به گزارش خبرنگار سرویس سیاست پایگاه اطلاع رسانی فقه حکومتی وسائل؛ کرسی ترویجی «چیستی کارآمدی و نظام مسائل سیاسی آن در جمهوری اسلامی ایران» به همت پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و اداره همکاریهای علمی و پژوهشی در مرکز همایشهای غدیر برگزار گردید. در این نشست علمی دکتر علیرضا زهیری پژوهشگر این پژوهشکده به ارائه بحث پرداخت و حجت الاسلام دکتر سیدغلامرضا موسوی عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) و دکتر رضا عیسی نیا مدیر گروه علوم سیاسی پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی به نقد مباحث ایشان پرداختند.
پایگاه اطلاع رسانی فقه حکومتی وسائل گزارش کامل علمی این نشست را تقدیم خوانندگان عزیز می نماید.
مباحث ارائه دهنده:
دکتر علیرضا زهیری:
اهمیت و چرایی کارآمدی
دکتر زهیری در ابتدای مباحث خود ضمن بیان این مطلب که اساسا چرا کارآمدی در جمهوری اسلامی ایران مسئله شده است که باید به آن بپردازیم، بیان داشت: بعد از انقلاب، چند موج تحول را شاهد هستیم. دهه نخست از یک همنوایی میان نیروهای اجتماعی و سیاسی برخوردار بوده است و مسائل ما حول برخی موضوعاتی چون جنگ و نحوه اداره امور کشور در مسائل خاصی چون اقتصاد اسلامی دور می زد. با پایان جنگ، موج جدید تحول در کشور در پی شکل گیری دولت رفاه یا سازندگی رخ داد که برای ایجاد یک تحول به اقتضای شرائط پس از جنگ، اداره کشور را به گونه ای دیگر پیش برد و فرصتی پدید آورد که نیروهای اجتماعی اگر پیش از این در هویت مشروعیت بخش نسبت به نظام سیاسی قرار داشتند، تقاضای مشارکت در دولت و سیاست را پیدا کردند. موج سوم بیش از بقیه زمینه تحول در کشور را فراهم کرد. موجی که در پی پدیداری نسل سوم اتفاق افتاد. نسلی که در یک انقلاب انتظارات قرار داشت. توقع و انتظاراتش با نسل اول و دوم بسیار فاصله داشت و این امر باعث شد انتظارات متفاوت شود. اگر در دوران اول و تا حدودی دوران دوم بحث درباره دولت دینی بود، در دوره سوم سوال از توانایی دولت شد. اینکه دولت با چه پشتوانه ای تشکیل شده، مسئله نسل سوم نبود. مسئله این نسل توانایی دولت در اداره امور بود. و این باعث شد، نگاه به دولت تغییر کند و سطح انتظارات فزاینده شود. در موج چهارم که فاصله نسل ها مثل گذشته نبود، پرسش اینها باز هم متفاوت تر شد و حتی راجع به مسائل جزئی تری چون سبک زندگی، موسیقی، نوع پوشش و مسائل خرد پرسش هایی مطرح شد. بنابراین کارآمدی اکنون در جمهوری اسلامی ایران به مسئله تبدیل شده است.
الف:چیستی کارآمدی
در باب چیستی کارآمدی مجادلات فراوانی وجود دارد. ارائه تعریفی جامع از کارآمدی که مورد اجماع صاحبنظران باشد، آسان نیست. برخی با ارائه یک تعریف و عدهای نیز در قالب یک رویکرد و عده دیگری با تعیین شاخص هایی به توضیح و تبیین کارآمدی نظام سیاسی پرداختهاند. بدین ترتیب برای تبیین کارآمدی سه دسته تعاریف، نظریه ها و تعیین شاخص ها دخالت داشته است.
