به گزارش خبرنگار سیاست پایگاه اطلاعرسانی وسائل، کتاب «روحانیت و جامعهپذیری سیاسی» تألیف مرتضی علویان در 328 صفحه و توسط انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) چاپ شده است.
این کتاب که پیرامون نقش روحانیت در جامعهپذیری سیاسی در انقلاب مشروطه و همچنین انقلاب اسلامی است؛ به تبیین نقش نهادها به ویژه نهاد و سازمان مذهب از طریق جامعهپذیری سیاسی میپردازد.
این اثر ضمن معرفی مفهوم جامعهپذیری سیاسی و مفهوم فرهنگ سیاسی به عنوان محور تغییر و تحول، جنبههای جامعهپذیری را بررسی و کارویژههای آن را بیان میدارد و همچنین تاریخچه و عناوین جامعهپذیری سیاسی را در منظر اندیشمندان، مطرح میکند.
مفهوم مشروعیت و آرای علمای اهلسنت ـ ابن قیمیه، فضلالله روزبهان و عبدالملک جدینی و ... و نظریات علمای شیعه ـ مرحوم نایینی، ملاکاظم خراسانی و... نیز از دیگر مباحث این کتاب است که در بخش دیگر، به تبیین مفصل از نقش علمای بهنام در دو انقلاب مشروطه و اسلامی، با تأکید بر عملکرد آنها در جامعهپذیری سیاسی و زمینهسازی بحران مشروعیت سیستم وقت، میپردازد.
همچنین با مروری بر حیات و اندیشههای رهبران روحانی انقلاب مشروطه نظیر: ٱیتالله محمد طباطبایی، آیت الله سید عبدالله بهبهانی و آیت الله شیخ فضلالله نوری به بیان و توضیح جایگاه عملی آنان و اهم فعالیتهای سیاسی و اجتماعی آنان جهت پایهریزی یک فرهنگ سیاسی مبتنی بر مذهب حقه شیعی، میپردازد.
این کتاب با اشاره به بحران مشروعیت در سیستم قاجاریه در اثر برخورد فرهنگ سیاسی با فرهنک مذهبی، دریچهای به سمت دوران معاصر و رژیم پهلوی باز میکند و با معرفی زندگینامهها و اندیشهها و مبارزات دو تن از علمای بارز این روزگاران یعنی حضرت امام خمینی(ره) و مرحوم طالقانی به روشهای روحانیت در جامعهپذیری سیاسی جامعه در انقلاب اسلامی میپردازد.
عمده تلاش نگارنده بر آن است که بتواند با ارائه یک چارچوب نظری از راه جامعهپذیری سیاسی که به بحران مشورعیت در نظام سیاسی منتهی گردیده، نقش سازمانهای جامعهپذیری به ویژه نهاد روحانیت را در این دو تحول بنیادی ایران بررسی کند.
فایده این کار در این است که نه تنها جایگاه روحانیت را در عرصه تغییرات و تحولات جامعه ایران، بیان میکند و ابزارهای جامعهپذیری در اختیار آنان را توضیح میدهد، بلکه به این سؤال نیز پاسخ میگوید که آیا آن ابزارها برای جامعه ایران با همه تغییراتی که حاصل شده است، کارآیی دارد؟
مؤلف فرضیه تحقیق خود را به این صورت بیان میکند که روحانیت به عنوان یکی از عوامل جامعهپذیری سیاسی موجب بحران مشروعیت نظام سیاسی در مقطع پیش از انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی بوده است و از این حیث موضوع کتاب را در سه بخش بررسی میکند:
در بخش نخست، چارچوب نظری کتاب در طی سه فصل و یک نتیجهگیری ارائه میشود؛ در این بخش سعی شده که با تبیین نقش نهادها از راه جامعهپذیری سیاسی در جامعه، بیان شود که در جامعهپذیری سیاسی، فرهنگ سیاسی از یک نقش محوری برخوردار است؛ زیرا از راه فرهگ سیاسی است که باورها، اعتقادات، ارزشها و هنجارهای جامعه در خصوص مباحث سیاسی و نظام حکومتی شکل میگیرد و نیز تداوم و بقا مییابد.
