vasael.ir

کد خبر: ۴۳۲۴
تاریخ انتشار: ۱۲ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۵:۴۳ - 31 January 2017
اقامه حکومت در عصر غیبت؛ آیت الله علم الهدی/ جلسه 23

هر حکومتی غیر حاکمیت الله ناحق و طاغوت است

پایگاه اطلاع رسانی وسائل- آیت الله علم الهدی با اشاره به آیه 5 سوره مبارکه توبه گفت: جمع مُحلّی به «ال» مفید عموم است پس آیه تمام افراد و انواع مشرکان از جمله شرک خفی که ادعای مسلمان بودن دارند و در ظاهر مسلمان اند، مانند معاویه و حتی محمدرضا پهلوی که ادعای شیعه بودن دارند را شامل می شود؛ زیرا هر حکومتی غیر حاکمیت الله ناحق و طاغوت است و آنها حق خدا را از آنِ خود دانسته و خودشان را در حکومت، شریک الله قرار داده اند.

به گزارش سرویس مبانی پایگاه اطلاع رسانی وسائل، آیت الله سید احمد علم الهدی، عضو خبرگان رهبری و امام جمعه شهر مقدس مشهد در حالی بیست و سومین جلسه درس خارج فقه الحکومه خود را در شانزدهم آبانماه سال 94 در مدرسه سلیمانیه مشهد برگزار کرد که در ادامه بررسی «جواز اقامه الحکم فی عصر الغیبه»، به دلایل نقلی جواز قیام و تشکیل حکومت در عصر غیبت اشاره کرد.

 

خلاصه درس گذشته

عضو خبرگان رهبری به ادله مخالفین قیام جهت تشکیل حکومت اشاره کرد و گفت: 1.سیره­ ائمه بر عدم قیام پس از عاشورا 2.تأیید نکردن قیام­ ها توسط ائمه 3.روایاتی که بیانگر عدم امکان انتصار تا قبل از ظهور امام زمان است، از ادله مخالفین قیام برای حکومت است.

آیت الله علم الهدی به شبهه سیره اینگونه پاسخ داد: بر خلاف ادعای پیش گفته، قیام زید مأذون از جانب امام صادق بود و اگر کسی در جهت دعوت به معصوم و البته با اذن او قیام کند قیامش بر حق است. در حالی که اگر غیر ماذون از جانب معصوم باشد محکوم به طاغوتی بودن، ضلالت و گمراهی است.

عضو خبرگان رهبری در ادامه به تعلیل عدم اقدام ائمه به قیام و تایید نکردن قیام­ها اشاره کرد و اذعان داشت: نداشتن ناصر و فقدان یار دلیل منع بوده است نه عدم امکان انتصار؛ لذا وقتی ائمه مورد اعتراض قرار می گرفتند، عدم دسترسی به پیروزی را دلیل نمی آوردند بلکه می­ گفتند ناصر و یاوری وجود ندارد تا ما حرکت و قیام کنیم.

وی در پاسخ کسانی که تشکیل حکومت در عصر غیبت را مجرای برائت می دانند گفت: شک در اینجا آن گونه که ادعا کرده­ اند شک در اصل تکلیف نیست بلکه شک در بقای تکلیف است. اصل تکلیف از صدر اسلام به دلایل عقلی مثل ضرورت حکومت و ادله نقلی مثل حفظ بیاض اسلام، اقامه­ حدود الهی، دفاع از دین و قیام برای کمک به دین ثابت و واجب بوده است. پس ما نحن فیه مجرای استصحاب است، نه برائت.

 

خلاصه درس امروز

آیت الله علم الهدی پس از دلیل عقلی ضرورت تشکیل حکومت اسلامی در عصر غیبت به ادله نقلی در این باب اشاره کرد و گفت: قبل از پرداختن به آیات، توجه به این نکته ضروری است که استدلال ما به آیات قرآن به نحو استظهار است و نه تفسیر آن؛ زیرا تفسیر قرآن به معنای کشف القناع و پرده­ برداری از ظاهر آیه در حوزه­ اختیارات معصوم است و آنچه در اصول فقه در مورد حجیت کتاب بیان می ­شود حجیت ظواهر قرآن است.

