به گزارش سرویس مکتب دفاعی پایگاه اطلاعرسانی وسائل، حجتالاسلاموالمسلمین الهی خراسانی، استاد خارج فقه حوزه علمیه خراسان در دوازدهمین جلسه درس خارج فقه امربهمعروف و نهی از منکر با رویکرد تربیتی، حکومتی به ادامه بحث تبیین «مفهوم شناسی دو واژه معروف و منکر در قرآن» پرداخت.
خلاصه دروس گذشته
حجتالاسلاموالمسلمین الهی خراسانی در جلسه سابق به بررسی تعریف در 4 آیه از سوره بقره پرداختند آیات (241 و 240 و 263 و 178).
خلاصه درس امروز
حجتالاسلاموالمسلمین الهی خراسانی در جلسه امروز به تعریف «معروف» در آیاتی از سوره بقره و توضیح آیات پرداخت.
تقریر درس در ذیل تقدیم شما خواننده گرامی میشود
بسمالله الرّحمن الرّحیم
در جلسه قبل بحث در باب معنای معروف و منکر بود و آنچه در 4 آیه از سوره بقره مطرح بوده است بیان شد و حالا به دنبال استقراء معنای معروف در آیاتی دیگر در قرآن هستیم البته نهتنها لفظ «معروف» بهتنهایی بلکه به هم دستهها و مشتقات «عرف» نیز نظر داریم.
5-آیه 180 سوره بقره: کتِبَ عَلَیکمْ إِذا حَضَرَ أَحَدَکمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَک خَیراً الْوَصِیةُ لِلْوالِدَینِ وَ الْأَقْرَبِینَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَی الْمُتَّقِینَ
استاد عالی حوزه علمیه خراسان در تبیین آیه گفت؛ بحث در مورد وصیت است که اگر میت مال خوبی را به ارث میگذارد باید برای والدین خود به معروف وصیت کند.
بالمعروف در آیه متعلق به الوصیه است نه اینکه معروف را وصیت کند کما اینکه وصیت با لام متعلق خود را مشخص میکند ولی زمانی که الوصیه با باء میآید برای سفارش به انجام کاری است و در آیه به قرینه ان ترک خیرا مشخص است که باید وصیت کند لذا مجدد تکرار نمیشود و متعلق وصیت ترک در ابتدای آیه هست و بالمعروف متعلق وصیت است یعنی در جواب چگونه وصیت کردن است که سفارش به وصیت به شیوه شایسته است و معروف وصف و کیفیت فعل هست نه به معنای کار خیر کردن.
سوال وصیت معروف به چه شکلی میباشد؟
یعنی عادلانه و بر اساس شایستگیهای افراد باشد فلذا یعنی غیر قبیح و غیر ظلم مانند آیات سابق که قول معروف به معنای نیکو سخن گفتن بود.
6-آیه 228 سوره بقره: وَ الْمُطَلَّقاتُ یتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلاثَةَ قُرُوءٍ وَ لا یحِلُّ لَهُنَّ أَنْ یکتُمْنَ ما خَلَقَ اللَّهُ فِی أَرْحامِهِنَّ إِنْ کنَّ یؤْمِنَّ بِاللَّهِ وَ الْیوْمِ الْآخِرِ وَ بُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِی ذلِک إِنْ أَرادُوا إِصْلاحاً وَ لَهُنَّ مِثْلُ الَّذِی عَلَیهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَ لِلرِّجالِ عَلَیهِنَّ دَرَجَةٌ وَ اللَّهُ عَزِیزٌ حَکیمٌ
ایشان در تبیین این آیه گفت:
ولهن مثل الذی علیهن بالمعروف یعنی اگر وظایفی برای خانمها معینشده است در مقابل یکسری حقوق نیز معینشده است که این حقوق وظایف باهم برابر هستند.
