به گزارش سرویس مکتب دفاعی پایگاه اطلاع رسانی وسائل؛ حجت الاسلام والمسلمین مجتبی الهی خراسانی، استاد فقه حوزه علمیه خراسان درسومین جلسه درس فقه امر به معروف ونهیازمنکر با رویکرد تربیتی،حکومتی به تبیین بحث «پیشینه وتبارشناسی بحث امربه معروف و نهی ازمنکر» پرداخت.
خلاصه درس گذشته
حجت الاسلام والمسلمین الهی خراسانی درجلسه دیروز به برخی از ثمرات برون دینی بحث امر به معروف و نهی از منکر اشاره کردد و علاوه برآن تفاوت میان دو نگاه متفاوت،در بررسی فقهی میان فقه تربیت و حکومت و فقه تربیتی و حکومتی را بیان نمودد.
خلاصه درس امروز
حجت الاسلام والمسلمین الهی خراسانی درجلسه امروز به چند نکته توجه دادند:1-اینکه مبادی بحث امربه معروف و نهی ازمنکر ریشه تفسیری و حدیثی واجتماعی دارد.2-ادوار فقهی و اعتقادی در بحث امربه معروف و نهی از منکر.3-توجه جامعه شناسان و محققان غربی به امر به معروف و نهی از منکر وخلاصه اینکه ریشه های بحث در کتاب و سنت و عمل به آن توسط امام حسین (ع)و...میباشد و ورود آن به بحثهای کلامی ازطریق معتزله ودر بحثهای اخلاقی توسط غزالی شافعی ودر علم فقه نیز به طور واضح در کافی کلینی به آن اشاره شده است.
تقریر درس در ذیل تقدیم شما خواننده گرامی می شود.
بسم الله الرّحمن الرّحیم
پیشینه امربه معروف ونهی ازمنکر
آغاز مباحث امربه معروف ونهی از منکر روایتهای سه گانه میباشد که در ذیل آن تعلیلی آورده شده است به اینکه پیامبر اکرم (ص)فرمودند انسان باید منکر را به ید واگرنشد به لسان والا به قلب انکارنماید.
وقبل از این مطلب آیاتی که به صراحت به امربه معروف و نهی از منکر اشاره کردهاند نیز وجود دارد.
و از عجایب این است که از تلاش ابوذر در مقابل عثمان وحتی مهمتر از آن قیام اباعبدالله درمقابل یزید گزارشی به میان آورده نشده است.
پیشینه بحث بین مذاهب از حیث فقهی وکلامی؛
در فضای مذاهب در احیاء علوم دین غزالی و ترجمه خلاصه آن کیمیای سعادت در مورد وظایف درامربه معروف و نهی از منکر، به شکل مفصل بحث شده و هم زمان با آن در مذاهب مختلف نیز از آن بحث شده است.
به لحاظ کلامی امربه معروف و نهی از منکریکی از شاخهای کلامی اعتزال میباشد. ولی اینکه آیا ثبت این قضیه و گزارشهای تاریخی آن دقیق میباشد یانه محل اختلاف است ،چراکه اگر دراصول خمسه قاضی عبد الجبار از امربه معروف سخن به میان آمده است اما معلوم نیست که واصل بن عطاءهم با همین دقت وعین همین کلمات به کاربرده است یا چیز دیگری است ؟!،چراکه مفهوم خروج علیه امام جائردر مفاهیم شیعه و سنی برخوردهای متفاوتی داشته است ،در مفاهیم عامه خروج علیه سلطان جائر بعنوان بارزترین مصادیق امر به معروف و نهی از منکر میباشد ویا گفتتهاند کلمه حق در برابر امام جائر میباشد.
در شیعه این مورد ذیل جهاد و امربه معروف و نهی از منکر هردو میباشد، واز امربه معروف در شیعه به صورت مستقل بحث شده است. وهمین باعث خلط عامه شده است که عدم بحث کردن شیعه از امر به معروف درذیل این بحث را مساوی با بحث نکردن از امر به معروف ونهی از منکر دانستهاند.
خلاصه:ریشه های بحث در کتاب و سنت و عمل به آن توسط امام حسین (ع)و...میباشد و ورود آن به بحثهای کلامی ازطریق معتزله ودر بحثهای اخلاقی توسط غزالی شافعی ودر علم فقه نیز به طور واضح در کافی کلینی به آن اشاره شده است.
از آنجا که برای زیدیه و امامیه اصل امر به معروف و نهی از منکر بسیار مهمتر ازعامه بوده است به شکلی وسیعتر و غنیتر به آن پرداختهاند .زیدیه خروج به سیف را از ارکان امامت میدانند ولی امامیه از آنجا که در تقیه به سر میبردند نسبت به خروج علیه امام جائر مطالب مفصلی را ندارند اما نسبت به خود امربه معروف و نهی از منکر هم روایت دارند و هم در کتب فقهی به آنها استناد کردهاند.
ادوار بررسی این مبحث در امامیه عبارتند از :
1-عصر حضور که روایات ثلاثه نیز در همان عصر ابلاغ شدهاند.
