به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی وسائل، آیت الله مقتدایی، در جلسه دوازدهم درس خارج ولایت فقیه که روز چهار شنبه 31 شهریور ماه سال 95 در مدرسه مبارکه دارالشفاء برگزار گردید به بررسی آیات ولایت و تبارشناسی ماجرای غدیرخم پرداخت و گفت: سه آیه مهم در قرآن داریم که به صراحت سخن از ماجرای غدیرخم و نصب حضرت علی علیه السلام دارد و غیر از این موارد آیات زیادی در شأن حضرت وجود دارد که جهت اثبات ولایت بدان تمسک می جوییم.
این استاد حوزه در ادامه به بررسی و تفسیر آیات پرداخت و گفت: پیامبر گرامی اسلام در بیابانهای گرم مردم را نگاه داشتند و جبرئیل نازل شد که اگر این را ابلاغ نکنی در واقع دین خویش را ابلاغ نکرده ای و لذا پیامبر خطبهای خواندند و از طرف خداوند متعال، امیرالمومنین علیه السلام را به خلافت منصوب کردند که چندین تن از علما، مورخین و مفسرین بزرگ اهل سنت بدان اشاره داشته اند و در کتب معتبر خود این ماجرا را بیان کرده اند.
وی در پایان گفت: نمونه بارز آیات الهی در ماجرای غدیر در ابتدای سوره مبارکه معارج ذکر شده است که شخصی به نام نعمان بن حرث بعد از این ماجرا از پیامبر تقاضای عذاب داشت و در همان لحظه خداوند عذاب خویش را نازل کرد و همگان این منظره را دیدند.
تقریر
خلاصه ای از مباحث گذشته
اطاعت از پیامبر خدا واجب است اما اطاعتی که در مقام نبوت واجب است ارشادی است و اطاعت از خداوند است و اوامری که پیامبر میفرماید در حقیقت از طرف خداوند بیان شده است. پس نبی یا رسول در مقام نبوت اگر امر کرد اطاعت باید شود ولی این اطاعت ارشادی است و اطاعت مربوط به امر اصلی است و به طور مثال نماز خواندن اطاعت به پیامبر است.
اگر ولایت به پیامبر داده شد و ثابت شد که از طرف خداوند ولیّ بر مردم است، اگر امری در مقام ولایت نمود اطاعت از آن واجب است و امر مولوی است؛ یعنی اوامری که در مقام رساندن پیام خداوند و بیان احکام است، اطاعت از خداوند است، ولی در امور عادی و اداره کشور اوامر مولوی و اطاعت از پیامبر است.
کسانی که در قرآن این ولایت برای آنان بیان شده است باید بررسی شود که بدان می پردازیم.
فرق ولایت داشتن با کارگزار بودن این است که کارگزار لازم نیست ولایت داشته باشد بلکه تکلیف الهی را بیان میکند ولی اگر جانشین شود و بخواهد آن ولایت و زمام امور را به دست گیرد، اطاعتش واجب است.
به فرمایش مرحوم طبرسی، «یَا دَاوُدُ إِنَّا جَعَلْنَاکَ خَلِیفَةً»، یعنی:«صیّرناکَ خلیفةً» که تدبیر امور مردم را از طرف ما به عهده دارد؛ به عبارت روشنتر کارگزار فقط اجازه ابلاغ دارد ولی خلیفه و جانشین، ولایتِ بر اجراء نیز دارد.
خداوند خطاب به حضرت داوود(ع) فرمود ای داوود! ما تو را جانشین خود در زمین قرار دادیم پس علاوه بر ابلاغ دستورات ما از ناحیه ما سرپرستی و تدبیر امور مردم را عهدهدار باش و البته به عدالت حکومت کن و از پیروی شهوات پرهیز کن.
