی سندی بی نیاز می کند پس روایت لاضرر در فقه معتبر است لذا علمای فقه روایت لاضرر را تلقی به قبول کرده اند.

 

خلاصه درس حاضر

آیت الله خاتمی در این جلسه به بخش مفردات قاعده لاضرر پرداخت و گفت: بین ماده «ضرر» و «ضرار» هفت نکته و تفاوت گفته شده که فرق اول اینکه ضرر، فعل واحد است ولی ضرار یک فعل دو طرفی است، دومین فرق عبارت است از اینکه ضرر ابتداء الفعل است اما ضرار جزاء الفعل است، فرق سوم این است ماده ضرر در جائی است که با آسیب زدن به دیگران، ضرر زننده بهره می برد؛ اما ماده ضرار شامل جائی است که ضرر زننده نفع نمی برد. همچنین اینکه هر دو به یک معنا و تاکید دیگری باشد فرق چهارمی است که در این بحث گفته شده است.

 

تقریر درس

عَنْ أَبِی حَمْزَةَ الثُّمَالِیِ‏ قَالَ قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) اغْدُ عَالِماً أَوْ مُتَعَلِّماً أَوْ أَحِبَ‏ أَهْلَ‏ الْعِلْمِ‏ وَ لَا تَکُنْ رَابِعاً فَتَهْلِکَ بِبُغْضِهِمْ.[1] امام صادق فرمود: همیشه عالم باش و یا در پی آموزش علم باش یا اینکه اهل علم را دوست داشته باش؛ بنابرین قسم چهارم نباش که به خاطر بغضشان از بین خواهی رفت.

مراد از علم در روایت این است که یا راه یافته باش و یا راه نشان بده و اهل راه را دوست داشته باش و الا بیراه و گمراه خواهی شد.

 

فصل سوم: محتوای قاعده لاضرر و لا ضرار

دو فصل اول قاعده لاضرر را بیان کردیم. در این فصل درباره محتوای قاعده در دو بخش بحث خواهیم داشت.

بخش نخست تجزیه قاعده لاضرر است یعنی معنای ضرر و ضرار را بیان خواهیم کرد.

بخش دوم بحث از هیئت ترکیبیه قاعده لاضرر خواهد بود.

 

مفردات قاعده لاضرر

ما هو مراد من الضرر و ما هو مراد من الضرار؟

بین ضرر و ضرار 7 فرق بیان شده است. این بحث در رسائل و کفایه آمده است.

تصویر شما از ضرر و ضرار چیست؟

واژه ضرر، اسم مصدر و واژه ضرّ، مصدر است. حاصل مصدر اسم مصدر است. ضرار حالت دو طرفه دارد ولی ضرر یک طرفه است. ( چاپ ها مختلف است ج 3 ص 70 ).

 

هفت فرق بین ضرر و ضرار

ابن اثیر جزری[2] در حرف الضاد کتاب النهایه، ذیل کلمه ضرار پنج معنا برای ضرر و ضرار بیان کرده است. والضِّرَار: فِعال، مِنَ الضَّرّ: أَیْ لَا یُجَازِیهِ عَلَى إِضْرَاره بِإِدْخَالِ الضَّرَر عَلَیْهِ.[3]

1. والضَّرَر: فِعْلُ الْوَاحِدِ والضِّرَار: فِعْلُ الِاثْنَیْنِ، (ضرر، فعل واحد است ولی ضرار یک فعل دو نفره است.)

2. والضَّرَر: ابْتِدَاءُ الْفِعْلِ، والضِّرَار: الْجَزَاءُ عَلَیْهِ. وَقِیلَ الضَّرَر:مَا تَضُرُّ بِه؛ (ضرر ابتداء الفعل است اما ضرار جزاء الفعل است.)

این معنا، معنای مشهور است. یعنی همه کسانی که در معنای ضرر و ضرار بحث کرده اند این دو معنا را بیان کرده اند. باب مفاعله دو طرفی است ضارب زید عمروا یعنی زید هم زد و هم خورد؛ عمرو نیز هم همین طور؛ در باب مفاعله، فعل بین فاعلیت یعنی ضاربیت و مفعولیت تقسیم می شود نصف ضاربیت مال کسی و نصف مضروبیت مال کسی دیگر است یعنی دو طرفی است. این دو طرفی بودن دو تفسیر دارد.

