vasael.ir

کد خبر: ۳۹۳۶
تاریخ انتشار: ۰۷ دی ۱۳۹۵ - ۱۲:۳۹ - 27 December 2016
در یادداشتی نظرات فقهی آیت الله جوادی آملی تبیین شد؛

نکاح از مهم ترین سنت های امضایی شارع است

پایگاه اطلاع رسانی وسائل ـ بر اساس نظرات فقهی حضرت آیت الله جوادی آملی در جلسه ششم تادهم خارج فقه نکاح در سال تحصیلی 94ـ95 ، شارع مقدّس بسیاری از سنن باطل و سیئه در ازدواج را که در زمان جاهلیّت مرسوم بود، تبدیل به سنت حسنه کرد و پس از این تغییرات، نسبت به ترویج و سنت شدن آن، مسلمین را ترغیب نمود.

به گزارش سرویس حقوق پایگاه اطلاع رسانی وسائل؛ پیش از ظهور اسلام، براى تنظیم مناسبات حقوقى، اجتماعی، معاملاتى و اقتصادى، قواعد و مقرّراتى میان مردم وجود داشت که برخى از شرایع پیشین و برخى دیگر از بناى عقلا نشأت مى‌گرفت و شارع احکام آن را با تغییراتی پذیرفته است  که نکاح یکی از همین امضائیات است و شارع مقدّس بسیاری از سنن باطل و سیئه در آن را که در زمان جاهلیّت مرسوم بود، تبدیل به سنت حسنه کرد و پس از این تغییرات، نسبت به ترویج و مستنّ شدن به آن، مسلمین را ترغیب نمود.

 

نکاح از سنت های امضایی شارع

پیش از ظهور اسلام، براى تنظیم مناسبات حقوقى، اجتماعی، معاملاتى و اقتصادى، قواعد و مقرّراتى میان مردم وجود داشت که برخى از شرایع پیشین و برخى دیگر از بناى عقلا نشأت مى‌گرفت.

 در این احکام شارع برخی را با امضای کلی و برخی دیگر را نیز با امضای جزئی و تغییر در برخی از ارکان و اجزاء آن پذیرفته است هرچند این امضاء با سکوت و نهى نکردن از اجرای ان صورت گرفته باشد.

نکاح یکی از همین امضائیات است که شارع مقدّس بسیاری از سنن باطل و سیئه در آن را که در زمان جاهلیّت مرسوم بود، تبدیل به سنت حسنه کرد و پس از این تغییرات، نسبت به ترویج و مستنّ شدن به آن، مسلمین را ترغیب نمود.

یکی از آداب مذمومهای که در جاهلیت وجود داشت و الآن نیز در برخی از جوامع به چشم میخورد این بود که میگفتند: دختران ما اگر شوهر کردند و فرزند به بار آوردند، آنها دیگر فرزندان ما نیستند اما اسلام با خط بطلانی بر این عقیده گفت: اگر نکاحی شد و فرزندی به بار آمد؛ چه آن فرزند نوهٴ پسری باشد و چه نوهٴ دختری، فرزند حقیقی انسان است؛ لذا میتوان گفت نکاح حکمی بود که ولو در جاهلیّت نیز وجود داشت، امّا اسلام با اصلاحات و اضافاتی که در آن داشت این امر طبیعی را تبدیل به یک سنّت پسندیده و الهی کرد.

 

ضرورت رعایت کفویّت در ایمان و اعتقاد و عدم رعایت آن در مسائل اقتصادی

یکی از اعتقاداتی که اسلام نسبت به نکاح در بین امّت اسلامی منتشر کرد، مسئله رعایت کفویّت در ایمان و اعتقاد بین زوجین و عدم عِداد مسائل مالی و اقتصادی در ملاکات کفویّت است. یعنی زوجین فقط در ایمان و اعتقاد باید با هم، کفوّ باشند و در امور دیگر مثل مسائل قبیلهای، اقتصادی، منطقه‌ای هیچ ضرورتی بر رعایت همتایی در آنها نیست لذا فقیر و غنی، عرب و عجم، کنیز و آزاد و حتی هاشمی و غیر هاشمی میتوانند با هم ازدواج کنند بدون اینکه محذوریتی از جانب اسلام در این ازدواجها وجود داشته باشد.