وی در ادامه به آیه 5 سوره توبه اشاره و تصریح کرد: از آن رو که جمع مُحلّی به "ال" مفید عموم است می ­توان گفت آیه تمام افراد و انواع مشرکان از جمله شرک خفی که ادعای مسلمان بودن دارند و در ظاهر مسلمان­اند مانند معاویه، یزید، بنی امیه، بنی عباس و حتی در دوران معاصر محمدرضا پهلوی که ادعای شیعه بودن دارد، را شامل می­ شود؛ زیرا هر حکومتی غیر حاکمیت الله ناحق و طاغوت است و کسانی که ادعای حکومت دارند مانند معاویه و پهلوی گویا حق خدا را از آنِ خود دانسته و خودشان را در حکومت شریک الله قرار داده ­اند.

عضو خبرگان رهبری در پایان به آیه 95 سوره نساء نیز اشاره کرد و گفت: از آن رو که جمله «وَ کُلاًّ وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَى» همه‌ مجاهدان را شامل است می­ توان گفت اگر کسی در زمان غیبت در مقام برخورد با طاغوت و حفظ دین از سقوط به جهاد اقدام کند از جمله افرادی است که قرآن او را به پاداش نیک وعده داده است. مانند امام (ره) که در مقابل کاپیتولاسیون و اصل استکبار انقلاب کردند. نتیجه گرفته می شود که قیام برای تشکیل حکومت در عصر غیبت جایز است.

 

بسم الله الرّحمن الرّحیم

 

1. مقدمه

پس از تبیین مسأله‌ جواز قیام و تشکیل حکومت در زمان غیبت بر اساس دلیل عقل و طرح و رد شبهاتی که مربوط به دلیل عقل بود، از این به بعد موضوع مورد بحث با عنایت به دلایل نقلی بررسی می­ شود. در مقام استدلال به دلایل نقلی برای اثبات جواز قیام و تشکیل حکومت در زمان غیبت نخست به آیات قرآن و پس از آن به اخبار و روایات مراجعه می­ کنیم.

قبل از پرداختن به آیات توجه به این نکته ضروری است که  استدلال ما به آیات قرآن به نحو استظهار از آیه است و نه تفسیر آن. چه تفسیر قرآن به معنای کشف القناع و پرده­برداری از ظاهر آیه در حوزه­ی اختیارات معصوم است. آنچه در اصول فقه نیز در مورد حجیت کتاب بیان می­ شود حجیت ظواهر قرآن است. البته ظواهر قرآن تا جایی حجت است که روایت صحیحی بر خلاف ظاهر آیه وارد نشده و تفسیر خاصی برای آن ارائه نکرده باشد. بنابراین اگر روایت صحیحی بر خلاف ظاهر آیه وارد شده، استظهار صحیح نیست و حجیت استدلال به ظاهر از بین می­ رود. یکی از تفاوت­های جدی اصولیان با اخباریان در همین است که اخباری ظواهر کتاب را حجت نمی­ داند و به آیاتی که درباره­ آن روایتی از معصوم نرسیده است استدلال نمی­ کند. اما اصولی ظاهر کتاب را حجت می­ داند و مادامی که روایت خاص وجود ندارد به ظاهر تمسک می­ کند.

 

2. دلایل نقلی جواز قیام و تشکیل حکومت در زمان غیبت

اول. کتاب 

آیات مورد استناد از قرآن در بحث جواز قیام در عصر غیبت مطلقات مربوط به جهاد است که یک به یک مورد بررسی قرار می ­گیرد:

یک.

 « فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِکِینَ حَیْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَ خُذُوهُمْ وَ احْصُرُوهُمْ وَ اقْعُدُوا لَهُمْ کُلَّ مَرْصَدٍ فَإِنْ تَابُوا وَ أَقَامُوا الصَّلاَةَ وَ آتَوُا الزَّکَاةَ فَخَلُّوا سَبِیلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ ».[1]

 

بررسی عبارات و قیود آیه

أ. « فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ »

صدر آیه که با عبارت « فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ » شروع می­ شود نشان می­دهد امر به قتال با مشرکان مربوط به غیر ماه­های حرام است. لذا حکم آیه از نظر زمانی، ماه­های حرام را شامل نمی­ شود.

