به گزارش خبرنگار سرویس جامعه و تمدن اسلامی پایگاه اطلاعرسانی وسائل، کتاب «مدیریت بحران سیاسی در سیره امام خمینی(ره)» تألیف ابولحسن حسینزاده جاغرق و با مقدمه دکتر اصغر افتخاری در 312 صفحه توسط انتشارات دانشگاه امام صادق(ع) چاپ شده است.
«بحرانها» از جمله موضوعات حساس و مهمی هستند که در فرآیند تحول نظامهای سیاسی و اجتماعی پیوسته نقش مؤثری داشتهاند؛ دلیل این امر به پیامدهای دوگانه بحران باز میگردد که آن را به مثابه نقطه عطفی جهت خیزشهای بزرگ و یا زوالهای اسفناک مطرح ساخته است.
به همین خاطر است که در پی هر بحرانی باید منتظر رخداد تحولی شگرف(اعم از مثبت یا منفی» بود؛ بر این اساس نحوه مواجهه با بحرانها موضوع مهمی به شمار میآید.
از این منظر لازم میآید تا الگوهای موفق از مدیریت بحرانها در جامعه ایران شناسایی، تحلیل و مورد استفاده راهبردی قرار گیرند؛ با عنایت به نقش محوری اندیشه و عمل امام (ره) در این زمینه، اثر حاضر به بررسی و تحلیل الگوی رفتاری ایشان پرداخته است.
مقدمه دکتر اصغر افتخاری در این کتاب نظریه «الگوی تحلیلی ـ راهبردی اقدام در چارچوب» را تشریح کرده است که بحرانها به طور طبیعی به دو دسته تقسیم میشوند «بحرانهای در چارچوب» که میتوانند آمیزهای از فرصت و تهدید باشند و برای افزایش توانمندی نظامها و تجلی قابلیتهایشان مفید ارزیابی میگردد و «بحرانهای بر چارچوب» که معمولاً به بروز آشوب منتهی شده و توسعه فعالیتهای سلبی را نتیجه میدهند.
در مقام جمعبندی بحث چنین آورده که تحلیل و مدیریت بحرانها در سه فضای متفاوت پیگیری میشود:
1. مدیریت بحران در فضای آرمانی که شامل رقابت مطلق؛ تحدید مطلق و وضعیت فاضله میباشد.
2. مدیریت بحران در فضای واقعگرا نیز شامل هرج و مرجگرایی و جوامع یکدست و بلوکی میشود.
3. مدیریت بحران در فضای اعتدالی.
هدف مؤلف از تدوین این کتاب، همانگونه که در مقدمهاش آورده، پاسخ به سؤالات اصلی ذیل است:
1. ارکان اصلی مدیریت بحران سیاسی در سیره امام خمینی(ره) کدامند؟
2. مبانی الگوی رفتار مدیریتی امام(ره) کدامند؟ عناصر اصلی الگوی مدیریتی حضرت امام(ره) کدامند؟
3. وجوه مشترک و متفاوت الگوی مدیریت بحران امام(ره) با دیگر الگوها کدامند؟
بنابراین امام خمینی(ره) در مدیریت بحرانها، بیش از هر چیز به حفظ و تثبیت نظام میاندیشد و نه صرفاً مهار بحران؛ بلکه کنترل، تدبیر یا مهار بحرانها، وسیله و فرصتی جهت حفظ، تثبیت، تقویت و مدیریت بهتر نظام اسلامی بود.
از این رو ارکان اصلی مدیریت بحران امام(ره) در بستر ارکان اصلی مدیریت سیاسی حضرت امام(ره) شکل گرفت که عبارتند از برنامهریزی، تصمیمگیری، سازماندهی، هدایت(رهبری، انگیزش، ارتباطات) و نظارت و کنترل.
این کتاب شامل مقدمه، سه فصل و نتیجهگیری است؛ در مقدمه، ابتدا ضرورت و اهمیت تحقیق تبیین شده، سپس به تعریف مسأله و سؤالهای اصلی و فرعی پژوهش پرداخته میشود؛ ارائه فرضیه و مفروض، تبیین اهداف تحقیق، برشمردن کاربردهای آن، معین نمودن قلمرو تحقیق و توجه به برجستگیهای تحقیق، تشریح ساختار و انتخاب روش تحقیق از مهمترین مباحث مقدمه میباشد.