2-ازانتهای قرن دوم تا چهارم که تحت تاثیر معتزله میباشندو آراء آنها را نقل یا نقد میکنند وتا قرن هشتم تمایز و اتفاق خاصی مشاهده نمیشود.
3-عصر صفویه که امکان اجرای حدود برای امامیه فراهم میشود واوج این بحث بعد از انقلاب اسلامی میباشد.
ادوار این بحث به لحاظ ثبت در کتب فقهی :
1-قدیمیترین متن کاملا فقهی امامیه مقنعه شیخ مفید میباشد که بابی به نام امر به معروف ونهی ازمنکر در کتاب الحدود باز کردهاند و نام آن را گذاشته است کتاب امربه معروف وحدود. ولی نکته حائز اهمیت این است که کتاب مقنعه مانند کتاب مبسوط جناب شیخ کتاب مفصل فقهی نیست واینکه در همین کتاب مختصر بابی را به این نام اختصاص داده است جالب میباشد.
2-سید مرتضی در رساله قبول منصب از سلاطین این بحث را مطرح کردهاند و اینکه اگر پذیرفتن این منصب سبب امر به معروف و نهی از منکر میشود باید بپذیرد.
3-شیخ طوسی نیز در کتاب جهاد به این بحث پرداختهاند.
4-محقق کرکی رساله جداگانهای در این باب نوشتهاند.
5-میرزا محمداخباری که از افراد تندرودراخباریگیری است رسالهای در این باب نوشته است وجالب این است که علماء اخباری نیز از این بحث غافل نبودهاند.
اما امربه معروف و نهی از منکر نه با این عنوان و حیثیت ولی بعنوان سالم سازی جامعه و اجتماع در غیر مسلمسن نیز وجود دارد واصل دعوت به خیر نزد آنها نیز وجودارد ولی نه به این نحو که در امر به معروف مطرح است ویا نه به شکل و شبکه وساختاری که در اسلام دارد.
در غرب چند نوع نگاه به این مساله وجود دارد:
1-نگاه افرادی مانند مایکل کوک که میگویند از آنجائیکه ما نیازمند به این امر هستیم و این مفهوم را در در آموزهای خود نداریم باید از این مفهوم در کشورهای خود استفاده کنیم وآن را ضایطهمند کنیم و در نهایت تبدیل به فرهنگ عمومی مردم شود.
2-نظریات مربوط به مداخله آحاد مردم در سالم سازی محیط که نزدیک و شبیه به بحث امربه معروف ونهی از منکر میباشد.
دو مورد از نظریات درباب امر به معروف ونهی ازمنکر :
1-نظریه پنجره شکسته :توسط یکی از جامعه شناسان آمریکایی در قرن بیستم ارائه شده است ومبتنی بر این است که طبق آمار متوجه شدیم در وضعیت نیویورک آن زمان که خرابکاری وآشفتگی اجتماعی بسیار شایع بود کالا یا ساختمان یا مغازهای که دارای مقداری خرابی بود بیشتر مورد آشفتگی و تخریب یا سرقت قرار میگرفت یا مثلا بیشتر پنجرهای ساختمانی را میشکنند که سابقا پنجره شکسته داشته است ،لذا این نظریه میگوید اگر میخواهید که شکستن پنجرها متوقف شود اولین پنجرهای را که شکست تعمیرش کنید.لذا اگر جامعهای در رفع ناهنجاریها قصد اقدامی دارد باید درمقابل همان ناهنجاری اول وجرم وتخلف اول باید جامعه واکنش نشان دهد واگر در مقابل جرمهای کوچک یا همان پنجره شکسته در ساختمان بزرگ جامعه واکنش نشان داد زمینه برای ایجاد جرم کاهش مییابد والا جرم وسعت می یابد ودامنه دار ومتکرر نیز خواهد شد.
2-نظریه نظارت اجتماعی یا نظریه کنترل:یرشی میگوید نباید زیاد درمورد انگیزه جرم صحبت کرد بلکه زمینه جرم از انگیزه بالاترمیباشد چرا که اگر زمینه جرم نباشد با بودن انگیزه جرم بازهم جرمی اتفاق نخواهد افتاد یا انگیزه به مرور از بین میرود بعلت عدم تائید اجتماعی و.... .ایشان 4زمینه را معرفی میکنند در از بین بردن زمینه جرم :
1-وابستگی:از آنجا که انجام جرم منافات با وابستگیهای او به دوستان و...دارد این وابستگی مانع انجام جرم میشود.
2-تعهد:مسئولیت نسبت به دیگران ولو اینکه صریح نباشد ولی همینکه خود را متعهد نسبت به چیزی بداند مانع ازانجام جرم درآن میشود.
3-بیکارنبودن و درگیری:مشغول به کاری بودن زمینه جرم وانگیزه به آن را در انسان را کاهش میدهد.
4-اعتقاد:اعتقاد به جامعه وبه کسانیکه به او تذکر میدهند وبه شهری که در او زندگی میکند.
مقرر: شریفی 120/904/د