به گزارش سرویس مکتب دفاعی پایگاه اطلاعرسانی وسائل، حجتالاسلام والمسلمین مجتبی الهی خراسانی، استاد خارج فقه حوزه علمیه خراسان در سیزدهمین جلسه درس خارج فقه امر به معروف و نهی از منکر با رویکرد تربیتی، حکومتی به تبیین بحث «مفهوم شناسی دو واژه معروف و منکر در قرآن» پرداخت.
خلاصه دروس گذشته
حجتالاسلام والمسلمین الهی خراسانی در جلسه سابق به بررسی تعریف در 6 آیه از سوره بقره پرداخت آیات (180 و 228 و 229 و 231 و 232 و 233).
خلاصه درس امروز
حجتالاسلاموالمسلمین الهی خراسانی در جلسه امروز به تعریف «معروف» در آیاتی از سوره بقره و نساء و آلعمران و توضیح آیات پرداخت.
تقریر درس در ذیل تقدیم شما خواننده گرامی میشود.
بسمالله الرّحمن الرّحیم
در جلسه قبل بحث در باب معنای معروف و منکر بود و آنچه در 6 آیه از سوره بقره مطرح بوده است بیان شد و حالا به دنبال استقراء معنای معروف در آیاتی دیگر در قرآن هستیم البته نهتنها لفظ «معروف» بهتنهایی بلکه به هم دستهها و مشتقات «عرف» نیز نظر داریم.
11-سوره بقره آیه 235: وَ لا جُناحَ عَلَیکمْ فِیما عَرَّضْتُمْ بِهِ مِنْ خِطْبَةِ النِّساءِ أَوْ أَکنَنْتُمْ فِی أَنْفُسِکمْ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّکمْ سَتَذْکرُونَهُنَّ وَ لکنْ لا تُواعِدُوهُنَّ سِرًّا إِلاَّ أَنْ تَقُولُوا قَوْلاً مَعْرُوفاً وَ لا تَعْزِمُوا عُقْدَةَ النِّکاحِ حَتَّی یبْلُغَ الْکتابُ أَجَلَهُ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یعْلَمُ ما فِی أَنْفُسِکمْ فَاحْذَرُوهُ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِیمٌ
این ادامه در سیاق آیاتی که در جلسه قبل بیان شد در ادامه مباحث طلاق میفرماید؛ اگر میخواهید از زن خواستگاری کنید به شکل صحیح و پسندیده نه بهصورت مخفیانه این کار را انجام دهید لذا نباید سریع خواستگاری کنید یا قراری مخفیانه بگذارید یا در زمان عده نباشد تا او تمایل به طلاق و جدایی پیدا نکند بلکه فقط اشارهکنید به اینکه چنین قصدی را دارید تا طرف مقابل را نسبت به همسر سابق خود تحریک نکنید.
لذا در این آیه «معروف» وصف خود قول هست یعنی مقولقول باید شایسته باشد نه اینکه به شکل شایسته و صحیح بیان کند و از این آیه میتوان نتیجه گرفت در جائیکه آمده بود قول معروف مقصودان تقولوا قولا بوده است به معنی اینکه گفتار شما نیک باشد و حرف شایسته بگوید و سخن شایسته در این آیه یعنی وعده سری و قرار مدار ازدواج نباشد.
12-سوره بقره آیه 236: لا جُناحَ عَلَیکمْ إِنْ طَلَّقْتُمُ النِّساءَ ما لَمْ تَمَسُّوهُنَّ أَوْ تَفْرِضُوا لَهُنَّ فَرِیضَةً وَ مَتِّعُوهُنَّ عَلَی الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَ عَلَی الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ مَتاعاً بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَی الْمُحْسِنِینَ
ایشان در تبیین این آیه فرمودند؛
متاعا بالمعروف؛ متعلق به متعوهن هست و توضیح برای دو جمله سابق هست یعنی تا آنجا که میتواند هدیهای به او بدهد.
حقا علی المحسنین؛ دلالت دارد بر اینکه دادن هدیه نوعی احسان میباشد ولی از نوع احسان واجب چراکه «حقا» دلالت بر وجوب میکند و به معنای کیفیت حکم یعنی استحباب یا وجوب نیست و مراد از «احسان» که در این آیه واجب است، این است که او استحقاق ذاتی برای این هدیه را ندارد یا حقی ندارد که به سبب آن مستحق این هدیه باشد ولی این هدیه احسان و لطفی است که بنابر مصالحی واجب گردیده است.
با توجه به اینکه «معروف» را منتسب با توان فرد در نظر گرفته است مشخص میشود که معروف وصف متاع نیست چراکه در این صورت باید مقداری ثابت میبود بلکه تناسب بهاء را باقدرت مرد معروف شمرده است.
