vasael.ir

کد خبر: ۳۷۳۰
تاریخ انتشار: ۰۲ آذر ۱۳۹۵ - ۱۵:۲۱ - 22 November 2016
در یادداشتی بررسی شد/ بخش دوم

مؤلفه‌های احیای تمدن نوین اسلامی با تأکید بر اندیشه رهبر معظم انقلاب

پایگاه اطلاع رسانی وسائل ـ رهبر معظم انقلاب اسلامی ضمن تأکید بر بازگشت حقیقی به قرآن، سنت رسول الله(ص) و ائمه معصومین(ع) به مثابه مهمترین مؤلفه‌های پیروزی بیداری و احیای تمدن اسلامی، اهتمام به وحدت جهانی اسلام، نظام سازی، بازخوانی شعارها و اصول انقلابی و تطبیق آن با قرآن و سنت و سرانجام آسیب‌شناسی و مبارزه با آفات بیداری اسلامی را جزء اولویت‌های کاری نهضت بیداری اسلامی بر می‌شمارند.

به گزارش سرویس جامعه پایگاه اطلاع رسانی وسائل، نگاه گذرا به شرایط و مؤلفه‌های تمدن به طور عام و تمدن اسلامی به طور خاص، بیداری و احیای تمدن اسلامی از نظر مقام معظم رهبری، مورد اهتمام تحقیق حاضر است که بخش دوم و پایانی آن تقدیم خوانندگان می‌شود.

 

۷-  جلوه‌های تمدن اسلامی

دین محمد دینی معقول، جدی، پاک و دوستدار بشریت است[۸۷]  در تاریخ ملتی را نمی توان یافت که مانند مسلمانان در دیگران تأثیر گذار بوده باشد، زیرا ملت‌هایی که به نحوی با آن‌ها ارتباط پیدا کردند تمدن آنان را پذیرا شدند.[۸۸]در این فرصت، به برخی جلوه های تمدن اسلامی اشاره می کنیم:

 

۱ـ۷. عزت‌

تمدن مبتنی بر  دین و عقلانیت و دانش و اخلاق، عزت آفرین است. عزت به معنای صلابت، غیرت و حالتی است که انسان و ملتی را مقاوم و شکست ناپذیر می سازد. تمدن توحیدی عزت آفرین است. زیرا،خداوند عزیز است،[۸۹]  تمام خزائن هستی از آن او است،[۹۰] هر کس عزتی کسب می کند از برکت دریای بی انتهای اوست.[۹۱]

در پرتو الهامات عزت آفرین قرآن، رسول خدا و مسلمانان صدر اسلام در سخت‌ترین اوضاع و شرایط حیات سیاسی و معنوی خود، لحظه ای دچار تردید نشدند. چرا که آنها یقین داشتند که مرگ و زندگی، عزت و ذلت به دست خداست. این فرمایش نبوی است: «اگر دستم را تا مرفق در دهان اژدها فرو ببرم، نزدم محبوب‌تر است تا چیزی از تازه به دوران رسیده ها، طلب کنم».[۹۲]

 

۲ـ۷. استقلال

استقلال و خود اتکایی خاستگاه قرآنی دارد. مسلمانان با الهام گرفتن از آیه «لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلا»[۹۳] باید تلاش کنند تا استقلال جامعه اسلامی را در ابعاد گوناگون سیاسی، [۹۴] فرهنگی،[۹۵]  اقتصادی[۹۶] و نظامی آن تأمین کنند. سیره رسول اکرم (ص) و رفتار مسلمانان صدر اسلام می تواند الهام بخش بیداری اسلامی باشد.

 

۳ـ۷. آزادی

آزادی در اندیشه توحیدی جایگاهی ویژه دارد. قرآن کریم، تأمین موهبت آزادی در جهت حیات معقول انسان را، جزء فلسفه های بعثت انبیا بر می شمارد. پیامبر اسلام (ص) نیک می دانست که در شرایط خفقان استبداد، ابتکار و خلاقیت و شکل گیری تمدن امکان پذیر نیست.

لذا تلاش کرد هر گونه بار سنگین معنوی و انواع زنجیر های بت پرستی و خرافات، عادات و رسوم غلط، جهل و نادانی، تبعیضات طبقاتی، قوانین نادرست، و سیطره طاغوتیان را از دوش انسان ها بردارد[۹۷]و پیام آزادی بخش اسلام[۹۸]را جهانیان اعلام نماید.

به فرموده امام علی علیه السلام، «خداوند محمد را به حق برانگیخت تا انسان ها را از بت پرستی و پیروی شیطان باز داشته داده و به پیروی و پرستش خدا دعوت کند.»[۹۹]

 

۴ـ۷. دانش گستری 

اسلام در جامعه ای ظهور کرد که مردم آن از جهل و بی سوادی به شدت رنج می بردند. در سرزمین حجاز فقط ۱۷ نفر سواد خواندن و نوشتن داشتند.[۱۰۰] انقلاب فرهنگی صدر اسلام از شگفتی های تاریخ است. پیامبر اکرم (ص) در مدت سیزده سال در مکه به تعلیم و تربیت و نشر فرهنگ و عقاید اسلامی پرداخت و اصحاب خود را چنان آموزش داد که بعد از هجرت در مدینه، پایه گذاران اصلی حکومت اسلامی شدند؛ یعنی انقلاب سیاسی و اجتماعی و نظام اسلامی بر پایه های همان انقلاب فرهنگی تأسیس شد.

انقلاب فرهنگی صدر اسلام خاستگاه قرآنی داشت. فلسفه آفرینش دانش گستری[۱۰۱] و هدف بعثت پیامبر (ص) نیز تعلیم و تربیت است.[۱۰۲] روایات نبوی ضمن مذمت جهل و نادانی؛[۱۰۳] علم آموزی را امری واجب،[۱۰۴] حسنه، صدقه، تسبیح و جهاد[۱۰۵] دانسته و عالمان را ارجمندترین انسان‌ها معرفی می کند؛[۱۰۶]  ظهور اسلام با خواندن و نوشتن،[۱۰۷] سوگند قرآن کریم به قلم،[۱۰۸] و تکریم دانشمندان،[۱۰۹] نشانه اعجاز این دین مبین در اصلاح فرهنگ و پی ریزی تمدن است.

روش قرآن کریم در امر به ژرف‌نگری،[۱۱۰] خرد ورزی،[۱۱۱] قرائت،[۱۱۲] کتابت،[۱۱۳] تمجید از علم[۱۱۴] و عالمان،[۱۱۵] از یک سو؛ و سیره پیامبر اسلام (ص) در وجوب همگانی تحصیل علم،[۱۱۶] توصیه به دانش آموزی در شرایط سنی مطلوب،[۱۱۷] ضرورت تحصیل علم در هر زمان[۱۱۸]

و در هر شرایط،[۱۱۹] تحمل مشکلات علم آموزی،[۱۲۰] تشویق مسلمانان به حکمت اندوزی از هرکسی،[۱۲۱] لعن و نکوهش کتمان کنندگان دانش،[۱۲۲] و آزادی اسیران جنگ بدر در قبال آموزش به ده نفر مسلمان[۱۲۳] از سوی دیگر؛ موجب نهضت علمی شکوهمندی در قلمرو اسلام گردید؛ علم‌آموزی در موضوعات مختلف تأسیس مدارس، وکتابخانه‌‌ ‌ها[۱۲۴] از برکات این نهضت علمی و جلوه هایی از تمدن اسلامی است که به تدریج جهانی شد.

