به گزارش سرویس فرهنگی پایگاه اطلاع رسانی وسائل؛ کتاب «تعامل دین و رسانه در فضای نوین رسانه ای» به قلم عبدالله بیچرانلو – علی حاج محمدی، در سال 1393، توسط انتشارات مرکز پژوهشهای اسلامی صداوسیما منتشر گردیده است. در این کتاب، ویژگیهای فضای جدید رسانهای¬، چالشهای پیش رو و فرصتهای این فضا، برای ترویج فرهنگ دینی تبیین شده است. و میتوان گفت که کتاب حاضر، به دنبال پاسخگویی به این پرسشهاست.
1. فضای جدید رسانهای¬ چه ویژگیهایی دارد؟
2. فضای جدید رسانهای¬ چه چالش¬هایی را در برابر فرهنگ دینی قرار خواهد داد؟
3. فضای جدید رسانهای¬ چه فرصت¬هایی را برای ترویج فرهنگ دینی فراهم خواهد کرد؟
فناوری در دو قرن گذشته، چهره جهان را بسیار دگرگون کرده و آثار شگفتانگیز آن، بر ابعاد و جوانب گوناگون حیات بشر اثر گذاشته است. سبک زندگی انسان¬ها، نگرش¬ها، هنجارها، ضدهنجارها و ارزش¬ها، حتی سازوکارهای اداره جوامع به شدت تحت تأثیر تغییرات فناوری بوده است. دگرگونیهای همهجانبه، در همه عرصههای زندگی انسان مدرن، آثار مثبت و منفی فراوانی داشته است. این دگرگونیهای شتابان، به همراه خود چالشهایی بسیار جدی، برای هنجارها، باورها، رویهها و قواعدی که در گذشته وجود داشتهاند و در تنظیم روابط اجتماعی و چگونگی تعامل میان انسانها نقش ایفا میکردهاند، دربرداشته است.
در برخورد با سیر شتابنده این دگرگونیها، دو رویکرد ممکن است در پیش گرفته شود: 1. انفعال و تسلیم که سرنوشت خود را به دست تحولات میسپرد تا همچون طوفانی به هر سو ببرد. 2. آمادگی ناشی از آگاهی در برابر تحولات و برخورد فعال و فوق فعال با آنها. جوامع بلوغیافته نه تنها میکوشند تا آنجا که ممکن است با آماده ساختن خود برای مقابله با تحولات، از غافلگیر شدن و در گرداب حوادث ناخواسته افتادن پرهیز کنند، که همه همت خود را به کار میبندند تا با برساختن سناریوهایی از آیندههای محتملالوقوع و ارزیابی نقاط قوت و ضعف هر کدام، مسیر تحولات شتابناک را در حد امکان به گونهای سامان دهند که زمینه برای ظهور برخی از آیندههای محتمل فراهم شود و در عوض از تحقق برخی دیگر از این آیندهها که مطلوب نیستند، جلوگیری به عمل آید.
