به گزارش سرویس مکتب دفاعی پایگاه اطلاع رسانی وسائل، حجت الاسلام والمسلمین مجتبی الهی خراسانی، استاد فقه حوزه علمیه خراسان در چهارمین جلسه درس فقه امر به معروف ونهیازمنکر با رویکرد تربیتی،حکومتی به تبیین «نتیجه تبارشناسی وچرایی بررسی امر به معروف ونهی از منکر بارویکردتربیتی وحکومتی» پرداخت.
خلاصه درس گذشته
حجت الاسلام والمسلمین الهی خراسانی درجلسه دیروز به چند نکته توجه داد:
1- اینکه مبادی بحث امربه معروف و نهی ازمنکر ریشه تفسیری و حدیثی واجتماعی دارد.
2- ادوار فقهی و اعتقادی در بحث امربه معروف و نهی از منکر.
3- توجه جامعه شناسان و محققان غربی به امر به معروف و نهی از منکر وخلاصه اینکه ریشه های بحث در کتاب و سنت و عمل به آن توسط امام حسین (ع)و...میباشد و ورود آن به بحثهای کلامی ازطریق معتزله ودر بحثهای اخلاقی توسط غزالی شافعی ودر علم فقه نیز به طور واضح در کافی کلینی به آن اشاره شده است.
خلاصه درس امروز
حجت الاسلام والمسلمین الهی خراسانی درجلسه امروز به ساختار سیر بحث به لحاظ مطالعات اسلامی اعم از فقهی وکلامی و به لحاظ ساختارحاکمیت و درپایان نتیجه پیشینه وتبارشناسی بحث امربه معروف و نهی از منکر پرداخت.
استاد حوزه علمیه خراسان همچنین به علت لزوم بررسی فقهی امربه معروف ونهی از منکر با رویکرد تربیتی وحکومتی اشاره نمود.
تقریر درس در ذیل تقدیم شما خواننده گرامی می شود.
بسم الله الرّحمن الرّحیم
قال علی(ع):من ترک انکار المنکربقلبه ویده ولسانه فهومیت بین الاحیاء(تهذیب الاحکام ج6ص181)
جمع بندی پیشینه بحث:
1-سیربحث در مجموعه مطالعات اسلامی:دارای سبقه کلامی و فقهی و اجتماعی میباشد(به لحاظ کلامی این اصل هم یکی از اصول پنجگانه معتزله است هم یکی از شرایط امام است که بایدآمر وناهی بالسیف باشد ودر امامیه نیز اصل هفتم و هشتم از اصول اعتقادی شمرده شده است و درمتون مختلف حدیثی شیعی نیز به عنوان فرع هفتم وهشتم منعکس شدهاند وتفصیل بحث را درکتاب امربه معروف ونهی ازمنکر جناب آقای مایکل کوک میتوانید بیابید.
سبقه فقهی و کلامی: در امامیه گفته شد که سه دوره در امامیه وجود داشته است و به لحاظ اجتماعی نیز ما در پیشینه امامیه قیام ابوذرعلیه عثمان راداریم که مستند است وقیام اباعبدالله (ع)که در ابعاد وسیعی صورت گرفته است ومستند شده است وبعد از آن قیام حسین بن علی شهید فخ،...وتقریبا تا قرن چهارم مباحث تفسیری وحدیثی و اجتماعی مبادی امامیه در این بحث را تشکیل میدادهاند.وبعد از قرن چهارم تا اواسط قرن هشتم بحثهای کلامی معتزلی هم در امامیه اثر گذار بوده است لذا کتابهای قرن سوم و چهارم وپنجم را که ملاحظه میکنیم هرچه به سمت جلو حرکت میکنیم توسعه بحث امر به معروف در آنها بیشتر است مثلا درکتابهای حسین بن سعید اهوازی ویاآثار فقهی ابن بابویه وحتی تهذیب الشیعة ابن جنید در این سه اثر بابی درامربه معروف ونهی ازمنکر وجود ندارد ولی در کافی مرحوم کلینی این بحث وجود دارد در فقه الرضا نیز این چنین است بعنوان ملحقات اخلاقی ودر مقنعه در کتاب حدود ذکر گردیده است و....و از عصر صفوی که رساله های جداگانهای در این باب مثل رساله محقق کرکی ارائه شده است ودر عصرمانیز که تالیفات زیادی در این باب صورت گرفته است).
