vasael.ir

کد خبر: ۴۲۳۶
تاریخ انتشار: ۰۵ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۱:۱۱ - 24 January 2017
فقه الاداره/ استاد قوامی/ جلسه50

شاکله طرح امامت و امارت اسلامیت و جمهوریت است

پایگاه اطلاع رسانی وسائل ـ استاد درس خارج حوزه علمیه قم به نقش مردم در اتحاد امامت و امارت اشاره کرد و گفت: سلسله امامت اعم از امامت امت، جمعه و جماعت بدون مقبولیت و اقتدای مردمی اصلا تحقق ندارد، ولو بدون حضور مردم، مشروعیت امامت، وجود داشته باشد.

به گزارش خبرنگار سرویس جامعه و تمدن اسلامی پایگاه اطلاع رسانی وسائل، حجت‌الاسلام والمسلمین سید صمصام الدین قوامی، استاد درس خارج حوزه علمیه قم و امام جمعه پردیسان در جلسه پنجاه درس خارج فقه‌الاداره به نقش مردم در اتحاد امامت و امارت اشاره کرد و گفت: شالوده این طرح اسلامیت و شاکله آن جمهوریت است؛ «جمهور» به معنای اکثریت است و اکثریت در نظامات رائج جمهوری جهان هیچ وقت چهره عملی به خود نگرفته است.

 

اما جمهوریت در طرح اتحاد امامت و امارت با تأمل در موارد ذیل مشخص می گردد:

1- سلسله امامت اعم از امامت امت، جمعه و جماعت بدون مقبولیت و اقتدای مردمی اصلا تحقق ندارد، ولو بدون حضور مردم، مشروعیت امامت، وجود داشته باشد.

2-  مسجد نهادی مردم نهاد است که توسط مردم حمایت و مدیریت می شود .

3-  هیئت امناء مسجد را مردم انتخاب می کنند و امام مردمی آن را تنفیذ می کند.

4-  محله یار و مسؤول امر به معروف توسط هیئت امناء مردمی رأی اعتماد می گیرند.

5-  شورا یا پارلمان ناحیه مرکب از رؤسای هیئت امناء مساجد محلات است که توسط مردم انتخاب شده‌اند.

6-  پارلمان شهر مرکب از  هیئات رئیسه نواحی شهر است که مردم آن‌ها را بر گزیده‌اند.

7-  پارلمان استان مرکب از هیئت رئیسه شهرها است که برگزیده مردم هستند.

8-  پارلمان کشور مرکب از هیئت رئیسه پارلمان های استانی است که در روندی مردمی اتنخاب شده‌اند.

9-  دولت مورد اعتمـاد پـارلمـان کشوری بـه شکل با واسطه منتخب مردم است و به تنفیذ امـام مردمی می رسد.

10- ارکان قوه قضائیه توسط پارلمان مردمی رأی اعتماد می گیرند و توسط امام امت مردمی و مشروع رأی اعتماد می گیرد.

تذکر : روند فوق در صورت کشوری شدن طرح اتحاد امامت و امارت  عملیاتی می شود.

 

نسبت طرح اتحاد امامت و امارت با ساختار داعش

سؤال: این ایده چقدر به ایده دولت اسلامی اهل سنت(داعش ) که بعد از عدم توفیق القاعده به این جمع بندی رسید که حکومت دینی بدون ساختار متناسب خیلی دوام ندارد  در پیش گرفت و مناطق را به امارات تقسیم و... نمود نزدیک است ؟

جواب:

1-  داعش خلافت اموی را  احیا می کند و این طرح امامت علوی را و تفاوت این دو واضح است؛ مبانی مشروعیت داعشیسم  بامبانی مشروعیت  امامت متفاوت است؛ عصمت امام و عدالت عصمت گونه فقیه جایگزین  او یکی از تفاوت ها است.

2-  داعش مسجد را مرکز  امامت و رهبری جامعه قرار نمی دهد و سلسله مراتبی برای امامت و مساجد قائل نیست.  او به دار الخلافه می رود. مساجد شهر با سیاست کاری ندارند. اساس طرح امامت و امارت بر مسجد محوری است.

3-  مردم در ساختار داعش نقشی ندارند؛ در حالیکه شاکله نظام امامت و امارت جمهوریت است. (به پیوست توجه شود)

4-  این طرح در چهار چوب نظام ولایت فقیه و جمهوری اسلامی است و داعش با هردو ناسازگار است.

