به گزارش سرویس مکتب دفاعی پایگاه اطلاعرسانی وسائل، حجتالاسلاموالمسلمین الهی خراسانی، استاد خارج فقه حوزه علمیه خراسان در یازدهمین جلسه درس خارج فقه امربهمعروف و نهی از منکر با رویکرد تربیتی، حکومتی به تبیین بحث «مفهوم شناسی دو واژه معروف و منکر در قرآن» پرداخت.
خلاصه دروس گذشته
حجتالاسلاموالمسلمین الهی خراسانی در جلسات سابق به نقل تعریف بزرگان فقه و تفسیر در امامیه و عامه پرداخت و معنای این دو واژه را از حیث لغت و اصطلاح بررسی کرد.
خلاصه درس امروز
حجتالاسلاموالمسلمین الهی خراسانی در جلسه امروز به تعریف «معروف» در آیاتی از سوره بقره و توضیح آیات پرداخت.
تقریر درس در ذیل تقدیم شما خواننده گرامی میشود.
بسمالله الرحمن الرحیم
در جلسات قبل بحث در باب معنای معروف و منکر بود و آنچه در لغت و اصطلاح بین شیعه و سنی مطرح بوده است بیان شد و حالا به دنبال استقراء معنای معروف در قرآن هستیم البته نهتنها لفظ «معروف» بهتنهایی بلکه به هم دستهها و مشتقات «عرف» نیز نظر داریم.
تبیین و تعریف «معروف» در قرآن:
استاد سطح عالی حوزه علمیه خراسان در بیان آیات به چهار آیه از سوره بقره اشاره کردند که عبارتاند از:
آیه اول: 240 سوره بقره: وَ الَّذینَ یُتَوَفَّوْنَ مِنْکُمْ وَ یَذَرُونَ أَزْواجاً وَصِیَّةً لِأَزْواجِهِمْ مَتاعاً إِلَى الْحَوْلِ غَیْرَ إِخْراجٍ فَإِنْ خَرَجْنَ فَلا جُناحَ عَلَیْکُمْ فی ما فَعَلْنَ فی أَنْفُسِهِنَّ مِنْ مَعْرُوفٍ وَ اللَّهُ عَزیزٌ حَکیمٌ
استاد عالی حوزه علمیه خراسان در تبیین آیه فرمودند: آیه در بیان وصیتی است که برای زندگی همسر هست و بعد میگوید فان خرجن ...یعنی اگر آنها خودشان بدون وصیت شما درآمدی دارند و دنبال کسب هستند وصیت شما اشکالی ندارد و من معروف یعنی کاری که انجام میدهند فعل معروف است و من معروف متعلق فعلن است؛ یعنی فعلی که انجام میدهند فعلی معروف است و آنهم در حدی است که لا جناح یعنی اشکالی ندارد و این معنی از معروف یعنی آنچه قبیح نیست و لذا مزیت زائد را مدنظر نداشته است؛ لذا خود فعل زن مصداق معروف است و در بیان کیفیت فعل نیست بلکه یا کاری است که معروف است و یا اینکه در مقابل آن یعنی فاحشه مبینه است؛ درنتیجه به معنای کار درست است نه کاری که راجح باشد.
آیه دوم: 241 سوره بقره: وَ لِلْمُطَلَّقاتِ مَتاعٌ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقینَ
ایشان در تبیین آیه دوم فرمودند: دومرتبه معروف تکرار گردیده است در آیه قبل دربیان معروف نسبت به کسی بود که شوهرش فوت کرده است وزن به دنبال کار است ولی در این آیه در بیان این است که زنهای مطلقه نیز متاع معروف یعنی در حد شایسته دارند و نیاز به وصیت کردن نیست چراکه زن در عده نیز از شوهر ارث میبرد.
و لذا حکم متاع برای دو نوع زن را بیان میکند اولی همسرش فوتشده و دومی طلاق گرفته و بحث در این است که خرجی اینها از کجا باید تأمین شود یکراه وصیت است و این هیچ ارتباطی باکار کردن او و در منزل نبودن و ...ندارد لذا حقی از دیگران گرفته نشده است و این با لاجناح ثابت میشود و متاع معروف تنها برای بعد از فوت نیست بلکه حتی کسی که همسرش از او میخواهد جدا شود دارای این متاع بالمعروف هست یعنی بهره مادی در حد معروف و اداء این حق معروف در آیه با توجه به حقا علی المتقین واجب است و بالمعروف به معنای متعارف میباشد نه اینکه یعنی متاعی که عیبی ندارد و نیاز او را برطرف نکند بلکه یعنی نقصی در متاع نیست.