1- تعاریف:
درباه کارآمدی تعریفهای متعددی ارائه شده است. این اصطلاح در سه قلمرو مدیریت، اقتصاد و سیاست کاربرد دارد. از طرفی به دلیل گرتهبرداری از واژگان غیر بومی، پیچیدگی بیشتری مییابد. کارشناسان فارسی زبان پیش از آنکه برای ارزیابی مطلوبیت دولتها و یا سازمانها از واژگان فارسی بهره گیرند به سراغ متن نتایج تحقیقات جوامعی رفتند که زبان و ادبیات متفاوتی با ما داشتند. به طور مثال در غرب به دلیل پدید آمدن فضاهای دموکراتیک، امکان نقد و ارزیابی نظامهای سیاسی فراهم آمد و فهرستی از واژگانی که توضیح دهنده و داوری کننده رفتار، ساختار و کارکردهای این گونه نظامهاست ساخته شد. سپس در جوامع غیرغربی علاقمند شدند تا با بهرهگیری از همان روش و الگوهای غیر بومی، دولتهای خود را مورد مطالعه و ارزیابی قرار دهند. بنابراین در ابتدا مفاهیمی چون کارایی، اثربخشی، شایستگی، دارای توانایی و لیاقت، در مورد مطلوبیت دولت به کار گرفته شد و پس از آن، محققان ایرانی واژه کارآمدی را در مقابل آنها به کار گرفتند. به نمونهای از تعاریف و ترجمه متون اشاره میکنیم:
اغلب کارآمدی را معادل کلمه لاتینEffectiveness)) قرار دادهاند، و آن را در معنای اثربخشی و کارایی به کار بردهاند همانگونه که در علم مدیریت به اثربخشی و تأثیرگذاری ترجمه شده است. در فرهنگ عمید، کارآمدی به معنای کاردانی، کارآزمودگی، شایستگی و آنچه سودمند باشد آمده است. ودهخدا آن را به انجام کارها به نیکویی معنا کرده است.
در فرهنگ توصیفی مدیریت، کارآمدی معادل اثربخشی و به درجه و میزانی که یک اقدام یا فعالیت به هدف پیشبینی شده نایل میشود تعریف شده است گاه نیز «به نسبت ستاده به نهادهها» تعریف کردهاند. در حالی که در علم سیاست به کفایت، کارایی، نفوذ، قابلیت و لیاقت ترجمه شدهاست.سیمور لیپست نیز کارآمدی را چنین تعریف می کند: تحقق عینی یا توان سیستم در تحقق کارکردهای اساسی یک حکومت، به گونهای که اکثریت مردم و گروههای قدرتمند درون نظام مانند اصناف بزرگ یا نیروهای مسلح تحقق آن را به عینه مشاهده نمایند.
در برخی فرهنگنامهها، کارآمدی (Effectiveness) به تأثیر، سودمندی، اثربخشی، کارایی و فایده ترجمه شده است. در جای دیگری برای تبیین کارآمدی، از مفهوم بهرهوری استفاده شده است. شایعترین تعریف از بهرهوری، تعریفی است که دو مفهوم کارایی و اثربخشی را در برمیگیرد و با توجه با این دو تعریف می توان بهرهوری را درست انجام دادن کار درست تعریف کرد.اغلب صاحبنظران، کارآمدی را با اثربخشی و نیل به اهداف مترادف میدانند و همراه با کارایی به کار میبرند. گاهی نیز واژه کارایی به جای کارآمدی، به کار برده میشود.
2- نظریه ها:
اول: کارآمدی معطوف به هدف (نتیجه گرایی): تقرب به اهداف و میزان دستیابی به آنونیز توانایی کسب هدفهای تعیین شده ارتباط وثیقی با مفهوم کارآمدی دارد. برخی در قالب «نظریه توفیق» بدان اشاره دارند.
دوم: کارآمدی معطوف به وظیفه (وظیفه گرایی): برخلاف رویکرد پیشین که ملاک کارآمدی، رسیدن به هدف و غایتی بود که از پیش تصور و تصدیق شده بود، در این رویکرد حتی اگر نتایج اقدام انجام شده بهترین نتایج ممکن باشد الزاماً اقدام درست بشمار نمیآید، بلکه درستی و اصالت وظیفه و تکلیف، ملاک داوری است، قطع نظر از اینکه چه نتایج و پیامدهای احتمالی دربر داشته باشد.