مراد از «کَلِمَات» در آیه «وَ إِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَاماً قَالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِی قَالَ لاَ یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ»، تکالیف مهمی است که خدا به عهده حضرت ابراهیم(ع) گذاشت و ابراهیم(ع) همه را بهطور کامل انجام داد مانند:
1- ذبح حضرت اسماعیل(ع) که در خواب به او گفتند اسماعیل را ذبح کند
2- دستور بردن هاجر و اسماعیل به مکه
3- کسر اصنام
بعد از این همه کلمات و امتحان بود که حضرت ابراهیم علیه السلام مقام امامت پیدا کرد. سِمَت امامت بعد از پیامبر و رسول شدن بود و لذا امامت یعنی همان زمام امور را داشتن و پیشوای قوم بودن و در این مرحله دیگر لازم الاطاعه است.
بررسی آیات ولایت
عید سعید غدیر از اعیاد بزرگ اسلامی است و از آن تعبیر به عیدالله الاکبر و عید ولایت و عید امامت و عید آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم شده است. این عید بزرگ را به همه مسلمانان و همه شیعیان و شما برادران عزیز تبریک عرض میکنیم.
در سه جای قرآن به قضیه خلافت و امامت امیرالمومنین علیه السلام اشاره شده است:
1.یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ/ سوره مبارکه مائده آیه 67
2.الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ/ سوره مبارکه مائده آیه 3
3.سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ/ سوره مبارکه معارج
ما امروز این آیات را به طور اختصار مورد بررسی قرار میدهیم.
آیه اول
تقریبا به اتفاق و اجماع علمای شیعه و کثیری از علمای اهل تسنن این آیه ﴿بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ﴾ را مربوط به روز غدیر میدانند. سال دهم هجرت بود که پیامبر(ص) خبر رحلتشان را هم داده بودند و احکامی از جمله حج باقی مانده بود که قرار گذاشتند به حج بروند و تمام نقاط اعلام شد و بیش از صد و بیست هزار نفر همراه پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم برای تعلیم مناسک حج رفتند و مناسک را تمام کردند. در راه بازگشت به وادی جحفه رسیدند که جبرئیل این آیه را نازل کرد: ﴿بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ﴾
از کلمه «بَلِّغْ» استفاده میشود که قبلا نازل شده بوده ولی به جهاتی پیامبر مطرح نکرده بودند از ذیل آیه که میفرماید: ﴿وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ﴾ نشان میدهد که عدم ابلاغ شاید به جهت خوف از به وجود آمدن اختلاف و لطمه به اسلام نوپا بود.
این محل جحفه هم محلی بود که راههای مختلف از هم جدا میشود و جمعیت از همدیگر متفرق میشوند. لذا در بیابانهای گرم مردم را نگاه داشتند و جبرئیل نازل شد که اگر این را ابلاغ نکنی مانند این است که دین خویش را ابلاغ نکردی و پیامبر خطبهای خواندند و امیرالمومنین(ع) را به خلافت منصوب کردند.
تبارشناسی تاریخ غدیر
چنانچه گفتیم علمای شیعه و تقریبا اکثر علمای اهل تسنن و علمای تاریخ و محدثین و مفسرین آنها نوشتند که آیه شریفه ﴿بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ﴾ راجع به همین قضیه و در همین مکان است.
طبری متوفای 310 در کتابی به نام «التاریخ و السیاسة» این قضیه را نقل کرده است.
1- خطیب بغدادی متوفای 463 در تاریخ بغداد
2- شهرستانی متوفای 548 در ملل و نحل
3- ابن عساکر متوفای 571 در تاریخ شام
4- ابن اثیر متوفای 630 در اسدالغابة
5- ابن ابی الحدید معتزلی متوفای 656 در شرح نهج البلاغه
6- احمد حنبل متوفای 241 در مسند
7- امام شافعی در حدیثش
8- علمای تفسیر مثل قرطبی متوفای 567
9- طبری متوفای 310
10-فخر رازی امام المشککین متوفای 606
11-سیوطی متوفای 911
12-آلوسی متوفای 1270 که برای این اواخر است. همگی گفتند آیه ﴿بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ﴾ در روز غدیر نازل شد.