فصل اول(چارچوب مفهومی ـ نظری): در این فصل نگارنده ضمن تعریف و تحلیل نظری مفاهیم اصلی تحقیق از جمله مدیریت و ارکان آن، بحران و شاخصههای آن، مدیریت بحران، الگوی مدیریت بحران، به مهمترین مکاتب مدیریتی از جمله مکتب مدیریت علمی؛ مکتب مدیریت اداری و مکتب بوروکراسی پرداخته است.
سپس رویکردها و الگوهای رایج مدیریت بحران و اصول ٱن را اشاره نموده و سپس با انتخاب الگوی مدیریت بحران سیاسی در سیره امام(ره)، مهمترین عناصر این الگو را برمیشمرد.
این الگو دارای مراحل سهگانه مدیریت بحران (قبل از بحران، حین بحران و بعد از بحران) قابل توضیح است.
1. قبل از بحران؛ مهمترین اصل در این مرحله برنامهریزی است که در دو صورت محقق میگردد: نخست، طراحی جامعه امن و سپس تهیه برنامه برای مقابله با بحران.
2. حین بحران؛ در این مرحله سازماندهی، هدایت، کنترل و نظارت و تصمیمگیری از مهمترین اصولی است که امام(ره) در جهت تدبیری و مهار بحران به آن عنایت نمودند.
3. بعد از بحران؛ در این مرحله، شرایط به حالت عادی برمیگردد و امام(ره) مسیر جریان سیاسی جامعه را با بهرهگیری از الگوی مدیریتی میپیماید و در ضمن این که با تهیه برنامه و انجام اقدامت پیشگیرانه و بازدارنده، آمادگی لازم را جهت وقوع بحرانهای آتی پیدا مینماید.
فصل دوم (مبانی و عناصر الگوی مدیریتی حضرت امام(ره): در این فصل مبانی رفتار مدیریتی امام(ره) در قالب علم، دانش، بینش، نگرش، ارزش و گرایش مورد بررسی قرار میگیرد؛ آنگاه مهمترین عناصر الگوی مدیریتی امام(ره) شامل برنامهریزی، تصمیمگیری، سازماندهی، هدایت(رهبری، انگیزش و ارتباطات) و کنتبرل و نظارت) به عنوان زیرساخت و بستر الگوی مدیریت بحران سیاسی مورد تحلیل واقع میشود؛ سپس در جمعبندی وجوه اشتراک و افتراق اصول مدیریتی امام (ره) با دیگر مکاتب رایج بررسی میشود.
از این رو نویسنده در پایان این فصل چنین نتیجهگیری مینماید:
1. رهیافت و الگوی مدیریتی امام(ره)، یک الگوی جدید در دنیای مدیریت است.
2. الگوی مدیریتی امام(ره) در میان مکاتب اصلی مدیریت، به مکتب جامع و پویا نزدیکتر است.
3. توجه ویژه و محوری به عوامل و منابع معنوی در مکتب و الگوی مدیریتی امام(ره)، جایگاه برجستهای به این مکتب در میان مکاتب مدیریتی از جمله مکتب جامع و پویا میدهد.
4. رهیافت، مکتب و الگوی مدیریت امام(ره) در مبانی، نگرش، بینش و اصول با دیگر مکاتب به لحاظ محتوا تفاوت دارد.
5. در این الگو توجه به نقش مردم و دین در اداره جامعه مشهود بوده است.
فصل سوم (مطالعه موردی: الگوی مدیریت امام(ره) در بحران تسخیر لانه جاسوسی): نگارنده در این فصل با مطالعه موردی یکی از بزرگترین و طولانیترین بحرانهای بعد از انقلاب اسلامی(تسخیر لانه جاسوسی) به تشریح عناصر اساسی در الگوی مدیریت بحران امام(ره) میپردازد.