الف) یکی آغازگر باشد دیگری پاسخ دهد.

ب) در ضرر (فَعَلَ) یک فرد مطرح است اما در (فاعَلَ) دو فرد مطرح اند. پس کسانی که می گویند باب مفاعله دو طرفی است به این معنا است. یعنی دو طرف فعل را مرتکب می شوند. ( مثلا هر دو می زنند و می خورند).

 

بیانی دیگر از باب مفاعله

مرحوم آیت الله خوئی در مصباح آخر بحث برائت دو طرفی بودن را این گونه معنا کرده است که یکی از «یَصدُرُ منه الفعل» و یکی «یَقُعُ علیه الفعل» است. گفته است بله باب مفاعله دو طرفی است اما دو طرفی نه به این معنا که هر دو بزنند بلکه به این بیان که یکی می زند و یکی می خورد.

 

دلیل بیان مرحوم خویی

آیت الله خوئی دلیل سخن خود را آیه «یُخادِعُونَ اَللّهَ وَ اَلَّذِینَ آمَنُوا وَ ما یَخْدَعُونَ إِلاّ أَنْفُسَهُمْ وَ ما یَشْعُرُونَ ﴿البقرة،(9 [به گمان باطلشان] می خواهند خدا و اهل ایمان را فریب دهند، در حالی که جز خودشان را فریب نمی دهند، ولی [این حقیقت را] درک نمی کنند.» بیان کرده است. وقتی ضمیر به منافقین بر می گردد واژه باب مفاعله است و وقتی به خودشان بر می گردد ثلاثی مجرد است. اما معنای یخادعون الله چیست؟ یعنی آنها به خدا خدعه می زنند و خدا نیز به آنها خدعه می زند. شان خدای سبحان اجل از این حرفهاست. بلکه معنا است که اگر منافقین حقّه بازی می کنند با هدف فریب خدا است. فعل المکر و صدور المکر از آنها است اما وقوع المکر عندهم بر ذات مقدس ربوبی است. اما وقتی مساله خودشان مطرح می شود «وَما یَخْدَعُونَ إِلاّ أَنْفُسَهُمْ» به خیال واهی خودشان کلاه سر خودشان می گذارند.

«إِنَّ اَللّهَ اِشْتَرى مِنَ اَلْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ اَلْجَنَّةَ یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اَللّهِ فَیَقْتُلُونَ وَ یُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَیْهِ حَقًّا فِی اَلتَّوْراةِ وَ اَلْإِنْجِیلِ وَ اَلْقُرْآنِ... ﴿التوبة، 111﴾ یقیناً خدا از مؤمنان جان ها و اموالشان را به بهای آنکه بهشت برای آنان باشد خریده؛ همان کسانی که در راه خدا پیکار می  کنند، پس [دشمن را] می کشند و [خود در راه خدا] کشته می شوند [خدا آنان را] بر عهده خود در تورات و انجیل و قرآن [وعده بهشت داده است] وعده ای حق؛...» این آیه نیز همین معنا را دربر دارد. یقاتلون یک طرفی است یعنی آنها مقتول واقع می شوند. 

 

نقد این استدلال

نقدی که بر این عالم جلیل القدر وارد است اینکه بگوئیم تفسیر شما در باب مفاعله صحیح نیست. تفسیر شما همان معنای یک طرفی است. رضی در کافیه تصریح دارد که: ینقسم الفاعلیه و المفعولیه؛ دو طرف فعلی را سامان می دهند. ثانیا بله خدا هم خدعه می کند اما جزای مکر منافقین را می دهد یعنی خدعه آنها را خنثی کرده رسوایشان می کند. بنابراین معنای «یُخادِعُونَ اَللّهَ» یعنی آنها از باب خدعه وارد می شوند؛ خدا نیز با خنثی کردن خدعه با آنها مقابله می کند. این از باب مشاکله است که در علم معانی آمده است. در آیه 111 سوره توبه هم تصریح دارد که «فَیَقْتُلُونَ وَ یُقْتَلُونَ» یعنی اینگونه نیست که فقط کشته شوند. بلکه هم کشته می شوند و هم می کشند بنابراین آنجا که فرموده «یقاتلون» بر معنای حقیقی خود حمل می شود. پس معنای باب مفاعله بین الاثنین است. بنابراین اگر یک طرف صدر منه الفعل و یک طرف وقع علیه الفعل است این معنای باب مفاعله نیست.