برای نمونه فخر رازی در تفسیرش جلد12 ص52 ذیل همین آیه میگوید:
«ذکر المفسرون فی سبب نزول الآیة وجوهاً: ... العاشر: نزلت الآیة فی فضل علی بن أبی طالب علیه السلام، و لمّا نزلت هذه الآیة أخذ (رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم) بیده و قال: «من کنت مولاه فعلی مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه»
وقتی این آیه نازل شد پیامبر دست علی را گرفت و گفت :
«من کنت مولاه فهذا علی مولاه...فلقیه عُمَر فقال: هنیئاً لک یا ابن ابی طالب أصبحتَ مولای و مولى کلِّ مؤمن و مؤمنة»
عمر در همان جلسه، حضرت علی علیه السلام را ملاقات کرد و گفت: گوارایت باد! اکنون مولای من و مولای هر مؤمن و مؤمنهای هستی.
آیه دوم
﴿الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ دِینِکُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلاَمَ دِیناً﴾ سوره مائده آیه 3
این آیه نیز بسیار مهم است. این روز چه روزی است؟ و چه حکمی نازل شد؟ که قرآن فرمود: امروز کفار مأیوس شدند که به دین شما لطمه بزنند و دین شما کامل شد و نعمت را بر شما کامل کردیم و دین اسلام را به عنوان دین شما من پسندیدم.
در چنین روزی چهار پیام مهم از ناحیه خداوند رسید. بدیهی است باید روز بسیار مهمی باشد و اتفاق مهمی در این روز افتاده باشد که این چهار پیام محصول آن است .علمای شیعه بالاتفاق و جمع کثیری از علمای عامه قائلند که بعد از نصب حضرت علی علیه السلام به امامت در روز غدیر این آیه نازل شد.
بیان چند نمونه از تفسیر
از جمله در تاریخ دمشق از ابی سعید خدری آمده است: «لما نصب علیا فنادی له بالولایة (قال من کنت مولاه فعلی مولاه) هبط جبرئیل بهذه الآیة»
در تفسیر درّالمنثور که یکی از تفاسیر معتبر اهل تسنن است از ابی هریره آمده است :«و هو یوم ثمانیة عشر من ذی حجة قال من کنت مولاه فهذا علی مولاه فانزل الله الیوم اکملت لکم دینکم»
مراد از یوم که کفار مأیوس شدند همان روز هجدهم ذیحجه است که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» و خداوند آیه ﴿الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ﴾ را نازل فرمود.
این عالم سنی میگوید بعد از اعلان پیامبر، آیه ﴿الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ﴾ نازل شد.
در تاریخ بغداد آمده است: «عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ، قَالَ: مَنْ صَامَ یَوْمَ ثَمَانِ عَشْرَةَ مِنْ ذِی الْحِجَّةِ کُتِبَ لَهُ صِیَامُ سِتِّینَ شَهْرًا، وَهُوَ یَوْمُ غَدِیرِ خُمٍّ لَمَّا أَخَذَ النَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ بِیَدِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ، فَقَالَ: «أَلَسْتُ وَلِیُّ الْمُؤْمِنِینَ؟»، قَالُوا: بَلَى یا رَسُولَ اللَّهِ، قَالَ: «مَنْ کُنْتُ مَولاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلاهُ»، فَقَالَ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ: بَخٍ بَخٍ لَکَ یَابْنَ أَبِی طَالِبٍ أَصْبَحْتَ مَوْلایَ وَمَوْلَى کُلِّ مُسْلِمٍ، فَأَنْزَلَ اللَّهُ: (الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ)
ابتدا میگوید کسی که روز هجدهم ذی حجه روزه بگیرد، ثواب شصت ماه روزه برایش نوشته میشود و بعد در ادامه میگوید: روز هجدهم ذی حجه روز غدیر خم است که وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم دست علی بن ابیطالب علیه السلام را گرفت و در حالی که دست او را در دست داشت، خطاب به مردم گفت: آیا من ولیّ و سرپرست همه مؤمنین هستم؟
همه جواب دادند: یا رسول الله! آری سرپرست همه ما هستی.
پیامبر فرمود: پس هر کس من مولای اویم این علی هم مولای او است.