از نظر نویسنده تاریخ تمدن، اسلام طی پنج قرن از (سال ۸۱ تا ۵۹۷ هـ ق) برابر با (۷۰۰ تا ۱۲۰۰ م) از لحاظ نیرو و نظم، بسط قلمرو حکومت، تصفیه اخلاق و رفتار، سطح زندگانی، وضع قوانین منصفانه انسانی، تساهل دینی، دانشوری، علم طب و فلسفه، پیشاهنگ جهان بوده است[۱۲۵] و اروپای مسیحی، غذاها، شربت‌ها و دارو و درمان، اسلحه، استفاده از نشان‌های مخصوص خانوادگی، سلیقه و انگیزه هنری، ابزار فنون صنعت و تجارت، و قوانین راه‌های دریایی را از اسلام فراگرفت و غالباً کلمات آن را نیز از مسلمانان اقتباس کردند.[۱۲۶]

چنانکه «وات» مسلمانان را نمایندگان یک تمدن با دستاوردهای بزرگ می‌داند[۱۲۷] و «بریفولت» در کتاب «ساخته شدن بشریت» می گوید: «علم بزرگترین سهمی است که تمدن عرب ( اسلام) به جهان جدید بخشیده است.» [۱۲۸]

 

۸- عوامل انحطاط تمدن اسلامی

ایجاد و اعتلای تمدن همانند دیگر پدیده‌های اجتماعی، تابع یک سری عوامل و شرایطی خاص می باشد که فقدان آنها می تواند رکود و انحطاط تمدن را در پی داشته باشد. عوامل و پیش‌زمینه‌‌های مانع شکل‌گیری تمدن اسلامی یا رکود و انحطاط آن را می توان به دو بخش تقسیم کرد:

الف) عوامل درونی: بررسی عوامل درونی انحطاط تمدن اسلامی در این فرصت مقدور نیست. لذا به فهرست کردن آنها بسنده می کنیم: استبداد حکام، جهالت و بیخبری توده مسلمان و عقب ماندگی آنها از کاروان علم و تمدن، نفوذ عقاید خرافی در اندیشه مسلمانان و فاصله گرفتن آنها از اسلام نخستین، اختلافات مذهبی،[۱۲۹] و تفسیر نادرست برخی از مفاهیم اسلامی[۱۳۰] از جمله عوامل درونی انحطاط تمدن اسلامی اند.

ب) عوامل بیرونی: نفوذ استعمار غربی و فعالیت‌های تخریبی دشمنان اسلام، مهم ترین عامل بیرونی تهدید کننده فرهنگ و تمدن اسلامی است که اغلب به صورت تهاجم نظامی، سیاسی و فرهنگی بروز می‌ یابد. البته خطر تهاجم فرهنگی به مراتب بیشتر است و مقابله با آن، امری دشوار می‌نماید. چرا که در جبهه فرهنگی، دشمن، ابزار کار، هدف و شیوه کار تا حدی زیاد ناشناخته است. دشمن در این جبهه تا آنجا پیش می‌‌رود که برخی، دشمن را دوست پنداشته، و فعالیت‌های مرموزانه او را، فعالیتی بشردوستانه می‌پندارند.[۱۳۱]

پیامبر اکرم (ص) در زمان حیاتش، با عوامل رکود و انحطاط تمدن مبارزه کرد. تدبیر و درایت آن حضرت، در عصر خلافت نیز تا حدودی الهام بخش بود و مسلمانان نسبت به عوامل پیشرفت و انحطاط جامعه اسلامی مراقبتی ویژه اعمال می‌کردند. به تناسب فاصله زمانی جامعه اسلامی از عصر رسالت و خلافت، تمدن اسلامی به تدریج رو به انحطاط نهاد.

 

۹- شرایط احیای تمدن اسلامی

 با توجه به شاخص های بیداری اسلامی، اگر مسلمانان با شناخت عمیق از مولفه ها و شرایط پیدایش و اعتلای تمدن اسلامی، به روند تکاملی بیداری اسلامی ادامه دهند، به طور قطع، احیای تمدن اسلامی اتفاق خواهد افتاد.  شرایط و مؤلفه‌های اساسی احیای تمدن اسلامی عبارتند از:

 

۹-۱-  بازگشت حقیقی به قرآن

فاصله گرفتن عمیق مسلمانان از حقیقت قرآن، واقعیت زندگی در کشور های اسلامی و اندیشه و رفتار مسلمانان ، از مهم ترین عوامل انحطاط و مانع بازگشت حقیقی به اسلام به شمار می رود.

همان گونه که رفتار مسلمانان صدر اسلام (مؤمنان واقعی) مهم ترین عامل گسترش اسلام و پدیداری تمدن با عظمت اسلامی در جهان گردید، رفتار مسلمانان امروز با توجه به عقب افتادگی علمی، اخلاقی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی مهم ترین مانع روی آوردن جهانیان به اسلام است.[۱۳۲]

 سید جمال الدین چاره درد های جهان اسلام را در بازگشت به اسلام نخستین (قرآن و سنت) تشخیص داد و بر پیراستن خرافات از آن تأکید داشت.[۱۳۳] قرآن کریم، اسلام را دین کامل و تنها دین برگزیده خداوند معرفی می کند؛[۱۳۴]و هیچ دینی غیر از اسلام را بر نمی تابد.[۱۳۵] اسلام دین سیاست و حکومت است.

دینی که زندگی بشر را طبق یک برنامه الهی تنظیم می کند: خواست الهی در همه امور از قبیل سیاست، اقتصاد، امور اجتماعی و فکری و اخلاقی و هنری و دیگر مظاهر تمدن، موضوعیت دارد. اراده خداوند بر حاکمیت جهانی اسلام است، هرچند دشمنان برای نابودی آن متوسل به مکر و فریب شوند.[۱۳۶] خدایی که مدیر و مدبر جهان است و اراده او بالاتر از همه اراده هاست.[۱۳۷]

مقام معظم رهبری جمهوری اسلامی ایران، با کوله باری از تجربه بزرگ انقلاب اسلامی، در همایش بیداری اسلامی خطاب به شرکت کنندگان جهان اسلام فرمودند: «توصیه‌هایی را بر اساس تجربه عینی خودمان در ایران و آنچه از مطالعه دقیق دیگر کشورها به دست آمده است، در معرض دید و تشخیص و انتخاب شما می گذارم، شک نیست که شرایط ملت‌ها و کشورها در همه چیز یکسان نیست، ولی بیناتی وجود دارد که می‌تواند برای همه مفید باشد.