سوم: کارآمدی معطوف به تئوری ذاتی عمل: این نظریه از سوی محمد جواد لاریجانی ارائه شده است.وی معتقد است ریشه کارآمدی در ماهیت"عامل" بودنِ حکومت است؛ یعنی همانطور که "فرد" عامل است و فعل اختیاری از وی صادر میشود، حکومت هم به شکل جمعی، مصدر فعل است. بنابراین کارآمدی به نحوه صدور فعل از عامل مربوط است. به این نحو که هر عاملی (فرد یا جمع) که افعال درستتر از او صادر شود کارآمدتر است. بدین ترتیب آنچه در باب کارآمدی حکومت باید گفته شود باید به ماهیت معقول (کار درست، عمل صالح) مربوط میشود. به عبارتی دیگر درستی عمل مساویست با کارآمدی.
چهارم: کارآمدی معطوف به بهرهوری (اثربخشی و کارایی): شایعترین تعریف از بهرهوری، تعریفی است که دو مفهوم کارایی و اثربخشی را دربر میگیرد و با توجه به این دو تعریف میتوان بهرهوری را درست انجام دادن کار درست تعریف کرد که دو مفهوم فوق را در بردارد.
پنجم: کارآمدی معطوف به رضایتمندی: پیشتر اشاره شد که کارآمدی ارتباط وثیقی با مشروعیت دارد تا جایی که آن را مترادف با مشروعیت ثانویه قلمداد میکنند. ممکن است که یک نظام از لحاظ دینی و قانونی نظام مشروعی باشد و در چارچوب مقررات دینی و اسلامی و در چارچوب مبانی و اصول قانون اساسی فعالیت کند و از این منظر نظامی مشروع محسوب شود، اما این مشروعیت را میتوان مشروعیت اولیه نامید. اما بخش قابل توجهی از مشروعیت متوجه توانایی دولت در اداره امور عمومی است که چانچه مورد قبول و رضایت عمومی باشد رخ خواهد داد.
3- کارآمدی بر پایه تعیین کارویژه ها:
برخی رویکردها از جمله الگوی حکمرانی خوب با تعیین ویژگیهای هشتگانه، توفیق دولتها در اداره امور عمومی را از طریق تحولات ساختاری نظام سیاسی و دخالت دادن و مشارکت نهادهای مدنی در حکمرانی از یک سو و اقدام بر مبنای هشت کارویژه از سوی دیگر است.
همانگونه که از تعاریف و رویکردهای پیشگفته آشکار است کارآمدی گاهی به ماهیت و گاهی به عناصر و ویژگیها، زمانی به اهداف و زمانی به نتایج و پیامدها تعریف شده است. اما همه اینها به جنبههایی از کارآمدی اشاره دارند و هرکدام به تنهایی برای توضیح کارآمدی کافی نمیباشد. بنظر میرسد در مسأله کارآمدی آنچه اهمیت بیشتری دارد امکان سنجش و ارزیابی آن است. بنابراین تعیین شاخص های کارآمدی بیش از تعریف کلی کارآمدی اهمیت مییابد. در اینباره توافق نخبگان در تعیین سنجههایی برای ارزیابی کارآمدی با تکیه بر شرایط زیستبوم و آگاهی نسبت به تجربیات بشری ضروری است. بنابراین هر تعریفی از کارآمدی را بپذیریم دونکته در باب کارآمدی حائز اهمیت است.
نخست، آنکه کارآمدی امری نسبی است چرا که حکومتها در محیطی آکنده از ارزشها قرار دارند و ساختارهای معنایی چون فرهنگ، قواعد و هنجارهای تنظیم کننده و سودهنده کنشهای سیاسی، سبب میشود که افراد متناسب با جهان فرهنگی خود به داوری درباره کارآمدی بپردازند. چارچوبهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و همچنین شرایط و زمینههای متفاوت، مفهوم کارآمدی را دچار نسبیت میکند. بنظر میرسد تنها راه حل برون رفت از آن پذیرش معیارهایی بر پایه قرارداد اجتماعی است. البته برخی شاخصها و معیارهای بیناذهنی وجود دارد که بسیاری از جوامع درباره آن اجماع نظر دارند. مانند شاخص اشتغال، تولید ناخالص داخلی و بسیاری از معیارهایی که مبتنی بر قاعده سازیهای مورد قبول جوامع مختلف است. دوم، اینکه کارآمدی امری تشکیکی و دارای مراتب است. سخن گفتن از کارآمدی کامل یا ناکارآمدی کامل، سخن دقیقی نیست. اگر کارآمدی را توانایی دولت در اداره امور عمومی تلقی کنیم، بدین ترتیب طیفی از تواناییها داریم که هر یک از دولتها، با توجه به میزان کارآمدیاش، موقعیت خود را در آن طیف مشخص میکند.