توصیف کتاب
به رغم تغییر و تحولات شتابان فناوری، میتوان با سیاستگذاری به هنگام و پیشرو، این تحولات را از نظر تأثیرات اجتماعی ـ فرهنگی بر جامعه به سویهای مطلوب سوق داد؛ چنانکه در گذشته نیز در دوره¬های گوناگون، همواره نگرانی¬هایی جدی از نوآوریهای فناورانه، به ویژه در عرصه رسانه بروز کرده و در مواردی که در تعامل با این پدیده¬های نو، فعالانه و نه منفعلانه عمل گردیده، فناوری نه تنها تهدید نبوده، بلکه به فرصت نیز تبدیل شده است. برای مثال، توسعه صنعت چاپ، نه تنها موجب مقابله با دین نشد، بلکه به دلیل فراهم شدن امکان تولید انبوه کتابهای دینی، فرصتهای بسیاری را برای تبلیغ گسترده¬تر دین فراهم کرد. در واقع، اکنون در عصری به سر می¬بریم که یکی از تفاوت¬های جدی و مهم آن با گذشته، سرعت شگفتانگیز تحولات جهان، از جمله تحولات فناورانه است که در حوزه فناوریهای ارتباطات نیز شاهد همین وضعیت هستیم؛ به این معنا که عمده تحولات رسانه¬ای در زمینههای سختافزاری در حال وقوع است و تحولات نرمافزاری و فرهنگی نیز به شدت در تعامل و بسیاری اوقات حتی تحت تأثیر تحولات سخت¬افزاری است. برای مثال، افزایش سرعت آهنگ در برنامههای رادیو و تلویزیون یا در فیلمهای سینمایی، از تحولات سختافزاری اثر میپذیرد. با توجه به وضعیت پیش رو، بیگمان رسانه¬ها باید همواره خود را تطبیق دهند و در برابر تحولات منفعل عمل نکنند. در این میان، جایگاه سازمان رسانه¬ای، مانند صدا و سیما که فراگیرترین و اثرگذارترین سازمان فرهنگی رسانه¬ای در کشور و شاید به جرئت بتوان گفت در کنار خانواده، مسجد و آموزش و پرورش، نقش ترویج فرهنگی جدی را در جامعه ایران ایفا میکند، اهمیت زیادی می¬یابد؛ به ویژه اگر عهدهدار وظیفه خطیری مانند اشاعه فرهنگ دینی در جامعه باشد.
از جمله موضوعات مطرح شده در این کتاب می توان به این موارد اشاره نمود: رسانههای جمعی، فرهنگ و جامعه، تلویزیون و فرهنگ رسانهای، تلویزیون، گذشته و آینده و تلویزیون و مخاطب، تحولات جدید رسانهای و دین، فضای مجازی و گستره دین، سنخ¬شناسی گفتمان مذهبی در فضای مجازی، بازنمایی دین در فضای مجازی، فضای مجازی و پدیدههای جدید دینی، معبد مجازی و موتورهای جستوجو و فرهنگ و معارف دینی. همچنین مروری بر چالشهای پیش روی تلویزیون، دموکراتیزهشدن محتوا و راهبردهای صدا و سیما در تعامل با دین در فضای جدید رسانهای، از دیگر موضوعات مطرح شده در این کتاب است.
فصل اول:تعامل دین و رسانه با تمرکز بر تلویزیون
این فصل از کتاب شامل چهار بخش به نام های زیر می باشد:
1- رسانه های جمعی، فرهنگ و جامعه
2- تلویزیون و فرهنگ رسانه ای
3- تلویزیون، گذشته و آینده
4- تلویزیون و مخاطب
در قسمتی از این فصل آمده است: رسانهها به سه روش مربوط به هم، انگارههای فرهنگ را ارائه میکنند.
1. آنها توجه مردم را به معیارهای رفتار قابل قبول در جامعه و نحوه صحبت درباره آنها جلب میکنند. برای نمونه نمایش چگونگی برخورد پلیس با مجرمان، ارتباطات اجتماعی و ارتباط با جنس مخالف موجب میشود مخاطبان، انواع ارتباطها در جامعه را فراگیرند. رسانهها به مخاطبان میگویند چه چیزی جذاب است و چه چیزی زیباست و بدین شیوه، هنجارها و ناهنجارها را مشخص میکنند.
2. رسانهها میگویند چه چیزی و چه کسی در جهان اهمیت دارند و چرا. آنها میگویند چه کسی ـ از ستارگان سینما تا دانشمندان ـ مشهور است و دلایلی برای این موضوع ارائه میکنند.
3. رسانهها موجب میشوند افراد به ادراکی از خود و ارتباط یا عدم ارتباطشان با یکدیگر برسند.