5-  در  این طرح امارت به معنای قوای سه گانه است و اتحاد آن با امامت به معنای  مشروعیت گیری از امامت است، بدون این که امامت شکل امارت به خود بگیرد.(هرکدام در جای خود این در مسجد و آن در ساختمان خود. فقط ارتباط سازمانی دارند  نه ساختمانی)

6- در این طرح امیر نشین و امیر نداریم؛ استاندار، فرماندار، بخشدار، دهدار و کشوردار است که کارخود را بدون هیچ کم و کاست انجام می دهد.(فقط توسط امام منطقه نصب و هدایت می شود.)

7-  در این جا امام جمعه، استاندار یا فرماندار نیست، فقط نصب فرماندار به عهده اوست.

8-  اساس امامت و امارت بر عدالت است؛ در داعشیسم اساس بر قدرت است ولو عدالت در بین نباشد.

در ادامه می گوئیم که: امارت مؤمنین در اصل از آن معصوم و به ویژه حضرت امیر المؤمنین j است که در غدیر خم به این منصب از سوی خدا و توسط رسول خدا منصوب گردید و همه به او تبریک گفتند؛ امویان، عباسیان، مروانیان، عثمانیان و وهابیان این منصب را غصب نمودند و خود را امیرالمؤمنین دانستند و امامیه در طول قرون با این امر مخالفت نمودند، دواعش و دیگران هم هنوز این عنوان(امارت، خلیفه) را غصب می کنند و در کویت و امارات و قطر  از سران خود به نام امیر یاد می کنند که امری است در همین راستا.

امارت همان تراث امیرالمؤمنین(ع) است که در خطبه شقشقیه آمده است که  مورد نهب و غصب قرار گرفته و در دیگر موارد حضرت، امارت را از آن خود می داند، هر چند مصلحتا  گاهی از خود سلب می کند؛ در اوائل نامه ها به استاندارها می نویسد "من عبد الله امیر المومنین"[1]

این که اهل سنت، عنوان امارت را به خود بسته اند، دلیل بر این نیست که حق آن ها شده است، بلکه باید احیا شود و مثل اصل حکومت که نهایتا به معصومین(ع) بر می گردد؛ «لَتَعْطِفَنَّ الدُّنْیَا عَلَیْنَا بَعْدَ شِمَاسِهَا»[2] امارت هم در تمامی رده ها تحت اشرافشان قرار می گیرد و طرح اتحاد امامت و امارت در حقیقت به این بازگشت کمک می کند  و شیئ را به اصلش بر می گرداند.

 البته ما از لحاظ تقسیمات کشوری نیازی نداریم که  نام استان را به امارت تغییر دهیم، هر چند ترجمه فارسی امارت همان "فرمانداری" است که رائج است  و عنوانی اعم برای استانداری و بخشداری و حتی کشورداری  هم هست؛ لذا در فرهنگ نهج البلاغه،  نوعا از اصطلاح فرمانداران حضرت  استفاده می شود تا استانداران.

حتی از نظر بزرگان هم، اصطلاح فرماندار از لفظ استاندار، خوشایندتر است؛ چون فرمان، امر است و فرمانده، فرمان می دهد؛ البته در نیروهای نظامی، لقب امیر رائج است که حاکی از سطح عالی فرماندهی ارتش است؛ به هر حال "فرماندهی" یا "فرمانداری" هر دو امارت است، در دو بعد لشکری(فرماندهی) و کشوری(فرمانداری)؛ پس امارت  هم اصالتا شیعی است نه سنی و  هم در  القاب اداری، سیاسی و نظامی  رائج در ایران امامیه وجود دارد.

البته تاریخ از شکل گیری امارت مستقل شیعی یاد میکند که 18 ماه بیشتر طول نکشیده است.[3] «غرض این است که لفظ امارت در فرهنگ شیعه کاربرد داشته و تشکیل شده است.» و نیز آل بویه[4] و اسماعیلیه[5]  از این عنوان استفاده می کرده اند و در حکومت خویش دارای امارت بوده اند که نشان از این دارد که امارت را حق خود و حق معصومین(ع) می دانسته اند و حکومت آنان، هماهنگ با معصومین(ع)  بوده است که به محض پدیدار شدن فرصت این عنوان را به اصل خود بر گردانده اند .