اولین سخن آن است که با توکل به خداوند و اعتماد و حسن ظن به وعده‌های مؤکد نصرت الهی در قرآن و به کارگیری خرد و عزم و شجاعت، می توان بر همه این موانع فائق آمد و پیروزمندانه از آنها عبور کرد. البته کاری که شما بدان همت گماشته‌اید، بسی بزرگ و سرنوشت‌ساز است. پس باید زحمات بزرگ را هم به خاطر آن تحمل کرد.

امیرالمؤمنین علی(علیه السّلام) در خطبه‌ای فرموده است: « فانّ اللَّه لم یقصم جبّاری دهر قطّ الّا بعد تمهیل و رخاء و لم یجبر عظم أحد من الامم الّا بعد أزل و بلاء و فی دون ما استقبلتم من عتب و ما استدبرتم من خطب معتبر؛ خدا هرگز جباران دنیا را درهم نشکسته، مگر پس از آنکه مهلت های لازم و نعمت های فراوان بخشید، و هرگز استخوان شکسته ملتی را بازسازی نفرمود مگر پس از آزمایش ها و تحمل مشکلات. مردم! در سختی هایی که با آن روبرو هستید و مشکلاتی که پشت سر گذاردید، درس های عبرت فراوان وجود دارد»[۱۳۸]

توصیه مهم آن است که خود را همواره در میدان بدانید: «فاذا فرغت فانصب».[۱۳۹] همیشه خداوند را حاضر و کمک‌کار خود بدانید: «و الی ربّک فارغب».[۱۴۰] و پیروزیها ما را دچار غرور و غفلت نکند: «اذا جاء نصراللَّه و الفتح و رأیت النّاس یدخلون فی دین اللَّه افواجاً فسبّح بحمد ربّک واستغفره انه کان توابا».[۱۴۱] اینها پشتوانه‌های حقیقی‌یک ملت مؤمن است.»[۱۴۲]

واگلری، استاد ادبیات عرب و تاریخ تمدن اسلامی در دانشگاه «ناپل» ایتالیا در باره قرآن کریم چنین اظهار می‌دارد: «ما در این کتاب (قرآن) مخزن‌ها و ذخایری از علوم می‌بینیم که فوق ظرفیت و استعداد با هوش‌ترین اشخاص و بزرگ‌ترین فیلسوفان و قوی‌ترین مردان قانون و سیاست است.

ما را شگفتی و حیرت از دینی است که نه تنها نظریه‌ای را دنبال می‌کند که با نیازمندی‌های بشر سازگار است و شریعتی را ایجاد می‌کند که از عالی‌ترین قوانین تشکیل می‌شود و انسان می‌تواند در پناه آن زندگی کند. بلکه از این حدود نیز گام را فراتر می‌نهد و فلسفه حیات را نیز عرضه می‌دارد... و شریعت که به منزله قانون اسلامی به شمار می‌رود، فقط از آداب و تشریفات شکل نمی‌گیرد، بلکه تمام مظاهر حیات اجتماعی و شخصی نیز از احکام آن پیروی می‌کند.»[۱۴۳]

درک و تبیین این واقعیت که عقب افتادگی و ناتوانی جهان اسلام به خاطر پیروی از اسلام نیست بلکه معلول دوری از اسلام و انحراف از صراط مستقیم قرآن است، جزء رسالت امروز بیدارگران اقالیم قبله است. اسلام را باید از سرچشمه زلال آن یعنی قرآن کریم و سنت رسول الله و ائمه معصومین (ع) دریافت. مسلمانانی که برای نخستین بار اسلام را بر اساس کتاب و سنت در عرصه زندگی پیاده کردند، در تمدن سازی باعث شگفتی تاریخ شدند. 

 توفیق شگفت انگیز امام خمینی «ر» بنیانگذار انقلاب اسلامی، در بیداری اسلامی، احیای اندیشه امت، بسیج مسلمانان و اندیشمندان جهان اسلام، مرهون شناخت دقیق و عمیق ایشان از اسلام و هدایت افکار عمومی به توانایی اسلام در اداره جامعه است.

برغم توطئه های دراز مدت بیگانگان، ایشان توانست اعتماد از دست رفته مسلمانان را به آنان باز گرداند و این باور را در امت اسلامی ایجاد نماید که آزادی، استقلال، پیشرفت و عزت واقعی فقط در پرتو اسلام تحقق پذیر است (لله العزه و لرسوله و للمؤمنین)[۱۴۴]

از دیدگاه امام خمینی، «اسلام و حکومت اسلامی پدیده الهی است که با بکار بستن آن سعادت فرزندان خود را در دنیا و آخرت به بالاترین وجه تأمین می کند و قدرت آن را دارد که قلم سرخ بر ستمگریها و چپاولگریها و فساد ها و تجاوز ها بکشد و انسان ها را به کمال مطلوب خود برساند و مکتبی است که برخلاف مکتب های غیر توحیدی در تمام شئون فردی و اجتماعی و مادی و معنوی و فرهنگی و سیاسی و نظامی و اقتصادی دخالت و نظارت دارد و از هیچ نکته، ولو بسیار ناچیز که در تربیت انسان و جامعه و پیشرفت مادی و معنوی نقش دارد، فروگذار ننموده است؛ و موانع سر راه تکامل را در اجتماع و فرد گوشزد نموده و به رفع آنها کوشیده است.»[۱۴۵]

از نظر «نهرو» دانشمند و سیاستمدار فقید هندی، « سرگذشت عرب و داستان اینکه چگونه به سرعت در آسیا و اروپا و آفریقا توسعهافتند و فرهنگ و تمدن عالی و بزرگی را به وجود آوردند یکی از شگفتی های تاریخ بشری می باشد، نیرو و فکر تازه ای که عرب ها را بیدار ساخت و ایشان را از اعتماد به نفس و قدرت سرشار ساخت، اسلام بود.»[۱۴۶]

 

۹-۲- اقتدا به سیره رسول الله

از نظر قرآن کریم، پیامبر گرامی اسلام در همه زمینه ها، از جمله تمدن سازی الگو و الهام بخش است: «لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه لمن کان یرجوا الله و الیوم الاخر و ذکر الله کثیرا؛ برای شما در زندگی رسول خدا سرمشق نیکویی است، برای آنها که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار زیاد می کند»[۱۴۷]

علامه طباطبایی «ره» تبیین زیبایی در تفسیر آیه شریفه ارائه کرده است: « کلمه اسوه به معنای اقتدا و پیروی است، و اسوه در مورد رسول خدا عبارت است از پیروی او.  این وظیفه همیشه ثابت است، و شما همیشه باید به آن جناب تأسی کنید.»[۱۴۸]

بر اساس فرمایش قرآن کریم، پیروی از سیره رسول الله (ص) بهترین شیوه تبلیغ حق و بازگشت به اسلام است. شناخت و تبیین سیره ایشان از نیاز های مبرم زمان بیداری اسلامی است. چرا که تقویت و تداوم نهضت اسلامی تا حاکمیت اسلام و احیای تمدن اسلامی فقط با الهام گرفتن از اقدامات ارزنده رسول الله (ص) امکان پذیر است.