فصل دوم:دین و فضای سایبر؛ چالشها و فرصتهای پیشرو
این فصل از کتاب شامل بخش های مختلفی می باشد که به ترتیب عبارتند از:
1- تحولات جدید رسانه ای و دین
2- فضای مجازی و گستره دین
3- سنخ شناسی گفتمان مذهبی در فضای مجازی سنخ شناسی نوع اول
4- سنخ شناسی نوع دوم
5- سنخ شناسی نوع سوم
6- بازنمایی دین در فضای مجازی
7- فضای مجازی و پدیده های جدید دینی معبد مجازی
8- موتورهای جست و جو و فرهنگ و معارف دینی
نگارنده در این فصل می کوشد در کنار تبیین فضای جدید رسانهای، برخی مسائل و چالشهای پیش روی تلویزیون را ترسیم کند؛ از جمله پاره پاره شدن مخاطبان رسانهها به دلیل تنوع دسترسیهای مخاطبان و نیز تنوع علاقهها، ذائقهها و سلیقههای آنها. نویسنده معتقد است در واقع، پاره پاره شدن مخاطب، چالشی اساسی پیش روی تلویزیون است که در جلب مخاطب برای هر نوع پیام تلویزیونی موضوعیت دارد؛ چه پیام دینی و چه پیام غیردینی. اما چون در این مطالعه، بحث از فرهنگ دینی و نحوه پرداختن تلویزیون به آن مطرح است، چالش یادشده در خصوص این موضوع نیز به طور جدی مطرح است.
فصل سوم: نتیجه گیری و پیشنهادها
این فصل از کتاب شامل چهار بخش به نام های زیر می باشد:
1- مروری بر چالشهای پیش روی تلویزیون
2- دموکراتیزه شدن محتوا
3- تلویزیون، دین جدید؟
4- راهبردهای صداوسیما در تعامل با دین در فضای جدید رسانه ای
نگارنده در این فصل ابتدا به چالشهای پیش روی تلویزیون اشاره نموده و در ادامه، به اختصار به جمعبندی مباحث و ارائه برخی پیشنهادها میپردازد و می نویسد: سیمای جمهوری اسلامی ایران در فضای جدید رسانهای با رقیبانی بسیار جدی روبهروست که هر یک از آنها به میزان توان و ظرفیت خود میتوانند از توجه مخاطبان به تلویزیون کشورمان بکاهند. صرفنظر از رقبای سنتی مانند مطبوعات، سینما و به تازگی شبکه نمایش خانگی، تلویزیونهای ماهوارهای به عنوان رقیبی متجانس (از جنس خود تلویزیون) از نیمه دوم دهه 1380 به رقیبی بسیار جدی برای سیمای جمهوری اسلامی ایران تبدیل شدهاند و بیگمان به دلیل اینکه تلویزیونهای ماهوارهای، در جهت تقویت گفتمان رقیب گفتمان، حاکم و رایج در سیمای جمهوری اسلامی ایران فعالیت کردهاند، موضوع فرهنگ دینی و سبک زندگیِ مبتنی بر فرهنگ ایرانی ـ اسلامی نیز یکی از اجزای اساسی گفتمان سیمای جمهوری اسلامی ایران بوده که در تعارض با سبک زندگی ارائه شده از سوی تلویزیونهای رقیب قرار داشته است.
با تعمیم این پدیده میتوان اینگونه نتیجه گرفت که کاهش میزان مخاطبان سیمای جمهوری اسلامی ایران، به مثابه مروّج فرهنگ دینی، مهمترین چالش پیش روی این سازمان در این زمینه است. ابتدا باید بتوان مخاطب را جلب و حفظ کرد، آنگاه با او وارد تعامل در خصوص فرهنگ دینی شد؛ در حالی که در فضای جدید رسانهای، تحت تأثیر پدیده همگرایی رسانهای، شیوه مصرف رسانهها دچار دگرگونیهایی شده و به تبع آن، شیوههای ارزیابی مخاطبان و مطالعه مصرف رسانه¬ای آنها و به بیان بهتر، آمار مخاطبان را با چالش مواجه کرده است؛ زیرا در عصر همگرایی رسانهها، تغییر صورت وسایل ارتباط جمعی، اثرگذاریهای روزافزون فناوری بر مصرفِ رسانهها و ظهور فناوریهای رسانه¬ای جدید در فرآیند رسانه¬ای، موجب استفاده بیش از یک شکل از رسانهها در طی زمانی مشخص یا استفاده متناوب از یک رسانه و بعد رسانهای دیگر و بالعکس شده است. به طور کلی، این باور وجود دارد که با بهکارگیری فناوری¬های ارتباطی و اطلاعاتی، عملکردهای وسایل ارتباط جمعی به شدت تحول یافته است، ولی شبکه اینترنت و فضای مجازی، استفاده مخاطبان را از رسانه¬ها، دگرگون کرده است. در عین حال، تجمیع برخی از رسانه¬های سنتی به شکل جدید در رسانهای جدید مثل تلفن همراه، نوع و نحوه استفاده از آنها را در مقایسه با وسایل ارتباط جمعی تغییر داده است.