ب. « فَاقْتُلُوا الْمُشْرِکِینَ »

بر اساس این قسمت از آیه طرف قتال مشرکان­اند. لذا آیه جواز قتال با اهل کتاب و یا طواغیت غیر مشرک را بیان نمی­کند. بنابراین برای جواز قیام و تشکیل حکومت در صورتی که طرف مقابل اهل کتاب باشد نمی­توان به ظاهر آیه استدلال کرد.

 

سخنی درباره­ جنگ­های پیامبر

 تمام برخوردها و جنگ­های پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم تا قبل از جنگ خیبر با بت­ پرستان و مشرکان بوده و آیه­ مورد اشاره نیز به قتال با مشرکان و بت‌پرستان مربوط است. البته پیامبر قبل از خیبر با یهودیان بنی‌نظیر، بنی قینقاع و بنی قریظه برخورد کردند لیکن به صورت جنگ مستقیم با آنان نبود. علت اصلی برخورد پیامبر با این قبایل خیانت آن­ها و نقض پیمانی بود که پیامبر پس از ورود به مدینه با مردم شهر برقرار کردند و به مثابه قبول رهبری اجتماعی پیامبر از ناحیه­ی ساکنان مدینه بود. یهودیان گرچه به پیامبر ایمان نیاوردند اما بر اساس این پیمان 18 ماده­ای, ریاست ایشان بر شهر را پذیرفتند. پس از جنگ احد در قضیه‌ حمراء الاسد که مشرکان به طرف مکه فرار کردند، ابوسفیان با رئیس قبیله‌ی بنی‌نظیر ملاقات و نقشه­ قتل پیامبر را طراحی کرد. پس از افشا شدن توطئه­ یهودیان، پیامبر ایشان را موظف کردند هرچه اموال و دارایی دارند جز به مقدار یک بار در مدینه بگذارند و شهر را ترک کنند. تفصیل این جریان در آیات اول سوره‌ی حشر بیان شده است. در هر حال این برخورد پیامبر جنبه­ جنگ رسمی نداشت. چنانکه اشاره شد نخستین جنگ پیامبر با یهودیان در خیبر رخ داد. 

ج. « فَاقْتُلُوا الْمُشْرِکِینَ حَیْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ »

ممکن است با توجه به تعبیر « فَاقْتُلُوا الْمُشْرِکِینَ حَیْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ » گفته شود آیه به مشرکان زمان پیامبر مربوط است و در مورد قتال با اهل شرک در سایر زمان­ها قابل استناد نیست.

بر اساس دو قید اخیر استظهار از آیه برای اثبات جواز قیام و تشکیل حکومت در زمان غیبت منوط به این است که مراد از مشرکان، تمام افراد مشرک چه در زمان پیامبر و چه در زمان­های بعد باشد. دیگر این که منظور از شرک انواع مراتب شرک از جمله شرک خفی باشد. چه بخشی از افرادی که در جریان قیام برای تشکیل حکومت در طرف مقابل قرار دارند کسانی ­اند که ادعای مسلمان بودن دارند و در ظاهر مسلمان­اند. مانند معاویه، یزید، بنی امیه، بنی عباس و ... . حتی در دوران معاصر محمدرضا پهلوی ادعای شیعه بودن داشت. اما چون این افراد در مقابل حاکمیت الله قد علم کرده و ادعای حکومت دارند در حقیقت خودشان را شریک خدا قرار داده و مصداق کامل مشرک به شرک خفی هستند. به بیان دیگر چون هر حکومتی غیر حاکمیت الله ناحق و طاغوت است کسانی که ادعای حکومت دارند گویا حق خدا را از آن خود دانسته و خودشان را در حکومت شریک الله قرار داده­اند.