 

بیان روایات جواز نکاحِ اقشار و اصناف مختلف مسلمانان با هم

همانطور که گفتیم در اسلام به جز رعایت کفویّت در ایمان و اعتقاد، همتایی در هیچ مؤلفۀ دیگری خواسته نشده، به طوری که مرحوم صاحب وسائل با تیتری که بر روایات باب 27 ابواب مقدمات النکاح زدهاند قائل به استحباب ازدواج مرد شریف و جلیل القدر با زنی شدهاند که از حیث شرف و نسب و حسب از او پایینتر باشد که ذیلاً به برخی از روایات این باب اشاره خواهیم کرد:

  1. روایت اول: این روایت، نامه غیر محترمانه و توهین آمیز عبدالملک مروان به وجود مبارک امام سجاد است که حضرت را سرزنش کرده و میگوید: شما با ازدواج با یک کنیز یا به ازدواج درآوردن یک کنیز با یک حرّ، شرف و حسب خانواده را رعایت نکردی و حضرت در جواب فرمودند: «أَنَّ اللَّهَ رَفَعَ بِالْإِسْلَامِ کُلَّ خَسِیسَةٍ وَ أَتَمَّ بِهِ النَّاقِصَةَ وَ أَذْهَبَ بِهِ اللُّؤْمَ فَلَا لُؤْمَ عَلَى مُسْلِمٍ وَ إِنَّمَا اللُّؤْمُ لُؤْمُ الْجَاهِلِیَّةِ» خداوند نقص و پستى و سرزنش را بوسیله اسلام برطرف نموده مسلمان را نباید نسبت به پستى داد و سرزنش مربوط به جاهلیت است.
  2. روایت دیگری که روایت دهم همین باب است باز از وجود مبارک امام سجاد هست که فرمود: «لنا أُسْوَةٌ بِرَسُولِ اللَّهِ ص- فَقَدْ زَوَّجَ زَیْنَبَ بِنْتَ عَمِّهِ زَیْداً مَوْلَاهُ- وَ تَزَوَّجَ مَوْلَاتَهُ صَفِیَّةَ بِنْتَ حُیَیِّ بْنِ أَخْطَبَ»، ما از پیامبر پیروى می‌کنیم او زینب دختر عموى خود را به ازدواج غلام خود زید درآورد و با کنیز خود صفیه دختر حى بن اخطب ازدواج نمود.
  3. یا در روایت دیگری بعضی از مومنین را همتا و کفوّ نسبت به دیگر مومنین معرفی میکند و میگوید: «الْمُؤْمِنُونَ بَعْضُهُمْ أَکْفَاءُ بَعْضٍ.» به این معنا که هر چند بین اینها برخی بافضیلت تر و برخی جلیلترند اما این امر مانعی از کفویّت نیست و بعضی از مؤمنین میتوانند همتا و کفوّ برای یکدیگر قرار بگیرند.
  4. یا در روایتی دیگری از این باب از قول رسول الله (صلی الله علیه و آله) آمده است: إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ أَتَزَوَّجُ فِیکُمْ وَ أُزَوِّجُکُمْ- إِلَّا فَاطِمَةَ فَإِنَّ تَزْوِیجَهَا نَزَلَ مِنَ السَّمَاءِ. همانا من نیز مثل شما بشر هستم و مانند شما ازدواج مى‏کنم ولى فاطمه مانند شما نیست زیرا ازدواج او بر اساس فرمانى که از آسمان نازل شد صورت گرفت.

شیعه/سنی

مرحوم صاحب وسائل با اینکه در این باب در صدد بیان مواردی هستند که افراد جلیل القدر و متمکّن با افرادی پایینتر از خود از حیث شرف و نسب ازدواج کردهاند، اما با ذکر این روایت در این باب به نوعی این نکته را به خواننده القا می‏کنند که قضیه حضرت فاطمه (سلام الله علیها) استثنایی از حکم کلی ازدواج مسلمین با یکدیگر است و تکلیف ازدواج او با علی را خداوند مشخص کرده است.

ایشان باز به طرز دیگری در همین باب به متفاوت بودن قضیه ازدواج حضرت زهرا (سلام الله علیها) با ازدواج سایر مردم، پرداخته‌اند و با بیان روایت: «لَوْ لَا أَنَّ اللَّهَ خَلَقَ فَاطِمَةَ لِعَلِیٍّ مَا کَانَ لَهَا عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ کُفْوٌ آدَمُ فَمَنْ دُونَهُ» بر این امر تأکید کردند.