ب: نظام مسائل
در سالهاى اخیر، ارزیابى نظام سیاسى از منظر جامعهشناسى سیاسى، اقبال بیشترى یافته است و بیش از توجه به پشتوانههاى دینى آن به کارویژههایش توجه مىشود. بنابراین ارزیابی نظام سیاسی اهمیت مییابد. این ارزیابی از طریق بررسی ساختارها و کارکردهای نظامهای سیاسی انجام میگیرد. الگوی مطالعات نظامها (system)رایجترین و مفیدترین الگو در ارزیابی و مطالعه نظامهای سیاسی بشمار میآید. پرکاربردترین رویکردها در الگوی سیستمی مربوط به رهیافت ساختاری- کارکردی پارسونز و ایستون و چارچوب مطالعه کارویژههای آلموند میباشد. با بهرهگیری از این الگوی ترکیبی در تحلیل کارآمدی نظام سیاسی نه تنها امکان کشف و تبیین اغلب مسائل و چالشهای کارآمدی وجود دارد بلکه ارائه راهکارهای حل آنها نیز ممکن میشود.
مباحث ناقدین:
حجت الاسلام دکتر سیدغلامرضا موسوی
در ادامه جلسه، حجت الاسلام دکتر سیدغلامرضا موسوی به عنوان ناقد اول به ارائه نقد و مباحث خود پرداخت. مشروح مباحث دکتر موسوی به عنوان ناقد اول می آید:
دکتر موسوی ضمن بیان اشکال در تعریف مفهوم کارآمدی توسط ارایه دهنده بحث گفت: ارایه دهنده تعریف شفافی از کارآمدی ارایه نکرده است و مقداری بحثها درهم آمیخته شده است؛ چون لازم است اول، مفهوم کارآمدی را به طور شفاف تعریف کرده و بعد، شاخصهای کارآمدی را تعیین نمود. برای اینکه از بحثها بیشتر استفاده کنیم باید کارآمدی را تعریف کنیم و بعد بگوییم این نظام های سیاسی بر اساس چه شاخص هایی کارآمد هست یا خیر؟ اگرچه تعاریف متعددی از کارآمدی ارائه شد، اما شما تعریف مطلوب خود را بیان نکردید چون کارآمدی هم به کارآیی تعریف می شود و هم به اثربخشی و هم به جفتش. اگر منظور مشخص نشود وقتی می خواهیم بگوییم نظام سیاسی کارآمد هست مشخص نمی شود کدام منظور است. به نظر بنده کارآمدی به معنای بهره وری است. سیستمی سیستم کارآمد هست که بهره ور باشد، یعنی در کمترین زمان و هزینه به بیشترین نتیجه برسد. بنابراین کارآمدی به معنای Effectiveness نمی باشد.