در حقیقت، فهم عمومی از رسانه، اطلاعات و فناوری¬های ارتباطی و استفاده مؤثر از رسانه، دچار دگرگونیهایی شده است. با توجه به جنبههای گوناگون همگرایی، آنچه در علوم ارتباطات و مطالعات فرهنگی و رسانه بیش از همه جنبههای همگرایی مهم و مورد توجه است، ارزیابی مصرف رسانه¬ای مخاطبان است و این مسئله در تحقیقات مربوط به استفاده رسانهها متناسب با محیط رسانه¬ای جدید و فرآیند همگرایی و واقعیت استفاده از رسانهها وجود ندارد. هر چند پروژههای تحقیقاتی گوناگونی درباره مصرف رسانههای جدید صورت پذیرفته، مصرف رسانهها به شکل یکپارچه و همگرا کمتر مورد تحقیق و پژوهش قرار گرفته است. امروزه همگرایی یک مسئله و موضوع قابل مشاهده در جامعه بوده و به طور مستقیم و غیرمستقیم بر بسیاری از جنبههای زندگی روزمره مخاطبان، از جمله سبک زندگی و نوع گرایش به دین و فرهنگ دینی اثر گذاشته است. همگام با این نوع دگرگونیها، بسیاری از تحقیقات رسانه¬ای درباره مصرف رسانهها در ایران و دنیا به طور مؤثر تحول پیدا نکرده است.
با توجه به مباحث تبیین شده و فرآیندهای پیشگفته، در ایران نیز هر چند رشد فناوری¬ها در مقایسه با دیگر کشورهای پیشرفته تا حدی اندک است، ولی محیط رسانه¬ای امروز ایران، دیگر محیط رسانه¬ای پیشین نیست و به سرعت و به شدت در حال دگرگونی است، از این¬رو، سازمان¬های رسانهای (در ابعاد کوچک و بزرگ) و عملکرد و نقش آنها و نیز شیوه¬های پیامرسانی و ارتباط مخاطب با رسانه و بالعکس، با فناوری¬های نو و فضای مجازی روبهرو شده، در اثر همگرایی تغییر یافته است. با وجود این، شکلهای گوناگونی از همگرایی وجود دارد و به طور خاص همگرایی رسانه¬ای به طور ضروری به معنای ترکیب فناوری¬های ارتباطی برای ارائه یک پیام نیست. هر روز می¬توان نمونه¬هایی از این پدیده را در فناوری¬های تلفن همراه و اینترنت، وسایل ارتباط جمعی، موسیقی و غیره مشاهده کرد. اگر این باور را بپذیریم که خاستگاه دگرگونیهای امروزی در عرصه فرهنگ، اجتماع، سیاست و اقتصاد، رسانه است، این سخن چندان اغراقآمیز به نظر نمیرسد. هر چند به مرور زمان، نگرش مخاطبان به رسانه و اهداف و نگرش رسانهها به مخاطبان تغییر کرده یا بسته به جغرافیای جهان این موضوع دگرگون شده است، ولی هیچگاه رسانه¬ها از این نیاز بنیادی دست نشستهاند؛ زیرا به خوبی میدانند ادامه حیات آنها به مخاطب بستگی دارد.
گفتنی است که کتاب تعامل دین و رسانه در فضای نوین رسانهای از سوی عبدالله بیچرانلو و علی حاجمحمدی تالیف شده و به همت مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما منتشر شد./924/ص