 

سوال: آیا معنای بیان شده از باب مفاعله درست است یا خیر؟

جواب:

با توجه به کابرد مفاعله در قرآن، معلوم خواهد شد که چنین تفسیری مخدوش است. یعنی قرآن در جاهائی باب مفاعله را به کار برده است مثلا در همین مساله ضرار که یک طرفی است و بین الاثنین نیست. ضارَّ یُضارُّ مضارة و ضرارا؛ در قرآن به کار برده شده اما یک طرفی است.

آیه اول:

« وَ اَلَّذِینَ اِتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً وَ کُفْراً وَ تَفْرِیقاً بَیْنَ اَلْمُؤْمِنِینَ وَ إِرْصاداً لِمَنْ حارَبَ اَللّهَ وَ رَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَ لَیَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنا إِلاَّ اَلْحُسْنى وَ اَللّهُ یَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَکاذِبُونَ ﴿التوبة، 107﴾ و [از منافقان] کسانی هستند که بر پایه دورویی و نفاق، مسجدی ساختند برای آسیب رساندن و ترویج کفر و تفرقه افکنی میان مؤمنان و کمین گاهی برای [گردآمدن] کسانی که پیش از این با خدا و پیامبرش جنگیده بودند، سوگند سخت می خورند که ما با ساختن این مسجد جز خوبی [و خدمت] قصدی نداشتیم، ولی خدا گواهی می دهد که بی تردید آنان دروغگویند.»

محل نزاع عبارت « مسجدا ضرار » است. منافین می خواستند به مسلمانان ضربه بزند کاملا یک طرفی است. آیه مربوط به جنگ تبوک است منافقین وقتی اطراف پیامبر خدا را شلوغ دیدند؛ برای ایجاد تفرقه در بین امت پیامبر خدا، قبل از جنگ تبوک آمدند به محضر حضرت رفته و گفتند ما می خواهیم مسجد دیگری بسازیم (خانه تیمی به نام مسجد) گفتند که مسجد آماده است؛ حضرت فرمود بعد از جنگ تصمیم می گیریم. بعد از جنگ دوباره درخواست خود را تکرار کردند پیک وحی نازل شد و خبر توطئه اینها داد که این مسجد افتتاح کردنی نیست بلکه افتضاح کردنی است.

منافقین با چهار هدف: 1. ضرار؛ (ضرر زدن به امت اسلامی) 2. پایگاه ترویج کفر 3. تفرقیا بین المومنین ( کانون تفرقه) 4. ارصادا لمن حارب الله؛ (خانه تیمی پدر غسیل الملائکه (عبدالله بن عامر) و سر دسته منافقین عبدالله بن ابی) البته منافقین قسم دروغ می خورند. خدای متعال در آیه بعد دستور می دهد « لا تقم فیه ابدا » پیامبر دستور تخریب آن مسجد را صادر کردند. طبرسی نقل می کند که پیامبر خدا فرمود آنجا را محل ریختن زباله کنید.[4]

عبارت مسجدا ضرار با اینکه از باب مفاعله است اما یک طرفی است.

آیه دوم:

« وَ إِذا طَلَّقْتُمُ اَلنِّساءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَ لا تُمْسِکُوهُنَّ ضِراراً لِتَعْتَدُوا…﴿البقرة، 231﴾ و هنگامی که زنان را طلاق دادید و به پایان عدّه خود نزدیک شدند، آنان را [با رجوع کردن] به طور شایسته و متعارف، نگه دارید یا [با ترک رجوع] به نیکی و خوشی رها کنید. و آنان را برای آزار رساندن و زیان زدن نگه ندارید تا بر آنان تعدّی و ستم کنید...» در این آیه تصریح دارد که ضرارا یک طرفی است. به شوهر می گوید به قصد ضربه زدن به زن برنگردید. این مرد است که برمی گردد پس یک طرفه است.