بنابراین برخی می گویند: ما نباید چون دواعش و حامیان آنها که می گویند «امارت مکه، امارت موصل» از این عنوان استفاده کنیم؛ در جواب می گوییم: اگر اینطور باشد باید بگوییم: حکومت هم، در طول تاریخ  گذشته در دست آن ها بوده، پس  فقهاء در باز پس گیری آن تلاش نکنند؛ در حالی که هیچ حامی اهل بیت(ع) به این گفته سخیف قائل نیست.

اما در طرح اتحاد امامت و امارت که عمدتا اصطلاحی مدیریتی است تا حکومتی، مراد از امارت همان قوای سه گانه است «امارت= قوای سه گانه، امارت که از امر و فرمان می آید، در سه قوه تجلی می کند» که  سران آن توسط امام نصب و از او مشروعیت می گیرند.(امارت به امامت مشروعیت می دهد) و به معنای جغرافیایی آن نیست که  کشور به امارت متحده تقسیم شود که  به آن اشارت داشتیم./907/825/م

مقرر: نویدی


[1] . ابن ابى الحدید، جلد 11، صفحه‏ى 29، خطبه 201.

« لَمْ یَزَلْ أَمْرِی مَعَکُمْ عَلَى مَا أُحِبُّ حَتَّى نَهِکَتْکُمُ الْحَرْبُ وَ قَدْ وَ اللَّهِ أَخَذَتْ مِنْکُمْ وَ تَرَکَتْ وَ هِیَ لِعَدُوِّکُمْ أَنْهَکُ لَقَدْ کُنْتُ أَمْسِ أَمِیراً فَأَصْبَحْتُ الْیَوْمَ مَأْمُوراً وَ کُنْتُ أَمْسِ نَاهِیاً فَأَصْبَحْتُ الْیَوْمَ مَنْهِیّاً وَ قَدْ أَحْبَبْتُمُ الْبَقَاءَ وَ لَیْسَ لِی أَنْ أَحْمِلَکُمْ عَلَى مَا تَکْرَهُونَ ».

- صبحى صالح، صفحه‏ى 136، خطبه 92.

  «قَائِلِ وَ عَتْبِ الْعَاتِبِ وَ إِنْ تَرَکْتُمُونِی فَأَنَا کَأَحَدِکُمْ وَ لَعَلِّی أَسْمَعُکُمْ وَ أَطْوَعُکُمْ لِمَنْ وَلَّیْتُمُوهُ أَمْرَکُمْ وَ أَنَا لَکُمْ وَزِیراً خَیْرٌ لَکُمْ مِنِّی أَمِیراً».

- صبحى صالح، صفحه‏ى 363، نامه 1.

«مِنْ عَبْدِ اللَّهِ عَلِیٍّ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ إِلَى أَهْلِ الْکُوفَةِ جَبْهَةِ الْأَنْصَارِ وَ سَنَامِ الْعَرَبِ أَمَّا بَعْدُ فَإِنِّی أُخْبِرُکُمْ عَنْ أَمْرِ عُثْمَانَ حَتَّى یَکُونَ سَمْعُهُ کَعِیَانِهِ إِنَّ النَّاسَ طَعَنُوا عَلَیْهِ فَکُنْتُ رَجُلًا مِنَ الْمُهَاجِرِینَ أُکْثِرُ اسْتِعْتَابَهُ وَ أُقِلُّ عِتَابَهُ وَ کَانَ طَلْحَةُ وَ الزُّبَیْرُ أَهْوَنُ سَیْرِهِمَا فِیهِ الْوَجِیفُ وَ أَرْفَقُ حِدَائِهِمَا الْعَنِیفُ وَ کَانَ مِنْ عَائِشَةَ فِیهِ فَلْتَةُ غَضَبٍ فَأُتِیحَ لَهُ قَوْمٌ فَقَتَلُوهُ وَ بَایَعَنِی النَّاسُ غَیْرَ مُسْتَکْرَهِینَ و لَا مُجْبَرِینَ بَلْ طَائِعِینَ مُخَیَّرِینَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ دَارَ الْهِجْرَةِ قَدْ قَلَعَتْ...»

-صبحى صالح، صفحه‏ى 379، نامه 24.