مقصود از معروف در این آیه: معروف یعنی کاری که اگر انجام نشود شخص ملامت میشود، لذا کیفیتی از فعل است که لزوماً بالاتر از حد حسن نمیباشد بلکه حدی از حسن است که کمتر از آن قبیح هست، چراکه او مکلف به حد وسع شده است فلذا اگر کسی در حد وسع خود نه بیشتر از آن، کاری را انجام دهد به معنای انجام کار فوقالعاده نمیباشد بلکه اصل عمل تطمیع از شخص احسان هست ولی متناسب بودن با شأن او معروف هست و به همین علت یک امری است لازم نه راجح.
13-سوره نساء آیه 114: لا خَیرَ فِی کثِیرٍ مِنْ نَجْواهُمْ إِلاَّ مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلاحٍ بَینَ النَّاسِ وَ مَنْ یفْعَلْ ذلِک ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ فَسَوْفَ نُؤْتِیهِ أَجْراً عَظِیماً
نکته زیبا و قابلتأمل در آیه؛ تشکیل جلسات و نجواها...زمانی مفید بوده است که منتهی به یکی از این سه امر گردد:1-صدقه،2-فعل خیر،3-اصلاح بین مردم.
معروف در این آیه: معروف باید به معنایی باشد که هم ارتباط با قبل و هم ارتباط با بعد خود داشته باشد و هم نوعی از تقابل و تغایر را برساند (صدقه=کمک مالی، معروف=هر نوع کمک به دیگران، اصلاح=حل درگیری اجتماعی) لذا هر سه، نوعی از کمک بشمار میآیند و معروف به معنای کار خیر و خیر رساندن است؛ و اگر معروف به معنای مطلق فعل حسن باشد ارتباط آن با قبل و بعد خود قطع میگردد، فلذا فقط شامل مطلق مستحبات و واجبات نمیشود بلکه به معنای خیر رساندن است.
اما درمجموع هیچکدام از این سه لفظ مصداق اموری که ترک آنها قبیح است نمیباشند بلکه اینها همه راجح هستند و معروف یعنی فعل راجح نه مباح، مخصوصاً به قرینه ادامه آیه که و من یفعل ذلک ابتغاء مرضات الله که تناسب با واجب و مستحب دارد.
14-سوره آل عمران آیه 114: یؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیوْمِ الْآخِرِ وَ یأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ ینْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکرِ وَ یسارِعُونَ فِی الْخَیراتِ وَ أُولئِک مِنَ الصَّالِحِینَ
15-سوره آل عمران آیه 104: وَ لْتَکنْ مِنْکمْ أُمَّةٌ یدْعُونَ إِلَی الْخَیرِ وَ یأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ ینْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکرِ وَ أُولئِک هُمُ الْمُفْلِحُون
16-سوره آل عمران آیه 110: کنْتُمْ خَیرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لَوْ آمَنَ أَهْلُ الْکتابِ لَکانَ خَیراً لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَ أَکثَرُهُمُ الْفاسِقُونَ
آیه میفرماید باید گروهی وجود داشته باشند که دعوت به خیر و امربهمعروف نمایند و جای بسی تعجب است که افرادی امربهمعروف و نهی از منکر را امری فردی میدانند و به ابعاد فرهنگی و اجتماعی آن توجه ندارند، درحالیکه این آیات صراحت در همین مطلب دارد.
آیات قبل از این سه آیه در بیان اوضاع اجتماعی بوده است کما اینکه در این آیات نیز اشاره میکند به اینکه مانند کسانی نبودند که جامعه آنها از هم گسیخت و متفرق شدند و انسجام خود را از دست دادند. لذا کاملاً واضح هست که امربهمعروف کاری است برای حفظ یکپارچگی و انسجام هنجارهای اخلاقی و اجتماعی و...
تبیین معنای معروف: با توجه به آخر آیه و مفلحون و با توجه به اینکه اگر امربهمعروف نباشد جامعه ازهمگسیخته میشود بهسختی میتوان گفت معروف شامل امور مباح گردد؛ چراکه دنباله آن فلاح باید باشد. بله میتوان گفت معروف اموری هستند که جامعه با ترک آنها به سمت مستحبات و واجبات و درنتیجه فلاح حرکت میکند یعنی مثلاینکه معروف ترک قبیح باشد، ولی اینکه آن را شامل مباحات بدانیم سخت است.
درنتیجه امربهمعروف شامل امر به اموری میشود که راجح هستند و به آنها خیر یا شایسته گویند و لذا دعوت به خیر یعنی ترغیب به هنجار سازی و امربهمعروف و نهی از منکر برای حفظ این هنجارها هست.
و بینات در آیه به معنی امور واضح است فلذا معروف شامل مواردی میشود که معروف بودن آنها واضح است و نیاز به استدلالات عقلی ندارد و درنتیجه شامل تمامی مستحبات با تمم ریزهکاریهای موجود در آنها نیست بلکه وضوح معروفات موردتوجه آیه هست.
و با توجه به آیه 110 که میفرماید؛ شما امتی خاص و خیر امة هستید و با اهل کتاب تفاوت دارید و اینکه اگر آنها ایمان میآوردند این تقییدات شما را نیز باید میداشتند، فهمیده میشود که تامرون بالمعروف به الناس برنمی گردد.
پایان
120/904/د