د. « فَإِنْ تَابُوا وَ أَقَامُوا الصَّلاَةَ وَ آتَوُا الزَّکَاةَ فَخَلُّوا سَبِیلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ »

بر اساس این عبارت ذیل آیه, زمان رهاسازی مشرکان و دست کشیدن مسلمانان از جنگ با آنان هنگام تمکین ایشان از تعالیم اسلام و مسلمان شدنشان است.

 

چگونگی استدلال به آیه

از آن رو که جمع مُحلّی به "ال" مفید عموم است می­ توان گفت آیه تمام افراد و انواع مشرکان را شامل می­ شود. از سوی دیگر  اگرچه آیه در مورد مشرکان مدینه وارد شده اما مورد مخصص نیست و چون آیه عام است شامل تمام طواغیت می­ شود. در این میان تعبیر « حیث وجدتموهم » نه تنها اختصاص آیه به مشرکان زمان پیامبر را بیان نمی ­کند که اطلاق زمانی و مکانی دارد و تمام مشرکان در هر زمان و مکانی را در بر می­ گیرد. بر اساس همین تعبیر پیشگفته به علاوه­ عبارت « وأقعدوا لهم کل مرصد » نیز می­ توان گفت مبارزه با مشرکان محدود به جبهه­ جنگ و جهاد ابتدایی نیست بلکه باید علی الدوام در کمین مشرکان بود و آنان را زیر نظر داشت و در صورت فراهم بودن شرایط به قتال با آنان پرداخت. 

بنابراین آیه­ مورد اشاره لزوم مقابله و قتال با طاغوتی که در برابر حاکمیت الله برای خود حکومت برقرار کرده و به این صورت در گروه مشرکان به شرک خفی درآمده است را در تمام ازمنه و امکنه از جمله عصر غیبت بیان می­ کند. البته در مورد جواز جهاد ابتدایی در عصر غیبت در آینده بحث می­ کنیم.

یادآوری: چنانکه در ابتدای بحث گذشت تفسیر به مثابه کشف القناع و مراد حقیقی آیه را فقط خدا و معصومان می­ دانند. لیکن آنچه بیان می­ شود بهره­ برداری از ظاهر الفاظ است و استظهار بر اساس قواعد زبان شناسی عرب و علم ادبیات برای ما حجت است.

 

اشکال به استدلال

استدلال پیشگفته یک تالی فاسد دارد و آن این که لازمِ گسترش و توسعه­ معنای لفظ مشرکین به تمام مراتب شرک تا جایی که شرک خفی را نیز شامل شود این است که به حکم آیه جنگ و نبرد با برخی مؤمنان جایز باشد. چه بر اساس آیات قرآن گروهی از مؤمنان دچار شرک خفی­اند. اگر گفته شود که اهل ایمان از تحت این عام خارج­اند, تخصیص اکثر است و تخصیص اکثر مستهجن است.

اشکال دوم این است که شرک در آیه ظهور در شرک جلی دارد و نه شرک خفی. لذا آیه نمی­ تواند جواز قیام برای تشکیل حکومت در برابر کسانی که دچار شرک خفی­ اند را ثابت کند.

 

پاسخ اشکال

نخست اینکه مادامی که دلیلی بر محفوظ بودن خون و مال فردی که صرفاً شهادتین را گفته وجود ندارد ظهور به حال خودش باقی است و تمام انواع و اقسام و مراتب شرک در همه­ی زمان­ها و مکان­ها را شامل می­شود. البته ما می­پذیریم که در اینجا استغراق، استغراق افرادی است. لیکن استغراق انواعی از دل استغراق افرادی بیرون می­آید.

دوم اینکه شرک مقرون به ایمان صحیح نیست و چنین ایمانی، ایمان نیست. در روایات آمده است که انسان، هنگام ارتکاب گناه و معصیت مؤمن نیست: «لا یزنی الزانیُ حینَ یزنی و هو مؤمنٌ و لا یسرقُ السارقُ حینَ یسرقُ و هو مؤمنٌ». [2]یعنی همین مقدار که فرد بنده خدا بودنش را فراموش می­کند و به گناه و معصیت روی می­ آورد موجب می­شود از دایره­ ایمان خارج شود. بنابراین می­ توان گفت ایمان و شرک با یکدیگر قابل اجتماع نیستند.