 

آداب الخلوة و ممانعت از جلوگیری شیطان در نطفه و تربیت و رشد کودک

پس از بیان مسائل مربوط به منشأ پیدایش موضوع نکاح در اسلام و بررسی روایاتی که به برخی از احکام واجب و مستحب نکاح پرداخته بود، نوبت به بررسی «آداب الخلوه» میرسد.

اما قبل از ورود به بحث «آداب الخلوه» لازم است مقدمتاً چند نکته را یادآور شویم:

نکته اول این است که انسان یک سلسله مشترکاتی با حیوان دارد و یک سلسله مشترکاتی با فرشته دارد. در سوره مبارکه «مؤمنون» آمده است: ﴿خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن سُلاَلَةٍ مِن طِینٍ ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِی قَرَارٍ مَّکِینٍ ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَکَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْماً﴾؛ تا اینجای آیه خلقت انسان با خلقت سایر چهارپایان یکی است، چون بچه گوسفند و بچه گاو و سایر حیوانات نیز این مراحل را دارند، اول نطفه است، بعد عَلَقه است، بعد مُضغه است، بعد جنین است و بعد عِظام.

امّا از اینجای سوره که فرمود: ﴿ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ﴾، این بخش دوم مشترک بین انسان و فرشته است که فرمود: من یک چیزی را به او دادم که از سنخ عَلَقه و مُضغه و ماده نیست و اعطای آن باعث شده که خدوند بر خود ﴿فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ﴾ بگوید.

ما باید باور کنیم که با ملائکه مشترکات فراوانی داریم، آن مشترکات در قرآن کریم و روایات بیان شده‌اند. خیلی از کمالات که در قرآن و روایات آمده بین انسان و فرشته مشترک‌اند که ضرروی است به این مشترکات پرداخته شود.

تعداد زیادی از این مشترکات در باب نکاح مطرح شدهاند که اگر طبق دستورات الهی انسان بتواند به آنها عمل کند بسیاری از مشکلات که الآن در جامعه گریبانگیر جوانان و خانوادهها شده، رفع و دفع خواهد شد.

نکته دوم این است که این کارگاهی که ذات اقدس الهی راه انداخته به وسیله نفس مادر است، لذا تمام اوصاف مادر در فرزند ظهور دارد و این نفس مادر است که مجرای فیض خالقیت است. به همین خاطر دستوراتی به مادر داده که تو که مجرای فیض خالق نسبت به ما فی رحم هستی باید مُبادی آداب باشی تا این فرزند طهور باشد و شیطان در رشد و نموّ او دخالت نکند.

یکی از آن دستورات که میتواند پدر و مادر را در تولید نسلی سالم و صالح یاری کند و از شراکت شیطان در نطفه و رشد مولود ممانعت کند، آداب مربوط به «آداب الخلوة» است که تحت این عنوان، باید و نبایدهای مربوط به شب زفاف مطرح شده که در بخش بعدی به آن پرداخته‌ایم.

 

رعایت آداب و احکام لیله‌الزفاف، مانع شرکت شیطان در انعقاد نطفه

شیطان از صنف جنّ است، این صنف هم کافر دارد هم مسلمان، هم مزاحم دارد هم مراحم، و خصوصیت بارز او این است که میبیند ولی دیده نمیشود و توانایی این را دارد که با انسان در اموال و اولاد شراکت کند، کما قرآن و ائمه اطهار در آیات و روایات مختلفی به این مضمون اشاره‌کردهاند، که در ادامه به بیان برخی از آن‌ها خواهیم پرداخت.

 

بررسی روایات آداب لیلة‌الزفاف

مرحوم شیخ حر در کتاب شریف وسائل روایاتی را ذکر کرده‌اند که در این بخش برخی از آنها را خواهیم آورد:

روایت اول: در این روایت امام صادق دعایی را در رابطه با شب زفاف به ابی بصیر یاد دادند که در قسمتی از آن آمده است: « وَ لَا تَجْعَلْهُ شِرْکَ شَیْطَانٍ» یعنی خداوندا، شیطان را در مولود من شریک نکن، آنگاه راوی میپرسد: «قُلْتُ فَبِأَیِّ شَیْ‌ءٍ یُعْرَفُ هَذَا جُعِلْتُ فِدَاکَ»؟ ما از کجا بفهمیم که شیطان در کار ما شریک شده یا نه؟ حضرت در جواب او فرمودند: «بِحُبِّنَا وَ بُغْضِنَا» اگر جزء دوستان ما بود، معلوم می‌شود که از گزند شرکت شیطان مصون است و اگر ـ خدایی ناکرده ـ از دشمنان ما بود معلوم می‌شود گرفتار شرکت شیطان است.

