vasael.ir

کد خبر: ۴۰۱۳
تاریخ انتشار: ۱۸ دی ۱۳۹۵ - ۱۰:۳۸ - 07 January 2017
در یادداشتی نظرات فقهی آیت الله جوادی آملی تبیین شد؛

نیازهای مصطلح و عادی از محدوده ضرورت خارج است - ضرورت با وجود مماثل از بین می رود

پایگاه اطلاع رسانی وسائل ـ بر اساس نظرات فقهی حضرت آیت الله جوادی آملی در جلسه بیست ویکم تا بیست و چهارم خارج فقه نکاح در سال تحصیلی 94ـ95 ، یکی از مسائلی که معمولاً در همه فروع فقهی جریان دارد و در همه ابواب کاربرد دارد، مسئله ضرورت است چون با عارض شدن عنوان ضرورت بر هر حکمی، آن حکم قابلیّت تغییر پیدا می کند.

به گزارش سرویس حقوق پایگاه اطلاع رسانی وسائل، هر چند فقهاء در مواردی که ضرورت اقتضاء میکند، مثل معالجه و شهادت حکم به جواز نگاه به نامحرم را صادر میکنند، امّا مسئولین امر باید طوری برنامه بچینند که جامعه به سمت و سوی خودکفایی زنان در این موضوعات برود تا زنان که نیمی از جامعه را تشکیل دادهاند در موضوعاتی مثل طبابت و معالجه که قابلیّت استفاده از جنس خودشان وجود دارد، به جنس مخالف نیازمند نباشند. با اینکه یکی از مسائلی که معمولاً در همه فروع فقهی جریان دارد و در همه ابواب کاربرد دارد، مسئله ضرورت است چون با عارض شدن عنوان ضرورت بر هر حکمی، آن حکم قابلیّت تغییر پیدا میکند.ودر ما نحن فیه هم هر چند حکم به حرمت نگاه به نامحرم شده است، اما «عند الضرورة» همه فقهاء حکم به جواز داده‌اند.اما در رابطه با ضرورت باید توجه شود که منظور از ضرورت این نیازهای مصطلح و عادی نیست بلکه ضروری این است که مثلاً کسی بیمار شده، و ضرورتاً طبیب نامحرم باید معالجه کند یا در مسئله ارث بخواهند شهادت بدهد که ورثه کیست و ضرورتاً باید به نامحرم نگاه کند تا بتواند شهادت بدهد.وضرورت در جایی صادق است که اولاً چاره‌ای جز انجام آن کار وجود نداشته باشد و انجامش ضروری باشد، ثانیاً، برای آن کار مماثل وجود نداشته باشد.

 

اختلاف فقها در نگاه مرد به زن نامحرم

در رابطه با نگاه مرد به زن نامحرم بین بزرگان فقه اختلاف وجود دارد، برخی مثل صاحب جواهر قائل به منع مطلق، برخی مثل مرحوم شیخ انصاری قائل به جواز مطلق و برخی نیز مثل مرحوم محقق قائل به جواز علی الکراهة شده‌اند.

نکته قابل توجه در این اختلاف این است که، نگاه اگر به غیر از وجه و کفین باشد یا به قصد لذت و ریبه باشد، مطلقا عند الکل حرام است؛ اما اگر مرد، بدون ریبه و قصد لذت، فقط به وجه و کفّین زن نامحرمی نگاه کند در اینجا سه قول بالا مطرح میشود و محل نزاع بین فقهاء در نگاه مرد به زن نامحرم فقط همین مورد است.

نگاه حرام

به جز اختلافی که در این باب در اصل نگاه مرد به زن نا محرم، وجود دارد، اختلافی نیز بین تابعین قول شیخ انصاری وجود دارد؛ کسانی که قائلند نگاه به نامحرم بدون قصد ریبه جایز است، میگویند اگر در اثناء ریبهای حاصل شد یا لذّتی پدید آمد وظیفه ناظر این است که سریعاً روی خود را برگرداند، اما شیخ انصاری قائلند چنین چشمپوشی بر ناظر واجب نیست بلکه میتواند به نگاهش ادامه بدهد که مفصلاً این مطلب را در بخش بعدی تفصیل دادهایم.