«هَذَا مَا أَمَرَ بِهِ عَبْدُ اللَّهِ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ فِی مَالِهِ ابْتِغَاءَ وَجْهِ اللَّهِ لِیُولِجَهُ بِهِ الْجَنَّةَ وَ یُعْطِیَهُ بِهِ الْأَمَنَةَ».

-صبحى صالح، صفحه‏ى 410، نامه 38.

«مِنْ عَبْدِ اللَّهِ عَلِیٍّ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ إِلَى الْقَوْمِ الَّذِینَ غَضِبُوا لِلَّهِ حِینَ عُصِیَ فِی أَرْضِهِ وَ ذُهِبَ بِحَقِّهِ فَضَرَبَ الْجَوْرُ سُرَادِقَهُ عَلَى الْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ وَ الْمُقِیمِ ...».

-صبحى صالح، صفحه‏ى 82، خطبه 40.

«قالَ ( علیه‏السلام  )کَلِمَةُ حَقٍّ یُرَادُ بِهَا بَاطِلٌ نَعَمْ إِنَّهُ لَا حُکْمَ إِلَّا لِلَّهِ وَ لَکِنَّ هَؤُلَاءِ یَقُولُونَ لَا إِمْرَةَ إِلَّا لِلَّهِ وَ إِنَّهُ لَا بُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَمِیرٍ بَرٍّ أَوْ فَاجِرٍ یَعْمَلُ فِی إِمْرَتِهِ الْمُؤْمِنُ وَ یَسْتَمْتِعُ فِیهَا الْکَافِرُ وَ یُبَلِّغُ اللَّهُ فِیهَا الْأَجَلَ وَ یُجْمَعُ بِهِ الْفَیْ‏ءُ وَ یُقَاتَلُ بِهِ الْعَدُوُّ وَ تَأْمَنُ بِهِ السُّبُلُ وَ یُؤْخَذُ بِهِ لِلضَّعِیفِ مِنَ الْقَوِیِّ حَتَّى یَسْتَرِیحَ بَرٌّ وَ یُسْتَرَاحَ مِنْ فَاجِرٍ وَ فِی رِوَایَةٍ أُخْرَى أَنَّهُ ( علیه‏السلام  )لَمَّا سَمِعَ تَحْکِیمَهُمْ قَالَ حُکْمَ اللَّهِ أَنْتَظِرُ فِیکُمْ وَ قَالَ أَمَّا الْإِمْرَةُ ».

-صبحى صالح، صفحه‏ى 323، خطبه 208.

« أَمْرِی مَعَکُمْ عَلَى مَا أُحِبُّ حَتَّى نَهِکَتْکُمُ الْحَرْبُ وَ قَدْ وَ اللَّهِ أَخَذَتْ مِنْکُمْ وَ تَرَکَتْ وَ هِیَ لِعَدُوِّکُمْ أَنْهَکُ. لَقَدْ کُنْتُ أَمْسِ أَمِیراً فَأَصْبَحْتُ الْیَوْمَ مَأْمُوراً وَ کُنْتُ أَمْسِ نَاهِیاً فَأَصْبَحْتُ الْیَوْمَ مَنْهِیّاً وَ قَدْ أَحْبَبْتُمُ الْبَقَاءَ وَ لَیْسَ لِی أَنْ أَحْمِلَکُمْ عَلَى مَا تَکْرَهُونَ».

-ابن ابى الحدید، جلد 7، صفحه‏ى 33، خطبه 91.

«دَعُونِی وَ الْتَمِسُوا غَیْرِی».‏

-عبده، جلد 1، صفحه‏ى 181، خطبه 88.

«دَعُونِی وَ الْتَمِسُوا غَیْرِی فَإِنَّا مُسْتَقْبِلُونَ أَمْراً لَهُ وُجُوهٌ وَ أَلْوَانٌ لَا تَقُومُ لَهُ الْقُلُوبُ وَ لَا تَثْب».

-عبده، جلد 3، صفحه‏ى 2، نامه 1.

«... فَأَسْرِعُوا إِلَى أَمِیرِکُمْ وَ بَادِرُوا جِهَادَ عَدُوِّکُمْ إِنْ شَاءَ اللَّهُ».

-بنیاد، صفحه‏ى 389، نامه 61.