همان گونه که محتوا، زیبایی، شور انگیزی، جاذبه، و عمق قرآن (معجزه پیامبر اکرم) عامل اصلی نفوذ و توسعه سریع اسلام است. پس از قرآن، شخصیت پیغمبر اکرم (ص)، سیره و رفتار،[۱۴۹] طرز دعوت،[۱۵۰] نوع رهبری و مدیریت ایشان،[۱۵۱] عامل دوم توسعه و نفوذ اسلام است، تاریخ نیز آن را تأیید می کند.[۱۵۲]

 

۹-۳- اهتمام به وحدت

اخوت اسلامی یکی از شعار های عمیق، اصیل، ریشه دار و موثر قرآنی است که بر اساس آن، مسلمانان از هر نژاد و رنگ و با هر زبان در اطراف و اکناف جهان، باید احساس عمیق برادری کنند.[۱۵۳] با توجه به نقش اعجاز آمیز اتحاد در بقای ملت ها و اعتلای تمدن ها، قرآن کریم با اهتمام ویژه نسبت به مسأله اتحاد و مبارزه با هر گونه تفرقه، مبذول داشته است.[۱۵۴] پیامبر اکرم (ص) برغم گستردگی زمینه های اختلاف در صدر اسلام، با تدبیر و درایت خاص، توانست اتحاد نیرومندی را در مدینه ایجاد نماید.

آری! « ... محمد یک نفر عرب ساده، قبایل پراکنده کوچک و برهنه و گرسنه کشور خودش را مبدل بهک جامعه فشرده و با انضباط نموده و در میان ملل روی زمین آنها را با صفات و اخلاق تازه ای معرفی کرد، و در کمتر از سی سال، این طرز و روش امپراطور قسطنطنیه را مغلوب کرد، و سلاطین ایران را از بین برد، سوریه و مصر و بین النهرین را تسخیر کرد و دامنه فتوحاتش را از اقیانوس تا کرانه دریای خزر و تا رود سیحون بسط داد.»[۱۵۵]

مقام معظم رهبری فرمودند: « توصیه مهم دیگر پرهیز از اختلافات مذهبی، قومی، نژادی، قبیله‌ای و مرزی است. تفاوت ها را به رسمیت بشناسید و آن را مدیریت کنید. تفاهم میان مذاهب اسلامی کلید نجات است. آنها که آتش تفرقه مذهبی را با تکفیر این و آن دامن می زنند، اگر خودشان هم ندانند، مزدور و عمله شیطانند.»[۱۵۶]

برغم اهتمام و گفتگوهایی که در باره اثر اعجازآمیز اتحاد در پیشرفت اهداف اجتماعی و سربلندی اجتماعات گفته شده است، می‌توان گفت هنوز اثر واقعی آن شناخته نشده است. امروز سدهای عظیمی در نقاط مختلف جهان برپا شده که مبدأ تولید بزرگ‌ترین نیرو های صنعتی است و سرزمین های وسیعی را زیر پوشش آبیاری و روشنایی خود قرار داده است، اگر درست فکر کنیم می بینیم این قدرت عظیم چیزی جز نتیجه به هم پیوستن قدرت های ناچیز دانه های باران نیست، آنگاه به اهمیت اتحاد و کوشش های دسته جمعی انسانها واقف می شویم.[۱۵۷]

 

۹-۴- نظام سازی

بدون تردید، در روند پیروزی بیداری اسلامی، نخستین اقدام لازم و ضروری، نظام سازی است. چنانکه پیامبر اکرم (ص) در اولین اقدام  سرنوشت ساز، برای سر و سامان دادن امور جامعه اسلامی، نظام سازی کرد و حکومت تأسیس کرد.

نظام (system) واژه استعاری برای حکومت یا سبک حکومت است؛ مجموعه عناصری که به شکل معینی پیوند می یابد و یک نوع کل واحد را به وجود می آورند یا عبارت است از اجتماع اصول و قواعد مربوط بهک موضوع و مرتبط بهم به شکلی که تشکیل یک نظریها مکتب را بدهد.[۱۵۸]

در بحث بیداری اسلامی، منظور از نظام سازی الگو برداری از حکومت نبوی، تأسیس نظام بر پایه دین و عقلانیت  و متناسب با شرایط زمان و مکان و اجتناب  از مدلهای حکومتی متداول شرقی  و غربی  است. با در نظر داشتن آرمان ها و شعار های انقلابیون در کشور های اسلامی، بهترین گزینه در بحث نظام سازی الگوی « مردم سالاری دینی» یعنی تأسیس حکومت اسلامی بر پایه خواست مردم است.

نظامی که در آن زمامداران با رأی مردم برگزیده می شوند و ارزشها و اصول حاکم بر جامعه، اصول مبتنی بر معرفت و شریعت اسلامی است. عنایت به این نکته لازم است که مردم سالاری دینی اسلامی هیچ نسبتی با دموکراسی غربی ندارد.

بیدارگران جهان اسلام برای نظام سازی، قانون نویسی و سروسامان دادن اوضاع و شرایط در راستای اهداف و مصالح جهان اسلام بایستی از قرآن کریم و سیره نبوی الهام بگیرند.

قرآن کریم خطاب به پیامبر می فرماید: «یا أیّها النّبیّ اتّق اللَّه و لا تطع الکافرین و المنافقین انّ اللَّه کان علیماً حکیماً. واتّبع ما یوحی الیک من ربّک انّ اللَّه کان بما تعملون خبیراً. و توکّل علی‌اللَّه و کفی باللَّه وکیلاً؛ ای پیامبر تقوای الهی پیشه کن و از کافران و منافقان اطاعت مکن که خداوند علیم و حکیم است. و از آنچه از سوی پروردگارت به تو وحی می شود پیروی کن که خداوند به آنچه انجام می دهید، آگاه است و برخدا توکل کن و همین بس که خداوند حافظ و مدافع [انسان» باشد.»[۱۵۹]

 از نظر مقام معظم رهبری «آیات مزبور، دستورالعمل کامل و کارسازی است برای همیشه و بویژه در این برهه حساس و سرنوشت‌ساز. خطاب به پیامبر اکرم (صلّی اللَّه علیه و آله و سلم) است، ولی در واقع، مخاطب آن همه مسلمانان  است. در این آیات، تقوا با همان معنی  بلند و گسترده‌اش، اولین توصیه است، و سپس سرپیچیدن از فرمانبری کافران و منافقان، و پیروی از وحی الهی، و سرانجام توکل و اعتماد به خداوند.»[۱۶۰]

آری! انقلابیون بیدار و بیداران انقلابی در مسیر مبارزه رهایی‌بخش، نخست باید تقوی و پرهیزکاری را پیشه کنند. حقیقت «تقوی» همان احساس مسئولیت درونی است که انگیزه هدایت و بهره‌گیری از آیات الهی و زمینه‌ساز هر برنامه تکاملی و حرکت سازنده است.