 

فتوای شیخ مبنی بر مشروع بودن نگاهی که در اثناء آن لذت غریزی به وجود آید

در کتب فقهی فرعی مطرح شده که اگر شخصی ابتداءً نگاهش با لذت همراه نبود، ولی در اثناء نگاه لذّت پدید آمد، حکمش چیست؟ مشهور در جواب به این سؤال گفته‌اند: باید سریعاً چشم پوشی کند و رویش را برگرداند، اما مرحوم شیخ با استناد به روایت علی بن سوید قائل به جواز چنین نگاهی شده‌اند و چشم پوشی را لازم نمیدانند.

 

بررسی روایت علی بن سوید

این روایت به سند مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ سُوَیْدٍ در کتاب کافی آمده است که در آن علی بن سوید از امام رضا (علیه السلام) می‌پرسد: «قُلْتُ لِأَبِی الْحَسَنِ ع إِنِّی مُبْتَلًى بِالنَّظَرِ إِلَى الْمَرْأَةِ الْجَمِیلَةِ فَیُعْجِبُنِی النَّظَرُ إِلَیْهَا فَقَالَ لِی یَا عَلِیُّ لَا بَأْسَ إِذَا عَرَفَ اللَّهُ مِنْ نِیَّتِکَ الصِّدْقَ وَ إِیَّاکَ وَ الزِّنَا فَإِنَّهُ یَمْحَقُ الْبَرَکَةَ وَ یُهْلِکُ الدِّینَ. من به زن زیبایی نگاه کردم که زیبایی او منرا به تعجّب واداشت پس امام (علیه السلام) به من فرمودند: ای علی اگر خداوند از نیّت تو را صادق شناخته باشد این نگاه اشکالی ندارد اما از زنا بر حذر باش که برکت را امحاق و دین را هلاک میکند.

اشکالی که در برداشت شیخ انصاری در این روایت وجود دارد، این است که ایشان عبارت «فیعجبنی» را به معنای لذت دنیوی دانستهاند در حالیکه آنچه علی بن سوید را به تعجّب واداشته است آن زیبایی نیست که به لذّت حیوانی و دنیوی را به همراه بیاورد بلکه منظور یک لذّت مشروع است نظیر آن لذّتی که انسان از نگاه به گل و منظره زیبا نصیبش میشود.

بنابر این هرچند اصل فرمایش مرحوم شیخ در برابر صاحب جواهر قابل قبول است که نگاه به وجه و کفّین بدون لذّتِ غریزی و بدون فتنه و ریبه، جایز است؛ ولی در این فتوا نمیتوان با ایشان همراهی کرد چون وقتی یک امری مستدام و بقادار است، حدوثش به حدوث مرتبط است و بقائش نیز به بقا مرتبط خواهد بود به این معنا که اگر گفته شود: «لَا تُصَلِّ إِلَّا خَلْفَ مَنْ تَثِقُ بِدِینِهِ» میتوانید به کسی که به دین او اعتماد داری اقتدا کنی، و چون اقتدا از امور مستدام و دارای بقاء است این وثاقت به دین باید در اثناء بقاء نیز رعایت شود لذا اگر شخصی که امام جماعت بود حدوثاً عادل بود ولی بقائاً برای ما کشف شد که عادل نیست، یا در اثناء کاری کرد که با عدالتش سازگار نیست، همانجا باید نماز را قطع کرد و به فرادا تبدیل نمود، چون حدوثِ صحتِ اقتدا به صحتِ عدل، و بقای صحتِ اقتدا به بقای عدل منوط است.

 

فروعات مساله نگاه

مرحوم محقّق در کتاب شرایع الاسلام پس از اینکه از مسائل چهارگانه مربوط به نگاه فارغ میشوند به بررسی فروعات نگاه پرداخته که شارحین شرایع مثل مرحوم صاحب جواهر نیز بر همین منوال عمل کرده‌اند و ما نیز در ادامه به همین فروعات خواهیم پرداخت.

