vasael.ir

کد خبر: ۴۳۶۳
تاریخ انتشار: ۱۷ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۸:۴۴ - 05 February 2017
خلاصه مقاله­ ای ارائه می­ شود

تأملی بر رویکردهای حمایت از میراث فرهنگی از منظر فقه حکومتی

پایگاه اطلاع رسانی وسائل- می­توان مهم­ترین مصادیق مربوط به میراث فرهنگی در فقه را در پرتو موضوعاتی همچون گنج، انفال، مشترکات عمومی، احکام و قواعد کلّی لاضرر و تسلیط و نحوه­ی بهره­برداری از زمین و مسائلی نظیر آن دانست.

مقدمه

اصطلاحی تحت عنوان «میراث فرهنگی» در شرع و متون فقهی سابقه ندارد و به گونه­ای مشخّص و تحت عنوانی جداگانه به آن پرداخته نشده است. درواقع میراث فرهنگی مفهومی عرفی است که در جامعه فعلی رواج یافته است.

میراث فرهنگی به لحاظ مفهومی، شامل آثار باقیمانده از گذشتگان است که نشانگر حرکت انسان در طول تاریخ می­باشد و با شناسایی آن، زمینه شناخت هویت و خط فرهنگی او میسّر می­شود و از این طریق زمینه­های عبرت برای انسان فراهم می­آید. «میراث فرهنگی» به لحاظ توجّه به برخی از مصادیق آن، در آموزه­های دینی ما، همواره به عنوان منبعی جهت مطالعه آثار گذشتگان و عبرت­آموزی بوده است.

 

جایگاه میراث فرهنگی در اسلام

آیات و روایات متعدّدی را می­توان یافت که در آنها، توجّه به میراث فرهنگی تأکید شده است. در آیه 40 سوره حج آمده است که: «و اگر خدا بعضی از مردم را با بعضی دیگر دفع نمی­کرد، صومعه­ها، کلیساها، کنیسه­ها، و مساجدی که نام خدا در آنها بسیار برده می­شود، سخت ویران می­شدند.» همچنین در آیه 111 سوره یوسف آمده است که «به راستی در داستان ایشان، عبرتی است برای خردمندان.» «خدا می­خواهد شما را به سنّت­هایی که در امّت­های قبل از شما جریان داشته، هدایت کند.» همچنین در آیه 11 سوره انعام اشاره شده است که: «پس در زمین بگردید و عاقبت تکذیب­کنندگان را ببینید که چگونه بوده است.»

می­توان مهم­ترین مصادیق مربوط به میراث فرهنگی در فقه را در پرتو موضوعاتی همچون گنج، انفال، مشترکات عمومی، احکام و قواعد کلّی لاضرر و تسلیط و نحوه­ی بهره­برداری از زمین و مسائلی نظیر آن دانست.

 

رویکردهای رایج فقهی به میراث فرهنگی

      1- رویکردهای اولیه و سنتی:

در این رویکرد کلیه میراث فرهنگی، نه­تنها مستلزم حمایت نبوده بلکه باید تخریب نیز شوند. مهم­ترین مبانی استدلالی رویکردهای سنّتی تفسیر موسّع موارد ذیل در استنباط حکم شرعی میراث­های فرهنگی است:

الف) ترویج فساد و خرافات: بر اساس این توجیه، برخی از آثار تاریخی ممکن است منجر به تزلزل ایمان افراد و شخصیت انسانی و قوای فکری افراد جامعه شوند و از این رو بایستی تخریب گردند.

ب) لاضرر: به موجب این قاعده، هر شیئی که ضرر داشته باشد، حفظ آن واجب نیست و در مقابل، دفع آن عقلاً واجب است. بر اساس این فرض و رویکرد و هرگاه میراث فرهنگی، زیان­آور باشند باید این ضرر به طریق مقتضی دفع گردد.

ج) اشاعه فساد: هر اثر فرهنگی و هنری، که مبنایی برای اشاعه فساد و اخلاق و یا ضعف اخلاقی آنها گردد یا در جامعه منجر به ترویج فساد شود، بایستی فسادشان دفع شود.

د) اشاعه باطل: نهی از مشغول بودن مؤمنین به لهو و لعب دنیا، مقوّم این استدلال گشته است.