روایت دوم: این روایت را صاحب وسائل در باب 67 ابواب مقدمات النکاح ذکر کردهاند؛ در این روایت امام صادق فرمودند: «تَعَلَّمُوا مِنَ الْغُرَابِ ثَلَاثَ خِصَالٍ اسْتِتَارَهُ بِالسِّفَادِ- وَ بُکُورَهُ فِی طَلَبِ الرِّزْقِ وَ حَذَرَهُ.» به این معنا که از کلاغ سه خصلت را بیاموزید: اول پنهان بودن نزدیکی آنها که کسی تا به حال نزدیکی آن‏ها را ندیده است و دوم طلب رزق کردن در ابتدای صبح و سوم تیزهوشی.

از این روایت اهمیّت پنهان بودن عمل آمیزش و نکاح، به خوبی روشن میشود که یکی از آداب مهمّه در باب نکاح و شب زفاف است.

روایت سوم: در این روایت که روایت پنجم باب 67 کتاب وسائل است، نیز به پنهان بودن رابطه زن و مرد در نزدیکی و آمیزش پرداخته و در آن آمده است: «أَنَّ عَلِیّاً ع مَرَّ عَلَى بَهِیمَةٍ وَ فَحْلٌ یَسْفَدُهَا عَلَى ظَهْرِ الطَّرِیقِ- فَأَعْرَضَ عَنْهُ بِوَجْهِهِ فَقِیلَ لَهُ- لِمَ فَعَلْتَ ذَلِکَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ فَقَالَ- إِنَّهُ لَا یَنْبَغِی أَنْ تَصْنَعُوا مَا یَصْنَعُونَ وَ هُوَ مِنَ الْمُنْکَرِ- إِلَّا أَنْ تُوَارُوهُ حَیْثُ لَا یَرَاهُ رَجُلٌ وَ لَا امْرَأَةٌ.» على )علیه السّلام( در راه به بهیمه گذشت که نرى با او در حال آمیزش بود و از او رو برگردانید، باو گفته شد یا امیر المؤمنین چرا چنین کردى، فرمود: نشاید شما مانند آنها کنید، این کار زشتى است جز آنکه نهانش دارید، آنجا که نه مردى بیند و نه زنى.

روایت چهارم: روایت چهارم مربوط به باب « تَأَکُّدِ اسْتِحْبَابِ التَّسْمِیَةِ وَ الِاسْتِعَاذَةِ وَ طَلَبِ الْوَلَدِ الصَّالِحِ السَّوِیِّ وَ الدُّعَاءِ بِالْمَأْثُورِ» است که در آن روایاتی آمده که بر تسمیه و استعاذه و دعا تأکید کردهاند؛ در روایت اول این باب آمده است: «فِی الرَّجُلِ إِذَا أَتَى أَهْلَهُ وَ خَشِیَ أَنْ یُشَارِکَهُ الشَّیْطَانُ قَالَ- یَقُولُ بِسْمِ اللَّهِ وَ یَتَعَوَّذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ.» اگر کسی با اهلش جمع شد و خوف از این داشت که شیطان با آنها در نزدیکی مشارکت کند بسم الله بگوید و با گفتن أعوذ بالله به خدا پناه ببرد.