بر فرض وجود دلیل خاص برای تخصیص آیه، سبب نمی­ شود از عموم آیه در بقیه­ موارد دست برداریم و در مورد قیام برای تشکیل حکومت نیز به آیه استدلال نکنیم. تخصیص آیه به خاطر برخی مشرکانی که به دلیل خاص از تحت قتال خارج شده اند به تخصیص حکم عمومیت قتال حتی در عصر غیبت ربطی ندارد.

دیگر این که واژه­ شرک حقیقت شرعیه ندارد و معنای شرعی شرک و مشرک در قرآن تبیین نشده است. لذا و با توجه به الف و لام استغراق, «المشرکین» انواع شرک را در بر می­ گیرد. از سوی دیگر طبق روایات، طاغوت مصداق شرک است و هر کس خصوصیتی از حقوق اختصاصی خدا را به خودش نسبت دهد مشرک خواهد بود.

البته در آینده به برخی اشکالات مربوط به این آیات پاسخ خواهیم داد.

 

دو.

 «لاَ یَسْتَوِی الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ غَیْرُ أُولِی الضَّرَرِ وَ الْمُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِینَ بِأَمْوَالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِینَ دَرَجَةً وَ کُلاًّ وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَى وَ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِینَ عَلَى الْقَاعِدِینَ أَجْراً عَظِیماً».[3]

کیفیت استدلال به آیه:

أولاً از عنوان المجاهدون که آیه در تعریف ایشان است عمومیت استفاده می­شود: «الْمُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِینَ بِأَمْوَالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِینَ دَرَجَةً».

ثانیاً تعبیر «وَ کُلاًّ وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَى» بیان می­ کند که هر کس در راه خدا جهاد کند به پاداش نیک وعده داده شده است. بنا بر این که برای جهاد در راه خدا پاداش حسن مقرر شده معلوم می­شود جهاد امری جایز است. از آن رو که جمله «وَ کُلاًّ وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَى» همه‌ی مجاهدان را شامل است می­ توان گفت اگر کسی در زمان غیبت در مقام با برخورد با طاغوت و حفظ دین از سقوط به جهاد اقدام کند از جمله افرادی است که قرآن او را به پاداش نیک وعده داده است. مانند امام (رحمة الله علیه) که در مقابل کاپیتولاسیون و اصل استکبار انقلاب کردند. پس هر جهاد و هر مجاهدی که با مخرب اسلام و برپاکننده­ی کفر بجنگد موعود حسنی خواهد شد. چون نمی توان گفت خداوند برای چیزی که نامشروع است وعده‌ی حسنی داده، نتیجه گرفته می شود که قیام برای تشکیل حکومت در عصر غیبت جایز است.

نکته‌ی سومی که از آیه استفاده می­ شود این است که آیه فرموده قاعد با مجاهد به شرطی که غیر اولی الضرر باشد مساوی نیست: «لاَ یَسْتَوِی الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ غَیْرُ أُولِی الضَّرَرِ وَ الْمُجَاهِدُونَ». بنا بر مفهوم وصف می­توان گفت اگر مومن قاعد اولی الضرر بود می­توان با خود او جنگ کرد. چنانچه گفته شود مفهوم وصف حجت نیست می­ گوییم حداقل به عنوان موید مدعا و نه دلیل آن می­ توان به آیه توجه کرد./102/229/


[1] . سوره توبه, آیه 5.

[2] . الکافی, ج2, ص31. شخص زانی هنگامی که زنا می‌کند، مؤمن نیست و دزد هنگامی که دزدی می‌کند مؤمن نیست.

[3]. سوره  نسا, آیه 95. 

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۱۸ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۳۴:۲۱
طلوع افتاب
۰۶:۰۹:۴۷
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۳۲
غروب آفتاب
۱۹:۵۶:۳۳
اذان مغرب
۲۰:۱۴:۵۲