 

فرع اول/ حکم نگاه کردن پسر نابالغ به زن نامحرم

محور اصلی بحث در مسئله «نگاه» و «نظر» حول آیه 31 سوره مبارکه نور می‌چرخد، در این آیه طرف خطاب خداوند مؤمن و مؤمنه است. و اصطلاحاً مؤمن و مؤمنه یعنی کسی که ایمان آورد و مکلّف است لذا صبی و صبیّه طرف خطاب در آیه نیستند و تکالیفی که در این آیه مبنی بر غضّ نظر، به مومنین گوشزد شده است شامل حال صبی و صبیِه نخواهد شد.

بنابر این هر چند در این آیه آمده است  ﴿قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یُغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ﴾ اما چون صبی مؤمن اصطلاحی نیستند، نگاه کردنشان به زن نامحرم محذوری ندارد.

 

فرع دوم/ حکم نگاه کردن مرد به دختر نابالغ

همانطور که در فرع قبل گفته شد، چون اصطلاح مؤمن در قرآن، اصطلاحی برای بالغین و مکلفینی است که ایمان آوردهاند، لذا خطاب خداوند به مؤمنات هم که فرمود: ﴿قُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ﴾ شامل حال صبیّه نمیشود و لازم نیست خودش را از نامحرم بپوشاند.

 

فرع سوم و چهارم/ بررسی حکمی پوشش در مقابل پسران نابالغ و پوشش زنان سالمند

در سوره مبارکه نور پس از آنکه احکام نگاه کردن و پوشش را در آیه 31 مطرح میکند در همان آیه و آیات بعد مثل آیه 61 به بیان استثنائات می‌پردازد.

یکی از استثنائاتی که در آیه 31 مطرح شده است، استثناء کردن کودکان، از کسانی است که زن باید خود را از آنها بپوشاند. البتّه طبق شرطی که در آیه آمده است، این کودکان باید نسبت به مسائل جنسی و غریزی ناآگاه بوده و به مرحله بلوغ نرسیده باشند.

استثناء دیگری که در سوره مبارکه نور آمده، استثناء کردن زنان خانه نشین و پیر نسبت به حکم وجوب پوشش است که میفرماید: «وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللاَّتی‏ لا یَرْجُونَ نِکاحاً فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُناحٌ أَنْ یَضَعْنَ ثِیابَهُنَّ غَیْرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزینَة» یعنی آن زنهای سالمندی و فَرتُوتی که امیدی به ازدواج ندارند گناهى بر آنان نیست که لباسهاى(رویین) خود را بر زمین بگذارند.

 

تعیین مصداق «ضرورت» در جواز نگاه

یکی از مسائلی که معمولاً در همه فروع فقهی جریان دارد و در همه ابواب کاربرد دارد، مسئله ضرورت است چون با عارض شدن عنوان ضرورت بر هر حکمی، آن حکم قابلیّت تغییر پیدا میکند.

در ما نحن فیه هم هر چند حکم به حرمت نگاه به نامحرم شده است، اما «عند الضرورة» همه فقهاء حکم به جواز داده‌اند.

در رابطه با ضرورت باید توجه شود که منظور از ضرورت این نیازهای مصطلح و عادی نیست بلکه ضروری این است که مثلاً کسی بیمار شده، و ضرورتاً طبیب نامحرم باید معالجه کند یا در مسئله ارث بخواهند شهادت بدهد که ورثه کیست و ضرورتاً باید به نامحرم نگاه کند تا بتواند شهادت بدهد.

به عنوان قاعده کلی میتوان گفت: ضرورت در جایی صادق است که اولاً چاره‌ای جز انجام آن کار وجود نداشته باشد و انجامش ضروری باشد، ثانیاً، برای آن کار مماثل وجود نداشته باشد.

 

فرع پنجم/ حکم نگاه در موضوع معالجه

هر چند فقهاء در مواردی که ضرورت اقتضاء میکند، مثل معالجه و شهادت حکم به جواز نگاه به نامحرم را صادر میکنند، امّا مسئولین امر باید طوری برنامه بچینند که جامعه به سمت و سوی خودکفایی زنان در این موضوعات برود تا زنان که نیمی از جامعه را تشکیل دادهاند در موضوعاتی مثل طبابت و معالجه که قابلیّت استفاده از جنس خودشان وجود دارد، به جنس مخالف نیازمند نباشند.