روایت پنجم: این روایت روایت دوم باب 68 است که ابصیر از وجود مبارک امام صادق (سلام الله علیه) سؤال می‌کند: «أَیَّ شَیْ‌ءٍ یَقُولُ الرَّجُلُ مِنْکُمْ إِذَا دَخَلَتْ عَلَیْهِ امْرَأَتُهُ؟» هنگامی که زنی بر یکی از مردهای شما (برای آمیزش و نزدیکی) وارد میشود چه چیزی میگوید؟ حضرت دستوراتی می‌دهد و میفرمایند: گاهی شیطان در نطفه شریک میشود، ابی بصیر می‌گوید: اینکه شما می‌فرمایید شیطان شرکت می‌کند یعنی چه؟ از کجا معلوم می‌شود؟ حضرت فرمود: مگر در قرآن نمی‌خوانید که گاهی شیطان شریک پیدایش فرزند می‌شود! همانا شیطان می‌آید و بر زن نشیند چنانچه مرد نشیند و پدید آرد آنچه مرد پدید آرد و نزدیکی کند چنانچه مرد نزدیکی کند، گفتم: از کجا این فهمیده شود؟ فرمود: بدوستى و دشمنى ما هر که ما را دوست دارد نطفه بنده خداست، و هر که دشمن دارد نطفه شیطانست.

 

بررسی استحباب ولیمه دادن عند الزفاف

یکی دیگر از آداب شب زفاف که در روایات به طور ویژه به آن پرداخته شده است، مسئله ولیمه دادن و اطعام عند الزفاف است.

در رابطه با ولیمه نکتهای که باید به آن توجّه کرد این است که، بر خلاف آنچه عموم مردم تصوّر میکنند بین ولیمه و مائده و مأدبه تفاوت وجود دارد.

به آن سفرهای که در هر مهمانی پهن میشود مائده و آن غذایی که در سفره قرار دارد اصطلاحاً مأدُبه نام دارد، اما ولیمه ماهیتاً با این‌دو فرق دارد چون ولیمه به نوعی سفره دادن و اطعام مخصوص گفته میشود، که طبق دستور خاصّی که در روایات وجود دارد، انجام می‌شود.

ولیمه یک قداستی دارد و شرعاً مستحب است لذا همانطور که فقهاء عظام فرمودهاند باید با توجه به روایات، سه سؤال در رابطه با ولیمه پاسخ داده شود؛ اول اینکه معنای ولیمه چیست؟ موضوع ولیمه مختص به چه مواردی است؟ چند روز و چه زمانی باید ولیمه داد؟

با توجه به این سه سؤال میگوییم: ولیمه عبارت از آن است که انسان در موارد پنجگانهای که شارع مقدس دستور داده مومنین را دعوت کند و اطعام کند و آن موارد پنجگانه عبارتند از: عندالزفاف، هنگام ساختن بناء، هنگام عقیقه وَلد، هنگام تولد فرزند، هنگام مراجعت از حجّ.

اما مدت ولیمه نیز طبق روایات یک یا دو روز است و اگر در هر یک از موارد پنجگانه بیش از این مدت ولیمه بدهد منهیّ و مورد سرزنش شارع قرار خواهد گرفت.

نکته دیگری که باید در رابطه با ولیمه به آن توجه داشته باشیم این است که بر خلاف زعم برخی از فقهاء که اجابت دعوت ولیمه را مثل اجابت «سلام» واجب دانستهاند، چنین وجوبی از روایات استنباط نمیشود بلکه اجابت ولیمه، مثل اصل ولیمه مستحب است. همچنین اگر شخصی اجابت کرد و در مجلس ولیمه حاضر شده استحبابِ مؤکد دارد که از غذای ولیمه تناول کند و اینطور نباشد که به صرف حضور کفایت کند، چون در رابطه با تناول از غذای ولیمه، پیامبر (صلی الله علیه و آله) به شخصی که از خوردن غذای ولیمه به خاطر روزه بودن ممانعت میکرد، فرمودند: شخصی که ولیمه می‌دهد زحمت کشیده و از شما دعوت کرده، آنوقت شما می‌گویی من روزه‌ام؟!

 

بیان روایات آداب ولیمه

روایاتی که در باب ولیمه در کتب روایی وجود دارد بسیار زیاد است که بخشی مربوط به موارد ولیمه است که در چه مواردی استحباب دارد، بخشی دیگر مربوط به زمان ولیمه است و بخشی هم  مربوط به آداب و مستحبات ولیمه است که مرحوم صاحب وسائل در باب 40 از ابواب مقدمات نکاح به بیان آنها پرداختهاند و ما در این بخش به برخی از آنها اشاره خواهیم کرد:

روایت اول: ) از امام رضا علیه السلام روایت شده که فرمود: « عن أبى الحسن الرضا علیه السّلام: إنّ النجاشى لما خطب لرسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله «أمّ حبیبة» آمنة بنت أبی سفیان، فزوجه، دعا بطعام و قال: إنّ من سنن المرسلین الإطعام عند التزویج» وقتى (نجاشى) (ام حبیبه) دختر أبو سفیان را براى رسول خدا (صلّى اللَّه علیه و آله) خواستگارى کرده و تزویج نمود، اطعامى ترتیب داد و گفت: از سنت‏هاى پیغمبران اطعام کردن هنگام تزویج است.