2-به لحاظ ساختار حاکمیتی :
1-درقانون اساسی: بحث امربه معروف ونهی از منکردر اصل هشتم منعکس گردید
2.-به لحاظ سازماندهی اجتماعی؛یکسری نهادهای خاص این فریضه را بعهده دارند مثل کمیته انقلاب اسلامی و یگان ویژه که شد گشت ارشاد و بعد تبدیل شد به ستاد حیاءامربه معروف و نهی از منکرو....شورای سیاست گذاری امر به معروف و نهی ازمنکر که شورایی کشوری و متمرکز میباشد.
در کشورهای دیگر نهادی برای امربه معروف و نهی از منکر وجود ندارد مگردر عربستان سعودی که وزارتی به نام امر به معروف ونهی از منکر تشکیل شده است وسازماندهی نیروهای امربه معروف و نهی از منکر را مستقیما انجام میدهد و دو قسم نیرو هستند :1-موظفین:که نیروهای رسمی و کارمند هستند و برای مناطقی که مقررمطوع یا داوطلب وجو ندارد2- داوطلبین و مطوعین که رسمی نمیباشند.
نتایج پیشینه؛
1-امربه معروف و نهی از منکر در تمامی مذاهب وجود دارد.
2- جایگاه آن بین مذاهب متفاوت میباشد؛بعضی مثل زیدیه آن را بالاصاله جزو ارکان اعتقادی قرار میدهند وبعضی مثل امامیه آن را جزو ارکان فروع قرار میدهند که بعضی از فقهاء آن را به طور مستقل بحث کردهاند درذیل بحث حدود یا جهاد و بعضی مثل معتزله آن رادر مباحث کلامی خود نیز طرح میکنند.
علت بحث از امر به معروف و نهی از منکر با رویکرد تربیتی وحکومتی؛
فقههای مضاف اعم از تربیتی و حکومتی و اجتماعی و ...دو نوع تلقی از آنها میشود:
1-اینها فقه آن ابواب خاص هستند ؛مثل فقه مسائل مخصوص حکومت که به اختیارات ووظایف حکومت برمیگردد.
با این نظر بحث امر به معروف و نهی از منکر هم از شئون فقه حکومتی و هم از شئون فقه تربیتی است چراکه مثلا حد قذف در دیدگاه امامیه از وظایف حاکم شرعی است و حتی برخی میگویند تذکر لسانی هم نیازمند اذن عام یا خاص میباشد لذا مساله امرونهی یک مساله حکومتی است نه به این معنا که دیگران یا غیراز حکومت در آن نقشی یا مسئولیتی نداشته باشند بلکه برخی از مسائل آن مربوط به حکومت میباشد.
2-در هنگام استنباط به دغدغهها و ضابطههای حکومتی یا تربیتی یا....اسلام باید توجه داشت؛ وبالطبع این دغدغهها در بحث امربه معروف و نهی ازمنکر نیز باید لحاظ شودمثل اینکه به شکلی اجرا نشود که نظم اجتماعی به هم بخورد.
در نتیجه طبق هردو تلقی بحث امربه معروف و نهی از منکر داخل درفقه حکومتی میباشد.
اما نسبت به فقه تربیتی نیز همان دو تلقی فوق وجود دارد؛
1-استنباط مسائل و احکام تربیت:با این منظر بحث امربه معروف ونهی از منکر بعنوان یکی از بارزترین و مهمترین مصادیق اقدامات تربیتی داخل در مسائل تربیتی میباشد واینکه حتی خود آمر و ناهی نیز باید دارای یکسری خصایص و ویژگیهای اخلاقی و...داشته باشد که درنتیجه نه تنها در منهی و...بلکه درنهی کردن اثر گذار است و حتی در خود شخص ناهی نیز دارای آثار تربیتی میباشد.
2-دقت کردن به دغدغهای تربیتی در استنباط احکام در سرتاسر فقه ؛که طبق این دیدگاه در تمامی احکام نه تنها امربه معروف و نهی از منکر باید به این بعد تربیتی در استنباط حکم دقت نمود مثلا نتیجه تربیتی عبادات که تزکیه قلب است یا نتیجه تربیتی زکات که تزکیه مال میباشد.
در نتیجه امربه معروف و نهی از منکر از نقاط تلاقی فقه حکومتی با فقه تربیتی در هرچهار معنای مذکور میباشد.
مقرر شریفی 120/907/د