للرجال علیهن درجه؛ جالب است که نفرمود حقوق و وظایف زن برابر نیست بلکه میفرماید مردها یک درجه حقشان بیشتر است از حقی که زنها بر مردان دارند لذا مردها یک حقی بر عهده زنان دارند آیه نفرمود مردان حقوقی بیش از وظایف خوددارند بلکه میگوید حقوق مرد بر زن بیشتر از حقوق زن بر مرد هست و لازمه این نوع سخن گفتن این است که وظایف مردان نسبت به زنان نیز بیشتر میباشد و گویا تساوی حقوق و وظایف را در مردان مفروض گرفته است کما اینکه در زنان اینگونه بود اما حقوق مردان بر زنان یک درجه بیشتر است به علت اینکه وظایف آنها نیز به زنان یک درجه بیشتر میباشد.
بالمعروف: طبق قاعده زمانی که شک کنیم این قید به فعل آخر تعلق دارد یا مجموع افعال، قول مشهور تعلق به آخری میباشد و مجمل بودن نسبت به مابقی افعال. لذا علیهن بالمعروف یعنی اگر خانمها حقوقی دارند درست مثل وظایفی که به شایستگی باید انجام دهند، پس درنتیجه مرد هم باید وظایف خود را نسبت به همسرش به شایستگی انجام دهد لذا نتیجه لهن بالمعروف این میشود که زوج نیز باید به نحو احسن و شایسته وظایف خود را انجام دهد.
درنتیجه معروف وصف فعل است؛ فعلی هست که باید به نحو شایسته انجام شود؛ و در اینجا یعنی کامل و چیزی کم نگذارد فلذا به معنای شایسته در حد بایسته است، یعنی حداقل و لازم که کمتر از آن قبیح و ناقص و غیرعادلانه است.
7-سوره بقره آیه 229؛ الطَّلاقُ مَرَّتانِ فَإِمْساک بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِیحٌ بِإِحْسانٍ وَ لا یحِلُّ لَکمْ أَنْ تَأْخُذُوا مِمَّا آتَیتُمُوهُنَّ شَیئاً إِلاَّ أَنْ یخافا أَلاَّ یقِیما حُدُودَ اللَّهِ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ یقِیما حُدُودَ اللَّهِ فَل ا جُناحَ عَلَیهِما فِیمَا افْتَدَتْ بِهِ تِلْک حُدُودُ اللَّهِ فَلا تَعْتَدُوها وَ مَنْ یتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولئِک هُمُ الظَّالِمُونَ
استاد عالی حوزه علمیه خراسان در تبیین آیه فرمودند؛
فامساک به معروف: یعنی اگر زن میتواند به شایستگی بماند طلاق ندهد.
او تسریح به احسان: یعنی اگر خواستی او را طلاق بدهی به او احسان کن و هزینه او را برای مدت عده که نمیتواند ازدواج کند پرداخت کن و سرپرستی مالی او به عهده شماست و این را از روی احسان به او عطاء کن چراکه در ظاهر او دیگر نسبت به شما وظایفی ندارد.
8-سوره بقره آیه 231؛ وَ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِکوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَ لا تُمْسِکوهُنَّ ضِراراً لِتَعْتَدُوا وَ مَنْ یفْعَلْ ذلِک فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ وَ لا تَتَّخِذُوا آیاتِ اللَّهِ هُزُواً وَ اذْکرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیکمْ وَ ما أَنْزَلَ عَلَیکمْ مِنَ الْکتابِ وَ الْحِکمَةِ یعِظُکمْ بِهِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِکلِّ شَیءٍ عَلِیمٌ
ایشان در تبیین آیه فرمودند؛
بعد از آیه سابق که ترغیب به بازگشت بود با تکرار قصد دارد بگوید طلاق ممنوع نیست چراکه بسیار تأکید به رجوع و...داشت.
خلاصه طلاق مجاز است ولی اگر زنان را طلاق دادید و عده آنها تمام شد در زمان عده خرجی آنها را باید به احسان میدادید و حالا بعد از اتمام عده باید با آنها به معروف عمل کنید و شما وظیفه احسان ندارید ولی از او طرفداری کنید یعنی بد او را نگو، مانع ازدواج او نشو ...
و یا حتی بهقصد ضرر زدن؛ آنها را نگه ندارید و او را از ازدواجی که به نفع اوست منع نکنید که این در مقابل امساک به معروف است و به قرینه تقابل یعنی احسان به نحو شایسته و بایستهای که باید به وظایف خود عمل کنید.