در این روایت هرچند عنوان ولیمه نیست، اما معلوم می‌شود دعوتِ مهمان و إطعام او در عروسی‌ها، جزء سنن مرسلین است، و در محدوده مشترکات بین همه ادیان است و اینطور نیست که شرعه و منهاجِ دین خاصّی باشد.

روایت دوم:  این روایت مربوط به حداقل و حداکثر ولیمه است که در آن امام باقر (علیه السلام) فرمودند: «الْوَلِیمَةُ یَوْمٌ وَ یَوْمَانِ مَکْرُمَةٌ وَ ثَلَاثَةُ أَیَّامٍ رِیَاءٌ وَ سُمْعَةٌ» یعنی ولیمه یک یا دو روز کرامت دارد و بیش از آن ریا و سمعه است.

حدیث

دو گناه ریا و سُمعه، مبطل اعمال عبادی و غیر عبادی ما هستند چون علاوه بر اینکه خود معصیت به حساب می‌آیند مشتمل بر یک معصیت دیگر نیز هستند؛ کسی که عمل ریایی انجام میدهد علاوه بر اینکه عملش برای رضای خدا نیست، میخواهد به سَمع و مَنظر دیگران برساند که من در حال انجام این عمل برای رضای خدا هستم و این کذب و دروغ است.

روایت سوم: در این روایت هشام بن سالم از وجود مبارک امام صادق(سلام الله علیه) نقل می‌کند که «إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله و سلم) حِینَ تَزَوَّجَ مَیْمُونَةَ بِنْتَ الْحَارِثِ أَوْلَمَ عَلَیْهَا وَ أَطْعَمَ النَّاسَ الْحَیْسَ»؛ هنگامی که رسول الله با میمونه بنت حارث ازدواج کرد بر این ازدواج ولیمه داد و مردم را با «حیس» اطعام کرد.

در معنای «حیس» آوردهاند: و آن خرمائیست که هسته‏اش را درآورند و با کشک بکوبند و با روغن مخلوط کنند و دست‏مال کنند تا چون ترید شود.

روایت چهارم: در این روایت وجود مبارک امام صادق (سلام الله علیه) فرمود که پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «الْوَلِیمَةُ أَوَّلَ یَوْمٍ حَقٌّ وَ الثَّانِیَ مَعْرُوفٌ وَ مَا زَادَ رِیَاءٌ وَ سُمْعَةٌ» ولیمه روز اول حق روز دوم معروف و روز سوم ریاء و سمعه است.

در این روایت شریف، حتی بین روز اول و روز دوم نیز فرق گذاشته است. روز اول حق است، چون دستور رسیده، روز دوم جزء معروف است یعنی  نزد شریعت و صاحب شریعت معرفه است و به رسمیت شناخته شده است.

روایت پنجم: این روایت از  وجود مبارک امام کاظم (سلام الله علیه) یا امام رضا (سلام الله علیه) است که فرمودند: « لَا وَلِیمَةَ إِلَّا فِی خَمْسٍ فِی عُرْسٍ أَوْ خُرْسٍ- أَوْ عِذَارٍ أَوْ وِکَارٍ أَوْ رِکَازٍ- فَالْعُرْسُ التَّزْوِیجُ وَ الْخُرْسُ النِّفَاسُ بِالْوَلَدِ- وَ الْعِذَارُ الْخِتَانُ وَ الْوِکَارُ الرَّجُلُ یَشْتَرِی الدَّارَ- وَ الرِّکَازُ الرَّجُلُ یَقْدَمُ مِنْ مَکَّةَ.» ولیمه و مهمانى نباشد جز در پنج چیز: در عرس یا خرس یا عذار یا وکار یا رکاز اما عرس زناشوئى است، و خرس زایش فرزند است، و عذار ختنه کردن است و وکار خریدن خانه است و رکاز کسى که از مکه آید و حج کرده باشد.