 

بیان روایات درمان مرد توسط زن و زن توسط مرد در امور ضروری

روایات باب 130 از ابواب مقدمات النکاح از کتاب وسائل الشیعه به این موضوع اختصاص داده شده که ما به ذکر یک روایت از آن بسنده میکنیم چون بقیه روایات هم با همین مضمون در این باب آمدهاند.

روایت اول: « مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ أَبِی حَمْزَةَ الثُّمَالِیِّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْمَرْأَةِ الْمُسْلِمَةِ یُصِیبُهَا الْبَلَاءُ فِی جَسَدِهَا- إِمَّا کَسْرٌ وَ إِمَّا جُرْحٌ فِی مَکَانٍ لَا یَصْلُحُ النَّظَرُ إِلَیْهِ- یَکُونُ الرَّجُلُ أَرْفَقَ بِعِلَاجِهِ مِنَ النِّسَاءِ- أَ یَصْلُحُ لَهُ النَّظَرُ إِلَیْهَا- قَالَ إِذَا اضْطُرَّتْ إِلَیْهِ فَلْیُعَالِجْهَا إِنْ شَاءَتْ.» موضوع این روایت جایی است که زنی از مسلمین مبتلاء به بیماری شده که لازمه درمان آن نظر اجنبی به جاهایی از بدن اوست که شرعاً در حال عادّی نگاه کردن به آن حرمت دارد، چون یا طبیب زن نیست یا اگر هم هست طبیب مرد بهتر درمان میکند، امام (علیه السلام) در این مورد میفرمایند: اگر این زن مضطر شد، می‌تواند مرد او را درمان کند ولو با نگاه کردن.

 

فرع ششم/ حکم نگاه در موضوع شهادت

منظور از شهادت در اینجا هر دو بخش شهادت یعنی هم بخش اداء و هم بخش تحمّل است. در شهادت شاهد باید در صحنه حاضر باشد و ببیند که به این کار تحمل شهادت میگویند. همچنین همین شاهد آنچه را که در صحنهٴ حادثه مشاهده کرده است، در محکمه بازگو می‌کند که به این مرحله از شهادت نیز اداء شهادت میگویند.

حال با توجه به مقدمه فوق، چون در مسئله شهادت نیز بحث ضرورت مطرح است مرد میتواند هم در مرحله اداء و هم در مرحله تحمّل به زن نامحرم نگاه کند و اگر روایتی دارد «عند الشهادة» مرد میتواند زن را ببیند، شامل هر دو صحنه میشود؛ هم صحنه تحمّل و هم صحنه ادا.

 

فرع هفتم/ بررسی نگاه خصیّ

مسئله خصی، غیر از مسئله خنثی است، خنثی را جداگانه مطرح می‌کنند، دلیل علم اجمالی آن را همراهی می‌کند؛ ولی خصی این‌چنین نیست. خنثی یقین دارد یا زن است یا مرد و چون علم اجمالی دارد و علم اجمالی منجّز است، او نمی‌تواند به زن نگاه کند و نمی‌تواند مرد او را ببیند، برای اینکه علم اجمالی دارد و منجّز هم هست باید احتیاط کند؛ ولی خصی یقیناً مرد است این‌چنین نیست که مثل خنثی باشد. این است که در فقه مسئله خصی از مسئله خنثی جداست، او علم اجمالی دارد و محکوم به احتیاط است؛ خصی علم اجمالی ندارد، بلکه علم تفصیلی دارد که مرد است؛ منتها علاقه‌ای به زن ندارد و لذّتی از زن نمی‌برد. .702/س

آتش افروز

 

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۲۸ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۲۲:۵۲
طلوع افتاب
۰۶:۰۱:۴۷
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۲۶
غروب آفتاب
۲۰:۰۴:۱۹
اذان مغرب
۲۰:۲۳:۰۶