مؤلف این کتاب، تصمیمگیری را یکی از مهمترین ارکان و عناصر الگوی مدیریت بحران امام(ره) میداند و صور آن را به شکل ذیل بیان میکند:
1. تبدیل شرایط فقدان تصمیمگیری به شرایط امکان تصمیمگیری؛
2. توجه به اصول سرعت، دقت، قاطعیت، صراحت و قانونمحوری در تصمیمگیری: تصویری که امام(ره) از اشغال سفارت نشان دادند در این راستا بود که اقدام انجام گرفته شده نه یک عکسالعمل از روی کینه و نفرت ، بلکه عملی مشروع و منطقی است که در مقابل توطئهها و دخالتهای آمریکا در ایران صورت گرفته است.
از این رو سفارت آمریکا را لانه جاسوسی خواندند و آمریکا را شیطان بزرگ لقب دادند و دانشجویان را به قهرمانان ملی تعبیر کردند که دست به انقلاب دوم زدهاند.
مواضع امام(ره) در طول مدت اشغال سفارت، کاملاً صریح و شفاف بود و تا پایان عمر این موضعگیری پابرجا بود.
3. طولانی نمودن زمان تصمیمگیری جهت کسب اهداف؛
4. عدم تکیه و اعتماد به نیروی خارجی: بعد از ماجرای سفارت آمریکا، دولت شوروی تلاش کرد تا خود را به انقلابیون نزدیک سازد حتی با توجه به شرایط وخیم اقتصادی نظامی و سیاسی بعد از انقلاب، هنگامی که شوروی تلاش کرد از وضعیت پیش آمده بهرهگیری نماید از جمله در این راستا پیشنهادات اقتصادی به ایران کرد با خونسردی و حتی برخورد امام(ره) روبرو گردید.
تعطیل کنسولگریهای شوروی در رشت و اصفهان و کاهش تعداد کارکنان آن سفارت، به شورویها فهماند که حتی در بدترین وضعیت، انقلاب اسلامی به هیچ قدرتی تکیه نخواهد کرد.
قسمت پایانی کتاب، نویسنده در جمعبندی و نتیجهگیری نهایی، نقاط اشتراک و افتراق الگوی مدیریت بحران امام خمینی(ره) را با دیگر الگوهای رایج بررسی میکند.
برخی از نقاط اشتراک الگوی مدیریت بحران امام (ره) با دیگر الگوهای رایج:
1. تمامی الگوها به مراحل اساسی بحران (قبل، حین و بعد از بحران) بنا به دیدگاه خویش توجه دارند
2. همه الگوها به وسیله استخدام عناصر و منابع لازم، در پی کنترل و تحدید بحران هستند.
3. تبدیل شرایط فقدان تصمیمگیری به امکان تصمیمگیری و توجه به اصل سرعت در آن.
در این مرحله، نویسنده به تفاوتهای الگوی مدیریت بحران امام(ره) در دو سطح عمومی و اختصاصی میپردازد.
یکی از تفاوتهای اساسی در سطح عمومی این است که الگوی مدیریت بحران امام(ره) در بستری از الگوی کلان مدیریتی قابل تحلیل، استخراج و بازیابی است؛ در حالیکه در دیگر الگوها، توجه به الگوی مدیریتی در سطح کلان، مشهود نیست.
الگوی مدیریت بحران امام(ره) مبتنی بر زیرساختهای علمی، فکری و ارزشی مبتنی بر اسلام است و ارزشهای انسانی و دینی جایگاه والایی در آن دارد؛ اما در دیگر الگوها، توجه به زیرساختهای فکری و ارزشی به صورت کمرنگ بوده و نگاه به آنها مبنایی نیست و جنبه کارکردی و سودگرایانه دارد.
نگارنده در سطح اختصاصی، تفاوتهای الگوی مدیریت بحران امام(ره) با الگوهای رایج در مدیریت بحران از جمله الگوی تقدیرگرا، الگوی سیستمی له چات، الگوی خوداتکا، الگوی شش مرحلهای لیتل جان، الگوی رسیدگی جامع فینک و الگوی عملیاتی را تشریح مینماید و آنگاه به تبیین نهایی الگوی مدیریت بحران امام(ره) میپردازد./603/825/م