چنانکه اطاعت بیگانگان و بی‌اعتنایی به هیمنه پوشالی ابرقدرت ها نیز از آثار تقوی است. تقوی همانند منشور تابنده است که مجاهدان بیداری را گام به گام هدایت می کند و به آنان گوشزد می کند که خطرناک ترین توطئه در مسیر بیداری اسلا می، پیشنهاد های سازشکارانه مخالفان است.

انقلابیون باید مواظب باشند که اعتنا به طرح های پیشنهادی بیگانگان نقطه آغاز انحراف از مسیر مستقیم بیداری اسلامی است. زیرا، فرمان خداوند مبنی بر اجتناب از اطاعت مخالفان، ناشی از علم و حکمت است، خدای علیم و حکیم می داند که سازشکاری و تبعیت از پیشنهاد های دشمنان اسلام مصائب دردناک و مفاسد بی شماری را به دنبال دارد. بنابراین، تنها راه نجات از توطئه‌های بیگانگان و نیل به پیروزی نهایی، پیروی از وحی الهی است.

یعنی طاغوت زدایی شرط اساسی تأسیس نظام الهی و حاکمیت ارزش های دینی، در جامعه است. « دیو چو بیرون رود، فرشته در آید». از آنجا که در مسیر بیداری اسلامی، موانع و کارشکنی ها و توطئه های پیچیده و گوناگون،   وجود دارد، بیدار گران باید فقط برخدا توکل کنند و از توطئه دشمنان نترسند و مطمئن باشند که خداوند حافظ و مدافع و یاری دهنده مجاهدان بیداری است.

 

۹-۵- شناسایی آسیب ها و خطرها

شناسایی آسیب ها و خطر های بیداری اسلامی از موضوعاتی است که نیازمند مواظبت و بصیرت جدی است.  کشتی بیداری اسلامی برای رهایی از امواج فتنه ها و خطر ها و لنگر انداختن در ساحل نجات، نیازمند راهنمایان بصیر و کشتیبانان ماهری است که با بصیرت و سعه صدر انقلابی، فرعون های درونی و برونی را شناسایی و به مردم خود معرفی نمایند.

چرا که خطرها و آسیب‌های بیداری اسلامی همانند اصل انقلاب اسلامی، بسیار پیچیده و طاقت فرسا می نماید. تجربه انقلاب اسلامی در صدر اسلام، آسیب ها و خطرات عصر رسالت، از یک سو، بصیرت پیامبر اکرم (ص) اطاعت پذیری اصحاب و یاران حضرت، ایثار و فداکاری های مهاجرین و انصار در رویارویی با آسیب های انقلاب، از سوی دیگر؛ و همین طور تجربه انقلاب اسلامی در ایران، بصیرت امام خمینی نسبت به خطرات و آسیب ها و هدایت انقلاب به ساحل نجات، اطاعت پذیری مردم ایران از دستورات امام، می تواند الگو های هدایتگر بیداری اسلامی معاصر باشند.

از یاد بردن اصول و اهداف بیداری، کاهش انگیزه ها، سست شدن عزم ها، دنیا طلبی و غنیمت جویی، غرور ناروا، غفلت از توطئه ها، اعتماد به بیگانگان، تفرقه و اختلاف، از مهم ترین خطر ها و آفات بیداری اسلامی است که اگر به درستی رصد نشود و تدبیری برای مبارزه با آن ها اندیشیده نشود، می توانند به عنوان عامل بازدارنده عمل نموده و فرصت‌های پدید آمده را تبدیل به تهدید نماید.

چرا که دشمنان بیداری اسلامی به هیچ تحمل به نتیجه رسیدن بیداری اسلامی را ندارند و تلاش می کنند از هر طریق ممکن، بیداری اسلامی را به نفع خود مصادره نمایند. خلاصه، پیامد غفلت از آسیب های بیداری اسلامی جز تمدن سوزی نخواهد بود.

رهبر فرزانه انقلاب با الهام گرفتن از قرآن کریم و یک عمر تجربه انقلابی، همانند طبیب حاذق، آسیب ها و مصونیت سازی های بیداری اسلامی را چنین بیان می کند:« در موضوع آسیب‌ها و خطرها، نخست باید تأکید کنم که خطر هست، ولی راه مصونیت از آن نیز هست.

توجه به خطر نباید ملت ها را بترساند. بگذارید دشمنانتان از شما بترسند و بدانید که : «انّ کید الشّیطان کان ضعیفا؛ همانا نقشه شیطان [همانند قدرتش] ضعیف است».[۱۶۱] خداوند درباره گروهی از مجاهدان صدر اسلام می‌فرماید: «الّذین قال لهم النّاس انّ النّاس قد جمعوا لکم فاخشوهم فزادهم ایماناً و قالوا حسبنا اللَّه و نعم الوکیل.

فانقلبوا بنعمة من اللَّه و فضل لّم یمسسهم سوء و اتّبعوا رضوان اللَّه و اللَّه ذو فضل عظیم؛ اینها کسانی بودن که [بعضی از] مردم به آنان گفتند که: مردم [= لشکر دشمن] برای [حمله به] شما اجتماع کرده اند؛ از آنها بترسید، اما این سخن بر ایمان شان افزود، و گفتند: خدا ما را کافی است و او بهترین حامی ماست. به همین جهت، آنها [از این میدان] با نعمت و فضل پروردگار باز گشتند؛ در حالی که هیچ ناراحتی به آنان نرسید؛ و از رضای خدا پیروی کردند؛ و خداوند دارای فضل و بخشش بزرگی است.»[۱۶۲]

 

ایشان آسیب‌های بیداری اسلامی را به دو دسته می‌کنند:

الف) آسیب های درونی:  «آسیب هایی که ریشه درونی دارند. مانند احساس و گمان اینکه با سقوط حاکم وابسته و فاسد و دیکتاتور، کار تمام شد. راحتیِ خیالِ ناشی از احساس پیروزی و به دنبال آن کم شدن انگیزه‌ها و سست شدن عزم‌ها، نخستین خطر است. و آنگاه این خطر مهیب‌تر می‌شود که اشخاص در صدد تصاحب سهم ویژه در غنیمتِ به دست آمده باشند.

ماجرای جنگ اُحد و غنیمت‌جوئی مدافعان تنگه که به شکست مسلمانان انجامید و مجاهدان از سوی خداوند متعال سرزنش شدند، یک نمونه نمادین است که هرگز نباید از یادها برد. مرعوب شدن از هیمنه ظاهری مستکبران و احساس ترس از آمریکا و دیگر قدرت‌های مداخله‌گر، آسیب دیگری از این دسته است که باید از آن پرهیز کرد. نخبگان شجاع و جوانها باید این ترس را از دلها بیرون کنند.