اگر فرهنگ سیاسیای که از طریق جامعهپذیری به وسیله ابزارهای مختلف به جامعه و خصوصاً نسل آینده منتقل میگردد، با نظام حکومتی و سیستم سیاسی همخوانی داشته باشد، همگامی و همراهی مدرن با نظام سیاسی ایجاد میشود که نتیجه آن نیز افزایش مشروعیت و اقتدار نظام سیاسی است.
هرچه میزان مشروعیت نظام سیاسی بالاتر باشد، بقا و تداوم آن نیز بیشتر است؛ اما اگر فرهنگ سیاسی منتقل شده به جامعه با آنچه در قدرت و نظام حاکم سیاسی ترویج و ترغیب میشود، مختلف باشد، زمینه درگیری، اختلاف و در نهایت بحران را در پی خواهد داشت که سرانجام به بحران مشروعیت منتهی خواهد شد.
نویسنده در بخش دوم، در مقدمه به بیان جایگاه و نقش روحاینت از زبان محققان، نویسندگان و مورخان پرداخته و در فصل اول این بخش، مروری اجمالی داشته بر حیات و اندیشه چند تن از رهبران روحانی که در انقلاب مشروطه حضور داشتهاند.
و در فصل دوم، راهها و ابزارهای مؤثر در جامعهپذیری سیاسی روحانیت اشاره کرده که به مهمترین ابزارها از قبیل مرجعیت دینی، رهبری سیاسی(مشروعیت و مسأله اذن)، سیستم قضایی و ... پرداخته است.
در فصل سوم، به گوشههایی از ویژگیهای نظام سیاسی قاجار با تأکید بر مسائل فرهنگی اشاره شده و در قسمت نتیجهگیری و خاتمه این بخش، به جمعبندی نقش روحانیت در شکلگیری انقلاب مشروطه توجه شده است که به بحران مشورعیت در سیستم سیاسی قاجاریه در اثر برخورد فرهنگ مذهبی با فرهنگ سیاسی حاکم میپردازد.
قابل ذکر است که در نتیجه عملکرد روحانیت در سالهای قبل از مشروطه، در کنار سایر نیروها، فرهنگ سیاسی جدیدی در حال شکلگیری بوده که با فرهنگ سیاسی نظام قاجار در تعارض بوده است؛ در ادامه این تعارض، با توجه به فضای جامعه و سابقه طولانی استبداد در ایران، مردم ایران به یک پیروزی بزرگ دست مییابند؛ یعنی با تشکیل نظام سیاسی مشروطه و برقراری مجلس شورای ملی دروه اول، قانون اساسی و متمم آن را تصویب میکنند.
نویسنده در بخش سوم به نقش روحانیت از راه جامعهپذیری سیاسی در انقلاب اسلامی پرداخته است که برای تبیین بحث، در فصل اول به گوشههایی از حیات و اندیشههای چند تن از بزرگان روحانیت که در انقلاب اسلامی نقش مهم و حتی رهبری را برعهده داشتند، اشاره کرده است.
فصل دوم، به تفصیل به ابزارهای مورد استفاده آنان در جامعهپذیری سیاسی پرداخته است و در فصل سوم نیز ویژگیهای نظام سیاسی در عصر پهلوی را بررسی کرده است.
در نتیجهگیری از این بخش، نگارنده بحران مشروعیت در حکومت پهلوی را در اثر برخورد فرهنگها دانسته و کاهش مشروعیت نظام پهلوی را از جمله زمینههای شکلگیری انقلاب اسلامی عنوان کرده است.
در یک جمعبندی میتوان گفت که این کتاب قصد بیان نقشهای مهم فرهنگی از سوی نهاد روحانیت را دارد که در دو تحول بنیادین(انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی) حضور فعال داشته است و نقطه محوری آن، بیان ابزارهای ارتباطی با مردم، که از آن به ابزارهای جامعهپذیری سیاسی تعبیر شده، بوده است.
هرچند میتوان تفاوتها و محدودیتهایی را در این ابزارها در ادوار مختلف مشاهده کرد؛ اما تأثیر روحانیت کاملاً مشاهده میشود.
لازم به ذکر است که در پایان این کتاب، تصاویری از اسنادی مربوط به دوران پهلوی ضمیمه شده است که بر شماری از آنها مُهر محرمانه و خیلی محرمانه حک شده است./825/603/م