ه) قاعده تسلیط: بر این اساس، هرگاه شخصی در مایملک خود، اموالی داشته باشد که تحت عنوان و مصادیق میراث فرهنگی درآید (مانند گنج)، احترام به مالکیت خصوصی چنین شخصی ضروری است و دولت نمی­تواند به این استناد که مال مزبور اعم از منقول و یا غیر منقول، جزء میراث فرهنگی است از مالکیت شخص خارج نماید.

 

     2- رویکردهای حمایتگر:

 علی­رغم وجود رویکردهای سنتی، نهادها و استدلال­هایی در دین اسلام و در برخی از آراء و نظریات فقهی وجود دارند که تفسیر آنها منجر به حمایت از میراث فرهنگی می­شود.

الف) احکام ثانویه و فقه حکومتی: توجه به مقتضیات زمان و مکان و نقش جایگاه دولت اسلامی و علی­الخصوص جایگاه شورای نگهبان در نظارت شرعی بر قوانین، می­تواند مبنایی برای تحوّل در بحث میراث فرهنگی قرار گیرد. فقه حکومتی وصفی فراگیر برای تمامی بخش­های فقه عبادی، اجتماعی و فردی است که بر برداشت و تلقّی خاص از دین و شریعت استوار است و با نشانه­هایی از این قبیل شناخته می­شود. نصوص مورد استناد در فتواهای سنتی و مرتبط با میراث فرهنگی به­هیچ وجه پاسخگوی پرسش­های عصر ما نیستند.

ب) مصلحت و منفعت عمومی: کاربرد مصلحت در فقه به­ویژه در فقه امامیه متعّدد است. در روایات گوناگون از پیامبر (ص)، موارد بسیاری را می­توان سراغ گرفت که در آن­ها مصلحت برای نیازها و مقتضیات زمان به کار رفته است. مصالح عمومی ایجاب می­نماید که ما از آثار تاریخی حمایت نماییم. بسیاری از آثار فرهنگی دارای منافع اقتصادی بوده و ارزش­های متعدّد مذهبی، تاریخی و اجتماعی دارند. عدم حفاظت از این آثار، خسارات جبران­ناپذیری به منافع و مصالح عمومی وارد می­آورد.

ج) لاضرر: بنابراین مطابق این قاعده، وارد آوردن هر قسم خسارت و زیان به میراث­های فرهنگی که دارای ارزش­های متعدّد اقتصادی، اجتماعی، زیباشناسانه و مذهبی هستند ممنوع است. لذا نپذیرفتن این مسئله ممکن است موجب زیان و ضرر به جامعه و اقتصاد کشور شده و زیان معنوی و اقتصادی و فرهنگی جوامع را به دنبال آورد.

د) ممنوعیت اتلاف: در شرع مقدّس، اتلاف مجاز نیست و مطابق این قاعده هرکس مال دیگری را تلف کند، ضامن است. لذا آن دسته از میراث فرهنگی که مالیت داشته باشد، مشمول این قاعده می­شود و هر قسم تعدّی و تفریط نسبت به آنها پذیرفته نیست.

ه) عمران و احیاء: از مجموع منابع فقهی استنباط می­شود که احیای اراضی و احیای هرآنچه در آن است از ثروت­ها و اموال، واجب کفایی برای همه مردم است و برای دولت اسلامی نیز واجب عینی است.

 

نتیجه­ گیری

حفاظت از میراث فرهنگی در کشورهای اسلامی بستگی مستقیمی به نوع سیستم فقهی و حقوقی این کشورها و آشتی و همگرایی میان رویکردهای فقهی با رویکردها و سیاست­های حقوقی در زمینه میراث فرهنگی دارد. به عنوان نتیجه باید گفت که رویکردهای فقهی در زمینه حفاظت از میراث­های فرهنگی چه به لحاظ موضوعات جدید مطروحه، و چه به لحاظ محتوای احکام نیازمند تحوّل است. بنابراین حمایت نظریه­های فقهی و همسویی آنها با قوانین که دارای منافع و مصالح عام هستند ضروری است.

قابل ذکر است این مقاله در مجله فقه و حقوق دانشگاه تبریز دوره6، شماره 10، مربوط به بهار و تابستان 1394، در 17 صفحه به چاپ رسیده است. که اصل فایل این مقاله را نیز در ادامه دی اختیار قرار می دهیم. 

 

 

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۲۴ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۲۷:۱۱
طلوع افتاب
۰۶:۰۴:۴۳
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۲۲
غروب آفتاب
۲۰:۰۱:۱۶
اذان مغرب
۲۰:۱۹:۵۲