اعتماد به دشمن و در دام لبخندها و وعده‌ها و حمایت‌های آنها افتادن نیز آسیب بزرگ دیگری است که به طور ویژه باید پیشروان و نخبگان از آن بر حذر باشند، دشمن را با علاماتش در هر لباس باید شناخت و از کید او که در مواردی در پسِ ظاهرِ دوستی و کمک پنهان می‌شود، باید ملت و انقلاب را مصون ساخت.

روی دیگر این صفحه، مغرور شدن و دشمن را غافل دانستن است؛ شجاعت را باید با تدبیر و حزم در هم آمیخت. در مقابل شیطان جن و انس، باید همه ذخائر الهی در وجود خود را به کار گرفت، ایجاد اختلاف و به جان هم انداختن انقلابیون و رخنه در پشت جبهه مبارزه، نیز آفتی بزرگ است که با همه توان باید از آن گریخت.»[۱۶۳]

ب) آسیب‌های بیرونی: «منظور آسیب‌هایی‌اند که غالباً ملت‌های این منطقه در حوادث گوناگون آزموده‌اند. نخستین آسیب، بر روی کار آوردن عناصری است که خود را متعهد به آمریکا و غرب می‌دانند، غرب می کوشد پس از سقوط ناگزیر مهره‌های وابسته، اصل سیستم و اهرمهای اصلی قدرت را حفظ کند و سر دیگری را بر روی این بدن بگذارد و بدین وسیله، سلطه خود را همچنان ادامه دهد. این به معنای هدر رفتن همه تلاش‌ها و مجاهدت‌ها است.

در این مرحله اگر با مقاومت و هوشیاری  مردم مواجه شوند، می کوشند تا بدیل های انحرافی گوناگون در پیش پای نهضت و مردم بگذارند. این سناریو می تواند پیشنهاد مدل‌های حکومتی و قانون اساسی‌هایی باشد  که کشورهای اسلامی را بار دیگر در دام وابستگی فرهنگی و سیاسی و اقتصادی به غرب بیفکند، و می‌تواند نفوذ میان انقلابیون و تقویت مالی و رسانه‌ای یک جریانِ نامطمئن و به حاشیه راندن جریان‌های اصیل در انقلاب باشد. این نیز به معنی بازگرداندن سلطه غرب و تثبیت مدلهای نوسازی شده غربی و بیگانه از اصول انقلاب و در نهایت، تسلط آن‌ها بر اوضاع است.

اگر این تاکتیک نیز به نتیجه نرسد، تجربه‌ها به ما میگوید که آنگاه روشهائی چون هرج و مرج و تروریزم و جنگ داخلی میان پیروان ادیان یا قومیت ها یا قبائل و احزاب و یا حتی میان ملت ها و دولت‌های همسایه، و همراه با آن، حصر اقتصادی و تحریم و بلوکه کردن سرمایه‌های ملی و نیز هجوم همه جانبه تبلیغاتی و رسانه‌ای را در پیش خواهند گرفت.

مقصود آنان از این همه، خسته و نومید کردن مردم و مردد و پشیمان کردن مبارزان است، که میدانند در این صورت، شکست دادن انقلاب، ممکن و آسان خواهد شد. ترور نخبگان صالح و مؤثر یا بدنام کردن برخی از آنان و از سوئی خریدن کسانی از سست‌عنصران، نیز در شمار روشهای متداول قدرتهای غربی و مدعیان تمدن و اخلاق است.

خلاصه، برای آنان بازگرداندن ارتجاع و استبداد و حاکمیت وابسته در کشورهای انقلابی، اصلی است که همه این روشهای کثیف را تجویز میکند.»[۱۶۴]

 

۹-۶- بازخوانی دایمی اصول انقلاب

 بدون تردید، حفظ و تداوم  بیداری اسلامی به مراتب دشوارتر از اصل آن است. چه بسیار انقلاب هایی که به سرانجام مطلوب نرسیده اند. بازخوانی اصول انقلاب عامل تداوم روحیه انقلابی و مصونیت از خطر ها و آسیب های درونی و بیرونی است، حضرت آیت الله خامنه ای سکاندار انقلاب اسلامی با اهتمام ویژه نسبت به بیداری اسلامی خطاب به بیدار گران جهان اسلام، فرمودند: «توصیه دیگر، بازخوانی دائمی اصول انقلاب است.

شعارها و اصول باید تنقیح و با مبانی و محکمات اسلام تطبیق داده شوند. استقلال، آزادی، عدالت خواهی، تسلیم نشدن در برابر استبداد و استعمار، نفی تبعیض های قومی و نژادی و مذهبی، نفی صریح صهیونیزم؛ اینها ارکان نهضت های امروز کشورهای اسلامی است و همه برگرفته از اسلام و قرآن است.

اصول‌تان را روی کاغذ بنویسید؛ اصالت‌های خود را با حساسیت بالا حفظ کنید؛ نگذارید اصول نظام آینده شما را دشمنان شما بنویسند؛ نگذارید اصول اسلامی در پای منافع زودگذر قربانی شود. انحراف در انقلاب‌ها، از انحراف در شعارها و هدفها آغاز می شود ... راه حل خود را خود با بهره‌گیری از سرچشمه فیاض اسلام به دست آورید و نسخه‌های بیگانه را به خودشان پس دهید.[۱۶۵]

 

جمع بندی

نتایج حاصل از این پژوهش را می توان به صورت زیر فهرست کرد:

۱. بیداری اسلامی به مثابه مهم ترین تحول اجتماعی ـ سیاسی جهان اسلام، از نیمه دوم قرن بیستم در جهان اسلام آغاز شده و به سرعت رو به گسترش است. تجزیه و تحلیل پدیده عظیم بیداری اسلامی و رابطه آن با  احیای تمدن اسلامی از مسایل حساس و سرنوشت ساز جهان اسلام است.

چرا که انتظار مسلمانان نسبت به احیای عظمت اسلام و تمدن اسلامی افزایش یافته است و حقایق رو به افزایش کنونی در دنیای اسلام، حوادث بریده از ریشه‌های تاریخی و زمینه‌های اجتماعی و فکری نیستند تا دشمنان یا سطحی‌نگران بتوانند آن را موجی گذرا و حادثه‌ای در سطح بینگارند و با تحلیل‌های انحرافی و غرض‌آلود، مشعل امید را در دل ملتها خاموش سازند.