دکتر موسوی در ادامه با مروری تحلیلی بر نظریههای مختلف(نظریه توفیق در دستیابی به اهداف، نظریه رضایت مردم، نظریه ذاتی عملی و...) در خصوص کارآمدی، اظهار داشت که این نظریهها در پی تعیین شاخص برای ارزیابی نظام سیاسی از نظر کارآمدی یا ناکارآمدی هستند. ایشان بیان داشت: به نظر بنده، تعدادی از این نظریهها با یکدیگر قابل جمع است و میتوان نظریه بومی تولید کنیم. اما این شاخص های بهره وری نظام سیاسی چیست؟
دکتر موسوی در ادامه به چند ملاحظه اشاره کرد: اول آن که، بهرهوری به عنوان مشروعیت ثانویه تلقی میشود؛ یعنی اگر نظامی کارآمد و بهرهوری نداشت، مشکل مشروعیت خواهد داشت؛ دوم آن که در مقام ارزیابی یک نظام سیاسی اگر یک جزء آن غیر بهرهور و ناکارآمد بود نباید ناکارآمدی جزء را به کل سیستم تعمیم دهیم. سوم آن که، شاخصهای کارآمدی باید بومیسازی شوند. چهارم آن که مهمترین ملاک مردم در کارآمدی و ناکارآمدی نظام، اندیشه و بعد نظری نظام سیاسی نیست بلکه بعد عملکردی و کارآمدی سیستم است. پنجم آن که در کارآمدی نظام سیاسی باید بین مراحل تأسیس نظام سیاسی فرق بگذاریم؛ یعنی ممکن است نظامی در تأسیس کارآمد ولی در استمرار ناکارآمد باشد. ششم آن که در بحث کارآمدی بایستی به اصل «هدف وسیله را توجیه میکند» نیز توجه کرد. این که نظام اسلامی نمیتواند به این اصل عمل کند ولی نظامهای سیاسی دیگر به این اصل عمل میکنند.
ایشان در پایان نقد خود گفت: نقطه کانونی بحث کارآمدی، سیستمسازی است و مشکل جامعه ما این است که دارای تفکر سیستمی نیست و هر کسی برابر تشخیص خود عمل میکند.
دکتر رضا عیسی نیا
در پایان جلسه، دکتر رضا عیسی نیا به عنوان ناقد دوم به ارائه نقد و مباحث خود پرداخت. مشروح مباحث دکتر عیسی نیا به عنوان ناقد دوم می آید:
وی با تبیین ویژگیهای کارآمدی ادامه داد: در جامعهشناسی سیاسی، کارآمدی مساوی نظمگرایی است. کارآمدی با سه ویژگی 1. نسبی بودن (یعنی به نسبت اهداف، موانع و امکانات می توان کارآمدی آن را سنجید. بنابراین کارآمدی دوران جنگ با کارآمدی دوران سازندگی متفاوت است. بنابراین کارآمدی تشکیکی هست که از صفر تا صد را شامل می شود. بنابراین مفهوم کارآمدی در ساختار و در محدوده نظری و موضوعی خاصی باید دنبال شود)، 2. جزء و کل و 3. نظام ارزشی شناخته می شود. بنابراین عامل، ابزار، معیار و شاخص ها بر اساس آن امر نسبی معنا پیدا می کند و دیگر اینکه در ظرف مکانی و زمانی خاص این کارآمدی معنا پیدا می کند و در نهایت در یک محدوده ایدئولوژیکی و ارزشی خاصی معنا پیدا می کند و در این صورت نمی شود گفت کارآمدی مختص نسل سوم هست. پس در بحث کارآمدی نمی توان از یک بحث جزئی برداشت کلی داشته باشیم، و به این نکته توجه داشته باشیم که نظام ارزشی تعیین کننده کارآمدی هست.
ایشان در ادامه با بیان اینکه کارآمدی مسئله امروزی نمی باشد. و بررسی پیشینه نشان می دهد که حتی در متون ارسطو نیز بحث کارآمدی دیده شده است و چیزی نیست که مربوط به دهه هشتاد و نود باشد. به بیان نظریههای کارآمدی به تبیین علل زوال و انحطاط دولت در اندیشه فیلسوفان و جامعهشناسان پرداخت. به نظر ایشان، کارآمدی در دستگاه شیعی، در بحث زوال و بقای دولتها است.
دکتر عیسینیا در ادامه، نظام موضوعات یا نظام مسائل کارآمدی را در سه سطح اهداف نظام سیاسی، موانع نظام سیاسی و امکانات نظام سیاسی دانست. و با سه رویکرد کارکردگرایی، رویکرد فرهنگی و رویکرد سیاسی و ساختارگرایی، نظام موضوعات را بیان نمود.
ایشان در پایان، شاخصهای کارآمدی را: شفافیت، نظارت، مسؤولیتپذیری، عدالت، تخصص، قانون محوری، شایسته سالاری، دین محوری، اصل قناعت، رسیدگی به طبقه محروم، پاسخگویی و اجماع محوری برشمرد.
504/823/حم