vasael.ir

کد خبر: ۴۳۳۷
تاریخ انتشار: ۱۳ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۶:۲۶ - 01 February 2017
درهفدهمین و هیجدهمین جلسه درس گفتار فقه بیمه حجت الاسلام ملکی ابرده مطرح شد:

اداره بیمه ایجاد امنیت را به عنوان یک تعهد می پذیرد

پایگاه اطلاع رسانی وسائل _ حجت الاسلام ملکی ابرده در هفدهمین وهیجدهمین جلسه گفتار فقه بیمه در ادامه ی بیان اشکالات بیمه به تبیین عدم شباهت تامین به بیع کالی اشاره کرد.

به گزارش سرویس اقتصاد پایگاه اطلاع رسانی فقه حکومتی وسائل حجت الاسلام محسن ملکی ابرده در هفدهمین و هیجدهمین جلسه درس گفتار فقه بیمه که در تاریخ 22و23 آذرماه 1395 در دفترشان برگزار شد ضمن رد منافات بیمه با توکل گفت: کسانی که می خواهند مخالفت کنند با یک جریانی وقتی دلیل واضح ندارند به عنوان مکابره وارد صحنه می شوند و این هم از سلفیه است.
 وی در ادامه افزود: بیمه در امان قرار دادن را قرار می دهند ولی نه به این معنا که در عالم خارج اتفاق نیافتد بلکه به خاطر جنبه روحی است.
این استاد درس خارج حوزه علمیه مشهد ضمن رد اشکال هشتم گفت: در عقد تامین کالی به کالی وجود ندارد صغری باطل است زیرا در بیمه و تامین طالب تامین آن چه واجب است می دهد اداره بیمه هم ایجاد امنیت را به عنوان یک تعهد می پذیرد.


تقریر در ادامه این درس آمده است:

اشکال هفتم:
بیمه با مسائل اعتقادی سازگار نیست. بر اساس اعتقاد سلیم این است که لا موثر فی الوجود الا الله بیمه با این اعتقاد سازگار نیست زیرا روحیه توکل را از انسان می گیرد این که ترسش را با پول معالجه می کند این توجه به غیر خدا دارد که ناهمانگ با تفویض امر الی الله می باشد.هر پدیده ای که با توکل انسان بر خدا مزاحمت کند غیر مشروع است.
اصل برهان: التامین مناف مع التوکل و کل ما مناف مع توکل باطل فالتامین باطل.
جواب:
اولا: کسانی که می خواهند مخالفت کنند با یک جریانی وقتی دلیل واضح ندارند به عنوان مکابره وارد صحنه می شوند و این هم از سلفیه است.
ثانیا: در قرآن آیه 71 و 102 از سوره نساء :یَأَیهُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ خُذُواْ حِذْرَکُمْ فَانفِرُواْ ثُبَاتٍ أَوِ انفِرُواْ جَمِیعًا1
وَ إِذَا کُنتَ فِیهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلَوةَ فَلْتَقُمْ طَائفَةٌ مِّنهُْم مَّعَکَ وَ لْیَأْخُذُواْ أَسْلِحَتهَمْ…2
یا در روایت این طور آمده:
جَاءَ رَجُلٌ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ أُرْسِلُ نَاقَتِی وَ أَتَوَکَّلُ‏ أَوْ أَعْقِلُهَا وَ أَتَوَکَّلُ قَالَ اعْقِلْهَا وَ تَوَکَّلْ.2
چنان که در این آیات و روایات می بینیم مواردی ذکر شده که خود خداوند یا پیامبر در ظاهر دستور می دهند که افراد کارهایی را انجام دهند که شاید از جهت مستشکل به نظر برسد که با توکل ناسازگار است و حال که این طور نیست چون مستشکل مفهوم توکل را به خوبی دریافت نکرده است او تصور کرده که توکل یعنی این که هیچ توجهی به اسباب نداشته باشی و حال آن که از این آیات و روایت معلوم می شود که این طور نیست.
شرکت های بیمه در قرار دادها هیچ گاه متعهد نمی شوند که برای بیمه گذار اتفاقی نیافتد که بگویید رفتید به شرکت بیمه توکل کردید که اتفاقی برای شما نیافتد. بلکه شرکت های بیمه اگر بدانند که اتفاق بیش از حد است بیمه طرف مقابل را نمی کنند مثل ژاپن که تا این اواخر در بحث زلزله متهد نمی شدند که البته در این اواخر به یک طور خاص بحث زلزله را هم جزء بیمه قرار داده اند.
بیمه در امان قرار دادن را قرار می دهند ولی نه به این معنا که در عالم خارج اتفاق نیافتد بلکه به خاطر جنبه روحی است.
اشکال هشتم:
 تامین عبارت است از بیع کالی به کالی و بیع کالی به کالی باطل فالتامین باطل.
کالی که به معنای مراقب است کالی به کالی یعنی بیعی که در آن مراقبت زیاد است که بحث بیع دین به دین است در دو طرف بیع هیچ چیز نیست نه ثمن است و نه مثمن.
بایع و مشتری مراقب هستند که آیا ثمن و مثمن داده می شود یا خیر؟
کبرای مصداق روایت مشهوری از پیامبر است:  عَنْهُ ص أَنَّهُ نَهَى عَنِ الْکَالِئِ بِالْکَالِئِ3
اولا این روایت از جهت سندی ضعیف است محمد بن ادریس شافعی و احمد بن حنبل گفته اند که موسی بن عبیده ربظی در سند این روایت موجود است و آن غیر موثق است این مضمون با همین شکل کالی بکالی محل نزول و ورودش منابع اهل سنت است اما با یک بیان دیگر در منابع ما هست.
مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ مِهْزَمٍ عَنْ طَلْحَةَ بْنِ یَزِیدَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَا یُبَاعُ الدَّیْنُ بِالدَّیْنِ.4
ثانیا در عقد تامین کالی به کالی وجود ندارد صغری باطل است زیرا در بیمه و تامین طالب تامین آن چه واجب است می دهد اداره بیمه هم ایجاد امنیت را به عنوان یک تعهد می پذیرد.
ثالثا: در باب عقود قبض و اقباض بالفعل لازم نیست فقط در بیع صرف که طلا و نقره است گفته اند که قبض و اقباض لازم است.
رابعا: متبایعین می توانند وقت مشخص کنند برای تسلیم عوضین لذا در قانون مدنی هم در ماده 341 آمده که بیع ممکن است مطلق یا مشروط باشد و می توانند برای ثمن یا مثمن زمانی مشخص کنند. نتیجه این شد که این بیع کالی به کالی مخصوص دین است که در روایات هم آمده لا یبایع الدین بالدین این را در غیر مورد دین نباید آورد. و تفسیر اهل بیت برای کلام پیامبر همان بیع دین به دین است.

پی نوشت:
1-نساء آیه 71و102
2-مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، النص، ص: 320
3- دعائم الإسلام، ج‏2، ص: 33.
4- الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏5، ص: 100.
323/907/ع

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۲۴ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۲۷:۱۱
طلوع افتاب
۰۶:۰۴:۴۳
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۲۲
غروب آفتاب
۲۰:۰۱:۱۶
اذان مغرب
۲۰:۱۹:۵۲