در این حال عمر بن خطاب گفت: تبریک تبریک؛ ای پسر ابوطالب! از هم اکنون مولای من و مولای همه مؤمنان شدی در این حال آیه شریفه ﴿الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ﴾ نازل شد.
علت یأس کفار
علت یأس هم این است که کفار مایوس شده بودند که اسلام را با جنگ و حیله از بین ببرند و امید بسته بودند که بعد از رحلت رسول الله صلی الله علیه و اله وسلم، اسلام هم تمام میشود و این آیه ثابت کرد که همان کسی که نصب از طرف پیامبر میشود جانشین پیامبر است و تکلیف دین معلوم شد لذا مأیوس شدند.
مرحوم علامه طباطبایی: اینجا که خداوند میفرماید ﴿وَاخْشَوْنِ﴾ تهدید است یعنی از من بترسید و یک خشیت خاص نیز هست؛ یعنی از کفار به خاطر دینتان نترسید بلکه از خشیت من بترسید یعنی اگر در این نصب خلافت خدشهای وارد کردید عذاب میشوید.
مرحوم علامه در ادامه فرمود: «و هم فعلوا و فعل» آنها خدشه وارد کردند و خداوند آنان را گرفتار ظالمان کرد.
بعد از نزول این آیه، پیامبر(ص) دستور دادند که به علی بن ابیطالب(ع) سلام کنید به عنوان «امیرالمؤمنین» تقریبا به عنوان بیعت بر علی سلام کردند و این هم انجام شد و گروه گروه میآمدند بیعت میکردند.
در تاریخ دمشق از بریده اسلمی نقل میکند: «امرنا رسولُ الله ان نسلم علی علیّ و نحن سبعة و انا اصغر منه فیهم ابوبکر و عمر و طلحه و زبیر فقال سلموا بعلی بامرة المؤمنین فسلمنا علیه بذلک و رسول الله بین أظهرنا»
پیامبر به ما که هفت نفر بودیم یعنی من که کوچکتر از همه بودم و ابوبکر و عمر و طلحه و زبیر دستور داد برویم بر علی به عنوان امیر مؤمنان سلام کنیم.
آیه سوم
«سَأَلَ سَائلُ بِعَذَابٍ وَاقِع»/ سوره معارج آیه 1
این قضیه هم همان روز غدیر واقع شد و همه میخواستند بروند یک نفر از سرشناسان به نام نعمان بن حرث سوار شتر شد کنار پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم آمد، نشست و گفت :یا رسول الله! امرتنا ان نشهد ان لا اله الا الله فشهدنا؛ به ما امر کردید که شهادت به یگانگی پروردگار دهیم و قبول کردیم .
وامرتنا بالصلوة والزکوة و الحج فقبلنا؛ و امر به خمس و زکات و صوم و صلاه کردید همه را قبول کردیم .
ثم لم ترض حتی نصبتَ ابنَ عمِّک و قلت من کنت مولاه فهذا علی مولاه؛ حتی اینکه پسر عموی خودت را به گردن ما سوار کردی!
هل هذا شیئ من عندک او امرٌ من عندالله؛ آیا این کار از جانب خداوند است و یا از جانب خودت؟
پیامبر فرمودند: والله الذی لا اله الا هو؛ قسم به خداوندی که خداوندی جز او نیست این امری از طرف خداوند بود و مامور ابلاغ آن بودم.
فولّی و قال مُغِضَباً اللهم ان کان من عندک فامطر علینا حجارة من السماء أو ائتنا بعذاب ألیم؛ در این هنگام نعمان بن حارث با ناراحتی برگشت و گفت خدایا! اگر از طرف توست سنگی از آسمان بفرست و ما را هلاک کن یا عذاب کن!
همین مقدار که سوار مرکبش شد یا هنوز سوار نشده در مقابل همه جمعیت سنگ ریزهای از آسمان آمد و به سرش اصابت کرد و سوراخ کرد و پودر شد و بعد این آیه نازل شد: «سئل سائل بعذاب واقع»: سائلی خودش عذاب خواست و ما هم او را عذاب کردیم./904/926/ر
تقریر: محسن جوادی صدر