۲. تمدن اسلامی سابقه درخشانی در تاریخ تمدن دارد، پیامبر اسلام (ص) در پرتو آموزه های حیات بخش اسلام، انقلاب اجتماعی کاملی در زندگی پیروانش ایجاد و تمدن شکوهمند اسلامی را در یثرب (مدینه النبی)بنیان نهاد. ایشان از همان آغاز رسالت، به شرایط و مؤلفه‌های تمدن ساز مانند: نظام ارزشی، دین‌مداری، حکومت، حاکمیت، قانون گرایی، امت سازی، عدالت‌ پروری، دانش گستری، شهر نشینی، و نظایر آن اهتمام ویژه داشتند، تمدن نوپای اسلامی در اثر تلاش جدی مسلمانان ، طی چندین سده، به بار نشست و آثار و برکات آن جهانی شد.

۳. هرچند تمدن اسلامی پس از اعتلا و پویایی بی نظیر، دچار انحطاط گردید، اما احساس بازگشت به اسلام و احیای تمدن اسلامی، همواره در جهان اسلام وجود داشت، نهضت های اسلامی صد ساله اخیر تجلی و تفسیر این احساس ارزشمند است، با توجه به به ماهیت تکاملی اسلام، قانون مندی تمدن اسلامی و روند پر شتاب بیداری اسلامی از یک سو، و ناتوانی تمدن شرق و غرب، اندیشه احیای تمدن اسلامی بار دیگر جوانه زده و انتظار امت اسلامی نسبت به آن عینیت خواهد یافت.

۴. به فرموده مقام معظم رهبری، پیروزی اسلام و احیای تمدن اسلامی وعده حتمی الهی است. شرایط زمان به نفع اسلام و بیداری اسلامی در جریان است که اگر به خوبی مدیریت شود. پیروزی اسلام گرایان در کشور های اسلامی قطعی است. هدف نهائی را باید امت واحده اسلامی و ایجاد تمدن اسلامی  جدید بر پایه دین و عقلانیت و علم و اخلاق، قرار داد.

 ۵. ایشان، ضمن تأکید بر بازگشت حقیقی به قرآن، سنت رسول الله (ص) و ائمه معصومین (ع) ، به مثابه مهم ترین مؤلفه‌های پیروزی بیداری و احیای تمدن اسلامی؛ اهتمام به وحدت جهانی اسلام، نظام سازی، بازخوانی شعار ها و اصول انقلابی و تطبیق آن با قرآن و سنت و سر انجام آسیب شناسی و مبارزه با آفات بیداری اسلامی، را جزء اولویت های کاری نهضت بیداری اسلامی بر می شمارند.

(بخش اول)

/102/825/م

مجید خاری آرانی، دانشگاه شاهد

زهرا علی اکبرزاده آرانی، دانشگاه علوم پزشکی قم

 

فهرست منابع

1. قرآن کریم

2. ابن اثیر، عزالدین علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، ج ۲، بیروت: دار صادر، ۱۳۸۵ ق.

3. ابن بابویه، ابو جعفر محمد بن علی (شیخ صدوق)، الخصال، قم: جامعه مدرسین، ۱۴۰۳ ق.

4. ابن خلدون، عبد الرحمن بن محمد، مقدمه ابن خلدون، ترجمه محمد پروین گنابادی، تهران: مرکز انتشارات علمی فرهنگی، ۱۳۶۲.

5. ابن قیم الجوزی، زاد المعاد فی هدی خیر العباد، ج ۳، چ ۲۷،کویت: موسسه الرساله، ۱۴۱۴ ق.

6. ابن هشام، السیره النبویه، ج ۲،قم: دارالکتب ارعلبی، ۱۴۰۹ ق،

7. ابوداود سلیمان با اشعث، سنن ابی داود، ج ۲، بیروت: مرکز دار الفکر، بی‌تا.

8. احمدی میانجی، علی، مکاتیب الرسول، تهران: دارالحدیث الثقافیه، ۱۴۱۹ق./۱۹۹۱م.

9. اخوان کاظمی، بهرام، «راهبردهای اعتلای تمدن و فرهنگ اسلامی و تضمین امنیت فرهنگی»، فصلنامه مطالعات راهبردی، بهار ۷۸، شماره ۳.

10. اداره کل پژوهش معاونت سیاسی سازمان صدا و سیما، ارکان تمدن و نقش انقلاب اسلامی در اعتلای مجدد تمدن اسلامی، سال اول، شمارة ۲.

11. اسعد عمرانی، مالک بن نبی اندیشمند مصلح، ترجمه صادق آیینه‌وند، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۹.

12. اقبال لاهوری، محمد، احیای فکر دینی، ترجمه احمد آرام، تهران: رسالت قلم، بی تا،

13. امینی، عبد الحسین، الغدیر، ج۸، چ۳، بیروت: دار الکتب العربی، ۱۳۸۷ ق.

14. بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، بیروت: دار الکتب العلمییه، ۱۳۹۸ق.

15. پرایس،کریستین، تاریخ هنر اسلامی، ترجمه مسعود رجب رینا، تهران: علمی و فرهنگی، ۱۳۶۴.

16. جان دیون پرت، عذر تقصیر به پیشگاه محمد و قرآن، ترجمه غلام رضا سعیدی، تهران، اقبال، ۱۳۳۵.

17. جعفری لنگرودی، محمد جعفر، مبسوط در ترمینولوژی حقوق، ج۳، تهران: کتابخانه گنج دانش، ۱۳۷۸.

18. جعفری، محمد تقی، ، شرح نهج البلاغه، ج۵، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۵۹.

19. جعفری، محمد تقی، فرهنگ پیرو و فرهنگ پیشرو، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی،۱۳۷۲.

20. جلیل جر، فرهنگ لاروس، ج۱، ترجمه سید حمید طبیبیان، چ ۱۰، تهران: انتشارات امیر کبیر، چاپ سپهر، ۱۳۷۹.

21. حاجی خلیفه، مصطفی عبدالله، کشف الظنون عن اسامی الکتب و الفنون، بیروت: دار الفکر،۱۴۰۲.

22. حجازی، فخر الدین، نقش پیامبران در تمدن انسان، چ ۲، تهران: بعثت،۱۳۵۲.

23. حییم، سلیمان، فرهنگ معاصر انگلیسی ـ فارسی، ج۱، چ ۱۱، تهران: فرهنگ معاصر، ۱۳۶۹.

24. خامنه‌ای، سید علی، تهران، سخنرانی ویژه اجلاس بین المللی بیداری اسلامی، ۲۶/۶/۱۳۹۰.

25. خسرو شاهی، هادی، اسلام دین آینده جهان، [بی جا]، انتشارات نسل جوان، ۱۳۵۱.

26. خمینی، روح الله، نگرشی موضوعی بر وصیت نامه سیاسی ـ الهی امام خمینی، چ۱۱، تهران: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۷.

27. دشتی، محمد، ترجمه نهج البلاغه، قم، آل طه، ۱۳۷۹.

28. زرین کوب، عبد الحسین، کارنامه اسلام، تهران: امیر کبیر، چ۴، ۱۳۶۹.