«الْجَانِبِ وَ لَا سَادٍّ ثُغْرَةً وَ لَا کَاسِرٍ لِعَدُوٍّ شَوْکَةً وَ لَا مُغْنٍ عَنْ أَهْلِ مِصْرِهِ وَ لَا مُجْزٍ عَنْ أَمِیرِهِ وَ السَّلَامُ».

[2] . حکمت209.

[3] . تحفه تشید در تاریخ اولین امارت شیعه/تالیف علی‌اکبر تشید. سرشناسه: تشید، علی‌اکبر، ۱۲۷۴ -. مشخصات نشر: [بی‌جا: بی‌نا]، ۱۳۶۵ق، =۱۳۲۴.:شهاب.

(14جمادی الثانی سال 66 تا 20ذی القعده سال67) این حکومت بر اساس حمایت تام ایرانیان و بر محور شور و فکر ایرانی دور می زد.((اولین امارت شیعه نگارش علی اکبر تشید)).

[4] . نقشه امارت های سه گانه آل بویه در سال 970 میلادی-عصر قدرت گیری حکومتهای شیعی

محمد حسین قربانیان می 4, 2016 تاریخ ایران اسلامی.

حکومت آل بویه در سالهای (۳۲۰–۴۴۷ ق / ۹۳۲–۱۰۵۵ م) در مناطق وسیعی از جهان اسلام حکومت می کردند. این نقشه مربوط به سه امارت آل بویه در زمان حکومت این خاندان در سال 970 میلادی است؛ حکومت خاندان آل بویه از همان آغاز به سه قسمت تقسیم شد. علی(عماد الدوله) که برادر بزرگتر بود بر مناطق جنوبی ایران به مرکزیت شیراز حکومت می کرد، حسن(رکن الدوله) در مناطق مرکزی ایران (که به «جبال» موسوم بود) به مرکزیت ری امارت داشت.

و احمد برادر کوچکتر همان بود که بغداد را فتح کرد و «معزالدوله» لقب داشت؛ رمز پیروزی آل بویه در نسل اول این خاندان آنطور که مورخان نقل کرده اند، اتحاد پولادین این سه برادر بود و البته در زمان عضدالدوله(پناه خسرو پسر حسن) تمام حکومت آل بویه یکپارچه شد و به اوج شکوفایی خود رسید.

حکومت آل بویه اولین حکومت گسترده شیعیان و علوی مذهبان بودند؛ در زمان حکومت آل بویه شیعیان با فراغ بال بیشتری فعالیتهای خود را انجام می دادند؛ در همین دوره شاهد شکوفایی علوم مختلف در میان شیعیان هستیم دوره ای که دانشمندانی چون شیخ مفید و شیخ صدوق فرصت شکوفایی یافتند.(سایت تخصصی تاریخ اسلام) و نیز در همین دوره بود که به نوعی تشیع مذهب رسمی خلافت شد و عزاداری بر ائمه ی اطهار (ع) از همین دوره آل بویه مرسوم شد.

نقشه به خوبی حکومت های معاصر با آل بویه را نشان می دهد؛ سامانیان که در این دوره ضعیف شده بودند در شمال شرقی و حکومت غزنویان که به اوج خود نزدیک می شد در جنوب شرقی نقشه به خوبی آشکار هستند؛ حکومت حمدانیان نیز در شمال غربی سیطره حکومت آل بویه یکی از دیگر حکومتهای شیعی آن دوره بود که البته با اوجگیری آل بویه، درگیری بین این دو حکومت شیعی گریز ناپذیر بود؛ چیزی که در نقشه ذکر نشده است خلافت فاطمیان در مصر و شمال آفریقا است که بزرگترین حکومت شیعی در تاریخ را بنا نهاده بودند.

در جنوب خلیج فارس هم حکومت اسماعیلی قرمطیان به چشم می خورد و جنوب دریای خزر هم گویا میدان سلطه ی خاندان آل زیار بوده است؛ بنابراین بی راه نیست اگر با توجه به این نقشه ادعا کنیم این دوره تاریخی، دوره اوج گیری قدرت شیعی در سراسر جهان اسلام و لااقل در نقاط مرکزی و مهم جهان اسلام بوده است.

[5] . سیف الدوله صدقه، امیر شیعی بنی مزید.

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۲۴ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۲۷:۱۱
طلوع افتاب
۰۶:۰۴:۴۳
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۲۲
غروب آفتاب
۲۰:۰۱:۱۶
اذان مغرب
۲۰:۱۹:۵۲