آیه سوم:

أَسْکِنُوهُنَّ مِنْ حَیْثُ سَکَنْتُمْ مِنْ وُجْدِکُمْ وَ لا تُضآرُّوهُنَّ لِتُضَیِّقُوا عَلَیْهِنَّ ﴿الطلاق‏، 6﴾ زنان طلاق داده را [تا پایان عدّه] به اندازه توانگری خود آنجا سکونت دهید که خود سکونت دارید و به آنان [در نفقه و مسکن] آسیب و زیان نرسانید تا زندگی را بر آنان سخت و دشوار کنید [و آنان مجبور به ترک خانه شوند] و آیه 252 سوره بقره؛

بنابراین چه اینکه ضرر فعل واحد و ضرار فعل اثنین باشد یا اینکه بگوئیم ضرر ابتداء فعل باشد و ضرار جزاء الفعل باشد؛ (هر چند معروف است که باب مفاعله بین الاثنین می باشد) ولی قرآن کثیراًمّا باب مفاعله را به کار برده در حالی که بین الاثنین نیست بنابراین معلوم می شود آنچه در علم نحو بیان شده است یکی از استعمالات است. و الاستعمال اعم من الحقیقه و المجاز؛

 

فرق سوم ضرر و ضرار

 الضرر ما تضرّ به صاحبک و تنتفع به انت؛ و الضرار ان تضره من غیر ان تنفع به؛ ضرر به معنای جائی است که انسان به دیگری آسیب می رساند ولی خودش بهره می برد؛ اما ضرار یک طرفی است بدون اینکه ضرر زننده نفعی ببرد.

این تفسیر، تفسیر معقول و واقعی نیست. چون اولا در ضرار یک نفعی برای طرف در کار است مگر اینکه طرف مجنون باشد.

اشکال: مراد در اینجا ضرر مالی است؛ در قرآن نیز ضرر مالی به کار رفته است. « وَ لا تُمْسِکُوهُنَّ ضِراراً لِتَعْتَدُوا… » ﴿البقرة، 231﴾ شوهر آنقدر زن را اذیت می کند که زن مهرش را ببخشد. قرآن می فرماید اینکار را نکنید. احتمال این معنا در آیه است.

فعلی هذا این معنا لا شاهدَ علیه که بگوئیم ضرر در جائی است که نفعی دارد و ضرار در جائی است که نفعی ندارد.

 

فرق چهارم ضرر و ضرار

قیل هما بمعنی واحد و تکرارهما لتاکید؛ هر دو به یک معنا است و آن تاکید است.

واقع این است که تاکید نیست. در داستان هارون غنوی که شریک دو درهمی گفت من پوست و سر شتر را می خواهم امام نفرمود هذا هو الضرر بلکه فرمود هذا هو الضرار؛ پس معلوم می شود که ضرار یک معنا و ضرر معنای دیگری دارد.

سه معنای دیگر وجود دارد که یکی از آنها را مرحوم بجنوردی فرموده است که ضرار به معنای تکرار ضرر است. فرق دیگری را امام (ره) در بدایه الدُّرر فرموده است./902/239/ر

 

پاورقی:

[1] . الکافی؛ کلینی؛ (ط - الإسلامیة) ؛ ج‏1 ؛ ص34 ح 3

[2] . مجدالدین المبارک ابن محمد الجزری ابن الاثیر؛ سه برادر بودند که سه دوره کتاب ماندگار نوشته اند. یکی برادران مولف اسد الغابه فی معرفه الصحابه؛ این کتاب موسوعه راجع به اصحاب پیامبر و کتاب اصلی است. یک برادر دیگر کتاب جامع الاصول نوشته است که بلا تشبیه مثل وسائل شیخ حر عاملی ما است. برادر سوم نیز همین کتاب النهایه فی غریب الحدیث و الاثر را نوشته است. این کتاب عهدار تبین هر لغتی نیست بلکه عهدار لغاتی است که در حدیث آمده است لغات مشکل را تبین کرده است. در شیعه مجمع البحرین طریحی هم به غریب الحدیث و الاثر می پردازد.

 [3] . النهایة فی غریب الحدیث والأثر؛ ابن الأثیر (م 606) محمود محمد الطناحی المکتبة العلمیة، بیروت، ج 3 ص 81

[4] . مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‏5، ص: 110؛ روی أنه بعث عمار بن یاسر و وحشیا فحرقاه و أمر بأن یتخذ کناسة یلقى فیها الجیف

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۱۳ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۴۰:۵۲
طلوع افتاب
۰۶:۱۴:۳۶
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۵۶
غروب آفتاب
۱۹:۵۲:۳۴
اذان مغرب
۲۰:۱۰:۳۹