 

بررسی حکم «أکل ما یُنثر فی العِرْس»

به جز ولیمه و آنچه در سفره آن قرار میگیرد، در عروسی‌ها بر سر عروس و داماد، نُقل یا پول یا کالای دیگری پخش می‌کردند که طبق فتوای فقهاء اکل این  مال جایز است اما أخذ به آن و بیرون بردن آن از جلسه عروسی نیاز به اذن و اجازه ارباب جلسه دارد، مگر اینکه زبان حال یا زبان مقالی دلالت بر اجازه تملّک داشته باشد. چون در میهمانی آنچه در اختیار میهمان قرار میگیرد از حیث شرعی «تملیک» نیست بلکه «إباحه در تصرف» است و در اباحه از تصرف خوردن جایز است اما بیش از آن نیاز به اذن مالک دارد.

 

کراهت نزدیکی با همسر با شهوت زنی دیگر

همانطور که در نزدیکی و آمیزش آداب و سننی وجود دارد، در روایات به برخی از مکروهات و منهیّات نکاح نیز اشاراتی شده است که یکی از آن مکروهات نزدیکی با همسر با شهوت زن دیگر است.

مرحوم شیخ حرّ در باب 150 تحت عنوان «بَابُ کَرَاهَةِ جِمَاعِ الزَّوْجَةِ بِشَهْوَةِ امْرَأَةِ الْغَیْرِ» روایتی را از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)  نقل کرده که فرمودند: «یَا عَلِیُّ لَا تُجَامِعِ امْرَأَتَکَ بِشَهْوَةِ امْرَأَةِ غَیْرِکَ فَإِنِّی أَخْشَی إِنْ قُضِیَ بَیْنَکُمَا وَلَدٌ أَنْ یَکُونَ (مُخَنَّثاً مُخَبَّلًا).»  یا على با زنت بعشق و شهوت زن دیگرى مجامعت مکن که میترسم اگر فرزندى شود مخنث و زن‌منش و گیج باشد.

 

احتیاط در نکاح و سایر مسائل ناموسی

با توجه به آیات کثیره و روایات زیادی که در باب نکاح از شارع مقدّس صادر شده است، اهمیّت نکاح بر کسی پوشیده نیست؛ این اهمیّت وقتی ویژه تر میشود که میبینیم در نکاح پای مسائلی ناموسی نیز در میان است که اسلام آنرا هم‌ردۀ مسائل مربوط به دَم و نفس قرار داده و خواهان برخوردی دقیقتر و محتاطانه‌تر نسبت آن است.

در مسائل مربوط به نکاح و ناموس بر خلاف مسائل مالی که در صورت شک، حکم به برائت صادر میشود، حکم به احتیاط شده، چون این مسائل دارای درجهای از اهمیّت هستند که میطلبد انسان در مواجهه با آنها جانب احتیاط را بگیرد.

امام صادق(سلام الله علیه) فرمود: «إِنَّ النِّکَاحَ أَحْرَی وَ أَحْرَی أَنْ یُحْتَاطَ فِیهِ» نکاح سزاوارتر و اولى است که در آن بیشتر دقّت و احتیاط شود.

یا در روایت دیگری از وجود مبارک امام صادق (سلام الله علیه) است که راوی به ایشان می‌گوید: یکی از دوستان شما سلام خدمت شما رساند، او میخواهد کسی ازدواج بکند که قبلاً همسر داشته و همسرش هم او را طلاق داد؛ منتها به روش ما نبود و چون این مرد جزء دوستان شماست، نمی‌خواهد بدون دستور شما ازدواج کند، نظر و فتوای شریف شما چیست؟ امام صادق (علیه السلام) فرمودند: این مسئله نکاح است و امر نکاح شدید است، و مثل مال نیست که بگوییم «کُلُّ شَیءٍ هُوَ لَکَ حَلالٌ».

لذا با توجه به این روایات است که فقهاء می‏گویند: در نفوس وفروج و دماء احتیاط است و باید همیشه جانب احتیاط در این مسائل رعایت شود. 701/س

محرم آتش افروز

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۲۸ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۲۲:۵۲
طلوع افتاب
۰۶:۰۱:۴۷
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۲۶
غروب آفتاب
۲۰:۰۴:۱۹
اذان مغرب
۲۰:۲۳:۰۶