29. زمخشری، جارالله، ابوالقاسم، محمد بن عمر، اساس البلاغه، دار صادر، بیروت، ۱۳۹۹ق/۱۹۷۹.

30. سبحانی، جعفر،  فروغ ابدیت، ج۲، قم: دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۶۳ ش.

31. سیمای فرزان‌گان، ج۱، قم: مؤسسه امام صادق (ع)، ۱۳۷۹ ش.

32. سید قطب، آینده در قلمرو اسلام، ترجمه سید علی خامنه‌ای، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۹.

33. سیوطی، جلال الدین، الجامع الصغیر، ج۲، بیروت: دار الفکر، ۱۴۰۱ ق.

34. الصفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات الکبری، تهران: موسسه الاعلمی، ۱۴۰۴ ق.

35. صمیمی، سید رشید، اصول و شاخصه‌های تمدن نبوی، قم، کتاب طه، ۱۳۸۷.

36. صواف، محمد محمود، نقشه‌های استعمار در راه مبارزه با اسلام، ترجمة سید جواد هشترودی، چ۲، تهران: فراهانی، [بی تا]

37. طباطبایی، محمد حسین، تفسیر المیزان، ج ، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، چ ۲۰ ، قم: انتشارات اسلامی، ۱۳۸۴.

38. طبرسی، ابو علی فضل بن حسن، اعلام الوری، قم: آل البیت، ۱۴۱۷ ق.

39. طوسی، محمد بن الحسن، الآمال، قم: دار الثقافه، ۱۴۱۴ ق.

40. العاملی، زین الدین (شهید ثانی)، منیه المرید، [بی جا]، بصیرتی، ۱۴۰۹ق.

41. عمرانی، اسعد،  مالک بن نبی اندیشمند مصلح، ترجمة صادق آیینه‌وند، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۹

42. قربانی، زین العابدین، علل پیشرفت اسلام و انحطاط مسلمین، چ۴، تهران: فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۲ ش.

43. قطب، محمد، بیداری اسلامی، ترجمه و تقدیم صباح زنگنه، تهران، اطلاعات، ۱۳۷۴.

44. الکراجکی، محمد بن علی، کنز الفوائد، چ ۲، قم: نشر مصطفوی، ۱۴۱۰ ق،

45. کریمی، علی، ظهور و سقوط تمدن‌ها از دیدگاه قرآن، چ ، ۲قم:

46. لعل نهرو، جواهر، نگاهی به تاریخ جهان، ج۱، ترجمه محمود تفضلی، تهران، امیر کبیر، چ ۸، ۱۳۶۶.

47. لوبون،گوستاو، تمدن اسلام و عرب، ترجمه سیدهاشم حسینی، تهران، کتابفروشی اسلامیه، ۱۳۴۷.

48. مبارک، زکی، الملائح النبویه فی الادب العربی، قاهره: بی‌نا، ۱۳۵۴ ق.

49. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ، بیروت: دار احیاء التراث العربی،چ۳، ۱۴۰۳ .

50. مجیر شیبانی، نظام الدین، تاریخ تمدن از آغاز آفرینش تا تمدن مادی، ج۱، تهران: دانشگاه تهران، ۱۳۳۷ ش.

51. محمد حمید الله نامه‌ها و پیمان‌های سیاسی حضرت محمد و اسناد در صدر اسلام، ترجمة سید محمد حسینی، چ ۲، تهران: سروش،  ۱۳۷۷.

52. مرتضی، مطهری، بررسی اجمالی نهضت های اسلامی در صد ساله اخیر، چ۱۱، تهران: صدرا، ۱۳۷۲.

53. مرتضی، مطهری، مجموعه آثار، ج۱،(انسان و سرنوشت)، چ۵، تهران: صدرا، ۱۳۷۷.

54. معین، محمد، فرهنگ فارسی، ج ۱، چ ۱۰، تهران: امیر کبیر، ۱۳۷۵.

55. مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، پیام قرآن، ج۱۰، قم: مدرسه الامام علی بن ابیطالب،  ۱۳۷۴.

56. تفسیر نمونه، ج۱۸، ج۲۳، ج۲۴، تهران: دارالکتب الاسلامیه، چ ۱۷ و ۱۸، ۱۳۷۸.

57. تفسیر نمونه، ج۳، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چ۲۷، ۱۳۷۸.

58. مکی، محمد کاظم، تمدن اسلامی در عصر عباسیان، تهران، سمت،۱۳۸۳.

59. منیر البعلبکی، موسوعه المورد، ج۳، بیروت، دارالعلم للملایین، ۱۹۸۰م.

60. مونتگمری وات، تأثیر اسلام بر قرون وسطی، ترجمه و توضیح حسین عبدالمحمدی، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۷۸.

61. میرچا، الیاده، دین پژوهی، ج۱، ترجمه بهاءالدین خرمشاهی، تهران، پژوهشگاه علوم اسلامی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۵.

62. نبوی مرتضی و محمد حسین ملایری، جوامع تمدن ساز: پویایی و میرایی تمدن‌ها، مجلس و پِژوهش، سال دوم، ش۷، فروردین۱۳۷۳.

63. نجفی، موسی: مراتب ظهور فلسفه سیاست در تمدن اسلامی، تهران، موسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، ۱۳۸۲.

64. نوایی، علی اکبر، نظریه دولت دینی، تهران: معارف، ۱۳۸۱.

65. نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، ج۱۸، چ ۲، بیروت: آل البیت، ۱۴۰۹ ق،

66. واگلری، لوراواکچیا، پیشرفت سریع اسلام، ترجمه غلام رضا سعیدی، چ ۲، تهران: انتشار، ۱۳۴۴.

67. ولایتی، علی اکبر ، فرهنگ و تمدن اسلامی، تهران: دفتر نشر معارف، ۱۳۸۳.

68. ولایتی، علی اکبر، پویایی فرهنگ و تمدن اسلام و ایران، ج۱، تهران: وزارت امور خارجه، ۱۳۸۰.

69. ولتر،  اسلام از نظر ولتر، ترجمه جواد حدیدی، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، چ ۳، ۱۳۷۴ .

70. ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج۱، ترجمه احمد آرام و همکاران، تهران: انقلاب اسلامی، ۱۳۶۵.

71. ویل دورانت،، تاریخ تمدن، ج۴، ترجمه ابوالقاسم پاینده و دیگران، تهران: سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، چ۳، ۱۳۷۱ .

72. الهندی، محمد تقی، کنز العمال فی سنن الاقوال والافعال، بیروت: الرساله، چ۵، ۱۴۰۵ق.

73. هنری لوکاس، تاریخ تمدن، ج۱، ترجمه عبد الحسین آذرنگ، تهران: کیهان، ۱۳۶۶.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۰۸ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۴۷:۴۷
طلوع افتاب
۰۶:۱۹:۵۳
اذان ظهر
۱۳:۰۴:۳۳
غروب آفتاب
۱۹:۴۸:۳۴
اذان مغرب
۲۰:۰۶:۲۶