معروف در این آیه این فرق را دارد با آیه قبل دارد که در آیه قبل خود فعل معروف بود ولی در اینجا متاع به نحو معروف است و معروف وصف شی است نه فعل.
آیه سوم: 261 سوره بقره: قَوْلٌ مَعْرُوفٌ وَ مَغْفِرَةٌ خَیْرٌ مِنْ صَدَقَةٍ یَتْبَعُها أَذىً وَ اللَّهُ غَنِیٌّ حَلیمٌ
استاد عالی حوزه خراسان در تبیین آیه سوم فرمودند: سیاق آیات در بیان انفاق است: مَثَلُ الَّذینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فی سَبیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فی کُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَ اللَّهُ یُضاعِفُ لِمَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ (261) الَّذینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فی سَبیلِ اللَّهِ ثُمَّ لا یُتْبِعُونَ ما أَنْفَقُوا مَنًّا وَ لا أَذىً لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ (262)
حال اگر کسی بدون منت نمیتواند صدقه بدهد خداوند میگوید ندهید یعنی اصل ندادن صدقه است و نباید مثلاً موسسهای بنا کرد که نمیتوان در آن با حفظ عزتنفس اشخاص به آنها کمک کرد و خداوند اصلاً این صدقه را قبول ندارد و خیر در آیه به معنای بهتری نیست بلکه با توجه بهشرط در آیه قبل یعنی: ثم لا یُتْبِعُونَ ما أَنْفَقُوا مَنًّا وَ لا أَذىً فهمیده می شود که مراد از خیر در آیه بهتر بودن نیست بلکه به معنای این است که اگر صدقه بدون منت نمیشود باید اینگونه عمل کرد و یعنی طرف مقابل خیر امری باطل است.
با توجه به معنا و سیاق آیات باید دید معنای قول معروف چیست؟ یعنی شما در مقابل سائل قول معروف بگو مثلاً ان شاء الله خداوند مشکل شما را حل کند یا خداوند روزی شما کند و. نکتهای که میماند نسبت به معنای مغفرت هست بعضی می گویند اگر سائل در قبال عدم کمک شما تندی کرد شما اهل بخشش باشید و این بهتر است از دادن صدقه با منت برای اینکه از دست او راحت شوید.
لذا قول معروف در آیه به معنای شایسته است و مصداق گفتار نیکو و معروف است نه اینکه شما باید بهگونهای شایسته صحبت کنید و درنتیجه اشاره به مقولقول دارد نه خود قول. تا اینجا معروف وصف فعل و شیء و قول قرارگرفته است.
آیه چهارم: 178 سوره بقره: یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِصاصُ فِی الْقَتْلى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَ الْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَ الْأُنْثى بِالْأُنْثى فَمَنْ عُفِیَ لَهُ مِنْ أَخیهِ شَیْءٌ فَاتِّباعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَداءٌ إِلَیْهِ بِإِحْسانٍ ذلِکَ تَخْفیفٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ رَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَدى بَعْدَ ذلِکَ فَلَهُ عَذابٌ أَلیمٌ
آیه در باب قصاص است که اگر کسی مورد عفو قرار گرفت باید رویهای شایسته داشته باشد و از روی احسان مبلغی را بپردازد و این حکم لطفی از خداوند است.
لذا این شخص دو کار باید بکند:1-اتباع بالمعروف و 2- اداء بالاحسان:
اتباع بالمعروف: اتباع یعنی پیگیر بودن و بالمعروف یعنی به گونه شایسته نه اینکه بیخیال باشی و نسبت به این عفو هیچ واکنشی نداشته باشی و ازآنجاکه اتبع با باء متعدی نمیشود باء دلالت بر کیفیت اتباع دارد و لذا معروف در آیه وصف اتباع هست و خود این اتباع معروف هست.
و اداء الیه باحسان: یعنی خیری به او برسان و به دنبال این نباش که از تو تقدیر کند کما اینکه بی دریغ تو را بخشیده تو نیز بی چشمداشت یعنی به نحو احسان به او خیر برسان.
در نتیجه بالمعروف وصف اتباع میباشد که میتوان گفت وصف فعل باشد و یا وصف کیفیت در انجام فعلی هست که حاصل از مجموع افعالی هست و یا اینکه وصف رویکرد باشد و اینکه باید موضع مناسبی بگیری و برخورد مناسبی داشته باشی و پیگیر باشی.
لذا معروف هم وصف فعل و هم وصف کیفیت و هم وصف رویکرد میتواند باشد که درنتیجه معنای آن متفاوت میشود.
120/904/د