9- رسوره بقره آیه 232: وَ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلا تَعْضُلُوهُنَّ أَنْ ینْکحْنَ أَزْواجَهُنَّ إِذا تَراضَوْا بَینَهُمْ بِالْمَعْرُوفِ ذلِک یوعَظُ بِهِ مَنْ کانَ مِنْکمْ یؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیوْمِ الْآخِرِ ذلِکمْ أَزْکی لَکمْ وَ أَطْهَرُ وَ اللَّهُ یعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ
ایشان در تبیین آیه فرمودند:
فلاتعضلوهن ان ینکحن ... در مقابل سرحوهن به معروف در آیه قبل است و درصدد تبیین معنای آن هست در آنجا به معنای جدایی به نحو شایسته بود و در مقابل نحو شایسته این است که اگر قصد ازدواج دارد شما مانع او نشوید
بالمعروف؛ در آیه قید تراضی میباشد یعنی اگر دو طرف راضی هستند بالمعروف؛ و برخی میگویند قیدان ینکحن هست که به ظاهر صحیح میباشد یعنی ان ینکحن بالمعروف اذا تراضوا بینهم ...نکاح به معروف که به نحو تراضی هست و همدیگر را میخواهند یا اینکه تراضی بالمعروف یعنی به شکل نکاح میباشد نه اینکه به هر نحوی باشد.
لذا معروف یعنی به نحو شایسته ای که عقلاء ملامت نمیکنند و عیب نمیشمارند وبه شکلی سزاوار است.
10-سوره بقره آیه 223؛ وَ الْوالِداتُ یرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَینِ کامِلَینِ لِمَنْ أَرادَ أَنْ یتِمَّ الرَّضاعَةَ وَ عَلَی الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَ کسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ لا تُکلَّفُ نَفْسٌ إِلاَّ وسعها لا تُضَارَّ والِدَةٌ به ولدها وَ لا مَوْلُودٌ لَهُ بِوَلَدِهِ وَ عَلَی الْوارِثِ مِثْلُ ذلِک فَإِنْ أَرادا فِصالاً عَنْ تَراضٍ مِنْهُما وَ تَشاوُرٍ فَلا جُناحَ عَلَیهِما وَ إِنْ أَرَدْتُمْ أَنْ تَسْتَرْضِعُوا أَوْلادَکمْ فَلا جُناحَ عَلَیکمْ إِذا سَلَّمْتُمْ ما آتَیتُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ
ایشان در تبیین آیه فرمودند:
المولود له؛ پدر و جد میباشند که باید رزق و پوشش زن را تأمین نمایند آنهم به حد معروف و شایسته نهفقط در حدی که او را زنده نگهدارند گرچه خداوند میفرماید در حد وسع تکلیف دارید؛ و علت اینکه قید در وسع را میفرماید این است که در نظر ابتدایی به آیه همین نکته به نظر میرسد که تنها همین وظیفه را دارد ولی در ادامه میفرماید که دوطرفه است و حتی در ناحیه جد و پدر وظیفه بیشتر است که باید خرج فرزند و مادرش را بدهند و نباید مادر به علت نگهداری از فرزند ضرر کند ولی پدر نیز نباید از بابت نگهداری فرزند متضرر شود لذا در حد معروف کافی هست.
وان اردتم ان تسترضعوا ...یعنی اگر اراده کردید دایه به او شیر دهد اگر حق او را در حد معروف به او بدهید جناحی وجود ندارد و یعنی به قراری که گذاشتهاید عمل کنید و آنچه را که وظیفهدارید بر طبق قرار باید بدهید ولی آن را به نحو معروف عطا کنید؛ مثلاینکه دیر به او تحویل ندهید یا کم ندهید یا اذیت نکنید و...
درنتیجه معروف در این آیه نیز وصف فعل هست یعنی آنچه را میخواهید تحویل به نحو معروف تقدیم کنید و اشارهای ندارد بهعین آنچه پرداخت میشود. لذا به متعلق امر کاری ندارد بلکه میگوید به شیوه مناسب و شایسته تحویل دهید.
120/904/د